eitaa logo
به سوی سماء
957 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
480 ویدیو
38 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم مطالب معرفتی، اخلاقی و گه‌گاه هنری
مشاهده در ایتا
دانلود
از سید کائنات صلی الله علیه و آله روایت است که چون فرزندان و نبیره‌های آدم بسیار شدند در نزد وی سخن می‌گفتند و وی ساکت بود.  گفتند ای پدر چه شد شما را که سخن نمی‌گویی؟ گفت: ای فرزندان من چون خداوند جل جلاله مرا از جوارش بیرون فرستاد با من عهد کرد و گفت: گفتارت را کم کن تا به جوارم باز گردی. (هزار و یک کلمه، کلمه ۲۴۶) @sooyesama
آیت‌الله كشميري مي‌فرمودند: مرحوم ملاحسينقلي همدانی هر هفته يك شب... جلسه‌اي براي دوستان مي‌گذاشتند و شاگردانشان که عمدتا افرادي فاضل و قوي بودند در آن شرکت می کردند. ايشان خيلي محكم و قوي بودند؛ مدتی صحبت کرده، بعد مي ‌فرمودند: «فاِذا طَعِمتُم فَانتَشِرُوا»؛ کنایه از اینکه جلسه تمام شده و حاضرین باید بروند. بعد مي‌فرمودند: از اين به بعد نوبت زن و بچه است. بعضي از آنها از شدت تاثیراتی که از نشستن با ایشان گرفته بودند پشت در خانه مي‌رفتند و روي خاك غلط مي‌‌خوردند. چه حالي به آنها دست مي‌داده كه دلشان نمي‌آمده از آنجا بروند... ‌ @sooyesama @Nasery_ir
عشق، آن نَبود که در هم بنگریم بلکه سوی دوست، با هم بنگریم... #ر_س @sooyesama
دنيا چو حباب است، وليکن چه حباب ني بر سر آب، بلکه بر روي سراب وان هم چه سراب، آنکه بينند به خواب وان خواب چه خواب، خواب بدمست خراب #دنیا شاعر ناشناس @sooyesama
ثروتمندی از پنجره به بیرون نگاه کرد و مردی را دید که در سطل زباله‌اش دنبال چیزی می‌گردد. گفت: خدا رو شکر فقیر نیستم. مرد فقیر اطرافش را نگاه کرد و دیوانه‌ای با رفتار جنون‌آمیز در خیابان دید و گفت: خدا رو شکر دیوانه نیستم. آن دیوانه در خیابان آمبولانسی دید که بیماری را حمل می‌کرد گفت: خدا رو شکر بیمار نیستم. مریضی در بیمارستان دید که جنازه‌ای را به سردخانه می‌برند. گفت: خدا رو شکر زنده‌ام. الهی سپاس... برای همه چیز... @sooyesama
خرم آن روز کزین منزل ویران بروم راحت جان طلبم، وز پی جانان بروم #حافظ_شیرازی @sooyesama
به بهلول گفتن: ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﺩﺭﺁﻣﺪﺕ ﺯﻧﺪﮔﯿﺖ ﻣﯿﭽﺮﺧﻪ؟ ﮔﻔﺖ: ﺧﺪﺍ ﺭﻭ ﺷﮑﺮ، ﮐﻢ ﻭ ﺑﯿﺶ ﻣﯿﺴﺎﺯﯾﻢ. ﺧﺪﺍ ﺧﻮﺩﺵ میرﺳﻮﻧﻪ. گفتند: ﺣﺎﻻ ﻣﺎ ﺩﯾﮕﻪ ﻏﺮﯾﺒﻪ ﺷﺪﯾﻢ ﻟﻮ ﻧﻤﯿﺪﯼ؟ ﮔﻔﺖ: ﻧﻪ ﯾﻪ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﻗﻨﺎﻋﺖ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﮔﺎﻫﯽ ﺍﻭﻗﺎﺕ ﻫﻢ کاﺭ ﺩﯾﮕﻪﺍﯼ ﺟﻮﺭ ﺑﺸﻪ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﯿﺪﻡ، ﺧﺪﺍ ﺑﺰﺭﮔﻪ ﻧﻤﯿﺬﺍﺭﻩ ﺩﺳﺖ ﺧﺎﻟﯽ ﺑﻤﻮﻧﻢ. گفتند: ﻧﻪ ﺭﺍﺳﺘﺸﻮ ﺑﮕﻮ. ﮔﻔﺖ: ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﮐﻢ ﺁﻭﺭﺩﻡ ﯾﻪ ﺟﻮﺭﯼ ﺣﻞ ﺷﺪﻩ، ﺧﺪﺍ ﺭﺯّﺍﻗﻪ، ﻣﯿﺮﺳﻮﻧﻪ. ﮔﻔﺘند: ﻣﺎ ﻧﺎﻣﺤﺮﻡ ﻧﯿﺴﺘﯿﻢ. ﺭﺍﺳﺘﺸﻮ ﺑﮕﻮ دﯾﮕﻪ. ﮔﻔﺖ: ﺗﻮ ﻓﮑﺮ ﮐﻦ ﯾﻪ ﺗﺎﺟﺮ یهودی ﺗﻮﯼ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﻫﺴﺖ ﻫﺮ ﻣﺎﻩ ﯾﻪ ﻣﻘﺪﺍﺭ ﭘﻮﻝ ﺑﺮﺍﻡ ﻣﯿﺎﺭﻩ ﮐﻤﮏ ﺧﺮﺟﻢ ﺑﺎﺷﻪ. ﮔﻔﺘند : ﺁﻫﺎﻥ، ﺩﯾﺪﯼ ﮔﻔﺘﻢ. ﺣﺎﻻ ﺷﺪ ﯾﻪ ﭼﯿﺰﯼ. ﭼﺮﺍ ﺍﺯ ﺍﻭﻝ ﺭﺍﺳﺘﺸﻮ ﻧﻤﯿﮕﯽ؟ ﮔﻔﺖ: ﺑﯽ ﺍﻧﺼﺎﻑ ﺳﻪ ﺑﺎﺭ ﮔﻔﺘﻢ ﺧﺪﺍ ﻣﯿﺮﺳﻮنه ﺑﺎﻭﺭﻧﮑﺮﺩﯼ ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﮔﻔﺘﻢ ﯾﻪ تاجر یهودی ﻣﯿﺮﺳﻮﻧﻪ ﺑﺎﻭﺭﮐﺮﺩﯼ. ﯾﻌﻨﯽ ﺧﺪﺍ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﯾﻪ تاجر یهودی ﭘﯿﺶ ﺗﻮ ﺍﻋﺘﺒﺎﺭ ﻧﺪﺍﺭﻩ؟ @sooyesama
فرقی نمی‌کند برکه کوچکی باشی، یا دریای بی‌کران... زلال که باشی، آسمان در توست... @sooyesama
در گذشته... با فلسفه و وجود مرحوم آقای «طباطبایی» مخالفت می‌شد. می‌دانید درس اسفار ایشان به دستور تعطیل گردید و ایشان مجبور شد شفا تدریس کند. در دوره‌ اخیر، قم مرکز حوزه‌ فلسفی ما بوده است؛ آقای طباطبایی هم انسان کاملاً متشرّع، مواظب، دائم‌الذّکر، متعبّد، اهل تفسیر و اهل حدیث بوده... مراتب علمی و فقه و اصولش هم طوری نبوده که کسی بتواند آنها را انکار کند‌. درعین‌حال کسی مثل آقای طباطبایی که جرأت کرد و فلسفه را ادامه داد و عقب نزد، این‌طور مورد تهاجم قرار گرفت. نتیجه چیست؟ نتیجه این است که امروز سطح تفکّرات و معرفت فلسفی ما در جامعه و بین علمای دین محدود است. با بودنِ استادی مثل آقای طباطبایی، جا داشت امروز تعداد زیادی استاد درجه یک از تلامذه ایشان در قم و دیگر شهرستانها داشته باشیم. آقای طباطبایی فرد فعّالی بود؛ بنابراین جریان فلسفی‌ای که به وسیله ایشان پایه‌گذاری شد، باید به شکل وسیعی گسترش پیدا می‌کرد، که نکرده است. البته ما همان وقت مقلّد آقای «بروجردی» بودیم و الان هم با چشم تجلیل و تعظیم به ایشان نگاه می‌کنیم؛ اما بالاخره هرچه بود، نتیجه‌اش این شد. این نباید تکرار شود. رهبر انقلاب، ۸۲/۱۰/۲۹ @sooyesama
افرادی که از نظر علمی پشتکار دارند، توانسته‌اند از حوزه خوب استفاده کنند و در کنار آن به خودسازی و تهذیب نفس رسیده‌اند. خدمت اینان ارزش دارد و امید اسلام هستند. بنده زمانی بود که به خاطر مسائلی که پیش آمد، از حوزه و طلاب ناامید شدم و لیکن چشمم که به آقای حسن زاده آملی افتاد به کلّی از نظر خود برگشتم و امیدوار شدم. @sooyesama
رسیدن به توحید از راه ولایت پیش می‌آید... نه می‌شود ولایتی شد و توحید را کنار گذاشت و نه می‌شود توحیدی شد و ولایت را کنار گذاشت... کسانی ایراد می‌گیرند به عرفا، می‌گویند شما قائل به اصل وحدت وجود هستید. اصطلاحی برای خودتان درست کردید یک راهی غیر از راه شرع و راه اهل‌بیت درست کردید... این‌ها با گفته پیغمبر و قرآن و گفته معصومین جور نمی‌آید، این جدا کردن توحید از ولایت است. یعنی می‌خواهند بگویند که شما نه ولایتی هستید و نه توحیدی صحیح هستید. توحید را خودتان بافتید... در جواب... مثال می‌زنیم: شما وقتی مقلد یک مرجع می‌شوی، رساله آن مرجع در دستت هست. از اول رساله تا آخر رساله که حدود سه هزار مسئله است، شما یکجا کلمه‌ای از قرآن و معصومین علیه‌السلام دیده‌اید؟... چرا شما اعتراض نمی‌کنید؟ چون مطمئن هستید که این فتوایی که در این رساله هست این‌ها را یک مجتهدی گفته که ملتزم به قرآن و سنت هست. ولی برای این‌که آن روایت‌های مفصل، و استدلال‌ها که... چندین کتاب خواهد شد، نیاید یک خلاصه‌ای را که نظریات آن مرجع هست، در آن رساله وارد می‌کنند و می‌دهند دست مقلدین. مقلدین هم هیچ حرفی ندارند؛ می‌گویند این همان گفته خدا و پیغمبر صلی‌اللّه‌علی و آله هست، چیزی غیر از این نیست. گفته‌های عرفا هم همین‌طور است. البته عرفای صحیح... وقتی شما می‌روید در عمق کلماتشان، متکی به قرآن و سنت هستند. ما با مرحوم استاد [حداد] خلوت می‌کردیم، می‌دیدیم که ایشان چه قلب پُری از عشق ائمه علیهم‌السلام داشت، ولی وقتی می‌نشست در مجلس اگر صحبت می‌کرد چه بسا قال الصادق قال ‌الباقر نبود، همان چیزهایی که خودش به نظرش می‌آمد، می‌گفت مثل یک مجتهدی که هر چه به نظرش می‌آید می‌گوید. (مشکات دل ، ج۱ ، مطلب یازدهم) @sooyesama
جوانانی نزد حكیمی رفت. وقت غذا خوردن بود و حكیم به خادمش دستور خرید غذاى دو نفرى داد. حكیم، جوان را به خوردن نهار دعوت کرد، اما جوان امتناع نمود و گفت: من در غذا خوردن با شما احتیاط می‌كنم! زیرا شنیده‌ام كه شما قائل به وحدت وجود هستید و این كفر است و مرا جایز نیست كه از غذاهاى شما بخورم، زیرا دست شما با آن غذا تماس می‌گیرد، غذا را نجس می‌كند!! حكیم گفت: تو از وحدت وجود چه تصور كرده‌اى كه قائلِ آنرا كافر می‌دانى؟! جوان گفت: قائل به وحدت وجود، معتقد است که همه چیز، خداست. حكیم گفت: اشتباه فهمیده‌اى، زیرا من قائل به وحدت وجودم و هرگز فكر نمی‌كنم كه همه چیز خداست؛ زیرا یكى از آن همه چیز، شما هستید و من شما را حمار هم حساب نمی‌کنم تا چه رسد به خدا. دست از این احتیاط بردار و غذایت را بخور @sooyesama
قلب آدمی را قلب نامیده‌اند چون دم به دم از حالی به حالی است. در قلب انقلاب‌های پی در پی به پاست، نشیب و فراز دارد و افت و خیز. دعا کنیم آنجا که خیزش دارد با رضای خدا برخیزد، آنجا که افت است به رضای خدا افت کند. @sooyesama
تازه جوانی ز سر ریشخند گفت به پیری که کمانت به چند؟! پیر بخندید و بگفت ای جوان چرخ تو را نیز دهد رایگان #عبدالعظیم_خان_قریب #نصیحت @sooyesama
ما از غيب الغيوب حركت كرديم، از اصلاب عبور كرديم، بدون اختيار و خواست خودمان در اينجا بهم برخورديم از اينجا هم به غيب الغيوب مي‌رويم، ممكن است بعد از اين همديگر را نبينيم #علامه_حسن‌زاده @sooyesama
زیادی‌ که ‌خوب‌باشی ‌دیده نمی‌شوی؛ مثل‌ شیشه‌ای ‌تمیز‌ که‌ منظره بیرونش‌دیده می‌شود نه خودش! و چه خوب که از شدت خوبی دیده نشوی تازه می‌شوی مثل خدا و به رنگ خدا. @sooyesama
نظر متفاوت رهبر انقلاب، درباره موسیقی: هیچ ویژگی غرب، مرا مبهوت و مجذوب نمی‌کند . در عین حال، ویژگی‌های مثبت غرب را از روی محاسبه، تأیید می‌کنم. یکی از آن ویژگی‌ها، مقوله موسیقی است. درست است که در غرب، موسیقی‌های منحط وجود دارد. اما در همان نقطه از جهان، از دیرباز موسیقی‌های آموزنده و معنادار هم بوده است؛ موسیقیی که برای گوش سپردن به آن، انسانِ عارفِ واقفِ خردمند، می‌تواند بلیط تهیه کند، در سالن اجرای کنسرت بنشیند و ساعتی، از آن لذت ببرد. در غرب موسیقی‌هایی که گاهی یک ملت را نجات داده و گاهی یک مجموعه فکری را به سمت صحیح هدایت کرده، کم نبوده است. غرب برخوردار از چنین ویژگیی نیز بوده و هست. در شرق که راجع به آن گفتم (یعنی در محدوده جغرافیایی مورد اشاره) متأسفانه موسیقی از چنین اعتبار و جایگاهی برخوردار نبوده است. موسیقی در اینجا عبارت از آهنگ‌ها و آلات و ادوات لهو بوده؛ که فقها از آن به موسیقی لهوی حرام تعبیر کرده‌اند. فرض بفرمایید فلان خلیفه، شب، دچار بی‌خوابی می‌شده است. موسیقی‌دان‌ها همراه با کنیزکان مُغنّی، بایستی می‌آمدند تا اسباب طرب او را فراهم کنند. (بازدید از صدا و سیما و در جمع اهالی موسیقی، ٩ مرداد ۱۳۷۵) @sooyesama
خداوند گاهی می‌فرماید: «لاتَفْرَح؛ فرحناک نباش» قصص/۷۷. مست غرور نباش. هوس دنیا که آدم را سرمست کرد، به قلب انسان قفل زده می‌شود. گاهی نیز می‌فرماید: «قُلْ بِفَضْلِ اللَّهِ وَ بِرَحْمَتِهِ فَبِذلِكَ فَلْيَفْرَحُوا» (یونس،580). هر جا که به فضل و رحمت خدا توجه کردی، جشن بگیر و مسرور باش. در حدیث است که فضل خداوند یعنی حضرت رسول اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم)، و رحمت خداوند یعنی علی (عليه‌السلام)، یعنی ولایت. وقتی که توانستى رسالت و ولایت را با هم در دلت جمع کنی، آنجا مقام سرور، عشق، لذت و جای قهقهه زدن است نه این که دنیا تو را سرمست کند... @sooyesama
قبول شهادت مرا آزاد کرده است. من آزادي خود را به هيچ چيز حتي به حيات، نمي‌فروشم. #شهید_چمران #شهادت @sooyesama
خدایا! خوش دارم گمنام و تنها باشم تا در غوغای کشمکش‌های پوچ مدفون نشوم @sooyesama
دلا چو غنچه شکایت ز کار بسته مکن که باد صبح نسیم گره گشا آرد #حافظ @sooyesama
خود درماني، همان گونه كه در بيماري‌هاي جسمي خطرناك است، در بيماري‌هاي روحي، به مراتب خطرناك‏تر مي‌باشد. زيرا سبب از دست رفتن تمام سرمايه‌هاي معنوي انسان مي‌گردد، چنانكه خداوند فرموده است: «قُلْ هَلْ نُنَبِّئُكُم بِالْأَخْسَرِينَ أَعْمَـلاً * الَّذِينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِي الْحَيَوةِ الدُّنْيَا وَ هُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعًا» بگو: آيا شما را از زيانكارترين مردم آگاه گردانم؟ كساني‏كه كوشش‌‏شان در زندگي دنيا به هدر رفته و خود مي‌پندارند كه كار خوب انجام مي‌دهند. قرآن كريم اين تلاشگران خوش پندار را زيان‏كارترين انسان‌ها معرفي فرموده است. @sooyesama درست‌ است‌ كه‌ امام‌ زمان‌ عجَّل‌ اللهُ تعالَي‌ فرجَه‌ الشّريف‌ زنده‌ و حاضر و ناظر به‌ همۀ اعمال‌ است‌... ولي‌ آيا اين‌ اعتقاد و عقيده‌ بايد راه‌ ما را به‌ استاد ببندد؟! و بدون‌ هيچ‌ دستور و تبعيّتي‌ از ارشادات‌ او در راه‌ سير و سلوك‌ خود به‌ مقصد برسيم‌؟! و فقط‌ و فقط‌ از امام‌ زمان‌ كه‌ غائب‌ از نظر ماست‌ و به‌ صورت‌ ظاهر هم‌ به‌ او دسترسي‌ نداريم‌ استمداد نمائيم‌؟! چرا ما در سائر امور اين‌ كار را نمي‌كنيم‌؟! چرا در خواندن‌ حديث‌ و تفسير و...‌ دنبال‌ استاد مي‌رويم‌ و بهترين‌ و عالي‌ترين‌ استاد ذي‌ فنّ را اختيار مي‌نمائيم‌، و سالهاي‌ سال‌ بلكه‌ يك‌ عمر در تحت‌ تعليم‌ و تدريس‌ او بسر مي‌بريم‌؟! شما در خانه‌هاي‌ خود بنشينيد و از راه‌ توسّل‌ به‌ امام‌ زمان‌ كسب‌ اينگونه‌ علوم‌ را بنمائيد! آيا علوم‌ باطنيّه‌ و عقائد و معارف‌ و اخلاق‌، و کریوه های(زمین بلند) صعب‌ العبور عالم‌ توحيد، و نشان‌ دادن‌ منجيات‌ و مهلكات‌ راه‌ و ارائۀ طرق‌ تسويلات‌ شيطانيّه‌ و كيفيّت‌ تخلّص‌ از آن‌، و شناخت‌ حقيقت‌ ولايت‌ و درجات‌ و مراتب‌ توحيد در ذات‌ و اسم‌ و صفت‌ و فعل‌ و أمثالها مهم‌تر است‌، يا خواندن‌ صرف‌ و نحو و ادبيّات‌ و فقه‌ و تفسير و حكمت؟!... حلّ مسأله‌ اين است‌ كه‌: همۀ امور و شؤون‌ بدست‌ مبارك‌ اوست‌. ولي‌ اين‌ امر، سنّت‌ اسباب‌ را تعطيل‌ نمي‌كند؛ همچنانكه‌ همۀ امور بدست‌ خداست‌ و اين‌ مستلزم‌ تعطيل‌ سلسلۀ اسباب‌ و مسبّبات‌ نيست‌. لذا دنبال‌ استاد رفتن‌، و در تحت‌ سيطره‌ و تربيت‌ وي‌ درآمدن‌، نه‌ آنكه‌ منافاتي‌ با ولايت‌ آن‌ حضرت‌ ندارد، بلكه‌ مؤيّد و ممدّ و امضا كنندۀ آن‌ طريقۀ نزول‌ نور از عالم‌ توحيد به‌ اين‌ عالم‌ است‌. (روح مجرد، ص۴۷) @sooyesama
قطاری سمت خدا می‌رفت، همه مردم سوار شدند. وقتی به بهشت رسید همه پیاده شدند. یادشان رفت مقصد خدا بود، نه بهشت. @sooyesama
دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نرفت دائما یکسان نباشد حال دوران غم مخور #حافظ @sooyesama
سالکان کوی دوست... در آن صبح باشکوه که دلارام را در آغوش می‌کشید، یادی ز افتادگان در راه کنید... شاید نسیم، عطر این دیدار را ارمغان آرد. و ما را چون خسی به سوی دوست، به پرواز آورد. @sooyesama
حق متعال خطاب به آدم، می‌فرماید: «قل اعوذ برب الفلق، من شرّ ما خلق؛ بگو پناه می‌برم به پروردگار سپیده دم، از شرّ هر آفریده‌ای». این دستور نشان می‌دهد که هر مخلوقی در کنار جنبه خیر، یک جنبه شر نیز دارد. خلق، ملازم با برش زدن و محدوده داشتن است. و هر محدودیتی، شرّ خیز خواهد بود. زیرا حدّ، حجاب متن است؛ یعنی در مواجهه نخست با هر مخلوقی، ابتدا حدّ او نمودار می‌شود. و همین مانع دیدار متن و حقیقت اوست. حدّ اشیاء همان ماهیت و أنانیت آنهاست، و متن اشیاء عبارت از ظهور خدا بودن است. هر مخلوقی به جهت حدّی که دارد، حجاب و مانع دیدار حقیقت وجودی‌اش می‌گردد. و این، شرّی است که هر مخلوقی داراست. @sooyesama
بعضى از اهل وحدت مى‌گويند كه سالكان بر دو قسم اند؛ قسم ارضى و قسمى سماوى. يعنى قسمى سير و سلوك در ارض مى‌كنند و بعضى طيران و جولان در سماء مى‌کنند. مركب سالكان ارضى ذكر است و براق سالكان سماوى فكر است. (پندهای حکیمانه) @sooyesama
به سوی سماء
حق متعال خطاب به آدم، می‌فرماید: «قل اعوذ برب الفلق، من شرّ ما خلق؛ بگو پناه می‌برم به پروردگار سپید
برای ایمنی از حدود و شرور مخلوقات، باید به «رب فلق» پناه برد. رب فلق همان نور سماوات و ارض است که با اشراق خویش، مخلوقات را پدیدار کرده است. وقتی نور بی‌نهایت آمد، حدود را فانی، و شرور را مضمحل خواهد نمود. و الا حدود مخلوقات، چون تازیانه‌های آتش، بر آدمیت آدم فرود می‌آید. @sooyesama
آنکس که تو را شناخت جان را چه کند فرزند و عیال و خانمان را چه کند دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی دیوانه تو هر دو جهان را چه کند #شیخ_ابوسعید_ابوالخیر @sooyesama
به سوی سماء
برای ایمنی از حدود و شرور مخلوقات، باید به «رب فلق» پناه برد. رب فلق همان نور سماوات و ارض است که ب
تبیین: بر اساس آیات مبارک قرآن، «الله» نور آسمان‌ها و زمین است. این نور بی‌انتها، اشراق نامحدود «الله» است. این اشراق (به جهت امتدادی که دارد) مراتب مختلفی از نور را نمودار می‌کند؛ مانند نور خورشید که هرچه از منبع دورتر می‌شود، شدت آن کاسته می‌گردد. اینجاست که نقایص و شرور پیدا می‌شوند؛ زیرا مرتبه ۹۰ فاقد شدت مرتبه ۱۰۰ است. برای ایمنی از این شرور (که از حدود مخلوقات بروز می‌کند) باید به «رب فلق» که منشا این اشراق است پناه برد. در اینجا پناه بردن، به معنای فنا و بازگشت حدود، به اصل وجود خواهد بود. @sooyesama