eitaa logo
تاریخ حوزه طهران
1.2هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
61 ویدیو
5 فایل
✍️به پژوهش و نگارش حمید سبحانی صدر ارتباط با ما: https://eitaa.com/hamid_sobhani_sadr
مشاهده در ایتا
دانلود
میتوانید به مناسبت سالروز پیروزی انقلاب اسلامی، این تصاویر و متنهای چهار زبانه را در صفحات مجازی خود نشر دهید.
هدایت شده از مباحثات
🔅سیاحتی علمی، معنوی در حوزه‌ی علمیه تهران 🔹در تابستان ۹۱ که در حوزه علمیه مروی به جمع طالبان علوم آل محمد علیهم‌السلام پیوستیم و به عنوان نوکری ولی‌عصر ارواحنافداه معنون شدیم، در مدرس اصلی و مرکزی مدرسه -که در سال‌های ابتدای تاسیس، مسجد صیفی حوزه هم همان بود و کاشی‌های محرابش، از عمر دیرین آن حکایت می‌کرد- ابتدای صبح مرحوم آیت‌ﷲ حاج آقا مجتبی طهرانی فقیه راحل و استاد اخلاق بلامنازع پایتخت درس فقه و اصول می‌گفت و سپس حدود ساعت نه مرحوم آیت‌ﷲ حاج شیخ محمدتقی شریعتمدار بر کرسی تدریس تکیه می‌زد. 🔹کمی آن طرف‌تر راه‌روی کوتاه و L شکلی به سوی مدرسه‌‌ی کوچک و نقلی باز می‌شد که در لسان عرف طلاب مدرسه، به «مروی کوچک» مشتهر بود، حوالی ساعت ده اگر مسیرت آنجا می‌خورد یحتمل لهجه‌ی عربی صلاح ملکشاهی را می‌شنیدی که با صدای بلند قربان صدقه‌ی مرحوم آیت‌ﷲ حاج شیخ محمد حسن آل عصفور اصطهباناتی می‌رود. کمی اگر صمیمی بودی، یحتمل به صرف قهوه‌ی ترک به داخل حجره دعوت می‌شدی و آنگاه، پیرمردی با محاسن و لباس سپید و سیمای روشن نشسته بر تخت چوبی نظرت را جلب می‌نمود که از فرط کوتاهی قامت،پایش به زمین نمی‌رسد. اغلب در حال تعریف خاطرات نجف بود و صدای گرم و گیرایش گذر زمان را از یادت می‌برد و حلاوت کلامش تلخی قهوه‌ را. 🔹اگر سودای چرخی در فضای مدرسه داشتی یحتمل در حجره دوم یا سوم سمت راست، شیخ درشت‌هیکلی را می‌دیدی که ‌برای جمع معدودی منظومه حاجی سبزواری را شرح می‌کند، حاج شیخ محمدرضا شهریاری. معروف بود شاگرد مرحوم علامه حسن‌زاده بوده در قم، درس رسمی‌اش نهایه الحکمه بود و منظومه و اسفار را تبرعا می‌فرمود. 🔹دستار کوچک و محاسن کوتاهش، او را به کلی از زی عالمان برجسته خارج می‌ساخت‌. رحمه‌ﷲ رحمه واسعه و اسکنه اعلی بحبوحات جنانه. این برنامه‌ی روتین و هرروزه‌ مدرسه است. چهارشنبه‌ها یوم‌الفرح است، از اول صبح، صحن حیاط آب و جارو می‌شود و فواره‌های حوض روشن می‌گردد، تولیت مدرسه که شیخ الفقهای پایتخت است و رئیس عالیرتبه‌ترین نهاد صنفی روحانیت، در راه است، مثل همیشه قبای اتوکشیده و عبای شکلاتی بر تن دارد، در وسط حلقه‌ی مدیران و محافظان از در مسجد که داخل می‌شود، همه در حالی که قیام می‌کنند، صلوات می‌فرستند. 🔹پیرمرد اغلب سه ربع تا یک ساعت صبحت می‌کند در سه محور نخست فقه، سپس اخلاق و در آخر سیاست، توصیه به تحفظ آداب و قناعت و زهد و نماز شب و درس‌خواندن ترجیع‌بند کلمات اوست. درسش که تمام می‌شود، آنهایی که مثل من مشتاق اشکال و نقد مواضع رییس جریان اصولگرایی‌اند با شوق و هیجان دور میز آیت‌ﷲ کهن‌سال حلقه‌ می‌زنند، با سابقه‌ترها اما، گویی فهمیده باشند دعوا بر سر لحاف ملاست، آهسته از درب پشتی، مسجد را ترک می‌کنند. جمع محدود‌تر می‌شود و انتقاد از تولیت راحت‌تر، پیرمرد معمولا بیست دقیقه تا نیم‌ساعت می‌نشیند، حرف‌ها را می‌شنود و کمتر پیش می‌آید حرارت شاگردان و پختگی استاد به نقطه‌ی تعادل و همفکری برسد، اما هر دو از این گفت و شنود خرسند به نظر می‌رسند، گه‌گاه محافظان شاگردان را از نزدیک استاد، کنار می‌زنند، پیرمرد آشکارا عتابشان می‌کند «کاری نداشته باشید». 🔹باری یک‌شنبه و سه‌شنبه برای من روزهای خوب هفته بود، حکیم متأله آیت‌ﷲ حاج سید حسن سعادت مصطفوی که مدرس مدرسه سپهسالار بود، تشریف می‌آورد. دو درس صبح می‌فرمود و یکی بعدازظهر، اولی اشارات، دومی شرح تجرید و سومی منظومه. بوعلی را خیلی ارادت داشت و -بر خلاف مسلک و مرام اغلب اساتیدمان- مرحوم صدرا را چندان تحویل نمی‌گرفت. من تنها درس کلام را حاضر می‌شدم و خیلی هم لذت می‌برم جهتش هم آن بود که با دروس این استاد عزیز از قبل از طلبه‌شدن و بواسطه شبکه چهار آشنا بودم. دوشنبه صبح ها عالم ربانی و سالک الی ﷲ مرحوم آیت‌ﷲ حاج سید ابراهیم خسروشاهی با قدوم مبارکش فضای مدرسه را گرما و نورانیت مضاعف می‌بخشید. این عالم کهنسال بی‌اغراق محبوب‌ترین چهره نزد طلاب جاافتاده‌تر و نسلی از اساتید ما بود. درس اخلاقش بر محور کتاب «نقطه‌های آغاز در اخلاق عملی» بود نوشته‌ی تولیت فقید، اصرار داشت که خواندن ده صفحه از آن مقدمه‌ی حضور در درس است، یک‌بار پرسید چه کسی ده صفحه را خوانده؟ همه سرها را به زیر انداختند. روحش شاد. 🔹باری این چند خط به رسم ذکر خیر از اساتید فقیدی بود که ارکان و اساطین حوزه علمیه تهران بودند، به این مسوده اضافه کنید مرحوم آیت‌ﷲ انواری، مرحوم آیت‌ﷲ خزعلی، مرحوم آیت‌ﷲ رضوانی (مسجد سید عزیزﷲ) مرحوم آیت‌ﷲ حاج آقا مرتضی تهرانی، مرحوم آیت‌ﷲ آقا رضی شیرازی و مرحوم آیت‌ﷲ خوشوقت اعلی‌ﷲ مقامهم را. مشاهده متن کامل یادداشت: https://mobahesat.ir/23697 🔻🔻🔻 @mobahesat
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✍فقیه و عارف عظیم‌الشأن آیت‌الله روز ۸ رجب برابر با ۱ مرداد ۸۶ دار فانی را وداع گفت و پیکرش مطهرش روز ۱۰ رجب برابر با ولادت امام جواد علیه السلام تشییع و در حرم مطهر حضرت عبدالعظیم علیه السلام به خاک سپرده شد. ☘ایشان فقیهی برجسته از شاگردان آیت‌الله بروجردی بود که آیت‌الله خویی نیز اجتهادشان را تأیید کرده بود. پس از درگذشت اهالی از محضر آیت‌الله بروجردی درخواست کردند آیت‌الله حق‌شناس را به تهران بفرستند اما ایشان در ابتدا مخالفت می‌کنند. امام خمینی ره به ایشان اصرار می‌کنند که این دعوت را بپذیرند. آیت‌الله حق‌شناس می‌گوید: چرا خودتان نمیروید؟ امام می‌فرمایند: والله اگر گفته بودند روح‌الله بیاید، میرفتم. این امر حکایت از اهتمام پیشینیان به حضور در تهران دارد و اشخاصی چون آیت‌الله حق‌شناس در تمام عمر شریف خود با سیره اجتماعی خویش و ارتباط نزدیک و صمیمی با عموم مردم، نمونه کاملی از رفتار یک عالم ربانی را به ظهور رساندند. 📽فیلم بالا دربردارنده تصاویری کمتر دیده شده از این عالم ربانی است. در این فیلم تولیت مکرم مدرسه علمیه آیت‌الله مجتهدی هم در حال آماده‌سازی آیت‌الله حق‌شناس برای وضو دیده می‌شوند. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
اصلاحیه: فیلم به اشتباه بارگذاری شده بود که اصلاح گردید
✍️دوستعلی‌خان مُعَیّرالممالک (۱۲۳۶ ق – ۱۲۹۰ ق) (همچنین ملقب به نظام‌الدوله) از رجال دورهٔ قاجار و خزانه‌دار و رئیس ضرابخانه در دورهٔ ناصرالدین‌شاه قاجار بود. او مسئولیت امور معماری دربار ناصرالدین شاه را نیز برعهده داشت. مسجد و از بناهای ماندگار دوستعلی خان است. در ابتدای جوانی با دختر دوست علی‌خان نظام الدوله ازدواج کرد و بعد از آن با ازدواج با یکی از دخترهای ناصرالدین شاه، داماد شاه شد. 🔹دوستعلی خان نظام الدوله واقف و بانی مدرسه معیر، پس از بنای مدرسه، علامه حاج ملا محمد طهرانی را به عنوان مدرّس مدرسه منصوب کرد و پس از وی نیز کرسی تدریس به برادر او علامه شیخ محمدصادق مدرس طهرانی متوفای ۱۳۱۴ق رسید. پس از وفات شیخ محمدصادق، شیخ علی مدرس طهرانی متوفای ۱۳۷۴ق فرزند حاج ملا محمد، از طرف معیرالممالک بر مسند تدریس در مدرسه معیر تکیه زد. 📖حاج آقا بزرگ تهرانی درباره عظمت علمی حاج ملا محمد طهرانی می‌نویسد: «او جامع معقول و منقول بود، تا آنجا که ناصرالدین شاه قصد داشت کتاب اسرار الحکم سبزواری را نزد وی بخواند، اما آن بزرگوار حدود سال ۱۳۰۰ق در مراجعت از سفر حج وفات نمود.» 📚منبع: طبقات اعلام الشیعه ج۱۲ ص۳۴۹؛ الذریعه ج۱ ص۳۷۵ ........... 🍃تصاویر مربوط به مدرسه معیر است که چند روز قبل برداشته‌ام. در حال حاضر، مدرسه و حجرات آن، جهت مرمت و بازسازی، خالی از سکنه است. مسجد هم که بازسازی شده، با وجود آن همه شکوه و زیبایی و آرامش، و واقع شدن در حد فاصل منطقه مسکونی و بازار، متأسفانه نمازگزار چندانی ندارد! 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
🌸🍃ولادت حضرت امیرالمومنین علیه السلام مبارک باد 📷 تصویر حرم مطهر امام علی(ع) عکاس: آنتوان سوروگین در حدود ۱۲۰ سال قبل 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
🥀 ۱۳ رجب سالروز به دار آویخته شدن و شهادت مظلومانه آیت‌الله حاج شیخ فضل‌الله نوری 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
🥀 ۱۳ رجب، شهادت آیت‌الله شیخ فضل‌الله نوری 💡رهبر فرزانه انقلاب: «باید دشمنیها را شناخت... اینکه بنده مسئله‌ی بصیرت را برای خواص تکرار میکنم، به خاطر این است. گاهی اوقات غفلت میشود از دشمنیهائی که با اساس دارد میشود... ما در صدر مشروطه هم متأسفانه همین معنا را داشتیم. در صدر مشروطه هم علمای بزرگی بودند... که اینها ندیدند توطئه‌ای را که آن روز غربزدگان و به اصطلاح روشنفکرانی که تحت تأثیر غرب بودند، مغلوب تفکرات غرب بودند، طراحی میکردند؛ توجه نکردند که حرفهائی که اینها دارند در مجلس شورای ملىِ آن زمان میزنند، یا در مطبوعاتشان مینویسند، مبارزه‌ی با اسلام است... نتیجه این شد که کسی که میدانست و میفهمید - مثل مرحوم شیخ فضل‌اللَّه نوری - جلوی چشم آنها به دار زده شد و اینها حساسیتی پیدا نکردند؛ بعد خود آنهائی هم که به این حساسیت اهمیت و بها نداده بودند، بعد از شیخ فضل‌اللَّه مورد تعرض و تطاول و تهتک آنها قرار گرفتند و سیلی آنها را خوردند.۸۸/۱۲/۶ 💡 : «من ‌نعش‌ آن‌ بزرگوار را بر سر دار همچون‌ بيرقي‌ مي‌دانم‌ كه‌ به‌ علامت استيلاي‌ غرب‌زدگي‌ پس‌ از دويست‌ سال‌ كشمكش‌ بر بام‌ سراي‌ اين‌ مملكت‌ افراشته‌ شد و اكنون‌ در لواي‌ اين ‌پرچم‌، ما شبيه‌ به‌ قومي‌ از خود بيگانه‌ايم‌؛ در لباس‌ و خانه‌ و خوراك‌ و ادب‌ و مطبوعاتمان‌ و خطرناك‌تر از همه‌ در فرهنگ‌مان‌ فرنگي‌‌مآب‌ مي‌پروريم‌ و فرنگي‌ مآب‌ راه‌حل‌ هر مشكلي‌ را مي‌جوييم‌». 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
📷 ردیف نشسته، از راست: ، میرزا طاهر تنکابنی، ذوالمجدین، میرزا یدالله نظرپاک ✍ کجوری فرزند ملا یوسف کجوری ادیبی فیلسوف و مدرس و بود. در سال ۱۲۹۷ق در یکی از روستاهای مازندران متولد شد و پدرش در سال ۱۳۱۷ق او را برای تحصیل به تهران فرستاد. نظرپاک در تهران از محضر ، و بهره برد و با تحصیل در دانشکده معقول و منقول، به درجه دکترا رسید و پایان نامه‌اش با عنوان «رسالة في إثبات أنّ الواحد لا يصدر عنه إلّا الواحد» را ارایه کرد و به عنوان مدرسی توانا به تدریس پرداخت. او مدتی نیز برای تحصیل به نجف اشرف و موفق به کسب اجازه اجتهاد از آیت‌الله سید ابوالحسن اصفهانی گردید. سید اصفهانی در متن اجازه وی چنین نوشت: «مركز الكمالات و منبع السعادات، ذو الحدس القويم و الذوق السليم، عمدة العلماء العظام، زين الفقهاء الكرام ... لم يقنع من السماع إلّا بالتحقيق، و من النظر إلّا بالتدقيق، و جمع بين الكمالات الصوريّة و المعنويّة و حاز الفضائل العليّة العلميّة...» میرزا یدالله نظرپاک خوشنویسی ماهر بود و آثار ارزشمندی از وی برجای مانده است. ایشان سرانجام در تاریخ ۱۵ صفر ۱۳۶۴ق برابر با ۱۰ بهمن ۱۳۲۳ش دار فانی را وداع گفت و در امامزاده عبدالله شهرری به خاک سپرده شد. 📚 ر.ک: طبقات أعلام الشيعة ؛ ج‏17 ؛ ص591 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
📷تصویر بالا: آیت‌الله و دو پسر شهیدش 📷تصویر پایین، از راست: آیت‌الله مکارم شیرازی، استاد ، آیت‌الله سید احمد کلانتر 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
📷تصویر پایین، از راست: آیت‌الله مکارم شیرازی، استاد ، آیت‌الله سید احمد کلانتر ✍ داشتم تصاویر گذشته را مرور می‌کردم، که خاطرات دیدار و گفتگو با آیت‌الله برایم مرور شد. به بهانه گفتگو درباره اساتیدشان مرحوم ، و به دیدنشان رفتم. روح لطیف و نفس گرمی داشتند و آن شب برایم بسیار ماندگار شد. 🔹آیت‌الله کلانتر متولد ۱۳۱۴ش از روحانیون مبارز است و همچون دیگر شاگردان مبارز امام خمینی ره طعم تبعید و زندان را چشیده‌ و سال ۵۷ هم در اثر اصابت گلوله از ناحیه پا مجروح شد. 🔸پدر دو شهید است که پسرانش را در دفاع مقدس از دست داده و می‌فرمود: این دو پسر تربیت شده مادرشان بودند، زیرا من بیشتر در تبعید بودم. مادرشان همه‌چیز تمام بود. سحرها دو ساعت به اذان صبح بیدار می‌شد و وقتی من بیدار می‌شدم می‌دیدم که مشغول عبادت است. 📃همینجا بد نیست یکی از نامه‌های امام خمینی ره مربوط به ۱۷ آذر ۴۹ را مرور کنیم که ضمن آن به فرزندشان سید احمد خمینی چنین توصیه می‌کنند: «مطلبی که لازم است تذکر دهم و منتظرم جواب بدهید آن است که آقای آقا سید احمد کلانتر که گرفتار است لازم است به خانواده‏ اش رسیدگی شود. شما اولًا تحقیق کنید که منزل پدر زنش کجا است؟ پس از آن از ایشان تحقیق کنید که اهل منزل ایشان کجا هستند؟ در صورتی که در تهران هستند لازم است همه ماهه ماهی سیصد تومان به ایشان برسد. شما یا خودتان آن وجه را بگیرید و با یک وسیله مطمئنی برسانید یا به آقای تهرانی بگویید به یک وسیله مطمئنی - بدون آنکه کسی مطلع شود - این وجه را ماهیانه به ایشان برسانید.» 🔹می‌فرمود: آن زمان برگزاری مراسم شهادت حضرت زینب(س) رسم نبود ولی شیخ علی‌اکبر برهان آن را راه انداخت و من برای اولین بار اعلامیه مجلس شهادت آن بانو را در تهران پخش کردم. 🔸درباره مرحوم شیخ محمدحسین زاهد می‌فرمود: «یکی از خصوصیات ایشان این بود که تا مادرشان درقید حیات بود ازدواج نکردند. مادر ایشان هم که مریض بود به یک طرف، از نظر روحی هم وضعش ناجور بود. مثلا دستهایش را میکرد داخل ظرفی که فضولاتش بود و میریخت به سر و صورت و لباس ایشان و ایشان اصلا خم به ابرویش نمی‌آمد. چون ایشان کمر همت را بسته بود برای خدمت به مادر تا مادرشان در قید حیات بود ازدواج نکردند. البته به ما خیلی سفارش می کردند که شما ازدواج کنید. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran