eitaa logo
تعلیقات
1.1هزار دنبال‌کننده
359 عکس
52 ویدیو
25 فایل
📚 در این صفحه گاهی #خاطراتم را می‌نویسم 📝 و گاهی #یادداشت هایی درباره مسائل گوناگون #حوزه و #جامعه و #انقلاب ... (طلبه حوزه علمیه قم) 📝مسیر ارتباط: @fotros313h (📲 نشر مطالب با ذکر #لینک)
مشاهده در ایتا
دانلود
3 💢 آخرین تصویر من از 🌿 تازه از نماز جماعت مسجد رفعت بیرون آمده بودم. بیرون مسجد، سر کوچه منتظر خانمم بودم تا کلاسش در موسسه نورالزهرا تمام شود، که طلبه ی موتورسواری جلوی پایم تر مز زد. بود، بعد مدتها می دیدمش. 🌿 خیلی گرم با هم احوالپرسی می کردیم که چشمم به افتاد. خودش را از تو چشماش نشان می داد، بس که خسته بود چشماش یه بود. 🌿 خواستم سوال کنم اما پشیمان شدم، می دانستم که این چشمها در اثر کار برای خدا و بیخوابی شده یک کاسه خون. خداحافظی کرد و رفت و این شد تصویر من از حاج مهدی. (خاطره‌ از برادر عزیزم محمد آقای یوسفعلی تبار) 🔰️ : حاج مهدی از سال 92 و بعد از امضای توافقنامه ننگین تقریبا شب و روزش رو وقف نقد و بررسی و روشنگری پیرامون مسئله کرد. محمدجان تو اون یک قاب رو دیدی، من دو سال مداوم مهدی رو تو این حال و هوا دیدم. امثال حاج مهدی با همه وجود ایستادند تا عده ای چوب حراج به منافع مملکت نزنند، حالا دوباره به سرشون زده. ☘ بنا بر روايت، مومن از یک سوراخ دوبار گزیده نمیشه، حالا اگه کسی دوبار گزیده شد، نتیجه چی میشه...؟ جواب با شما.... @taalighat 🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹 https://eitaa.com/joinchat/4003725374Ce60d538cb7
✅ سال اول طلبگی، استاد ادبیاتی داشتیم، انسان فوق العاده و بسیار ویژه ای بود. حال و هوای خاصی داشت. گاهی آخر کلاس منقلب می شد و می خواند و حسن ختام کلاس میشد مجلس روضه (البته خیلی کوتاه و مختصر). ❇️ القصه، یک روز استاد وارد کلاس شد دیدیم انگار است، خودش شروع کرد تعریف کردن. گفت: بچه ها صبح که خواستم از خونه بیام بیرون، ی لحظه دلم ضعف رفت برای این که دختر کوچولوم رو بگیرم بغل و ببوسم. خواستم کفشم رو دربیارم برگردم تو خونه، با خودم گفتم الان تو چیه؟؟ ❎ با یک رفتن داخل منزل و چند دقیقه کنار دخترت بودن، به اندازه چند دقیقه از ات که رسیدن به موقع سر کلاس و تدریس برای طلبه ها باشه، عقب می افتی. بوسه زدن به روی دخترم بر دلم موند و سریع خودم رو به کلاس رسوندم... ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ : 💢 من ارزیابی اون اتفاق نیست، شاید کسی سلیقه ش این رو نپسنده، مهم برای من اصل دقت و در بود. ببینید برخی حتی حاضر نیستند به اندازه دو، سه دقیقه از وظیفه تخطی کنند ولی امثال من گاهی فرسنگ ها با وظیفه مون فاصله داریم. زندگی ما رو بی خیال وظیفه کرده... 💢 رفقا الان ای نیست که بتونیم راحت بشینیم، الان وظیفه ما خیلی سنگینه، راحت از کنار وظیفه مون بگذریم.... https://eitaa.com/taalighat 🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹
💢 رفت و آمد بزرگان و فرزانگان حوزه 🔰️ یکی از مهمترین ویژگی های دوران ما، آمد و شد اساتید و چهره های برتر حوزه در مدرسه بود. بچه ها از نزدیک با خیلی از اساتید ارتباط داشتند. 🔰️ همین رفت و آمدها و نشست و برخاست ها طلبه را رشد می داد و بزرگ می کرد. یک سال ماه رمضان یک دهه آیت الله العظمي در مسجد مدرسه منبر رفتند. آیت الله ، حضرات آقایان شیرازی، ممدوحی، استاد ، استاد ، استاد میرباقری، دکتر ، و ده ها نفر دیگر از نخبگان حوزه به مناسبت های مختلف در مدرسه رفت و آمد داشتند. 🔰️ اما دراین میان استاد عزیزمان جناب آقای ارتباط جدی و عمیقی با دوستان داشتند. با وجود اشتغالات فراوان، به راحتی برای بچه ها وقت می گذاشتند، برای رشد طلبه ها و حل مشکلات شان وظیفه ای خاص برای خودشان تعریف کرده بودند. بعدا درباره شخصیت و خدمات استاد خسروپناه به طلاب مستقلا مطالبی خواهم نوشت. 🔰️ بزرگی می گفت ماهی در تنگ، کوچک می ماند ولی ماهی دریا بزرگ می شود. معصومیه برای خودش بود و جامع طلاب... 🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹 ✅ : تصویر بالا، تصویر حضور استاد خسروپناه در حجره ماست. حوالی سال های 86 _ 87 🆔 @yadhaa