eitaa logo
تربیت تمدنی
903 دنبال‌کننده
228 عکس
37 ویدیو
7 فایل
نوشته های احمد سعیدی و بانو سعی ما در تبیین و روشنگری پیرامون مسائل تربیتی و تربیت انقلابی_تمدنی است اما از اندیشه ها و نوشته های دیگر حیطه ها بی نصیب نمیمانیم. راه ارتباطی: @admin_t_t "الیه یصعد الکلم الطیب"
مشاهده در ایتا
دانلود
راز میهمانی خدا 🌙 یک بار رفته بودیم جایی کلاس تربیت مربی؛ مسول برگزاری کلاس ها نهاد معروفی بود. سر کلاس بحثی پیش آمد و یک دفعه استاد رفت سراغ اینکه بله پیغمبران هم گناه میکنند نمونه اش هم توسط حضرت آدم و هبوط او... 🌙 من و یکی دیگر از رفقای طلبه آنجا دیگر واقعا به غیرتمان برخورد که نسبت به یک اینچنین حرفی زده شود. شروع کردیم اعتراض. بگذریم کلا کلاس به سمت دیگری رفت... 🌙 ولی واقعا سِرِّ خوردن حضرت آدم از درخت ممنوعه چه بود؟ 🌙 میگویند آن زمان هنوز نیامده بود و در نتیجه گناه و ثواب به این صورتی که ما سراغ داریم نبود. میگویند از آفرینش حضرت آدم تا توبه او که منجر به تنزیلِ شریعت شد، همه و همه دارد را در قالب داستان بیان میکند. 🌙 ماجرای درخت ممنوعه هم همین است. خوردن از میوه درخت مهم نبود بلکه آنچه مهم بود توجه آدم به بود که با رفتن به سمت میوه خوراکی به وجود آمد. در واقع آنجا حضرت آدم با توجه به بدن، از توجه به خدا فاصله گرفتند و کردند. اصلا به خاطر همین توجه به بدن هم بود که عورات خود را دیدند. 🌙 این ماجرا یعنی اینکه انسان فطرتا مجذوب خداست و آنچه که او را از این جذبه ها دور میکند و عشق خدا را در دلش کمرنگ مینماید، توجه به بدن و خواستنی های اوست. هرچه قدر که انسان به بدن فکر کند و دم او را ببیند، به همان مقدار از بهشت ربوبی دور میشود و هبوط میکند. 🌙 راه هم عکس راه هبوط است، یعنی کم کردن توجه به بدن و تمایلات بدنی؛ هر چه قدر که انسان از احکام تن و دل بستگی های بدنی و دنیایی دور شود و در حد ضرورت مشغول آنها شود، همان مقدار به خدا نزدیک میشود و سر سفره مینشیند. 🌙 اصلا خدا با تمایلات بدنی آنقدر که فکر میکنیم رابطه خوبی ندارد، چون باعث شد که توجه آدم به او کم شود، برای همین در مهمانیش خبری از غذا و خواستنی های بدنی نیست. 🌙 ما هم باید در این روز ها که مهمان خدا هستیم، را بدانیم، وگرنه مهمانی برایمان کسل کننده میشود؛ مثل کسی که رفته خانه مرجع تقلید و میزبان برایش از حجاب علم میگوید و میهمان در این فکر است که کی جلسه تمام میشود تا از او بپرسد عکس سالبه جزئیه چه میشود؟؟؟ برای دنبال کردن مطالب به کانال زیر مراجعه فرمایید: @andishevarzi
🔻🔺 وقتی منبری آقا باشد 🔻🔺 🎙 صحبت های اول ماه مبارک رمضان را چگونه دیدید؟ بیشتر وقتشان را به بیان مناسبات اجتماعی از نگاه قرآن اختصاص دادند. از غیبت گفتند و انصاف؛ از طبق یقین کار کردن گفتند و عدم اعتماد به ظالم؛ فرمودند در امانت خیانت نکنید و عدل به خرج دهید؛ این را هم اضافه کردند که از شیطان و دار و دسته اش نترسید؛ در آخرش هم فرمودند نماز را برای ذکر خدا بخوانید و در ماه توبه، توبه کنید... 🎙 آدم احساس میکرد که پای منبر هیات نشسته است و موضوع سخنرانی هم اخلاق در قرآن است. اما واقعا اینگونه بود؟ یعنی صحبت های آقا فقط در حد یک منبر بود؟ اساسا تفاوت خطابه های یک با خطابه های یک چیست؟ 🎙 اگر بخواهم در دو جمله این تفاوت را خلاصه کنم اینگونه میگویم: خطابه های یک خطیب است ولی خطابه های یک رهبر ! 🎙 هر موقع برای یکی از رفقا دعا میکنم که شهید شود میگوید: دستت درد نکند ولی قبلش دعا کن شهید پرور شوم. اینجا هم همیگونه است. خطابه های یک رهبر قبل از اینکه مخاطبش مردم باشند و بخواهد در ساحت خودِ عمل محقق شود، مخاطبش خطباء هستند و در محقق میشود. 🎙 مثل اینکه شما به جای آنکه به مردم ماهی بدهی، تور ماهیگیری به ماهیگیران بدهی. 🎙 اگر حضرت آقا دم از غیبت و انصاف و عدم اعتماد به ظالم میزنند، اینگونه نیست که منظور اصلیشان این باشد آهای مردم غیبت نکنید و انصاف بورزید و به ظالم اعتماد نکنید، که پس فردا اگر کسی غیبت کرد یقه اش را بگیریم که اَی ضد ولایت فقیه! این حرف ها نیست، آقا دارند یاد میدهند که به قرآن چگونه نگاه کنیم و الآن از قرآن چه چیزی به درد ما میخورد. 🎙 دارند بیان میکنند که در این زمانه آنچه که مردم از قرآن به آن نیاز دارند قبل از هر چیز برآمده از آن است، یعنی همین غیبت نکردن و انصاف و عدم اعتماد به ظالم. معارف و اعتقادات قرآنی هم خوب است ولی قرآن در این زمان واجب تر است. 🎙 در خود همین بیان مناسبات اجتماعی و قواعد کاربردی هم وقتی صحبت از عمل به یقین میشود نمیروند سراغ شک بین دو و سه بلکه ربطش میدهند به ژورنالیسم و مشکل در دنیا و جامعه خودمان. وقتی سخن از عدم اعتماد به ظالم میزنند میروند سراغ و غرب نه مثلا نزول خور محله. وقتی هم صحبت از امانت میشود و خیانت نکردن در آن، قبل از آنکه کتاب رفیقت را یادت بیاورند پای را وسط میکشند. 🎙 یعنی با زبان بی زبانی میگویند وقتی هم خواستید قواعد کاربردی قرآن را مطرح کنید حواستان باشد که آنها را فردی توضیح ندهید بلکه به آن ها بدهید و با عینک جامعه نگر آن ها را نگاه کنید. 🎙 خلاصه وقتی منبری آقا باشد نباید آن را با منبر هیات محله امان مقایسه کنیم که شب بشنویم، حالی پیدا کنیم و دو خط قرآن بخوانیم و روز بعد انگار نه انگار اصلا نه آقایی بود و نه منبری. منبر آقا است، منبر آقا نقشه راه میدهد، منبر آقا توصیه های اخلاقی نیست، بار مسولیت است که کرور کرور بر دوشمان هوار میشود. منبر آقا، منبر است در میانه احد، منبر است در معرکه صفین، دارد نیرو ها را یمین و یسار میفرستد، ما کدام سمتیم؟ اصلا هستیم؟؟؟ برای دنبال کردن تحلیل ها به کانال زیر مراجعه فرمایید: @andishevarzi
غُرّی غَیری 🎭 همه ما قصه خیبر را شنیده ایم ولی میخواهم برایتان از ماجرایی بگویم که از کندن قلعه خیبر هم بزرگ تر است. میخواهم از حاثه ای بگویم که در همان روزِ فتح خیبر اتفاق افتاد و از بلند کردن دروازه ای که چهل مرد به سختی آن را تکان میدادند هم مهم تر است ولی تقریبا هیچ کدام از ما آن را ... 🎭 حتما برایتان گفته اند که وقتی علی را صدا زد که پرچم به او بدهد، به ایشان عرض کردند: علی چشمش درد میکرد و اینجا نیست؛ ولی سوال مهم این است که در آن لحظه سرنوشت ساز که هر کسی در پِیِ کسب بود، هر کسی میخواست برای خودش نامی در کند و صدقه سری آن نام، به دیگران آقایی نماید و کل عمر خود را زیر سایه این افتخار بگذراند، در آن لحظه ای که چشمان تاریخ به زمین خیبر دوخته شده بود و دنبال اسمی میگشت تا جاودانه اش کند و تا قیامِ قیامت ورد زبان اهالیش گرداند، ؟ 🎭 میدانید کجا بود؟ آن کسی که همه میدانستند بعد از رسول خدا اوست که ولی و است، همو که جنگی نبود مگر اینکه چکاچک شمشیرِ او شیپور پایان جنگ بود، عملدار و رسول خدا، آنکه وقتی بود لبان نبی ختمی به خنده شکفته بود و وقتی نبود از فراقش چهره، رنگ اضطراب میگرفت و طاقت دوری او نبود... 🎭 اگر بگویم کجا بود باور میکنی؟ بگویم؟ باشد میگویم: در پشت جبهه جنگ، !!! 🎭 اگر آسمان از تعجب دهان باز کند و کل کائنات را در خود فروبرد، به خدا قسم حق دارد. آخر مولای دو عالم، قسیم نار و جنت، آنکه نور او بود که ملائک را آفرید، صاحب زمین و زمان، پشت جبهه و مقابل سنگ آسیاب چه میکند؟ 🎭 مگر وقت بودن کنار رسول خدا و فرماندهی نیست؟ مگر وقت گرفتن پرچم نیست؟ باشد، چشمانت درد میکرد، در همان خیمه فرماندهی مینشستی و به عنوان شخص دوم حکومت نظر میدادی، عزل میکردی و نصب مینمودی، اعتبار میگرفتی و و نفوذت را به رخ همگان میکشیدی. تو را با گندم و آسیاب غلامان چه کار؟ 🎭 آری علی این است همو که دنیا در نظرش از پست تر است، از بی ارزش تر است؛ علی را به منصب و جاه و مقام چه کار؟ علی را به دنیای این مردم چه کار؟ «یا دنیا غُرّی غَیری...» 🎭 برادر! آنچه در خیبر را بلند کرد، بازوان علی نبود، بلکه بود که هرچه کرد جز حقارت، سهم این دنیای دَنی ندید، وقتی دنیا در نظر کسی حقیر شد، بی ارزش شد، کوچک شد، سبک شد، درِ خیبر که سهل است، اورست هم برایش سبک تر از کاه میشود. 🎭 ما چه میکنیم؟ حقارت دنیا را یافته ایم یا نه؟ هرگاه جایی دم از جاه و مقام و شهرت شد به و نامقدس خودمان را به آن چسبانده ایم یا نه؟ شب و روزمان فکر نگاه بقیه شده است یا نه؟ درِ خیبر که بماند، به اندازه وزن خودمان از جایمان بلند شده ایم و کرده ایم یا نه؟ به اندازه وزن یک دسته اسکناس از ثروت و داراییمان دل کنده ایم و به اهلش رسانده ایم یا نه؟ 🎭 این روز ها وقت کندن از دنیاست، وقت بی توجهی به دنیا و ما فیهاست، وقت آن است، بیایید با هم دنیا را حقیر کنیم، به یاد کسی که چند صباحی دیگر فریاد از خانه اش بلند میشود، ما هم سر دنیا فریاد بزنیم که: «یا دنیا! » ...
گمنامی مطهری 🛡 یکی از ابعادی که در تحلیل شخصیت به آن کم توجهی شده است بعد سیاسی ایشان است. کسی که نفر اصلی در و به عبارتی ایجاد کننده آن بود، اصلا بنا به نقلی او بود که ضرورت تشکیل همچنین شورایی را با امام در میان گذاشت و بعد از موافقت ایشان هم خودش کمر همت به تشکیل آن بست. کسی که از همان اول جلوی نفوذ را به دم و دستگاه انقلاب گرفت. کسی که آنقدر نزد امام مورد اعتماد و بصیر بود که جمله «اگر مطهری اشکالی نمیبیند مشکلی نیست» ایشان گواه آن است. 🛡 کسی که به قول هاشمی اگر نوفل لوشاتو مرکز خارجی انقلاب بود، هم مرکز داخلی انقلاب بود. کسی که دست پنهان او در ماجرای چهلم شهدای قم در تبریز و اشتعال شعله های انقلاب، هنوز هم پوشیده مانده. 🛡 مطهری را نباید مقابل کسانی مثل و امثال او تعریف کرد. شخصیت او ورای از این تقابل هاست. کسی که قبل از انقلاب آنچنان پایه های اعتقادی انقلاب را برای دانشجویان و به قول جامعه شناسان جامعه مستحکم کرد که انقلابی گری مساوی کتاب های مطهری بود. کسی که یک تنه مقابل جو اختناق و سنگین ایستاد و جوانان را از ورطه هلاکت ایشان نجات داد. سرآخر هم در همین بود که شربت شهادت نوشید. 🛡 مطهری کسی بود که در فضای نسبتا بسته حوزه آن زمان پا به پای جلو رفته و با تعریف درست ، جوّ خموده حوزویان را شکست و انقلابی کرد قبل از انقلاب. و در این راه آنچنان مورد هجمه قرار گرفت که گاهی ننگ روشنفکری به او میزدند و گاهی انگ وهابی گری ولی نمیدانستند که او راهی میانه انتخاب کرده که همان شاهراه اجتهاد میبود. او راه حوزه را برای پذیرش باز کرد و روح انقلابی گری را در او دمید. همین بس که واسطه اصلی امام و مراجع کسی جز مطهری نبود. 🛡 کسی که تا انقلاب شد، امان نداد و در همان دو ماه و نیم باقی مانده زندگیش، بیست سخنرانی تحلیلی از انقلاب کرد که بروید بخوانید و عمق فکر و ارادتش را به انقلاب و اسلام سیاسی ببینید. کسی که نگاهش آنقدر جامع بود که نهضت های صد سال اخیر را بررسی میکرد و عظمت را به رخ آنان میکشید. 🛡 کسی که از همان اول دست امثال را خوانده و «تمیلوا میلا عظیما»ی آن ها را فهمیده و مقابلشان ایستاده بود. آری اگر مطهری بود مگر اصلاحاتچیان جرأت عرض اندام داشتند. مطهری کسی بود که پای را از کمیته انقلاب اسلامی برید. مطهری کسی بود که و خدمات اولیه ایشان به انقلاب، نتیجه پیگیری و دغدغه او بود. 🛡 مطهری کسی بود که در کارش موج میزد، با اینکه نفر اصلی انقلاب و شورای انقلاب بود ولی بعد از مدتی که کار ها به روال افتاد میخواست آن تشکیلات عظیم را رها کند و در بُعد دیگری به انقلاب خدمت نماید اما وقت وصالش رسیده بود. کسی که مؤسس بود ولی وقتی که دید از آرمان های اولیه اش دور شده و قابل اصلاح نیست، عطایش را به لقایش بخشید و دنیا را با دنیاخواهانش رها کرد. برای همین هاست که این هنوز است... برای دنبال کردن تحلیل ها به کانال زیر مراجعه فرمایید: @andishevarzi
نامه 📜 اول که را دیدم متعجبانه نگران شدم، رفتم ببینم بین اسامی امضا کنندگان افراد مطرحی که لااقل من بشناسم هستند، دیدم که خیر؛ آنجا بود که کمی نگرانیم کمتر شد. 📜 نامه ای خطاب به که علی رغم محتوای خوبش، آخرش را خراب کرده بودند. به قول بچه ها: «کار را که کرد؟ آنکه تمام کرد.» و کار آنها به نظرم با آخر نامه خراب شد. 📜 باید یاد بگیریم که قواعدی دارد، برای خودش قوانین خاص خودش را دارد، راه خودش را دارد. به صرف مطالبه کردن هر چیزی مطالبه گری رخ نمیدهد. مطالبه گری درستی که به درد بخورد باید حکیمانه باشد. 📜 یکی از قواعد مطالبه گری تمرکز بر است تا . یعنی به جای اینکه مطالبه امان روی مصداق باشد، روی مفاهیم شکل بگیرد. این قاعده را در صحبت چهاردهم اردیبهشت هشتاد و هفت در دیدار با دانشجویان دانشگاه های شیراز بیان میفرمایند و از آن با تعبیر یاد میکنند. 📜 ایشان در آن صحبت دلیل این کار را اولا دوری از قضاوت نادرست و ثانیا دست طرف مقابل ندادن میدانند. چنانچه در اول خرداد نود و هشت در دیدار با دانشجویان هم بر این مورد تاکید کرده و گلایه ای میکنند از اینکه این چندمین بار است که این تذکر را داده اند. 📜 ایشان مطالبه گری مفهومی را برای اینکه هم پشتوانه لازم گفتمانی و برای مثل قوه قضائیه پدید آید کافی میدانند و هم اینکه آن کسانی که مخاطب این مطالبه اند حساب کار دستشان بیاید. 📜 گذشته از اینها متهمان این قضیه به دو نفر معلوم الحال باعث میشود دست کسانی که در این قضیه بیش از آن دو نفر تقصیر کار هستند آنچنان که باید رو نشود. و ایشان بالفرض تا محاکمه آنان را ببینند فکر کنند که کار تمام شده؛ در صورتی که نفرات اصلی هنوز سر جای خویش هستند. 📜 پس خوب بود مطالبه ای که کردیم مصداقی نمیبود تا هم وسیع تر میشد، هم بهانه قضائی دست طرف مقابل نمیدادیم و هم میگذاشتیم قوه قضائیه بدون دغدغه اینکه حتما باید شخص خاصی که در نامه آمده را متهم کند به کار خائنان میرسید... برای دنبال کردن تحلیل ها به کانال زیر بپیوندید: @andishevarzi
خدیجه سلام الله علیها 🌺 وقتی زیارات اهل بیت علیهم السلام را میخواندم همیشه این سوال در ذهنم بود که چرا ایشان را به نام پدران و مادران و خواهران و برادران آنها تعریف میکنیم؟ آیا صرف ابن الامام بودن یا اخ الامام بودن شرافت دارد؟ مگر پسر نوح نبود، مگر برادرِ هابیل نبود؟ 🌺 تا اینکه ادبیاتی در احادیث یافتم که برادری و پدری را صرف وراثت خونی نمیدانست، آن احادیثی که بیان میفرمود برادر مومنت مثل برادر خونی و بلکه بالاتر از آن است و به او هم میگویی و واقعا برادر تر از برادر خونی توست. یا حدیث معروفی که رسول خدا و امیرالمومنین علیهما السلام را پدران امت معرفی میکند. 🌺 دانستم که این ها ، این ها تعارف نیستند بلکه حقیقتند. 🌺 استادمان میفرمود وقتی که خداوند میفرماید «إن من شیء الا عندنا » شیء یعنی هر چیز. خوب اگر اینطور باشد همین پدری و مادری که همه امان در خانه های خود، نعمتِ وجودشان را داریم در خزینه الهی دارند و آن حقیقت چیزی نیست جز همین که «انا و علی ابوا هذه الامه». 🌺 علامه در میفرمایند مشکل ما این است مفاهیم این دنیایی و اعتباری را اصل میگیریم و مفاهیم آن دنیایی و حقیقی را فرع؛ در صورتی که حقیقت آن ها هستند و مجاز اینها. 🌺 انگار علامه میفرمایند که همین پدر و مادری که شما دارید ریزه خوار سفره پدر و مادری دیگرند. اگر مهر مادری میبینی، به خاطر مهر مادری دیگر است که شاید نمیبینیش. اگر سایه پدر را بالاسر خودت داری به خاطر حقیقتی است به نام سایه پدریِ امام معصوم که پایین آمده و پایین آمده تا به پدر خونی تو رسیده. 🌺 این همه را گفتم تا بگویم برای شأن کسی مثل سلام الله علیها همین بس که در بعض زیارات، اهل بیت علیهم السلام ایشان را خودشان معرفی میکنند. و مادر در اینجا به همان معنای حقیقی است که بیان شد. 🌺 یعنی کسی که نه فقط وراثت خونیش دلیل مادریش باشد بلکه آن مقام والای ایشان نزد خداوند متعال و وجود نورانیش دلیل مادریش است. مادری که آن چنان از رجس این دنیا پاک و طاهر شده و سعه محبتش عالم وجود را فراگرفته، که از رحم او پا در این دنیا میگذارد. 🌺 کسی که آنچنان قرب و منزلتی نزد اهل بیت دارد که در حد مادری حقیقی به ایشان نزدیک شده و مادران دیگر جیره خواران درگاهش هستند. کسی که نامش کنار رسول خدا، امیرالمومنین، فاطمه زهرا و حسنین علیهم السلام قرار میگیرد و به زبان بی زبانی میگوید اگر اهل کسا را شناختی آنگاه را هم خواهی شناخت... برای دنبال کردن مطالب به کانال زیر بپیوندید: @andishevarzi
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 به مناسبت میلاد کریم اهل بیت علیهم السلام ان شاء الله در روز های آینده با بازنشر مطلبی پیرامون سر صحبت مقام معظم رهبری درباره عظمت صلح امام حسن مجتبی تحت عنوان "عمق راهبردی صلح امام حسن" در خدمت شما اندیشه ورزان گرامی هستیم... @andishevarzi 💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐
🔖 عمق راهبردی صلح امام حسن ۱ ✍️ در کتاب شیخ راضی آل یس که حضرت آقا به زیبایی هر چه تمام تر ترجمه کرده اند، این عبارت یکی از واژگان کلیدی کتاب است که امام حسن علیه السلام باید بین دو راهی «» یکی را انتخاب میکردند. ✍ تعبیر جالبی است که نشان از واقعیتی تلخ دارد که شیرینی کار امام مجتبی را بیشتر نمایان میسازد. ✍️ سوالاتی در تاریخ مطرح است: ۱. چرا از یاران خاص الخاص امیرالمومنین، خلف صالح ایشان را خطاب کردند؟ ۲. چرا از فرماندهان پا به رکاب و مستقیم حضرت، از فرمان ایشان داشته و سپاه را بعد از صلح مخیر به پذیرفتن صلح و یا جنگیدن و خروج از بیعت حسن بن علی کردند؟ ۳. چرا آخر باری که حضرت خطبه خوانده و مردم را به جنگ با شجرة خبیثه فراخواندند کسی طبق نقل ها جواب نداد؟ ✍ کجا بودند یاران صفین و جمل و نهروان؟ همه مرده بودند؟ پس این گرد مرگ چیست که بر سر زندگان ریخته شده است؟ ✍️ جوابش کوتاه است و آن ندانستن معنای و نفهمیدن است. ✍ تا حال، برایتان سوال نشده که چرا امیرالمونین هنگام اصرار مردم برای پذیرش خلافت، دلیل پذیرش خود را عهدی که خداوند بر گذاشته بود بیان فرمودند؟ مگر یا علی! تو امام بر حق نیستی؟ و حال آنکه «عهد امام» با «عهد عالم» فرق دارد. پس چرا از حق امام دم نزدی و شخصیت حقوقی که این منصب را قبول کرده را عالم دانستی نه امام؟ ✍ جواب همان است که گفتیم. مردم در آن زمان هم، بیعتشان با علی مرتضی بیعت با سابق در دین، شوهر دخت یگانه رسول، مرد روز های جنگ و صاحب ذوالفقار بود نه امام بر حق و خلیفه خداوند بر روی زمین! ✍️ آنچه بسیاری از مردم آن روزگار و حتی خواص یاران و اصحاب امیرالمومنین با او به این نگاه بیعت کردند و حتی شمشیر زده و حتی به شهادت رسیدند، بود. ✍ آن کسانی که بعد از امیرالمونین با امام حسن بیعت کردند نیز بیعتشان بیعت با یک امام سیاسی بود لذا کار به صلح کشید. لذا وقتی اینچنین شد، قدم ها لغزید و دل ها پراکنده گشت. چرا که امام حسن را حاکمی میدانستند مدیر و مدبر و انسانی والا و شخصیتی بزرگ و نوه رسول خدا، نه روی زمین. برای دنبال کردن قسمت های بعدی تحلیل به کانال زیر بپیوندید: @andishevarzi
زلزله 🌏 میرزا جواد آقا ملکی تبریزی در کتاب شریف مینویسند خداوند بعضی اوقات برای پیامبر خویش خود را ظهور میداد و گاهی اوقات . 🌏 وقتی که حال رسول خدا حال اسماء جلالی بود، خوف و ترس و خشیت تمام وجود ایشان را میگرفت و اوضاعشان اوضاع تضرع بود و استغفار. 🌏 وقتی هم که حال، حالِ اسماء جمالی بود، گل از گل رسول خدا شکفته میشد و احوالشان احوال انس بود و تمنای حضرت یار. 🌏 ایشان میفرمایند که اما این ها همه نقشه خداوند است برای اولیای خویش و ترفیع درجاتشان و نزدیک ساختن آنان به خودش. 🌏 مطلب ایشان ادامه ای هم دارد و آن اینکه رسول خدا هم در این حالات انگار دنبال بودند تا این احوال را تشدید کرده و از آن برای خاکساری بیشتر و یا انس و محبت زیاد تر نسبت به حضرت حق استفاده کنند. 🌏 مثلا وقتی در حالت جمالی بودند وقت نماز را وقت راحتی و انس میدیدند و وقتی در حالت جلالی بودند حتی از وزش باد نیز یاد عذاب الهی افتاده و خائف میگشتند. 🌏 را دیدید؟ پنجره هایی که موقع سحری همرنگ تاریکی شب بودند، الآن روشن تر از روز شده اند، صدای گاز ماشین ها کوچه ها را پر کرده، میروند تا بنزین بزنند که در راه نمانند. 🌏 ترس چشم ها را ربوده، نمیگذارد که بخوابیم، همه در فکرند، نگاه به سقف گچی خانه اشان یا سقف کبود آسمان دارند و به فکر فردایشان هستند، پدر و مادر چمدان را بسته و کنار درب گذاشته اند، کارت های اعتباری و پول ها از صندوق های شش قفله درآمده، همه منتظر اندک صداییند تا بریزند بیرون و فرار کنند از همان جایی که سال ها در آن زندگی کرده اند و دوستش دارند... 🌏 چه خوب بود اگر حال ما هر شب بود، ترس فردایمان، خوابِ شبمان را میربود و کل زندگی خود را خلاصه در یک چمدان میکردیم و هر لحظه آماده بودیم که با یک صدا و یک لرزه، از این دنیا فرار کرده و به مأمن «إلیه راجعون» پناهنده شویم. 🌏 هر شب باک جانمان را پربنزین میکردیم و سپس سر به بستر مینهادیم. هر شب نگاه به سقف خانه میکردیم و روز خود را مرور نموده، از خودمان حساب میکشیدیم و یاد مرگ میفتادیم، یاد لقاء پروردگار... 🌏 زلزله از آیات خداست، اما بیشتر از زلزله، این مردم و احوال آنان است که از آیات خداست. کمی لرزیدنِ زمین که برای خدا کاری ندارد، انسان هم میتواند زمین را بلرزاند اما کار هر کسی نیست... بیایید تا دلمان به این بهانه بلرزد، شاید کاخ خودبینی فروریخت و به فکر درانداختن بنیانی نو افتادیم... برای دنبال کردن مطالب به کانال زیر بپیوندید: @andishevarzi
تربیت تمدنی
🔖 عمق راهبردی صلح امام حسن ۱ ✍️ در کتاب #صلح_امام_حسن شیخ راضی آل یس که حضرت آقا به زیبایی هر چه تم
🔖 عمق راهبردی صلح امام حسن ۲ (لطفا بعد از مطالعه قسمت اول خوانده شود.) ✍️ اینجا هنر کار سبط رسول خدا مشخص میشود. صلح امام حسن در واقع، گذار از «» به «» بود. صلحی که باعث شد شیعه کم کم جان بگیرد، صلحی که باعث شد، شیعه، شیعه شدنش را آغاز کند. ✍ اگر امام حسن صلح نمیکرد، شیعه، صرف شیعه سیاسی میماند و میشد مخالف دولت وقت، آواره در دشت ها و بیابان ها که هر از گاهی عملیاتی انجام داده و مخالفت و وجود خود را ابراز میکردند. ✍ و مثل بسیاری از فرقه های دیگر، صِرفِ جمعیتی مبارز تلقی میشدند که عاقبتی جز تفرقه و برایشان نبود. چرا که عمق معرفتی نداشتند. ✍️ در واقع امام مجتبی در شیعه، رشدی شگرف به وجود آورد که ایشان را از «» به «» رساند. ✍ به عبارت دیگر امام حسن علیه السلام با این کار باعث شد که زین پس شیعیان، نه فقط به خاطر حکومت، بلکه به خاطر اعتقادشان به و امامت با أئمه هدی علیهم السلام بیعت کنند. ✍ از این پس شیعه نه به عنوان یک «» بلکه به عنوان یک «» شناخته شد که حتی اگر حکومت دستشان نباشد نیز دارای امام و ساختارند. برای دنبال کردن قسمت سوم به کانال زیر بپیوندید: @andishevarzi
تربیت تمدنی
🔖 عمق راهبردی صلح امام حسن ۲ (لطفا بعد از مطالعه قسمت اول خوانده شود.) ✍️ اینجا هنر کار سبط رسول خ
عمق راهبردی صلح امام حسن ۳ (لطفا بعد از مطالعه دو قسمت قبل خوانده شود.) ✍️ اگر صحنه را نظاره کنیم تفاوت عجیبی که با صحنه های سال های قبل، حتی زمان جنگ های امیرالمومنین دارد این است که محور اصلی حرکت یاران سیدالشهدا، قیام علیه ظلم به جامعه نیست بلکه قیام علیه ظلم به ولی خدا و است. ✍ یاران کربلا دغدغه اصلیشان برچیدن حزب بنی امیه نبود بلکه حفظ جان و ناموس امام عصرشان و یاری او و جانبازی در طریق او بود، دغدغه اصلیشان و صراط مستقیم توحیدی و محوشدن و در حسین بن علی بود. ✍️ حتی وصیتشان به هم نیز جز سید الشهداء چیز دیگری نبود. اگر صد بار کشته شده و خاکسترشان به باد میرفت، دوباره زنده شده و و در طریق او، مهجة خود را فدا میکردند. ✍اینگونه تعبیر ها و رفتار ها، قبل از این در تاریخ شیعه به صورت این چنین گسترده . وگرنه میدانستند که با این تعداد کم حتما سرنوشتی جز مرگ ندارند. ✍ البته و صد البته که قیام علیه ظلم اجتماعی و برچیدن شجره خبیثه هم در نیت اینان بود ولی همه اینها در امام و حمایت و نصرت او شده بود... کاشتن این اندیشه و باغبانی از آن، کار بود. ✍️ این هدایتِ کثرات به سمت وحدت است، امام هر جامعه است، این مظهریت در هم باید نمود و بروز پیدا کند و امام مجتبی کاری که کرد این بود که این تحول عظیم را در سیر رشد شیعه و مسأله ولایت رقم زد. ✍ آنچه کربلائیان را کربلائی کرد مکتبی بود که امام حسن علیه السلام با گذشت ظاهری از اعتبار خویش، جانِ تازه به او داد. یاران عاشوراء دست پرورده امام حسن و مکتب حسنی هستند. حتی حسین بن علی در این مکتب پرورید و بالید. این صلح امام حسن علیه السلام است. برای دنبال کردن مطالب به کانال زیر بپیوندید: @andishevarzi
👞👞👞👞👞👞👞👞👞👞👞 💝 مطلبی تحت عنوان "بند کفش های وصله دار" تقدیم نگاهتان میشود. 👑 ارزش دنیا و حکومت دنیایی در نگاه امیرالمومنین علی علیه السلام 🖤 آقایی که چند روز دیگر کاسه های شیر در عزایش خون بگریند... @andishevarzi