eitaa logo
سلطان نصیر
3هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
436 ویدیو
245 فایل
موضوع کانال: ادیان و عرفان و اسطوره و علوم غریبه و خفیه و ماوراء و نجوم و دشمن شناسی با رویکرد آخرالزمانی و مسئله ظهور حضرت صاحب الامر عجل اللّه آدرس جیمیل ما : 👇 @gmail.com" rel="nofollow" target="_blank">Soltan313nasir@gmail.com کپی بدون ذکر منبع مجاز نیست
مشاهده در ایتا
دانلود
تصویر مسجد مقدس جمکران
@soltannasir (جغرافیای علوم غریبه در ایران 28) (در اهمیت علم جغرافیا و البلدان 5) (تمدن باستانی قم ) چون از چگونگی دستور ساخت مسجد مقدس جمکران در محوطه ای خاص به امر حضرت صاحب الامر (ع) سخن گفته شد . فقیر بد ندیدم که مقاله تمدن باستانی قم در حیطه تپه درویش قلی در نزدیک جمکران را برایتان به اشتراک بگذارم . زیرا بسیاری از زیارت کنندگان جمکران از وجود این تمدن باستانی در نزدیکی محوطه جمکران اطلاعی ندارند قم - منبع خبرگزاری مهر:👇👇👇👇👇👇 {شاید در نگاه اول شهر مقدس قم تنها یک شهر زیارتی تصور شود ، اما در حقیقت این شهر مذهبی سبقه تاریخی دارد و کاوش‌های انجام شده در این شهر نشان از تمدن و قدمت سکونت هفت هزار ساله دارد. به گزارش خبرنگار مهر، یکی از مهترین دلایل اثبات این مدعا کاوش‌ها و بررسی‌های انجام شده در محوطه باستانی  تپه قلی درویش واقع در حاشیه جنوبی شهر قم و در مسیر بلوار قم جمکران است که بر اساس اسناد و مدارک موجود  هسته اولیه شهر قم باستانی در این منطقه بوده است. کاوش‌ها و بررسی‌های باستان شناختی که در سه دهه اخیر در مناطق مختلف استان قم انجام شد به وضوح نشان داد که منطقه قم، به دلیل موقعیت خاص جغرافیایی و  قرارگیری در مسیر شاهراه های اصلی ارتباطات فرهنگی، بازرگانی شرق باستان، از ادوار پیش از تاریخ تا کنون حلقه ارتباط و تعامل بین مراکز و حوزه های مختلف فرهنگی ایران به شمار می آمده است. نتایج کاوش‌ها و بررسی‌ها در منطقه قم‌رود، تپه صرم کهک، زار بلاغ، وشنوه، شمشیرگاه،گنبد سبز، دیرگچین، تپه شاد قلی‌خان و محوطه قلی درویش جمکران به روشنی غنای فرهنگی و بعد تاریخی منطقه و شهر قم را نشان می‌دهد. این کاوش‌ها نشان داد منطقه قم در طول هزاره ششم تا چهارم پیش از میلاد، یکی از مراکز مهم فرهنگی ده نشینی و عصر کالکولتیک حاشیه کویر مرکزی ایران به شمار می‌آمده است. مدارک به دست آمده از لایه نگاری تپه شاد قلی خان واقع در بافت تاریخی شهر قم در محله چهارمردان نشان داد که حیات اجتماعی ، فرهنگی و اقتصادی شهر قم از هزاره چهارم پیش از میلاد تاکنون بطور مستمر جریان داشته اشت. نتایج بدست آمده از کاوش‌های گورستان عصر آهن تپه صرم و محوطه استقراری شمشیرگاه مبین آن است که منطقه قم ، بویژه در طول عصر آهن یکی از مراکز عمده فرهنگی در حاشیه کویر مرکزی ایران محسوب می شده است. کاوش های زارع بلاغ هم نشان داد که این منطقه از دوره ماد تا اشکانی و ساسانی، از اهمیت سیاسی ، بازرگانی و مذهبی برخوردار بوده است و در نهایت مدارک و شواهد به دست آمده از کاوش های محوطه قلی درویش واقع در حاشیه جنوبی شهر قم، فرهنگ هفت هزار ساله قم باستانی را تبیین نمود . کاوش‌های باستان شناختی در محوطه قلی درویش از سال 1381 آغاز شد کاوش‌های باستان شناختی در محوطه قلی درویش جمکران از سال 1381 آغاز و تاکنون ادامه داشته و تا پیش از انجام کاوش های علمی باستان شناختی در محدوده شهر قم ، کلیه مدارک و منابع موجود پیرامون پیشینه تاریخی شهر قم بنیان این شهر را نهایتا به دوره ساسانی و سده های نخستین اسلامی منسوب می کرد ، گرچه مدارک عینی و مشهودی در این رابطه در دست نبوده و صرفا محدود به منابع تاریخی سده سوم هجری به بعد می شد. لایه نگاری و کاوش‌های محوطه باستانی قلی درویش واقع در حاشیه جنوبی شهر قم و متعاقب آن تپه شادقلی خان واقع در بافت تاریخی شهر قم، غنای تاریخی، فرهنگی این شهر را به هزاره پنجم و چهارم پیش از میلاد به عقب برد. یکی از دستاوردهای مهم کاوش های باستان شناختی شهر قم درک نقش و جایگاه تاریخی ، فرهنگی جوامع مستقر در این منطقه در ایجاد تعاملات فرهنگی بین مراکز ، کانون ها و حوزه های مختلف فرهنگی مناطق مختلف فلات ایران از ادوار پیش از تاریخ تا کنون است. با اتکا به نتایج کاوش های قلی درویش، شاید بدون اغراق گفت سرزمین قم از ادوار پیش از تاریخ تاکنون، سرزمینی مقدس و همواره یکی ازکانون ها و مراکز اصلی مذهبی ، فرهنگی فلات ایران به شمار می آمده است. کشف بقایای یک نیایشگاه که از عصر برنز جدید تا پایان عصر آهن در حدود 3800 تا 3000 سال پیش بدون تغییر در پلان اصلی بنا و کاربرد آئینی ـ مذهبی به حیات خود ادامه داده است، به روشنی مبین این نظر است .....ادامه دارد } @soltannasir 🌍🌍🌍🌍🌍🌍🌍🌍🌍🌍🌍🌍🌍🌍🌍
@soltannasir (جغرافیای علوم غریبه در ایران 29) (در اهمیت علم جغرافیا و البلدان6) (تمدن باستانی قم 2) { .....کاوش های قلی درویش به وضوح نشان داد که منطقه قم در پایان عصر برنز و آغاز عصر آهن در حدود 3500 سال پیش یکی از مراکز مهم فرهنگی استقرارهای این دوره در حوزه فرهنگی فلات مرکزی ایران محسوب می شده است. تا پیش از کاوش های قلی درویش مدارک موجود پیرامون درک روند تحولات فرهنگی جوامع عصر آهن حاشیه کویر مرکزی ایران عمدتا محصول کاوش در محوطه صرفا گورستانی این دوره بوده و اطلاعات موجود در رابطه با شناخت بنیان‌های اجتماعی ، اقتصادی ، سیاسی و مذهبی جوامع استقراری این دوره به خصوص در عصر آهن اول بسیار اندک و محدود بود لیکن کاوش های قلی درویش نشان داد که بر خلاف فرضیات رایج باستان شناختی ، فرهنگ های عصر آهن ، از همان ابتدای ورود به فلات ایران از ساختارهای بسیار پیشرفته اجتماعی،اقتصادی و صنعتی بر خوردار بوده اند. جامعه عصر آهن مستقر در شهر قم باستانی جامعه پیچیده با ساختار طبقاتی بود و فعالیت های اجتماعی شهر قم باستانی تحت نظارت مدیریت های متخصص در زمینه بازرگانی ، اقتصادی ، سیاسی، نظامی و مذهبی انجام می شده است. در کاوش‌های این محوطه در لایه های عصر آهن اول ، بسیاری از شاخصه‌های یک جامعه شهری اعم از تفکیک منازل مسکونی از واحد های صنعتی ، وجود بناهای یادمانی آئینی ، مدارک مهم دال بر وجود مدیریت بازرگانی سازمان یافته برون منطقه ای ، وجود صنایع حرفه ای اعم از فلز گری، سفال گری و همچنین وجود مدیریت نظامی مشخص شد. کاوش های قلی درویش بخشی از مهمترین چالش ها و ابهامات باستانی هزاره دوم پیش از میلاد ایران را روشن و تصویر قابل قبولی از روند تحول و تطور فرهنگی جوامع مستقر در دشت قم را از حدود 4000 تا 3000 سال پیش را ارائه کرد. وسعت محوطه باستانی قلی درویش قم بالغ بر 100 هکتار است سیامک سرلک سرپرست کاوش‌های تپه قلی درویش در گفتگو با خبرنگار مهر، در خصوص کاوش‌های انجام شده در این منطقه عنوان کرد: محوطه باستانی قلی درویش در حاشیه جنوبی شهر قم واقع شده است که تا پیش از گسترش سطح وسیع و کم سابقه تخریب و تسطیح محوطه قلی درویش در دهه های اخیر وسعت محوطه بالغ بر 100 هکتار و ارتفاع آن حدود 20 متر بوده است. وی افزود: امروز حدود 30 هکتار از وسعت محوطه به شکل تسطیح شده بر جای مانده است و علی رغم سطح وسیع تخریب ها در این محوطه نتایج حاصل از کاوش‌ها و لایه نگاری قلی درویش بویِژه در تبیین روند تحولات فرهنگی جوامع مستقر در منطقه قم و حوزه فرهنگی حاشیه کویر مرکزی ایران به خصوص در طول عصر برنز و عصر آهن از اهمیت زیادی برخوردار است. سرلک با بیان اینکه محوطه قلی درویش از معدود محوطه های کاوش شده حاشیه کویر مرکزی ایران است اظهار داشت: این محوطه در برگیرنده سطح وسیعی از لایه های استقراری فرهنگ‌های عصر برنز جدید، دوره گذار از عصر برنز جدید به عصر آهن و همچنین استقرارهای عصر آهن اول است. «محوطه قلی درویش قم یکی از محوطه های کلیدی فلات مرکزی ایران است» وی افزود: تا پیش از کاوش های قلی درویش اطلاعات موجود در رابطه با درک و  شناخت ابعاد مختلف فرهنگی ساختارهای اجتماعی اقتصادی صنعتی و مذهبی جوامع عصر آهن حاشیه فلات مرکزی عمدتا محدود به داده های حاصل از قبور و گورستان های این دوره بود. سرپرست کاوش‌های تپه قلی درویش، محوطه قلی درویش را یکی از محوطه‌های کلیدی فلات مرکزی ایران دانست و افزود: مدارک حاصل از کاوش ها و لایه نگاری این محوطه می‌تواند برخی از ابهامات سئوالات و چالش های باستانی هزاره سوم و دوم حوزه فرهنگی حاشیه کویر مرکزی ایران را پاسخ داده و تبیین کند. .....ادامه } @soltannasir 📒📒📒📒📒📒📒📒📒📒📒📒📒📒📒
@soltannasir (جغرافیای علوم غریبه در ایران 30) (در اهمیت علم جغرافیا و البلدان 7) (تمدن باستانی قم 3) { .....«قدمت سکونت در قم بیش از 7 هزار سال است» وی به نتایج حاصل از از این کاوش‌ها اشاره و عنوان کرد: در بررسی گمانه زنی لایه نگاری و کاوش‌های قلی درویش، مدارکی دال بر وجود استقرارهای هزاره پنجم پیش از میلاد در حدود 7 هزار سال ،هزاره چهارم ، سوم ،دوم و اول پیش از میلاد ، دوره ساسامانی و سلجوقی به دست آمد. وی ادامه داد: در لایه نگاری تپه شاد قلی خان آثار مهمی از استقرار های هزاره چهارم پیش از میلاد ، دوره ساسانی ، سده های نخستین اسلانی ، دوره سلجوقی ، ایلخانی، صفوی و قاجار مشخص شد. سرلک گفت: با این وصف کاوش های شهر قم در تپه قلی درویش و شادقلی خان نشان داد که قم باستانی ، از غنای تاریخی - فرهنگی 7000 ساله برخوردار است و جنبه مذهبی این شهر ریشه در اعماق تاریخ این سرزمین دارد. «بررسی بقایای انسانی در محوطه باستانی قلی درویش » سرپرست کاوش‌های تپه قلی درویش با اشاره به بررسی بقایای انسانی در محوطه باستانی قلی درویش  گفت: کشف یک گور خمره‌ای در این مکان و در کف یک اطاقک از جمله شواهدی است که آثار تدفین در محل سکونت را در طول عصر برنز قدیم این محوطه اثبات می‌کند . سرلک اضافه کرد: این تدفین که در یک گور خمره سفالین صورت گرفته، از شواهد مستند تدفین‌های خمره‌ای در حاشیه فلات مرکزی محسوب می‌شود. وی اظهار  داشت: علاوه بر گستردگی و توسعه استقرارها در طول عصر برنز قدیم در محدوده قم ، کاشان شواهد استمرار فرهنگی از اواخر هزاره چهارم تا دوره های تاریخی اسلامی در محوطه قلی درویش قابل مشاهده و بررسی است. سرپرست کاوش‌های تپه قلی درویش اظهار امیدواری کرد: با ادامه کاوش ها اطلاعات بسیار ارزشمندی در ارتباط با انسان شناسی این محوطه و به خصوص تدفین های خمره ای در فلات مرکزی بدست خواهد آمد .} خبرگزاری مهر مهدی بخشی سورکی @soltannasir
تصویر تپه قلی درویش در نزدیکی مسجد مقدس جمکران منبع خبرگزاری مهر
تصویر تپه قلی درویش در نزدیکی مسجد مقدس جمکران با قدمتی نزدیک به هفت هزار سال منبع خبرگزاری مهر
تصویر تپه قلی درویش در نزدیکی مسجد مقدس جمکران و حفاری های انجام شده در آن منبع خبرگزاری مهر
تصویر تپه قلی درویش در نزدیکی مسجد مقدس جمکران و حفاری های انجام شده در آن منبع خبرگزاری مهر
بنام خدا با عرض سلام خدمت تمامی عزیزان متاسفانه کانال عبری بنا به مشکلات نا معلومی حذف گردید... اما عزیزان پشت صحنه کانالها سعی دارند از بک آپ این کانال مجدد کانال آموزش عبری را راه اندازی نمایند. شکیبا و صبور باشید ادمین مجموعه کانال های سلطان نصیر
@soltannasir با عرض سلام و احترام خدمت همه خوانندگان محترم و گرامی کانال سلطان نصیر با توجه به اینکه دشمنان سلطان نصیر , کانال عبری ما را از بین بردند . زیرا زبان عبری مرز قرمز یهودیت است که حتی اکثر جامعه کلیمیان ایران نیز عبری نمیدانند. و مدتهاست که ما با مسئله هک از داخل و خارج از کشور مواجه هستیم . آنها از مجهز شدن مسلمانان علی الخصوص ایرانیان به زبان عبری دل خوشی ندارند . و احتمال می دهیم که کانال اصلی سلطان نصیر را نیز دشمنان از بین ببرند . تصمیم بر این گرفتیم که یک جیمیل در اختیارشما عزیزان قرار دهیم . و شما عزیزان کلمه سلطان نصیر را را برای ما جیمیل نمایید . که اگر روزی تمامی کانال ها و مجموعه سلطان نصیر با هم از بین رفت . آدرس جدید کانال های خویش را برایتان ارسال نماییم با تشکر ادمین کانال سلطان نصیر آدرس جیمیل ما 👇👇👇👇👇👇👇👇👇 Soltan313nasir@gmail.com
به کانال آموزش زبان عبری بپیوندید قابل توجه 👇👇👇👇👇👇👇 دشمن شناسان و علاقه مندان به شناخت دیانت و فرهنگ یهود و دانشجویان ادیان و عرفان و علاقه مندان به علوم غریبه . @learnhebrew313
آموزش زبان عبری 👆👆👆👆👆👆 در ارتش اسراییل عزیزان حتما این کلیپ را با دقت تماشا نمایید . سربازان اسراییلی حتی مداحی نیز یاد می گیرند . 😃 آدرس کانال عبری ما 👇👇👇👇👇 @learnhebrew313 @soltannasir
فرا رسیدن اربعین حسینی را به حضرت صاحب الامر (ع) و همه شیعیان حضرتش تسلیت می گوییم
@soltannasir (جغرافیای علوم غریبه در ایران 31) (در اهمیت علم جغرافیا و البلدان 8) (تمدن باستانی قم 4) از تمدن باستانی قم در تپه قلی درویش در نزدیکی مسجد مقدس جمکران سخن گفته شد . به راستی ارتباط این تمدن باستانی با مسجد مقدس جمکران چیست ?! آیا بنای مسجد به طور اتفاقی در چنین مکانی ساخته شده است ??!! این حیطه تمدنی بنا به نظر کارشناسان حدود هفت هزار سال قدمت دارد . پیشتر در اسطوره رع گفته شد که در حدود چندین هزار سال پیش رع خدای خورشید مصری بر روی زمین بوده است . آن زمان بر طبق متون هرمی عصر طلایی بوده که این خدایان فرومایه و انسان ها با یکدیگر بر روی زمین زندگی می نمودند . در اساطیر دیگر ملل نیز کم و بیش به این مسئله اشاره شده است . به واقع در آن دوران مرز بین عوالم باز بوده است . بلکه به عبارتی بهتر عوالم یک عالم بوده است . و در دوران متاخر با بسته شدن این مرزها سخن از عوالم شده است . حال اینجا این سوال پیش می آید : که اگر در حدود هفت هزار سال پیش مرز عوالم خاص موجود در خاک جمکران باز بوده است ! مردمان تمدن باستانی قم چه مردمانی بودند?. ارتباط آنان با این عوالم چه بوده است ? چرا پس از سالها باید مسجدی مقدس توسط قائم آل محمد (ع) , در این مکان بنا شود ? و شاید ده ها سوال بی پاسخ دیگر ... پیشتر از نزدیک نشدن دیوها (موجودات بادی )به خاک سرزمین قم سخن گفتیم . چند نفر از عزیزان از علت این مسئله پرسش نمودند ? پاسخ : حمدالله مستوفی در کتاب نزهة القلوب ص 67 آورده 👇👇👇👇👇👇👇 { قم از اقلیم چهارم است , طولش از جزایر خالدات «فه یه» و عرض از خط استوا «لد مه» 👈 طهمورث (دیوبند)👉 ساخت . 👈طالع عمارتش برج جوزا👉 دور باروش زیادت از ده هزار گام است . گویند بچهل گام بر باروی قزوین زیادتست و هوایش معتدل است . و آبش از رودی که از جربادقان می آید و در آنجا همچون آوه زمستان یخ آب در چاه می بندند . تا بهنگام گرما باز می دهد و آب چاهش در پانزده گزی بود و اندکی بشوری مایل بود از ارتفاعاتش غله و پنبه بسیار بود . و از میوه هایش انار و فستق(پسته) و خربزه و انجیر سرخ نیکوست و در آن شهر درخت سرو نیکو می باشد . و مردم آنجا شیعه اثنی عشری اند و بغایت متعصب و اکثر آن شهر اکنون خراب است اما باروش بیشتر برجاست . ...} نکته : از طهمورث در متون باستانی و اسطوره ای با صفت دیو بند یاد شده است . به نظر فقیر ماجرای نزدیک نشدن دیوها به شهر قم با ساخت شهر قم توسط طهمورث دیو بند مرتبط است . @soltannasir 👹👹👹👹👹👹👹👹👹👹👹👹
@soltannasir (جغرافیای علوم غریبه در ایران 32) ( داستان تهمورث دیو بند ) چون از بنای شهر قم به دست طهمورث دیوبند سخن گفته شد . داستان اسطوره ای وی را می آوریم . زیرا در ادامه برای توضیح جغرافیای ترسیمی بدان نیاز داریم . واژه تهمورث در زبان اوستایی اوروپی (urupay) با لقب تخموع (taxma) صورت پهلوی آن واژه تخمو_او_روپه (taxmo rap) جزء اول یعنی واژه تخمو به معنای قوی و قدرتمند و بعضا به عنوان پهلوان نیز به کار برده می شود . و جزء دوم واژه او_روپه به معنای زیبا شکل است و در اصطلاح به معنای سرزمین زیبا نیز می باشد . این واژه سپس به صورت تخمورپ در آمده و آنگاه با تبدیل واک «خ »به «ه» و واک «پ» به«س» به صورت تهمورس در آمده است . بنابراین تهمورث در اصطلاح به معنای پهلوان سرزمین زیبا می باشد . {حال خوانندگان گرامی دریابند که کلمه اروپا به معنای سرزمین زیبا (سرسبز) احتمالا ریشه در واژه «او_روپه » دارد . نه آنگونه که برخی محققین ریشه آن را واژه آکدی اروبو erubu به معنای غروب می دانند . شما خود قضاوت نمایید که کدام واژه با جغرافیای قاره اروپا خوانش بیشتری دارد . } واژه taxma تخما بعدها به صورت تهم تغییر صورت داده , بنابراین واژه تهمتن لقب رستم به معنای دارای تن قوی و قدرتمند می باشد . همچنین واژه urupay در زبان اوستایی به معنای روباه نیز می باشد . منتهی در زبان پهلوی urupay بیشتر برای راسو بکار می رود . که ممکن است این اروپی نیز با تهمورث مرتبط باشد . زیرا در گذشته پهلوانان ازپوست حیوانات شکار شده توسط خویش لباس درست می نمودند. ضمن اینکه در ایران باستان رسم بر این بوده که افراد را به اسامی حیوانات نام گذاری می نمودند . چنانچه واژه 👇👇👇👇👇👇 گرشاسپ یعنی 👈 اسب لاغر و گشتاسپ یعنی 👈اسب آماده نکته : بر خلاف آنچه که تقریبا در تمامی متون ترجمانی این واژگان وجود دارد . گرشاسپ به معنای دارنده اسب لاغر معنا نمی دهد . در هیچ کجای این واژه صفت دارندگی موجود نمی باشد . منتهی بسیاری از محققین چون به کار بردن نام اسب لاغر را برای یک انسان بی معنی می دانسته اند . صفت مالکیت و دارنده اسب بودن را به آن افزودند. در حالی که به کار بردن واژه اسپ لاغر و اسپ آماده برای انسان ها در دوران باستان امری مرسوم بوده و این مربوط به فرهنگ دوران قبیله نشینی انسان ها می باشد . چنانچه در میان قبایل سرخپوست قاره آمریکا که فرهنگ قبیله نشینی را در خود حفظ نموده اند . استفاده از اسامی و القابی نظیر گرگ خاکستری و جغد سفید و خرس قهوه ای و عقاب سیاه مرسوم بوده است . ضمن اینکه بعضا این القاب را مایه افتخار نیز می دانسته اند . به نام طهمورث باز گردیم . طهمورث در اوستا با لقب زعه ناهونت «زعناونت»(zae nahvant) به معنای مسلح آمده است . که در پهلوی (zena wand) و در فارسی زیناوند شده است . از تهمورس در اوستا به ندرت ذکری به میان آمده است . تهمورث برای ایزد «وای»👈 (ایزد باد ) 👉 قربانی می کند . و از او می خواهد که به وی این موهبت داده شود . که بتواند بر دیوان و مردمان و جادوگران و پریان پیروز شود .(یشت 15,بند 12) و بر اهریمن که به پیکر اسبی در آمده سوار شود . .... ادامه دارد @soltannasir 🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥
@soltannasir (جغرافیای علوم غریبه در ایران 33) (داستان تهمورس دیوبند 2) وبر اهریمن که به پیکر اسبی در آمده , سوار شود . ادامه 👇👇👇👇👇👇👇 و به مدت سی سال از این کران تا آن کران جهان براند . فره تهمورس را یاری می کند و او دیوان را شکست داد . به بت پرستان و مردان و زنان جادوگر تاخت و حرمت راستین آفریدگار را رواج داد و از دیوان 👈خطوط هفت گانه👉 آموخت . همین اسطوره هست که بعدها در روایات داراب هرمزد یار مفصلا آمده است . و بنا بر آن تهمورس بر اهریمن غالب می شود . و سی سال بر او سوار می شود . تا این که اهریمن 👈همسر او را می فریبد 👉 و در می یابد که تهمورس هنگام پایین آمدن از سراشیبی کوه البرز می ترسد . و در گذرگاه تنگ البرز اهریمن , تهمورس را بر زمین می زند . و می بلعد پس از آن است که جمشید او را از شکم اهریمن بیرون می کشد (روایات داراب هرمزد یار) به روایتی دیگر در فرروردین روز خرداد (6فروردین) تهمورس اهریمن دروند را به مدت سی سال به باره خود کرد . اهریمن نزد زن تهمورس رفت و او را به ابریشم و انگبین فریفت تا از شوهرش بپرسد که وقتی سوار بر اهریمن است . آیا جایی هست که از آن بترسد . تهمورس نیز گفت بر فراز کوه البرز بسیار می ترسد . و اهریمن او را بر فراز کوه البرز بر زمین زد و بلعید . تا این که برادرش جم او را از دل اهریمن بیرون کشید . (به موجب بعضی روایات جم پسر تهمورس است ) سپس جمشید به بالین تهمورس آمد و دستور داد برای وی استودانی (استخوان دان, محل جای دادن استخوان ) بسازند و او را در آن قرار دهند . تهمورس دارای وزیری خردمند بوده است نام وزیر تهمورس در شاهنامه شهراسپ  آمده و از او به عنوان کسی که رایش از کردار بد دور بود یاد گردیده است . همچنین حمدالله مستوفی بنای شهر الیپی (کرمانشاه )و ساری را نیز به تهمورس نسبت می دهد . ظهور آتش های مقدس سه گانه نیز در زمان او رخ داد . @soltannasir 🌪🌪🌪🌪🌪🌪🌪🌪🌪🌪🌪🌪🌪🌪
‌دگرباره بشوریدم بدان سانم به جان تو که هر بندی که بربندی بدرانم به جان تو من آن دیوانه بندم که دیوان را همی‌بندم زبان مرغ می‌دانم سلیمانم به جان تو نخواهم عمر فانی را تویی عمر عزیز من نخواهم جان پرغم را تویی جانم به جان تو چو تو پنهان شوی از من همه تاریکی و کفرم چو تو پیدا شوی بر من مسلمانم به جان تو گر آبی خوردم از کوزه خیال تو در او دیدم وگر یک دم زدم بی‌تو پشیمانم به جان تو اگر بی‌تو بر افلاکم چو ابر تیره غمناکم وگر بی‌تو به گلزارم به زندانم به جان تو سماع گوش من نامت سماع هوش من جامت عمارت کن مرا آخر که ویرانم به جان تو درون صومعه و مسجد تویی مقصودم ای مرشد به هر سو رو بگردانی بگردانم به جان تو سخن با عشق می‌گویم که او شیر و من آهویم چه آهویم که شیران را نگهبانم به جان تو ایا منکر درون جان مکن انکارها پنهان که سر سرنبشتت را فروخوانم به جان تو چه خویشی کرد آن بی‌چون عجب با این دل پرخون که ببریده‌ست آن خویشی ز خویشانم به جان تو تو عید جان قربانی و پیشت عاشقان قربان بکش در مطبخ خویشم که قربانم به جان تو ز عشق شمس تبریزی ز بیداری و شبخیزی مثال ذره گردان پریشانم به جان تو
@soltannasir (جغرافیای علوم غریبه در ایران 34) (داستان تهمورس دیوبند 3) (ایزد وای , یا ایزد باد کیست ? ) واژه باد در زبان اوستایی (وات ) بوده این واژه در زبان سنسکریت( زبان هم ریشه اوستایی ) «ووت» می باشد . در پارسی میانه (پهلوی )نیز به گونه وات بوده است . در علم زبان شناسی معمولا واکه های «ب» و «و» به یکدیگر تبدیل می شوند . چنانچه حرف دوم الفبای عبرانی ها یعنی «ב» در صورت داشتن نقطه ب تلفظ می شود . و بی نقطه آن «و» تلفظ می شود . همچنین در علم زبانشناسی و آواشناسی واکه «ت» و «د» نیز در بسیاری موارد به یکدیگر تبدیل می شوند . چنانچه اقوام گوناگون چین کتاب معروف لائوتزه را با نام تائو ته جینگ و یا دائو ده جینگ میخوانند .(بنا به زبان ها و گویش های مختلف رایج در این کشور ) یا واژه زرتشت و زردشت که هر دو صورت استعمال می شود . به واژه وات برگردیم . این واژه در فارسی امروز با تغیر واکه «و» به «ب» در بخش ابتدایی کلمه و تغییر واکه «ت» به«د» در بخش پایانی کلمه به صورت باد در آمده است . همچنین واژه وات در زبان روسی که از درخت بزرگ زبان های آریایی است به صورت «ویت» دگردیسی یافته است . در زبان لاتین به گونه «ونتوس» در فرانسه به گونه «ونت» و در انگلیسی به صورت «وایند » windدر آمده است . هم چنین نام دیگر ایزد «وات» یا «باد» در متون پهلوی ایزد «وای» می باشد . واژه «وای» (way) در فارسی میانه (پهلوی) از واژه قدیمی تر «وایو » در زبان اوستایی گرفته شده است . که بنا به نظر محققین به معنای فضا و باد و هم چنین ایزد جنگ است .این واژه در وداها (متون مقدس هندوان )نیز وایو (wayu) می باشد . کلمه «view» «ویو» در زبان انگلیسی نیز به معنای چشم انداز و منظره , احتمالا از ریشه «وایو» اوستایی و سنسکریت به معنای فضا گرفته شده است . وایو بیشتر به معنای جنبه مینوی(ملکوتی) باد می باشد . ایزد وایو , زیبا و تندرو چون خیال و دارای یکهزار چشم است . گردونه درخشان او را گروهی و گاه دو اسب سرخ یا گلگون می کشند . گروه اسبانش به 99 یا 100 و گاه به هزار می رسد . او نخستین جرعه از افشره سومه (سومه به سانسکریت و هوم به اوستایی گیاهی مقدس و انرژی زا ) را در آیین ها به عنوان سهم خویش می نوشد . او تندرو ترین خدایان است . و در مسابقه ای که برای نوشیدن نخستین جرعه سومه در گرفت , از همه خدایان پیشی جست . او نگهبان سومه است است و به مردمان ناموری , ثروت , اسبان نیکو , گاوان نر و زر می بخشد . او دشمنان را می تاراند و نیازمندان را یاوری می دهد . «وای» در اوستا از ایزدان نیرومند دین زردشتی است و پانزدهمین یشت به نام اوست . او تجسمی است از فضا و همچنین باد که در ابر بارانزا زندگی می آورد . و در طوفان , مرگ , او یکی از اسرار آمیزترین خدایان آریایی تمدن هند و ایران است . در هند باستان او را بر آمده از نفس غول جهانی می دانند , که دنیا از بدن وی ساخته شده است . در ایران هم هورمزد و موجوادات خوب و پارسا برای او قربانی می کنند . و هم موجودات اهریمنی , ولی دعاهای آفریدگار و موجودات خوب مستجاب می شود . و خواسته ویرانگرانه برآورده نمی گردد . ایزد «وای» جنگجویی سهمناک و فراخ سینه است . در حالی که جامه نبرد بر تن دارد و مسلح به نیزه ای تیز و جنگ افزاری زرین است . در تعقیب دشمنان خود خطر می کند . تا اهریمن را نابود سازد و از آفرینش اورمزد پاسداری کند . در ادبیات زرتشتی «وای» میان تاریکی و روشنی , اورمزد و اهریمن , قرار دارد و از این لحاظ دو جنبه دارد یکی جنبه نیکی و آن بخش زبرین است . که از آن به «وای وه» (وای خوب و سرد ) تغییر می شود و از ایزدان زرتشتی است ! دیگری وای «وتر» یا گرم است . که در بخش زیرین جای دارد ! از این جهت یک مفهوم بی طرفی در او وجود دارد . در دوران اولیه تصور می کردند که «وای»شخصیت واحدی است. با سیمایی دوگانه نیکوکار و در عین حال شوم . در تفکرات بعدی او تبدیل به دو شخصیت شده است . وای به (وای خوب ) که بخش زبرین فضا را در اختیار دارد. و ایزد بادهای بارانزا است . وای نیکو, جامه زرین , سیمین , گوهر نشان و 👈جامه ارغوانی 👉 پوشیده است که جامه ارتشتاری است . زیرا او ارتشتار سالار(فرمانده ارتش) مینوان(موجودات مینوی) است . وای بد بخش زیرین فضا را در اختیار دارد . یعنی جایی که روان در گذشتگان از آن می گذرد . اوست که جان را از تن جدا می کند . بدین جهت «وای وتر » (گرم) دیو مرگ است . @soltannasir 🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾
@soltannasir (جغرافیای علوم غریبه در ایران 35) (داستان تهمورس دیوبند 4) (ایزد وای یا ایزد باد2 ) درمتون پهلوی آمده است که در روز رستاخیز , کیخسرو بر «وای » «دیرنگ یا دیرنده خدای » می نشیند و به پیشواز سوشیانس می آید . به هنگام قربانی گوسپند , سر(کله) از آن ایزد وای است . همچنین بیست و دومین روز هر ماه از سال خورشیدی با ایزد وای مرتبط است زیرا در نزد ایرانیان نام 22مین روز هر سال خورشیدی , وات «باد» بوده است . ایزد وای آنچنان جایگاهی در نزد ایرانیان داشته که هنوز در محاورات روزمره , نام وی بر زبان می آید . چنانچه در جمله «ای وای خدای من » این ایزد مورد خطاب قرار می گیرد . یا در جمله « وای بر تو » که معمولا پس از عمل یا سخن ناشایست به کار می رود . یعنی سر کار تو با ایزد « وای » خواهد بود . همچنین وقتی در اصطلاح می گویند فلانی پشتش باد خورده در حقیقت یعنی فلانی پشتش بات خورده که مفهومش این است که فلانی از حمایت ایزد وات یا بات برخوردار است و به آن پشت گرم است بنابراین از خودش حرکتی انجام نمی دهد و کم کم مفهوم تنبلی را پیدا کرده است . ایزد وایو در اساطیر هند اینگونه توصیف شده است . 👇👇👇👇👇👇👇👇👇 {وایو خدای هوا یا باد به روایتی از نفس «پوروشه» هستی یافت . با آن که در ودا ها به ندرت از این خدا یاد می شود . اما از خدایان مهم و کهن در شمار یکی از نخستین خدایان سه گانه ئی است . که همراه با سوریا(خدای خورشید) و آگنی(خدای آتش) از آنان یاد می شود . و ایندرا (خدای توفان و پدید آورنده رعد) با به قدرت رسیدن جای او را می گیرد . اما با وجود برتری ایندرا , وایو خود را ابقا و تا به امروز باقی می ماند . گاه در برخی روایات او را پدر ماروت ها ( ارواح توفان و تندر ) می خوانند . و چون آنان بر گردونه ای می نشیند که گوزنی نر آن را حمل می نماید . در روایات دیگر بیش تر شبیه ایندرا است . و چون او بر گردونه ئی می نشیند . که دو اسب سرخ رنگ آن را حمل می نمایند . در برخی روایات نیز ارابه ران ایندرا است . و در چنین حالتی ارابه او از طلا است و هزار اسب آن را می کشند . وایو تنها در نقش یک خدای طبیعت پدیدار نمی شود . و دم او زندگی بخش خدایان وانسان هاست . وایو داماد خدای توشتری (خدای صنعتگر و آهنگر خدایان) می باشد } (کتاب اساطیر هند صفحه 23) @soltannasir 🌪🌪🌪🌪🌪🌪🌪🌪🌪🌪🌪🌪🌪🌪🌪
تصویر ایزد وایو (ایزد باد) بر اساس اساطیر هند
@soltannasir (جغرافیای علوم غریبه در ایران 36) {شباهت تهمورس با سلیمان (ع) } یکی از نکات جالب داستان تهمورس شباهت زیاد آن به داستان حضرت سلیمان (ع) است . تهمورس برای ایزد وای قربانی می کند و از او می خواهد که به وی این موهبت داده شود که بتواند بر دیوان و مردمان و جادوگران و پریان پیروز شود .(اوستا یشت 15 , بند 12) در قرآن مجید و عزیز در وصف در خواست سلیمان (ع) اینگونه آمده است :👇👇👇👇 { قَالَ رَبِّ اغْفِرْ لِي وَهَبْ لِي مُلْكًا لَا يَنْبَغِي لِأَحَدٍ مِنْ بَعْدِي إِنَّكَ أَنْتَ الْوَهَّابُ (35) فَسَخَّرْنَا لَهُ الرِّيحَ تَجْرِي بِأَمْرِهِ رُخَاءً حَيْثُ أَصَابَ (36) وَالشَّيَاطِينَ كُلَّ بَنَّاءٍ وَغَوَّاصٍ (37) وَآخَرِينَ مُقَرَّنِينَ فِي الْأَصْفَادِ(38) } (سوره ص آیات 35 تا 38) ترجمه : 👇👇👇 { گفت پروردگارا مرا ببخش و ملكى به من ارزانى دار كه هيچ كس را پس از من سزاوار نباشد در حقيقت تويى كه خود بسيار بخشنده اى(35) پس باد را در اختيار او قرار داديم كه هر جا تصميم مى گرفت به فرمان او نرم روان مى شد(36) و شيطانها را [از] بنا و غواص (37) تا ديگرانی را كه جفت جفت با زنجيرها به هم بسته بودند [تحت فرمانش درآورديم] (38) } شرح : تهمورس برای ایزد وای (باد) قربانی می نماید . و از او می خواهد بر دیوان و جادوان و.... غلبه نماید . سلیمان (ع) به فرموده قرآن مجید از خداوند می خواهد که به وی ملکی عطا شود . که هیچ کس پس از وی سزاوار آن نباشد . بنابراین سلیمان قرآنی از اینکه از موجودی نظیر خدای باد (وای) در خواست چنین دولتی را نماید مبرا است . منتهی نکته مهم روایت قرآنی این است. که پس از درخواست سلیمان (ع) از خداوند که به وی چنین ملکی عطا شود . خداوند در آیه بعدی یعنی آیه «36 سوره ص» می فرماید : 👇👇 {پس باد را مسخر وی ساختیم که هر جا تصمیم می گرفت به فرمان او نرم روان می شد } یعنی دولتی که سلیمان (ع) از الله تبارک تعالی در خواست آن را می نماید . لازمه اش مسخر داشتن باد است . پیشتر گفتیم که کسی که موکل یا اله بادها را مسخر نماید . تمامی 72 نژاد دیو را مسخر خویش خواهد نمود . اهل باطن به خوبی می دانند این که حق تبارک تعالی در قرآن عزیز می فرماید : پس باد را مسخر او قرار دادیم . این مسخر داشتن باد چیزی جز مسخر کردن موکل یا اله کل بادها نیست . و مسخر کننده. آن چون به این موجود که بر تمامی باد ها فرمانروایی دارد . فرمان دهد : باد به فرمان وی به نرمی حرکت می نماید . بنابراین سلیمان (ع) به جای اینکه نژاد به نژاد و طایفه به طایفه این فرومایگان را مسخر نماید .اقدام به تسخیر موکل یا اله کل بادها نمود . و با مسخر نمودن وی تمامی این موجودات بادی را مسخر خویش نمود. چنانچه بلافاصله پس از مسخر شدن باد به دست سلیمان (ع) در آیات بعد اینگونه آمده : {و شیاطین را از بنا و غواص[ مسخر وی نمودیم ] (37) و بقیه آنان را جفت جفت در زنجیر کردیم (38)} لفظ شیاطین یک لفظ عام است . که بر انواع این فرومایگان اطلاق می شود . تمامی 72 نژاد دیو بدون استثنا جز شیاطین می باشند . و بخش زیادی از 53 نژاد جن نیز جز گروه شیاطین می باشند . آیه اشاره به این نکته دارد که شیاطین هم مسخر سلیمان (ع) شدند . که عده ای برای وی بنایی و عده ای غواصی می نمودند . نکته : در بین نژاد های دیو تا آنجا که فقیر اطلاع دارم ما نژاد غواص نداریم . اما در بین جنیان خاندان سقلابی (سگ آبی) که جز شیاطین مسلمان شده و شیعه هستند . مانند سگ آبی غواصی می نمایند . ضمن اینکه بخش زیادی از پریان نیز آبزی هستند . (پریان دریایی) منتهی اطلاق لفظ شیاطین بر پریان چندان مطابق واقع نیست . زیرا این موجودات شیطانی نیستند . البته گستردگی موجودات بر روی زمین ما بسیار بیش از طبقه بندی های رسمی و شناخته شده می باشد . چنانچه حماطرها موجوداتی با خلقتی از آب هستند (و پری هم نیستند ) . که بنا به نقل اساتید فن مسخر سلیمان (ع)بودند . و برای وی غواصی می نمودند . در ادامه آیه از غل و زنجیر کردن شیاطین سخن گفته شده است . و تهمورس نیز دیوان را در بند کرد . بدین خاطر به وی لقب تهمورس دیو بند را داده اند . و این خود شباهت دیگر تهمورس به سلیمان (ع) است . در قرآن مجید از علت در خواست سلیمان (ع) از پروردگار برای بخشیدن ملکی که پس از او احدی سزاوار آن نباشد سخنی به میان نیامده است . و اینکه چرا سلیمان (ع) باد و شیاطین را مسخر نمود . اما در داستان تهمورس وی از ایزد «وای» می خواهد که به وی این موهبت داده شود که بر دیوان و جادوگران و پریان پیروز شود . و این نشان می دهد که در آن عصر با مرئی شدن این موجودات فرومایه حیطه دخالت آنان در زندگی آدمیان بسیار زیاد شده بود . و انسان ها از دست آنان در عذاب بودند . @soltannasir ⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️
@soltannasir (جغرافیای علوم غریبه در ایران 37) { شباهت تهمورس با سلیمان (ع)2} از شباهت های دیگر تهمورس و سلیمان (ع) وجود یک وزیر خردمند برای هر دو شخصیت است . نام وزیر تهمورس شهراسپ یا شیداسپ بوده و نام وزیر خردمند سلیمان (ع) بنا به بعضی روایات آصف بن برخیا بوده است . ابیات شاهنامه در وصف شهراسپ وزیر تهمورس 👇👇👇👇👇👇👇👇 مر او را یکی پاک دستور بود که رایش ز کردار بد دور بود خنیده به هر جای شهرسپ نام نزد جز به نیکی به هر جای گام همه روز بسته ز خوردن دو لب به پیش جهاندار بر پای شب چنان بر دل هر کسی بود دوست نماز شب و روزه آیین اوست سر. مایه بد اختر شاه را در بسته بد جان بدخواه را همه راه نیکی نمودی به شاه همه راستی خواستی پایگاه چنان شاه پالوده گشتی از بدی که تابید ازو فره ایزدی وصف آصف بن برخیا در قرآن مجید سوره نمل آیات 38الی 40 :👇👇👇👇👇👇👇 {قالَ یا أَیُّهَا الْمَلَؤُا أَیُّکُمْ یَأْتِینِی بِعَرْشِها قَبْلَ أَنْ یَأْتُونِی مُسْلِمِینَ (38) قالَ عِفْرِیتٌ مِنَ الْجِنِّ أَنَا آتِیکَ بِهِ قَبْلَ أَنْ تَقُومَ مِنْ مَقامِکَ وَ إِنِّی عَلَیْهِ لَقَوِیٌّ أَمِینٌ (39) قالَ الَّذِی عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْکِتابِ أَنَا آتِیکَ بِهِ قَبْلَ أَنْ یَرْتَدَّ إِلَیْکَ طَرْفُکَ فَلَمّا رَآهُ مُسْتَقِرّاً عِنْدَهُ قالَ هذا مِنْ فَضْلِ رَبِّی لِیَبْلُوَنِی أَ أَشْکُرُ أَمْ أَکْفُرُ وَ مَنْ شَکَرَ فَإِنَّما یَشْکُرُ لِنَفْسِهِ وَ مَنْ کَفَرَ فَإِنَّ رَبِّی غَنِیٌّ کَرِیمٌ(40)}  ترجمه: 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 {38 ـ (سلیمان) گفت: «اى بزرگان! کدام یک از شما تخت او را براى من مى آورد پیش از آن که به حال تسلیم نزد من آیند»؟ 39 ـ عفریتى از جنّ گفت: «من آن را نزد تو مى آورم پیش از آن که از جایت برخیزى و من نسبت به این امر، توانا و امینم»! 40 ـ (اما) کسى که دانشى از کتاب (آسمانى) داشت گفت: «پیش از آن که چشم بر هم زنى، آن را نزد تو خواهم آورد»! و هنگامى که (سلیمان) آن (تخت) را نزد خود ثابت و پابرجا دید گفت: «این از فضل پروردگار من است، تا مرا آزمایش کند که آیا شکر او را به جا مى آورم یا کفران مى کنم؟! و هر کس شکر کند، به نفع خود شکر مى کند; و هر کس کفران نماید (به خویش زیان نموده، که) پروردگار من، غنى و کریم است»} اکثر مفسرین در باب شخصیتی که در آیه 40 سوره نمل دانشی از علم کتاب داشته و تخت بلقیس را در نزد سلیمان (ع) حاضر نموده است . اجماع دارند که نام وی آصف بن برخیا بوده است . وزیر دانای سلیمان و همچنین. 👈 فرزند خواهر وی 👉 که صاحب سر سلیمان (ع) و همچنین صاحب اسم اعظم بوده است . که بنا بر داستان های منقول بخش زیادی از مسئولیت دولت سلیمان (ع) بر عهده وی بوده است . در روایت فردوسی از شهراسپ نیز وی نقش مهمی در حکومت تهمورس دیو بند داشته است . (ان شاالله در باب جایگاه آصف بن برخیا و مقام وی در باب مقام عاملیت در علوم غریبه و رهبرعاملین جهان و اسم اعظم سخن خواهیم گفت ) (ع) @soltannasir 🌑🌑🌑🌑🌑🌑🌑🌑🌑🌑🌑🌑🌑🌑🌑
ختم رُسُل به سوی جنان می‌کند سفر جان جهانیان ز جهان می‌کند سفر ریزید خون ز دیده که در آخر صفر کز پیکر وجود، روان می‌کند سفر شهادت رسول رحمت تسلیت باد .@Soltannasir ⬛️▪️⬛️▪️⬛️▪️⬛️▪️
@soltannasir (جغرافیای علوم غریبه در ایران 38) {شباهت تهمورس به سلیمان (ع)3} در منابع روایی اهل سنت داستانی درباره سلیمان (ع) آمده است . که از عنصر داستان پردازی و اسرائیلیات خالی نیست . اما نکته جالبی نیز در بر دارد . علامه مجلسی در کتاب حیات القلوب پس از نقل این داستان آن را مخالف عقیده علما و متکلمین شیعه می داند . داستان :👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 {حضـرت سلیمان علیه السلام خبر به او رسـیدکه شـهري در میان دریا هست ، پس بر بساط خود نشـست با لشکرخود و باد آنرا برد به آنشهر و آنشهر را فتح کرد و پادشاه آن شـهر راکشت ، و آن پادشاه دختري داشت که او راجراده می گفتند و در نهایت حسن وجمال بود ، پس آن دختر را براي خود گرفت و مسلمان کرد او را و با او مقاربت نمود و او را بسیار دوست می داشت . چون جراده بر مفارقت پدرخود بسـیار می گریست ،حضرت سلیمان شیاطین را امر فرمودکه صورتی شبیه پدر اوساختند و آن دختر جامه اي مثل جامه پـدر خود ساخت و بر آن صورت پوشانیـد، هرصـبح وشام باکنیزان خود به نزد آنصورت می رفتنـدو آن راسـجده می کردنـد، پس آصف خبر داد حضـرت سـلیمان را به این واقعه وسـلیمان علیه السـلام آن صورت را شکست و آنزن را عقوبت نمود وخود به خلوت رفت و بر روي خاکستر نشـست و تضرع و توبه و استغفار می نمود ،کنیزي داشت او را امینه می گفتندو هرگاه به بیت الخلاء می رفت یا با زنی مقاربت می کرد ، انگشترخود را به او می سپرد . پس روزي انگشتر خود را به او سپرد و داخل بیت الخلاءشد پس شـیطانی که سـرکرده شـیاطین دریا بود به صورت سـلیمان علیه السـلام به نزد امینه آمـد و گفت : اي امینه ! انگشتر مرا بده ؛ انگشتر راگرفت و رفت بر تخت حضـرت سـلیمان نشـست جن و انس وحیوانات همه مطیع او شدند. وصورت سـلیمان علیه السلام متغیرشد. چون به نزد امینه آمد و انگشتر راطلبید، امینه او را نشـناخت و دورکرد ، پس دانست که اثر آن گناه که درخانه او واقع شده بود به او رسـیده است ، و به نزد هر یک از زنان و کنیزان خودکه رفت او را نشناختند و دورکردند، پس به کنار دریا رفت وخدمت صیادان می کرد و ماهی از براي ایشان به خانه هاي ایشان نقل می کرد ، هر روز دو ماهی به او می دادنـد، بر این حال بود تاچهل روز به قدر آنچه درخانه او بت پرستیده بودند. وچون آصف و عظماي بنی اسرائیل اطوار شیطان وحکم او را مخالف آداب وحکم سلیمان یافتند . از زنان سلیمان احوال او را پرسـیدند . گفتنـدکه : درحیض با ما مقاربت می کند و غسل جنابت نمی کند. بعضـی گفته اندحکم شـیطان بر همه چیز سلیمان جاري شد بغیر از زنان او که بر ایشان دست نیافت . } جدای از اینکه چه میزان از داستان نقل شده در بالا ممکن است در مورد سلیمان (ع) درست باشد . زیرا آنچه مسلم است بخش هایی از داستان منطبق با واقع نیست . (نظیر ترویج بت پرستی توسط سلیمان (ع) که ریشه در کتاب عهد عتیق و باور یهودیان دارد ) . اما نکته مهم این داستان بیشتر شفاهی , شباهت آن به داستان تهمورس است . در داستان تهمورس اهریمن با فریب همسر وی به راز ضعف تهمورس که در ترس وی هنگامی که بر فراز البرز بود . پی برد . و وی را بر زمین زد و درید . در داستان سلیمان (ع) , صخر جنی انگشتر را از کنیز سلیمان گرفت . و به جای وی بر تخت نشست . و علت این امتحان در حق سلیمان (ع) بت پرستی همسر سلیمان(ع) در خانه وی بوده است . شباهت این دو داستان نیز علی رغم آنکه از عنصر داستان پردازی و تحریف مصون نمانده است . نشانی دیگر از اشتراکات دو شخصیت سلیمان (ع) و تهمورس است . @soltannasir 🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿