eitaa logo
🇱🇧بھ ۅقت ࢪمان ؏اشقانھ🇵🇸
745 دنبال‌کننده
680 عکس
410 ویدیو
2 فایل
تبلیغات پذیرفته میشود به آیدی زیر مراجعه کنید @bentalhasan
مشاهده در ایتا
دانلود
دام میخواست چیزی بگویم تا بفهمد عشقش با من چه کرده، پس گفتم: "تو مرا با زندگی آشتی دادی"
امار مشارکت از سال 1400 رد شد ♥️💪
به قول حاج آقای سراج : حقیقتا خیلی معامله‌ی تلخیه ، که رئیسی بدی و پزشکیان تحویل بگیری .
🔴همان جایی که رئیس جمهورمان شهید شد...💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شروع شد😭 دوباره شروع شد💔 نوای دل خسته، از یک کاروان پر و بال شکسته😭 حسین🖤
🇱🇧بھ ۅقت ࢪمان ؏اشقانھ🇵🇸
#پارت_47 #آبرو محمد‌حسین: می‌خوای بیام دنبالت بریم یه سفری، جایی؟ نازنین‌زهرا: داداش دورت بگردم، م
محمد‌علی: به خانم حاج رضا گفتی هفته بعد مزاحمشون می‌شیم؟ زهره: آره برا آخر هفته هماهنگ کردم باهاشون. محمد‌علی: خوبه تا اون موقع نازنین‌زهرا هم اومده، محمد‌حسین هم مرخصی ماهش رو می‌گیره. زهره: یه چیز دیگه‌هم هست. محمدعلی: خیره ان شاالله، چی!؟ زهره: نازنین‌زهرا خواستگار داره؟ پسر حاج قاسم. محمد‌علی: تو چی‌گفتی؟ زهره: من گفتم یه مشورت بگیرم بعد خبرتون می‌کنم. محمد‌علی: یکی از آرزوهام وصلت با خونواده حاج قاسم بود، خانواده با اصل و نسب ، مثلشون پیدا نمیشه. زهره: منم به همون اندازه مشتاق این وصلتم. محمد‌علی: حتما میدونی هم نازنین زهرا تن به این ازدواج نمیده و درسش رو بهونه می‌کنه. زهره: کاملا، بخاطر همین که دو دل و مرددم، چه جوابی بدم بهشون؟ محمد‌علی: چاره کار فقط دست محمد‌حسین، اون میتونه راضیش کنه. زهره: امیدوارم. ............. حامدی: امروز دیگه برمی‌گردی؟ نازنین‌زهرا: بله، خیلی هم بهتون زحمت دادم استاد. حامدی: این چه حرفیه دختر خوب؛ نرفته دلتنگت شدم. با رفتنت من تنها میشم. نازنین‌زهرا: می‌خوام یه اعترافی بکنم. چشمای خانم حامدی خندیدن و با اشاره گفت: چی؟ نازنین‌زهرا: من تو این ۵ ماه برای اولین بار بود که از دختر بودنم خوشم اومد، فهمیدم ناز کردن و مریض شدن و این که یه نفر نگرانت بشه خیلی شیرینه. حامدی لبخندی زد و خدا رو شکر کرد. نازنین زهرا خانم حامدی رو محکم بغل گرفت و بوسید، بعد از خدا حافظی سوار قطار شد و بلیط به دست دنبال شماره کوپه و واگنش می‌گشت. حامدی تا زمان حرکت قطار تو ایستگاه موند و بعد آروم مثل مادری که فرزندش ازش جدا شده به سمت خونه برگشت. ✍ف.پورعباس 🚫کپی و انتشار به هر شکل و صورتی ممنوع ~~~~✍️🧠✍️~~~~ @taravosh1 ~~~~✍️🧠✍️~~~~
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
همیشه برام سؤال بود که چی شد مردم طی ۷۰ روز واقعه‌ی غدیر را فراموش کردند و به سکولاریسم سقیفه، بله گفتند، اما الان که دیدم چطور چهل روز بعد از شهادت رییس جمهور مردم به سکولاریسم اصلاحات، بله گفتند، جوابم رو گرفتم.
الان یه چیز اومد تو ذهنم تو مراسم تنفیذ رئیس جمهورجدید باید رئیس جمهورقبلی حضور داشته باشه.....💔 ای خدا چرا درد ما تموم شدنی نیست 😭😭
حاج آقا هارداسان 😭😭😭 آقا سید دلتنگتیم شب اول محرم💔🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صبح اول محرمتون بخیر🖤 ان شاالله مادرش اذن بده برا جگر گوشه‌اش عزا داری کنیم😭 با اذن مادر و پدرش می‌پوشیم جامه سیاه رو🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴خواهش میکنم کسی که متن های آقای پزشکیان رو مینویسه براشون توضیح هم بده،چون این ها دیگه تپق لفظی ساده نیست ایشون باید چند وقت دیگه تو سازمان ملل سخنرانی کنند +اون ره مخفف رحمت الله علیه هست🤦‍♂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شب دوم محرم😭 دلم بد گرفته نتونستم دیشب و امشب برم هیئت😭🖤 هرکی رفت منو دعا کنه🖤🥺😭 نام حسین آرام بخش دلها😭💔
🇱🇧بھ ۅقت ࢪمان ؏اشقانھ🇵🇸
#پارت_48 #آبرو محمد‌علی: به خانم حاج رضا گفتی هفته بعد مزاحمشون می‌شیم؟ زهره: آره برا آخر هفته هما
نازنین خستگی رو خستگی گذاشته بود و نرسیده نشست پای درس‌هاش برای قبولی دروس شهریور پایه یازدهم. حالا که خودش هم از نتایج امتحانات حوزه‌اش راضی بود با خیال راحت می‌تونست برای مدرسه‌اش درس بخونه و مانعی نبود. محمد‌علی: خدا قوت. نازنین‌زهرا: ممنونم. محمد‌علی: فکر می‌کردم دیگه درس خارج از حوزه و دبیرستان رفتن از سرت افتاده باشه. نازنین‌زهرا سرش رو برگردوند آروم و بی صدا پوفی کرد و گفت: نه، عزمم رو جزم کرد امتحانات شهریور رو هم بدم، باید اونا رو هم قبول بشم و میشم. سال دیگه هم ادامه میدم دوازدهم رو و حوزه رو غیر حضوری می‌کنم. محمد‌علی: چرا دوست داری با ما لج کنی؟ فکر کردی ما بد تو رو می‌خوایم؟ هیچ پدر و مادری بد فرزندشون نمی‌خواد، ما شأنیت تو رو در نظر گرفتیم و گفتیم برو حوزه. نازنین‌زهرا: شأنیت من!؟ واقعا!؟ ولی شما که می‌گفتید مردم چی می‌گن، حالا شد شأنیت من! من گول این حرفا رو نمی‌خورم، شما فقط به فکر این هستید حاج فلانی و فلانی دهن باز نکنن بگن وااا دختر حاج محمد‌علی رفته رشته ریاضی مهندس و معمار بشه. محمد‌علی: حرف مردم یه بخشی از قضیه‌است، یه بخش دیگه خودتی. نازنین‌زهرا: اگر اجازه بدید می‌خوام درسام رو بخونم، وقت ندارم، آخر هفته هم مراسم بله برون داداش کلی وقتم گرفته میشه. محمد‌علی که نتونسته بود حریف زبون نازنین بشه حرفش رو ناتموم گذاشت از اتاق رفت بیرون. زهره: چی شد باهاش حرف زدی؟ بهش گفتی خواستگار داره؟ محمد‌علی: اصلا بحثمون به اونجا نرسید. زهره: پس این همه وقت رفته بودی داخل چی می‌گفتی؟ محمد‌علی: یکم در مورد درس بهش گفتم، خواستم مقدمه چینی کرده باشم، همونجا بحث تموم شد و اومدم بیرون. زهره: اینجوری نمیشه، باید میرفتی سر اصل مطلب. محمد‌علی: نمی‌شد، اگر اینکار رو می‌کردم نمی‌گذاشت کلام منعقد بشه پسش می‌زد. زهره: محمدحسین رو فعلا قاطی ماجرا نکنیم، اول بزاریم ازدواج و قضیه محمد‌حسین پیش بره بعد به محمد‌حسین می‌گیم با نازنین حرف بزنه. محمد‌علی: هرجور صلاح می‌دونید خانم، به هر حال ریش و قیچی دست شماست. ✍ف.پورعباس 🚫کپی و انتشار به هر شکل و صورتی ممنوع ~~~~✍️🧠✍️~~~~ @taravosh1 ~~~~✍️🧠✍️~~~~
سلام بر دومین روز محرم🖤 صبحتون‌ حسینی🖤
رنگ‌ها رنگ خزان است بیا برگردیم💔 صحبت از گهواره طفل رباب است بیا برگردیم😭 حسین، اینجا خاک بوی خون می‌دهد🥺 صحبت از مرگ جوان است بیا برگردیم😭 بوی آتش و دود به مشامم می‌رسد صحبت از خلخال پای دختران است بیا برگردیم😭 ✍ف.پورعباس 🚫کپی با ذکر نام آزاد .........🖤✍🖤......... @taravosh1 .........🖤✍🖤.........
گذر تک تک این ثانیه‌های عمرم به قدیمی شدن نوکریت می‌ارزد..! 🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امشب شب سوم محرمه :) متعلق به حضرت رقیه ❤️‍🩹🖤 بعد تُ ضرب المثل شد دخترها بابایی اند :)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا