چرا باید مشارکت مردم در انتخابات بالا باشد؟
🍃 این سوالی بود که ذهن من را درگیر خودش کرده بود، راستش را بخواهید در شرایط کنونی چه ایرادی دارد کاری کنیم که حتی اگر مشارکت هم سی درصد شد، بشود اما گزینه حزب اللهی ها بیاید بالا. طبیعی است دیگر! در مشارکت سی درصدی یعنی فقط حزب اللهی ها رای دادند، آنها هم که معلوم است به کدام گزینه رای میدهند، چیزی مثل انتخابات ۹۸ مجلس...
🍃 واقعا این کار چه ایرادی دارد؟ خوب وقتی گزینه ایده آل و طبیعتا کارآمد انقلاب به میدان آمد، در این چهارسال آنقدر میدرخشد که همه مردم شیفته او و منش او میشوند و چهارسال های بعدی هم تضمین است. در این صورت کلا وجهه خش برداشته نظام در نظر بعضی مردم هم صیقل خورده و مثل آینه شفاف میشود! چه ایرادی دارد؟
🍃 جدای از بحث اینکه آیا این همه که میگویم بشود یا نه؟
این کار آرام آرام مردم را کنار میزند و #خمودگی_پنهان بدنه مردم را به بار میاورد، چرا که پیش خودشان میگویند نیامدیم و رای ندادیم و وضع بهتر شد، بگذار حزب اللهی ها کار خودشان را بکنند و رای خودشان را بدهند، کشور مال آنهاست و ما هم گوشه ای داریم استفاده میکنیم و توشه خود را میگیریم.
و این یعنی آرام آرام مردم از انقلاب دور میشوند. این اصلا یعنی جدا شدن مردم از نظام! جدا شدن مردم از نظام که چند تا فحش و ناسزا گفتن به رهبری و سپاه و بسیج نیست، جدا شدن مردم از نظام یعنی نظام را از خود ندانستن و خود را #بیگانه فرض کردن از #آرمان_های_انقلاب...
🌱 و باز جدای از مطلب بالا این کار باعث میشود که خود بدنه حزب اللهی سست شده و با خیال راحت سر سفره مشارکت نکردن مردم بنشیند و بخورد و فعالیتی نکند و چاقو چاق تر شود تا جایی که نتواند از جای خود تکان بخورد، چرا که چهار سال بعد هم اگر اوضاع نامناسب شد میزنیم در خط مشارکت حداقلی و نامزد خودمان را به عقد دولت درمیاوریم (البته اگر جناح مخالف از دو قطبی سازی استفاده نکند.).
🌱 این یک تحلیل #روانشناسانه از تاثیر رای حداقلی بر جامعه و بر بدنه حزب اللهی اش بود. با کمی تامل در حالات خودمان میتوانیم به تایید این گزاره ها برسیم. فراموش نکنیم که مردم از جنس خود مایند و ما هم تا ضرورتی برایمان ایجاب نکند کاری نمیکنیم. وقتی ببینیم کسی دیگر کاری را که ما باید انجام دهیم انجام میدهد میگوییم بگذار انجام دهد و خودمان سراغش نمیرویم.
🌱 یا وقتی ببینیم کاری راه آسان تری مثل مشارکت حداقلی دارد به آن عادت میکنیم و هر وقت کم آوردیم میرویم سراغ آن، مشکل کار اینجا میشود که به امید همین راه آسان تر کلا قافیه را باخته و در آن چهار سال هم کاری نمیکنیم. این واقعیات سر صحنه است...
@andishevarzi
جدل انتخاباتی
بحث جدل در منطق نیازمند کاری دقیق و وسیع است. از جمله امور مهمه ای که به قواعد جدل بر میگردد مناظرات و مباحثات سیاسی میباشد. در حیطه بحث علمی جایی برای جدل نیست ولی اگر بحث شبه علمی در میان باشد و یا عرصه، عرصه علم نبوده و محاوره و گفتگویی عادی باشد، جدل خوش میدرخشد.
با توجه به نزدیکی ایام انتخابات و لزوم بحث و مناظرات انتخاباتی با عامه مردم، نیاز به جدل، قواعد آن و راهکار های غلبه در آن بیش از پیش خودنمایی میکند، لذا در ضمن تجاربی از همین بحث ها و مناظرات به ذکر بعض قواعد و راهکار های آن میپردازیم.
میتوان این نوع جدل ها را به سه بخش
مباحثات خیابانی
مناظرات کلاسی
و گویه های لحظه ای
تقسیم بندی کرد.
در ادامه به توضیح و قواعد مباحثات خیابانی پرداخته میشود...
با ما همراه باشید:
@andishevarzi
مباحثات خیابانی
مباحثات خیابانی آن دسته از گفتگوهایی است که مخاطبانش عامه مردم کوچه خیابان بوده و محدودیتی نه در محتوا دارد و نه در مخاطب. عموما این نوع مباحثات رو به روی مترو ها، جلوی مساجد، سر چهار راه های اصلی، مقابل امامزاده ها و از این قبیل مکان هایی که محل تجمع عامه مردم است صورت میگیرد.
مخاطب مباحثات خیابانی
در حالت عادی نباید انتظار داشت کسانی که در مباحثات خیابانی دور شما را میگیرند نصفشان طرفدار باشند و نصفشان مخالف. بلکه عمده مخاطب شما انسان های بیکار و یا کارمندان و کارگرانی هستند که صرفا برای تنوع و رفع خستگی به بحث گوش می دهند. گرچه عمده بحث را مخالفان و موافقان دو آتیشه جلو میبرند و بقیه بیشتر شنونده هستند.
جالب است بدانید همین مخاطبان خاکستری که برای اوقات فراغت و هیجان بحث وارد مباحثه میشوند مجموعه هدف اینگونه تبلیغ ها هستند چرا که طرفداران دو آتیشه با اینگونه صحبت ها موضعشان عوض نمی شود.
با توجه به تعیین کننده بودن عناصر فعال (طرفداران دو آتیشه) در نتیجه بحث توصیه می شود که در اینگونه مباحثات از یار مخفی در میان جمع استفاده گردد که در موقع لزوم به عنوان کمک وارد میدان شده و جو را تلطیف نماید.
اجزاء مباحثات خیابانی
هر مباحثه خیابانی بسته به مدت آن از چند مجادله تشکیل شده است. معمولا با اتمام یک مجادله و شروع مجادله بعدی...
با ما همراه باشید:
@andishevarzi
اجزاء مباحثات خیابانی
در تبلیغات انتخاباتی هر #مباحثه_خیابانی بسته به مدت آن از چند مجادله تشکیل شده است. معمولا با اتمام یک مجادله و شروع مجادله بعدی تعدادی از مخاطبین ریزش کرده و به مرور تعدادی اضافه میگردند. عناصر فعال معمولا پای ثابت هستند و تا آخر حضور دارند اما بخش خوبی از #قشر_خاکستری پایان هر مجادله از بحث جدا می شوند.
پیروز مباحثات خیابانی
آنچه در این گونه جدل ها مهم است پیروزی استدلالی بر طرف مقابل نمیباشد بلکه #غلبه_روانی بر او مشخص کننده پیروز میدان است. در هر مجادله آن کسی توانسته قشر خاکستری را از آن خود کرده و فاتح شود که جو روانی موجود را علیه طرف مقابل ایجاد کرده باشد.
باید بدانیم که آنچه در جدل انتخاباتی حرف اول را میزند استدلال نیست بلکه بحث های نیمه استدلالی یا شبه استدلالی است. تشبیه، مقایسه، تمثیل، ضرب المثل حتی لحن صدا و نوع نگاه عوامل اثرگذار در جدل هستند.
زمان تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری 96 در تهران رو به روی مترو علی آباد مشغول مباحثه انتخاباتی با مردم بودیم. با اینکه جمعی حدود 12 نفر دوره امان کرده بودند اما عمده بحث بین 4 یا 5 نفر میچرخید بقیه هر از گاهی تایید یا تکذیبی میکردند. در پایان هر مجادله ای هم عده ای ریزش کرده و سپس آرام آرام اضافه میشدند.
ناگهان کسی از آن وسط پرسید که مگر تو نمیگویی رئیسی بهتر است یعنی روحانی هم خوب است دیگر، پس چرا روحانی را هم تبلیغ نمیکنی؟ فکر میکنید در جواب به او چه گفتیم که راضی شده و قانع گردید؟ به او گفتیم اگر بین دو گزینه برای ازدواج یکی را مناسب دیدی آیا لازم است که پیش بقیه از هر دو بگویی یا اینکه فقط از گزینه مطلوب خودت صحبت کنی و او را معرفی نمایی کافی است؟ بعد از این تمثیل سری تکان داده و مطلب را پذیرفت ☺️
نتیجه اینکه جنس قانع کردن قشر خاکستری بیش از آنکه از نوع استدلال باشد، از نوع بازی کردن با گزاره های روانشناسانه و خیالات و توهمات (معانی جزئی) طرف مقابل است...
با ما همراه باشید:
@andishevarzi
(ادامه...)
خاطره ای دیگر: در بین بحث یکی از همراهانم از دهانش ناسزایی به هاشمی رفسنجانی پرید. فوری طرف مقابل دست گرفته پی در پی به او که لباس روحانیت نیز به تن داشت میگفت مگر تو روحانی نیستی پس چرا در بحث بی احترامی میکنی؟ تا رفیق ما سخنی میگفت با این حربه دهان او را میبست.
یکی از رفقا وقتی دید اوضاع اینگونه هست با این اطلاع قبلی که طرف مقابل، خودش در بحث ناسزا داده بود به او پریده و گفت مگر خودت ناسزا و فحش ندادی و او هم پیاپی این را به طرف گفت. وقتی اینگونه شد، این بار طرف مقابل دهانش بسته شده و رفیق ملبس ما توانست ادامه کلامش را بگوید.
اگر در اینگونه بحث های جدلی جای استدلال بود باید مینشتیم و برای طرف مقابل استدلال میکردیم که یا این ناسزا حقش بود که بحث به بیراهه میرفت و یا میگفتیم که انسان جایز الخطاست و رفیقمان خطا کرد که در این صورت هم بحث مغلوبه میشد.
اینجا جای استدلال و مباحث اخلاق فردی نبود. اینجا جای معذرت خواهی نبود. اینجا جای استفاده از #نقطه_ضعف حریف و به رخ کشاندن آن و ساکت نمودن او بود. بله اگر فضا تلطیف شد معذرت خواهی دو طرفه هم راه داشت ولی بدون #دفع_حمله طرف مقابل، معذرت خواهی فوری جز تسلیم کردن زمین بازی به طرف چیز دیگری به حساب نمیامد.
با ما همراه باشید:
@andishevarzi
May 11
قلم لال شد، فکر از هم گسست/ورق پاره شد، بیت در هم شکست
شکاف مه و خون و شمشیر و زهر/شب واژگونی آیات دهر
@andishevarzi
چاقوکشی انتخاباتی
باید با مردم همراه شد، حتی گاها با مخالف نیز باید #مدارا کرد. این کار دو جهت دارد: یکی به خاطر تأثیر بر طرف مقابل که با دیدن ملایمت شما او هم نرم شده و حرف را راحت تر بپذیرد و یکی هم به خاطر متشنج نشدن اوضاع و خارج نشدن فضا از دستتان.
در یکی از مباحثه های خیابانی جوانی جلو آمد که معلوم بود معتاد است. شروع کرد با من بحث کردن. درد دل میکرد که چرا اوضاع اینگونه است. میگفت در سال 88 رفته بود در جمعیت معترض، به قول خودش یک بسیجی او را گرفته و افتاده بود زندان. این را گفت و ناگهان چاقویی که در جیبش گذاشته بود را درآورده و کشید طرف من و گفت اگر او را ببینم با همین چاقو میزنمش. من را بگویی آنقدر غرق بحث بودم که اصلا نفهیدم چه لحظه خطرناکی را پشت سر گذاشتم. یک معتاد عصبانی آنهم چاقو به دست که چاقویش را هم طرف تو گرفته!
در این بین من هم به او میگفتم که من هم با تو هم کلامم اگر به تو ظلم شده باید حقت را بگیری اصلا تو رفتی سراغ آن فرد اگر حقت را خورده اند من هم میایم تا حقت را بگیریم. اینگونه همراه شد آرام شد و دلش نرم گردید. شاید تاثیر خاصی هم در او گذاشته نشد ولی قطعا از یک #تأثیر_سوء جلو گیری شد.
نباید در اینگونه مباحثات انتظار داشته باشیم که طرف حرف ما را قبول کند. همینقدر که حرف خود را بیان کرده ایم کافی است. همان قدر که دیده اند ما هم حرف برای گفتن داریم کافی است. همان قدر که به #فکر فرو بروند کافی است. باید کار های دیگری نیز کنار این مباحثات خیابانی انجام بگیرد.
از طرف دیگر باید دانست که مجادله به معنای #دعوا نیست. گرچه در مجادله نتیجه ملاک است، غلبه روانی بر طرف مقابل ملاک است اما اگر دعوا شود معمولا کار بدتر میگردد. ما باید بر #روان_مخاطبان سوار شویم نه اینکه با آن ها شاخ به شاخ شویم. باید در ذهن مخاطب اینگونه تصویر شود که چه انسان فرهیخته و با منطقی که مستحکم استدلال میکند. گرچه شاید استدلالات محکمی هم انجام نشود ولی تصور و القای این مفهوم مهم است نه خود آن.
با ما همراه شوید:
@andishevarzi
برند سازی در جدل
یک دیگر از ترفند هایی که در جدل و مباحثه های خیابانی به کار میاید #برند_سازی خویش است. به این صورت که در جدل از خویش تعریف کرده و افتخارات و ارتباطاتی که موجب ابهت خویش شده و نوعی هنجار ارزشی در نظر مخاطبین تلقی مشوند بیان گردد.
یادم میاید در یکی از همین مباحثه های خیابانی طرف دم از انتخابات در ایران و آمریکا زد و گفت که آمریکا بهتر است. یکی از رفقای ما در پاسخ به او قبل از اینکه جواب دهد کلی از خود تعریف کرد که مثلا برادرش در آمریکاست و فلان مدرک دارد و خواهرش در فلان دانشگاه است و خودش در این رشته تحصیلات برتر دانشگاهی داشته و بعد از این تعریف از خود ها پاسخی داد که خودش هم زیاد مطمئن نبود ولی همان تعریف اول کار، کار خودش را کرده بود و هیمنه روانی را بر مخاطبان گذاشت. دیگر کسی در گفته رفیقمان ان قلتی نکرد و همه خاضع گشتند.
با ما همراه باشید:
@andishevarzi
قفلی که نه با #کلید دوستتان باز شد و نه با #سوزن لابی های شما معلوم است که باید #چکش آورد و خردش کرد
همان چکشی که بر سر مسولین اشرافی زده فرود خواهد آمد
#andishevarzi
مناظره مغازه ای
🔻 قرار بود با بچه ها سراغ تک تک مغازه های محله ای در جنوب تهران برویم و به بهانه چسباندن عکس آقای رئیسی با آن ها صحبت کرده و حرف خود را برسانیم. نوبت به یکی از مغازه های بزرگ و شیک رسید. چند جوان امروزی در آن نشسته و مشغول صحبت بودند. رفتیم و سلام کرده عکس را نشان دادیم. همان بهانه ای شد برای صحبت. کمی که سرپا صحبت کردیم گفتند بنشینید و صحبت کنید که خسته نشوید. ما هم نشستیم.
🔻 بحث رفت سراغ سند 2030. گفتم سند 2030 میگوید به فرزندانتان آموزش جنسی دهید به بچه ای که هنوز بالغ هم نشده. گفت خوب باید بداند، عیبی ندارد که... گفتم بله ولی آیا در این سن، با این کیفیت... گفت بله مشکلی ندارد.
دیدم به در بسته خوردم.
🔻 گفتم فضای آزادی جنسی اگر برقرار شود، یعنی پسرت راحت و بدون هیچ ترسی دست دختری را میگیرد و میاورد خانه ات. در حالی که نه تو او را میشناسی و نه حتی پسرت شناخت خوبی از او دارد. باز هم گفت مشکلی ندارد...
🔻 فکر کردم و چاره کار را در نشانه رفتن استیلای پدرانه دیدم. گفتم اگر اینطور شود و تو به هر دلیل دوست نداشته باشی و او را منع کنی، او مجبور نیست حرف تو را گوش کند و دوباره راحت با آن دختر میگردد. دیدم باز هم نرم نشد و روشنفکر مآبانه گفت مشکلی ندارد.
🔻 چاره ای نداشتم جز اینکه تیر آخر را به سمت آزادی او نشانه بروم. گفتم در آن صورت اگر پافشاری کردی پسرت میتواند به پلیس زنگ زده از تو شکایت کند که مانع آزادی جنسی او شده ای و پلیس هم دستبندت زده و به جرم زیر پا گذاشتن آزادی جنسیِ پسرت راهی بازداشتگاهت کند.
این را که گفتم در فکر فرو رفت. حرفی نزد و چشمش نشان از ترس داد.
🔻 اینگونه مناظرات که اسم #مناظرات_کلاسی به آن ها داده ایم معمولا در فضای دربسته و با تعدادی محدود برگزار میشود و به ندرت کسی از این گروه ِمناظره کم شده و یا به آن اضافه شود. اینان معمولا دوستان یکدیگر هستند و طرز برخورد با ایشان و قواعد مناظره و جدل در مواجهه با این گروه با مباحثات خیابانی فرق دارد.
🔻 در این فضا شما وقت بیشتری برای قانع کردن طرف مقابل دارید. و اصل نیز بر قانع کردن است. در اینجا شاید شما فقط با قشر #خاکستری رو به رو باشید و قشر سیاه و یا سفیدی در این بین نباشد. چون نوع مناظره مناظره فرد محور و یا جمع دوستانه محور است لذا باید نرم تر از مباحثات خیابانی استدلال و جدل کرده و تا حد امکان قلب و ذهن مخاطبان را به سمت خود جلب نمایید.
🔻 در این جا مثل داستانی که گفتم باید نقطه ضعف طرف را پیدا کرده و دست روی آن بگذارید. شاید مثلِ مثال بالا حسایت ارتباط گیری فرد پایین باشد، شاید غیرت او تا آن اندازه بالا نباشد، شاید استیلای پدرانه اش را نابود کرده، در این هنگام باید سراغ امری #برون_دینی رفته و دست روی مفهومی مثل آزادی گذاشت. اما امر برون دینی چیست؟ (ادامه در پیام بعدی)
@andishevarzi
دولت: بگذار به هر دلیلی نارضایتی بالا رود تا دولت بعدی که یحتمل مخالف ماست پشتوانه اش کوتاه قد شود. چون هر چه قدر قدرتش کمتر، قدرت ما بیشتر
دشمن: نفوذی ها با هر چه که دم دستشان است نارضایتی تولید کنند تا مشارکت کم شود. اگر کم شد براندازی هم آسان میشود.
#قطعی_برق
@andishevarzi
رویکردی برای مشارکت بالا
🔻 اوایل انقلاب گفتمان حاکم بر رأی دادن مردم #تکلیف الهی بود. آرام آرام طوری شد که این گفتمان از بین رفته و مرتبه پایین تری به نام شوق به آزادی در انتخابات 76 بروز کرد. در سال 84 مردم خسته از آزادی و دیگ سررفته اشرافی گری به دنبال عدالت شدند. اما سال 92 سال به هم ریختن دنیای معیشتی مردم بود برای همین به سراغ باز کردن این گره رفتند. سال 96 اما قصه، قصه دیگری بود، گفتمان حاکم بر رأی دادن مردم ترس از اعدام شد و دیوار کشی خیابان ها. گرچه باز هم عده زیادی به خاطر فساد ستیزی پا در شعب اخذ رأی گذاردند.
🔻 میتوان اینگونه تحلیل کرد که اول مبنا، ارزش های #الهی بود، اما در 76 و 84 مبنای کار سراغ ارزش های #انسانی رفت، سال 92 ارزش ها #دنیایی شد و سرآخر سال 96 ازرش ها #وهمانی گشت (ترس از دیوار کشی و اعدام)
🔻 الآن با مردمی رو به رو هستیم که امیدشان به سامان گرفتن معیشتشان کم شده، زیاد وعده های توخالی شنیده اند، زیاد دروغ دیده اند، زده شده اند. زیاد به وعده ها دل خوش نمیکنند بیشتر #وعید_ها هستند که برایشان انگیزه ایجاد میکند. سال 96 نیز گزاره های وهمانی رقیب که موجب پیروزیش شد از جنس وعید و ترساندن بود.
🔻 در این برهه نمیتوان منطق مشارکت مردم را از لایه وهمانی ارتقا داد. مگر اینکه دمی مسیحایی مثل خون حاج قاسم بیاید و مردم به شور آیند. وگرنه برای افزایش مشارکت باید سراغ وهم مردم و ترساندن ایشان رفت. اما فرقی که با سال 96 میکند آن است که وعید های ما باید پشتوانه #حقیقی و واقعی داشته باشد.
🔻 خلاصه راه بالا بردن مشارکت مردم ترساندن آن ها از رأی ندادن است. اینکه اگر رأی ندهند داعش میاید، اگر رأی ندهند جنگ میشود، اگر رأی ندهند تحریم ها بیشتر میشود، قیمت نان و میوه و گوشت بالاتر میرود، سفره اتان کوچک تر میشود...
اینها همه حقیقی است. دلیل تاکید بر مشارکت بالا هم جلوگیری از اینها و زمینه های تحققشان است.
@andishevarzi
منطق رفتار این روز های رهبری 1
❓ برای بسیاری از ما این سوال مطرح است که:
الف) در نظر مقام معظم رهبری مشارکت بالا از انتخاب اصلح پراهمیت تر است.
ب) با عدم احراز صلاحیت لاریجانی و جهانگیری مشارکت پایین تر میاید
نتیجه: پس ایشان باید با حکم حکومتی این دو را به عرصه انتخابات برگرداند
سوال: چرا این کار را نمیکنند؟
🔸 شاید بسیاری از کسانی که امروز از شورای نگهبان دلخورند در واقع به رهبری انتقاد دارند اما رویشان نمیشود که اصلا ذهنشان به این سمت برود.
🔸 برای جواب دادن به این سوال باید به گذشته برگردیم به سوالی که شاید از جوابش به راحتی گذشتیم. کسی که جواب آن سوال را بداند، رفتار های این روز های رهبری هم برایش قابل هضم است. سوال اصلی در واقع این است که چرا در نظر آقا، مشارکت با اهمیت تر از انتخاب فرد اصلح است؟ گفتیم چون امنیت کشور در این است، چون حکومت، مردمسالار است. چون مردم عادت به مشارکت کمتر و فاصله گرفتن از حکومت نکنند. و هزاران چون دیگر. اما با این جواب ها سوال اول ما بی پاسخ میماند، اگر این ها دلیل تاکید بر مشارکت بالاست و مشارکت بالا از انتخاب اصلح مهمتر است پس باید آن دو تایید صلاحیت میشدند. چرا نشدند؟
🔸 اما این سوال جواب دیگری دارد که درد این روز های ما را هم دوا میکند. آن جواب این است: آقا به خطار انحراف قطار از ریل، ریل را منحرف نمیکند حتی اگر قطار آسیب ببیند.
🔸 شرح جمله بالا اینگونه است (پیشنهاد میکنم تا آخر بخوانید):
مقام معظم رهبری همیشه بر اساس ساختار ها و قوانین حرکت میکنند. برای ایشان خود شخصیشان مطرح نیست. ایشان نماینده نظامند، مظهر نظام جمهوری اسلامی هستند. اگر بخواهی بگویی اگر نظام جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی به صورت انسان تمثل پیدا کند و در دنیا بیاید میشود سید علی خامنه ای.
🔸 برای همین است که او به ساختار ها و قوانین نگاه میکند و بر طبق آن ها ریل گذاری میکند. اگر در قانون آمده است که قوانین مجلس لازم الاجراست او هم قبول میکند حتی اگر به گفته خودش مخالف نظر خویش باشد. اگر رئیس جمهور بنزین را گران کند پست سرش میایستد چرا که ساختار جمهوری اسلامی آن را تایید میکند پس او هم که تمثال جمهوری اسلامی است آن قانون را تایید میکند حتی اگر نظر شخصیش بالفرض مخالف باشد.
🔸 بله در جایی که خط قرمز است، در جایی که انقلاب را به بیراهه میبرد محکم ایستاده و حکم حکومتی میدهد. ولی نه همه جا.
🔸 اگر میگوید مشارکت بالا مهم تر از انتخاب اصلح است برای این است که طبق ساختار های جمهوری اسلامی آن کسانی که تایید صلاحیت شده اند همه اشان صالح هستند پس انقلاب رو به جلو میرود با سرعت بالا اما اینکه شتابش چه قدر باشد دست مردم و انتخاب اصلح است.
🔸 اگر کسی مثل روحانی تایید صلاحیت میشود، یا کسی مثل جهانگیری و عارف با اینکه شاید نظر شخصیش مخالف باشد و آن ها را دارای مولفه های ریاست جمهوری نداند ولی از اصل خود کوتاه نمیاید. به واقعیت ها نگاه میکند اما از قاعده کلی خود هم دست برنمیدارد و جمع بین این دو میکند. او آینده دراز مدت را میبیند، بحث چهار سال و هشت سال نیست او دنبال نظام سازی است، دنبال تحکیم قواعد و قوانین جمهوری اسلامی است. میداند که همیشه در این دنیا زندگی نمیکند پس باید میخ قوانین اسلام را محکم در زمین بکوبد که بعد از خود نیز خیالش راحت باشد. باید روند مردم سالاری را ریل گذاری کند. مشکلی ندارد که این قطار از ریل خارج شود مهم نیست؛ به راهش ادامه میدهد و چند متر جلوتر دوباره او را به مسیر برمیگرداند اما آنچه مهم است این است که ریل به خاطر انحراف قطار منحرف نشود. وقتی قطاری منحرف شد یک قطار منحرف شده، قطار بعدی یاد میگیرد و درست در ریل میاید اما وقتی ریلی منحرف شد همه قطار های عالم منحرف میشوند. (ادامه مطلب در پیام بعدی)
@andishevarzi
منطق رفتار این روز های رهبری 2
🔸 بگذارید اینگونه بگویم اگر دست خود آقا بود، سال 96 روحانی را تایید صلاحیت نمیکرد، همین طور جهانگیری را. شاید با حکم حکومتی و در نظر گرفتن شرائط دیگر این کار محقق میشد ولی طبق اصل اولیه نه. اما وقتی ایشان تایید صلاحیت شدند علی رغم نظر خویش، نظر شورای نگهبان را محترم شمرد. چرا؟
به دو دلیل:
1. به خطار کج شدن چهار ساله قطار، نمیخواست ریل قوانین و قواعد مردمسالاری را بهم بزند.
2. این قطار انقدر کج نمیرفت تا جمهوری اسلام را به دره بیندازد تا نیاز به حکم حکومتی باشد.
🔸 یعنی با اینکه شاید نظر شخصیش مخالف صلاحیت بعضی تایید صلاحیت شدگان شورای نگهبان باشد ولی تا خطر انحراف انقلاب از آرمان هایش را نبیند در برابر تصمیم شورا خاضع است و کسی را رد صلاحیت نمیکند هر چند که نظر شخصیش این باشد. چرا که هویت او را همین تصمیم شورا و قواعد و قوانین جمهوری اسلامی میسازد.
🔸 پس طبق قواعد و قوانین جمهوری اسلامی آن کسی که خروجی شورای نگهبان است صلاحیت اداره امور کشور را داشته و ایران اسلامی را رو به جلو میبرد، لذا خیالش وقتی از این راحت است، حالا دستور به مشارکت حد اکثری میدهد. اینگونه میتوان گفت که در نظر معظم له صالح بودن اولیت دارد و پس از آن مشارکت بالا و سپس انتخاب اصلح.
🔸 میتوان گفت شورای نگهبان این روز ها بصیرانه و شجاعانه به افق دید رهبری نزدیک شده و جایگاه خود را در نظام اسلامی بهتر دریافته است. گویا فهمیده که قبلا قطار ها را از ریل خارج میکرده حالا آمده و قطار را در مسیر راست خودش جلو برده.
🔸 سخن آخر اینکه رفقا اگر به مشارکت مردم در این مورد لطمه وارد میشد به طوری که انقلاب به انحراف و یا خطر بزرگ نزدیک میگشت مطمئن باشید حضرت آقا حکم حکومتی میداد، حالا که اینگونه نشده با خیال راحت برویم سراغ مشارکت بالا. به آقا اعتماد کنیم...
@andishrvarzi
آقا فرمودن دشمن میخواد بین هواداران نامزد ها (ی انقلابی) تفرقه و دعوا بندازه...
لوطیشو پر کنم مخاطب خاصی میشه: هر کی عشقشه به #رئیسی رای بده، هر کی عشقشه به #جلیلی، فقط به هم نپرین
به منِ نویسنده باشه میگم اصلا با هم صحبت هم نکنین...
@andishevarzi
🔶 پریز قصاب
🔸 اولش میترسیدم، تهران محله نازی آباد، آنهم در بازار که کسی اعصاب ندارد، از گرانی ها شاکیند، وقت ظهر، آخر چه کسی میرود از قصابی پریز برقش را بگیرد آن هم برای تبلیغ سیاسی آن هم برای آقای رئیسی. ولی خوب خدا خواست و رفتیم، در همان درخواست اولیه با روی خوش گفت که بله بیا و بزن... من هم در حالتی بین خوشحالی و تعجب سریع با بچه ها هماهنگ کرده و اسباب صوت را به هم پیچانده و سید محرومان را پخش کردیم. سر نازی آباد محله ای که یکی از شلوغ ترین جاهای تهران است.
🔸 دو نفر از بچه ها این ور خیابان و دو نفر دیگر در آن طرف عکس آقای رئیسی به دست مشغول پخش تراکت بین ماشین ها بودند. روحانی معممی نیز با خود داشتیم که هم تلطیف جو عمومی کند و هم با مردم صحبت...
🔸 خیلی جالب بود، دستگاه یک بند دو سرود یکنواخت را میخواند و این واقعه دو ساعت طول کشید. سرآخر شخصی آرام به همان روحانی همراهمان گفت که صدا دیگر دارد اذیت میکند. ما هم آرام آرام جمع کرده و به محل اسکان برگشتیم. جالب بود اصلا توقع این نوع برخورد را نداشتم. منی که بیست سال در آن محله و نزدیک آن زندگی کرده بودم. حالا شاید بگویید شانست زده بود که اینچنین شد. ولی بعید است این همه اتفاق شانسکی...
🔸 بنده خدایی میگفت که پول خرده همیشه صدا دارد ولی اسکناس صدا ندارد. روان انسان طوری است که استثناء ها همیشه در ذهنش جا میگیرد، ضد هنجار ها و ضد ارزش ها در نظرش بزرگ جلوه میدهد، میماند، گرچه مخالفت کند ولی بزرگ میبیندش. اینجا هم همینطور است، بعضا در تلوزیون و خاطرات دیگران شنیده ایم که فلانی این برخورد تند را انجام داد و همان رفتار در ذهنمان به عنوان پیش فرض غالبی شکل گرفته. اما اینگونه نیست. بزرگی میگفت شما وقتی به وظیفه خود عمل کنید خدا به شما هیبت میدهد، این هیبت در نظر دیگران جلوه میکند و آن ها را در مقابل شما خاضع میکند.
باید در دل صحنه ها رفت و دید...
🔸 همان بزرگ میگفت که گیرم رفتید و فحشتان دادند! چه شد؟ چه میشود؟ فقط چند تا فحش خورده اید، خوب بخورید! مشکل کجاست؟ در راه خدا چند تا فحش هم ما بخوریم...
@andishevarzi
چرا جلیلی؟ استاد سیدعلی موسوی.mp3
50.36M
ناگفته هایی از آقای جلیلی و اقدامات دولت سایه در این هشت سال
🔉صوت سخنرانی حجتالاسلام و المسلمین سید علی موسوی (رییس ستاد روحانیت دکتر جلیلی)
🔸چرا دکتر جلیلی تا آخر باید بماند؟
🔸آرایش انتخابات، تقابل با جریان غربگرا یا رقابت درون گفتمانی؟
🔸آیا دکتر جلیلی توانایی مدیریت دارد؟
👤 با مدیر کانال در ارتباط باشید...
@admin_jalili
@andishevarzi
هدایت شده از داستان کوتاه _1400"
#درب_هویت
مانند تصویری هستم که هر کس نگاهش میکند با خشم چشمانم را آتش میزند . اما علت این همه نفرت را نمیفهمم! درست است که حق دارند ولی باید از کشور خود دفاع کنند.
مگر تصویر چشمانم خیلی عذاب دهنده است؟ راستش را بخواهید تا قبل از این موضوع فکر میکردم مردم دوستم دارند ولی وقتی شروع کردم تا تصوراتم را نقاشی کنم هر کس با نگاه بغض آلودی تصوارت انتخاباتی ام را پاره میکرد
اما من حق داشتم برای خودم تصمیم بگیرم
اصلاََ برایم مهم نبود اگر من در انتخابات شرکت کنم دوستانم نگاه خشم آلود خود را نثارم کنند
راهم را انتخاب کرده بودم...
دوست داشتم امسال به صورت شگفت انگیزتری رأی بدهم از شما چه پنهان رفتم یک عینک دودی خریدم و آن را روی چشمانم گذاشتم تا چشمان عدالت خواه و میهن دوست من کسی را عذاب ندهد، دوست هایم هنوز با من دوست هستند اما دیگر دوستشان ندارم! چون روی میهن عزیزمان غیرت ندارند البته اگر غیرت داشتند به پای صندوق رای می آمدند و از میهنشان دفاع میکردند...
عینک خودم را برداشتم و شروع کردم به راه رفتن به یک محله رسیدم خیلی زیبا و سرسبز بود
انسان در آنجا بوی آرامش را حس میکرد افراد این محله خیلی مشغول عبادت بودند این را از تسبیح در دستشان فهمیدم یک لحظه فکر کردم در بهشت هستم. رفتم جلو تر عینک را از چشمانم برداشتم با خودم فکر کردم این ها دیگر تصوراتشان مثل خودم هست و دیگر نیازی به این عینک نیست ؛ چند جوان داشتند زیر درخت با هم صحبت میکردند به سمتشان رفتم نقاشی ام را نشانشان دادم و از تصوارتم صحبت کردم برخلاف انتظار من آن ها هم خیلی به نقاشی ام علاقه ای نداشتند اما کم نیاوردم
پرسیدم امسال به چه کسی رأی میدهید فکر میکردم خیلی سریع پاسخ بدهند #رئیسی اما نه ناامید تر از آنی بودند که اصلاً بخواهند رای بدهند...
تعجب تمام وجودم را فرا گرفته بود مگر این ها همان افراد نماز خوان اهل دین نبودند چطور ممکن است این وظیفه شرعی را انجام ندهند یک لحظه تمام درختان محله را دیدم که دور سریعی بر سرم زدند فقط رنگ سبز برگشان مشخص بود... کمی به خودم آمدم تصمیم گرفتم دیگر به راهم ادامه ندهم و همان جا بنشینم و بقیه نقاشی ام را کامل کنم.
باید به آن ها میفهماندم رأی ندادن شما ممکن است چه بلایی سر ایرانمان بیاورد باید توضیح میدادم...
چشمانم آنقدر خشمگین بودند که عینکم تاب نیاورد و شکست دیگر نمیخواستم چشمان غیور خود را پنهان کنم باید این چشمان را نشان مردم داد تا آن ها از این بی تفاوتی بیدار شوند.
🎄🐌🎄
@yaddashtmandeghar
خداوکیلی اگه ۴۰ درصد بود میگفتیم حق دارن ولی بازم دمشون گرم، ۴۰ درصد هم خوبه، خوب مردمی داریم
الآن که ۵۰ رو رد کرده و به قصد ۶۰ ریختن پای صندوق باید چی بگیم؟
مردم ایران یعنی این...
#مردم_سالاری
@andishevarzi
به قول استادمون که میگفتن اینو آروم بهتون میگم، منم آروم به شما میگم:
اربعین، تشییع حاج قاسم، الآنم انتخابات
انگار آشکار شدن ملائکه شروع شده که اینچنین دلا رو تکون میدن
و این از علائم ظهوره...
#ظهور_نزدیک_است
@andishevarzi
🌱 در کربلا #زهیر و #حر پشت به پشت هم میجنگیدند. هر دو هدایت شده امام بودند. هر دو قصد یاری نداشتند ولی نَفَس امام آنها را دگرگون کرد. این شباهت ها همدیگر را جذب میکنند.
🌱 مساله اینجاست که ما میخواهیم #شبیه چه کسی شویم و پشت به پشت او در جبهه حق یا جبهه شیطان بجنگیم؟ پشت به پشت حبیب و سعید و عابس یا پشت به پشت شمر و ابن سعد و خولی...
@andishevarzi
بسم الله الرحمن الرحیم
با عرض سلام خدمت مخاطبین گرامی کانال اندیشه ورزی
با استعانت از حضرت حق سعی داریم رشته مطالبی در مورد اربعین و نوع نگاه توحیدی_عرفانی به این پدیده مقدس محضرتان عرضه داریم. اصل مطالب از اساتید بزرگوارم حجت الاسلام عابدینی و حجت الاسلام یزدان پناه میباشد که امتداد دادن آن مطالب در اربعین کار شخصی خود بنده است.
امید که این قلم فرسایی ها مرضیّ دل حضرت بقیة الله قرار بگیرد.
@andishevarzi
1️⃣ قدم اول:
فرق نماز با ذکر حضرت حق
بین نماز که همانا یاد خداوند متعال است با ذکری که شخص مثلا در طی روز دارد و یاد خدایی که به وسیله ذکر انجام میدهد، تفاوتی قائل میشوند و آن این است که ذکر در طول روز، ذکر در دل کثرات است و شخص در همه شلوغی هایی که دارد ذکر خداوند به لب و قلب میگیرد ولی در نماز، انسان اطراف خود را از کثرات خالی میکند و در فضایی که فقط او و خداوند است مشغول ذکر و یاد و عبادت او میشود.
فرق روضه با ذکر ائمه علیهم السلام
میتوانیم همچنین مقایسه ای را بین ذکر أئمه علیهم السلام در طول روز و ساعاتی که در روضه و ذکر مصیبت ایشان نشسته و مشغول عزاداری و توسل هستیم بر قرار سازیم. یعنی همانطور که در توکل آنچنان است در توسل هم نظیر آن مورد را جاری سازیم. به این صورت که ذکر حضرات معصومین علیهم السلام در طول روز، یاد آن ها از دل کثرات و در دل شلوغی هاست اما شرکت در مجلس روضه یاد آن ها با حالت توحد و به دور از کثرات و شلوغی های اطراف میباشد.
@andishevarzi