eitaa logo
تعلیقات
1.3هزار دنبال‌کننده
433 عکس
63 ویدیو
30 فایل
📚 در این صفحه گاهی #خاطراتم را می‌نویسم 📝 و گاهی #یادداشت هایی درباره مسائل گوناگون #حوزه و #جامعه و #انقلاب ... (حسین ایزدی _ طلبه حوزه قم) @fotros313h (📲 نشر مطالب فقط با ذکر #لینک)
مشاهده در ایتا
دانلود
💢 نگاهی به دوران مدیریت حجت‌الاسلام قوامی 🔻🔻 : 💠💠 🔰️ در دوران مدیریت جناب آقای قوامی، طرحی اجرا شد به نام «طرح »؛ طرحی که باعث شناسایی بسیاری از استعدادهای پنهان، رشد و شد. آن زمان یکی از اساتید معصومیه به نام استاد غروی بودند که به تعبیر جناب آقای قوامی «از هدایه تا کفایه» را حفظ بود. 🔰️ ایشان مدل ویژه ای از درس خواندن را پیشنهاد داد. طلبه ها درسی را که باید به طور طبیعی و بنابر روال مرسوم از استاد درس می گرفتند، به جای درس گرفتن، خودشان آن را مطالعه می کردند و در حضور استاد به صورت ارائه می کردند. استاد در این جلسات به ارزیابی صحت مطالب و میزان برداشت صحیح طلبه از متن و رفع اشکالات می پرداختند. این روش که مرحله ای فراتر از «پیش مطالعه» بود چنان سیطره و تسلط علمی ای به طلبه می داد که او را برای ورود به عرصه تدریس آماده می کرد. 🔰️ استاد غروی رابطه خوبی با طلبه ها داشت، صمیمی و رفیق بود. برای همه وقت می‌گذاشت. من از ایشان درخواست وقت کردم، گفت فقط وقت دارم. قبل از اذان درس باب رابع را به ایشان ارائه میکردم، اشکالات را می گرفت، کلاس که تمام می‌شد، اذان صبح شده بود... 🔰️ این طرح با آقای قوامی به طلاب گسترش یافت و قوانینی برای آن در نظر گرفته شد تا طلاب مستعد با شرایطی درس را انتخاب کرده، مقادیری آموزش طی نموده و ابتدا «استادیار» می شدند و با طی مدارج و مراحل بعد از مدتی وارد مدار تدریس رسمی می شدند. 🔰️ ویژگی این طرح این بود که اولا طلبه مدارج علمی و مراحل استادی را به صورت منطقی طی می کرد و تجربه می آموخت و ثانیا به لحاظ اجتماعی تدریجا در بین طلاب زمینه برای پذیرش وی به عنوان استاد فراهم می آمد. 🔰️ بسیاری داشتیم که در این طرح حضور داشتند و امروز از به شمار می آیند. حجج اسلام آقایان حاج محسن زارع پور، حسین صدیقی، رحیم پور، نجفی، منصور شریفی، حاج مهدی مطلبی، ابوالفضل حسنی و... در این طرح استادیاری کم کم از اساتید جوان و مقبول و مورد توجه معصومیه شدند. 🔻🔻 نکته مهم اینکه ترکیب اساتید مدرسه بصورت تدریجی و طبیعی تغییر می کرد، بزرگترها و اساتید قدیمی طرد نمی شدند بلکه جوان ها کم کم کنار آن ها رشد می کردند. ترکیبی منطقی از اساتید جوان و با سابقه کنار هم. @taalighat 🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹 https://eitaa.com/joinchat/4003725374Ce60d538cb7
هدایت شده از باب جهاد
عکس برای تامل! اینجا خانه آیت الله یزدی رضوان الله علیه است. کسی که در تمام مدت انقلاب مسئولیت داشته است که یکی از این مسئولیتها ریاست قوه قضاییه بوده است. این خانه و وضع زندگی او که در عکس میبینید سند ایمان و تقوای او و البته سلامت جمهوری اسلامی است که البته عده که کم هم نیستند چوب حراج به آن زده اند. کجای عالم پیدا میکنیم این سطح از پاکی را؟ منصف باشیم. ان شاالله که خدا او را با رسول الله صل الله علیه و آله محشور فرماید و از سر تقصیرات بسیار ما درگذرد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢 کلاس درسی به نام کلاسِ «» 💢 ☘ زندگی طلبه ها در ، مملو از همدلی و و مساوات بود. طلبه ها زندگی جمعی برادرانه و مومنانه را با هم تمرین می کردند. همین کنار هم بودن ها، باهم درس خواند، باهم عبادت کردن، دیدن خوبی ها و مکارم اخلاقی یکدیگر، زمینه رشد را فراهم می کرد. در زندگی طلبگی و ، کلاس درس فقط صبح تا ظهر نیست بلکه همه روز، کلاس درس است. ☘ رفتار طلبه ها، خلق و خوی کریمانه، ، چیزهایی بود که شاید سر کلاس درس رسمی به دست نمی آمد. برخی آموزه های اخلاقی را باید در زندگی کردن کنار هم یاد گرفت. هر گلی بوی خودش را داشت. پس از هر کسی می توانستیم نکته ای بیاموزیم. بله، هیچ کسی کامل نبود همه نقص هایی داشتند که خیلی هم طبیعی است ولی در کنار نقصان ها، برجستگی هایی وجود داشت که آموزنده بود. ☘ طلبه ای داشتیم از ما دو سال بزرگتر بود، بسیار اهل و در عین حال بسیار خوش خلق و خو بود. رفتار و گفتارش واقعا برای ما کلاس درس بود. طلبه دیگری داشتیم ویژگی اش شدت مراقبه در گفتار بود، مراقب بود مبادا کلامی خلاف واقع یا دارای شبهه غیبت بر زبان جاری کند. طلبه ی دیگری که مقید به بود. طلبه ای که بسیار اهل کمک و دستگیری از دیگران بود. یک طلبه داشتیم هم کلاس ما بود. زمستان ها در حیاط مدرسه دنبال گربه های مریض می گشت و برای شان غذا تهیه می کرد و از گربه های بیمار مراقبت می کرد. طلبه ای که وقتی در جمع می نشست همه را می خنداند و همیشه باعث خوشحالی و رفع غم اندوه بچه ها بود. برخی هم بودند رفتار زیبایی نداشتند، دیدن این کنار دیگران خودش نوعی آموزندگی داشت. به هر حال هر کسی از زاویه ای برجسته بود. داشت. گاهی طلبه های تازه وارد آنقدر لطافت روحی داشتند که رفتارشان برای انسان تنبه آور بود. ☘ زندگی کنار طلبه ها با خلق و خوهای متفاوت به انسان پختگی می داد و مدرسه ای بزرگ بود تا در کنار انسان های مختلف خود را بسازیم و رشد دهیم. همه این ها در زندگی با محوریت نشینی رخ می داد. حال فرض کنید مدلی از مدیریت و برنامه ریزی حاکم شود که حجره نشینی را به حاشیه براند دیگر مدرسه از خالی می شود. @yadhaa 🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹 https://eitaa.com/joinchat/4003725374Ce60d538cb7
💢زندگی مؤمنانه؛ برادری و 💢 ☘ زندگی در اقتضائات خودش را داشت. بچه ها به هم کمک می کردند. با هم زندگی می کردند. همین تجربه «با هم بودن» که مبتنی بر و دوستی و گذشت بود، رشد دهنده به شمار می آمد. ☘ مدرسه فقط ناهار می داد. صبحانه و شام با خود طلبه ها بود. بچه ها با هم غذا درست می کردند. کیفیت غذای مدرسه هم که بماند. گاهی غذا را برای گربه های مدرسه می بردیم ولی شرمنده گربه ها می شدیم چرا که نمی توانستند از شدت بالای کیفیت، لب به غذا بزنند. ☘ بچه ها هر چند نفر با هم طرحی راه می انداختند. طرح صبحانه، طرح ناهار، . یعنی هر چند نفر با هم غذا درست می کردند. مثلا ده نفر، یا پانزده نفر یا بیشتر می شدیم، پول روی هم می گذاشتیم. هر دو نفر یا هر سه نفر مسئول پخت شام یا ناهار می شدند. یکی دو نفر مسئول خرید بودند. هر شب هم دو نفر مسئول پخت و پز، یعنی به شدت در وقت صرفه جویی می شد. هر کسی در هفته فقط یک شب باید برای غذا درست کردن، وقت می گذاشت. قبل از این طرح های غذایی خیلی شب ها قید شام خوردن را می زدیم. نه وقت داشتیم و نه... . یا یک کیک و شیر می خوردیم یا با چای و نان و پنیر سر می کردیم. ولی طرح غذایی باعث شده بود بچه ها حتما شام بخورند. ☘ یک داشتیم. هر روز صبح، یک نفر مسئول خرید نان سنگک برای صبحانه بود. نان باید قبل از طلوع آفتاب داخل سفره ای وسط راهرو طبقه، قرار می گرفت. معمولا قبل از نماز صبح یا بعد از نماز می رفتیم سنگکی و نان می گرفتیم. ☘ دور هم غذا خوردن ها، دور هم بودن ها، شوخی های ، گفت و شنود از مهمترین مسائل روز، مشکلات مدرسه، مسئله های سیاسی روز و... همه در این گعده ها رخ می داد. ظاهرش یک شام خوردن ساده بود ولی در حاشیه آن کلی اتفاق های مثبت می افتاد. این ها با محوریت بود که گاهی احساس می شود در حال به حاشیه رفتن است. @yadhaa
هدایت شده از تعلیقات
1 ♻️ زمان حضور حاج آقا در مدرسه خیلی کوتاه بود ولی همین مقدار کم کافی بود تا بچه ها به لحاظ معنوی شارژ شوند. حاج آقا از لحظه ورود به مسجد اذان و اقامه گفتن را شروع می کرد، به سجاده که می رسید تحت الحنک رو باز می کرد و می گفت: الله اکبر... 💢 الله اکبر که می گفت انگار واقعا می شدیم... همه... ♻️ . همه انتظار می کشیدیم تا مغرب شود و وقت نماز. حاج آقا آنچنان نماز را با همه وجود و حضور می خواندند که را در کام خود حس می کردیم و با آیه آیه ای که می خواندند اوج می گرفتیم. 🔻🔻 بسیاری از مواقع در نماز سوره "اذا زلزلت" و "القارعه" می خواندند، وقتی به این آیات می رسیدند که: "و من یعمل مثقال ذره خیرا یره و من یعمل مثقال ذره شرا یره" "و اما من خفت موازینه فأمه هاویه" ⛈🌨 همه وجودمان را فرامیگرفت و گویی خود را در محضر حقیقت آیات می دیدیم، حاج آقا هنگام قرائت این آیات و مکث ممتد ایشان در این لحظات همه را به تنبه وا می‌داشت و را در گلوی همه می نشاند. ♻️ ما با نمازهای حاج آقا بود که این آیات را تازه درک کردیم و معنای آن ها را با همه وجود لمس کردیم. واقعا . بعد نماز احساس می کردیم چقدر آرامش گرفته ایم، چقدر خدا را و گفتگو با او را دوست داریم... @yadhaa 🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸 https://eitaa.com/joinchat/4003725374Ce60d538cb7
💢 معصومیه و 💢 ✅ همه معصومیه را به ، کنش گری سیاسی و فعالیت های اجتماعی آن می شناختند. معصومیه کانون فعالیت های سیاسی در قم بود. سال های 84 و بعد از آن سال 88 قبل و بعد از انتخابات معصومیه شور و حرارت خاصی داشت. ✅یک جمله معروف از چهره های سرشناس نقل شده بود که اگر می خواهید قم را فتح کنید باید دو جا را بگیرید: فیضیه و معصومیه. آری، معصومیه خار چشمی شده بود برای غیر انقلابی ها. ✅ آری ما هم به برخی اقدامات و رفتارها در طیف انقلابی معصومیه انتقاد داشتیم ولی این ها، موجب نفی و انکار اصل مسئله نبود. معصومیه در عین اینکه یک مدرسه علمیه بود، بچه ها کار علمی می کردند، درس می خواندند به معنویت توجه داشتند اما در کنار آن نسبت به خود بی خیال نبودند. ✅ برای مثال در سال های 86 تا 89 چند نوبت اتفاقاتی در سطح منطقه و جهان افتاد که نیاز به موضع گیری به هنگام داشت. از حمله به تا کشیدن پیامبر اعظم ص در دانمارک، بچه ها به صورت خودجوش چند دستگاه اتوبوس اجاره کردند برای حرکت به سمت تهران و اعتراض در مقابل های مصر و عربستان و دانمارک و وزارت خارجه. ✅ اینکه طلبه بداند باید برای یک بین المللی اهل واکنش و باشد، رنج سفر را بر خود هموار کند و چند ساعتی از راحتی حجره نشینی بگذرد، تا اعتراض عملی خود به یک ظلم را نشان دهد، همین ارزشمند بود. حال اینکه گاهی در مصداق یا روش اقدام سیاسی اشتباه کند، طبیعی است و اقتضای سن جوانی و کمی تجربه. ✅ آقای این حد از احتمال خطا نسبت به عملکرد بچه ها را پذیرفته بود و اجازه تمرین برای رشد کردن را به آن ها می داد نه اینکه با هر اقدامی آن ها را محاکمه کند که چرا چنین و چنان. 🔰️ به هر روی معصومیه بود. بود. نفس می کشید و از نفس کشیدنش یک قم به تکاپو می افتاد. @yadhaa