eitaa logo
به سوی سماء
933 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
466 ویدیو
38 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم مطالب معرفتی، اخلاقی و گه‌گاه هنری
مشاهده در ایتا
دانلود
لحظه [خوش]، هدیهٔ خداوند به تو است! فایده‌اش را برگیر؛ چون آینده به سوی تو و رونده از جانب تو است. پس آن‌را به پرهیز و رفتار شایسته بیارای. وگرنه تو را حسرت خواهد بود هنگامی‌که غیر تو بدان دست یازد. (محیی‌الدین عربی، مواقع النجوم، ص۲۰۰) @sooyesama
امام حسین (علیه السلام): مَنْ کَانَ بَاذِلًا فِینَا مُهْجَتَهُ، وَ مُوَطِّناً عَلَى لِقَاءِ اللَّهِ نَفْسَهُ، فَلْیَرْحَلْ مَعَنَا هرکه در [راه] ما جان‌فشانی کند و خود را بر دیدار خدا توطّن دهد، با ما [به‌سوی خدا] کوچ خواهد کرد. (مجلسی، بحارالانوار، ج۴۴، ص٣۶٧) @sooyesama
معاد بحار الانوار را نگاه بفرمایید، چه فرمایشات عجیبی از زبان ائمه اطهار در آنجا آورده است؛ مثلا جناب سید الشهداء برای بهشتیان ظهور می‌کند و آنها را شاد و خرم می‌نماید و این شادمانی بر اثر تشریف فرمایی و تجلی آن جناب است. این‌ها به زبان نمی‌آید که چگونه به تشریف فرمایی یک انسان الهی و ملکوتی، سرور و ابتهاج و قرب و معانی و معارف و حقایق به بهشتی ها دست می‌دهد. بهشت هم مراتب دارد و این طور نیست که جناب سید الشهداء برای هر بهشتی تجلی کند، بلکه قابلیت و استعداد می خواهد، "الدنیا مزرعة الاخرة". اگر انسان در این دنیا حسینی بود، آن‌جا چنین توفیقی خواهد داشت و سید الشهداء بر او تجلی خواهد کرد. (شرح اشارات و تنبیهات) @sooyesama
حضرت اباالفضل العبّاس علیه السلام را شاگردان ایشان (آیت‌الله قاضی قدّس سرّه) کعبۀ اولیاء می گفتند. مرحوم قاضی پس از سیر مدارج و معارج و التزام به سلوک و مجاهدۀ نفس و واردات قلبیّه و کشف بعضی از حجابهای نورانی، چندین سال گذشته بود و هنوز وحدتِ حضرت حق تعالی تجلّی ننموده بود و مرحوم قاضی به هر عملی که متوسّل می‌شد، این حجاب گشوده نمی‌شد. تا هنگامی که ایشان از نجف به کربلا برای زیارت تشرّف پیدا کرده و پس از عبور از خیابان عبّاسیّه و عبور از درِ صحن، در آن دالانی که میانِ در صحن و خود صحن است، شخص دیوانه‌ای به ایشان می‌گوید: ابوالفضل کعبۀ اولیاء است. مرحوم قاضی همین‌که وارد رواق مطهّر می‌شود، حال توحید به او دست می‌دهد و تا ۱۰ دقیقه باقی می‌ماند. سپس که به حرم سیّدالشهداء علیه السلام مشرّف می‌گردد، در حالتی که دست‌های خود را به ضریح مقدّس گذاشته بود، آن حال قدری قوی‌تر دست می‌دهد و مدّت یک ساعت باقی می‌ماند. دیگر از آن به بعد مرتّباً و متاوباً و سپس متوالیاً حالت توحید برای ایشان بوده است. (جُنگ خطّی شماره ۱۸، صص ۲۶۹-۲۷۰) باتلخیص @sooyesama
امام صادق علیه السلام: الْأَوْصِيَاءُ هُمْ أَبْوَابُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ الَّتِي يُؤْتَى مِنْهَا وَ لَوْلَاهُمْ مَا عُرِفَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَل‏ اوصیاء [پیامبر] درهای خداوند عزّوجلّ هستند که از آنها [به ساحت ربوبی] وارد می‌شوند. اگر آنها نبودند خداوند عزوجلّ شناخته نمی‌شد. (کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۹۳) @sooyesama
امام سجاد (علیه السلام) لَكِنَّ الرَّجُلَ كُلَّ الرَّجُلِ نِعْمَ الرَّجُلُ هُوَ الَّذِي جَعَلَ هَوَاهُ تَبَعاً لِأَمْرِ اللَّهِ وَ قُوَاهُ مَبْذُولَةً فِي رِضَى اللَّهِ کامل‌ترین انسان، کسی است که خواهش‌هایش را به پی‌روی دستور خدا وادارد و نیروهایش را در خشنودی او به‌کار بندد. (مجلسی، بحارالانوار، ج۲، ص۸۵) @sooyesama
شیشه عطر بهار لب دیوار شکست همه‌جا پر شده از عطر خدا... @sooyesama
تازه‌های نشر کتاب ارزشمند "مختصات حکمت متعالیه" به چاپ رسید. این کتاب مجموعه‌ای از درس‌گفتارهای استاد "یدالله یزدان‌پناه" است که به‌قلم یکی از شاگردان ایشان حجت‌الاسلام "رضا درگاهی‌فر" تدوین و نگارش یافته است. این اثر پس از بررسی زندگی‌نامه علمی ملاصدرا، به بررسی پنج ویژگی بنیادین حکمت متعالیه می‌پردازد که عبارتند از: ۱. فلسفی‌بودن. ۲. وجودی‌بودن. ۳. روش اشراقی‌داشتن. ۴. هضم آموزه‌های اسلامی در حکمت. ۵. هضم آموزه‌های عرفان نظری در حکمت. برای تهیه این اثر با ۱۰ درصد تخفیف می‌توانید به فروشگاه اینترنتی نفحات به آدرس ذیل مراجعه نمایید: Store.Nafahat-eri.ir @sooyesama @nafahat_eri
دیر گاهی است که افتاده‌ام از خویش به دور... شاید این عید به دیدار خودم هم بروم... @sooyesama
به سه خصلت ممتاز شده‌ام: ۱. عشق كه از سخنم و نگاهم و دستم و حركاتم و حيات و مماتم می‌بارد. در آتش عشق می‌سوزم و هدف حيات را جز عشق نمی‌شناسم. در زندگی جز عشق نمی‌خواهم، و جز به عشق زنده نيستم. ۲. فقر كه از قيد همه چيز آزاد و بی‌نيازم. و اگر آسمان و زمين را به من ارزانی كنند، تأثيری در من نمی‌كند. ۳. تنهایی كه مرا به عرفان اتصال می‌دهد. مرا با محروميت آشنا می‌كند. كسی‌که محتاج عشق است، در دنيای تنهایی با محروميتِ عشق می‌سوزد. جز خدا كسی نمی‌تواند انيس شبهای تار او باشد و جز ستارگان اشك‌های او را پاك نخواهند كرد. جز كوه‌های بلند راز و نيازهای او را نخواهند شنيد و جز مرغ سحر ناله‌های صبح‌گاه او را حس نخواهند كرد. به دنبال انسانی می‌گردد تا او را بپرستد يا به او عشق بورزد. ولی هر چه بيشتر می‌گردد، كمتر می‌يابد... @sooyesama
و داستان ابراهیم (ع) نشانه‌ای از فطرت توحیدی توست، هنگامی‌که از غار خویشتن بیرون زد و درپی حقیقت گشت. نخست ستاره و ماه را دید که نور می‌افشانند. گرایش یافت و آهنگ پرستش کرد. اما آن‌دو فرو نشستند و در تاریکی ذاتی خویش فرو رفتند. سپس خورشید را دید که درخشش بیشتری داشت. ناخودآگاه گرایش یافت، عشق ورزید و درنتیجه آهنگ پرستش کرد. اما خورشید نیز جاودانه نبود و سر به گریبان نیستی و نداری فرو برد. و این داستان همه انسان‌های بی‌دل است که درپی کسی هستند تا عشق ورزند، پرستش کنند و تنهایی خود را با او پر نمایند. اما ناگاه که معشوق، بی‌وفایی می‌ورزد درمی‌یابند که این معشوق نیز حقیقی و شایسته پرستش نیست. افسوس که انسان این آزمون و خطا را پیوسته تکرار می‌کند و در گستره افقی عالَم بسط می‌دهد. این، خود درد بی‌درمانی است که دل آدمیزاد را درگیر کرده و عمر گرانمایه او را به تاراج می‌برد. اما خلیل الهی، پس از چند آزمایش کوچک، به اصلی کلان رهنمون شد که هیچ آفریده‌های شایسته عشق و پرستش نیست. آفریده‌ها گاه در شرایط ویژه‌ای درخشش خاصی دارند که بارقه عشق را در دل‌نازکان شعله‌ور می‌سازد. اما پس از چندی که خاموش می‌شوند عاشق دل‌گشته را در غم و سردرگمی رها می‌کنند. اینجا آشکار می‌شود که پرستش تنها به معشوق جاودانه یکتا ویژه است. او که نور بی‌پایان هستی است و شعله محبتش هرگز خاموش نمی‌شود. پرستش حقیقی (غیر اعتباری) و جوششی (غیر کوششی) تنها از پی عشق می‌روید. ازاین‌رو عشق، بذر پرستش حقیقی است و بدون عشق، هیچ بویی از آن به مشام نخواهد رسید. آیا نمی‌نگری که ابراهیم (ع) که پدر توحید بود، خلیل الهی بود و از فزونی عشق، به مقام "خُلَّت" رسیده بود. بارالها بارها آزمودیم و دیدیم که آفریده‌ها به‌زودی بی‌فروغ می‌شوند. اما شگفتا که دوباره از این جادوی دل‌چسب فریفته می‌شویم. کاش دل زلالی چون ابراهیم می‌داشتیم که الهام تو را می‌شنیدیم و دیده از آفریدگان برگرفته، سوی آسمان می‌دوختیم تا محبت حقیقی و پرستش واقعی را می‌چشیدیم. خدایا به حول و قوه بی‌کرانت که پهنه گیتی را پر کرده، دل شیدای سرگشته ما را از این سردرگمی برون آر و دیده ما را چنان به دیدارت خیره کن که جز نور تو در عالم نبینیم. شاید از این خستگی و فسردگی رها گردیم و به گرمای دست پنهانت دل‌گرم شویم. @sooyesama
الهى خفتگان را نعمت بيدارى ده و بيداران را توفيق شب‌زنده‌دارى و گريه و زارى @sooyesama
امام مهدی علیه السلام: أنا خاتِمُ الأوصِياءِ، بي يُدفَعُ الله البَلاءَ عن اهلی و شيعَتي من پایان‌دهنده اوصیا هستم. به‌واسطه من بلا از بستگان و پیروانم دور می‌شود. (طوسی، الغيبة، ص۲۸۵) @sooyesama
در روايت دارد كه شب نيمه شعبان هر كسی سه سوره يس بخواند خدای متعال تا سال آينده او را در حفظ و حراست و نگهداری خودش بيمه می‌كند. گويا برای سه حاجت مهم هم می‌توان خواند؛ چه خود انسان و چه خانواده انسان هر كدام می‌توانند بخوانند. براي گشايش كار، امنيت خود انسان و برای جهات كاری و جهات روحی، همچنین برای خانواده انسان، مفید است. مرحوم آیت‌الله کشمیری قدس سره خيلی به خواندن سه سوره يس در شب نيمه شعبان سفارش می‌كردند. ‌ ‌ @sooyesama
کسانی به امام زمانشان ‌خواهند رسید که اهل سرعـت باشند. وگرنه تاریخِ‌ کربلا نشان داده که قافله حسینی معطل کسی نمی‌ماند. @sooyesama
نوعی جدایی است رسیدن به آرزو از بیمِ فصل، وصل آید و از شوقِ وصل، فصل @sooyesama
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جمله ذرات زمین و آسمان لشگر حق‌اند گاه امتحان باد را دیدی که با عادان چه کرد آب را دیدی که در طوفان چه کرد (مولوی) @sooyesama
ماه مبارک رمضان ماه امساک و سحر خيزى و شب‏ زنده ‏دارى و قدر يافتن و قرآن شنيدن و قرآن شدن و سرمشق گرفتن در پيش است. از هم اكنون كه ماه شعبان و ميقات شهرالله است غسل توبه كن و به لباس وفا و ولا از دل و جان مُحرم شو و از صميم قلب لبّيک لبّيک گو و در خويشتن سفرى كن و گرد كعبۀ عشق طواف كن كه دستى از غيب برون آيد و كارى بكند. (هزار و یک کلمه، ج۲ ص۲۱۴) @sooyesama
۱۸ فروردین، سال‌روز عروج آیت‌الله کشمیری به عالم اعلی است. حمد و ۱۱ توحید را به روح بلندش تقدیم نماییم. @sooyesama
آیت‌الله سید حسین قاضی طباطبایی از خاندان ریشه‌دار «قاضی» تبریز، در محضر میرزای شیرازی تلمّذ کرده و به کمال اجتهاد رسیده بود. مردم شهر تبریز به حضور میرزا رسیده و از ایشان می‌خواهند که امر کند، آقای قاضی برای تعلیم و تربیت مردم و امامت جماعت در مساجد آن شهر، به تبریز باز گردد. میرزا امر فرمود و آقای قاضی آماده بازگشت شد... خدمت استاد بزرگ خویش میرزای شیرازی رسید تا از ایشان خداحافظی کرده و به ایران بیاید. میرزا در این ملاقات به ایشان فرمود: حالا که داری می‌روی، شب و روزی یک ساعت به خودت بپرداز! آقا سید حسین قاضی به ایران آمد. چند سال بعد مردم تبریز به عتبات مشرف شدند و بعد به حضور میرزا می‌آیند، تا مرجع تقلید خودشان را زیارت کنند. میرزا از آنها از احوالات آقای قاضی سؤال می‌کند. جواب می‌گویند: آقا آن یک ساعت که شما فرموده بودید، تبدیل به بیست و چهار ساعت شده است. ایشان همواره در مراقبت و حضور و توجه به سر می‌برد. (سیره و خاطرات علما، ص۷۹) @sooyesama
الهى از سجده كردن شرمسارم و سر از سجده برداشتن شرمسارتر @sooyesama