eitaa logo
تعلیقات
1.1هزار دنبال‌کننده
351 عکس
51 ویدیو
25 فایل
📚 در این صفحه گاهی #خاطراتم را می‌نویسم 📝 و گاهی #یادداشت هایی درباره مسائل گوناگون #حوزه و #جامعه و #انقلاب ... (طلبه حوزه علمیه قم) 📝مسیر ارتباط: @fotros313h (📲 نشر مطالب با ذکر #لینک)
مشاهده در ایتا
دانلود
... 🔹🔸 اینکه من و خیلی ها مثل من به عشق می ورزند، نه فقط به خاطر یک مشت خاطرات نوستالژیک و احساسات صرف است که هر کسی از دوران مدرسه اش داشته و دارد. که اگر این بود خیلی عشق متمایزی به شمار نمی آمد. 🔹🔸 معصومیه برای خیلی ها ویژه، متمایز و برجسته است ولی هر کسی از ظن خود یار شد. یکی دلباخته بچه های درس خوان آن بود، یکی شیفته اینکه در این مدرسه مکالمه عربی و انگلیسی رواج دارد، یکی مجذوب دعای ندبه های آقاتهرانی اش و هر کسی از زاویه ای... معصومیه همه این ها هست ولی فقط این ها نیست. 🔹🔸 معصومیه، نماد واقعی بود. معصومیه با بچه های جبهه و جنگ پایه گذاری شد و -جهاد از اجزای لاینفک آن بود. در قم کم نیستند حوزه های علمیه ای که طلبه درس خوان تربیت می کنند ولی طلبه درس خوانِ انقلابی و دائر مدار انقلاب ... کم!!! 🔻🔻 معصومیه، جلوه ی در قم بود. معصومیه پایگاه تربیت انقلاب اسلامی بود. معصومیه علم و معنویت را در راستای اهداف انقلاب توأمان می خواست نه علم صرف و نه معنویت صرف، . ❌❌ خیلی ها معصومیه را این گونه نمی خواستند پس طرح از معصومیه و خنثی سازی معصومیه خورد... @taalighat 🔹🔸🔹
♻️ داغی که بر دل ماند.... 🔹 اولین بار اسمش را حوالی سال های 86 شنیدم، زمانی که دوره در مدرسه برگزار می کردیم و دنبال استاد بودیم. یکی از افرادي که نامش مطرح بود بود. نامش بین بچه‌های انقلاب همیشه بر زبان بود. 🔸 سال 96 قرار بود دوره برگزار کنیم و بازهم یکی از گزینه ها برای موضوع (آمریکا و امپراتوری رسانه‌ای) بود. زنگ زدم و قرار گذاشتیم. رفتم پردیسان، منزلش. اتاقی داشت که از در و دیوارش احساس می بارید. مملو از کتاب و جزوه و پایان‌نامه‌ و پوستر شهدا. بهترین نام برای توصیف آن: اتاق یک فرمانده . 🔹 صمیمی بود و خوش مشرب و شوخ طبع و در عین حال سرشار از . اصلا آرام و قرار نداشت. تا سر صحبت را باز می‌کرد، انبوهی از طرح و بود که با تو در میان می‌گذاشت تا ثمره یک گفتگو، کاری شود برای . 🔸 خاکی و بی آلایش بود و رنگی از دنیاآلود نداشت. مثل یک رزمنده در خط مقدم بود. همه زندگی اش انقلاب، جهاد فرهنگی، تربیت شاگرد و روشنگری و برگزاری دوره و تألیف و تحقیق بود. 🔹 حضرات مسئولین و مجموعه‌های متولی حوزه که امروز پیام تسلیت می‌دهند، باید پاسخگو باشند که دیروز و امروز کجا بودند؟ اصلاً نخبه‌های واقعی را می‌شناسند؟ یا روش حمایت از یک نخبه را می‌دانند؟ سال ها باید بگذرد تا یک عنصر مثل فرج نژاد سربرآورد و افسوس که رفت و.... 📌 شادی روحش ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ پی‌نوشت: تصویر بالا، تصویر برخی از آثار و کتب مرحوم فرج نژاد است. 🆔 @taalighat
🔹 مرد میدان‌های ظاهراً متضاد... 📍چند خط به‌مناسبت ایام سالگرد شهادت سردار شهید حاج حسین 🔻🔻🔻 ☘ سردار بین بچه‌های همدان به صمیمیت و و خودمانی بودن معروف بود. بچه‌ها خیلی با حاج آقا راحت بودند و ایشان هم خیلی رفیق و صمیمی بود. خاکی بود و خودمانی. ☘ تفاوت جدی حاج آقا با دیگر شخصیت‌های نظامی، غلبه رویکرد و ایشان بود. برای این موضوع مثال‌های زیادی هست که به یکی دو مورد اشاره می‌کنم. ☘ حدود 20 سال پیش بود. حاج آقا عصر جمعه‌ای ناهار مهمان ما بودند. حاج آقا مطالب مختلفی از خاطره و تحلیل و... مطرح کردند و بعد با تحلیلی از وضعیت فرهنگی، فرمودند الان باید به‌سمت ساختن متناسب با نیاز بچه‌های امروز حرکت کنیم. 🔻 این موضوع را از زوایای مختلف توضیح دادند و نقش آن در تربیت رت توضیح دادند، یعنی به مسئله فکر کرده‌بودند. یادم هست در همان مجلس تعجب کردم از این‌که یک شخصیت چطور اینقدر دقیق نسبت به یک توجه و دارد. از آن زمان به‌بعد حاج آقا با این زاویه در ذهنم برجسته شد. تصور کنید دو دهه قبل کمتر کسی بود که از این منظر در پی تحقق هدف بلندمدت فرهنگی باشد. ☘ سال‌ها گذشت تا حاج آقا به رفتند و درگیر مسئله شدند. در یکی از سفرها که به ایران آمده بودند، یک روز ساعت 6 صبح برای کاری مرا خواستند، من که به محل قرار رسیدم یکی از شخصیت‌های معروف از آنجا خارج شد. متوجه شدم من نفر دوم هستم یعنی از بعد نماز صبح کار را شروع کرده بودند. 🔻 لابلای صحبت‌ها حرف به اوضاع سوریه رسید. منتظر بودم از شرایط خطیر نظامی بگوید، اما سردار از اوضاع نابسامان فرهنگی گفت و این‌که باید برای کاری کرد و این‌که جمعی از را با خود به سوریه برده است تا حرکتی فرهنگی انجام دهند ولی همچنان از میزان اقدامات راضی نبود. حتی گفت شما هم بیا و از نزدیک اوضاع را ببین بلکه بتوانی کاری کنی. 🔻 وسط بحبوحه درگیری‌های سخت نظامی با داعش، دغدغه‌ی سردار ما امر بود. ☘ حاج حسین مدت‌ها بود در همدان به دنبال تأسیس یک مجموعه‌ی بزرگ فرهنگی بود تا دوباره بر روی و مقوله تمرکز کند. ☘ حاج حسین می‌دانست ریشه و پایه‌ی انقلاب است. 🆔 @taalighat
◾️ در سوگ استاد فقید (1) 🔻 حوالی سال‌های 77 بود که با آشنا شدم. نامش بر روی لب همه به نیکی موج می‌زد. درب خانه‌اش به‌روی جوانان و نوجوانان باز بود. با روی گشاده، با لبخندی دلنشین و نگاهی پدرانه پذیرای ما بود. منزلش بچه‌های انقلابی اهل مطالعه و تفکر بود. 🔻 گاهی شب‌ها ساعت 11 گذشته بود، احساس میکردم پر از پرسشم، زنگ می‌زدم و می‌گفت بیا منزل. ساعت 11 شب تا 12 وقت استراحت بود، اما یک نوجوان را بدون درنگ می‌پذیرفت تا باشد برای روح متلاطم. 🔻 وقتی کنار سیدآقا می‌نشستیم یک دنیا و می‌شدیم. وجودش مملو از حرارت بود. دوست داشت جوان مؤمن انقلابی، باشد، افق‌های بلند داشته باشد، به جامعه و جهان فکر کند. سعی می‌کرد بچه‌ها را رشد دهد، افق بلند و بزرگی برای‌شان تصویر کند. 🔻 یک بود. می‌گفت حدود 20 سال به‌صورت منظم روزی 14 تا 18 ساعت مطالعه داشتم. به‌شوخی می‌گفتم خانه سیدآقا دیوار ندارد، از بس همه دیوارها از پوشیده شده بود. اصلاً با کتاب زندگی می‌کرد. کتابخانه‌اش چندین هزار جلد کتاب داشت. یکبار که درگیر مسئولیت اجرایی شده بود، با ناراحتی می‌گفت کار اجرایی باعث شده روزی بیشتر از 8 ساعت نمی‌توانم کنم. 🔻 بچه‌ها را به مطالعه تشویق می‌کرد. هر چه کتاب داشت در اختیارشان می‌گذاشت. تمرکز ویژه‌ای بر روی و و جریان‌های فکری جهان داشت. شاید اولین کتاب‌ها درباره صهیونیسم را با تشویق او بود که خواندم. 🔻 به تاریخ معاصر، تاریخ ایران، تاریخ اسلام، فلسفه اسلامی، فلسفه غرب، تمدن غرب، صهیونیسم و یهودیت، عجیبی داشت. بر حوزه‌های مختلف علوم تسلط و اشراف داشت. وقتی یکی از برجسته کشور را نزدش بردم، متحیر شده بود که عجب گنجی دارید در همدان. 📌 ادامه دارد... 🆔 @taalighat