#حاج_مهدی_مطلبی
#آخرین_تصویر
#مجاهدت
#خاطره 3
💢 آخرین تصویر من از #حاج_مهدی
🌿 تازه از نماز جماعت مسجد رفعت بیرون آمده بودم. بیرون مسجد، سر کوچه منتظر خانمم بودم تا کلاسش در موسسه نورالزهرا تمام شود، که طلبه ی موتورسواری جلوی پایم تر مز زد. #حاج_مهدی بود، بعد مدتها می دیدمش.
🌿 خیلی گرم با هم احوالپرسی می کردیم که چشمم به #چشماش افتاد. #خستگی خودش را از تو چشماش نشان می داد، بس که خسته بود چشماش یه #کاسه_خون بود.
🌿 خواستم سوال کنم اما پشیمان شدم، می دانستم که این چشمها در اثر کار برای خدا و بیخوابی شده یک کاسه خون. خداحافظی کرد و رفت و این شد #آخرین_قاب تصویر من از حاج مهدی.
(خاطره از برادر عزیزم محمد آقای یوسفعلی تبار)
🔰️ #پی_نوشت:
حاج مهدی از سال 92 و بعد از امضای توافقنامه ننگین #ژنو تقریبا شب و روزش رو وقف نقد و بررسی و روشنگری پیرامون مسئله #هسته_ای کرد. محمدجان تو اون یک قاب رو دیدی، من دو سال مداوم مهدی رو تو این حال و هوا دیدم.
امثال حاج مهدی با همه وجود ایستادند تا عده ای چوب حراج به منافع مملکت نزنند، حالا دوباره #هوس_مذاکره_با_شیطان به سرشون زده.
☘ بنا بر روايت، مومن از یک سوراخ دوبار گزیده نمیشه، حالا اگه کسی دوبار گزیده شد، نتیجه چی میشه...؟ جواب با شما....
#هوس_مذاکره
#عاشقان_برجام
#خسارت_محض
@taalighat
🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹
https://eitaa.com/joinchat/4003725374Ce60d538cb7
#از_معصومیه_ای_که_بود
#وظیفه_مداری
#استاد_وظیفه_گرا
✅ سال اول طلبگی، استاد ادبیاتی داشتیم، انسان فوق العاده و بسیار ویژه ای بود. حال و هوای خاصی داشت. گاهی آخر کلاس منقلب می شد و #روضه می خواند و حسن ختام کلاس میشد مجلس روضه (البته خیلی کوتاه و مختصر).
❇️ القصه، یک روز استاد وارد کلاس شد دیدیم انگار #پریشان است، خودش شروع کرد تعریف کردن. گفت: بچه ها صبح که خواستم از خونه بیام بیرون، ی لحظه دلم ضعف رفت برای این که دختر کوچولوم رو بگیرم بغل و ببوسم. خواستم کفشم رو دربیارم برگردم تو خونه، با خودم گفتم الان #وظیفه تو چیه؟؟
❎ با یک رفتن داخل منزل و چند دقیقه کنار دخترت بودن، به اندازه چند دقیقه از #وظیفه ات که رسیدن به موقع سر کلاس و تدریس برای طلبه ها باشه، عقب می افتی. #حسرت بوسه زدن به روی دخترم بر دلم موند و سریع خودم رو به کلاس رسوندم...
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
#پی_نوشت:
💢 #غرض من ارزیابی اون اتفاق نیست، شاید کسی سلیقه ش این رو نپسنده، مهم برای من اصل دقت و #تقید در #عمل_به_وظیفه بود. ببینید برخی حتی حاضر نیستند به اندازه دو، سه دقیقه از وظیفه تخطی کنند ولی امثال من گاهی فرسنگ ها با وظیفه مون فاصله داریم. زندگی #عافیت_طلبانه ما رو بی خیال وظیفه کرده...
💢 رفقا الان #زمانه ای نیست که بتونیم راحت بشینیم، الان وظیفه ما خیلی سنگینه، #مبادا راحت از کنار وظیفه مون بگذریم....
#شهدا_شرمنده_ایم
#وظیفه_مداری
#عصر_ظهور
https://eitaa.com/taalighat
🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹
#از_معصومیه_ای_که_بود
#گردش_نخبگان1
💢 رفت و آمد بزرگان و فرزانگان حوزه
🔰️ یکی از مهمترین ویژگی های دوران ما، آمد و شد اساتید و چهره های برتر حوزه در مدرسه بود. بچه ها از نزدیک با خیلی از اساتید ارتباط داشتند.
🔰️ همین رفت و آمدها و نشست و برخاست ها طلبه را رشد می داد و بزرگ می کرد. یک سال ماه رمضان یک دهه آیت الله العظمي #نوری_همدانی در مسجد مدرسه منبر رفتند. آیت الله #مصباح_یزدی، حضرات آقایان #حائری شیرازی، ممدوحی، استاد #فیاضی، استاد #ربانی_گلپایگانی، استاد میرباقری، دکتر #آقاتهرانی، و ده ها نفر دیگر از نخبگان حوزه به مناسبت های مختلف در مدرسه رفت و آمد داشتند.
🔰️ اما دراین میان استاد عزیزمان جناب آقای #خسروپناه ارتباط جدی و عمیقی با دوستان داشتند. با وجود اشتغالات فراوان، به راحتی برای بچه ها وقت می گذاشتند، برای رشد طلبه ها و حل مشکلات شان وظیفه ای خاص برای خودشان تعریف کرده بودند. بعدا درباره شخصیت و خدمات استاد خسروپناه به طلاب مستقلا مطالبی خواهم نوشت.
🔰️ بزرگی می گفت ماهی در تنگ، کوچک می ماند ولی ماهی دریا بزرگ می شود. معصومیه برای خودش #دریا بود و #بستر_رشد جامع طلاب...
🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹
✅ #پی_نوشت: تصویر بالا، تصویر حضور استاد خسروپناه در حجره ماست. حوالی سال های 86 _ 87
🆔 @yadhaa