eitaa logo
تحلیل استراتژیک سینما
84 دنبال‌کننده
154 عکس
25 ویدیو
5 فایل
در این کانال سینما مورد بررسی تحلیلی قرار می‌گیرد ارسال پیام @Choopanianma
مشاهده در ایتا
دانلود
تحلیل استراتژیک سینما
مکاتب جدید و مدرن روانشناسی زیگموند فروید را متهم می‌کنند که با ابداع روانکاوی تحلیلی باعث یک عقب ماندگی صدساله در روانشناسی شده است فیلم ستوده‌شده و کاندیدشده برای اسکار کوچه کابوس تلاش می‌کند دو روی چهره روانشناسی کلاسیک را به تماشا بگذارد چهره‌ای که یک رخ آن صنعت پولساز روانشناسی تحلیلی است و روی دیگرش صنایع سرگرمی ساز همچون شعبده بازی و رمّالی می‌باشد گیرمودل‌تورو کارگردان چیره‌دست فیلم کوچه کابوس رمان انتقادی ویلیام لیندزی‌گرشام را از دهه ۴۰ میلادی با هنرمندی تمام به تصویر کشیده است بطوریکه مخاطب فیلم مبهوت می‌شود از روایت شفاف و صریحی که شباهت بین رمّالِ شعبده باز و روانکاو فرصت‌طلب را به هنرمندی تمام بیان می‌کند ما می‌دانیم که در دهه چهل میلادی آموزه‌های فروید با عنوان مکتب وین در اوج پرستش توسط روانشناسان و جامعه شناسان و پزشکان بوده است لذا می‌توان اصل داستان را یک نگارش انتقادی نسبت به روان‌شناسان دوران نویسنده تلقی کرد در فیلم کوچه کابوس محور اصلی یا ستون اصلی قصه مسئله اعتراف به گناهان گذشته یا افکار گناه آلود فعلی است جمع‌بندی سخنان رمال کلاهبردار داستان این می‌شود که مگر نه این است که افراد یکشنبه‌ها نزد کشیش‌ها به گناهانشان اعتراف می‌کنند من نیز همانگونه به آنها آرامش هدیه می‌کنم امروزه روانشناسان مکتب شناختی می‌گویند هیچ دلیلی وجود ندارد که بیمار را وادار به تعریف قصه های سیاه دوران کودکی و نوجوانی اش کنیم و اصولاً چه لزومی دارد مُراجع کارهای نابه‌هنجارش را برای روانشناسش بازگو کند بلکه باید رفتار غلط فعلی اش را با توسعه آگاهی‌ها و شناخت هایش تغییر دهیم قطعاً فروید و پیروانش میراث‌دار کشیشان مسیحی‌ای بوده‌اند که با اعتراف کشیدن از مردم و بخشیدن گناهانشان وجدان آزرده‌شان را تخدیر کرده و احساس آرامش و آسودگی وجدان جهت تداوم زندگی غلط به آنها می‌داده‌اند شایسته است بدانیم درمکتب اسلام اعتراف به گناه از کارهای مذموم و نهی شده می باشد
تحلیل استراتژیک سینما
پادشاه لخت است تحلیل فیلم همه چیز همه جا به یکباره فیلم همه چیز همه جا به یکباره یک آش شله قلمکار از آب در آمده است تا فقط یک حرف را به کرسی بنشاند و آن این است که نسل قدیم شرق جهان باید فرهنگ غربی نسل جدیدش یعنی ازدواج با همجنس را بپذیرد همه چیز همه جا به یکباره با انتخاب یک خانواده چینی در هسته مرکزی فیلم در واقع یک بمب هسته‌ای فرهنگی را به سرزمین تمدن کهن چینی پرتاب می‌کند که در واقع سانتریفیوژهای شتاب دهنده این بمب اتمی همان جایزه های رنگارنگ اسکار و غیر اسکار می باشند داستان فیلم از این قرار است که شخصیت اصلی یک زن میانسال چینی است که توسط دو زن دیگر در معرض تهدید شغلی و تهدید خانوادگی است تهدید شغلی او زنی همجنسگرا است که ازقضا بازرس مالیاتی میباشد و تهدید خانوادگی دختر همجنسبازش است که به دلیل عدم درک از طرف مادرش قصد ترک خانواده را دارد که این هر دو زنا قصد دارند دنیای او را ویران کنند قهرمان نمایِ فیلم در فضای ناپرداخته جهانهای موازی به این پی می‌برد که با پذیرش و درک دنیای همجنس بازان و ورود به آن میتواند هم شغلش را حفظ کند و هم دخترش را در کنار خانواده نگه دارد فیلم همه چیز همه جا به یکباره یک پرچم کثیف و چروکیده رنگین کمانی از همه چیز است بطوریکه این فیلمِ بدون ژانر معروف شده است به چرخش هرج و مرج ژانرهای سینمایی مانند فانتزی علمی تخیلی درام خانوادگی رزمی اکشن پویا نمایی و و و فیلم پوچگرای همه چیز همه جا به یکباره یک فیلم بسیار ضعیف از لحاظ تکنیکی و بسیار سخیف از لحاظ موضوع و بسیار از هم پاشیده از لحاظ داستان پردازی است و همه اینها در کنار بهره گیری از کمترین امکانات سینمایی نشان از اوج دست کم گرفتن سابقه صدساله سینما و تمسخر مخاطب جهانی دارد به نظر می‌رسد دو کارگردان جوان یعنی دانیل کوان و دانیل شاینرت شرط بسته اند که به صِرف بالا بردن پرچم رنگین کمانی همجنس بازان بتوانند با تولید ضعیف ترین فیلم همه کاره و هیچ کاره تاریخ سینما جوایز اسکار را درو کنند این دو کارگردان جوان و زبل با ساخت این فیلم به مردم دنیا نشان دادند که می‌شود پادشاه خودخوانده و خودکامه سینمای جهان یعنی آکادمی اسکار را لخت مادرزاد در پیش چشم مردم عالم در کوچه و بازار بگرداند و چه کسی جرأت میکند بگوید پادشاه لخت است