eitaa logo
یه حبه قند / کوتاه نوشت های معرفتی
215 دنبال‌کننده
148 عکس
30 ویدیو
1 فایل
طاهررحیمی هستم، دکترای فلسفه اسلامی مدرس دانشگاه دغدغه ام فرهنگ، دین، خانواده ؛ هنر و سیاست است و به یاری حق در این کانال آنها را با شما به اشتراک خواهم گذاشت. آیدی: @yaser6424 صفحه اینستاگرام: s.y.taherrahimi
مشاهده در ایتا
دانلود
یه حبه قند بر مدار امام ۱. تمام پدیده های عالم و روابطی که میان آنها وجود دارد بر محور حق استوار شده است؛ به این معنا که هیچ یک از اجزای هستی، لا اقتضا، بی جهت، رها و بی تفاوت نیستند بلکه دارای سمت و سو و باید و نبایدهای مشخصی هستند و نسبت به جهت خلاف آن، عکس العمل نشان می دهند. اینگونه نیست که طبع بشر هم با مشروب خواری سازگار باشد هم باضد آن «ماخلقنا السماوات و الارض ومابینهما الا بالحق» ؛ «ماخلقت هذا باطلا» ۲. از بین بردن روابط موجود میان پدیده ها یا خارج کردن آن ها از مدار حق، منتهی به می شود و انسان چون مختار است می تواند این مدارها و اتصالات و روابط حق را پاره کند؛ « و الذین ینقضون عهدالله من بعد میثاقه و ما امر الله به ان یوصل و فی الارض اولئک لهم اللعنه و لهم سو الدار» ۳. ، نرم افزار تنظیم روابط چهارگانه انسان بر مدار حق است: رابطه با خدا، خود، انسان ها، طبیعت ۴. ، آیات تشریع الهی است و ، آیات تکوین الهی این آیات همگی نمودهایی از جریان حق در هستی و کاملا بر هم منطبق اند. پس حق با معنای وسیع آن در عالم تکوین، همان حق در عالم تشریع است مثلا اگر آیات تشریع به زوجیت و حرمت زنا و همجنسبازی حکم می کند، طبیعت و نیز با آن منطبق است و به همین حکم می کند. اگر قرآن، را مسئول تامین نفقه و تکیه گاه خانواده می کند فطرت درونی او نیز همین را میخواهد اگر دین، وظایف مادری و همسری را به زن سپرده است طبیعت جسمی و روحی نیز خواهان و حتی نیازمند آن است ۵. پیامبر و امام، قرآن ناطق و تجلی حق مطلق و مطلق حق اند یعنی اگر محتوای قرآن را در قالب انسان بریزیم می شود پیامبر و امام و اگر امام و پیامبر را تبدیل به کتاب کنیم می شود قرآن.« مع الحق و الحق مع علی» به همین دلیل است که خود پیامبر و امام شاقول و مدارحق و باطل اند و تمامی روابط در عالم، باید بر مدار وجود ایشان شکل بگیرد تا هرچیزی درجای خود قرار گرفته و «عدل» به معنای عام آن محقق گردد. حرکت در غیر جهت امام خروج از مدار حق تکوینی و تشریعی است لذا به مقصد نمی رسد پس بزرگترین ، خارج کردن مدار حرکت فردی و اجتماعی بشر از مدار امام و پیامبر است ۶. خروج از مدار امام به گسستن بقیه روابط حق نیز منتهی می شود. نتیجه می شود نسبیت ، نیهیلیسم و بحران هویت درحوزه فردی، فروپاشی و رسمیت پیدا کردن هر نوع همباشی به هر شکل حتی با حیوانات، اصالت قدرت و رفاه در روابط اجتماعی و به هم ریختن طبیعت و پیدایش بحران ، عصر بازگشت به مدار است و اربعین آغاز این بازگشت به امام و محوریت اوست https://eitaa.com/taherrahimi
یه حبه قند: افیون توده ها! «دین، افیون توده هاست» این جمله معروفی از مارکس، فیلسوف و جامعه شناس مشهور آلمانی است. این جمله اگر‌چه ظاهری رک و زننده دارد اما اگر آن را در متن خود تحلیل کنیم می تواند حاوی نکته دقیقی باشد. اگر خروجی دین به مثابه یک نظام معرفتی که پایه های معنوی و اخلاقی بشر را نیز شکل می دهد، توقف رشد ، تخدیر عقل، توجیه ظلم و تایید جهل باشد نتیجه اش همانی است که مارکس به آن اشاره کرده است. البته روشن است که حقیقت دین و دین حقیقی اقتصائی بر خلاف توقف و جهل و ظلم دارد اما نکته این جاست که آنچه مارکس گفته است فقط مختص دینِ مخدّر شده نیست، مخدرهای امروز بشر ظاهر شیک تر و شکیل تری دارند؛ ردای علم می‌پوشند و مخاطبشان را با شعارهای رنگارنگ و و سر کار می گذارند اما خروجی آنها عملا یک اخلاق فردگرایانه اخته، مشتی تعالیم وجدان خفه کن و تقلیل محترمانه حقیقت انسان به حیوان و نهایتا تبدیل انسان به یک گاو مهربانِ خندان است و این همان تخدیر و افیون جدید است که ظاهراً بخش مهمی از رسالت این مکاتب مدرنِ عوام فریب، بر دوش روانشناسی به ویژه مدل زرد آن گذاشته شده است. می گفت: خشونت خشونت است، کشتن کشتن است چه فرقی می کند؟ گفتم اگر فردی بچه ات را به عمد بکشد و تو که ولی دم هستی از حقّت نگذری و قاتل را قصاص کنی؛ تو با قاتل بچه ات یکی هستی چون هر دو ، فردی را کشته اید؟! چه چیزی باعث می شود بین «کشتن به حق» و «کشتن به ناحق» فرقی نگذاریم؟ چه چیزی موجب می شود که خشونت علیه ظلم را با خشونت علیه مظلوم یکی کنیم؟ بله اصل، بر جنگ نیست، خشونت امری ثانوی است اما فرد یا مکتبی که از هر نوع جنگ و خشونت و کشتنی پرهیز می دهد قطعا یک شیّاد و یک شارلاتان به تمام معنا و مصداق واقعی افیون گر و مخدر است. چرا؟ پاسخ روشن است. خدا انسان را با اختیار و انتخاب آفریده است و همین امر است که به او فرصت فوق ملک شدن یا پست تر از حیوان شدن می دهد یقینا بخشی از انسان ها از این فرصت، سوءاستفاده می کنند و آگاهانه و مختارانه مقابل «تحقّق حق» می ایستند و یا «ظلم و غارت و کشتار» به راه می اندازند، دلیل اعتراض ملائکه به خداوند در ابتدای خلقت انسان همین بود. این واقعیت نظام هستی است.حال چه باید کرد؟ آیا مکتبی که همیشه و همواره به صلح و سازش و عشق و پرهیز از خشونت دستور می دهد عملا افیونگر توده ها به نفع گرگ صفتان نیست؟ خلاصه می کنم: بله مارکس راست گفته است هر دینی که از اساس به دنیا کار نداشته باشد(سکولاریسم)، دینی که برای جنگ و جهاد هیچ تئوری و الگویی ارائه ندهد، دینی که با مشتی شعار شبه اخلاقی و وجدان خفه کن تو را از انهدام منشأ تولید کننده فقر و ظلم غافل کند افیون است. دین باشد یا هر چیز دیگر مخدّر است، احمق پرور است، شیاد است. والسلام پ ن: • الَّذينَ أُخْرِجُوا من دِيَارِهم بِغَيرِ حَقٍّ الَّا أَن يَقُولُوا رَبُّنا اللَّه وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُم بِبَعْضٍ لَّهُدِّمَتْ صَوَامِعُ و بِيَعٌ وَ صَلَوَاتٌ وَمَسَاجِدُ يُذْكَرُ فِيها اسْمُ اللَّهِ كَثِيرًا • وَأَعِدُّوا لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ وَمِن رِّبَاطِ الْخَيْل تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُم https://eitaa.com/taherrahimi