eitaa logo
تاملات
762 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
347 ویدیو
80 فایل
تاملاتی پیرامون آنچه در اکنون میگذرد... 🌐وبلاگ: http://noghte-sarkhat.blog.ir/ 👤ادمین: @rasoul1414
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰عدم محاسبه پذیری پیاده روی اربعین و ناکامی علوم انسانی ✍ محمدعلی روزبهانی 🔸از پیدایش جهان مدرن و طرح اندازی ریاضیاتی بر طبیعت/خلقت، جهان هرچه بیشتر و بیشتر کمی شد تا آنجا که کمیت و محاسبه پذیری به کیفیت مطلق اشیا و انسانها بدل گردید. این کمی شدن قدرت مدیریت، کنترل و محاسبه پذیری را به ارمغان آورد. از دل آن تکنوکراسی و بوروکراسی سر برآورد. کمی شدن اما پنهان و آشکار آدم و عالم را معنازدایی کرد. پیش از عصر جدید، آدمیان در شاعری و پاک آیینی بر هم برتری می جستند و هماورد میطلبیدند، اما اکنون برتری در استادیوم های فوتبال با شمارش عبور توپ از خط دروازه محاسبه پذیر میشود، میزان قدرت خرید و مصرف بیشتر در ازای کار کمتر و آسان تر ملاک سعادت و برتری می گردد... 🔵علوم طبیعی و علوم انسانی خدمتگزار این جهان محاسبه پذیرند، پرچمهایی که بر قله های فتح شده توسط عقل خود بنیاد/بی بنیاد سوژه مدرن به اهتزاز در می آیند. 🔵پیاده روی اربعین اما با همان سنجه های علوم انسانی گسستی در جهان مدرن پدید آورده است. درک آن برای تماشاگران متخصص در علوم انسانی به سان سیاه چاله ای فضایی است که عظمت و جاذبه بی کرانش را لمس میکنند اما هیچ فاکتور و متغیر محاسباتی و تحلیلی به دستشان نمی‌دهد. چونان پدیده ایست که از شدت حضور غایب است و برای تماشاگرانش عظمت فهم ناپذیریش حیرت زا و خشوع آفرین است. 🔵پیاده روی اربعین بازگرداندن کیفیت به جهان معنازدایی شده و جهان کمی شده متکاثر است که از شدت کثرت، پاره پاره شده و هر آن جزیی و جزیی تر و تنهاتر و بیگانه تر از کلیت خویش میشود. 🔵باز گرداندن کیفیت به جهان کمی شده برای عقل مدرن به سان هیولایی تصورناپذیر است اما شدت مشاهدات مشارکت کنندگان در این پیاده روی عظیم نسبت به حقیقت هستی و یقین متراکم ایشان به فلسفه تاریخی غوطه ور در معنا لمعات طلوع تمدنی دیگر و متمایز را به رصدخانه های جهان ساطع می‌کند. ۹۸ 🆔 @lotfi74
تاملات
📍 یادداشت | «شانه‌ای برای زلف‌های آشفته» طرح حافظ شیرازی برای ساماندهی اندیشه ▪️ اگر از شما بخواهند
🔸او در یک حرکت هنرمندانه، شانه‌ای را در دستان می‌گذارد و با آن زلف را مرتب می‌کند؛ گره‌های آشفتگی را باز می‌کند و رخ اندیشه را از ابهام بیرون می‌آورد. چه خوش گفته است حافظ، که در نهایت، تمام آنچه درباره نظم و ساماندهی باید گفت، همین تصویر است: قلمی که دنیای بی‌نظم افکار را به جهان زیبای بدل می‌کند. 🔹"رخ اندیشه" در این بیت نمادی است از حقیقتی که در پس حجاب ناپیدایی پنهان است. حافظ با ظرافت، قلم را وسیله‌ای می‌داند که این را می‌درد و حقیقت را آشکار می‌کند. این اشاره‌ی شاعرانه به نقشی است که نوشتار و زبان در بازنمایی دانش و انتقال آن داشته‌اند. اندیشه‌های پراکنده، بی‌سامانی را به همراه دارند، اما قلم، این ابزار جاودانه، پلی می‌سازد میان ذهن و متن، میان و . 🔸او قلم را شانه‌ای می‌داند که زلفِ سخن را از آشفتگی به لطافت و زیبایی درمی‌آورد. این نه تنها نشانگر و مهارت است، بلکه به بعد معرفتی قلم نیز اشاره دارد. زلفِ سخن، اگرچه می‌تواند زیبا باشد، اما اگر شانه‌ای نباشد، درهم و ناشفاف باقی می‌ماند. قلم، با نظم‌دادن به این آشفتگی، سخن را به ابزاری برای ساختن ، و بدل می‌کند. 🔹آلان که کیبوردها جای قلم را گرفته‌اند، شاید نقش آن برایمان کمرنگ شده باشد. دنیای امروز، با تمام شلوغی‌هایش، بیشتر از همیشه به قلم نیاز دارد؛ قلمی نیاز داریم که راهبر باشد؛ قلمی که نه فقط بنویسد، بلکه سامان دهد، نور بیفشاند و خلق کند. این جنس قلم، هنوز هم نیرویی است که فرهنگ و تمدن را پیش می‌برد. 💢 امروز، میان سیلاب واژه‌ها و تصویرها که بی‌وقفه از صفحه‌نمایش‌ها جاری می‌شوند، این پرسش جدی‌تر از همیشه است که آیا هنوز به شانه زدن زلفِ سخن می‌پردازیم؟ یا در هیاهوی بی‌نظمی دنیای دیجیتال، رسالت نظم بخشیدن به اندیشه و کلام را فراموش کرده‌ایم؟ ⚜️ @Taammolat74
اما برای سرنوشت متفاوتی رقم زده است؛ سرنوشتی که با بار سنگین گره خورده و می‌طلبید در برابر بی‌عدالتی‌ها بایستد و قیامی در دل خود به راه اندازد. این نهال نوپای ، هرچند در معرض آشوب منفعت‌خواهی و سیاست‌های ناسالم نااهلان است، اما ریشه‌اش با و درهم تنیده است، به‌گونه‌ای که می‌تواند درختی تنومند از آن برآید. چرا که این ، نباید بر مدار بازی‌های کهنه و سردرگم باقی بماند؛ سرنوشتی که باید به دست خود رقم بخورد، سرنوشتی که شایسته این و و است. ⚜‌ @Taammolat74