eitaa logo
خاطرات تفحص شهدا
187 دنبال‌کننده
450 عکس
133 ویدیو
3 فایل
جستجوگران نور شهید حاج علیرضا گلمحمدی شهید ابراهیم احمدپوری فعالی
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷خاطره طنز انفجارمین ضد تانک🌷 از زبان برادر ایرج شیرینی در منطقه عملیاتی والفجر مقدماتی تابستان۱۳۷۹: یک روزدرحین عملیات تفحص شهدای عزیز، برادر مجیدعابدینی در موقعیت پشت مقتل شهدا با بیل مکانیکی کار میکرد که انفجار شدیدی رخ داد و گرد و خاک، همه جا را فراگرفت به طوری که از آسمان خون می بارید و چندگلوله و ترکش از بیخ گوشمان رد شد، زمین خوابیدیم و نگران از همدیگر، از اینکه نکند کسی شهید شده باشد، من داود را صدا میزدم داود آقامجیدرا ، خلاصه قیامتی به پا شده بود، وقتی که گرد و خاک، بعداز چند لحظه به زمین نشست و همه چیز، آرام گرفت، هنوز خودمان را پیدا نکرده بودیم که بچه های لشکر۲۷:حاج علی محمودوند و خودش با پای مصنوعی، مثل همیشه، در اولین فرصت خودشون را با برانکارد به محل رساندند، پاکت بیل مکانیکی در عمق یکی دو متری داخل رملها به مین ضد تانک خورده و منفجر شده و داخل پاکت به آن محکمی را پاره کرده بود و متوجه شدیم خونی را که ریخته بود، خون نبود، بلکه روغن موتور بود که در هنگام پاره شدن شیلنگ بیل مکانیکی، ازشدت انفجار، روغن را به هوا پخش کرده و ناخن های پاکت بیل را، مثل گلوله و ترکش، پرتاب کرده بود، خلاصه، وقتی دیدیم همگی زنده هستیم، خیلی خوشحال شدیم و از شدت خوشحالی، همدیگر را در آغوش گرفتیم و چند روز بخاطر این روغن و ناخن که گلوله و خون فرض کرده بودیم می خندیدیم.😄😀😄 عکس: برادر ایرج شیرینی در معراج شهدای تفحص لشکر۳۱عاشورا در فکه،تابستان۷۹ ................. @tafahos31
🌷تفحص شهدای لشکر۳۱عاشورا🌷 حضور شهید ابراهیم احمدپوری فعالی در کاروان پیاده از تبریز تا حرم حضرت امام خمینی رحمة الله علیه، جهت شرکت در مراسم سالگرد حضرت امام در سال اردیبهشت و خرداد ماه سال ۱۳۷۴ و شهادت در تیر ماه همان سال ............... تولد:۱۳۵۵/۰۲/۰۱ تاریخ شهادت:۱۳۷۴/۰۴/۱۲ محل شهات: فکه، منطقه عملیاتی والفجر یک ................ ................... ای که مرا خوانده‌ای راه نشانم بده ................... حال و هوای شهدایی به کانال ما بپیوندید 👇👇👇 @tafahos31
انفجار مین والمری خارج کردن ناصر حامد از میدان مین توسط شهید حاج علی محمودوند ............... خطرات تفحص شهدا ............... بهمن ۱۳۷۸ پشت مقتل شهید آوینی .................. ................ حال و هوای شهدایی به کانال ما بپیوندید👇👇👇 @tafahos31
خاطره کشف پیکر مطهرشهید درفکه در لحظه ورود خانواده شهیدان زین الدین: اسفندماه سال۷۸ بچه ها به همراه آقا مجید عابدینی بعد از صرف صبحانه، به طرف پای کار، در پشت تابلوی مقتل شهدای فکه به راه افتادند، اولهای صبح بود، من و علی النقی جعفری از بچه های دانشکده محلاتی در مقر بودیم، رفتیم کنار خاکریز غربی مقر، و علی النقی خواست از من عکس بگیرد، دوربین عکاسی را روی سنگر جاسازی کرد و پشت سر من از طرف جاده تویوتا سفید حاج رحیم و یک یا چند سواری دیگه به طرف مقر، در حال رسیدن بودند، که علی النقی در حین عکس گرفتن دید و گفت بدو بریم حاجی میاد، در همان لحظه بچه ها از طرف مقتل، بی سیم زدند، شهیدی پیدا شده، دوان، دوان به طرف ورودی مقر به استقبال حاجی و کاروانی که می آمد رفتیم، مهمانان، خانواده شهید مهدی زین الدین از قم بودند، جریان پیدا شدن شهید را به حاجی گفتیم و حاجی از خوشحالی به همراه عزیزان به طرف مقتل شتافتند، تا خانواده شهید هم از این فیض بهره مند شوند ، بعداز برگشتن مهمانان از مقتل، به مقر، پدر شهیدزین الدین به مناسبت نزدیکی عید، به هرکدام از بچه ها یک،هزارتومنی، عیدی دادند. ⚘مطالب برادرصمدفرجی در مورد این خاطره⚘ پدر و مادر شهیدان زین الدین بودند و برادر و دو خانم دیگه. حاج رحیم تا نزدیکی های مقتل آورد و زیارت شهداء .... نکته ایی که جالب بود دوستان از پدر شهید خواستند از مهدی خاطره بگه اما ایشون از محسن خاطره تعریف کرد. ⚘عکس خانواده شهید بالای سر شهیدتفحص شده از برادر علی النقی جعفری⚘ ........ @tafahos31