eitaa logo
تأملات اجتماعی
171 دنبال‌کننده
286 عکس
88 ویدیو
7 فایل
محمدرضا کرباسچی دانش آموخته ی حوزه ی علمیه ی قم کارشناس ارشد فلسفه ی علوم اجتماعی @mrkarbs
مشاهده در ایتا
دانلود
📌در جست و جوی نظریه ی اجتماعی شهید مطهری ره (بخش هجدهم) 🔹تغییرات اجتماعی (۳ و پایانی) 🔻یکی از نوآوری های شهید مطهری در باب تکامل و تغییر اجتماعی، تقسیم تغییرات به مثبت و منفی است. آنانی که به فرایند تکاملی تاریخ باور دارند، عموما تغییرات اجتماعی را نیز حرکت های تکاملی و رو به جلو تلقی می کنند، اما شهید مطهری بر اساس مبنای هستی شناختی و انسان شناختی، علیرغم پذیرش و باور به تغییر اجتماعی، هر تغییری را الزاما تکاملی تلقی نمی کند. نتیجه ی این تفکیک در لایه ی تجویزی اندیشه ی ایشان ظاهر خواهد شد که خواهیم رسید انشالله. توضیح مطلب آنکه بر اساس پذیرش اصل واقعیت و اصل فطرت انسانی، آدمی دارای بینش ها و گرایش هایی است که مجموعا شکل دهنده ی بخشی از افکار و رفتارهای اوست. فطرت انسانی در کنار میل به تغییر و ابداع، آدمی را در راه شناخت هستی و به کارگیری آن، به حرکت و تکاپو می اندازد، اینگونه است که فطرت انسانی ریشه حرکت تاریخ و تکامل نوع بشر است. با اینحال، همه ی تغییراتی که بشر به اقتضای فطرت ایجاد می کند مثبت و قابل پذیرش نیست. میل به تغییر و ابداع و کشف فطری است، اما همه ی آنچه در این مسیر رخ می دهد، الزاما در راستای فطرت انسانی و واقعیات طبیعی عالم نیست. از این رو برخی تغییرات اجتماعی تکاملی و مقبول و برخی دیگر قهقرایی و مردود است. استاد شهید این دیدگاه را در کتاب مهم «اسلام و نیازهای زمان» به تفصیل شرح داده است. 🔹تغییرات تکاملی و مقبول تغییراتی است که در راستای اقتضائات همان فطرت آدمی باشد. میل به کشف حقایق عالم، میل به توحید، شوق به خیر و فضیلت و... اموری فطری هستند که هر تغییر اجتماعی در راستای آن پذیرفته و ممدوح است. و بالطبع اموری چون تسلط بی حد و مرز بر طبیعت، استثمار طبیعت و سایر انسانها، دستبرد در طبیعت، توسعه طلبی، شهوت پرستی و.... اگر چه ممکن است پیشرفت تلقی شود، اما .ون بر خلاف فطرت انسان و فطرت جامعه است، قطعا تغییراتی قهقرایی بوده و باید در مقابل آن ایستاد. 🔻نکته ی پایانی این فرسته اینکه یکی از کاربردهای مهم این تفکیک در اندیشه ی استاد شهید، در مسئله ی اجتهاد ظاهر می شود که در یادداشت های سپس تر به آن خواهیم پرداخت. @taamollat
تأملات اجتماعی
📌در جست و جوی نظریه ی اجتماعی شهید مطهری ره (بخش هجدهم) 🔹تغییرات اجتماعی (۳ و پایانی) 🔻یکی از نوآو
📌بعد التحریر ۱ 🔹چنانکه روشن است، ما در تحلیل دیدگاه استاد به مقوله ی تغییر اجتماعی، مجددا به بحث فطرت برخوردیم. ظاهراً از بحث مستوفی درباره ی فطرت گریزی نداریم و برای جمع بندی نظریه اجتماعی و همچنین سایر نظریات استاد شهید، چند هفته ای باید روی آن متمرکز شویم.
تأملات اجتماعی
📌بعد التحریر ۱ 🔹چنانکه روشن است، ما در تحلیل دیدگاه استاد به مقوله ی تغییر اجتماعی، مجددا به بحث فط
📌بعد التحریر ۲ 🔹در اینجا چند حوزه ی پژوهشی جذاب و مهم وجود دارد: اول: نشان دادن رابطه ی دیدگاه استاد درباره ی تغییر اجتماعی با مبانی هستی شناختی و انسان شناختی ایشان دوم: تحلیل دیدگاه های رقیب مانند جریانات انتقادی و فرهنگستان، از طریق رجوع به مبانی فلسفی و سپس بررسی امتداد های آن سوم: تحقیق مستقل روی مقوله ی فطرت و امتداد های روان شناختی و اجتماعی آن پرداختن به این جاده های فرعی بحث، به اندازه ی خود بحث اصلی مهم و حیاتی است. مثلاً خود استاد شهید در کتاب «نقدی بر مارکسیسم» نکات مهمی درباره ی فلسفه ی شدن دارند که بر مباحث تغییر اجتماعی که ما درش هستیم، تاثیر مستقیمی دارد. اما پرداختن به آن ممکن است ما را از مسیر اصلی خارج کند. چه کنیم به نظرتان؟😅😅🤔 @taamollat
تأملات اجتماعی
📌بعد التحریر ۲ 🔹در اینجا چند حوزه ی پژوهشی جذاب و مهم وجود دارد: اول: نشان دادن رابطه ی دیدگاه اس
📌بعدالتحریر۳ 🔹زمینه های باقیمانده ی بحث تغییرات اجتماعی 🔻بحث از تغییرات اجتماعی در میان دانشمندان علوم اجتماعی دامنه ی گسترده ای دارد و از مبانی فلسفی تغییر تا نمونه های عینی تغییر همه را در بر می گیرد. در آثار استاد شهید، مبانی فلسفی و تاریخی «تغییر اجتماعی» وزن بیشتری دارد و برای یافتن دیدگاه استاد در سایر بخش ها باید کلمات ایشان را استنطاق نمود. در اینجا به برخی از زمینه های دست نخورده ی اندیشه ی ایشان در باب تغییر اجتماعی اشاره می شود، تا در تحقیقات و نوشته های بعدی، مورد تحقیق قرار گیرد: 👈تغییرات زیربنایی و روبنایی و همچنین تغییرات طولی و عرضی که ممکن است در جامعه رخ دهد و همچنین تغییرات قهقرایی (غیر تکاملی)، اراده ی انسانها و تغییرات اجتماعی (و بطور کلی علل وقوع تغییرات اجتماعی)، تحول اجتماعی و دگرگونی اجتماعی و... برخی از حوزه های دست نخورده در این مسئله هستند. اصلاحگری اجتماعی را نیز - با اندکی تسامح - می توان ذیل تغییرات طرح نمود. علاوه بر همه ی اینها نمونه های عینی تغییرات اجتماعی (چه در غرب و چه در جهان اسلام) و تحلیل استاد شهید از آن وقایع (مانند تحلیل استاد شهید از وقوع مدرنیته و انحطاط امت اسلامی) نیز همگی در ذیل همین مسئله قابل طرح و بررسی است. مجموع اینها فصل مهمی از نظریه اجتماعی استاد شهید را آشکار خواهد نمود. جوانمردانی می خواهد که آستین همت بالا بزنند و... @taamollat
8.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🦋 ۲ دوربین مخفی 🔹️یکی استهلکم سوئد 🔹️و دیگری مهمونی ۱۰ کیلومتری تهران ‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌
تأملات اجتماعی
📌در جست و جوی نظریه ی اجتماعی شهید مطهری ره (بخش هجدهم) 🔹تغییرات اجتماعی (۳ و پایانی) 🔻یکی از نوآو
📌 در جست و جوی نظریه ی اجتماعی شهید مطهری ره (بخش نوزدهم) 🔹فلسفه ی دین ۱ 🔻قبلاً گفته بودیم که برخی مباحث استاد شهید اگرچه مستقیما در نظریه ی اجتماعی ایشان جای نمی گیرد، اما به جهت ابتنا بر دیدگاه ایشان در باب اجتماع و تاریخ، قطعا یکی از پنجره های مناسب برای فهم نظریه اجتماعی ایشان خواهد بود. «فلسفه دین» قطعا یکی از این پنجره ها خواهد بود که به یاری خدا در چهار بخش به بررسی دیدگاه ایشان در این باب پرداخته و در پایان دست یافته ها را مرور و جمع بندی خواهیم کرد. چهار بخش مورد اشاره در باب فلسفه ی دین استاد شهید بدین قرار است: بخش اول: نگاه استاد شهید به خاستگاه دین استاد شهید دین را امری پیوسته با حیات فردی و اجتماعی انسان می داند، در نتیجه از نگاه ایشان ضرورت حضور دین در حیات انسان امری لابد کنه است و نیازی نیست که برای توجیه دین به دنبال دلیل باشیم. بخش دوم: نسخ و خاتمیت استاد شهید مسئله ی نسخ شرایع را اساسا بر بستر فهم تکاملی تاریخ توجیه پذیر می داند؛ از اینرو کلمات ایشان در باب علل نسخ شریعت راهگشای خوبی برای فهم نظریه ی اجتماعی ایشان خواهد بود. بخش سوم: ختم نبوت و تکامل اجتماعی (بمانند بخش قبل) بخش چهارم: دین و تحولات تاریخی و اجتماعی استاد. شهید ذیل این عنوان به بررسی نسبت دین و تحولات تاریخی و اجتماعی می پردازند. این بحث نیز رهیافت های خوبی برای درک نظریه ی اجتماعی ایشان به دست می دهد. 📝طی یادداشت های بعدی، به مرور یک یک این عناوین پرداخته و در پایان نشان خواهیم داد که نظریه ی اجتماعی علامه ی شهید مطهری، تا چه میزان علوم اجتماعی و انسانی را در عصر خود به پیش برده و زمینه را برای حل مسائل روز فراهم نموده است. رحمة الله عليه، رحمة واسعة @taamollat
تأملات اجتماعی
📌 در جست و جوی نظریه ی اجتماعی شهید مطهری ره (بخش نوزدهم) 🔹فلسفه ی دین ۱ 🔻قبلاً گفته بودیم که برخی
📌در جست و جوی نظریه اجتماعی شهید مطهری ره (بخش بیستم) 🔹فلسفه دین۲: 🔻بخش اول: خاستگاه دین: نکته ی اول: آیا برای حضور دین در عرصه ی اجتماع باید به دنبال دلیل بود؟ استدلال برای امری آورده می شود که روشن نبوده و یا نسبت موضوع و محمول در آن ذاتی نباشد، در نتیجه ارتباط یافتن و نسبت پیدا کردن ان دو تصور نیازمند دلیل و شاهد باشد. استاد شهید خود با اعتقاد به اینکه روح گرایی و معناگرایی بخش لاینفک حیات بشر است، برای توجیه مادی گرایی در دنیای جدید به کنکاش ادله ی آن پرداختند که منجر به تألیف کتاب علل گرایش به مادیگری گردید. در مقابل دانشمندان عصر مدرن با گمان اینکه خرافاتی به نام دین نباید در عصر علم باقی بماند، در پی علل بقای دین در دوران جدید برآمدند و فرضیه های متعددی برای آن عرضه کردند. استاد شهید کلمات مبسوطی به بطلان این نگاه به دین می پردازند و ریشه ی این کلمات ایشان نیز کما سبق، بحث مهم و بنیانی فطرت است. از همین رو کلمات استاد در باب خاستگاه دین را باید «تنبیه» بر این مطلب بشمار آورد. نکته ی دوم: تعریف دین در نگاه متفکران مسلمان با نگاه دانشمندان مادی تفاوت اساسی دارد. در حالیکه مادیون عالم اعتقادات دینی را باورهایی غیر واقعی و نتیجه ی ترس یا جهالت مردمان می دانند، متفکران مسلمان، دین را پنجره ای رو به واقعیت های دور از دسترس بشر تلقی می کنند که توسط خداوند خالق ناظم و مدبر به روی بشر گشوده شده است. علاوه بر این واقعیات غیر محسوس عالم، در کنار واقعیات محسوس، نظمی آهنگین و هدفدار و در حال حرکت به هستی بخشیده و اگر انسان - که موجودی دارای عقل و اراده است- خود را با این نظم عالم هماهنگ کند، به سعادت دنیا و آخرت نائل می شود. در نگاه متفکران مسلمان، دین، علاوه بر آنکه بخشی از واقعیات پنهان عالم را در برابر انسان آشکار می کند، انسان را به هماهنگی و تطابق با این نظم شکوهمند هستی فرا می خواند. چنانکه روشن است، تعریف دین در نگاه ما و آنان از اساس متفاوت است و طبیعتاً نتایج متفاوتی هم خواهد داشت. نکته ی سوم: با توجه به نکات پیش گفته، خاستگاه گرایش به دین، همان فطرت و درون انسان است و این کشش درونی انسان است که او را به سوی کشف واقعیات پنهان عالم و هماهنگی با انها می کشاند. استاد شهید در آثار متعددی به امتداد بحث فطرت پرداخته اند. یکی از آن امتداد ها همین مسئله ی خاستگاه دین است. به نگاه ایشان انسان دارای دو دسته فطریات بینشی و گرایشی است. بینش های فطری اموری است که انسان فارغ از موقعیت اجتماعی و تربیتی داراست. گرایش های فطری نیز کش درش هایی است که فارغ از تربیت و محیط در وجود انسان هست. در نگاه متفکران مسلمان، یکی از مهمترین گرایش های فطری در وجود انسان، گرایش به خدا و فضیلت های معنوی است و انسان تا به این امور واصل نشود آرام نمی گیرد. پس خاستگاه اصلی دین، همان فطرت آدمی است. @taamollat
این عکس از حال خوب دریاچه ارومیه و آشتی فلامینگوها با طبیعت ایران زیبا، حال دل همه ایران دوستایِ واقعی رو خوب می‌کنه 😍 تصاویر دیدنی بیشتر 📆 ۱۴۰۲ 🇮🇷 خـــــ♥️ــوش‌خبـر 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3193438243C5161aeab75
📌یکی از تاسف های همیشگی ام این است که چرا دوستان طلبه دست به قلم نمی شوند و مطلب ماندگاری نمی نویسند. بالاخره ما طلبه ایم و ابزار کار ما یا نوشتن است و یا گفتن. گفتن که باد هواست و دود می شود و می رود، اما اثر قلم است که اگر محکم و استوار باشد برای سالها و شاید قرن ها می ماند. نوشتن هیچ کار سختی نیست. همان تقریر نویسی های ساده ی بعد کلاس بهترین روش راه انداختن قلم است. اشکالات در بین راه اصلاح می شود. باید به خود جرات داد. اگر مکتوب نداشته باشیم نمی مانیم. به قول فرخی یزدی: در دفتر زمانه فتد نامش از قلم هر ملتی که مردم صاحب قلم نداشت هیچی؛ همینجوری! @taamollat
📌بسم رب الحسین 🔹«پیچیدگیهای اجتماعی: نمودهای حق، نمودهای باطل» محرم از راه رسید و اهل اطلاع می دانند که محرم برای ما طلبه ها از یک ماه پیش یا حتی بیشتر شروع شده. موضوع بحث امسال را -که انشالله در مسجد سلمان ارائه خواهم کرد- «نمودهای حق، نمودهای باطل» انتخاب کرده ام. این عنوان که عبارة اخری همان «پیچیدگی اجتماعی» است، همان دغدغه ی چندین و چند ساله ی خودم است که این بار در بستر قیام سید الشهدا ع آن را بررسی خواهم کرد. می دانیم که حق و باطل هیچ گاه بصورت آشکار و عیان و خالص ظاهر نمی شوند، این دو در ساخت دنیایی حیات انسان بهم آمیخته اند و معنای ابتلا هم همین است که انسان در کلاف سر در گم حیات مادی سررشته ی حق را گم نکند. چرا بحث از «نمود های حق و نمود های باطل» مهم است؟ اهمیت این مسئله از آن روست حق گاهی برای ما انسانها باطل تلقی شده و به راحتی رفض می شود و باطل نیز گاهی لباس حق می پوشد و جذاب. ما در زمانه ی خودمان تلقی های ساده ای در شناخت حق و باطل داریم که گاهی برایمان گمراه کننده است. یکی از دشواری های شناخت حق و باطل از یکدیگر، گره زدن آنها با کارکرد پدیده هاست. بنحوی که اگر پدیده ای کارکرد مثبت داشته باشد حق و الا باطل تلقی می شود. برخی از مردم صدر اسلام رفاه و آرامش و ثروت را دلیل حق بودن می دانستند و وقتی که با بحرانی مانند. جنگ احزاب روبرو شدند، به علت تلقی غلط از حق و باطل دچار اشتباه شدند و نمونه های ازین دست بسیار است. گاهی افرادی که سالها در جبهه حق بوده اند حرفهای باطل را تکرار می کنند و ما را به تردید می اندازند. نمونه های بسیاری از درآمیختگی حق و باطل و مشتبه شدن امور را می توان در عصر امیر ع یافت. در همه ی این موارد باید ملاک های در دست داشته باشیم که جاده حق از دیدرس مان محو نشود. چرا بحث از نمودهای حق و باطل، یکی از مصادیق پیچیدگی‌های اجتماعی است؟ ما برای آنکه در شناخت حق و باطل دچار خطا نشویم باید بدانیم که حق الزاما بصورت مثبت ظاهر نمی شود، باطل هم الزاما در چهره ی منفی ظاهر نمی شود و ملاک حق و باطل اساسا چیز دیگری است. آن را باید شناخت تا اسیر باطل نشد. @taamollat
📌ضمن عرض تسلیت ایام عزای حسینی، باطلاع می رساند بعلت عزیمت بیشتر دوستان به سفرهای تبلیغی، جلسات و حلقه های علمی «مدرسه ی حکمت سلمان» بعد از ایام عزاداری برگزار خواهد شد. التماس دعا♣️
📌تغییرات اجتماعی، تحلیل یک مورد عینی، و چند پرسش بنیادین(۱) 🔹در آخرین ساعات منتهی به شب اول محرم، موضوع بحث دهه ی اول را از آنچه وعده داده بودم، به بحث تغییرات اجتماعی تغییر دادم. سوال اصلی این بحث آنست که جامعه ی عصر پیامبر تحت تاثیر چه عواملی به اسلام گروید و تحت چه شرایطی، در همان بستر اسلام، به حرکتی قهقرایی دچار شد تا نهایتا فاجعه ای چون کربلا از دل آن بیرون امد؟ آیا علل تاریخی در این رفت و برگشت نقش داشته؟ یا اینکه تغییر ارزشها؟ آیا تغییر ارزشها در هر جامعه ای پس از دوره ای فشار فرهنگی و ارزشی امری قهری و عادی است؟ یا اینکه می توان ارزشها را برای مدت طولانی سرپا نگه داشت؟ این رفت و برگشت در صدر اسلام تحت چه منطق و قاعده ای پیش امد؟ آیا کنترل تغییرات اجتماعی اساسا امکانپذیر است؟ در فضای مخاطبه با عموم مردم، تنها به سیر تاریخی رفت و برگشت جامعه ی صدر اسلام اشاره می کنم و تحلیل های عمیق تر را در اینجا قلمی می کنم انشالله در همین جا گفتنی است که یکی از بهترین و عمیق ترین تحلیل های حادثه ی کربلا، مربوط به کتاب قیام حسین ع ، به قلم استاد سیدجعفر شهیدی رض است که حادثه ی کربلا را بر بستر روانشناسی اجتماعی بررسی کرده و تغییرات نگرشی و ارزشی اقوام عرب را که در شکل گیری حادثه کربلا نقش داشته، از دهه ها قبل از اسلام بحث کرده و جلو آمده. انصافا کتابی خواندنی و پربار است و رهیافت های خوبی برای فهم تغییرات اجتماعی و... عرضه می کند. بخش پایانی این بحث تحلیل وضعیت ایران پس از انقلاب، بر اساس یافته های تحقیق جامعه ی صدر اسلام است که امیدوارم درباره ی آن هم بتوانم چیزی عرضه کنم. @taamollat