eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
427 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
💥☄💥☄💥☄💥☄💥 ☄ ⭕️رابطه تقوا و بصیرت (بخش دوم) 🔷 و ، است كه به علم و معلومات وابسته نیست. در سایه بصیرت، انسان می تواند حق را از باطل تشخیص دهد. نظر به گستره وسیع حق و باطل و در زندگی انسان، و با توجه به مفاهیم قرآن، معلوم می‌گردد بصیرت و روشن بینی در زندگی انسان از اهمیت ویژه ای برخوردار است. علامه طباطبایی (ره) در تفسیر آیه ۲۹، سوره انفال: «یا ایهاالذین آمنوا ان تتقوا الله یجعل لكم فرقانا» میفرماید: یعنی آنچه كه دو چیز را از هم جدا میسازد. در اینجا به قرینه سیاق آیه و نتیجه ، آن دو چیز و است. در اعتقاد یعنی جدا كردن ایمان و كل هدایت از كفر و ضلالت. در عمل یعنی جدا كردن اطاعت از معصیت، هم چنین جدا كردن هر عملی كه مورد خشنودی خداست از هر عملی كه مورد غضب اوست. 🔷 در رأی و نظر نیز به معنای جدا كردن اندیشه صحیح، از اندیشه باطل است. با توجه به اینكه در آیه، فرقان، مطلق ذكر شده، پس تمامی این موارد را شامل میشود. علاوه بر این، فرقان تمامی خیرات و شرور را در برمیگیرد؛ زیرا در آیات قبل، خیرات و شرور ذكر شده كه همگی به فرقان احتیاج دارند. [محمدحسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۹، ص ۶۵] بنابراین میتوان گفت گستره و بسیار وسیع است، به گونه ای كه تمام ابعاد زندگی انسان را دربرمی گیرد. زیرا زندگی انسان حاصل عقاید، افكار و اعمال اوست كه براساس این تفسیر، حق و باطل در تمامی آن ها راه دارد. این سخن با مفاهیم قرآن نیز سازگار است؛ زیرا كاربرد گسترده ای را برای حق و باطل قائل است. 🔷در قرآن گاهی حق و باطل در زمینه عقاید و افكار به كار میرود، نظیر آیه ۳۰ سوره لقمان كه خداوند می فرماید: «ذلك بان الله هوالحق و ان ما یدعون من دونه الباطل؛ این (آفریده های شگفت و این تغییرات و تحولات) دلیل بر این است كه است و آنچه به جای او می پرستند باطل است». و گاهی نیز، حق و باطل در زمینه كردارها و رفتارهای آدمی به كار رفته است، مانند آیه ۱۳۹، سوره اعراف كه حق تعالی میفرماید: «باطل ما كانوا یعملون؛ آنچه همواره انجام میدهند، باطل و بیهوده است». 🔷نكته دیگری كه با توجه به سخن مرحوم علامه(ره) میتوان به آن دست یافت اینكه و تحت عناوین مختلفی ظهور پیدا میكنند. گاهی ایمان و كفر مصداق حق و باطل است، گاهی هدایت و ضلالت و گاهی نیز اطاعت و معصیت. حتی نیك و بد، دوست و دشمن و امثال اینها نیز میتواند مصادیق حق و باطل باشد. بر این اساس گستره حق و باطل در تمام ابعاد زندگی انسان وجود دارد. انسان نیز همواره در مسیر زندگی، بر سر این دو راهی قرار میگیرد و به ناچار باید یكی را برگزیند، و انسان اگر دانسته یا ندانسته، راه باطل را برگزیند، قطعا زیان می بیند. زیرا براساس قرآن، تنها است كه به انسان سود میرساند. در نتیجه، وقتی انسان بر سر این قرار میگیرد، در زندگی او آشكار میشود. 🔷خداوند مثال بسیار زیبایی برای حق و باطل، در سوره رعد، آیه ۷۱ بیان میكند. حق تعالی در این آیه می فرماید: [ترجمه آیه] «خدا از آسمان آبی نازل کرد که در هر درّه و رودی به اندازه گنجایش و وسعتش [سیلابی] جاری شد، سپس سیلاب، کفی پُف کرده را به روی خود حمل کرد، و نیز از فلزاتی که برای به دست آوردن زینت و زیور یا کالا و متاع، آتش بر آن می افروزند، کفی پُف کرده مانند سیلاب بر می آید؛ اینگونه خدا و را [به امور محسوس] مَثَل میزند. اما آن کفِ [روی سیل و روی فلز گداخته در حالی که کناری رفته] به حالتی متلاشی شده از میان میرود، و اما آنچه [چون آب و فلز خالص] به مردم سود میرساند، در زمین می ماند؛ خدا مَثَل ها را این گونه بیان می کند [تا مردم در همه امور حق را از باطل بشناسند]». 🔷در این آیه، به آب و مایع فلز گداخته شده و به كفی كه روی این دو مایع تشكیل میشود، تشبیه شده است. در این تشبیه نكات بسیار ظریفی درباره حق و باطل نهفته است. از جمله، همانگونه كه كفی كه روی آب تشكیل میشود، بی رنگ ولی همرنگ آب است، كفی كه هم روی مایع فلز گداخته شده تشكیل میشود، تیره ولی همرنگ مایع فلز است. باطل نیز همینگونه است. هر جا كه ظاهر میشود، سعی میكند خود را به رنگ حق درآورد و لباس حق را بر تن كند كه اگر او را در یك لباس شناختند، در لباس دیگر بتواند چهره خود را پنهان سازد. در حقیقت یكی از ویژگی های باطل این است كه هر لحظه به لباس دیگری درمی آید. [ناصر مكارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۱۰] یكی از روش های مهمی كه برای انسانها از آن استفاده میكند، همین شیوه است. ... تنظیم: جهرمی زاده، گروه دین و اندیشه تبیان منبع: تبیان به نقل از رادیو قرآن @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چرا خطرات «زبان» بیشتر از سایر اعضاست؟ (بخش سوم و پایانی) 🔸مسلم است كه خطرات بیشتر از سایر اعضاست؛ چرا كه سایر اعضای بدن معمولاً ندارند، بلكه خطر فردى دارند؛ ولى چنان است كه آتش جنگى را روشن يا آتش جنگى را خاموش مى كند، يعنى خطرش هم مى تواند مثل نفعش را در برگيرد. دارای ريشه ها و علل مختلفی است که به ۷ علت و ريشه آن اشاره مى كنيم: 5⃣، براى انجام است؛ اما ابزارهاى ديگر اينقدر گناهِ متنوّع و متفاوت ندارند. مرحوم فيض در «محجة البيضاء» و غزالى در «احياء العلوم» بیست را برشمرده اند كه از صادر مى شود و استاد مكارم شيرازى در كتاب «زندگى در پرتو اخلاق» را شمارش كرده اند و شخص ديگرى را به زبان منتسب كرده، ولى گناهانى كه به طور مستقيم از زبان صادر مى شود همان حدود سی عدد است و بقيه غير مستقيم است. 6⃣فاصله ميان و در كم است؛ ابزارى كه يك ذره اين طرف و و انحطاط از مقام انسانيّت، و يك ذرّه آن طرف و را به دنبال دارد، خطرش بيشتر از ابزارهاى ديگر است. عبور از جاده باريكى كه يك طرفش دره و سقوط، و طرف ديگرش كوه يا زمين مسطح است، خطرش بيشتر از جاده هاى عريض است، اگرچه يك طرفش دره باشد. مانند عبور از جاده هاى چالوس و گردنه هاى صعب العبور كه خطرش از جاده هاى مسطح بيشتر است؛ اگر چه يك طرفش دره باشد؛ زيرا در آن جاده انحراف كم هم موجب سقوط و نابودى است، به خلاف ديگر راه ها كه چنين وضعيتى را ندارند. 🔹بله وسيله اى مثل هم در واقع جاده اى است كه كمى ، آن را به رهنمون مى كند، و چه بسا به دره و می كشاند. تعجبى ندارد گاهى يك ضمه دادن با توجه موجب تداوم بقاء ايمان و يك كسره دادن موجب كفر مى شود. مثلاً در اين كلام خداوند: «أَنّ اللهَ بَرِىٌ مِّنَ المُشْرِكِينَ وَ رَسُولُهُ» [۱] اگر حرف لام در «رسولهُ» را ضمه دهيم همان طور كه در قرآن ها اعراب گذارى شده، موجب تداوم ايمان است؛ زيرا معنا اين مى شود كه: «خدا و رسولش از مشركين برىء و بيزارند. و اگر حرف لام را كسره دهيم، موجب كفر است؛ زيرا معنا اين مى شود كه: «خداوند از مشركين و از رسولش بيزار است!». 7⃣، جنبه دارند، به خلاف گناهِ جوارح ديگر كه اين چنين نيست. مثلاً استماع موسيقى يا نگاه به نامحرم تأثير سوء در وجود خود مستمع يا بيننده مى گذارد، ولى ، ، ، مؤمن، مؤمن، عدم نهى از منكر، مردم از جاده حق، حمايت از باطل و و... باعث ايجاد و تباهى در روى زمين مى شود. با اين هفت وجه مشخص شد كه چرا بزرگ و در نتيجه خطرات ناشى از آن بيشتر است، و روشن شد كه چرا امير بيان و مولاى متّقيان (علیه السلام) در بیان ویژگی های متقیّن، و را بر صفات ديگر مقدم كرده اند آنجا كه فرمودند: «مَنطِقُهُم اَلصَّوَابُ». پی نوشت؛ [۱] سوره توبه، آيه ۳ 📕اخلاق اسلامى در نهج البلاغه، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: اكبر خادم الذاكرين‏، نسل جوان‏، ۱۳۸۵ش، چ ۱، ج ۱، ص ۹۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel