🔰 انقلاب اسلامی و بازسازی هویتی
✍️ حسین کچوئیان
🔸#انقلاب_اسلامی، هم برآیند و نتیجه این بود که #هویت _ما، دینی است و هم اساس و بنیانی برای هویت تازه ما. ازاینرو، این سخن که ایران به #بحران_هویتی دچار است صحیح نیست؛ چون مردمی که مشکل هویتی داشته باشند نمیتوانند روی پایشان بایستند، چه رسد به اینکه انقلاب نمایند و به طور مداوم از هویت جدید خود، در صحنهای که همه نیروها به لحاظ تکنیکی بر او غلبه دارند، دفاع کنند.
🔹هسته اصلی جامعه ایران، دینی است و این هسته، هسته سخت و پایدار تاریخ ایران است. پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، در جامعه ایران، علاوه بر هویت اسلامی، هویت ناسیونالیستی، تجددخواهانه و چپ نیز حضور داشتند و در شرایط مساوی هم فعالیت میکردند؛ یعنی همانگونه که آنها به زندان میرفتند، مسلمانان هم زندانی میشدند.
🔸 در این صحنه، هریک از آنها تلاش میکرد هویت ایران را بر اساس هویت خود بسازد. اما حاصل این تلاشها پیروزی انقلاب اسلامی و تأسیس نظام جمهوری اسلامی بود. همین مسئله نشان میدهد هسته جاندار و سخت جامعه ایران، هویت اسلامی است.
🔹در حال حاضر، جامعه ما با مشکل هویتی مواجه است، اما دچار بحران هویتی نیست. مهم آن است که هسته سخت، بنیادی و کانون هویت ما، #هویت_اسلامی است و اگر قرار است ویژگیهای فرهنگی دیگری هم اخذ شود، نباید به این کانون و هسته آسیب بزند. در آن صورت است که ما دوباره با نتایجی که از انقلاب مشروطه و نهضت ملّیشدن نفت به دست آمد، روبهرو میشویم.
📚 ماهنامه زمانه / شماره 67 و 68 / هستها و بایدهای هویّت ما
⚜️ @taammolat74
🔰 تعریف سیستماتیک از تهدید امنیت ملی
✍️ امید رامز
🔸ما به تعریف کاملتر و جامعتر و سیستماتیکی از مفهوم #تهدید_علیه_امنیت_ملی نیازمندیم. تعریفی که تهدید را به نقطه پایانی یک فرآیند بلندمدت محدود نکند. تهدید امنیت ملی در ادبیات امنیتی جمهوری اسلامی معمولا به بروندادها و "معلولها" در حوزه اعتراضهای مردمی و صنفی اتلاق میشود اما در واقع هرگونه اقدامی در جهت ممانعت از وقوع تهدید علیه امنیت ملی باید بر "علتها" متمرکز باشد.
🔹بستن جاده توسط مردمی که آب ندارند، اعتراضات مردمی که نان ندارند، اعتراضات کارگرانی که چند ماه حقوق نگرفتهاند، تجمعات اعتراضی مردمی که از پولشان توسط یک بانک سواستفاده شده، اعتراض صنفی کامیونداران و دهها نمونه دیگر همگی از جنس معلول و در واقع نقطه پایانی تهدیدزایی علیه امنیت ملی هستند که پیش از آن سلسله تصمیماتی اتخاذ شده و مجموعه اقداماتی صورت پذیرفته که به اقدام نهایی مردم منجر شده. محدود کردن اقدام علیه امنیت ملی به واکنشهای مردمی و نادیدهگرفتن کنشهای پیش از آن، نه منصفانه است نه مشکلی را حل میکند.
🔸تهدید واقعی علیه امنیت ملی در واقع فریاد مردمی نیست که صرفا حق قانونی و حیاتی خود را مطالبه میکنند و قبلا ده راه دیگر را رفتهاند و شاید در این بین خطایی هم مرتکب شده باشند؛ تهدید واقعی #سوءتدبیر، #سوءتصمیم و #سوءاقدام مقاماتی است که مردم را خشمگین کرده است.
🔹تهدید واقعی علیه امنیت ملی افرادی هستند که راه #مطالبه_قانونی را بستهاند و اساسا قانون را مصادره کردهاند. تهدید واقعی علیه امنیت ملی رسانهای است، روشنفکری است، منبری است که صدای مطالبه مسالمتآمیز مردم را پیش از تبدیل شدن به فریاد خشمگینانه نمیشنود و انعکاس نمیدهد و در عوض به روابط عمومی فلان شخص یا جریان سیاسی یا حتی کل حاکمیت تبدیل میشود. تهدید امنیت ملی، معمّمی است که زیر باد کولر، همراهانِ میدانیِ مظلومین را تلویحا ابنملجم خطاب میکند.
تهدید علیه امنیت ملی هرگونه اقدامی در جهت زائل کردن #سرمایه_اجتماعی" و #اعتماد_عمومی به حاکمیت است.
💢حال به این پرسش فکر کنیم: چه کسانی تهدیدکننده واقعی امنیت ملی هستند؟ مردم یا مسئولین؟
#غیزانیه
⚜️ @taammolat74
🔰 راز و رمز توئییتهای تیکه دار میرسلیم بر قالیباف چیست؟!
📮هر فردی را #نمایندگان محترم برای ریاست انتخاب می کنند، به منظور #فرماندهی و آقایی کردن بر آنها نیست. بلکه بر خدمت کردن به نمایندگان است تا بتوانند وظایف مقدس خود را به بهترین وجه ایفا کنند: مجلس دردرجه اول نیازمند سخنگویی صادق و مدیری خدوم با تجربه پاک و لایق است و نه آقا بالاسر.
📮هرکس نامزد عضویت در هیئت رئیسه می شود باید #وجدانا بررسی کند انتخاب او چه هزینه ای بر حیثیت #نظام تحمیل می کند.
📮 #شفافیت قضایی با سرپوش گذاردن بر تخلفات پنهان و آشکار افرادی که مماشات با آنها موجب گمراهی منتخبان مردم و ضایع شدن حقوق عمومی وحتی حق #انقلاب اسلامی میشود، سازگار نیست.
و...
📌 نظر شما چیست؟!
⚜️ @taammolat74
🔰 فرار از دانشگاه
چگونه علوم انسانی در جامعه مدنی به گردش افتاد؟
✍️ حمیدرضا جلاییپور
🔘 بخش پنجم| بخش چهارم
💠
نباید دانشگاه را تخفیف داد🔸موسسات خصوصی و غیررسمی آموزش علوم انسانی و علوم اجتماعی را میتوان ذیل مفهوم «راه یا مسیر دوم» (track two) دستهبندی کرد. یعنی دانشگاه را میتوان «مسیر یا راه اول» خواند و این موسسات را راه دوم. 🔹از زمانی که موسسات جدید فکری آموزشی در ایران تاسیس شد، در کنارشان این مسیر دوم حضور داشت، حتی چهل، پنجاه سال قبل از مشروطه این راه دوم قابل شناسایی است که خودش را در #روزنامهها، #ماهنامهها، #محافل_علمی، حسینیهها، ناشران و جلسات خانگی نشان میداد. حتی تجربه برخی از این نهادها در صد سال اخیر قابل مقایسه با این موسسات جدید نیست. مثلا کاری که برخی از نیروهای فکری ۵۳ نفر در رواج واژههای علوم انسانی کردند، بسیار مهم بوده است. 🔸 بنابراین نباید در کاری که این موسسات کردند، اغراق کرد. مثال بعدی برای این مسیر یا راه دوم #حسینیه_ارشاد است. بسیاری از جوانان علاقهمند به فعالیتهای سیاسی و اجتماعی و فارغالتحصیلان و دانشجویان رشتههای فنی-مهندسی و علوم پایه و پزشکی در حسینیه ارشاد با مفاهیم جدید علوم انسانی و علوم اجتماعی آشنا شدند. 🔹نمونه سوم #مسجد_اقدسیه است که سی جلسه آن درباره اسلام ایدئولوژیک بحث شد. نمونه دیگر راه سوم #خلیل_ملکی است که هنوز از نظر فکری اهمیت دارد و کسانی چون #شاهرخ_حقیقی و #همایون_کاتوزیان در تداوم آن کار میکنند، بنابراین سابقه راه دوم اهمیت دارد و خیلی هم وسیع است و در چند موسسه خلاصه نمیشود. آقای#ملکیان سخنرانی میکرد، افراد فراوانی از طبقات و گروهها و جریانهای اجتماعی حضور داشتند. جالب است که آقای ملکیان بسیار فردگراست و همه امور را به فرد تقلیل میدهد و فرو میکاهد (reduce). عنوان بحث ایشان «جامعهسازان مستور» بود. من به عنوان یک جامعهشناس تاکنون نشنیده بودم که کسی در ۲۵ دقیقه بتواند نقش زنان و آدمهای بینام و نشان در تاسیس و تداوم جامعه توضیح بدهد. محافلی که گرد این افراد شکل میگیرد را نباید دستکم گرفت و آنها را تقلیل داد. 🔸نکته سوم اینکه قبول دارم که دانشگاه تجاری و انبوه شده است، اما در رواج #علوم_انسانی و علوم انتقادی، همچنان دانشگاه نقش اصلی را دارد. #هابرماس و #پوپر را دانشگاه معرفی کردند. مهمترین مفاهیم گفتمان ساز و تحرکآفرین در این دو، سه دهه مثل #عقلانیت_انتقادی، معرفتشناسی، #جامعه_مدنی، #توسعه، #توسعه_سیاسی، نقد، #اصلاحات، جنبشهای اجتماعی و... را دانشگاه معرفی کردهاند. 💢موسسات موازی در مقابل چه مفاهیمی را عرضه کردهاند؟ من معتقدم این موسسات و نهادها بیشتر توزیعکننده و مصرفکننده بودند، بنابراین همچنان نباید دانشگاه را دستکم گرفت. این به معنای نقد کردن دانشگاه نیست، اما نباید در تحلیل آن را تخفیف داد. ⚜️ @taammolat74
🔰حاشیهنگاری محسن حسام مظاهری بر نقد نشریهی «دیدبان اندیشه»
💠
نقدی بر یادداشت «کالاییشدن زیارت: از تبرک پرتابل تا زیارت آنلاین»🔸#محسن_حسام_مظاهری جامعهشناس جوانی که در حوزه ژورنالیسم اندیشه فعالیت دارد، او سردبیر نشریات هابیل و فتيان بوده است و هم اکنون در کانال تلگرامی خود فعالیت جدی دارد. پروژه اصلی فکری او بررسی سیر تغییر و تحولات آیینها و مناسک شیعه است و سعی در فهم منطق این تغییرات دارد. او جمهوری اسلامی را متهم به فربهکردن مناسک دینی کرده و تعطیلی مناسک دینی در بحران زیستی جهانی (#کرونا) را بهانه کرده تا «#دين_منهای_مناسک» را تبلیغ و ترویج کند. 🔹در یادداشتی مساله #تبرکجویی شیعیان را زیر ذرهبین نقد برده و برخلاف یادداشتهای گذشتهی خود که از مدلهای مدرن مناسک دینی تعریف و تمجید میکرد، در اینجا مدلهای جدید تبرکجویی را به باد انتقاد میگیرد. به نظر ایشان دو مدل جدید از تبرکجویی وجود دارد که آن را به مثابهی یک کالای اقتصادی تبدیل کرده و چهرهی طبیعی این مساله را از بین برده است. 🔸 اولین مدل اقدام خادمین حرمها در رفتن به بیمارستانها و مراکز مختلف و انتقال پرچم متبرک حرم به آن مکانها برای تبرکجویی مردم است، به نظر ایشان این کار یک نوع زیارت مصنوعی را برای انسانها تداعی میکند و باعث میشود تا دیگر آنها رغبتی برای زیارتهای حضوری و فیزیکی و طبیعی پیدا نکنند. 🔹مدل دوم فروش وسایلی است که عنوان تبرکی بر آن خورده و در فرهنگ عمومی به عنوان #سوغات یک زیارت تلقی میشود مثل فروش نبات یا نان رضوی. طبق نظر آقای مظاهری این کار نیز نتیجهای جز نگاه اقتصادمحور به وسایل مقدس نداشته و معنویت آن را از بین میبرد. اگرچه که نقدهای ایشان نسبت به واردشدن عرصهی معنویت به اقتصاد تا حدی صحیح میباشد ولی نمیتوان با اینگونه استدلالها، متولیان ادارهی حرمها را فروشنده و دکاندار این موضوع دانست، از طرف دیگر بحث سوغاتیهای معنوی یکی از فرهنگهای جاافتاده در بین شیعیان است که فقط مصادیق آن تغییر میکند. از طرف دیگر مساله انتقال پرچم حرمها به بیمارستانها و زندانها نیز از باب ناچاری و برای بهرهبرداری تعداد بیشتری از مردم از معنویتهای موجود است و الا این کار سود اقتصادی برای متولیان این کار نخواهد داشت. ▫️منبع: «دیدبان اندیشه» (ش3 /اردیبهشت 1399) 💠
نقد محسن حسام مظاهری بر این یادداشت:🔸 من فربهی مناسکی را صرفا به سیاستهای مذهبی جمهوری اسلامی تقلیل نمیدهم. همانطور که بارها نوشتهام بخش مهمی از این روند، «طبیعی» است (مطلوب یا نامطلوب). سیاستهای نظام بسیاری مواقع نقش شتابدهنده داشته است. دیگر آنکه من مبلغ و مروج دین منهای مناسک نیستم. برعکس، برای مناسک در دینداری جایگاه منحصربهفرد و مهمی قایلام. البته بشرطها و شروطها. #کرونا_و_دین #کرونا_و_مناسک ⚜️ @taammolat74
تاملات
🔰 تعریف سیستماتیک از تهدید امنیت ملی ✍️ امید رامز 🔸ما به تعریف کاملتر و جامعتر و سیستماتیکی از م
📮اعتراض مردم مظلوم #غیزانیه_اهواز در بی آبی، برگ دیگری از کتاب قطور بی مسئولیتی صاحب منصبانی است که تامین منافع شخصی خویش را بر مصالح ملت ترجیح داده اند.
آقای #روحانی باید بجای نوش دارو بعد از مرگ سهراب، علاج کار قبل از واقعه نماید.
به عمل کار برآید به سخندانی نیست.
✍️ علیرضا زاکانی
⚜️ @taammolat74
🔰اینهمه هزینه و آخرش هم هیچ، کمی عجیب نیست؟
🔸پس از سالها سریالی در تلویزیون ساخته شد آنهم با نام مظلومترین و بی تکلیف ترین قشر جامعه، یعنی #سرباز.
🔹به کارنامه #هادی_مقدم_دوست که نگاه میکنی کمی انتظارات بالا میرود، رفاقت دیرینه اش با #حمید_نعمت_الله و نوشته های بسیار خوبش در سینما و تلویزیون خودش بار سنگینی بدوش کارگردان کار می گذارد.
🔸روزهای اول پخش در بهترین ساعت بعد از افطار مخاطبین را دعوت به صبوری کرد، و گفتند کمی که بگذرد درست می شود، آقای مقدم دوست ریتمشان کند است، حضور راوی هم کار نوینی است، حتما ارتباط برقرار میکند، بازیها؟؟ حتما بهتر می شوند، روایت به واقعیت؟؟ حتما نزدیکتر می شود، اینکه اصل ساده ای در این ژانر است!!! روزها گذشت اما خبری نشد.
🔹کلیت داستان قرار بود اینچنین باشد: سریال سرباز بر محور زندگی یک زوج، یحیی و یلدا (آرش مجیدی) (الیکا عبدالرزاقی) پایه گذاری شده و اتفاقات ریز و درشت زندگی آنها و اطرافیانشان ، دغدغهها و مطالبات هر کدام از زندگی، سردی و گرمی رابطه این دو نفر و تلاش وتقلاهای مدام آنها برای حفظ این رابطه را به تصویر میکشد. هرکجا هم که متوجه نشدیم قرار است راوی برایمان بگوید، حتی از ذهن کاراکترها هم حرف بزند.
🔸متاسفانه تمام عوامل دست به دست هم دادند که این سریال اصلا پیش نرود، حتی اگر بجای بازیگران این کار از هنرپیشگان هالیوودی هم استفاده میشد یا اگر طراحی صحنه ها و فیلمبرداریش هم جذابتر میشد، باز هم دیده نمیشد، روایت و برداشت شخصی کارگردان و همان نویسنده از موضوع داستان به حدی پراکنده و پر از ایراد است که آدم را به فکر فرو میبرد، براستی بی پولی هم نوشته آقای مقدم دوست بوده؟!
🔹#وضعیت_سفید با آن همه داستان و شخصیت های جذابش هم همینطور؟
متاسفانه سریال با نام مقدم دوست بسیار فاصله دارد، و این هیچ ایراد نیست، در زندگی و کارنامه هر انسانی کارهای ناموفق وجود دارد، اما سوال اصلی از صدا و سیماست, چقدر برای اینکار هزینه شده؟ و تا کی قرار است برای سریالهای اینچنینی که کم هم نیستند هزینه شود و هیچ کسی هم پاسخگو نباشد؟
💢 مگر چقدر از #بیت_المال وجود دارد که برایشان اهمیتی ندارد که چه کسی و چه چیزی می سازد، شما اگر به نانوایی بروید و نان سوخته جلویتان بگذارند پولش را نمیدهید، یا حتی اگر زودتر دادید پس میگیرید، حال هرچقدر برای همان نان سوخته زحمت و رنج کشیده باشند، چرا در صدا و سیما هنوز کسی برای بازخواست بیت المال پا پیش نمیگذارد؟؟ آیا کیفیت در محصول با پول مردم برای مدیران شبکه ها و سازمان مهم نیست؟ آیا باید آقای مقدم دوست را بخشید...
⚜ @taammolat74
🔉 درسگفتار
♨️ #اختصاصی
🔶 انسانشناسی دینی
🔸 استاد حسین سوزنچی
🔹جلسه یازدهم / بخش دوم
🔹🔹انسان شناسی زن و مرد؛ نقد فمنیسم (۶)
🌷حجاب🌷
🔺آنتروپولوژی غربیها با اغلب بحثهایی که با عنوان انسان شناسی اسلامی نوشته شده بسیار تفاوت دارند و در این درسها سعی شده با پرهیز از گرتهبرداری و تقلید، نسبتی بین این دو حوزه برقرار شود و از متنهای اسلامی، از کتاب هستی و هبوط (آقای پارسانیا) و رسالههای انسان علامه طباطبایی بهرهبرداری گردد.
🔻پ.ن: این درسگفتار هر شب در کانال تاملات بارگذاری میشود.
⚜️ @taammolat74 👇👇👇
11.2 انسان_شناسی زن و مرد6.mp3
27.6M
🔉 درسگفتار
🔶 #انسان_شناسی_اسلامی
🕰 جلسه یازدهم / بخش دوم
🔸 استاد #حسین_سوزنچی
🔹 جایگاه زن در فضای غرب و اسلام
🔹مساله حجاب
🔗 جلسه قبل را در اینجا بشنوید.
⚜️ @taammolat74
🔰 خداشناسی تنزیهی
✍️ غلامحسین دینانی
💠چطور می خواهند خدایی را بشناسند که خودش گفته است من شبیه هیچ چیز نیستم؟ با خودتان صادق باشید. نکند به نادانی هایتان ایمان دارید؟ شما به آنچه می دانید ایمان دارید یا به آنچه نمی دانید؟ آیا می شود به مجهول مطلق باور داشت؟
🔸اینجاست که به #تشبیه روی می آورید. اما اگر به تشبیه اعتقاد داشته باشید، خطر بزرگی شما را تهدید می کندو این خطر عبارت است از اینکه خدای شما یک موجود خیالی و آغشته به اوهام می شود. به موجودی بزرگ با قدرتی عجیب و دستانی بزرگ و چشمانی تیزبین تبدیل می شود. خداوند، به موجودی ذهنی که زاییده ی خیال شماست تبدیل و تشبیه می شود.
🔹پس چه باید کرد؟ چاره ای نداریم جز اینکه نه تشبیهیِ محض باشیم و نه تنزیهیِ محض. کار سختی است. باید از تشبیه به #تنزیه برویم. .
📚 کتاب خرد گفتگو، ص ۱۳۹
⚜️ @taammolat74
🔰 فرار از دانشگاه
چگونه علوم انسانی در جامعه مدنی به گردش افتاد؟
✍️ حسین مصباحیان
🔘 بخش ششم|بخش پنجم
💠
دانشگاه ما نهاد تولید علم نیست 🔸دربحث از#آکادمیای_موازی، بحث میشود که در این موسسات قرار است #دانش_عمومی تدریس شود در برابر دانش علمی و تخصصی که در دانشگاهها و آکادمیای رسمی تدریس میشود. 🔹معلوم نیست که در این موسسات دانش عمومی تولید شده باشد، یعنی وقتی درسگفتارهای مختلف موسسات مختلف را میبینید، معمولا و در بیشتر مواقع شرح متنی از یک فیلسوف یا اندیشمند است و رویکردها و مواجهات همان است که در دانشگاه هست، یعنی یک آلترناتیوی در مقابل دانشگاه نمیبینیم، یعنی این موسسات، یک دانشگاه کوچکی در جای دیگر غیر از دانشگاه است و تفاوت معناداری میان آنها با دانشگاهها نمیبینیم. 🔸به نظر من اگر قرار است آلترناتیوسازی مطرح باشد، از طریق مفهوم «تعلیم و تربیت غیررسمی» (informal education) گرامشی ممکن میشود، یعنی دانشی که توسط روشنفکران، گروههای اجتماعی و احزاب سیاسی در قالبهایی چون کتابها، مطبوعات، انجمنهای علمی و سری تولید میشود. 🔹نکته دیگر اینکه در ایران #دانشگاه هیچوقت نهاد تولید نبوده است. دانشگاهی که پهلوی اول در ۱۳۱۳ تاسیس میکند، قرار است به دولت-ملت خدمت کند. مساله دیگر بحث جهانی راجع به دانشگاه است. در سال ۲۰۱۰ در دانشگاه یورک کنفرانسی بینالمللی با این موضوع برگزار میشود که دانشگاه در جهان در مرحله زوال و اضمحلال کامل است. این ربطی به دانشگاه ایرانی ندارد، یعنی دانشگاه در مرحله #پسااقتصادگرایی و #فردگرایانه مدرن بهسر میبرد و تبدیل به موسسه یا نهادی شده که دنبال مشتری است، نه محل تولید حقیقت و معرفت است و نه محلی برای پیگیری و پیشبرد تحولات اجتماعی و سیاسی است. 🔸این نگرش میگوید دانشگاه در جهان همیشه به قدرت حاکم عمل میکرده و هیچوقت نقشی در ایجاد تحولات اجتماعی نداشته است، بنابراین بحث نقد و ارزیابی عملکرد دانشگاه ایرانی باید در پیوند با دانشگاه جهانی صورت بگیرد. بحث دیگر استقبال از درسگفتارهای این موسسات خصوصی است. 🔹اگر برخی از این موسسات میتوانستند در طرح مسائل اصلی و بینالمللی زمانه ما داشته باشند، موج زیادی ایجاد میکرد، بنابراین باید به آسیبشناسی جدی دانشگاه پرداخت. خود دانشگاهیان بیشتر از همه صلاحیت نقد دانشگاه را دارند، زیرا آنها بهتر از هر کسی میدانند که در دانشگاه چه خبر است، یعنی دانشگاه به صورت ریشهای نقد میشد و یک فضاهای آلترناتیو در درون دانشگاه پدید میآمد، بنابراین اگر قرار است برای دانشگاه آلترناتیوی یافت، این بدیل را نمیتوان در موسسات یا حتی در مطبوعات و جاهای دیگر یافت. دانشگاه را باید در برابر خودش قرار داد. 💢نقد ریشهای و رادیکال دانشگاه منجر به این میشود که تمام ارکان دانشگاه از مدیریت تا دانشجویان به حرف واداشته شوند. دانشگاه در برابر دانشگاه، چیزی است که دریدا آن را دانشگاه در راه یا دانشگاه در حال آمدن (university to come) میخواند. دانشگاه در راه یعنی من تعهد میدهم و کمک میکنم که این دانشگاه بیاید. ⚜️ @taammolat74
🔰 علوم انسانی ایرانی، مصرفِ بحران یا ایدهای برای عبور از بحران؟
✍️ محمدعلی بیگی
🔘 بخش ۳ از ۳ | بخش دوم
🔸پس از آتش زدن کتاب هاریسون و تجویزاتی برای کروناویروس، باب جدال قلمی راجع به طبابت قدیم و جدید دوباره گشوده شد. اما مساله در این میان چیست؟ در باب کروناویروس میدانیم که طبابت جدید فعلا سپر انداخته و پیشنهادی جز مراعات و مراقبتهای بهداشتی ندارد و درمانی نمیشناسد. البته بعضی مدافعان پزشکی جدید برآنند که این دوران نیز خواهد گذشت و چشم بشر به تحقیقات پزشکی و علمی است تا سلامت را بازآورد، اما برخی دیگر نیز برآنند که فقدان راهحل در پزشکی جدید، امری جدی است و نمیتوان به پزشکی اکتفا کرد.
🔹بههرحال خلایق از پزشکی و طبابت، چه قدیم و چه جدید، نتیجه میخواهند و علم پزشکی اگر در خدمت صحت و سلامت جسم نباشد، مورد توجه کسی نخواهد بود. البته در فقدان نسخههای موثر در درمان، توجه به نسخههای دیگر نیز پیدا میشود و بازار ادعا نیز گرم خواهد شد و این هردو، ناگزیر است.
🔸در پاندمی و شیوع جهانی یک بیماری، از آنجا که همگان از جهت احتمال ابتلا با بیماری مواجه و درگیرند، این منازعه شدت خواهد یافت اما آیا کروناویروس امری صرفا پزشکی است؟ یورگن هابرماس در گفتوگو با لوموند توجه داده که چه دولتها و چه مردم، گرچه هردو میدانند که نسبت به کروناویروس نادانند، اما از تصمیمگیری ناچارند و باید دست به عمل بزنند. این نادانی بهدلیل محدودیتهای پزشکی در شناخت عامل بیماریزای جدید است.
🔹 درست است که ما روی علم بیش از طاقت و قابلیتش حساب باز کردهایم و حدود آن را از نظر دور داشتهایم، اما نکته مهمتر آن است که مسائل مربوط به سلامت، صرفا به علم پزشکی مربوط نمیشوند و اکنون با اظهار ضعف پزشکی، این مطلب روشنتر شده است. هابرماس نیز توضیح داده که بهرغم نادانی، ما ناچار از عمل هستیم.
🔸البته این عمل دیگر صرفا عمل به توصیههای پزشکی نیست. در پاندمی ما با شیوع عمومی مواجهیم و این به اقتصاد و جامعهشناسی و سیاست و... «هم» مربوط خواهد بود و البته اینها در کنار پزشکی میتوانند منشأ اثر باشند. اما مهمتر از آن، تصمیم گرفتن است. برای اتخاذ تصمیم لازم نیست تمام وجوه علمی برای ما روشن باشد؛ علم به حدود دانایی یا همان «علم به نادانی» نیز میتواند منجر به تصمیماتی عاقلانه و محتاطانه شود.
⚜️ @taammolat74