eitaa logo
حسین سوزنچی
2.7هزار دنبال‌کننده
157 عکس
52 ویدیو
89 فایل
این کانال شخصی حسین سوزنچی است. کانال دیگری با نام یک آیه در روز دارم که تدبرهای روزانه‌ام را در آن می‌گذارم، به آدرس: @yekaye آدرس سایت souzanchi.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
حسین سوزنچی
سه ششم از سلسله بحث دهه محرم 1399 با موضوع #انتظار: #عجله یا #صبر شب هفتم محرم ۱. توضیح پایان حدیث
انتظار،عجله و صبر (7).mp3
51.23M
جلسه هفتم از از سلسله بحث دهه محرم 1399 با موضوع : یا ۱. اختلاف علما در فتنه غیر از اختلاف نظرهای رایج علماست؛ در اینها هرکس به مرجع خویش مراجعه کند. مثال مشروطه را دقت کنید. ۲. احتیاط غیر از عافیت‌طلبی و ترک وظیفه است. التقیه ... صاحبها اعلم بها حین تنزل به (کافی۲/۲۱۹) ۳. راهکار احتیاط فتوایی در عرض سایر فتواها نیست؛ بلکه وظیفه متعلم علی سبیل النجاه است؛ گزینه سوم بین تقلید و اجتهاد است؛ همه باید در دین تفقه پیدا کنند: لا خیر فیمن لایتفقه ...(کافی1/۳۳) ؛ المتعبد بغیر فقه کحمار الطاحونه... (اختصاص۳۴۵) ۴. ادامه سوره کهف: این تفقه محصول ایمان و عمل صالح؛ و محصول تقواست؛ نه بحث و جدل؛ آیات54-59 توضیح می‌دهد که ما آیات فرستادیم اما عده‌ای فقط بحث و جدل می‌کنند تا حقیقت مخفی شود؛ اینان ظالمترین افرادند و هرگز به تفقه نمی‌رسند و هدایت نمی‌شوند؛ و علیرغم رحمت وسیع ما، هلاک می‌شوند. شروع داستان موسی و خضر و اشاره‌ای به شباهتهای آن با داستان اصحاب کهف. خضر به موسی فرمود بر آنچه نمی دانی صبر نتوانی؛ حدیث امام صادق: شیعیان از ما صبورترند! چون آنان صبر می‌کنند بر چیزی که نمی‌دانند (الكافي۲/93) @souzanchi
حسین سوزنچی
جلسه سوم از سلسله بحث دهه محرم 1399 با موضوع #نجات از #مرگ_جاهلی شب هفتم محرم معرفت امام نه‌تنها
نجات از مرگ جاهلی 4.mp3
16.03M
جلسه چهارم از سلسله بحث دهه محرم 1399 با موضوع از مقدمه: غیبت در حقیقت از زمان سقیفه شروع شد؛ چون کسی متوجه نشد از سال ۲۵۰ جسم امام هم غایب شد تا متوجه شویم که امام را نمی‌شناسیم؛ کسی که امام را می‌شناسد. روایت اول جلسه قبل: اگر امام را می‌شناسی در خیمه جهاد قائم هستی. ادعای شیعه بودن خیلی سخت است (امام رضا مدعیان شیعه را راه نداد اما به عنوان محب راه داد) اصل بحث گفتیم گام اول «اللهم عرفنی نفسک» است. امام صادق ع به کسی که ادعای محبت کرد فرمود محبین ما سه دسته‌اند: فقط در آشکار؛ فقط در نهان؛ در نهان و آشکار؛ و این دسته علائمی دارند که اولینش توحید است. سپس تمام مدلهای توحیدی رایج را زیر سوال برد و نهایتا فرمود: مَعْرِفَةَ عَيْنِ الشَّاهِدِ قَبْلَ صِفَتِهِ وَ مَعْرِفَةَ صِفَةِ الْغَائِبِ قَبْلَ عَيْنِهِ (تحف العقول، ص325-329) یعنی باید از مواجهه مستقیم با خدا شروع کرد. راهش این است که اول خود را در محضر خدا ببینیم؛ پس اول از همه باید گناه نکنیم تا به معرفت الله برسیم. @souzanchi
حسین سوزنچی
جلسه هفتم از از سلسله بحث دهه محرم 1399 با موضوع #انتظار: #عجله یا #صبر ۱. اختلاف علما در فتنه غیر
انتظار،عجله و صبر (۸).mp3
15.95M
جلسه هشتم از سلسله بحث دهه محرم 1399 با موضوع : یا مروری بر بحثهای قبلی و صورت مساله با روایت امام رضا ع «إِنَّ هَذَا الْأَمْرَ لَيْسَ يَجِي‏ءُ عَلَى مَا يُرِيدُ النَّاسُ، ... إِنَّمَا يَجْعَلُ مَنْ يَخَافُ الْفَوْتَ. (قرب الإسناد381) داستان موسی و خضر (احادیثی درباره اینکه امامان (بویژه امام زمان) همچون خضرند و شیعه باید همچون موسی باشد؛ چرا که شیعه از طینتی خاص آفریده شده که ظرفیت عظیمی دارد (الكافي، ج‏1، ص402) شاید حکایت موسی و خضر حکایت اختلاف دو عالم ربانی است که متعلم علی سبیل النجاه باید خود را کنار بکشد. در روایتی (تفسير قمي۲/38-40) ابتدا می‌فرماید که من و تو هرکدام به امری مکلفیم که دیگری تحملش را ندارد و سپس از شروع «حرکت سه نفری» سخن گفته شده (فَمَرُّوا ثَلَاثَتُهُمْ) با اینکه ادامه داستان را به تبع روایت دو نفری می‌آورد؛ گویی وی بوده اما کاملا خود را کنار کشیده و دیده نمی‌شود مروری سریع بر سه اقدام خضر و تاملی در ضرورت پیروی بدون سوال. @souzanchi
حسین سوزنچی
جلسه چهارم از سلسله بحث دهه محرم 1399 با موضوع #نجات از #مرگ_جاهلی مقدمه: غیبت در حقیقت از زمان سق
نجات از مرگ جاهلی ۵.mp3
18.42M
جلسه پنجم از سلسله بحث دهه محرم 1399 با موضوع از یادآوری درباره شناخت خدا با خدا و اینکه تقوا و پرهیز از گناه مهمترین راهش است (انفال/۲۹ ؛ طه/۱۲۴-۱۲۵ ) توضیح فراز دوم:‌ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي رَسُولَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي رَسُولَكَ لَمْ أَعْرِفْ حُجَّتَكَ. اولا اگر خدا را بشناسیم حتما ضرورت رسول را می‌فهمیم (انعام//۹۱ ؛ و تناقض‌گویی منکران نبوت در یس/۱۵) ثانیا اگر می‌خواهی خدا خودش به تو پیامبرش را بشناساند برو قرآن بخوان. پیامبر ما سند رسالتش را خود خدا همراهش آورده و در اختیار همه قرار داده (برخلاف پیامبران قبلی که با رفتنشان سندشان هم از بین می‌رفت و نیاز به پیامبر جدید بود) درددلی درباره بی‌اهتمامی ما به قرآن، با اینکه همه چیز در قرآن هست. @souzanchi
حسین سوزنچی
جلسه هشتم از سلسله بحث دهه محرم 1399 با موضوع #انتظار: #عجله یا #صبر مروری بر بحثهای قبلی و صورت مس
انتظار،عجله و صبر (۹).mp3
22.37M
جلسه نهم از سلسله بحث دهه محرم 1399 با موضوع : یا شب عاشورا ▪️مروری بر سوره کهف. ▪️تکمله بحث موسی و خضر: شبیه هرسه واقعه قبلا برای موسی رخ داده بود: رها شدن در دریا؛ کشتن جوان قبطی؛ کمک بی‌اجرت به دختران شعیب (دودفتری نباشیم!) ▪️داستان ذوالقرنین و ابهامات شدید آن؛ و تشابه‌هایش با ائمه بویژه امام زمان ع. ▫️برخی نکات: نسبت شمس در اینجا با شمس اصحاب کهف؛ در مغرب (جهان در غروب امام) عدالت برپا کرد. در مشرق در محضر نور بودند. حکایت یاجوج و ماجوج و رجعت. ▪️جمع‌بندی سوره: ▫️مشکل جهنمیان: ندیدن و نشنیدن؛ قبول ولایت غیرخدا (ولو با انتخابات! امام زمان فرمود اگر به انتخاب بود حضرت موسی نباید اشتباه می‌کرد در انتخاب سبیعن رجلا لمیقاتنا؛ کمال الدین۲/۴۶۲ ) خسران محض و حبط عمل (یعنی هیچ خوبی‌ای برایشان نمی ماند) اما خودش می‌پندارد بهترین کار را می‌کند. مشکل اصلی:‌کفر به نشانه‌های خدا (نه خود خدا!) و لقای خدا (روش و هدف)؛ تمسخر آیات و رسل (نشانه‌ها و پیام‌ها) ▫️راه حل نهایی سوره: ایمان (شرک نورزیدن) و عمل صالح @souzanchi
حسین سوزنچی
جلسه پنجم از سلسله بحث دهه محرم 1399 با موضوع #نجات از #مرگ_جاهلی یادآوری درباره شناخت خدا با خدا
نجات از مرگ جاهلی ۶.mp3
16.72M
جلسه ششم از سلسله بحث دهه محرم 1399 با موضوع از ▪️ادامه عرفنی رسولک: گفتیم خدا بر رسالت شهادت می‌دهد: وَ يَقُولُ الَّذينَ كَفَرُوا لَسْتَ مُرْسَلاً قُلْ كَفى‏ بِاللَّهِ شَهيداً بَيْني‏ وَ بَيْنَكُمْ وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتابِ (رعد/43) لكِنِ اللَّهُ يَشْهَدُ بِما أَنْزَلَ إِلَيْكَ أَنْزَلَهُ بِعِلْمِهِ وَ الْمَلائِكَةُ يَشْهَدُونَ وَ كَفى‏ بِاللَّهِ شَهيداً (نساء/166) و نیز (انعام/۱۹) (اسراء/۹۵-96) (عنکبوت/۵۱-52) (احقاف/8) (فتح/28) ▪️قبل از اینکه وارد «عرفنی حجتک» شویم نکته مهمی در «إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي رَسُولَكَ لَمْ أَعْرِفْ حُجَّتَكَ» هست: راه شناخت امام و حجت فقط از طریق رسول است. خدا که مهربان است پیام فرستاد اما در پیامش اختلاف می‌شود (اختلاف قرائتها) آیا حجتی قرار نداده که فصل الخطاب باشد؟ ما می‌گوییم امام فقط از طریق رسول الله است؛ (امام زمان توضیح داد اگر به انتخاب خود افراد بود حضرت موسی نباید اشتباه می‌کرد در انتخاب سبعین رجلا لمیقاتنا؛ کمال الدین۲/۴۶۲ ) لذا در بحث تعیین امام و حجت خدا، نظر صحابه برای ما اعتباری ندارد و به فرض هم که علی ع با خلفا بیعت کرده باشد به عنوان یک فرد صحابه اعتباری ندارد؛ شما یک روایت ولو روایت ضعیف بیاورید که پیامبر غیر علی را تعیین کرده باشد. پس اگر امامت را از راه رسالت برویم نظر شیعه بدون رقیب اثبات می‌شود. 💢تفاوت شیعه با اهل سنت (=هرکس حاکم شد امام است): امامت را خود رسول باید تعیین کند؛ تفاوت با خوارج (لاحکم الا لله): امامت ضروری است و هدایت با پیام تنها (بدون امام) ناقص است. @souzanchi
حسین سوزنچی
جلسه نهم از سلسله بحث دهه محرم 1399 با موضوع #انتظار: #عجله یا #صبر شب عاشورا ▪️مروری بر سوره کهف.
سخنرانی شب یازدهم محرم 99.mp3
50.85M
جلسه دهم (پایانی) از سلسله بحث دهه محرم 1399 با موضوع : یا مساله مهم: نقد افراط در انقلابی‌گری ▪️آیا امام حسن و امام حسین ع یکی اصل است و دیگری استثناء؛‌یا هردو «اماممان قاما او قعدا» ▪️نقطه ضعف اصلی شریعتی: تز اسلام ‌انقلابی (ترجیح شهادت‌طلبی بر همه چیز حتی امامت: آنان که رفتند کاری حسینی کردند و ...)! چرا حضرت زینب س برای دفاع از امام حسین ع شهید نشد (شرحی بر ان الله شاء ان یراهن سبایا) ▪️در اهمیت روحیه جهاد و شهادت‌طلبی تردیدی نیست (حرض المومنین علی القتال؛ انفال/۶۵)«کسی که اهل جهاد نیست مات علی شعبة من النّفاق» اما تنها ملاک ارزش‌گذاری نیست؛ برتری مداد علماء از دماء شهداء (أمالي صدوق168) و امام سجاد ع قطعا از اصحاب شهید امام حسین ع بالاتر است و سکوت سی ساله ایشان ذره‌ای از عظمت ایشان نمی‌کاهد (تذکر امام صادق ع: أدع علمی الی جهلهم؟!کافی۵/19) ▪️توجه به مراتب ایمان:‌ مقایسه اهل تقیه و شهید: فَقِيهٌ فِي دِينِهِ وَ تَعَجَّلَ إِلَى الْجَنَّةِ (كافي‏2/221) ▪️شهید در اوج عرفان است؛ اما بشدت محتاط است و از فتنه‌های پیش رو می‌ترسد که آرزوی شهادت می‌کند: جملات شهید باکری درباره مشکلات آنان که می‌مانند و شهید نمی‌شوند (حاج قاسم)؛ حکایت آرزوی شهادت مومنی که اصبحت موقنا گفت (كافي2/53-54 ) و برتری سلمان بر وی؛ شرحی بر حدیث امام باقر ع درباره امتی در آخرالزمان که حکومت را به امام عج تحویل می‌دهند و قتلاهم شهدا؛ با این حال استبقیت نفسی لصاحب هذا الامر (الغيبة نعماني273) @souzanchi ✅متن کامل احادیث این جلسات در: 🌐http://www.souzanchi.ir/intezar-hurry-or-patience/
حسین سوزنچی
جلسه ششم از سلسله بحث دهه محرم 1399 با موضوع #نجات از #مرگ_جاهلی ▪️ادامه عرفنی رسولک: گفتیم خدا بر
نجات از مرگ جاهلی ۷.mp3
15.06M
جلسه هفتم از سلسله بحث دهه محرم 1399 با موضوع از ▪️مروری سریع بر مباحث قبل ▪️«انک ان لم تعرفنی رسولک لم اعرف حجتک» تفاوت شیعه است با اهل سنت (=هرکس حاکم شد امام است): امامت را خود رسول باید تعیین کند؛ و با خوارج (لاحکم الا لله): امامت ضروری است و هدایت با پیام تنها (بدون امام) ناقص است. ▪️«اللهم عرفنی حجتک» تفاوت امامیه است زیدیه و اسماعیلیه و واقفیه و بهاییه و ... . چگونه حجت را بشناسم: ▫️الف. با راهنمایی رسول و حجت‌های قبلی (علائم قطعی ظهور؛ ‌تا قبل سفیانی هر مدعی مهدویت یا نیابت خاص دروغگوست) ▫️ب. نور ایمان (توضیح فرازهایی از دعای تعلیم داده شده از جانب امام زمان عج در ابتدای غیبت صغری؛در كمال الدين‏2/512 ؛ ملحقات مفاتیح الجنان: دعایی که در زمان غیبت باید خواند) + نامه به شیخ مفید (امام ما را رها نکرده اما ما اجتماع قلوب نداریم؛ احتجاج طبرسی۲/499) @souzanchi ✅متن کامل احادیث این جلسات در: 🌐http://www.souzanchi.ir/salvation-from-death-in-the-style-of-jahiliyyah/
هدایت شده از یک آیه در روز
. 2️⃣ «أَ فَرَأَیتُمْ ما تَحْرُثُونَ» 💢آیا تأمل کرده‌اید در آنچه می‌کارید؟!💢 یعنی همین که انسان بذر می‌پاشد و نهال می‌کارد پدیده‌ای مهم و قابل تامل است. 💢یک وجه تأمل در این پدیده توجه به این است که به ثمر رساننده حقیقی این بذر خداوند است نه ما؛ اما این نکته‌ای است که موضوع آیه بعد است و همانجا بحث خواهد شد. 💢اما با توجه به اینکه این آیه، آیه‌ای مستقل از آیه بعد است؛ می‌توان مستقلا هم بدان نگاه کرد و تاملی درباره این سوال الهی داشت: 💠نکته تخصصی : در زیست‌شناسی داروینی حیوانات پستاندار را به دو دسته گیاهخواران و گوشتخواران تقسیم می‌کنند که البته تذکر می‌دهند رده‌های بالای پستانداران که گوشت‌خوارند گیاهخوار هم هستند و مساله را بیشتر از زاویه دندانها و قابلیتهای دندانهای آنها تحلیل می‌کنند که برای گیاهخواری تنظیم شده یا گوشت‌خواری ویا هر دو؛ و انسان را در رده اخیر قرار می‌دهند. 💢اما آنچه بشدت مورد غفلت است این است که همه حیوانات غذایشان در طبیعت آماده است وصرفا از غذای آماده استفاده می‌کنند اما انسان خلیفة‌الله تنها موجودی است که در طبیعت برای تولید غذای خود دست می‌برد❗️ در زیست‌شناسی داروینی موجوداتی انسان‌نما که از حدود دو میلیون سال قبل روی این کره خاکی می‌زیستند را نیز به عنوان «انسان» می‌نامند؛ تا آخرین آنها که نامش نئوآندرتال است و تا حدود ۳۵ هزار سال قبل زندگی می‌کرد؛ 🤔 ولی انسان کنونی که سابقه‌اش حدود ۱۵ هزار سال است؛ موجودی است که شروع زیستش با انقلاب کشاورزی همراه است. آنان بسادگی از این سوال مهم می‌گذرند که واقعا چرا در میان تمام موجودات این کره خاکی این موجود برای غذای خود دست به تولید محصول زد❓ چرا همه حیوانات، حتی نئوآندرتال‌ها که فیزیولوژی بسیار مشابه انسان کنونی دارند هرگز خودشان برای تولید محصول و غذایشان اقدامی نکردند و این موجود اول بار چنین کرد❓ در اینکه توانایی‌های مغز این موجود بیش از موجود قبلی بود بحثی نیست؛ ‌اما آیا صرف بیشتر بودن توانایی‌ها ذهنی می‌تواند نحوه زیست موجود را یکسره عوض کند؛ و پدیده‌ای را رقم بزند که خود آنها از آن به عنوان «انقلاب کشاورزی» یاد می‌کنند⁉️ این انسان به لحاظ نیازهای فیزیولوژیک تفاوت چندانی با انسان نئوآندتال ندارد؛ ‌با این حال برخلاف تمامی حیواناتی که تا پیش از این روی کره خاکی می‌زیستند خودش برای تولید محصول دست به اقدام می‌زند و خودش دانه را می‌کارد. بله حیواناتی بوده‌اند که کارهایشان عملا در لقاح و بارور شدن برخی گیاهان موثر بوده‌اند؛ اما نقش انسان در کشت گیاهان کاملا آگاهانه و با محاسبات خاص خودش است؛‌نه صرفا یک نقش ناخودآگاهی که نظام طبیعت بر دوش او گذاشته باشد. 💢آیا واقعا می‌توان پذیرفت تفاوت انسان کنونی با نئوآندرتال‌ها صرفا در حد تفاوت یک حیوان با حیوان رده قبلی خود بوده است⁉️ 🔹ای انسان‌هایی که خود را ادامه نئوآندتال‌ها و صرفا محصول یک جهش کور می‌دانید؛❗️ آیا در این ویژگی خودتان که محصولاتی را می‌کارید تأمل نمی‌کنید⁉️ (به حدیث۴ ذیل آیه بعد توجه شود) @yekaye
📝 مرهم صاحبان منصب و تریبون بر دل خسته مردم درنگی در نامه‌نگاری‌های و بسم الله الرحمن الرحیم ▫️سخنرانیِ امام جمعه محترم ملارد، که از سر غیرت، ولی بر اساس اطلاعات غلط انجام شد، و سپس ▫️نامه مودبانه و منصفانه وزیر محترم بهداشت که از رئیس قوه قضائیه خواسته بود که اگر فرزندش خطایی کرده وی را به اشد مجازات محکوم کند، و در پی آن ▫️عذرخواهی صریح و شجاعانه امام جمعه از قضاوتی که کرده بود و اعلام اینکه اگر مرا نبخشید چون از عدالت ساقط شده‌ام دیگر در منصب امامت جمعه نخواهم ماند، و باز ▫️پاسخ بزرگ‌منشانه وزیر محترم بهداشت به این عذرخواهی، همگی در ایامی که سکوت در برابر نامردی‌ها و سوءاستفاده‌ها از سویی،‌ و گرمی بازار تهمت و افترا از سوی دیگر، دلهای همه دردمندان را سخت آزرده است، مرهمی بود بر ؛‌ تا همگان بدانند: ۱. با اطلاعات غلط، چه‌بسا از جانب یک فرد واقعا دلسوز مردم، در خصوص فردی وظیفه‌شناس، قضاوت ناروایی سر زند. ۲. هنوز در میان صاحبان تریبون کسانی هستند که اگر خبر ظلمی بدانها برسد از صاحب‌منصبان نترسند؛‌ و در عین حال، اگر مرتکب اشتباه در قضاوت شوند عذرخواهی صریح را کسر شأن خود نبینند. ۳. هنوز در میان صاحب منصبان کسانی هستند که نسبت به پدیده شوم آقازادگی حساس‌اند؛ و در عین حال، ظرفیت انتقاد دارند و چرایی اشتباه کردن دیگران در قضاوت را درک می‌کنند و با اینکه مظلوم واقع شده‌اند منتقد خود را سریع به انواع رذایل متهم نمی‌کنند؛ و در یک کلام ۴. هنوز و رعایت تقوای الهی در میان و باقی است. 💢به امید اینکه تریبون‌ها و منصب‌های نظام هرچه بیشتر شاهد حضور چنین انسان‌هایی باشد. @souzanchi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حسین سوزنچی
مناسبات حجاب و سیاست در ایران. سوزنچی و نصیری.mp3
20.34M
مناسبات حجاب و سیاست در ایران فایل صوتی مناظره مهدی نصیری و حسین سوزنچی با اجرای حبیب‌الله رحیم‌پور ازغدی در برنامه زنده زاویه درباره قانون حجاب در کشور؛ در شبکه چهارم سیما، چهارشنبه ۲۶ شهریور ۱۳۹۹ @souzanchi
✍️خلاصه‌ سخنان من () در با 🔰مقدمه با توجه به مشکلات روز، من را مهمترین مساله امروز کشور نمی‌دانم؛ در عین حال، اهمیتش در ردیف یک مساله جزیی فقهی نیست: غیر از کارکرد اصلی‌اش، در جهان امروز وجهه نمادین هم پیدا کرده است؛ قرآن کریم می‌فرماید «بزرگداشت شعارهای دین خودش مایه تقوای قلب است‏ (سوره حج، آيه۳۲). آیا ارزش پرچم یک کشور برای مردمش، فقط در حد قیمت پارچه‌اش است؟ ✅الف. دلیل ضرورت وجود قانون حجاب در جمهوری اسلامی ایران ، ناظر است به حضور زن در مقابل نامحرم، نه در حریم شخصی خود؛ یعنی برای نحوه حضور زن در مجامع عمومی است؛ پس سنخ این حکم، یک حکم اجتماعی است، نه صرفا مربوط به حریم خصوصی افراد. حکومت همان طور که دغدغه مساله مردم (مثلا کرونا) را دارد، نسبت به مردم (از جمله عفت عمومی) هم باید حساس باشد. درجه‌ای از پوشش و الزام به آن، در عرف بشر در جهان وجود دارد، که درجه‌ی کمی هم نیست؛ بحث ما این است که محدوده قانونیِ‌ آن را اسلام تعیین کند یا سلیقه‌های شخصی؟! در جامعه‌ای که عموم مردم مسلمانند، احکام اجتماعی اسلام باید در عرصه قوانین جدی گرفته شود [اصل چهارم قانون اساسی: ‎‎‎‎‎کلیه‏ قوانین‏ و مقررات‏ مدنی‏، جزایی‏، مالی‏، اقتصادی‏، اداری‏، فرهنگی‏، نظامی‏، سیاسی‏ و غیر اینها باید بر اساس‏ موازین‏ اسلامی‏ باشد.] به علاوه، یک کارکرد مهم قانون حجاب، تعیین مرز معین برای رعایت قانون در عرصه عفت عمومی است؛ درست است که حداقل ۷۰-۸۰ و بلکه ۹۰ درصد زنان جامعه ما عفیف‌اند و اگر قانون حجاب برداشته شود اغلب به نحو زننده‌ای پوشش خود را کنار نمی‌گذارند؛ اما آن ۱۰ درصد و حتی کمتری که بی‌عفت‌اند چطور؟! اگر برای حفظ عفت عمومی باید جلوی اینها را گرفت، با چه قانونی؟ با کنار گذاشتن حد و مرزی که خداوند برای رعایت پوشش معین کرده، همواره درباره اینکه چه حدی از عدم پوشش، خلاف عفت عمومی است مناقشه خواهد شد. ✅ب. اشکالات و مخالفت‌ها با قانون حجاب؛ و پاسخ همه اشکالات منطقی‌ای که موجب مخالفت عده‌ای با قانون بودن حجاب می‌شود، ناظر به بد اجرا شدن قانون بوده، نه اصل الزام قانونی؛ اما: 🔹بد اجرا شدن، دلیل موجهی برای «اجرا نکردنِ» قانون نیست: مثلا، آیا اگر پلیس از قانون ممنوعیت عبور از چراغ قرمز سوءاستفاده کرد، باید عبور از چهار‌راه‌ها کاملا دل‌بخواهی شود؟! و 🔹بد اجرا شدن، ناشی از این است که با اینکه مساله حجاب از جنس است، اما جامعه ما فقط را به عنوان می‌شناسد! مساله اصلی در (مثلا قوانین مربوط به دزدی یا قتل)، تعیین مقدار مجازات و سپس مجازات کردن مجرم است. اما مساله اصلی در ، تنظیم روابط افراد جامعه با یکدیگر است؛ مانند قوانین مربوط به معاملات ویا قوانین رانندگی؛ و البته مجازات، آخرین گام آن است. در این دسته از قوانین، نگاه اصلی به قانون، نگاه فرهنگی و اجتماعی است؛ البته حد و مرزها هم مشخص می‌گردد و اگر کسی تخطی کرد مجازات می‌شود. 💢 اشکالات و مخالفت‌های منطقی همه به این برمی‌گردد که چرا می‌خواهید با زور افراد را محجبه کنید؟! منظورشان این است که چرا با «قانون کیفری» می‌خواهید حجاب را مستقر کنید؟! و از این جهت راست می‌گویند. اما اشتباهشان این است که با اصل قانون بودن حجاب مخالفت می‌کنند؛ در حالی که سزاوار بود می‌گفتند: این قانون را به عنوان «قانون مدنی» ببینید و اجرا کنید؛ که الزام گام آخر آن است، نه از ابتدا تا انتهای آن. ✅ج. شرایط دست برداشتن حکومت از اجرای یک قانون اگر واقعا اکثریت مردم در جامعه‌ای با اجرای قانونی مخالفت کنند، هر حکومتی ناچار است در نحوه اجرای آن تجدیدنظر کند؛ اما عمل نکردن افراد، لزوما مخالفت با اصل قانون نیست. از مشاهده افرادی که حجاب شرعی صددرصدی را رعایت نمی‌کنند نمی‌توان نتیجه گرفت آنها مخالف وجود اصل قانون حجاب، و طرفدار غیرالزامی شدن آن هستند؛ مانند این است که گفته شود افرادی که قوانین رانندگی را کامل رعایت نمی‌کنند، مخالف وجود قوانین رانندگی در جامعه، و طرفدار غیرالزامی شدن قوانین رانندگی‌اند؟! همچنین تفاوت بسیار است بین از اجرای برخی از قوانین (= به خاطر مشکلاتی فعلا نتوانیم یک قانونی را اجرا کنیم)، با یک قانون (= به سلیقه خودمان ویا به خاطر عرف، احکام دین را اهم و مهم کرده، از ابتدا اجرای برخی قوانین را معلق کنیم)! قوانین اسلام منظومه‌وار است؛ و خداوند است که مقدار واجب‌الالزام این منظومه را معین کرده است؛‌ ما حق نداریم به تشخیص سلیقه‌ای خود، از قانون دانستن برخی از قوانین اجتماعی اسلام صرف نظر، و این منظومه را کم و زیاد کنیم؛ هرچند ممکن است که گاهی به خاطر شرایط پیرامونی نتوانیم یک قانون را اجرا کنیم. @souzanchi
هدایت شده از کانال مهدی نصیری
❇️ چکیده آنچه در مناظره حجاب در شبکه چهارم سیما گفتم 🔹مهدی نصیری 🔸امشب نمی خواهم بگویم که مثلا باید فردا قانون حجاب لغو شود بلکه می خواهم بگویم بحث پیرامون این موضوع نباید در زمره خطوط قرمز شرعی و حکومتی باشد، چرا که ادله ای وجود دارد که نشان می دهد مساله به شدت قابل تامل و بررسی است 🔸اصل وجوب حجاب ـ به معنای پوشش بدن زن به استثنای صورت و دو دست تا مچ ـ از اجماعیات و مسلمات دین اسلام اعم از سنی و شیعه است اما شرعی بودن الزام مورد اتفاق فقها و در زمره ضروریات دین نیست، هر چند دیدگاه مشهور است. 🔸 تردیدی در آثار فراوان مثبت و سازنده حجاب برای فرد و جامعه وجود ندارد و مانند همه احکام الهی واجد مصلحتی دنیوی و اخروی و یا هر دو برای بندگان است. 🔸 با پذیرش قرائتی که الزام قانونی حجاب شرعی است اما شواهد زیادی نشان می دهد که الزام نتوانسته به حفظ و گسترش این فریضه بیانجامد و بر اساس یک تحلیل خود از عوامل تضعیف آن بوده است . اگر این مساله ثابت بشود آیا شرعا و عقلا مجاز به ادامه دادن این روند هستیم؟ 🔻علاوه بر موثر نبودن الزام در حفظ و گسترش حجاب ادله دیگری می توان در باره رفع الزام ارائه کرد: 🔸 باید دین و اجرای احکام دینی را منظومه ای دید. غافل شدن حکومت دینی از اصول و اهمها (مانند عدالت، رفع فقر، آزادی های مشروع اجتماعی و ...) و پرداختن به مهمها و فروع، به دین ورزی و حکومت دینی لطمه خواهد زد و موجب تضعیف آن خواهد شد. حجاب الزامی در برابر بسیاری از وظایف بر زمین مانده حکومت دینی اولویت ندارد و برجسته کردن آن تصویری نامعقول و ناقص الخلقه از دین خواهد ساخت. 🔸بر اساس یک قرائت مستدل، الزام در مورد احکام دینی هم مانند اصل انتخاب دین مطلوب شریعت نیست مگر در مورد احکام و حدود الهی که پای حقوق و نظم و امنیت عمومی و یا عفت عمومی مطرح می باشد. آمارها حکایت از عدم موافقت اکثریت جامعه با حجاب الزامی دارد، {هر چند این عدم موافقت قطعا به معنای مخالفت اکثریت جامعه با وجوب شرعی حکم حجاب نیبست} 🔸تضعیف جامعه سنتی و سیطره مدرنیته از عوامل تضعیف حجاب و بسیاری دیگر از احکام دینی بوده و ما گریزی از این سیطره تا حد زیادی نداریم و تقابل غیر واقع بینانه و شعاری با آن بی حاصل و بلکه مضر خواهد بود. 🔸 از نتایج این نحوه مواجهه ما با مساله حجاب ایجاد یک دو قطبی اجتماعی و فرهنگی و دینی بسیار زیانبار در جامعه ایرانی بوده است در حالی که دوقطبی شدن این چنینی جامعه از مهمترین منکرات است که شریعت به آن رضایت نمی دهد و لو آن که لازمه آن تعطیلی برخی احکام باشد. 🔸ما تجربه کوتاه آمدن در اموری را داریم که مدتی همه در برابر آن مقاومت می کردند اما بعد از مدتی و پس از دادن هزینه های فراوان کوتاه آمدیم مانند مساله ویدئو، ماهواره، حضور زنان در ورزشگاه. به نظر می رسد در این مورد هم بالاخره و دیرهنگام با تحمیل هزینه های سنگین بر جامعه و نظام کوتاه خواهیم آمد. 🔸 رفع الزام حجاب به پدیده عریانی نخواهد انجامید و قابل کنترل است. الان به طور میانگین بین 60 تا 70 در صد جامعه حجاب کامل شرعی را رعایت نمی کنند اما بسیار بعید است که بیش از ده درصد جامعه به دنبال عریانی باشد و در این صورت امکان کنترل و برخورد قانونی وجود دارد. 🔸یکی از مهمترین چالش های مساله رفع الزام اعتراض اقشار متدین تر و سنتی تر جامعه است که امری طبیعی و به شدت قابل احترام است اما باید با آنان صحبت کرد و مساله را توضیح و نشان داد که وجود الزام می تواند نتایج بدتری از رفع الزام برای دیانت جامعه و جمهوری اسلامی داشته باشد. {هر چند این نیز از واضحات است که طیفی از زنان کاملا محجبه نیز با حجاب الزامی توافق ندارند و آن را نوعی وهن خود می دانند که با کمال آزادی محجبه هستند.} @nasiri1342
نقد تفصیلی ادعاهای مهدی نصیری در (قسمت اول) 🔸 🔹 🔸اصل وجوب حجاب ـ به معنای پوشش بدن زن به استثنای صورت و دو دست تا مچ ـ از اجماعیات و مسلمات دین اسلام اعم از سنی و شیعه است اما شرعی بودن الزام مورد اتفاق فقها و در زمره ضروریات دین نیست، هر چند دیدگاه مشهور است. 🔹نه‌تنها «وجوب» احکام به معنای «الزامی بودن» آنهاست، بلکه تمامی فقهای شیعه در بحث «امر به معروف و نهی از منکر» گفته‌اند مسلمانان به عنوان تکلیف شرعی باید کسی را که واجبی را ترک و یا حرامی را مرتکب شود نهی کنند؛‌ این معنایی جز الزام کردن دیگران به واجبات دارد؟! واقعا آیا فقیهی هست که بگوید برخی از واجبات و محرمات، مشمول امر به معروف و نهی از منکر نمی‌شوند؟!!! اگر هم منظورشان الزام از جانب حکومت است؛ توضیح داده شد که حکم حجاب ناظر به حضور اجتماعی است و نه حریم خصوصی؛ و در جامعه‌ای که عموم مردم مسلمانند، احکام اجتماعی اسلام باید در عرصه قوانین جدی گرفته شود و ... (توضیح کامل در: https://eitaa.com/souzanchi/875) 🔸 با پذیرش قرائتی که الزام قانونی حجاب شرعی است اما شواهد زیادی نشان می دهد که الزام نتوانسته به حفظ و گسترش این فریضه بیانجامد و بر اساس یک تحلیل خود از عوامل تضعیف آن بوده است. اگر این مساله ثابت بشود آیا شرعا و عقلا مجاز به ادامه دادن این روند هستیم؟ 🔹پاسخ: مقدمه (الزام یک قانونی منجر به عمل همگانی به قانون نشده) ربطی به نتیجه (پس قانون را برداریم) ندارد: اولا هزاران سال است قوانین ناظر به دزدی و قتل در همه جای جهان تدوین شده است؛ پس آیا می‌توان گفت چون هنوز دزدی و قتل وجود دارد شرعا و عقلا مجاز به ادامه دادن این روند نیستیم؟! ثانیا مگر حفظ و گسترش یک فریضه تنها در گروی الزامی دانستن یا ندانسنتن آن است؟ مثلا آیا ایشان نمی‌بینند که ما در جنگ فرهنگی قرار داریم و چه حجم عظیمی از تبلیغات ضد دین در جامعه رایج است؟ آیا ترویج انواع فساد و فحشاء‌در فضای مجازی و ... در این بی‌حجابی‌ها هیچ نقشی نداشته و فقط چون قانون بوده عده‌ای بدحجاب شده‌اند؟ و ... @souzanchi 👇ادامه دارد👇 https://eitaa.com/souzanchi/878
نقد تفصیلی ادعاهای مهدی نصیری در (قسمت دوم) 🔸 🔹 🔸علاوه بر موثر نبودن الزام در حفظ و گسترش حجاب ادله دیگری می توان در باره رفع الزام ارائه کرد: 🔸باید دین و اجرای احکام دینی را منظومه ای دید. غافل شدن حکومت دینی از اصول و اهم‌ها (مانند عدالت، رفع فقر، آزادی های مشروع اجتماعی و...) و پرداختن به مهم‌ها و فروع، به دین‌ورزی و حکومت دینی لطمه خواهد زد و موجب تضعیف آن خواهد شد. حجاب الزامی در برابر بسیاری از وظایف بر زمین مانده حکومت دینی اولویت ندارد و برجسته کردن آن تصویری نامعقول و ناقص الخلقه از دین خواهد ساخت. 🔹اولا اجرای بد قانون دلیل موجهی برای کنار گذاشتن اصل قانون نیست (توضیح بیشتر در: https://eitaa.com/souzanchi/875) ثانیا اهم و مهم کردن، مساله‌ای مربوط به نحوه اجرای احکام است؛‌ نه درباره اصل حکم الهی. بله، حجاب نباید اولویت اول باشد؛ اما این محل بحث نبود، بحث بر سر این بود که بر سر اصل وجود آن بود نه اولویت آن. شبیه این است که بگوییم چون نجات غریق مهمتر از ورود در زمین غصبی است، پس اساسا حکم حرمت ورود در زمین غصبی را باید کنار گذاشت! اتفاقا اقتضای منظومه‌ای دیدن این است که ما به سلیقه خودمان احکام خدا را کم و زیاد نکنیم (توضیح بیشتر در: https://eitaa.com/souzanchi/875) 🔸بر اساس یک قرائت مستدل، الزام در مورد احکام دینی هم مانند اصل انتخاب دین مطلوب شریعت نیست مگر در مورد احکام و حدود الهی که پای حقوق و نظم و امنیت عمومی و یا عفت عمومی مطرح می باشد. آمارها حکایت از عدم موافقت اکثریت جامعه با حجاب الزامی دارد، {هر چند این عدم موافقت قطعا به معنای مخالفت اکثریت جامعه با وجوب شرعی حکم حجاب نیبست} 🔹صرف نظر از نادرست بودن آمارهای ادعایی (تکذیبیه وزارت ارشاد: https://www.ricac.ac.ir/news/3147)، تمام بحث بر سر این «مگر...» است؛ حد و حدود قوانین مربوط به نظم و امنیت عمومی و عفت عمومی را خدا در شریعت تعیین می‌کند یا سلیقه افراد؟ بله، در جایی که خدا مسکوت گذاشته باشد به عرف مراجعه می‌شود اما جایی که خداوند رعایت حد و مرزی را واجب کرده، کسی که آن حد را کم و زیاد کند عملا به انکار حکم خدا اقدام کرده است. 🔸تضعیف جامعه سنتی و سیطره مدرنیته از عوامل تضعیف حجاب و بسیاری دیگر از احکام دینی بوده و ما گریزی از این سیطره تا حد زیادی نداریم و تقابل غیر واقع بینانه و شعاری با آن بی حاصل و بلکه مضر خواهد بود. 🔹با همین استدلال باید از اصل اسلام هم دست شست! 🔸 از نتایج این نحوه مواجهه ما با مساله حجاب ایجاد یک دو قطبی اجتماعی و فرهنگی و دینی بسیار زیانبار در جامعه ایرانی بوده است در حالی که دوقطبی شدن این چنینی جامعه از مهمترین منکرات است که شریعت به آن رضایت نمی دهد و لو آن که لازمه آن تعطیلی برخی احکام باشد. 🔹خود نهی از منکر یکی از واجبات شرعی و عقلی است؛ طبق این استدلال، هرکس بخواهد هرجا نهی از منکر بکند اقدامش منجر به ایجاد دوقطبی می‌شود و شریعت بدان رضایت ندارد؟!!! بله؛ اگر کسی به نحو نادرست، اقدام به نهی از منکر کرد، باید وی را بازداشت نه اینکه اصل قانون را کنار گذاشت. @souzanchi 👇ادامه دارد👇 https://eitaa.com/souzanchi/879
نقد تفصیلی ادعاهای مهدی نصیری در (قسمت سوم) 🔸 🔹 🔸ما تجربه کوتاه آمدن در اموری را داریم که مدتی همه در برابر آن مقاومت می کردند اما بعد از مدتی و پس از دادن هزینه های فراوان کوتاه آمدیم مانند مساله ویدئو، ماهواره، حضور زنان در ورزشگاه. به نظر می رسد در این مورد هم بالاخره و دیرهنگام با تحمیل هزینه های سنگین بر جامعه و نظام کوتاه خواهیم آمد. 🔹اولا فرق است بین ویدئو و... که حکم مستقیم شرعی نداشت و صرفا به خاطر مضراتی که داشت با آنها مخالفت می‌شد با حجاب که حکم صریح شرعی دارد؛‌ اما درباره «شرایط دست برداشتن حکومت از اجرای یک قانون» در خلاصه توضیحاتم شرایطش را گفته‌ام (https://eitaa.com/souzanchi/875) 🔸 رفع الزام حجاب به پدیده عریانی نخواهد انجامید و قابل کنترل است. الان به طور میانگین بین 60 تا 70 در صد جامعه حجاب کامل شرعی را رعایت نمی کنند اما بسیار بعید است که بیش از ده درصد جامعه به دنبال عریانی باشد و در این صورت امکان کنترل و برخورد قانونی وجود دارد. 🔹 اگر قانونی که حد و مرز را معلوم می‌کند برداشته شود هر حد دیگری از عدم پوشش محل مناقشه خواهد بود و دیگر امکان کنترل و برخورد قانونی وجود نخواهد داشت. 🔸یکی از مهمترین چالش های مساله رفع الزام اعتراض اقشار متدین تر و سنتی تر جامعه است که امری طبیعی و به شدت قابل احترام است اما باید با آنان صحبت کرد و مساله را توضیح و نشان داد که وجود الزام می تواند نتایج بدتری از رفع الزام برای دیانت جامعه و جمهوری اسلامی داشته باشد. {هر چند این نیز از واضحات است که طیفی از زنان کاملا محجبه نیز با حجاب الزامی توافق ندارند و آن را نوعی وهن خود می دانند که با کمال آزادی محجبه هستند.} 🔹 پیامبر ص پیش‌بینی می‌کرد که در آخرالزمان نه تنها جای معروف و منکر عوض می‌شود بلکه تدریجا «نهی از معروف» رایج می‌شود؛ ایشان ‌ظاهرا می‌خواهند «نهی از معروف» را تئوریزه کنند! {بنده هم با تعداد زیادی از زنان عفیفی مواجه بوده‌ام که خودشان حجاب کامل فقهی را رعایت نمی‌کنند، اما از وضعیت پوشش زننده برخی زنان در جامعه گلایه دارند که چرا حکومت با اینها برخورد نمی‌کند؛‌ یعنی آنها هم اجرای قانون حجاب را قبول دارند؛ شبیه رانندگانی که گاه می‌شود که خودشان مرتکب خلافی ‌شوند اما در مجموع مایلند که اصل قانون برقرار باشد.} @souzanchi قسمت اول: https://eitaa.com/souzanchi/877 قسمت دوم: https://eitaa.com/souzanchi/878 @souzanchi
⚠️ و در یک سوی چند روز قبل مناظره‌ای داشتم با مهدی نصیری؛ با موضوع «مناسبات حجاب و سیاست در ایران» دوست و دشمن دست به دست هم دادند که موضوع مناظره را تحریف کنند: عنوان «بحث درباره » ‌روی آن گذاشتند. موضع آقای نصیری به طور کامل دیده شد؛ الحمدلله! موضع بنده کاش فقط سانسور می‌شد؛ یکسره تحریف شد! شدم «طرفدار حجاب اجباری»!!! دریغ از ذره‌ای فکر! 💢من راهکار دادم برای اینکه بماند؛ اما زور و اجباری در کار نباشد؛ و حکومت تا حد امکان مداخله نکند. ▫️گفتم به جای نگاه کیفری و جزایی به قانون، بیایید فهم «قانون مدنی» از مسأله حجاب را بگسترانیم: نه «بی‌قانونی»؛ و نه «زور و اجبار» در اجرای قانون؛ ▫️گفتم مثال قانون مدنی، قوانین معاملات است و قانون رانندگی؛ آیا برای معاملات بین مردم نباید قانونی باشد؟! آیا عبور و مرور وسایل نقلیه نباید قانونمند باشد؟! باید باشد؛ اما نه قانونی در افق مجازات و کیفر؛ بلکه قانونی که صرفا پشتوانه برقراری روابط صحیح بین افراد است؛ و تنها در شرایط خاص و اضطراری کار را به کیفر و دادگاه می‌رساند. ▫️گفتم مشکل ما در بد اجرا شدن قانون است؛ و توضیح دادم: در کشور ما همه از قانون، فقط «قانون کیفری» می‌فهمیم: وقتی چیزی قانونی می‌شود، انتظار داریم حکومت با زور و اجبار آن را پیاده کند. و در این زمینه همه مقصریم؛ مثلا همین الان مشکلات اقتصادی گریبانگیر همه شده؛ ولی فقط انتظار داریم حکومت با تکیه ابزارهای نظارت و مجازات اوضاع را درست کند! ▫️من نه وضع موجود را تایید کردم؛ و نه فقط نسبت به آن اعتراض کردم؛ بلکه برای اینکه «قانون» برقرار باشد اما «محور آن زور و اجبار نباشد» دادم؛‌ راهکاری بسیار ساده و شدنی؛‌ راهکاری که در عمده روابط اجتماعی دیگر ما (همه عرصه‌های حقوق مدنی: از معاملات و روابط اقتصادی بین مردم، تا مسائل ازدواج و طلاق، تا عرصه قوانین رانندگی، تا ...) عملا در حال پیاده شدن است؛ و هیچگاه هیچ دوقطبی‌ای هم ایجاد نکرده. ▫️نشان دادم هم کسانی که از وجود قانون دفاع می‌کنند حق دارند؛ و هم کسانی که به اجرای قانون بر مدار زور و اجبار معترض‌اند؛ و راه علاج، نه حذف قانون، و رها کردن عرصه عفت عمومی در هرج و مرج است؛ و نه اصرار بر اجرای قانون با ابزار زور و اجبار؛ راه برون‌رفت از این دوگانه تصنعی «اجبار» و «هرج و مرج»، آن است که قانون شرعی حجاب را همچون یک قانون مدنی پیاده و اجرا کنیم؛ همانند قوانین معاملات؛ همانند قوانین رانندگی؛ و همانند صدها قانون مدنی دیگر. 💢حیف که در این هیاهوی غوغاسالار، این سخنان شنیده نشد؛ فهم نشد؛ و حتی نقد نشد! ✍️ حسین سوزنچی @souzanchi
نظرات خوانندگان ویا بینندگان مناظره سیاست و حجاب (۱) فرستنده: میم با عرض سلام و احترام بنده در گذشته مناظره شما با آقای ترکاشوند را دیده بودم و همچنین کتاب شما درباره حجاب را مطالعه کرده‌ام. اما در مناظره اخیر شما با آقای نصیری در چند جا مطلبی را عنوان کردید که توجهم را جلب کرد. در ابتدا فرمودید: «اگر روزی جامعه با کاری همراهی نکرد حکومت باید با جامعه مدارا کند و با تدریج کار را پیش ببرد. در یک شرایط خاص می‌تواند از قانون هم صرف‌نظر کند». در اواخر مناظره هم فرمودید: «یک جایی آمارها هست، اگر هفتاد درصد جامعه در مقابل یک حکم مقاومت کنند من با ایشان همراه می‌شوم. این‌ها آمارهایی نیست که روی هوا بگوییم هفتاد درصد…. بله، اگر هفتاد درصد در مقابل یک حکم شرعی مقاومت کنند نمی‌توانید حکم را اجرا کنید. رحیم‌پور: در آن صورت شما از الزام حجاب دست می‌کشید؟ سوزنچی: بله، مجبوریم. نمی‌توانیم، عملا چاره‌ای نداریم … ». همچنین در توضیحات این پست نوشته اید: « ج. شرایط دست برداشتن حکومت از اجرای یک قانون: اگر واقعا اکثریت مردم در جامعه‌ای با اجرای قانونی مخالفت کنند، هر حکومتی ناچار است در نحوه اجرای آن تجدیدنظر کند». آیا نظر شما این است که اگر اکثریت یک جامعه با یک حکم اسلام مخالف بود باید از آن حکم دست کشید؟ ۱٫ با این استدلال می توان گفت تمام حکومت‌های دنیا اسلامی هستند. آمریکا یک حکومت اسلامی است که اکثریت مردم آن با حجاب، نماز، روزه، حج و … مخالف بوده اند. هلند یک حکومت اسلامی دارد که اکثریت مردم آن رأی به آزادی همجنس گرایی داده اند. اگر نظر شما را بپذیریم تعریف حکومت اسلامی چیست و تفاوت آن با سایر حکومت ها چیست؟ ۲٫ به نظر می رسد منابع دینی در زمینه اهمیت نظر اکثریت باعث سردرگمی بیشتر می شوند. برای مثال در قرآن آمده است که وقتی اکثریت بنی اسرائیل گوساله پرست شدند موسی گوساله را ذوب کرد و به دریا ریخت. (خدای اکثریت را به نیل ریخت!). از طرفی امام علی در مواجهه با اکثریت صفین (و نه جامعه اسلامی) تن به حکمیت می‌دهد. این سردرگمی تا حدی است که ابن ابی الحدید می نویسد امام علی برای نهی مردم از نماز تراویح، امام حسن را با تازیانه نزد ایشان به مسجد فرستاد و مردم پا به فرار گذاشتند؛ اما در وسائل الشیعه آمده است که امام حسن را مأمور کرد تا به آن ها بگوید نماز تراویح را به جماعت نخوانند و بعد از مخالفت آن ها فرمود: بگذار بخوانند!. می خواستم بدانم آیا در منابع دینی قانون مشخصی در این مورد وجود دارد؟ @souzanchi
حسین سوزنچی
نظرات خوانندگان ویا بینندگان مناظره سیاست و حجاب (۱) فرستنده: میم با عرض سلام و احترام بنده در گذش
در پاسخ به میم. سلام علیکم ابتدا دو مقدمه عرض کنم: الف. اینکه «اگر واقعا اکثریت مردم در جامعه‌ای با اجرای قانونی مخالفت کنند، هر حکومتی ناچار است در نحوه اجرای آن تجدیدنظر کند» توصیه نیست که از روا یا ناروا بودن این توصیه بحث کنیم؛‌بلکه توصیف است؛ واقعیتی است که چاره‌ای از آن نیست؛ آیا اینکه امیرالمومنین ع تسلیم حکمیت شد و سپس تسلیم این شد که ابوموسی اشعری را به عنوان نماینده خودش منصوب کند آیا بدین معنی است که حکمیت در آن شرایط جنگی کار درستی بود؟ ب. مقاومت در برابر یک حکم غیر از عمل نکردن به آن حکم است. بسیاری از مردم ما (شاید اکثریت)‌ قوانین رانندگی را صددرصد عمل نمی‌کنند (کسانی که صددرصد عمل کنند -بویژه در مورد رعایت سرعت- کمترند از کسانی که صددرصد عمل می کند) اما معنایش این نیست که با وجود این قانون در جامعه مخالفت می‌کنند. به همین ترتیب ممکن است جمع زیادی حجاب صددرصدی را رعایت نکنند اما بدین معنا نیست که همه آنان با اصل قانون بودن حجاب مشکل دارند. این اشتباهی بود که در کلام آقای نصیری رخ داد؛‌ یعنی عمل نکردن را به معنای مخالفت کردن گرفت. سخن من صرفا ناظر به مقام مخالفت کردن بود؛ نه اجرا نشدن با توجه به این نکته، پاسخ سوالات شما: ۱. اینکه حکومتی یک مبنا داشته باشد و در مقام عمل نتواند آن مبنا را اجرا کند بسیار متفاوت است با حکومتی که اصلا آن مبنا را قبول ندارد و درصدد اجرای آن نیست. ۲. در همان داستان گوساله پرستی، ابتدا حضرت هارون را توضیح دهید بعد سراغ حضرت موسی بروید! به نص قرآن کریم هارون پیامبر و جانشین حضرت موسی بود و به نص قرآن کریم در برابر گوساله پرستی قومش کوتاه آمد و بعد در برابر اعتراض حضرت موسی ع چنین فرمود که از وقوع تفرقه در جامعه ترسیدم و حضرت موسی هم دیگر هیچ نگفت (سوره طه/۹۲-۹۴)؟ آیا در این کارش مقصر بود؟ سخن این ابی الحدید درباره نماز تروایح را بدین صورت که شما نقل می‌کنید ندیده ام. اما این را می دانم که حضرت خواست مانع شود و بشدت مخالفت کردند و حضرت کوتاه آمد و در اواخر عمرش جزء فهرستی از کارهایی است که نام می برد که من می خواستم انجام دهم اما چون جامعه همراهی نکرد از اقدامش صرف نظر کردم. (کافی؛ ج۸؛‌ص۵۸-۶۳) درباره نظر دین در خصصوص اکثریت سوال کرده اید. در حدی که بنده می فهمم فرمول کلی‌اش این است که ۱) درباره «حق»‌نظر اکثریت معیار نیست؛ بلکه حق ضوابط خودش را دارد؛ ۲) اما در مقام اجرای و پیاده کردن قانون، لازم است فضای عمومی در نظر گرفته شود؛ اما درک فضای عمومی‌ای که امکان اجرای حکم را مهیا می‌کند لزوما از طریق رای مستقیم اکثریت حاصل نمی‌شود؛ مثلا حضرت امیر در خصوص ابتدای حکومتش می گوید اگر چنین مطالبه عمومی‌ای از من صورت نگرفته بود حکومت را نمی‌پذیرفتم (نهج البلاغه؛ خطبه۳) اما وقتی حکومت را پذیرفت علیرغم اینکه در دو مقطع، مخالفان راسخ حکومت بیش از موافقان راسخ حکومت بودند (هم در جنگ جمل و هم در جنگ صفین تعداد لشکر دشمن چند برابر لشکر حضرت علی ع بود) باز حکومتش را ادامه داد (توجه شود نگفتم اکثریت جامعه مخالف ایشان بود؛‌ شرکت کنندگان در جنگ نشان دهنده آمار مخالفان راسخ و موافقان راسخ است نه کل جامعه). این همان است که در مناظره با این تعبیر گفتم «اقتضائات انجام یک حکم در شروع کار با اقتضائات آن در ادامه کار متفاوت است؛ شاید درباره شروع الزام حجاب در ابتدای انقلاب برخی بتوانند تردید کنند – که من لزوما آن تردیدها را قبول ندارم- اما وضعیت الان ادامه دادن حکم است نه ابتدای کار». این هم فراز دیگری از سخنان حقیر بود که اصلا شنیده نشد. @souzanchi
نظرات خوانندگان ویا بینندگان مناظره سیاست و حجاب (2) فرستنده: مسعود دفاع بد از حمله کردن دشمن بدتر است. اولا. ملاکهای تو کاملا سکولار بود و هست. تو ادعا کردی که آمارهای نصیری دروغ است پس حجاب باید قانون بماند. این حرف از یک طلبه یعنی چه؟ یعنی خدا ربوبیت ندارد و اگر مردم اراده کردند کاری خلاف شرع بکنند باید از آنها تمکین کرد! العیاذ بالله پیامبران بیخود به جنگ مردم و رفتند و بیخود ابراهیم بر علیه تمام مردم جهان قیام کرد و بتهایشان را شکست! حالا آمدیم و آمار ها نشان داد مردم حجاب را نمی خواهند پس داریم! این است منطق شما. چرا از دو قطبی می ترسید؟ آری. حجاب یعنی بندگی خدا و البته دو قطبی درست می کند. همه انبییا آمدند که دو قطبی درست کنند و انسانها را غربال کند و حق را از باطل جدا کنند. وحدت حول حل الله معنی دارد نه حول ملیت. در اسلام برادر کافر به حنگ برادر مسلمان می رود و بین آنها رشته اخوت پاره می شود و عموی همخون پیامبر مورد لعن قرار می گیرد. ثانیا آنقدر از این اینکه در راه اسلام فحش بخوری می ترسی که متهم به طرفداری از حجاب اجباری شوی و حالا سعی در تطهیر خود در از این ذنب لایغفر را داری! حال آنکه اگر درد دین داشتی بلاید صریحا فریاد می زدی که اصلا قانون یعنی زور و اجبار و اگر قرار بود کاری را مردم اختیاری اجرا کنند که نیازی به وضع قانون برایش نبود! شما می ترسید اعتراف کنید که فرهنگسازی حرف مفت است. می ترسید اعتراف کنید که درد ما همین رها کردن اجبار و اعمال قانون از بعد از جنگ به امروز است نه اجبار. همان قوانین مدنی کاملا اجباری دارد اجرا می شود و اگر چشم پلیس و دوربین دور باشد راننده نه چراغ قرمز را رعایت می کند و نه کمربند می بندد. همان اروپایی های به اصطلاح متمدن هم با هفتاد سال جریمه نجومی و زور و اجبار در طی چند نسل رانندگی صحیح را عادت اجتماعی کردند. ثالثا شما خیال کرده اید اول از همه باید مردم سلمان و ابوذر شوند تا پیغمبر بعد احکام اسلام را پیاده کند! در حالی که پیامبر احکام شرع را پیاده کرد با آنکه می دانست بخش عمده مردم منافق هستند و اعتقاد قلبی به اسلام ندارند. اما با زور کاری کرد که کار مجبور شود ماسک نفاق بزند. اگر قرار بود زور و اجباری نباشد جرا کافر در مدینه ماسک نفاق زد و ظواهر دین را پیاده کرد؟ متاسفانه دین شما همان دین مکه است که صرفا پیعمبر مامور به تبلیغ و به قول شما کار فرهنگی بود. هنوز به مدینه هجرت نکرده اید و بهتر بگویم بعد از چهل سال از انقلاب اسلامی تعرب بعد الهجره کرده اید. شما نه تنها مرد میدان مبارزه با نصیری نبودید که با یکی زدن به نعل و یکی زدن به میخ نشان دادید که تا چه حد از اینکه در اسلام سنگ بخورید می ترسید. پس این لباس را به تن کرده اید؟ @souzanchi
حسین سوزنچی
نظرات خوانندگان ویا بینندگان مناظره سیاست و حجاب (2) فرستنده: مسعود دفاع بد از حمله کردن دشمن بدت
پاسخ به مسعود سلام علیکم برادر عزیز. مطالب را با دقت گوش دهید و بخوانید؛ سپس نقد کنید: الف) فرموده اید «تو ادعا کردی که آمارهای نصیری دروغ است پس حجاب باید قانون بماند. این حرف از یک طلبه یعنی چه؟ یعنی خدا ربیوبیت ندارد و اگر مردم اراده کردند کاری خلاف شرع بکنند باید از آنها تمکین کرد!» من کجا چنین سخنی گفتم؟ اولا سخن من با ایشان این بود که: وی ادعا می‌کرد که اکثریت جامعه مخالف قانون حجابند» و من آمار و تحلیل ایشان از آمار را نادرست دانستم؛ زیرا ایشان از آمار کسانی که قانون را رعایت نمی‌کنند مخالفت با اصل قانون را نتیجه می‌گرفت. در واقع ایشان داشت تلقی غلطی را به اکثریت جامعه نسبت می داد و واقعیت جامعه را دیگرگون جلوه می داد. بنده بر این مساله اعتراض کردم. ثانیا به من نسبت داده‌اید که گفته ام «اگر مردم اراده کردند کاری خلاف شرع بکنند باید از آنها تمکین کرد!» من چنین عبارتی نگفتم؛ اما این عبارت هم می تواند معنای درستی داشته باشد و هم معنای نادرستی. معنای غلطش آن است که حکومت قوانین را صرفا تابع دلخواه مردم ببیند. این یک حکومت لیبرال خواهد بود نه حکومت اسلامی. اما معنای درست «تمکین حکومت به اقدام مردم» آن است که اگر مردم با اجرای قانونی مخالفت کردند حکومت عملا نمی تواند آن را اجرا کند؛‌ او دلیل من برای درستی این سخن سیره حکومتی امیرالمومنین ع است: حضرت امیر ع چون مردم با وی همراهی نکردند نتوانست بسیاری از قوانین حق را اجرا کند و در پاسخ قبلی این را توضیح دادم. بفرمایید طبق مبنای شما چرا حضرت علی ع در برابر حکمیت کوتاه آمد و چرا حضرت هارون در برابر گوساله پرستی کوتاه آمد! ب) فرموده اید«چرا از دو قطبی می ترسید؟ آری. حجاب یعنی بندگی خدا و البته دو قطبی درست می کند. همه انبییا آمدند که دو قطبی درست کنند و انسانها را غربال کند و حق را از باطل جدا کنند. » عرض می کنم دوقطبی حق و باطل غیر از دو قطبی شدن جامعه دینی در احکام خاص شرع است؛ در این جهت با شما موافقم که ایجاد دوقطبی حق و باطل، اقدامی بود که همه انبیا انجام دادند و از این جهت بنده منتقد آقای نصیری هستم ولو که فرصت نشد این نقد را بگویم. مبارزات تمام انبیاء با جبهه کفر موجب می‌شد در جامعه یک دوقطبی بین جریان طرفدار حق و جریان طرفدار باطل پیدا شود. اما در خصوص اجرای احکام جزیی در درون جامعه دینی، نه در سیره پیامبران و نه در سیره اهل بیت چنین دوقطبی‌کردنی در کار نبوده است. اهل بیت به ما آموزش داده‌اند که در درون جامعه دینی از «عمل بد» گناهکاران تبری بجویید نه از «خود شخص گناهکاران». بله وقتی اهل باطل در مقابل باشد حضرت ابراهیم از خود شخص تبری می‌جوید «انا برآء منکم» (ممتحنه/۴) اما در جایی که مسلمانی گناه کرده باشد شاهدی بیاورید که از خود وی تبری جسته باشند. البته اگر گناه بقدری عظیم و در حدی باشد که در رده کفر باشد که شخص مرتکب را قطعا جهنمی کند تبری معنا دارد چنانکه ما از شخص یزید و ... تبری می جوییم؛ اما در جایی که نمی‌توان به طور قاطع جهنمی بودن شخص قضاوت کرد آیا حق داریم از خود شخص تبری بجوییم؟ مثلا غیبت یک گناه کبیره است اما آیا باید جامعه به دو قطب غیبت کن و غیبت نکن تقسیم شود که اینها در برابر هم جبهه بگیرند؟ همین طور سایر گناهان خاص. @souzanchi ادامه پاسخ👇
ادامه پاسخ به مسعود ج) فرموده اید «اگر درد دین داشتی باید صریحا فریاد می زدی که اصلا قانون یعنی زور و اجبار و اگر قرار بود کاری را مردم اختیاری اجرا کنند که نیازی به وضع قانون برایش نبود! .... شما نه تنها مرد میدان مبارزه با نصیری نبودید که با یکی زدن به نعل و یکی زدن به میخ نشان دادید که تا چه حد از اینکه در اسلام سنگ بخورید می ترسید.» عرض می‌کنم توضیحی که درباره قانون مدنی دادم عقب نشینی از بحث و یا یکی به نعل و یکی به میخ زدن نبود. مطلبی بود که در همان اول مناظره هم توضیح دادم. اینکه «قانون یعنی زور و اجبار» برداشت ناورایی است از قانون که به نظر بنده علت بد اجرا شدن قانون حجاب هم رواج همین تلقی از قانون بوده است. بگذارید از قوانین خود شریعت شروع کنیم: قوانین شریعت بر چند قسم است. (۱) برخی از امور با اینکه واجب و یا حرام است حکومت نمی تواند در آنها ورود کند مثل غیبت کردن یا نماز خواندن. غیبت حرام است؛ نماز واجب است. بر تک تک ما امر به معروف و نهی از منکر هم در جایی که ببینیم غیبت رخ می دهد یا نماز عمدا ترک می شود واجب است؛ اما حکومت نمی تواند ورود پیدا کند. (۲) برخی از این قوانین را حکومت می تواند ورود پیدا کند اما ورود اصلی اش فرهنگسازی است و الزام و اجبار گام نهایی حکومت است. مثلا احکام شریعت در حوزه معاملات. در معاملات، واجب و حرام داریم؛ مثلا مضاربه جایز است و رباخواری حرام است؛ حکومت می تواند ورود پیدا کند ولی اقتضای این امور فرهنگسازی است؛ و البته اگر کسی فساد بالایی انجام دهد (اقدامش در حوزه معاملات در حد مفسد فی الارض باشد) حکومت می‌تواند با شدت عمل وارد می‌شود. اما این گونه نیست که بر تک تک معاملات افراد بخواهد چنین ورودی پیدا کند. اینها را اصطلاحا قوانین مدنی می گویند. (۳) برخی از مسائل است که حکومت از همان ابتدا با شدت عمل باید وارد شود مثل دزدی و قتل. اینها را اصطلاحا قوانین کیفری می گویند امثال آقای نصیری گمان می کنند که حجاب جزء دسته اول است؛ و فکر می‌کنند اگر چیزی جزء دسته اول نبود حتما جزء دسته سوم خواهد شد. سخن من این است که حجاب جزء دسته اول نیست؛ جزء دسته سوم هم نیست (در دسته سوم زنا و لواط و … قرار می گیرد)؛ بلکه جزء دسته دوم است اینها کوتاه آمدن از شریعت و عقب‌نشینی از قانون دانستن نیست؛ فهم تفاوتهای قوانین خود شریعت است. اگر همه قوانین شریعت را به یک چوب برانید باید حکومت برای وادار کردن مردم به نماز و جلوگیری از غیبت کردن هم از زور استفاده کند! د) در مورد نکاتی هم که در مورد سیره پیامبر در مدینه فرمودید به نظرم اینها ناشی از بی‌اطلاعی شما از تاریخ است. بهترین شاهد بر رد تلقی شما این است که احکام شریعت تدریجی نازل شد؛ پس قرار نبود همه چیز فقط با زور قانون انجام شود. ضمنا مساله نفاق تحلیل مفصل‌تری می‌خواهد که مجال دیگری می‌طلبد. فقط توجه کنید انسان مسلمان و مومن لزوما با ارتکاب گناه منافق محسوب نمی‌شود؛ که اگر چنین بود غیر از معصومین همه مسلمانان منافق بودند! @souzanchi