eitaa logo
🌴 عطر ماندگار🌴
199 دنبال‌کننده
445 عکس
102 ویدیو
12 فایل
امام خامنه‌ای: مسأله فرهنگ و تعلیم وتربیت، مسأله اول در نظام ماست. در بلندمدت هیچ چیزبه اندازه تعلیم وتربیت اهمیت ندارد. به فضل الهی این کانال درراستای تقویت تفکرتربیتی مخاطبان تلاش می‌کند‌‌. ارتباط با استاد امیدی: @Tabyin16
مشاهده در ایتا
دانلود
تجلی انسانیت جلسه ۹ ▪️ ۲ بسم الله الرحمن الرحیم 🔸 درس دوم از از درس‌های عاشورا است. شجاعت فضیلتی است که انسان در برخورد با سختی‌ها و خطرات دلش نلرزد و استواری خودش را حفظ بکند. حفظ این فضیلت آن‌وقت که اولا؛ زمینه‌های هراس زیاد است و ثانیا؛ انبوه زیادی از مردم ترسیده‌ باشند ارزشمندتر است. نترسیدن از مرگ، یکی از مصداق‌های مهم و آشکار شجاعت است. اصحاب عاشورا در مراتب بالای این فضیلت قرار دارند. با شجاعت به کربلا آمدند. با شجاعت جنگیدند و با شجاعت شهید شدند. نه تنها این فضیلت بلکه همه فضائل عاشورا نیست بلکه است‌. همانطور که می‌دانید در جنگ قرار بر رزم فردی بود. در مقابل شجاعت اصحاب عاشورا دشمن توان این رزم را نداشت. آن‌وقت که ترس بر دشمن غالب می‌شد به یک نفر، گروهی حمله می‌کردند. از دور تیر و سنگ می‌انداختند. با این وجود نیز اصحاب عاشورا ذره‌ای نمی‌ترسیدند و یقینا با شجاعت بیشتری نسبت به رزم فردی می‌جنگیدند.‌ رجز می‌خواندند. دارای چهره بشاش بودند. هر چند همه اصحاب عاشورا می‌دانستند ساعاتی دیگر امام‌شان تنها خواهد ماند. اما با این وجود، شجاعت را به نحو احسن نشان دادند. یعنی آن جایی که شجاعت ارزشمندتر می‌شود همین جاست. غم تنهایی امام خیلی بر وجودشون سنگینی می‌کرد اما با این وجود برای نشان دادن شجاعت خود در آخرین لحظات زندگی خود جانانه می‌جنگیدند. شجاعانه می‌جنگیدند. از این رو شجاعت در عمل و گفتار شهدای کربلا موج می‌زد. 🔸 درس سوم است. آن فضیلتی که انسان را در برابر فشارهای درونی و بیرونی اولا؛ و غلبه بر مشکلات در راه نیل به هدف ثانیا؛ پایدار می‌کند، استقامت است. در عاشورا این فضیلت در وجه احسن به نمایش گذاشته می‌شود. آن‌چه حماسه عاشورا را به اوج ماندگاری و تاثیرگذاری می‌رساند همین روحیه استقامت است. حضرت سیدالشهداء و یاران باوفایش این‌قدر در اوج استقامت بودند که موجب ماندگاری عاشورا شد‌. امام در یکی از منزلگاه‌های میان ‌راه به نیروهای خود‌ چنین می‌فرماید: ای مردم هر کدام از شما که تحمل تیزی شمشیر و زخم و ضربت نیزه‌ها را دارد همراه ما بماند و الّا بازگردد. در توصیه‌ای دیگر حضرت خطاب به خانواده خود چنین فرمودند: بنگرید هرگاه که من کشته شدم بخاطر من گریبان خود را چاک ندهید و صورت خراش نکنید. بزرگترین مصداق استقامت امام حسین، استقامت در برابر تردیدافکنی‌های نخبگان جامعه است. آن‌هایی که مدام حضرت را از قیام منع می‌کردند. دلیل شرعی برای این منع می‌تراشیدند. اما امام به آن‌ها اعتنایی نمی‌کرد. از این‌رو در واقعه عاشورا امام آموزگار استقامت است. و صلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین @tabyin1318
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تجلی انسانیت جلسه‌ ۱۰ ◾️ ۳ بسم الله الرحمن الرحیم درسی که این جلسه از درس‌های عاشورا خدمت شما تقدیم می‌شود؛ 🔸 درس چهارم: است. عزت یعنی که تابع ارزش‌های صادق در درون انسان است، خلاف غرور که تابع ارزش‌های کاذب هست. به عزت، نیز گفته می‌شود. عزت به عنوان یک ویژگی شخصیتی مهم، صاحبش را از انفعال در برابر مشکلات و تهدیدات و نیز از نزدیک شدن به زشتی‌ها و خطاها دور می‌کند. طبق آیه ۸ سوره منافقون عزت از آنِ خدا، پیامبر و صاحبان ایمان است. بر همین اساس روایات متعددی را مذمت می‌کند. مخصوصا این حدیث امام صادق علیه‌السلام خیلی جای تأمل دارد. حضرت می‌فرمایند: « خداوند همه کارهای مومن را به خودش واگذاشته است ولی اینکه ذلیل باشد به او واگذار نکرده است ». عزتِ مومن باید در دو چیز باید آشکار بشود، تجلی پیدا بکند. ۱) به اموال دوستان خود چشم طمع نداشته باشد. در این‌جا عزت با پیوند می‌یابد. ۲) از امکانات و تجهیزات زیاد دشمن نهراسد. این‌جا عزت با ارتباط پیدا می‌کند. دستگاه طاغوتی بنی‌امیه با تحمیل نفسِ بیعت اولا؛ و نیز تحمیل شخصِ طاغوت برای بیعت ثانیاً، می‌خواستند امام حسین را به انفعال و سکوت وادار کنند. بیعت همان مقبولیت مردمی است که هیچ اجباری در آن نیست. شما در سابقه مدیریت اولیاءالله دقت بکنید حتی موردی در تحمیلِ نفس بیعت نمی‌بینید چه رسد به تحمیل خودِ شخص. شخصِ امام مثل خورشید است بر همه می‌تابد. حال، کسی بخواهد و نخواهد دیگر با خودِ اوست. این خواستن و نخواستن همان نفسِ بیعت و عدم بیعت است. وقتی استاندار مدینه به دستور یزید طاغوت بیعت را با امام حسین مطرح کرد. حضرت آن را ذلت نام نهاد. و حداقل موضع‌گیری در مقابل آن را، معرفی کرد. به سیره حضرت سیدالشهداء نگاه بکنید حضرت یک قیام همه بُعدی به لحاظ فکری، سیاسی، اقتصادی، حقوقی، اجتماعی و فرهنگی علیه دو چیز را می‌بینید: ۱- طاغوت که اصل نیز همین است، چون با انسانیت در تضاد جدی است. ۲- طاغوت که یزید بن معاویه بود که ثمره قیام علیه این دو چیز، یا مرگ عزت‌مندانه است یا حکومت عادلانه. این روحیه عزت در خانواده و یاران امام در مراتب بالا موج می‌زد. مثال: رد کردن امان‌نامه از طرف حضرت عباس یک مصداق عینی و جدی است.‌ شما به تمامی رجزهای اصحاب عاشورا دقت بکنید مملو از نگاه و کلام عزت‌مندانه است. یکی از عواملی که رعب و وحشت عمیق بر لشکر ۳۰هزار نفری جبهه کفر انداخته بود، همین روحیه عزت اصحاب عاشوراست. و صلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین @tabyin1318
15.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 نمایش دمی در بازار هیزم فروشان تولید: گروه نمایش شهید آوینی خرمدره @tabyin1318
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تجلی انسانیت جلسه یازدهم ◾️ ۴ بسم الله الرحمن الرحیم در آموزه‌های دین اسلام دین بسیار برجسته است. علت این برجستگی را در دو موضوع می‌توان جستجو کرد. 🔹 موضوع اول: ستیز اساسی بین جبهه حق و باطل است. این یک نگرش است که پذیرش آن زمینه‌های عزت را هموار می‌کند. بی‌تفاوتی یا عدم پذیرش آن زمینه‌های ذلت را پدید می‌آورد. هر چند دشمن در یک برنامه گسترده، قصد داشته و دارد این ستیز را عادی جلوه بدهد. البته تا حدی هم موفق شده است. دقت کرده باشید وقتی واژه مبارزه به میان می‌آید حداقل نصف مسلمانان با کراهت واکنش نشان می‌دهند. منظور ما غیرت مسلمانی نیست. منظور، یک نگرش است. چون در نگرش دینی این ستیز، مسئله اعتقادی است. کیفیت حیات معنوی و مادی انسان از همین اعتقاد نشئت می‌گیرد. این است که ما از مخاطبان می‌خواهیم همه جا این حرف را بزنند که پذیرش این نگرش یک مسئله اعتقادی است. نکته مهمی که در این ستیز نهفته و متاسفانه در هاله‌ای از فراموشی هم فرو رفته است ⬅️ بصیرت به روش جبهه باطل هست. جبهه باطل از اساس با انسانیت سرِ ستیز دارد. اما در ظاهر به روش‌های رنگارنگ، خود را انسان‌دوست معرفی می‌کند. در سایه همین تبلیغات دروغین به شدت به کسب قدرت سیاسی حریص است. از این‌رو ناجوانمردانه به روش شیطانی، مدام تمایلات پست انسان‌ها را تحریک می‌کنند تا به وسیله آن به اهداف خبیثانه خود برسند. 🔹 دومین مسئله، مسئله حکومت و رهبری است. روی این مسئله بین جبهه باطل و جبهه حق یک تضاد اساسی هست. نظام سیاسی اسلام برای مدیریت جامعه، را معرفی کرده است. مبنای تصدی حکومت شایستگی‌های علمی و تقوایی است و متصدیان آن در چهارچوب دین خدا به مدیریت جامعه می‌پردازند. اما در جبهه باطل نظام سیاسی به آن معنای واقعی وجود ندارد. شرط تصدی حکومت به قدرت زور و زر و تزویر است. به همین جهت کسی که حاکم می‌شود از شایستگی‌های انسانی هیچ بهره‌ای نمی‌برد. افرادی که اسیر این حاکمِ باطل می‌شوند یقینا در نگرش به ستیز بین حق و باطل ذره‌ای شناخت ندارند. این اثرِ نگرش هست. حالا با این دو موضوع به قیام عاشورا نگاه بکنیم. عاشورا حرکتی انقلابی هم بر ضد نگرش‌های انحرافی است و هم علیه حکام مستبد و خبیث است. مردم آن زمان در آن دو موضوعی که گفتیم هم شدیدا و هم عمیقا در اسارت محض جبهه باطل بودند‌. بخاطر نجات همین مردم بود. در قیام عاشورا زیاد است. دوری از بی‌تفاوتی، دوری از ذلت، به همین علت قیام عاشورا در طول تاریخ الهام‌بخش حرکت‌های آزادی بخش است. عاشورا علاوه بر اینکه یک نظام سیاسیِ زنده و کاربردی را معرفی می‌کند. به همه سوالات هم در جنبه و هم در جنبه پاسخ دقیق، صریح و روشن ارائه می‌دهد. از جمله؛ شرایط حاکم شایسته، وظایف حکومت در قبال مردم، وظایف مردم در قبال حکومت، نحوه موضع‌گیری در مقابل نظام طاغوت، دامنه امر به معروف و نهی از منکر، معیارهای ساختار سیاسی جامعه و از این قبیل... و صلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین @tabyin1318
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تجلی انسانیت جلسه ۱۲ ◾️ ۵ بسم الله الرحمن الرحیم درس ششم از درس‌های عاشورا در موردِ 🔸 است. حاکمیت اهل بیت پیامبر بر مردم به علت احراز صلاحیت‌های بی نظیرشان به ویژه قرابت عمیق و معنوی با سرچشمه دین یک حق غیرقابل انکار می‌باشد. هر چند عده‌ای جاه‌طلب، زورمدار، مزور با غوغاسالاری در سقیفه مسیر حاکمیت الهی را در جنبه مقبولیت مردمی به نفع خود تغییر دادند اما خودِ اهل بیت نسبت به این انحراف راضی نبودند و در مقاطع مختلف از حق خود دفاع می‌کردند. تا این حد که غاصبان حق خود را به مردم معرفی می‌نمودند. البته همه مخاطبان بزرگوار می‌دانند این حق چون از سوی خدا به اهل بیت عطا شده بود در کنار آن تکلیف دفاع از حق خود را نیز داشتند. جلوه بارز و بی‌نظیری از این حق‌خواهی می‌باشد. در سه محور من یک نمونه عرض می‌کنم: 🔹 محور اول: است. حضرت سیدالشهداء در پاسخ به درخواست‌های شیعیان عراق مبنی بر حرکت به سوی آن‌جا در نامه‌ای که حضرت مسلم را به عنوان نماینده خود معرفی نمودند، در مورد شرایط رهبری چنین جمله‌ای نوشتند. « به جانم سوگند امام جز آن که به کتاب خدا حکومت و داوری کند و قیام به قسط و عدل نماید و به دین حق گردن بنهد و خود را وقف راه خدا کرده باشد، نیست ». امام حسین در این دو سه جمله نیل به را در پرتو شناخت و اعتقاد به ولایت می‌داند. بر همین اساس عرض می‌شود که شناخت امام و زمینه‌سازی برای تحقق مقبولیت مردمی ⬅️ شرط است یعنی کسی این کار را نکند، دغدغه این کار را نداشته باشد در صحت خداپرستی خودش باید شک کند!. 🔹 محور دوم: منصب امامت است‌. وقتی الگوی کلی امامت بیان شد، انطباق آن با شخص شایسته مسئله مهمی می‌شود. به عنوان مثال امام حسین در مسیر راه کوفه پس از برخورد با سپاه حُر بعد از اقامه نماز جماعت خطبه‌ای ایراد فرمودند که این انطباق را در آن‌جا مطرح می‌کنند. « ای مردم اگر تقوای خدا پیشه کنید و حق را برای صاحبانشان بشناسید، خدا از شما بیشتر راضی خواهد بود. ما دودمان پیامبریم و به عهده‌داری این امر و ولایت بر شما از دیگرانی که به ناحق مدعی آنند و در میان شما به ستم و تجاوز حکومت می‌کنند، سزاوا‌رتریم ». ببینید امام در این جمله ضمن این انطباق، می‌فرمایند که این تقوای الهی است. چی تقوای الهی است؟ ⬅️ دعوت مردم به فرد شایسته منصب امامت. این تقواست. ان‌شاءالله محور بعدی در جلسه بعد و صل الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین @tabyin1318