eitaa logo
حسین سوزنچی
2.4هزار دنبال‌کننده
154 عکس
47 ویدیو
84 فایل
این کانال شخصی حسین سوزنچی است. کانال دیگری با نام یک آیه در روز دارم که تدبرهای روزانه‌ام را در آن می‌گذارم، به آدرس: @yekaye آدرس سایت souzanchi.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از یک آیه در روز
✳️ ادامه شبهات 📛ج. تعدد زوجات با منافات دارد، زیرا تقسیم‌بردار نیست. 🤔پاسخ: تعبیر ، تعبیری است که به خاطر مقایسه محبت با امور مادی مطرح شده است؛ در حالی که محبت ورزیدن ناظر به روح و معنویت انسان است؛ و به لحاظ روحی، کاملا ممکن است که یک نفر که قبلا کسی را دوست داشته، بعد از مدتی نفر دومی را هم دوست بدارد بدون اینکه ذره‌ای از محبتش به نفر اول کم شود. این را در دوستی‌های عادی زندگی مکرر دیده‌ایم و بهترین شاهدش هم در فرزندان است: آیا وقتی شخصی فرزند دومش به دنیا می‌آید، برای اینکه او را دوست بدارد از دوست داشتنش نسبت به فرزند اولش ذره‌ای کم می‌شود؟! البته قبول داریم که در فضای بهتر حاصل می‌شود؛ و ما هم در مقام ترجیح چندهمسری بر تک‌همسری نیستیم، بلکه بحث در مقام رفع یک است، و اینکه این گونه نیست که با رفع این نیاز، حتما عشق و محبتی حاصل نخواهد شد. 📛د. اجرای این قانون، با توجه به نزاعهایی که بین هووها و فرزندان آنان در پی دارد، به لحاظ روحی، تربیتی و اخلاقی آثار بدی به همراه خواهد آورد. شما خواسته‌اید مشکل عده‌ای (تامین و برای بقیه زنان) را حل کنید، عده بیشتری را به خاطر وقوع در تعدد زوجات دچار مشکل کرده‌اید. اگر فرض کنیم مثلا تعداد زنان آماده ازدواج نسبت به مردان آماده ازدواج، نسبت ۱۰۰ به ۸۰ باشد؛ آنگاه در فضای تک همسری، ۸۰ نفر از دختران ازدواج می کنند و فقط ۲۰ نفر بدون شوهر می‌مانند و متضرر می‌شوند؛ اما با پذیرش این قانون و تحمیل این ۲۰ نفر بر مثلا 20 خانواده دیگر، ۴۰ نفر از دختران و ۲۰ نفر از پسران درگیر نزاعهای خانوادگی خواهند شد؛ و خواسته‌اید مشکل 20 نفر را حل کنید، برای 60 نفر ایجاد مشکل کرده‌اید. 🤔پاسخ ▪️اولا تعدد زوجات، به‌تنهایی موجب به وجود آمدن نزاع در نمی‌شود (چنانکه در بسیاری از ملل دیگر نیز این پدیده رواج داشته و خانواده‌ها همچنان پابرجا بوده است) و آنچه مایه نزاع می‌شود عدم رعایت برخی از است، که این رعایت نکردن، خانواده‌های تک‌همسری را هم تهدید می‌کند. خوب است توجه شود که زن است؛ و مکانیسم اصلیِ گردش محبت در خانواده این است که: مرد به زن محبت بورزد، که اگر چنین محبتی آمد، عواطف زن با فروان بسیار عظیمتری در حق شوهر و فرزندان شکوفا خواهد شد؛ و دوایر محبت در ذیل کانون‌های زنان شکل می‌گیرد و لزوما درگیری‌ای نخواهد بود. ▪️ثانیا محاسبة فوق ناشی از ساده انگاری و بی‌توجهی به بسیاری از است. درواقع در محاسبات فوق، این که آن ۲۰ دختر باقی مانده چه کار خواهند کرد، و چه اثری در همان خانواده های سالم خواهند گذاشت؟! آیا همه آنها می‌پذیرند غریزه جنسی و عواطف شخصی خود را کاملا نادیده بگیرند؟ آری، احتمالا در میان آنان عده‌ای باشند که راه در پیش بگیرند و از ارضای تا آخر عمر منصرف شوند؛ اما قطعا بسیاری از آنها وقتی راه قانونی برای اشباع غريزه و خود پیدا نکنند، به راه های روی خواهند آورد و فساد ناشی از اقدام آنها، متوجه تمامی خانواده های تک همسری ای خواهد شد که به خیال خود، به دنبال زندگی آرام وعشق بیدریغ همسرشان به خود هستند. در واقع، اگر بخواهیم آن معادله فوق را تحلیل کنیم، باید بگوییم حتی اگر تعدد زوجات همواره منجر به شود، طبق حساب شما فقط 60 نفر از 180 نفر صورت مساله آسیب می‌بینند؛ اما اگر این قانون نباشد آن 20 زن باقیمانده برای اشباع نیاز خود، سراغ همان ۸۰ مرد موجود می روند و چون رابطه قانوناً مشخصی با هیچ یک ندارند، به زندگی کل زنان و مردان در خانواده‌های تک همسری آسیب می‌زنند. از این روست که به تعبیرشهید مطهری، ، عامل نجات است. مسئولیتی است به عهده تعدادی از مردان، که با قبول مسئولیت زنانی که تعدادشان افزون بر مردان است، آنها را از حقوق و مزایای همسری و زناشویی بهره‌مند گردانند. @yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
ادامه شرح حدیث 9 (فراز دوم) 💢اکنون برای فهم حدیث محل بحث، بگذارید از مخاطب حدیث شروع کنیم که روحیه‌اش در جملات پایانی منعکس شده است: 🤔این زن، ▪️از طرفی پیامبر را کاملا در مقام پیامبری قبول دارد، و ▪️ از طرف دیگر بقدری از پاسخ پیامبر ناراحت می‌شود که می‌گوید اگر این طور است هیچگاه ازدواج نخواهم کرد❗️ نکته مهم دقیقا همین است: ▪️هم او علی‌رغم این ناراحتی در نبوت پیامبر شک نکرد؛ و ▪️هم پیامبر ص ▫️نه برای خوشایند او از تحلیلش دست برداشت؛ و ▫️نه بر مجبور کردن وی اصرار کرد‼️ 🤔چگونه اینها با هم قابل جمع است؟ 🤔اگر بنای اسلام بر ظلم به زن است، چرا پیامبر تاکید می‌کند که اگر خودش اجازه ازدواج ندهد، کسی حق ندارد او را بدین کار مجبور کند؟ 💢ریشه اشکالی که در ذهن این خانم، و احتمالا در ذهن بسیاری از افراد پیدا می‌شود - و در تدبر 3 تاحدودی توضیح داده شد https://eitaa.com/yekaye/6906 – این است که می‌خواهند مسائل و حقوقی را که اساساً در فضای خانواده و با توجه به وضعیت خاص خانواده طراحی شده، از منظر کاملا فردگرایانه تحلیل کنند 🔖(توضیح بیشتر در جلسه 951، تدبر2 http://yekaye.ir/an-nesa-4-24/)؛ یعنی را صرفاً یک همکاری و مبتنی بر - آنچنان که در خصوص اغلب می‌بینیم- قلمداد می‌کنند❗️ درحالی که تفاوتی بنیادین با هرگونه دارد 🔖(توضیح در جلسه قبل، تدبر6 http://yekaye.ir/an-nesa-4-33/). 🔺(یک شاهد ساده بر این مدعا آن است که «بنگاه»ها و «شرکت»های اجتماعی مقدس نیستند: اگر افراد میلی به ادامه همکاری نداشته باشند براحتی می‌توانند آن شرکت را پایان دهند. اما خانواده مقدس است: اگرچه اسلام طلاق را پذیرفته، اما آن را حلال مبغوض معرفی کرده است.) 💢ضابطه اصلی در طراحی قوانین ناظر به سازمان‌های اجتماعی است؛ که در گروی بین افراد و رعایت آن توسط تمام اعضاء است. اما ضابطه اصلی در طراحی قوانین ناظر به روابط خانوادگی، –یا به تعبیر قرآنی:‌ (روم/21) – است؛ که بنای اصلی‌اش بر ، و باهم‌یکی‌شدن تمام اعضاء، و بلکه فداکاری اعضاء برای همدیگر است. 🔺و اگر قانونی که برای مودت طراحی شده با منطق عدالت بسنجیم از دلش تبعیض درمی‌آید.🔺 در واقع، ارتباط اعضای خانواده، نه یک که در اغلب سازمانهای اجتماعی می‌توان دید (که هر جزیی مستقلا یک خاصیتی دارد، و البته با در کنار هم گرفتن اعضاء خاصیتشان بیشتر می‌شود؛ ولی عوض کردن هر جزء‌با جزء ‌مشابه فرقی ندارد)، ‌ بلکه بیشتر شبیه ارتباط اجزای یک (موجود زنده) است: 🤔در یک ارگانیسم، تک‌تک سلولها، موجوداتی زنده، و مستقل از همدیگرند؛ اما آنچه ادامه حیات را برای همه آنها میسر می‌کند زیستن در بدن یک موجود زنده است. استقلال سلول‌ها به این معنا نیست که باید حقوق و وظایف کاملا برابر داشته باشند؛ بلکه حقوق و وظایف هرکس متناسب با نقشی است که حضورش در این بدن برعهده‌اش نهاده است. شاید موقعیت سلولهای مغز مهمتر و خطیرتر از مثلا گلبول‌های قرمز باشد، اما همه اینها به هم وابسته‌اند؛ و اگر هریک نقش خود را در مجموعه درست انجام ندهد، به فراخور نقش‌اش آن ارگانیسم آسیب خواهد دید؛ و دود این آسیب به چشم تمام سلولها خواهد رفت. 🤔اکنون از این منظر یکبار دیگر حدیث را بنگرید🤔 وقتی ضابطه اصلی در ارتباط اعضاء، تعیین حد و مرز، و رعایت عدالت باشد و هر فردی بتنهایی موضوعیت داشته باشد؛ ‌مهمترین دغدغه هر فردی این است که حقوقش دست کم به اندازه افراد دیگر باشد؛ اما وقتی که ضابطه اصلی در ارتباط اعضاء، برداشتن حد و مرزها و عشق ورزیدن و یکی شدن باشد، دیگر این فرد در قبال آن فرد موضوعیت ندارد، تا اینکه میزان برابر بودن یا نبودنِ حقوق، اصلاً مساله شود❗️ 💠 خانواده اصیل با خواستگاری [= درخواست و تقاضای] مرد از زن (یعنی ابراز محبت مرد به زن) شروع می‌شود؛ و علامت این محبت، با دادن هدیه‌ای گرانبها به زن است (مهریه = صَدُقَه = علامت صدق)؛ با عباراتی کاملا معین [= خطبه عقد] پیوند و یکی‌شدن ماورایی رقم می‌خورد [به تفاوت زنا و ازدواج دقت کنید: پس ازدواج، صرف توافق طرفینی نیست؛ بلکه توافق خود را به ماوراء گره زدن است] و خداوند مودت و رحمت را بین این دو برقرار می‌کند (روم/21). اکنون 👨🏻‍⚕️مرد می‌پذیرد مسئولیت ارگانیسم خانواده را عهده‌دار شود و مخارج کل ارگانیسم را تامین کند؛ و 🧕زن هم می‌پذیرد به این مدیریت تن دهد و روح حیات را در این ارگانیسم بدمد. 👨‍👩‍👧‍👦حالا برای این اجزاء قرار است توصیه حقوقی‌ای بشود که ارگانیسمِ خانواده [و نه استقلال‌طلبی اجزاء] تقویت شود: 💢بیشترین حق بر مرد را والدینش دارند؛ و بیشترین حق بر زن را شوهرش. 💢 🤔چرا؟🤔 @yekaye 👇ادامه مطلب👇
هدایت شده از یک آیه در روز
. 2️⃣ «[يَوْمَ يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِيهِ] ... وَ صاحِبَتِهِ ...» در قرآن کریم برای اشاره به همسر انسان، هم از تعبیر «زوج» استفاده شده است و هم از تعبیر «صاحبة» (البته در حالتی که فقط زن بودن آن همسر مورد توجه بوده است از تعبیر «امرأة» [امْرَأَتَ نُوحٍ وَ امْرَأَتَ لُوطٍ؛ تحریم/۱۰] و در حالت جمع از تعبیر «نساء» [مانند: نِساءَ النَّبِيِّ؛ احزاب/۳۰] هم استفاده شده است). 🔻در این آیه که بحث فرار و جدایی از همسر در قیامت مطرح است (و نیز در جایی که شخص حاضر می‌شود همسرش را فدای خودش کند تا نجات یابد؛ معارج/۱۲) از تعبیر «صاحبة» استفاده شد؛ 🔺اما در موارد دیگری که همراهی بین زوجین در مرتبه وجودی قیامت مد نظر است از تعبیر «زوج» استفاده شده است، ▪️چه این همراهی، قبل از دنیا باشد: «يا آدَمُ اسْكُنْ أَنْتَ وَ زَوْجُكَ الْجَنَّة» (بقره/۳۹؛ اعراف/۱۹)؛ ▪️یا بعد از دنیا، ▫️خواه هردو جهنمی باشند: «احْشُرُوا الَّذينَ ظَلَمُوا وَ أَزْواجَهُمْ وَ ما كانُوا يَعْبُدُونَ» (صافات/22)، ▫️خواه بهشتی: «جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَها وَ مَنْ صَلَحَ مِنْ آبائِهِمْ وَ أَزْواجِهِمْ وَ ذُرِّيَّاتِهِمْ» (رعد/۲۳)، «رَبَّنا وَ أَدْخِلْهُمْ جَنَّاتِ عَدْنٍ الَّتي‏ وَعَدْتَهُمْ وَ مَنْ صَلَحَ مِنْ آبائِهِمْ وَ أَزْواجِهِمْ وَ ذُرِّيَّاتِهِمْ» (غافر/۸)، «ادْخُلُوا الْجَنَّةَ أَنْتُمْ وَ أَزْواجُكُمْ تُحْبَرُونَ» (زخرف/70)؛ ▫️و اساسا از همسران بهشتی (اعم از اینکه همسر دنیوی شخص بوده، یا نبوده و در آخرت به تزویج انسان درآمده: وَ زَوَّجْناهُمْ بِحُورٍ عين‏؛ دخان/۵۴ و طور/۲۰)، همواره با تعبیر «زوج» یاد شده است: «لَهُمْ فيها أَزْواجٌ مُطَهَّرَةٌ» (بقره/۲۵)، «هُمْ وَ أَزْواجُهُمْ في‏ ظِلالٍ عَلَى الْأَرائِكِ مُتَّكِؤُنَ» (یس/56)؛ و برای اشاره به همسران بهشتی از تعابیری همانند صاحبة و امرأة و نساء و ... استفاده نشده است (البته این غیر از استفاده از تعابیری است که بر ویژگی خاصی از آنان تاکید دارد، مانند: حُورٌ عين‏؛ قاصِراتُ الطَّرْف‏، فُرُشٍ مَرْفُوعَة و ... ). ▪️جالب است که در مورد خداوند هم هرگاه بحث از این است که او همسری ندارد، از تعبیر «صاحبة» استفاده شده است، نه زوج: «أَنَّى يَكُونُ لَهُ وَلَدٌ وَ لَمْ تَكُنْ لَهُ صاحِبَةٌ» (انعام/۱۰۱)، «مَا اتَّخَذَ صاحِبَةً وَ لا وَلَداً» (جن/3). 🔸اگر توجه کنیم که در کلمه «صاحبة» تأکید اصلی بر «مصاحبت و هم‌نشینی» است (ر.ک: نکات ادبی) اما کلمه «زوج» در اصل بر مقارنت و تداخل بین دو چیز به طوری که با هم مختلط و مرتبط و درهم‌تنیده شوند، به کار می‌رود (جلسه ۷۸۴ http://yekaye.ir/ya-seen-36-36/)؛ شاید بتوان نتیجه گرفت که ازدواجی که در این دنیا رخ می دهد دو گونه است: ▪️یکی ازدواجی که در حد مصاحبت و همنشینی می‌ماند؛ که این گونه ازدواجهاست که در قیامت زن و شوهر از هم فرار می‌کنند و حاضرند برای نجات خود همدیگر را فدا کنند؛ و ▪️دوم ازدواجی که در آن پیوند روحی عمیقی بین زوجین برقرار می‌شود، که اگر این پیوند برقرار شد، وقتی پرده‌ها کنار رفت معلوم می‌شود که این دو همواره با هم بوده‌اند؛ حتی در جهنم: «تَبَّتْ يَدا أَبي‏ لَهَبٍ وَ تَبَّ ... وَ امْرَأَتُهُ حَمَّالَةَ الْحَطَبِ» (مسد/4). 📝بحث تخصصی : محوریت بر » یا ▪️اگرچه یک مولفه مهم و مطلوب در خانواده آن است که پیوند عمیق عاطفی‌ای به نام عشق بین زوجین برقرار شود، ▪️و این در حد خویش می‌تواند یک زندگی شیرین دنیوی را رقم بزند و از نظر اسلام هم ممدوح و مورد توصیه، و بلکه یک لطف و عنایت الهی است که اگر کسی اقدام به ازدواج کند شامل حالش می‌شود: «جَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَة» (روم/۲۱) ▪️و چنین خانواده‌ای، اگر عبودیت را بتمامه رعایت کنند برترین خانواده خواهند بود (ر.ک: تدبر۱اما از نظر اسلام، این رابطه برای ایجاد و بقای نهاد خانواده، اگرچه مفید است، لکن نه شرط لازم است و نه شرط کافی؛ یعنی این گونه نیست که اگر رابطه به این حد نرسید یا در این حد نماند، پیوند خانوادگی بی‌ارزش، و به هم زدن آن مطلوب شود: @yekaye 👇توضیح در ادامه مطلب👉