eitaa logo
تاملات
728 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
338 ویدیو
80 فایل
تاملاتی پیرامون آنچه در اکنون میگذرد... 🌐وبلاگ: http://noghte-sarkhat.blog.ir/ 👤ادمین: @rasoul1414
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 فرار از دانشگاه چگونه علوم انسانی در جامعه مدنی به گردش افتاد؟ ✍️ حمیدرضا جلایی‌پور 🔘 بخش پنجم| بخش چهارم 💠
 نباید دانشگاه را تخفیف داد

🔸موسسات خصوصی و غیررسمی آموزش علوم انسانی و علوم اجتماعی را می‌توان ذیل مفهوم «راه یا مسیر دوم» (track two) دسته‌بندی کرد. یعنی دانشگاه را می‌توان «مسیر یا راه اول» خواند و این موسسات را راه دوم. 🔹از زمانی که موسسات جدید فکری آموزشی در ایران تاسیس شد، در کنارشان این مسیر دوم حضور داشت، حتی چهل، پنجاه سال قبل از مشروطه این راه دوم قابل شناسایی است که خودش را در ، ، ، حسینیه‌ها، ناشران و جلسات خانگی نشان می‌داد. حتی تجربه برخی از این نهادها در صد سال اخیر قابل مقایسه با این موسسات جدید نیست. مثلا کاری که برخی از نیروهای فکری ۵۳ نفر در رواج واژه‌های علوم انسانی کردند، بسیار مهم بوده است. 🔸 بنابراین نباید در کاری که این موسسات کردند، اغراق کرد. مثال بعدی برای این مسیر یا راه دوم است. بسیاری از جوانان علاقه‌مند به فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی و فارغ‌التحصیلان و دانشجویان رشته‌های فنی-مهندسی و علوم پایه و پزشکی در حسینیه ارشاد با مفاهیم جدید علوم انسانی و علوم اجتماعی آشنا شدند. 🔹نمونه سوم است که سی جلسه آن درباره اسلام ایدئولوژیک بحث شد. نمونه دیگر راه سوم است که هنوز از نظر فکری اهمیت دارد و کسانی چون و در تداوم آن کار می‌کنند، بنابراین سابقه راه دوم اهمیت دارد و خیلی هم وسیع است و در چند موسسه خلاصه نمی‌شود. آقای سخنرانی می‌کرد، افراد فراوانی از طبقات و گروه‌ها و جریان‌های اجتماعی حضور داشتند. جالب است که آقای ملکیان بسیار فردگراست و همه امور را به فرد تقلیل می‌دهد و فرو می‌کاهد (reduce)‌. عنوان بحث ایشان «جامعه‌سازان مستور» بود. من به عنوان یک جامعه‌شناس تاکنون نشنیده بودم که کسی در ۲۵ دقیقه بتواند نقش زنان و آدم‌های بی‌نام و نشان در تاسیس و تداوم جامعه توضیح بدهد. محافلی که گرد این افراد شکل می‌گیرد را نباید دست‌کم گرفت و آنها را تقلیل داد. 🔸نکته سوم اینکه قبول دارم که دانشگاه تجاری و انبوه شده است، اما در رواج و علوم انتقادی، همچنان دانشگاه نقش اصلی را دارد. و را دانشگاه معرفی کردند. مهم‌ترین مفاهیم گفتمان ساز و تحرک‌آفرین در این دو، سه دهه مثل ، معرفت‌شناسی، ، ، ، نقد، ، جنبش‌های اجتماعی و... را دانشگاه معرفی کرده‌اند. 💢موسسات موازی در مقابل چه مفاهیمی را عرضه کرده‌اند؟ من معتقدم این موسسات و نهادها بیشتر توزیع‌کننده و مصرف‌کننده بودند، بنابراین همچنان نباید دانشگاه را دست‌کم گرفت. این به معنای نقد کردن دانشگاه نیست، اما نباید در تحلیل آن را تخفیف داد. ⚜️ @taammolat74
🔰بیراهه‌ای با نام توسعه ✍ اسماعیل شفیعی اردستانی 🔸بالاخره ما کی از حال خارج می‌شویم و به مقام توسعه نائل می گردیم؟ آیا قرار است کشورهای در حال توسعه برای همیشه در حال توسعه بمانند یا سرانجام روزی وارد حیات خلوت کشورهای توسعه یافته هم می شوند؟ 🔹چه شد که انسان غربی هوای توسعه در سرش افتاد؟ ما از چه چیز غرب خوشمان آمد که به سمتش رفتیم؟ 🔸اگر راه جدیدی برای حیات بشر بود، توسعه بیراهه‌ای بر سر راه انقلاب اسلامی گشود. ما از زندگی غربی خوشمان می‌آید. شیفته‌ی تکنولوژی غرب هستیم، پیشرفت غرب برای ما سخت جذاب است، انقلاب اسلامی هم واقع شده است. 🔹پندار جمع میان مقصود انقلاب با راه علم و زندگی غربی دیگر خریداری نزد اهل نظر ندارد. ، سبکی در زندگی ایجاد کرده است، و حال ما با آرمان انقلاب اسلامی، همان سبک زندگی را تمنا می کنیم! پس ما خیال آرمانی را جدا از زندگی در سر می پرورانیم. 📚 ماهنامه سوره اندیشه/ ش ۴۸و۴۹/ انقلاب دینی و انسان غربی ⚜ @taammolat74
✔️ [ادامه...] 🔸باید توجه داشت که امروز خود به یک سنت متصلب تبدیل شده است و دیگر نمی‌توان مسائلی از این دست را مثل سابق ذیل منازعه میان و مدرنیته طرح و بررسی کرد. اگر چنین بحثی برای اوان شکل‌گیری مدرنیته موضوعیت داشت، اکنون دیگر موضوعیت ندارد، زیرا خود مدرنیته اینک به یک سنت متصلب و به‌شدت محافظه‌کار تبدیل شده است. مدرنیته امروزه به شعارها و آرمان‌هایش مثل باز بودن آینده، دیگر اعتنایی ندارد و به آنها پشت کرده و به انگاره پایان رسیده است. 🔹مدرنیته و غرب در ذات خودش است. غرب اسیر منطق یوروسنتریسم یا اروپامحوری است، یعنی خودش را محور عالم دانسته، تمام جهان را حول محور خود تفسیر می‌کند. غرب اسیر خودبنیادی است. غرب اسیر منطق شرق‌شناسی– در معنای ادوارد سعیدی- است. غرب وقتی از حرف می‌زند، فقط به یک معنا و مفهوم از عقل و عقلانیت قائل است و هیچ درک دیگری برای شیوه‌های دیگر عقلانیت قائل نیست. این عقلانیت صرفا عقلانیت منطق‌محور وگزاره‌محور متافیزیکی است و شیوه‌های دیگر عقلانیت را به رسمیت نمی‌شناسد. 🔸 علی‌رغم همه انتقاداتی که دکتر شجاعی‌زند به غرب دارند و من به این اعتبار در جبهه ایشان هستم، اما از اینجا راه خود را جدا می‌کنم که جهان اسلام امروز فاقد یک و یک است که بتواند در برابر غرب کنونی، با تمامی تعارض‌ها و پارادوکس‌هایش قدعلم کند. فقط در مقام نفی است و در مقام ایجاب هنوز افق تازه‌ای را خلق نکرده است، هنوز به فهم جدید و اُنتولوژی و نظام معرفت‌شناسانه‌ای جدید متناسب با جهان معاصر دست پیدا نکرده است. 🔹 تعریض بنده به غرب این نبود که چرا بر مدار ایدئولوژیک حرکت می‌کند. خیر؛ اعتقاد مبنایی‌ام این است که زندگی انسانی بدون ایدئولوژی اساسا ممکن نیست. انسان هیچ‌گاه بدون نبوده است و نخواهد بود. غرب را متهم کردم که چرا ایدئولوژی‌اش را پنهان می‌کند. مساله، پنهان کردن ایدئولوژی است. مساله، طرح ایده و نظریه پایان ایدئولوژی است و دلیل آن هم از میدان به‌در کردن رقباست. نگفتم که می‌توان دولت، و غیرایدئولوژیک داشت که شما می‌فرمایید اگر آنها ایدئولوژیکند ما هم ایدئولوژیک هستیم. ما ایدئولوژیک هستیم و آن را هم پنهان نمی‌کنیم و معتقدیم حیات انسانی بدون دین یا ایدئولوژی اساسا ناممکن است. 🔗 برای مطالعه این مناظره جنجالی و پر محتوا اینجا کلیک کنید. ⚜️ @Taammolat74
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔉 سخنرانی 🔶 موضوع | و مهندسی تئوریک و 🎙 استاد انجمن علمی علوم اجتماعی اسلامی و جنبش عدالتخواه دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران 🔹 (شعارهای را نقد کنیم) ⚜️ @Taammolat74 ⚜️@rahimpoor_azghadi
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔉 گفتگو 🔶 موضوع | کتاب "، قانون و سازمان" 🔹 ما برای شناخت و و باید وجود و جهان‌شان را از طریق فکر درک کنیم. این امور پژوهشی نیستند که بخواهیم با پژوهش درکشان کنیم. ما میخواهیم غرب را با پژوهش فهم کنیم و این نادرست است. کار پژوهش این است که با سلب حیات از آن امر، در آن تصرف می‌کنیم و به یکسری مولفه‌ها تبدیل می‌کنیم. 🔹ما وقتی از صحبت میکنیم بیشتر جنبه پژوهشی دارد، همانطور که شرق‌شناسی هم با ابژه کردن فرهنگ رقم خورده است، این درکی از آن صحنه به ما نمی‌دهد و نمیتوان به عالم غرب وارد شد. 🔹ما در واقع را به عنوان یک امر ارتباطی ما با جهان را دریافتیم در حالی که نتوانستیم تفکر را دریابیم. حاصل پژوهش و علم غرب نمی‌تواند ما را به برساند. ما فقظ ظاهر علم را گرفتیم و آن ظاهر، نمی‌توانست ما را به منشا حیات برساند. 🔹همین نوع غربزدگی مجال امتداد توسعه را از خود اروپا هم گرفت است. زبان غرب با جهان زبان و تسلط است و زبانی برای توضیح جهان خود ندارد. اینجا دیگر و هنر پروپاگاندا تبدیل می‌شود. آنچه که بوده اجساد مرده سازمان‌هاست که به جهان‌ها صادر می‌شده است. ما هم نتوانستیم مشارکت در فهم کنیم و تلاش کردیم با زبان پژوهش جهان غرب را بشناسیم. زبان درک غرب همین کاری است که داوری انجام میدهد تا جهان آزادی و غرب را توضیح بدهد.👍 ⚜️ @Taammolat74
🔹 مسئله از آنجا شروع شد که در دهه پس از ، تفسیری از جنگ، رزمندگی و شهادت ارائه دادند که در آن به مثابه «سکوت نکردن در برابر ظلم به معنای نابرابری» امری غریب می‌نمود. زمانه پس از جنگ، تفسیری از دفاع مقدس را می‌طلبیدکه سیاست و عدالت از آن زدوده و در عوض به میزان قابل توجهی معنویت‌اندود شده باشد. این طلب و تقاضا منشا پیدایش چنین تفسیری از هویت بسیجی شد. 🔹 نیاز کشور به سبب شد چشم‌ها بر برآمدن طبقه‌ای از سوداگران توسعه بسته شود و نوعی از سرمایه‌داری لجام گسیخته، دیگر بار و اینبار پس از انقلاب اسلامی به متن مناسبات اجتماعی بازگردد. انسان انقلاب اسلامی، به مثابه کنشگری عدالتخواه، دیگری این بازگشت ارتجاعی بود؛ بنابراین مهمتر از تقابل‌های اجتماعی دچار یک تقلیل یا دست کم شد. 🔹 رمان بازنمای مناسبی از این تحیر است. بسیجی که در بازگشت تاب شهر ندارد و به جنگل می‌رود؛ او نمی‌تواند وارد شهر شود چون هویتی ندارد. بخث بد ارمیاهای پس از جنگ، این است که چارچوب‌های کلان فکری و فرهنگی به ظاهر متنازع در دو سوی سنت و تجدد، هیچ‌گاه نهضت جنگ فقر و غنا را به عنوان نهضتی مقدس از امام خمینی(ره) نمی‌پذیرد؛ گویی سراسر مجلات روشنفکری تا خطابه‌ها و خطبه‌های مذهبی، دست اندرکار از و از رسمیت انداختن کنشگری عدالت‌خواهانه انسان انقلاب است. 🔹دوران عسرت سوژه انقلابی آغاز شده است. گسست میان امر انقلابی و امر عدالت‌خواهانه. زمانه انسانی را طلب می‌کند که همچنان انقلابی است، اما عدالتخواه نیست. آن‌ها در تلاش هستند به او بفهمانند که انسان انقلابی در گذشته هم عدالتخواه نبوده است؛ بسیجی تنهاست. او در میان شهری پرهیاهو و غریب، چراغ قرمز نقد و امکان و امید و سرزدن نو در افق را در یکسو می‌بیند اما دیگران با او همراه نیستند. بسیجی روشن است اما مردمان شهر این روشنی را نمی‌بینند... همچون روایت کاظم چلیپا در تابلوی بسیجی 📚 نوعدالتخواهی در مصاف با ناعدالت‌خواهی / نشریه نامه جمهور ⚜️ @Taammolat74
🔹اعتقاد به «اصالت جامعه» و اینکه «جامعه گوهر متمایز و مستقلی از فرد فرد و جمع جبری اعضای جامعه دارد» شرط ضروری برای تفکر جامعه شناختی است. اما مهمترین مخالفان باور به اصالت و هویت مستقل جامعه، اقتصاددانان طرفدار بازار آزاد بوده‌اند. به عنوان مهمترین اقتصاددان لیبرال معتقد بود که جامعه اصالتی ندارد و از همین رو عدالت اجتماعی را سراب می‌دانست. آنها در نهایت جامعه را به مکانیسم‌های بازار ( عرضه-تقاضا) تقلیل می دادند. 🔹 هم در سالهای اخیر به پیروی از اقتصاددانان اقتصاد بازار به شدت طرفدار «مکانیسم بازار» و «دولت زدایی» شده است. در همین باره او بارها مخاطبان خود را به خواندن و توجه کردن به منویات بازارگرا فراخوانده است. 🔹 او سال۹۷ کمپینی با مشارکت دیگر بازار گراها راه اندازی کرد که در آن آزاد سازی قیمت حامل های انرژی را راه حل مشکلات اقتصادی می دانستند. بر اساس گزارش های موجود او همچنین در جلسات کارشناسی مرکز بررسی های استراتژیک درباره گران شدن بنزین از این تصمیم حمایت کرد و تبعات اجتماعی آن را ناچیز بر شمرد. 🔹اوکه در مرکز بررسی های استراتژیک مشغول به کار بود بارها دولتمردان را به گرفتن «تصمیمات سخت» از این جنس تشویق و ترغیب کرده است. در حوزه آب نیز فاضلی شکل دادن به "" را یکی از مهمترین راهبردهای خود برای مواجهه با بحران آب توصیه می کند. اخیرا نیز فاضلی در یک برنامه اینترنتی مجددا وفق نگاه اقتصاددانان نئولیبرال ایرانی "ارزان بودن انرژی" را از دلایل اصلی بحران در ایران بیان کرد. با این توصیف‌ها یک معتقد به کالایی سازی آب و حامل‌های انرژی و الهام پذیری از ها چگونه می تواند به اصالت جامعه معتقد باشد و جامعه شناس باقی بماند؟ 🔹البته اگر فرصتی پیش آمد نشان خواهم‌داد که فاضلی پوزیتویست از ابتدا هم درک درستی از جامعه شناسی و محیط زیست و پایدار نداشته و از همین رو امثال -کلانتری توانستند در پوشش رسانه ای و آکادمیک امثال فاضلی پروژه های هزاران میلیاردی در حوزه آب به جیب بزنند... ⚜️ @Taammolat74
⭕️ دیده‌بان اندیشه 49 منتشر شد ⭕️ 💠 با عنوان | وصله‌ی ناجور؛ چرا به ما نمی‌آید..؟ 🖇 نقدی بر جریان نئولیبرالیسم فرهنگی با تکیه بر اندیشه آوینی ✳️ در جهانی که ناسزایی نابخشودنی برای جوامع بشری به حساب می‌آید، شهید در آثار خود، مدل توسعه مدرن را وصله‌ی ناجوری معرفی می‌‎کند که با فرهنگ ایرانی_اسلامی همخوانی ندارد؛ ایشان مهمترین دلیل این ناهمخوانی را غلبه رویکردهای مادی و اقتصادی در این مدل دانسته و با تاکید بر لزوم گزینش از امکانات تمدن غرب، نظریات فرهنگ‌پایه خود را به منظور تحقق پیشرفت مطلوب ارائه می‌دهد. دراین شماره چهره‌های مطرح ایدئولوگ توسعه در ایران امثال ، ، و... مورد نقد و بررسی قرار گرفت. خودم در یادداشت کوتاهی روایت مقصود فراستخواه از ، و را مورد نقد قرار دادم.. ممنون میشم اگر نظرات و پیشنهادات خودتون رو برای تیم ما ارسال بفرمایید تا در شماره های بعدی استفاده کنیم. همچنین در دیده شدن و توزیع کار اگر صلاحدید بود کمک کنید ممنون میشیم🌹 ⚜ @Taammolat74