eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
427 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹(یکی از ارکان جهان‌بینی اسلامی) تکریم انسان است؛ انسان‌محوری. «أنّ الله سخّر لکم ما فی السّماوات و ما فی الأرض»؛ همه‌ی این‌ها بالقوّه مسخّر انسان هستند. 🔹 این مطلب نشان‌دهنده‌ی آن است که این موجودی که خدا، آسمان و زمین و ستاره و شمس و قمر را مسخّر او کرده است، از نظر آفرینش الهی باید بسیار عزیز باشد؛ «و لقد کرّمنا بنی آدم» که این تکریم، هم تکریم تکوینی وهم تکریم تشریعی را شامل می‌شود. 🔹از نظر اسلام، جریان عالم به سمت حاکمیت حق و به سمت صلاح است. نهایت این عالم، نهایت غلبه صلاح است. همه‌ی انبیاء و اولیاء آمده‌اند تا انسان را به آن بزرگراه اصلی‌ای سوق دهند که وقتی وارد آن شد، بدون هیچ‌گونه مانعی تمام استعدادهایش بُروز کند. 🔹دین اسلام، انسان را برترین آفریده و جانشین خدا و محور جهان می‌داند؛ به عنوان یکّه‌سواری که می‌تواند در محدوده‌ی عظیم جهان، خرد خود را به کار بیاندازد و به مرتبه‌ی قرب نائل آید. در این میان، اشیای عالم به عنوان ابزارهایی در دست انسان است تا به این تکامل دست یابد. 🔹انسان دارای دو ساحت مادی و غیرمادی است؛ جسم و روح که بینشان تأثیر و تأثر برقرار می‌باشد. روح انسان که از آن به عناوینی همچون دل، جان و قلب تعبیر می‌شود، رفیع‌ترین مرتبه‌ی وجودی انسان بوده و حقیقت و هویت واقعی او را تشکیل می‌دهد. @tabyinchannel @daneshgahevelyat
🔹فطرت انسان، گرایش به خدای متعال و توحید دارد و روح پرستش و خضوع در برابر حضرت باری‌تعالی، محبوب حقیقی و فطری هر انسانی است. خاک دل آن روز که می‌ریختند شبنمی از عشق در او ریختند 🔹این عشق، عشق مادی نیست، عشق هوس‌آلود نیست؛ این، عشق به خدا و ذات احدیت است، عشق به اصل وجود است که در همه‌ی انسان‌ها نهادینه شد. 🔹فزون‌طلبی انسان، از دیگر چیزهایی است که می‌توان آن را جزو گرایش‌های فطری او به حساب آورد. 🔹البته این خصوصیت، لزوماً خصوصیت بدی نیست؛ فزون‌طلبی مثل بقیه‌ی خصوصیات و غرائز انسانی، اگر در جای خود قرار بگیرد، در جهت خود حرکت کند، عامل پرواز انسان خواهد شد، مثلاً در زمینه‌ی معنویات. 🔹حریّت و آزادگی جزو فطرت انسانی و امری فطری است که در انسان نهاده شده است؛ «و قد خلقک الله حراً»، البته این حریّت و آزادگی، بدین معنا نیست که انسان از هر چیز، حتی از محدوده‌ای که خداوند برای انسان ترسیم کرده است، رها باشد، بلکه بدین معنا است که انسان از اسارت و بندگی غرایز نفسانی خود و از بندگی دیگر مخلوقات رها باشد. @tabyinchannel @daneshgahevelyat
🔹انسان دارای دو جنبه‌ی انسانی و حیوانی است که این جنبه حیوانی همچون خوردن و آشامیدن، جزو انسان است. انسان علاوه بر قوای جسمانی و ظاهری– سامعه و شامّه و ذائقه و لامسه و باصره - دارای قوای روحی، غضبیه و شهویه و قوای عقلانی می‌باشد. هرچه از قوای انسانی در اختیار انسان است، همه و همه وسایلی جهت وصول به صراط مستقیم هستند تا انسان راحت‌تر بتواند صراط مستقیم را طی کند. 🔹نفس اماره، سرکش، فراموش‌کار و زیاده‌خواه بوده، انسان را به پستی‌ها و زشتی‌ها دعوت می‌کند و از عروج و تکامل بازمی‌دارد به همین خاطر باید به عقال عقل و جنبه‌ی انسانیت انسان درآید، چه اینکه در غیر این‌صورت، به مثابه‌ی حیوان وحشی‌ای خواهد شد که سرگردان بوده و مشکلاتی را برای فرد و جامعه‌ی انسانی به وجود خواهد آورد. 🔹فلسفه‌ی آفرینش انسان این است که استعدادهای برجسته‌ی مثبتِ مفید و ممتاز– از لحاظ ارزش‌های الهی- با اختیار و با مجاهدت خود انسان، بر خصلت‌های حیوانی‌اش غلبه پیدا کند که در این صورت، همان استعدادهای حیوانی هم جهت‌گیری درستی پیدا خواهد کرد. 🔹انسان برترین آفریده‌ی خداوند و جانشین خدا معرفی شده است؛ « وَ إِذ قالَ رَبُّکَ لِلمَلائِکَهِ إِنّی جاعِلٌ فِی الأِرضِ خَلیفَه». جانشین، عنوانی است که خدا به انسان داده است و از آنجا که اعتبار و ارزش انسان به عبودیت و بندگی خدا باشد، از این‌رو از او خواسته شده است که خود را به بهای ناچیز دنیا نفروشد. @tabyinchannel @daneshgahevelyat
🔹در آیه‌ی شریفه‌ی «لقد خلقنا الانسان فی احسن تقویم»، «احسن تقویم» معنایش این نیست که ما جسم انسان را طوری آفریده‌ایم که مثلاً سرش با دستش، با چشمش، با تنش تناسب دارد؛ در بهترین اندازه‌گیری انسان را آفریده‌ایم، یعنی آن اندازه‌گیری‌ای است که رشد او دیگر نهایت و اندازه‌ای ندارد؛ تا آنجا می‌رود که در عالم وجود، سقفی بالاتر از آن نیست. 🔹انسان نیازهای مختلفی دارد؛ نیازهای معنوی، مادی؛ نیازهای اجتماعی و فردی، نیازهای فطری و غیرفطری. که نیازهای فطری و معنوی انسان، ضرورت و اولویت بالاتری دارند البته نباید از این امر غفلت کرد که لازمه‌ی برآورده کردن این سنخ نیازها، برآورده کردن نیازهایی از سنخ دیگر است، مثلاً برآورده شدن نیازهای معنوی انسان، در گرو این است که برخی نیازهای مادی انسان تا حدودی برآورده شود. 🔹معنویت در وجود انسان، مایه‌ی هدفدار شدن اوست، به زندگی‌اش معنا و جهت می‌دهد، همچنان که آرمان‌های معنوی و اخلاقی، زندگی جامعه را جهت‌دار می‌کند و برای انسان هویت می‌سازد. در عوض اگر ذخیره معنوی در وجود انسان، از حدّ لازم پایین‌تر بیاید، انسان دچار لغزش‌ها و گمراهی‌های بزرگی خواهد شد. 🔹بدون ارتباط با خدا، انسان در درون خود تهی است؛ بی‌مغز و بی‌معنا و بی‌محتوا است و توجّه به خداوند و ارتباط با او، روحی در کالبد انسان واقعی و حقیقی است،حتی مادّیاتِ انسان هم از معنویات تغذیه می‌شود و از این‌رو امکان ندارد بتوانیم نقش معنویات را از زندگی بشر حذف کنیم. @tabyinchannel @daneshgahevelyat
🔹انسان نیازمند این است که در سایه‌ی معنویات، انسانی متخلق به خلقیات اسلامی می‌شود که در روایات، از آن به جنود عقل تعبیر شده است، تهیدستی از این خلقیات، انسانیت را به پریشانی می‌کشاند. 🔹چنین تخلقی در سایه‌ی معنویت، انجام فرائض، یاد خدا، اجتناب از محرمات، انس با قرآن، مطالعه‌ی سرگذشت بزرگان و تمرین و ممارست محقق می‌شود. 🔹عدالت، نیاز فطری انسان و خواسته‌ی اساسی و دیرین بشریت است؛ عدالت، توزیع عادلانه و عاقلانه امکانات موجود است. عدالت در همه‌ جا لزوماً به معنای «برابری» نیست؛ اینکه هر چیزی در جای خود قرار گیرد و حق هر چیزی و هرکسی داده شود و میان انسان‌ها تبعیض و ظلمی وجود نداشته باشد. 🔹انسان در جمیع شئون حیاتی خود باید آزاد باشد و مانعی برای پیشرفت و پرورش هیچ یک از استعدادهای او وجود نداشته باشد. به برکت آزادی است که اندیشه‌ها رشد پیدا می‌کند و استعدادها شکوفا می‌شود. استبداد، ضدّ استعداد است. هرجا استبداد باشد؛ شکوفایی استعداد نیست. 🔹خداوند یکی از خصوصیات پیامبر صلوات‌الله‌علیه را این قرار می‌دهد که غل و زنجیرها را از گردن انسان‌ها برمی‌دارد که شامل بسیاری از عقاید باطل و خرافی و بسیاری از قیود اجتماعی غلطی که دست‌های استبداد یا تحریف یا تحمیق بر مردم تحمیل کرده بود، می‌شود. 🔹سعادت انسان در این است که از تلاطم و اضطراب روحی در امان و آرامش روحی باشد. آسایش انسان، ناشی از آن روحیه و اخلاقی است که باید از دین استمداد بشود و سرچشمه بگیرد. @tabyinchannel @daneshgahevelyat
🔹انسان‌محوری‌اسلامی با تلقی غربی آن -اومانیسم غربی- به کلی متفاوت است. ریشه تفاوت انسان‌محوری‌ اسلام با انسان‌محوری‌غرب، انسان‌شناسی آن‌ها است. 🔹 انسان در نگاه اسلامی، موجودی دو بعدی است؛ طبیعی و الهی، اما در نگاه غربی، انسان یک موجود مادی محض است و هدف او لذت‌جویی و بهره‌مندی از لذائذ زندگی دنیا است. 🔹محور پیشرفت و توسعه در غرب، انسان سودمحور است و ثروت و قدرت و علم هدف‌اند و اگر انسان‌ها و ملت‌ها تحقیر بشوند و میلیون‌ها انسان در جنگ‌ها کشته شوند؛ برای اینکه کشوری به قدرت یا به ثروت برسد؛ ایرادی ندارد! اما در جهان‌بینی اسلام، ثروت و قدرت و علم، وسیله‌ای برای تعالی انسان هستند. 🔹در تفکر انسان‌گرایی غربی، محور عالم وجود و محور اختیار در این عالم کون، انسان است، یعنی در واقع خدای عالم وجود، انسان است، و بحث انسان‌سالاری مطرح است، به خلاف تفکر انسان‌شناسی اسلامی که بحث خداسالاری است و با نگاه خداسالاری، انسان را محور جهان می‌داند و تکریم و رشد او را از گرایش‌های اصولی خود به حساب می‌آورد. 🔹وقتی اعتقاد به خدا نبود، اخلاقیات و عدالت بی‌معنی می‌شود و جز لذت و سود شخصی، هیچ چیز دیگری معنا پیدا نمی‌کند. از این رو می‌توان انسان‌ها را دستخوش بدترین قساوت‌ها و ظلم‌ها قرار داد و هدف را فقط برآورده ساختن جنبه‌های مادی انسان، آن هم نه همه انسان‌ها، بلکه اقلیت انسان‌ها در نظر گرفت و قوانینی مخالف با فطرت - همچون هم‌جنس‌بازی- را بر جامعه حاکم کرد. @tabyinchannel @daneshgahevelyat
🔹بنابر انسان‌شناسی اسلامی، هدف، اولاً برآورده کردن جنبه‌های غیرمادی و ثانیاً برآورده کردن و جهت‌دهی جنبه‌های مادی انسان است و از این رو توجه به همه جنبه‌های انسان را لازم می‌داند. 🔹مبانی معرفتی در نوع پیشرفت مطلوب یا نامطلوب تاثیر دارد. هر جامعه و هر ملتی مبانی معرفتی، مبانی فلسفی و مبانی اخلاقی‌ای دارد که آن مبانی تعیین کننده است و به ما می‌گوید چه نوع پیشرفتی مطلوب است و چه نوع پیشرفتی نامطلوب است. 🔹اساس نگاه اسلامی به پیشرفت، بر این پایه است که اسلام، انسان را یک موجود دو ساحتی می‌داند؛ دارای دنیا و آخرت. 🔹 این مطلب، فارق و شاخص پیشرفت اسلامی و پیشرفت غربی است، کسی که انسان را دارای ابعاد مادی و غیرمادی می‌بیند، صرف پیشرفت در جنبه مادی، بدون پیشرفت در جنبه معنوی را نه تنها پیشرفت نمی‌بیند بلکه پسرفت می‌داند. 🔹پیشرفت غربی در پی آبادانی دنیای انسان - آن هم قشر محدودی از انسان‌ها- است، اما پیشرفت اسلامی می‌خواهد هم دنیای انسان را آباد کند و هم آخرت انسان را؛ هدف پیشرفت اسلامی، انتفاع انسانیت است، نه انتفاع طبقه‌ای از انسان. 🔹پیشرفت وقتی مادی شد معنایش این است که اخلاق و معنویت را می‌توان در راه چنین پیشرفتی قربانی کرد اما از نظر اسلام این پیشرفت نیست. البته پیشرفت مادی مطلوب است اما به عنوان وسیله. هدف رشد و تعالی انسان است. @tabyinchannel @daneshgahevelyat
🔹ریشه آزادی در اسلام، جهان‌بینی توحیدی است. اصل توحید آزاد بودن انسان را تضمین می‌کند یعنی هر کسی که معتقد به وحدانیت خدا است و توحید را قبول دارد باید انسان را آزاد بگذارد. 🔹روح توحید عبارت است از اینکه عبودیت غیرخدا باید نفی بشود و فقط از خدای متعال اطاعت شود. 🔹ریشه آزادی انسان در اسلام، توحید و معرفت خدا و شناخت خداوند است (یعنی) آزادی انسان از عبودیت هر آنچه غیرخدا است در حالی که ریشه آزادی غربی عبارت از تمنیات و تمایلات و خواست‌های پست انسانی یا همه جور خواست انسانی است. 🔹مرزهای آزادی در لیبرالیسم غربی با آن فلسفه و آن ریشه فلسفی و آن نگرش مرزهای مادی است مرزهای اخلاقی نیست. اما آزادی در منطق اسلام علاوه بر حدود مادی، مرزهایی از ارزش‌های معنوی و اخلاقی هم دارد. 🔹بنابر انسان‌شناسی اسلامی، انسان همان طور که موظف است با حرکات و اعمال و رفتار و گفتار خود حقوق دیگران و آزادی آن‌ها را محدود نکند و به خطر نیاندازد؛ موظف است آزادی خود و حدود و حقوق خود را هم به خطر نیاندازد. @tabyinchannel @daneshgahevelyat
🔹بنابر انسان‌شناسی اسلامی، انسان همان طور که موظف است با حرکات و اعمال و رفتار و گفتار خود حقوق دیگران و آزادی آن‌ها را محدود نکند و به خطر نیاندازد؛ موظف است آزادی خود و حدود و حقوق خود را هم به خطر نیاندازد. 🔹بنابر اومانیسم غربی، موانع آزادی صرفاً عوامل خارجی است که بیرون از انسان وجود دارد و آزادی او را محدود می‌کند. مثل سلطه ابرقدرت‌ها و استعمارگران. اما بنا بر انسان‌شناسی اسلامی علاوه بر موانع بیرونی، دسته دیگری از موانع همچون اخلاقیات فاسد، هوی و هوس‌ها، منیّت‌ها وجود دارند که مانع آزادی انسان‌اند. 🔹موانع درونی آزادی انسان همچون هوی و هوس‌ها، زمینه سلب آزادی توسط عوامل خارجی را به بار می‌آورند و وقتی کسی اسیر این احساسات و ضعف‌های درونی خود هست، لازمه طبیعی‌اش این است که اسیر اسارت‌ها و زنجیرهای بیرون از خودش هم می‌شود. 🔹اینکه انسان‌ها چرا و چقدر آزاد باشند؛ به نگرش آن مکتب به انسان بستگی دارد و اسلام با توجه به نوع نگرش خود و بر اساس فطری و الهی دانستن آزادی انسان، امتیاز بیشتری را - در مقایسه با مکاتب غربی- برای آزادی اجتماعی قائل است و هرگز به هیچ بنده‌ای اجازه نمی‌دهد که آزادی افراد دیگر را سلب کند. @tabyinchannel @daneshgahevelyat
🔹هیچ عاملی از بیرون نمی‌تواند یک انسان را آن‌طور برده کند که یک شهوت و هوی و هوس درونی‌اش می‌تواند او را برده کند. 🔹 در اسلام آزادی فقط آزادی از قید و بندهای خارج از وجود انسان نیست بلکه آزادی از قیدهای درونی انسان هم بزرگترین آزادی‌هاست و اگر کسی آن را داشته باشد و این را نداشته باشد، در حقیقت آزاد نیست، اسیر و برده است. 🔹سعادت انسان در این است که از تلاطم و اضطراب روحی در امان و آرامش روحی باشد. آسایش انسان، ناشی از آن روحیه و اخلاقی است که باید از دین استمداد بشود و سرچشمه بگیرد. 🔹مسأله‌ی تداوم حیاتِ بعد از مرگ یکی از ارکان جهان بینی اسلامی است؛ انسان و زندگی او با مردن نابود و تمام نمی‌شود؛ به عبارت دیگر، دنیا و هر آنچه در آن است، مقدمه‌ی حیات بعد از مرگ است و آنچه انسان در اینجا انجام می‌دهد، در واقع مقدمه‌چینی برای حیات ابدی است، «الدّنیا مزرعه الآخره». 🔹علوم انسانی روح دانش است. حقیقتاً همه دانش‌ها و همه تحرکات برتر در یک جامعه مثل یک کالبدی است که روح آن علوم انسانی است. علوم انسانی جهت‌دهی می‌کند و مشخص می‌کند که ما به کدام طرف می‌رویم و دانش ما به دنبال چیست. 🔹وقتی علوم انسانی بر پایه‌ها و جهان‌بینی‌های غلطی استوار شد؛ نتیجه این می‌شود که همه تحرکات جامعه به سمت یک گرایش انحرافی پیش می‌رود مثلاً علوم انسانی غربی - همچون اقتصاد و جامعه‌شناسی و مدیریت و روانشناسی- که بر پایه اومانیسم غربی بنا شده است؛ بر مبنای یک معرفت ضددینی است و طبعاً نمی‌تواند خواسته‌ها و آرمان‌های جامعه اسلامی را برآورده کند. @tabyinchannel @daneshgahevelya