eitaa logo
حسین سوزنچی
2.7هزار دنبال‌کننده
158 عکس
52 ویدیو
94 فایل
این کانال شخصی حسین سوزنچی است. کانال دیگری با نام یک آیه در روز دارم که تدبرهای روزانه‌ام را در آن می‌گذارم، به آدرس: @yekaye آدرس سایت souzanchi.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از یک آیه در روز
☀️۲) كميل بن زياد می‌گوید: اميرالمؤمنين على بن ابى طالب (ع) دست مرا گرفت و به بيابان برد، چون به صحرا رسيد نفس عمیقی كشيد و فرمود: ... بلى زمين تهى نماند از كسى كه حجّت بر پاى خداست، يا ظاهر و مشهور است و يا ترسان و پنهان از ديده‏هاست. تا حجّت‌های خدا باطل نشود و نشانه‏هايش از ميان نرود، و اينان چندند، و كجا جاى دارند؟! به خدا سوگند اندك به شمارند، و نزد خدا بزرگ‏مقدار. خدا حجتها و نشانه‏هاى خود را به آنان نگاه مى‏دارد، تا به همانندهاى خويشش بسپارند و در دلهاى خويشش بكارند. دانش، نور حقيقت بينى را بر آنان تافته و آنان روح يقين را دريافته و آنچه را نازپروردگان دشوار ديده‏اند آسان پذيرفته‏اند؛ و بدانچه نادانان از آن رميده‏اند خو گرفته. و همنشين دنيايند با تن‏ها، و جانهاشان آويزان است در ملأ اعلى. اينان خدا را در زمين او جانشينانند و مردم را به دين او مى‏خوانند. وه كه چه آرزومند ديدار آنانم؟ كميل! اگر خواهى بازگرد. 📚نهج‌البلاغه، حکمت ۱۴۷ (ترجمه شهيدى، ص388)؛ 📚تفسير القمي، ج‏1، ص359؛ 📚الغارات (ط - الحديثة)، ج‏1، ص153؛ 📚الغيبة للنعماني، ص136؛ 📚الخصال، ج‏1، ص187؛ 📚كمال الدين و تمام النعمة، ج‏1، ص291 و ... قَالَ كُمَيْلُ بْنُ زِيَادٍ أَخَذَ بِيَدِي أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ ع فَأَخْرَجَنِي إِلَى الْجَبَّانِ فَلَمَّا أَصْحَرَ تَنَفَّسَ الصُّعَدَاءَ ثُمَّ قَالَ يَا كُمَيْلَ بْنَ زِيَاد ... اللَّهُمَّ بَلَى لَا تَخْلُو الْأَرْضُ مِنْ قَائِمٍ لِلَّهِ بِحُجَّةٍ إِمَّا ظَاهِراً مَشْهُوراً وَ إِمَّا خَائِفاً مَغْمُوراً لِئَلَّا تَبْطُلَ حُجَجُ اللَّهِ وَ بَيِّنَاتُهُ. وَ كَمْ ذَا وَ أَيْنَ أُولَئِكَ؟! أُولَئِكَ وَ اللَّهِ الْأَقَلُّونَ عَدَداً وَ الْأَعْظَمُونَ عِنْدَ اللَّهِ قَدْراً؛ يَحْفَظُ اللَّهُ بِهِمْ حُجَجَهُ وَ بَيِّنَاتِهِ حَتَّى يُودِعُوهَا نُظَرَاءَهُمْ وَ يَزْرَعُوهَا فِي قُلُوبِ أَشْبَاهِهِم‏. هَجَمَ بِهِمُ الْعِلْمُ عَلَى حَقِيقَةِ الْبَصِيرَةِ وَ بَاشَرُوا رُوحَ الْيَقِينِ وَ اسْتَلَانُوا مَا اسْتَوْعَرَهُ الْمُتْرَفُونَ وَ أَنِسُوا بِمَا اسْتَوْحَشَ مِنْهُ الْجَاهِلُونَ وَ صَحِبُوا الدُّنْيَا بِأَبْدَانٍ أَرْوَاحُهَا مُعَلَّقَةٌ بِالْمَحَلِّ الْأَعْلَى أُولَئِكَ خُلَفَاءُ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ وَ الدُّعَاةُ إِلَى دِينِهِ. آهِ آهِ شَوْقاً إِلَى رُؤْيَتِهِمْ! انْصَرِفْ يَا كُمَيْلُ إِذَا شِئْتَ. 📝این حدیث در بسیاری از منابع اهل سنت نیز آمده است؛ از جمله: 📚العقد الفريد (ابن عبد ربه أندلسي م۳۲۸)، ج2، ص82؛ 📚 الجليس الصالح الكافي (معافی م۳۹۰)، ص584؛ 📚حلية الأولياء (ابونعیم اصبهانی م۴۳۰) ج1، ص80؛ 📚الفقيه والمتفقه (خطيب بغدادي م۴۶۳) ج1، ص183؛ 📚إحياء علوم الدين (غزالی م۵۰۵) ج1، ص72؛ 📚المجموع اللفيف (أبوجعفر أفطسي م۵۱۵)، ص۳۵؛ 📚التذكرة الحمدونية (أبوالمعالي بغدادي م۵۶۲)، ج۱، ص۶۸؛ 📚تاريخ دمشق (ابن عساكر م۵۷۱) ج14، ص18؛ ج۵۰، ص۲۵۳؛ 📚صفة الصفوة (ابن جوزی، م۵۹۷) ج1، ص123؛ 📚جامع المسائل (ابن تيمية م۷۲۸) ج5، ص53؛ 📚تهذيب الكمال في أسماء الرجال (مزی م۷۴۲) ج24، ص221؛ 📚تذكرة الحفاظ (= طبقات الحفاظ؛ للذهبي م۷۴۸) ج1، ص15؛ 📚كشف الكربة في وصف أهل الغربة، (ابن رجب حنبلي م٧٩٥)، ص۳۲۳؛ و... @yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
☀️۸) الف. در اواخر جنگ صفین و پس از اینکه معاویه با بلند کردن مصاحف تفرقه در لشکر امیرالمومنین ع انداخت، و بسیاری از لشکریانش خواهان حکمیت شدند حضرت برخاست و فرمود: ای مردم! پيوسته كار من با شما به دلخواهم بود، تا آنكه جنگ خسته و ناتوان‌تان نمود. به خدا اگر جنگ كسانی را از شما گرفت، و كسانی را به جا گذاشت، برای دشمنانتان خسته‌کننده‌تر بود. من ديروز امیر بودم و فرمان می‏دادم، و امروز فرمانم می‏دهند. ديروز باز می‏داشتم، و امروز بازم می‏دارند. شما زنده ماندن را دوست داريد، و من چنان نیستم که به چيزی وادارتان کنم كه ناخوش می‏انگاريد. 📚نهج البلاغه، خطبه ۲۰۸؛ 📚وقعة صفين، ص484 و من كلام له ع قاله لما اضطرب عليه أصحابه في أمر الحكومة: أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّهُ لَمْ يَزَلْ أَمْرِي مَعَكُمْ عَلَی مَا أُحِبُّ حَتَّی نَهِكَتْكُمُ‏ الْحَرْبُ وَ قَدْ وَ اللَّهِ أَخَذَتْ مِنْكُمْ وَ تَرَكَتْ وَ هِيَ لِعَدُوِّكُمْ أَنْهَكُ. لَقَدْ كُنْتُ أَمْسِ أَمِيراً فَأَصْبَحْتُ الْيَوْمَ مَأْمُوراً وَ كُنْتُ أَمْسِ نَاهِياً فَأَصْبَحْتُ الْيَوْمَ مَنْهِيّاً وَ قَدْ أَحْبَبْتُمُ الْبَقَاءَ وَ لَيْسَ لِي أَنْ أَحْمِلَكُمْ عَلَی مَا تَكْرَهُون‏. ☀️ب. نوف بکالی نقل می‌کند که امیرالمومنین ع چند روز قبل از شهادتشان خطبه‌ای خواندند و مردم را جهت آمادگی برای جنگ با معاویه تشویق کردند و از مردم برای همکاری نکردنشان با ایشان گلایه کردند و در فرازی از آن فرمودند: ای مردم! من اندرزهايی را كه پيامبران به امّتهايشان دادند، به شما دادم؛ و آنچه را اوصيا، به پس از خود رساندند، رساندم. شما را با تازيانه‌ام ادب كردم، راست نشدید. و با هرچه بازدارنده است نهیبتان زدم، رام نشدید. شما را به خدا! آيا امامی جز مرا چشم می‏داريد تا با شما راه را بپيمايد، و طريق راست را به شما بنمايد؟ هان بدانيد! كه آنچه از دنيا روی آورده بود، پشت كرد؛ و آنچه پشت كرده بود، روی آورد. و بندگان خوب بار سفر بستند، و اندكِ دنیا را، كه نپايد، به بسيارِ آخرت، كه تمامی ندارد، فروختند. برادران ما كه خونشان در صفّين ريخته شد، زيان نكردند كه امروز زنده نيستند؛ [آیا می‌بودند] تا پياپی ساغر غصّه در گلو ريزند و شرنگ تيره بدان آميزند. به خدا سوگند، به دیدار خدا شتافتند و مزدشان را بی‌کم و کاست یافتند؛ و آنان را پس از ترسشان در سرای امن ساكن ساخت. كجايند برادران من كه بر راه سوار شدند، و مسیر حق را پیمودند؟ كجاست عمّار؟ كجاست ابن التَيَهّان؟ و كجاست ذوالشّهادتين؟ و كجايند همانندان ايشان از برادرانشان، كه با يكديگر به مرگ پيمان بستند و سرهاى آنان را به فاجران هديه‏ كردند؟ ... 📚نهج البلاغه، خطبه ۱۸۲ ... أَيُّهَا النَّاسُ إِنِّي قَدْ بَثَثْتُ لَكُمُ الْمَوَاعِظَ الَّتِي وَعَظَ [بِهَا الْأَنْبِيَاءُ] الْأَنْبِيَاءُ بِهِمْ أُمَمَهُمْ وَ أَدَّيْتُ إِلَيْكُمْ مَا أَدَّتِ الْأَوْصِيَاءُ إِلَی مَنْ بَعْدَهُمْ وَ أَدَّبْتُكُمْ بِسَوْطِي فَلَمْ تَسْتَقِيمُوا وَ حَدَوْتُكُمْ بِالزَّوَاجِرِ فَلَمْ تَسْتَوْسِقُوا لِلَّهِ أَنْتُمْ أَ تَتَوَقَّعُونَ إِمَاماً غَيْرِي يَطَأُ بِكُمُ الطَّرِيقَ وَ يُرْشِدُكُمُ السَّبِيلَ؟ أَلَا إِنَّهُ قَدْ أَدْبَرَ مِنَ الدُّنْيَا مَا كَانَ مُقْبِلًا وَ أَقْبَلَ مِنْهَا مَا كَانَ مُدْبِراً وَ أَزْمَعَ التَّرْحَالَ عِبَادُ اللَّهِ الْأَخْيَارُ وَ بَاعُوا قَلِيلًا مِنَ الدُّنْيَا لَا يَبْقَی بِكَثِيرٍ مِنَ الآْخِرَةِ لَا يَفْنَی. مَا ضَرَّ إِخْوَانَنَا الَّذِينَ سُفِكَتْ دِمَاؤُهُمْ وَ هُمْ بِصِفِّينَ أَلَّا يَكُونُوا الْيَوْمَ أَحْيَاءً؛ يُسِيغُونَ الْغُصَصَ وَ يَشْرَبُونَ الرَّنْقَ؟! قَدْ وَ اللَّهِ لَقُوا اللَّهَ فَوَفَّاهُمْ أُجُورَهُمْ وَ أَحَلَّهُمْ دَارَ الْأَمْنِ بَعْدَ خَوْفِهِمْ. أَيْنَ إِخْوَانِيَ الَّذِينَ رَكِبُوا الطَّرِيقَ وَ مَضَوْا عَلَی الْحَقِّ؟ أَيْنَ عَمَّارٌ؟ وَ أَيْنَ ابْنُ التَّيِّهَانِ؟ وَ أَيْنَ ذُو الشَّهَادَتَيْنِ؟ وَ أَيْنَ نُظَرَاؤُهُمْ مِنْ إِخْوَانِهِمُ الَّذِينَ تَعَاقَدُوا عَلَی الْمَنِيَّةِ وَ أُبْرِدَ بِرُءُوسِهِمْ إِلَی الْفَجَرَةِ... @yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
. 2️⃣ «وَ اعْلَمُوا أَنَّ فیكُمْ رَسُولَ اللَّهِ» متناسب با اینکه مقصود از «کم: شما» چه باشد، این عبارت (در میان شماست رسول الله) ظرفیت‌های معنایی متعددی پیدا می‌کند: 🔹الف. مقصود کسانی است که بر پیروی از خبر آن فاسق اصرار می‌کردند؛ که خداوند به آنان هشدار می‌دهد که این کسی که شما را از اعتماد به خبر وی بازمی‌دارد فرستاده خداست؛ پس از او اطاعت کنید نه اینکه بخواهید او از شما اطاعت کند. 🔹ب. مقصود جامعه مسلمانان آن روز است؛ اعم از آنان که بر پیروی از آن فاسق اصرار داشتند یا آنان که تابع رسول الله ص بودند؛ که در ادامه آیه، این «کم» خودش به دو دسته تقسیم می‌شود: یکی در «لو یطیعکم» که دسته اول است؛ و دیگری در «حبب الیکم» که دسته دوم است. 🔹ج. مقصود مطلق انسانهای معاصر پیامبرند که: بخشی از آنها همین جامعه مسلمانان‌اند که طبق توضیح بند ب، به دو دسته مذکور تقسیم می‌شوند؛ و بخشی هم انسانهای خارج از جامعه اسلامی‌اند؛ که به آنها تذکر می دهد که باورکنید اینکه در میان شماست رسول خداست، حال یا با این مقدمه که این خبر دادن غیبی از کذب این فاسق، معجزه‌ای برای اثبات صدق نبوت اوست (تدبر۱.ج) یا از باب اینکه خداوند بر نبوت وی شهادت می‌دهد همانند آیات «لكِنِ اللَّهُ يَشْهَد بِما أنْزَلَ إِلَيْك أنْزَلَهُ بِعِلْمِه‏» (نساء/۱۶۶) و «وَ يَقُولُ الَّذينَ كَفَرُوا لَسْتَ مُرْسَلاً قُلْ كَفى‏ بِاللَّهِ شَهيداً بَيْني‏ وَ بَيْنَكُمْ وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتاب‏» (رعد/۴۳). 🔹د. منظور مطلق مسلمانان است؛ چه در آن زمان و چه در زمان‌های بعد؛ که بدانید اگر خداوند رسولش را به عنوان حجت در میان شما فرستاده است، پس او همواره در میان شماست؛ چه با زندگی جسمانی در میان شما باشد، و چه بدون این حیات جسمانی؛ و در این صورت، مفاد این آیه تذکر به اینکه با رحلت رسول الله ص ارتباط او با شما قطع نمی‌شود بلکه او شاهد برشماست؛ یعنی همان مطلبی که در جای دیگر بدان اشاره نموده است همچون: «وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ: بگو عمل کنید پس بعدش خداوند عمل شما‏ را می‌بیند و نیز رسول او و آن مومنان [خاص]» (توبه/۱۰۵) یا «هُوَ سَمَّاكُمُ الْمُسْلِمينَ مِنْ قَبْلُ وَ في‏ هذا لِيَكُونَ الرَّسُولُ شَهيداً عَلَيْكُمْ: خداوند شما را پیش از این و در این مورد مسلمان نامید تا این رسول شاهد بر شما باشد» (حج/۷۸؛ و نیز بقره/143 ) یا و «إِنَّا أَرْسَلْنا إِلَيْكُمْ رَسُولاً شاهِداً عَلَيْكُمْ: همانا ما رسول الله را به عنوان شاهدی بر شما فرستادیم» (مزمل/۱۵). 🔹د. منظور مطلق انسانهاست در همه زمانها؛ که رسول الله ص چون شهید و شاهد بر همه انسانها و همه امتهاست، پس در میان همه انسانها حضور داشته و دارد؛ چه آنان که بر دین اویند یا بر هر دین دیگری؛ و چه آنان که در زمان او بودند یا در هر زمان دیگری؛ یعنی همان مضمونی که در آیاتی دیگر این گونه بدان اشاره شدکه ما اساسا رسول الله ص را به عنوان شاهد فرستاده‌ایم: «إِنَّا أَرْسَلْناكَ شاهِدا: همانا ما تو را به عنوان شاهد فرستادیم» (احزاب/۴۵؛‌ فتح/۸)؛ تا حدی که در قیامت ایشان به عنوان شاهد بر شاهدان همه امتها در عرصه حاضر می‌شود: «فَكَيْفَ إِذا جِئْنا مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ بِشَهيدٍ وَ جِئْنا بِكَ عَلى‏ هؤُلاءِ شَهيدا: و چگونه خواهد بود هنگامی که از هر امتی شاهدی بیاوریم و تو را بر اینان شاهد بیاوریم» (نساء/۴۱) و «وَ يَوْمَ نَبْعَثُ في‏ كُلِّ أُمَّةٍ شَهيداً عَلَيْهِمْ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَ جِئْنا بِكَ شَهيداً عَلى‏ هؤُلاءِ: روزی که از هر امتی شاهدی بر آنان برمی‌انگیزانیم و تو را به عنوان شاهدی بر آنان می‌آوریم» (نحل/۸۹) 💢تبصره اینکه رسول الله ص در میان ما هم هست منافاتی ندارد با اینکه در برخی احادیث درباره سختی‌هایی که از نبود پیامبر ص و امام در عصر غیبت برای انسانها پیش می‌آمد سخن گفته شده ویا در برخی از ادعیه به پیشگاه خداوند شکوه می‌کنیم از نبود رسول الله ص در میان‌مان (مثلا احادیث بند ۲) زیرا بود یا نبود او از منظرهای گوناگون مورد توجه است: از این منظر که او شاهد بر ماست و لذا باید از او اطاعت کنیم، او در میان ما هست؛ اما از این منظر که چون افق فهم و حیات دنیوی اغلب ما افق پایینی است و نمی‌توانیم حضور ایشان در میان خود را درک کنیم و با ایشان مسائلمان در میان بگذاریم و پاسخی از ایشان دریافت کنیم فقدان او را در میان خود احساس می‌کنیم و از این گلایه داریم. بدین ترتیب چه‌بسا بتوان گفت که همان گونه که ترس از عدل خداوند در واقع ترس از اعمال ناشایست خودمان است، گلایه از فقدان نبی اکرم ص نیز در واقع گلایه از خودمان است که چرا این اندازه کم‌ظرفیت هستیم که وقتی مدت زمان حضور جسمانی پیامبر ص و اهل بیت در میانمان تمام می‌شود با اینکه ایشان شاهد بر ما هستند نمی‌توانیم با ایشان ارتباط برقرار کنیم. @yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
ادامه تدبر 15) 📝ضابطه اصلی شناسایی مومن اگر تحلیل فوق درست باشد و «فسوق »، ارتکاب «نبایدها»ی ایمان باشد (مانند دروغگویی و غیبت و فحشا و ...)، و «عصیان»، تن دادن به کفر و زیرپا گذاشتن «بایدها»ی ایمان (مانند نماز نخواندن و روزه نگرفتن و ...)؛ آنگاه مقدم آوردن «فسوق» بر «عصیان» چه‌بسا از باب توجه دادن به این باشد که رعایت نبایدها تقدمی بر رعایت بایدها دارد (به تعبیر علمای اخلاق، و خالی شدن از گناهان، مقدم بر و آراسته شدن به خوبی‌هاست). 🤔در این صورت، برخلاف آنچه در اذهان اغلب مردم هست قوام دینداری، بیش و پیش از آنکه به نماز و روزه و ... باشد؛ به پرهیز از دروغ و غیبت و تهمت و فحشاء و ... است؛ و در چنین فضایی است که می‌توان آن دسته از احادیث را فهمید که فرمودند: «به کثرت نماز و روزه افراد فریب نخورید، که چه‌بسا ناشی از عادت باشد؛ بلکه افراد را با راستگویی و ادای امانت بیازمایید (الكافي، ج‏2، ص104). واضح است که این گونه احادیث به هیچ وجه در مقام کم‌اهمیت جلوه دادن نماز و روزه نیستند؛ بلکه ضابطه می‌دهند که مردم بدانند نماز و روزه انسانها زمانی واقعا حکایت از عمق دینی آنها می‌کند که رعایت نبایدهای دین را جدی گرفته باشند؛ تا معیار قضاوت را صرفا اعمال ایجابی ظاهری قرار ندهند. 🤔در همین فضا شاید بتوان به عمق این حدیث شریف امام صادق ع پی برد که فرمودند : إِنَّ بَنِي أُمَيَّةَ أَطْلَقُوا لِلنَّاسِ تَعْلِيمَ الْإِيمَانِ وَ لَمْ يُطْلِقُوا تَعْلِيمَ الشِّرْكِ لِكَيْ إِذَا حَمَلُوهُمْ عَلَيْهِ لَمْ يَعْرِفُوه‏: همانا بنی‌امیه مردم را در آموزش ایمان آزاد گذاشتند اما اجازه ندادند که درباره شرک آموزش ببینند تا اینکه اگر آنان را به مسیر شرک کشاندند متوجه نشوند» (الكافي، ج‏2، ص416). 💢آیا امروزه آموزش‌های دینی ما و به تبع آن، فهم ما از دینداری از این جهت ایرادی ندارد؟ 💢آیا نسبت به دروغگویی و غیبت و تهمت و بی‌عفتی و مال حرام‌خواری همان حساسیتی را داریم که نسبت به نماز و روزه داریم؟! ⛔️پیش از اینکه بخواهیم درباره دیگران در این خصوص قضاوت کنیم و افراد و و نظام آموزشی و ... را متهم کنیم [=تهمت بزنیم یا غیبت کنیم؟!]، ابتدا خودمان را قضاوت کنیم❗️ @yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
. 8️⃣1️⃣ «وَ لكِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَیكُمُ الْإیمانَ وَ زَیَّنَهُ فی‏ قُلُوبِكُمْ وَ كَرَّهَ إِلَیكُمُ الْكُفْرَ وَ الْفُسُوقَ وَ الْعِصْیانَ أُولئِكَ هُمُ الرَّاشِدُونَ» تعبیر «أُولئِكَ هُمُ الرَّاشِدُونَ» دلالت بر حصر می‌کند (به خاطر آمدن «ال‍» بر روی خبر؛ وآمدن ضمیر «هم» و نیز استفاده از اسم فاعل در خبر، این را موکد می‌کند). یعنی تنها اینان‌اند که قطعا رشد در آنان حاصل شده است. 🤔اگر کلمه «رشد» را در قرآن کریم بررسی کنیم رشد یافتن بقدری مطلوبیت دارد که: ➖قرآن کریم، که برترین کتاب آسمانی است، اهمیتش در این است که به سوی رشد هدایت می‌کند: «إِنَّا سَمِعْنا قُرْآناً عَجَباً؛ يَهْدي إِلَى الرُّشْدِ فَآمَنَّا بِه» (جن/۱-۲)؛ ➖درصدد رشد برآمدن، پیامبر اولوالعزمی همچون حضرت موسی ع را وادار می‌کند که دنبال حضرت خضر راه بیفتد: «قالَ لَهُ مُوسى‏ هَلْ أَتَّبِعُكَ عَلى‏ أَنْ تُعَلِّمَنِ مِمَّا عُلِّمْتَ رُشْداً» (کهف/66)؛ ➖ و رشدیافتگی ویژگی کسانی همچون حضرت ابراهیم ع است: «وَ لَقَدْ آتَيْنا إِبْراهيمَ رُشْدَهُ مِنْ قَبْلُ وَ كُنَّا بِهِ عالِمينَ» (51)؛ ➖و ... 🤔عجیب اینجاست که اگر کسی دعوت خداوند را استجابت کند و به وی ایمان بیاورد نمی‌توان قاطعانه گفت که به رشد می‌رسد؛ بلکه خداوند با «لعل» فرمود، یعنی صرفا امید می‌رود که چنین کسی به رشد برسد: «وَ إِذا سَأَلَكَ عِبادي عَنِّي فَإِنِّي قَريبٌ أُجيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ فَلْيَسْتَجيبُوا لي‏ وَ لْيُؤْمِنُوا بي‏ لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ» (بقره/186). توجه کنیم: کسانی که به خدا ایمان می‌آورد و دعوت وی را استجابت می‌کنند امید است که به رشد برسند؛ اما عده‌ای هستند که قطعا به رشد می‌رسند و فقط اینانند که به رشد می‌رسند❗️ ▪️اینان دو ویژگی ایجابی و سلبی دارند؛ که هردوی آنها از حیث ابعاد گرایشی درون وجود آنهاست: 🔹الف. به عنایت خداوند، ایمان محبوب آنان و زینت دلهایشان شده است؛ یعنی صرفا چنین نیستند که ایمان داشته باشند؛ بلکه فراتر از آن، با این ایمان عشق‌ورزی، و بدان افتخار می‌کنند (= برخورداری از آن را زینت دل خویش می‌بینند؛ نه امری مایه زحمت)؛ 🔹ب. از کفر و فسوق و عصیان بیزارند؛ که خود این سه در کنار هم قابل توجه است: ▫️ب.۱. از هرگونه کفرورزی (کتمان و انکار و نرفتن زیر بار حق و حقیقت)، واقعا و از صمیم دل بیزارند؛ اگر همواره تسلیم حقیقتند و هیچگاه نسبت به هیچ حق و حقیقتی کفر نمی‌ورزند این اقدام از عمق وجودشان است، نه اقدامی که با تکلف همراه باشد؛ چنانکه جای دیگر چنین ایمانی را این گونه توصیف نمود: «فَلا وَ رَبِّكَ لا يُؤْمِنُونَ حَتَّى يُحَكِّمُوكَ فيما شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لا يَجِدُوا في‏ أَنْفُسِهِمْ حَرَجاً مِمَّا قَضَيْتَ وَ يُسَلِّمُوا تَسْليما: چنین نیست؛ به پروردگارت سوگند اینان حقیقتا ایمان نمی‌آورند مگر اینکه در هر مشاجره و اختلافی که بینشان پیش می‌آید تو را حَکَم قرار دهند سپس در درون خویش احساس سختی‌ای از آن حکمی که کردی نداشته باشند و کاملا تسلیم باشند» (نساء/۶۵) ▫️ب.۲. از فسوق و عبور کردن از مرزهای فطرت و ارتکاب هرگونه گناه [= ورود در «نبایدها» اعم از ظلم (اعراف/۱۶۵ ) و ضرررسانی (بقره/۲۸۲ ) و دروغگویی (حجرات/۶) و برچسب‌زنی (حجرات/۱۱) و غیبت (حجرات/۱۲) و تهمت (نور/۴ ) و فحشاء (انبیاء/۷۴ ) و عهدشکنی (اعراف/۱۰۲ ) و ...] نه‌تنها اجتناب می‌کنند، بلکه در درون خویش هم از این امور که انسان را از دایره ایمان و عبودیت بیرون می‌برد بیزارند. ▫️ب.۳. از عصیان و هرگونه سرکشی و سرپیچی از دستورات خداوند (ترک «بایدها») نه‌تنها خودداری می‌کنند؛ بلکه در درون خویش چنان از این امر بیزارند که به فکرشان خطور نمی‌کند که بخواهند دستوری از دستورات الهی را نادیده بگیرند. 💢پس چه بسا بتوان گفت: 👈ایمان آوردن اگرچه لازم است؛ اما کافی نیست؛ باید ایمان محبوب ما و زینت دلهایمان شود؛ 👈اجابت دعوت خدا و عمل به دستورات او اگرچه لازم است اما کافی نیست؛ باید از ته دل از هرگونه مخالفت نظری (کفر) و عملی (عصیان) و هرگونه خروج از دایره عبودیت (فسوق) بیزار باشیم. 🤔اینجاست که انسان شاید بتواند به عمق احادیثی پی ببرد که می‌فرمود: آیا دین جز حب و بغض است؟ (احادیث ۹ تا ۱۱)؛ و معلوم می‌شود چرا این اندازه در احادیث ما بر اهمیت ولایت و دوستی اهل بیت ع و دشمنی با دشمنان ایشان تاکید شده است؛ و چه حدیث کلیدی‌ای است در فهم معارف و دستورات دین، این حدیث نبوی (حدیث۱۰) که: «أَنْتَ مَعَ مَنْ أَحْبَبْتَ وَ لَكَ مَا اكْتَسَبْتَ: تو با کسی هستی که دوستش داری؛ هرچند چیزی برایت می‌ماند که کسب کرده باشی». @yekaye