#از_معصومیه_ای_که_بود
#مدیریت_تحول_آفرین
#مدیریت_جهادی
#استاد_قوامی
💢نگاهی به شیوه مدیریت حجت الاسلام قوامی
🔻🔻 #بخش_دوم
🔸🔹 یکی از مهمترین مولفه های مدیریت آقای قوامی #آینده_نگری بود. نگاه به افق های بلند، پذیرفتن دشواری ها و ریسک حرکت به سمت قله ها، برنامه ریزی برای اهدافی که شاید کمتر به چشم دیگران مهم بیاید ولی در منطق او جایگاه خاص دارد.
🔹🔸 قرینه مسجد معصومیه، یک ساختمان بلااستفاده بود دقیقا مثل فضای ساختمان مسجد ولی خالی... آقای قوامی تصمیم گرفته بود آنجا یک #سالن_همایش بسازد. برای خیلی ها عجیب و غریب بود. مدرسه علمیه را چه به سالن همایش؟ مرکز مدیریت برای تامین بودجه روی خوش نشان نداده بود. اما قوامی آینده ای را میدید که از اکنون باید ابزار و تجهیزاتش را آماده کند.
🔸🔹 با اینکه #بودجه تامین نشد، اما این ها چیزی نبود که او را از تصمیمش منصرف کند. بخشی از اموال خودش را فروخت تا برای ساخت سالن اقدام کند. اهل ایستادن، معطل شدن نبود. به این سادگی ها مأیوس نمیشد ... به سختی افتاد ولی دست از تصمیمش برنداشت.
🔸🔹 آن سال ها مقام معظم رهبری بحث #جنبش_نرم_افزاری و #تولید_علم را مطرح کرده بودند و فضای حوزه و دانشگاه گرم این مسئله و دغدغه بود. یک روز در حیاط مدرسه از آقای قوامی پرسیدم شما برای این دغدغه آقا چه برنامه ای دارید؟ گفت: یک گام ساخت همین سالن همایش است.
خیلی برایم جواب عجیبی بود ولی بعدها که این سالن به محور برگزاری نشست های تخصصی و میزگردهای علمی بدل شد فهمیدم به کجا فکر می کرد.
🔸🔹 آقای قوامی خودش #نظریه داشت، درس خارج #فقه_الاداره می گفت. اهمیت و ریزه کاری های نظریه پردازی را درک می کرد با این همه به برخی لوازم یک مدرسه در #تراز_ملی و بین المللی هم فکر می کرد.
🔸🔹 برخی مدیران حوزه که اول چپ چپ به این تصمیم نگاه می کردند حالا گویی نظر دیگری داشتند...
🔸🔹 حالا با گذشت بیش از 10 سال از ساخت این سالن، معصومیه شاهد دها و شاید صدها همایش و اجلاس و نشست تخصصی بوده...
@taalighat
🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹
https://eitaa.com/joinchat/4003725374Ce60d538cb7
#از_معصومیه_ای_که_بود
#مدیریت_تحول_آفرین
#مدیریت_جهادی
#استاد_قوامی
💢نگاهی به دوران مدیریت حجتالاسلام قوامی
🔻🔻 #بخش_سوم
🔰️ آقای قوامی به مدیریت #جزئی_نگر اعتقادی نداشت. رویکردش در مدیریت، هدایت ساختارهای کلان مدرسه و عدم ورود به جزیئات بود. اما برای سیطره بر جزئیات هم برنامه داشت. همه اتفاق نظر داشتند مدیریت یک #مدرسه_هزار_نفری کار ساده ای نیست و هزار نفر را یک نفر مدیر نمی تواند مدیریت کند. نه می تواند تک تک آن ها را بشناسد، نه می تواند بر برنامه و مشکلات آن ها نظارت داشته باشد. یکی از مهمترین اقدامات آقای قوامی ایجاد چهار بخش در مدرسه بود. یعنی خروج مدیریت متمرکز به مدیریت توزیع شده.🔻🔻🔻
🔹 بخش #شیخ_طوسی مخصوص پایه 1تا3
🔸بخش #شهید_مطهری، مخصوص پایه 4تا6
🔹بخش #شهید_بهشتی مخصوص دانشجویانی که طلبه شده بودند، معروف به بخش دانشجویی
🔸#بخش_مکالمه مختص فعالان مکالمه عربی و انگلیسی
🔰️ هر بخش یک مدیر، یک معاون آموزش، چند مشاور و چند نیروی دفتری و خدماتی داشت. حالا دیگر یک مدرسه بود با چهار بخش، هر بخش یک مدیر متولی امورات آن حوزه را داشت. یک مدیر به راحتی 250 طلبه را می شناخت بر آن ها اشراف داشت و روند علمی و اخلاقی آن ها را زیر نظر می گرفت. اینطور بود که مدرسه دقیق و پدرانه و با همبستگی اداره می شد. در عین حال چهار بخش باهم و با مدیر اصلی مرتبط و منسجم بودند.
🔰️ برای ایجاد هماهنگی و #تسهیل کارها در آن زمانی که کسی به این حرف ها فکر نمی کرد، بین این چند بخش را از طریق «#فیبر_نوری» بهم متصل و شبکه کردند تا کارها و بورکراسی های ادارای بین بخشی کاهش یابد.
🔰️ از طرفی آقای #قوامی یک شب در هفته را تعیین کرده بود و از #شب_تا_نمازصبح یکسره در مدرسه حاضر بود. درب اتاقش آن شب تا صبح به روی طلبه ها باز بود. مسئولین مدرسه را تکلیف کرده بود که هر شب یکی موظف است تا صبح در مدرسه حاضر باشد. نه مثل خیلی از مدرسه ها که مدیر و کادر تنها در ساعت ادرای در مدرسه حاضرند و در باقی ساعات نمی دانند در مدرسه چه می گذرد. آن شب تا صبح بچه ها بدون وقت گرفتن های رسمی از مسئول دفتر، راحت کنار حاج آقا می نشستند و بی پرده صحبت می کردند.
@taalighat
🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹
https://eitaa.com/joinchat/4003725374Ce60d538cb7
#از_معصومیه_ای_که_بود
#مدیریت_تحول_آفرین
#مدیریت_جهادی
#استاد_قوامی
💢 نگاهی به دوران مدیریت حجتالاسلام قوامی
🔻🔻 #بخش_چهارم:
💠#طرح_استادیاری💠
🔰️ در دوران مدیریت جناب آقای قوامی، طرحی اجرا شد به نام «طرح #استادیاری»؛ طرحی که باعث شناسایی بسیاری از استعدادهای پنهان، رشد و #نخبه_پروری شد. آن زمان یکی از اساتید معصومیه به نام استاد غروی بودند که به تعبیر جناب آقای قوامی «از هدایه تا کفایه» را حفظ بود.
🔰️ ایشان مدل ویژه ای از درس خواندن را پیشنهاد داد. طلبه ها درسی را که باید به طور طبیعی و بنابر روال مرسوم از استاد درس می گرفتند، به جای درس گرفتن، خودشان آن را مطالعه می کردند و در حضور استاد به صورت #تدریس ارائه می کردند. استاد در این جلسات به ارزیابی صحت مطالب و میزان برداشت صحیح طلبه از متن و رفع اشکالات می پرداختند. این روش که مرحله ای فراتر از «پیش مطالعه» بود چنان سیطره و تسلط علمی ای به طلبه می داد که او را برای ورود به عرصه تدریس آماده می کرد.
🔰️ استاد غروی رابطه خوبی با طلبه ها داشت، صمیمی و رفیق بود. برای همه وقت میگذاشت. من از ایشان درخواست وقت کردم، گفت فقط #قبل_از_نمازصبح وقت دارم. قبل از اذان درس #مغنی باب رابع را به ایشان ارائه میکردم، اشکالات را می گرفت، کلاس که تمام میشد، اذان صبح شده بود...
🔰️ این طرح با #اعتماد آقای قوامی به طلاب گسترش یافت و قوانینی برای آن در نظر گرفته شد تا طلاب مستعد با شرایطی درس را انتخاب کرده، مقادیری آموزش طی نموده و ابتدا «استادیار» می شدند و با طی مدارج و مراحل بعد از مدتی وارد مدار تدریس رسمی می شدند.
🔰️ ویژگی این طرح این بود که اولا طلبه مدارج علمی و مراحل استادی را به صورت منطقی طی می کرد و تجربه می آموخت و ثانیا به لحاظ اجتماعی تدریجا در بین طلاب زمینه برای پذیرش وی به عنوان استاد فراهم می آمد.
🔰️ #دوستان_عزیز بسیاری داشتیم که در این طرح حضور داشتند و امروز از #فضلای_جوان_حوزه به شمار می آیند. حجج اسلام آقایان حاج محسن زارع پور، حسین صدیقی، رحیم پور، نجفی، منصور شریفی، حاج مهدی مطلبی، ابوالفضل حسنی و... در این طرح استادیاری کم کم از اساتید جوان و مقبول و مورد توجه معصومیه شدند.
🔻🔻 نکته مهم اینکه ترکیب اساتید مدرسه بصورت تدریجی و طبیعی تغییر می کرد، بزرگترها و اساتید قدیمی طرد نمی شدند بلکه جوان ها کم کم کنار آن ها رشد می کردند. ترکیبی منطقی از اساتید جوان و با سابقه کنار هم.
@taalighat
🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹
https://eitaa.com/joinchat/4003725374Ce60d538cb7
هدایت شده از باب جهاد
عکس برای تامل!
اینجا خانه آیت الله یزدی رضوان الله علیه است.
کسی که در تمام مدت انقلاب مسئولیت داشته است که یکی از این مسئولیتها ریاست قوه قضاییه بوده است.
این خانه و وضع زندگی او که در عکس میبینید سند ایمان و تقوای او و البته سلامت جمهوری اسلامی است که البته عده که کم هم نیستند چوب حراج به آن زده اند.
کجای عالم پیدا میکنیم این سطح از پاکی را؟ منصف باشیم.
ان شاالله که خدا او را با رسول الله صل الله علیه و آله محشور فرماید و از سر تقصیرات بسیار ما درگذرد.
#از_معصومیه_ای_که_بود
#زیست_مومنانه1
#حجره_نشینی
💢 کلاس درسی به نام کلاسِ «#حجره» 💢
☘ زندگی طلبه ها در #حجره، مملو از همدلی و #برادری و مساوات بود. طلبه ها زندگی جمعی برادرانه و مومنانه را با هم تمرین می کردند. همین کنار هم بودن ها، باهم درس خواند، باهم عبادت کردن، دیدن خوبی ها و مکارم اخلاقی یکدیگر، زمینه رشد را فراهم می کرد. در زندگی طلبگی و #حجره_نشینی، کلاس درس فقط صبح تا ظهر نیست بلکه همه روز، کلاس درس است.
☘ رفتار طلبه ها، خلق و خوی کریمانه، #زیّ_طلبگی، چیزهایی بود که شاید سر کلاس درس رسمی به دست نمی آمد. برخی آموزه های اخلاقی را باید در زندگی کردن کنار هم یاد گرفت. هر گلی بوی خودش را داشت. پس از هر کسی می توانستیم نکته ای بیاموزیم. بله، هیچ کسی کامل نبود همه نقص هایی داشتند که خیلی هم طبیعی است ولی در کنار نقصان ها، برجستگی هایی وجود داشت که آموزنده بود.
☘ طلبه ای داشتیم از ما دو سال بزرگتر بود، بسیار اهل #مراقبه و در عین حال بسیار خوش خلق و خو بود. رفتار و گفتارش واقعا برای ما کلاس درس بود. طلبه دیگری داشتیم ویژگی اش شدت مراقبه در گفتار بود، مراقب بود مبادا کلامی خلاف واقع یا دارای شبهه غیبت بر زبان جاری کند. طلبه ی دیگری که مقید به #نماز_شب بود. طلبه ای که بسیار اهل کمک و دستگیری از دیگران بود. یک طلبه داشتیم هم کلاس ما بود. زمستان ها در حیاط مدرسه دنبال گربه های مریض می گشت و برای شان غذا تهیه می کرد و از گربه های بیمار مراقبت می کرد. طلبه ای که وقتی در جمع می نشست همه را می خنداند و همیشه باعث خوشحالی و رفع غم اندوه بچه ها بود. برخی هم بودند رفتار زیبایی نداشتند، دیدن این #استثنائات کنار دیگران خودش نوعی آموزندگی داشت. به هر حال هر کسی از زاویه ای برجسته بود. #هرگلی_بویی داشت. گاهی طلبه های تازه وارد آنقدر لطافت روحی داشتند که رفتارشان برای انسان تنبه آور بود.
☘ زندگی کنار طلبه ها با خلق و خوهای متفاوت به انسان پختگی می داد و مدرسه ای بزرگ بود تا در کنار انسان های مختلف خود را بسازیم و رشد دهیم. همه این ها در زندگی با محوریت #حجره نشینی رخ می داد. حال فرض کنید مدلی از مدیریت و برنامه ریزی حاکم شود که حجره نشینی را به حاشیه براند دیگر مدرسه از #روح_معنوی خالی می شود.
@yadhaa
🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹
https://eitaa.com/joinchat/4003725374Ce60d538cb7
#از_معصومیه_ای_که_بود
#زیست_مومنانه2
#برادری
💢زندگی مؤمنانه؛ برادری و #مواسات💢
☘ زندگی در #حجره اقتضائات خودش را داشت. بچه ها به هم کمک می کردند. با هم زندگی می کردند. همین تجربه «با هم بودن» که مبتنی بر #ایثار و دوستی و گذشت بود، رشد دهنده به شمار می آمد.
☘ مدرسه فقط ناهار می داد. صبحانه و شام با خود طلبه ها بود. بچه ها با هم غذا درست می کردند. کیفیت غذای مدرسه هم که بماند. گاهی غذا را برای گربه های مدرسه می بردیم ولی شرمنده گربه ها می شدیم چرا که نمی توانستند از شدت بالای کیفیت، لب به غذا بزنند.
☘ بچه ها هر چند نفر با هم طرحی راه می انداختند. طرح صبحانه، طرح ناهار، #طرح_شام. یعنی هر چند نفر با هم غذا درست می کردند. مثلا ده نفر، یا پانزده نفر یا بیشتر می شدیم، پول روی هم می گذاشتیم. هر دو نفر یا هر سه نفر مسئول پخت شام یا ناهار می شدند. یکی دو نفر مسئول خرید بودند. هر شب هم دو نفر مسئول پخت و پز، یعنی به شدت در وقت صرفه جویی می شد. هر کسی در هفته فقط یک شب باید برای غذا درست کردن، وقت می گذاشت. قبل از این طرح های غذایی خیلی شب ها قید شام خوردن را می زدیم. نه وقت داشتیم و نه... . یا یک کیک و شیر می خوردیم یا با چای و نان و پنیر سر می کردیم. ولی طرح غذایی باعث شده بود بچه ها حتما شام بخورند.
☘ یک #طرح_صبحانه داشتیم. هر روز صبح، یک نفر مسئول خرید نان سنگک برای صبحانه بود. نان باید قبل از طلوع آفتاب داخل سفره ای وسط راهرو طبقه، قرار می گرفت. معمولا قبل از نماز صبح یا بعد از نماز می رفتیم سنگکی و نان می گرفتیم.
☘ دور هم غذا خوردن ها، دور هم بودن ها، شوخی های #طلبگی، گفت و شنود از مهمترین مسائل روز، مشکلات مدرسه، مسئله های سیاسی روز و... همه در این گعده ها رخ می داد. ظاهرش یک شام خوردن ساده بود ولی در حاشیه آن کلی اتفاق های مثبت می افتاد. این ها #ظرفیت_های_زندگی_جمعی با محوریت #حجره_نشینی بود که گاهی احساس می شود در حال به حاشیه رفتن است.
@yadhaa
هدایت شده از تعلیقات
#خاطره 1
#دکتر_آقاتهرانی
#درس_اخلاق_با_نماز
♻️ زمان حضور حاج آقا در مدرسه خیلی کوتاه بود ولی همین مقدار کم کافی بود تا بچه ها به لحاظ معنوی شارژ شوند. حاج آقا از لحظه ورود به مسجد اذان و اقامه گفتن را شروع می کرد، به سجاده که می رسید تحت الحنک رو باز می کرد و می گفت: الله اکبر...
💢 الله اکبر که می گفت انگار واقعا #وارد_نماز می شدیم... همه...
♻️ #نماز_حاج_آقا_درس_اخلاق_بود. همه انتظار می کشیدیم تا مغرب شود و وقت نماز. حاج آقا آنچنان نماز را با همه وجود و حضور می خواندند که #لذت_نماز را در کام خود حس می کردیم و با آیه آیه ای که می خواندند اوج می گرفتیم.
🔻🔻 بسیاری از مواقع در نماز سوره "اذا زلزلت" و "القارعه" می خواندند، وقتی به این آیات می رسیدند که:
"و من یعمل مثقال ذره خیرا یره و من یعمل مثقال ذره شرا یره"
"و اما من خفت موازینه فأمه هاویه"
⛈🌨 همه وجودمان را #انکسار فرامیگرفت و گویی خود را در محضر حقیقت آیات می دیدیم، #بغض حاج آقا هنگام قرائت این آیات و مکث ممتد ایشان در این لحظات همه را به تنبه وا میداشت و #بغض را در گلوی همه می نشاند.
♻️ ما با نمازهای حاج آقا بود که این آیات را تازه درک کردیم و معنای آن ها را با همه وجود لمس کردیم.
واقعا #نماز_حاج_آقا_درس_اخلاق_بود. بعد نماز احساس می کردیم چقدر آرامش گرفته ایم، چقدر خدا را و گفتگو با او را دوست داریم...
@yadhaa
🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸
https://eitaa.com/joinchat/4003725374Ce60d538cb7
تعلیقات
#از_معصومیه_ای_که_بود #زیست_مومنانه2 #برادری 💢زندگی مؤمنانه؛ برادری و #مواسات💢 ☘ زندگی در #حجره ا
💢 تصاویری از #حجره_نشینی، گعده های شبانه و #شام های دسته جمعی طلاب معصومیه 🔻🔻