هدایت شده از یک آیه در روز
.
7️⃣1️⃣ «وَ لا یغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضاً»
غیبت همدیگر را نکنید.
وقوع عمل غیبت، علاوه بر وجود گوینده، نیازمند وجود شنونده است؛ و هیچگاه در تنهایی غیبت رخ نمیدهد.
به تعبیر دیگر، برخلاف آنچه ابتدا گمان میشود «غیبت کردن» فقط عملِ گوینده غیبت نیست، بلکه کسی هم که به غیبت گوش میسپارد، در وقوع این عمل نقش داشته است.
🤔پس در یک تحلیل عمیق عقلی، غیبت کردن با مشارکت دو طرف انجام میشود؛ و ظاهرا از این روست که در احادیث غیبت شونده را شریک غیبتکننده برشمردهاند (حدیث۶۱).
همان طور که بیان غیبت دیگران حرام و گناه است، گوش دادن به سخن کسی که به غیبت دیگران می پردازد نیز حرام است (حدیث۶۹.الف) و حتی گاه گناه وی را بیش از گناه غیبتکننده معرفی کردهاند (حدیث۶۲. الف) شاید بدین جهت که مستمع است که صاحب سخن را بر سر ذوق میآورد؛ و با حسن استماع خود عملا غیبتکننده را بدین کار تشویق میکند.
📝وظیفه انسان هنگام #شنیدن_غیبت
بیان شد که گوش دادن به سخن کسی که به غیبت دیگران میپردازد حرام است؛ اما احادیث درباره اینکه در برابر شنیدن غیبت چه باید کرد مختلف است؛ گاه مطلق شنیدن غیبت را حرام و بر وجوب دفاع از مومن تاکید کردهاند، گاه این دفاع را مشروط به توانایی داشتن بر دفاع دانستهاند، و گاه صرفا بر برحذر داشتن گوینده از غیبت کردن تاکید نمودهاند. شاید این اختلاف به تفاوت موقعیتهایی برمیگردد که انسان غیبت را میشنود:
گاه از ابتدا ویا پیش از انعقاد کلام، از قرائن مختلف (مثلا اینکه در مقام مذمت شخص غایب برآمده) معلوم میشود که گوینده میخواهد غیبت کند (در مقام مذمت شخص برآمده است). اینجا باید از استماع (گوش سپردن به غیبت کننده) پرهیز نمود (حدیث۶۲) و باید از همان ابتدا – یا از همانجا که متوجه شد - مانع وی شد و او را از ادامه دادن سخنش برحذر داشت.
اما گاه تا پیش از اینکه سخن، کامل گردد و غیبت، محقق شود انسان متوجه نمیشود که گوینده در مقام غیبت کردن است. در اینجا حرمت استماع بیمعناست؛ بلکه دو کار باید کرد:
اولا نهی کردن از باب نهی از منکر (حدیث۶۳.د)، هرچند این نهی کردن فایدهاش فقط این باشد که گوینده غیبت جدیدی انجام ندهد.
ثانیا دفاع کردن از شخصی که از وی غیبت شده است؛ که ظاهرا مقصود از دفاع کردن این است که علیرغم اینکه احتمالا آن عیب در آن شخص هست (وگرنه تهمت میشد، نه غیبت)، انسان بکوشد مساله را طوری وانمود کند که واقعا آن عیب در او نیست، ویا وجود آن عیب در آن شخص را به نحوی توجیه کند که دیگر عیب محسوب نشود.
البته در احادیث وجوب دفاع از شخصی که مورد غیبت واقع شده، مشروط به استطاعت شده است (احادیث۵۷ و ۶۳)، و تنها در صورتی که شخص توان دفاع داشته باشد و دفاع نکند توبیخهای شداد و غلاظ در موردش مطرح شده است (احادیث۶۲)، زیرا بسیاری از اوقات مساله طوری است که امکان دفاع کردن وجود ندارد؛ یا لااقل مخاطب در آن لحظه دفاع مناسبی به ذهنش خطور نمیکند. و شاید فلسفه اینکه ثوابهای فراوانی برای دفاع کننده برشمرده شده است (حدیث۶۳)، این باشد که انسانها در چنین موقعیتهایی ذهنشان را به کار بیندازند و توجیهی برای عیب شخص مذکور بیابند.
✅تبصره:
در حدیثی آمده است که اگر در مورد مومنی بدیای ذکر شد و خود او انکارش کرد ولو ۵۰ نفر با سوگند علیه وی شهادت دهند باز سخن خود وی را ترجیح بده (حدیث۶۳. ه). توجه شود که این دستورالعمل ناظر به مردم عادی است؛ نه قاضی و حاکم شرع.
در واقع، وظیفه عمومی مومنان این است که هر شایعهای را که علیه برادر یا خواهر دینیشان میشنوند و خود وی آن را تکذیب میکند آن شایعه را -ولو دهها نفر بر آن قسم بخورند- قبول نکنند؛ اما البته اگر کسی تخلفی از شخصی مشاهده کرده است باید نزد حاکم شرع (دادگاه) برود و لذا چنین شهادتی را خارج از مصادیق غیبت دانستهاند (حدیث۶۶)؛ و اگر در دادگاه آن تخلف اثبات شد، وی باید به خاطر تخلفی که کرده است مجازات شود؛ که البته اگر مجازات عادلانه اعمال شد، پس از مجازات نیز دیگر نباید با آبروی وی بازی کرد (حدیث ۶۰).
@yekaye
#حجرات_12