eitaa logo
تاریخ حوزه طهران
1.3هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
61 ویدیو
5 فایل
✍️به پژوهش و نگارش حمید سبحانی صدر ارتباط با ما: https://eitaa.com/hamid_sobhani_sadr
مشاهده در ایتا
دانلود
📷 آیت‌الله در جمع شاگردان و ارادتمندان خود در از راست: ▪️نفر سوم: آیت‌الله ▫️نفر چهارم: آیت‌الله ▪️نفر پنجم: ▫️نفر هفتم (سمت چپ آیت‌الله برهان): حاج ▪️نفر نهم (سمت چپ آیت‌الله برهان): ، داماد آیت‌الله برهان ▫️کودک عمامه به سر در ردیف دوم: حجت‌الاسلام فرزند مرحوم آیت‌الله برهان 🍃 @feyziye_tehran
🍂 آیت الله می‌فرمود: پدرم آیت‌الله از کوچه‌ای که خانه آيت‌الله در آن بود عبور نمی‌کرد. زيرا مواضع او و را موجب شهادت مى‌دانست. 📖 آیت‌الله حاج در به‌جای کتاب کفایة الاصول به طلبه ها قوانين الاصول درس می‌داد. زیرا معتقد به کوتاهی جناب آخوند در جریان شهادت شیخ فضل الله نوری بود. 🍃 @feyziye_tehran
✍ مرحوم (م ١٣۶۵) دروس علوم دینی خود را در فراگرفته بود. 🔹او صاحب این ابیات مشهور است: بزرگ فلسفه نهضت حسین (قتل شاه دین) این است که مرگ سرخ به از زندگی ننگین است نه ظلم کن به کسی نی به زیر ظلم برو که این پیام حسین است و منطق دین است 🔻استاد محمدعلی مردانی از قول امام_خمینی (ره) نقل می‌کرد که ایشان درباره مرحوم خوشدل می‌فرمود: "آقای خوشدل با این شعرش خدمتی بزرگ به مکتب عاشورایی سیدالشهداء (ع) و انقلاب اسلامی ما کرده است." 🔸مرحوم خوشدل از ارادتمندان و ملازمان آیت‌الله بود و گاه اشعاری برای ایشان می‌سرود. 🔹در آن سال‌های پس از سقوط که آیت‌الله برهان مدارس دانش آموزی اسلامی تاسیس کرده بود و به مدارس برهانیه شهرت داشت، مرحوم خوشدل سرودی برای مراسم صبحگاهی این مدارس گفته بود. در تصویر بالا متن این اشعار را به قلم مرحوم خوشدل می‌بینید که نگارنده از اصل آن عکس گرفته است. 🍃 @feyziye_tehran
📷 تصویر بالا: مرحوم شیخ عباسعلی اسلامی در جمع دبیران و برخی دانش آموزان مدرسه جعفری تصویر پایین: مرحوم اسلامی کنار در مراسم کلنگ زنی یکی از مدارس جامعه تعلیمات اسلامی ✍ مرحوم و در دوران سلطنت از سوی به هندوستان اعزام و در آن سرزمین با شیوه کار مدارس جدید اسلامی آشنا شدند. نزدیک به دو سال بعد آیت‌الله برهان و چندی پس از آن نیز مرحوم اسلامی به تهران آمدند و اقدام به راه اندازی مدارس اسلامی جدید نمودند که اقدامی سریع برای مقابله با تربیت دین ستیز رضاخانی بود. 🔹شیخ عباسعلی اسلامی تا پیش از سال ١٣٣٠ بیش از ١٣٠ باب مدرسه تحت عنوان در تهران و شهرستانها احداث کرد و به تربیت نسل نوجوان و جوان پرداخت که معمولا در تزاحم با سیاست‌های پهلوی بود و گاه در مسير فعالیت‌های آموزشی و تربیتی آن سنگ اندازی می‌شد. ▪️نزدیک به یک دهه پس از آن پدید آمد که رویکردی غیرسیاسی یافت و به طور کلی از هرگونه فعالیت سیاسی و همراهی با نهضت (ره) پرهیز می‌نمود. 🍃 @feyziye_tehran
📷 آیت‌الله در جمع هیأت دانش‌ آموزی . 🔺نوجوان عمامه بسر در صف اول فرزند ایشان حجت‌الاسلام است. ✍ آیت‌الله برهان که آموزش و پرورش دینی را در دو عرصه دانش آموزی و طلبگی دنبال می‌کرد، یکی از محورهای آموزش و تربیت دینی بود که مدارس جدید و علوم دینی وی را باید یکی از بسترهای تربیت نسل انقلابی دانست. 🔹تربیت چهره هایی چون در مدارس جدید برهانیه (که ایشان خود نیز مسیر آموزش و پرورش نسل نوجوان را به خوبی ادامه داد) و پیوستن جمعی از نوجوان‌های تحت تربیت آیت‌الله برهان به ، از آثار تربیتی مدارس برهانیه است. 🍃 @feyziye_tehran
✍ دیروز فرصتی شد تا به سری بزنم و آنچه را در کتاب در احوال آیت‌الله نوشته‌ام را در ذهن مرور کنم. 🔹مرحوم حجت‌الاسلام که در روزگار کودکی در آن نقطه زندگی می‌کرد به اینجانب می‌گفت: آن روز را که مرحوم برهان سوار بر اسب به این محل آمد به خاطر دارم. اینجا همه مزارع کشاورزی بود. آقای برهان نظری انداخت و همین نقطه را برای بنای مسجد لرزاده انتخاب کرد. 🔹روبروی مسجد کوچه‌ای بن‌بست به نام بن‌بست برهان است و سر کوچه هم خانه‌ای از متعلقات مسجد. سابقه از اهل محل شنیده بودم خانه مرحوم آقای برهان در همین کوچه قرارداشته است. همان خانه‌ای که در اندرونی‌اش ایشان با خانواده و ۱۴ فرزندش زندگی می‌کرد و بیرونی اش هم محل رفت و آمد عموم مردم بود و درب آن همیشه به روی همگان گشوده بود. 📚پی‌نوشت‌: چاپ کتاب عالم ربانی به پایان رسیده و ان شاء الله قصد دارم مطالبی بر آن بیفزایم و با تغییراتی در محتوا برای چاپ جدید و‌ ان شاء الله با کیفیت بهتر مهیا کنم. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
🌙 رجب که می‌شد واقعا در ماه اصب(ماه نزول رحمت الهی) بود. ✨تقریباً هربار که با گفتگو می‌کردم این خاطرات رو یادآوری میکرد که مرحوم خیلی به اعمال ماه رجب توجه داشت و من و امثال من، اعمال رو از ایشون به یادگار داریم. 📖 📝به قلم 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
✍ چند مرتبه‌ای توفیق دیدار و گفتگو با عبد صالح و‌مؤمن پرهیزکار مرحوم را داشتم. در روند نگارش کتاب هم مصاحبه ای با ایشان داشتم که زحمت کشیدند و به تشریف آوردند و گفتگو کردیم. 🍃مرحوم حاج محسن آقانبی قلهکی فرزند محمود آقای شیخ محمدباقر بود. در سنین نوجوانی در تحصیل مقدمات علوم دینی را آغاز کرد. کتاب «التصریف» و مقداری از «هدایه» را خوانده بود که در سن ۱۳ سالگی به راهنمایی یکی از دوستانش جهت استفاده از دروس مرحوم به رفت و جامع المقدمات، سیوطی و مغنی را از ایشان فراگرفت. مرحوم قلهکی ۱۵ ساله بودند که با آمدن مرحوم به مسجد امین‌الدوله، به جمع شاگردان ایشان پیوستند و مدتی در همان مسجد و مسجدی دیگر و سپس از تدریس آیت‌الله مجتهدی در کتابهای لمعه و معالم و ... بهره‌بردند. 🔹حاج محسن قلهکی از همان آغاز تحصیل، روزها در بازار کار می‌کرد و در کنار کار عمدتا شبها به تحصیل علوم دینی می‌پرداخت و چون منزلشان نزدیک خیابان لرزاده بود، صبح و شب در از انفاس مرحوم مستفیض می‌شد. حاج محسن قلهکی بعدها برای فراگرفتن رسائل و مکاسب نزد مرحوم از مدرسین مبرز حوزه تهران رفت که در خانه خود تدریس می‌کرد. ✨ایشان عالمی با تقوا و پرهیزکار بود که در بازار تهران بیش از آنکه به کسب و کار بپردازد، مشکلات مردم را حل و فصل می‌کرد و به سؤالات شرعی و اخلاقی مراجعین مخصوصاً در تجارت پاسخ می‌داد. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
✍مرحوم در سال 1329 و در سن 25 سالگی به تهران می آید تا به فعالیت دلخواه خود بپردازد. این زمانی است که ماجرای فلسطین در ایران جدی شده و و سردمدار این جریان هستند و رهنما هم از همانجا وارد این قضایا شده به فعالیت می پردازد. 🔹وی می گوید: مهمترین دغدغه خاطرم در آن سال ها مسئله فلسطین بود که نجات آن را منوط به اتحاد مسلمین می دانستم. 🔹شیخ مصطفی به دلیل فعالیت ها و تکاپوها به تدریج تبدیل به نمادی برای فعالیت های هواخواهانه ایرانیان نسبت به فلسطین شد. 📰وی معتقد بود که با اتحاد شیعه و سنی بطور قطع مسئله فلسطین حل می شود. به همین منظور به فکر انتشار مجله‌ای به نام افتاد. در این نشریه از شماره اول مقالات متعددی در حمایت از مردم فلسطین، کشمیر و الجزایر منتشر می شد و در طول 25 شماره انتشار این دو هفته نامه چندین بار توقیف شد. 🔹محل این نشریه در منزل امام جماعت بود، که بعد ها بنا به دلایلی به میدان حسن آباد منتقل شد. شیخ مصطفی رهنما در این راستا از حمایت آیت‌الله حاج شیخ ابوالفضل خراسانی هم بهره‌مند بود. تصویربالا: 1358 ـ تهران: نمایشگاه عکس فلسطینی ها و مجلس بزرگداشت «ناجی العلی» کاریکاتوریست معروف فلسطینی که در لندن ترور شد. از راست: شیخ مصطفی رهنما، سید هادی خسروشاهی، نماینده لیبی، هانی الحسن (نخستین سفیر فلسطین در تهران) و گروهی از سفرای بلاد عربی و شخصیت های سیاسی ایران... 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
تاریخ حوزه طهران
📷 تصویر هوایی قدیمی از حرم حضرت عبدالعظیم (ع) مربوط به حدود سال ۱۳۴۰ش؛ محل #مدرسه_برهانیه با نقطه قر
(عتیق) از مدارس علمیه در جوار (ع) است كه قدمت آن به دوران می رسد. فعالیتهای مدرسه برهان در زمان رضاخان تعطیل شد و ساختمان آن رو به ویرانی رفت و در سال 1364هجری قمری بنای باقیمانده توسط مرحوم حاج به امر زعیم اعظم عالم تشیّع آیت الله العظمی سید ابوالحسن اصفهانی و به امر مرحوم آیت الله سید محمد حجّـت و پشتیبانی تخریب و در مدت دو سال نوسازی و تكمیل شد و در روز افتتاح آیات عظام شهر تهران و نقاط دیگر چون ، حاج ، ، وزیر اسبق علوم و معارف عراق و عده دیگری شركت داشتند. مرحوم حاج شیخ علی اكبر برهان مدیر مدرسه در سال 1379 قمری در مكه از دنیا رفت و در قبرستان جده به خاك سپرده شد و بعد ازایشان بانی قبرستان سه دختران شهرری در این مدرسه سكونت نمود و به تعلیم و تربیت اطفال مردم ری اشتغال داشت و در زمان كه خیلی از طلاب خلع لباس شدند و مدارس علمیه را تعطیل كردند، این مدرسه را طاهریه نام نهادند و دروس جدید (غیر حوزوی) در آن تدریس می شد. 🍃در اوایل انقلاب، مدیریت و تولیت این مدرسه را امام جمعه شهرری مرحوم حجت الاسلام و المسلمین آقای رفیعی به عهده گرفت و این تولیت تا پایان سال 1368 ادامه یافت. در این سال حجت الاسلام تاج آبادی از طرف تولیت آستان مقدس ( آیت الله محمّدی ری شهری )، مدیریت را به عهده گرفت. 🔹در سال 1370 شمسی آن مدرسه به منظور تغییر كلی بنای قدیمی و ساختار جدید، تخریب شد و طلاب برای ادامه تحصیل به حوزه علمیه حضرت عبدالعظیم (ع) منتقل شدند. 🔹ساختمان جدید با وسعت نزدیك به پنج هزار متر مربع در سال 1383 به بهره برداری رسید. ▪️برگرفته از خبرگزاری جمهوری اسلامی 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
🖋️در آن سالهای پس از سقوط رضاخان، پس از سالها مقابله با روحانیت و برداشتن عمامه از سرها، آیت‌الله حاج که در و به تربیت طلبه اشتغال داشت، طلبه‌ها را تشویق می‌کرد زود لباس روحانیت به تن کنند و هدفشان این بود که در این شرایط، حضور روحانیت در محیط اجتماعی بیشتر به چشم بخورد. 🍃 فرزند ایشان حجت‌الاسلام می‌گفت: درآن موقع که حدوداً شش، هفت ساله بودم، گاهی پدرم ای بر سرم می‌گذاشتند و چون برایم تازگی داشت، خودم نیز شوقی داشتم. حدوداً نُه ساله که بودم، گاهی مرا به منبر می‌فرستاد. می‌گفت: «برو ، یک چیزی بگو.» در همان مسجد لرزاده، روی پلۀ اول یا دوم نشستم و مطلبی که مثلاً از کسی شنیده بودم، گفتم. او‌ می‌خواست این آمادگی را در من به وجود آورد. البته بعدها در دوران دبیرستان، حدوداً از پانزده، شانزده‌سالگی، لباس پوشیدم. حتی مدرسه هم که می‌رفتم گاهی که می‌دیدم با لباس نمی‌توانم سر کلاس بنشینم، توی دفتر لباسم را درمی‌آوردم و سپس سر کلاس می‌رفتم. روزی با لباس وارد اتاق پدرم شدم. عده‌ای نشسته بودند. ده، دوازده‌ساله بودم. وقتی وارد اتاق شدم و سلام کردم، پدرم بلند شد و گفت: «یاالله! بفرمایید و همه با حال تعجّب از جا برخاستند.» بعدها علّت آن را فهمیدم. آنها هم از پدرم سؤال کرده بودند و ایشان به آن‎ها فرموده بود: «می‌خواهم ساخته شود، بفهمد لباس‌ روحانی‌ پوشیدن یعنی چه.» 🗓️ آیت‌الله شیخ علی‌اکبر برهان سال ۱۳۳۹ش روز ۱۵ ذی حجه در سفر حج وفات نمود و پیکر مطهرش در قبرستان جده به خاک سپرده شد. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
✍ در سال‌های ستیز با اسلام و روحانیت، بسیاری از اهل علم برای آنکه از سر او در امان بمانند یا مجبور نباشند عمامه از سر بردارند، به شهرهای دور از جمله هجرت می‌کردند. ✨از جمله مرحوم که از تهران به نجف و مجاورت امیرمؤمنان(ع) کوچ کرد و در همین دوره بود که از محضر آیت‌الله بهره برد. 📖 ایشان در سال ۱۳۱۵ش کتابی به نام در فضیلت نجف اشرف به رشته تحریر درآورد که در آغاز این شرایط دشوار زمان اشاره دارد: «و بعد چنین گوید غوطه ور دریای عصیان و جهالت، گم‌گشته وادی نیران عمل و ضلالت، علی اکبر بن علی الطهرانی المدعو بالبرهان عفی عنهما ربهما و ادخلهما الرضوان. اینک که سنه ۱۳۵۵ قمری می‌باشد، چنان دست جور اهل ظلم و عدوان برای ستیز مراتب امتحان مبسوط گردید که کشتی ایمان کثیری از مسلمانان بانقلاب طوفان بحر ستم مخالفین قرآن مبتلا گردید و جمع قلیلی از ایشان پراکنده و پناهنده به بلاد بعیده و اماکن متبرکه گردیده‌اند. ✨از آن جمله این بنده شرمنده است که ملتجی به آستان ملائک پاسبان عرش نشان شاه ولایت حضرت مولی الموالی امیرمومنان علیه صلوات الله الملک المنان گردیده‌ام.» 📜 تصویر بالا دو صفحه نخست کتاب القطره است که توسط اینجانب و برخی دوستان، تصحیح و تحقیق شده اما متأسفانه تاکنون منتشر نشده است. 🍃🌸 مبارک باد 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
🗓به مناسبت شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام 🏴مرحوم حاج المنتظر_مقدسیان از شاگردان آیت‌الله حاج درباره استاد خود می‌نویسد: ◾️ایشان هفتم ماه صفر را در ، مجلسی مهم به یاد حضرت امام‌حسن(ع) برپا میکرد و هیئت مسجد لرزاده را برای بردن به زاویۀ مقدسۀ حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) حرکت میداد. آن هم با آن ترتیب خاص که از میدان حضرت عبدالعظیم، جمعیت پیاده و دسته تشکیل میشد و جناب شروع به نوحه‌خواندن [می‌کرد و] با حالی سرشار از حزن و اندوه حرکت میکردند به طرف حرم مطهّر و در آنجا به سینه‌زدن و عزاداری‌کردن مشغول میشدند تا نزدیک ظهر و ظهر در نماز و اطعام [برگزار می‌شد و] بعدازظهر می آمدند به تهران و باز شب در مسجد، شام غریبان به پا میکردند. 🏴 اما از مطالبی که مرحوم حاج شیخ علی‌اکبر برهان دراین‌باره به گویندگان و وعّاظ آن زمان می فرمود، این بود که بسیار سزاوار و به‌جاست که از برای امام‌حسن(ع) این ده روز را عزاداری کنید و دهۀ آخر صفر را هم به یاد رسول اکرم(ص) عزاداری بشود. چنان‌که سیره و روش بزرگان در صفحات عراق چنین بوده است. 📷 توضیح تصویر، ردیف اول از سمت چپ: آیت‌الله برهان، آقا ، ... ، شیخ عبدالمنتظر مقدسیان، ، در جمع اعضای هیئت برهانیه مسجد لرزاده 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
. 🔰به مناسبت ۶ ربیع‌الاول سالگرد درگذشت ✍️ اگر فضای را از نظر تربیت سلوکی مورد بررسی قرار دهیم با شخصیتهای متعدد و طرق متنوعی روبرو می‌شویم. اما اگر بخواهیم وجه اشتراکی میان این طرق بیابیم، این وجه اشتراک، توجه به خلق و انجام خدمات اجتماعی و تربیتی و رسیدگی به امور مردم در بیشتر آنها است. اما از میان شاگردان مرحوم که تهرانی الاصل بودند و سرانجام هم به تهران بازگشتند با دو شخصیت مهم و اثرگذار روبرو هستیم: 🔸۱. آیت‌الله که با تأسیس مدرسه و و به امر تربیت طلاب و عموم مردم پرداخت و بسیاری از بزرگان اهل معنا در دوره اخیر همچون ، آیت‌الله ، آیت‌الله و جمعی دیگر از بزرگان همچون حضرات آیات ، ، از تربیت شدگان مرحوم برهان در دوره نخست تربیت خود هستند. تلاشهای مرحوم برهان در رسیدگی به امور مردم و کارهای عام‌المنفعه نیز در خور توجه است. 🔸۲. آیت‌الله که پس از بازگشت به تهران در قامت یک مدرس فقه و حکمت ظاهر شد و اندک اندک جنبه فقاهتی خود را آشکارتر کرد و به عنوان یکی از مراجع عظام تهران به شمار آمد. برخی از تربیت‌شدگان ایشان عبارتند از: مرحوم آیت‌الله ، مرحوم ، ، آیت‌الله . 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
📷از چپ: مرحوم حاج غلامعلی یزدی زاده، آیت‌الله شیخ علی اکبر برهان، مرحوم سبط، شیخ محمود برهان (داماد)، (فرزند) ✍مرحوم داماد آیت‌الله برایم تعریف می‌کردند: من در جوانی سامرا بودم؛ پایتخت ولایت. هنگامی که من نجف بودم، آیت‌الله که بسیار پرمحتوا و صاحب کرامات بود، من و آقای را با عده‌ای دیگر به فرستاد که هم مشغول درس و بحث باشیم و هم پاسدار خانۀ امام‌زمان(ع). برنامۀ ما دو چیز بود: هم درس و بحث و هم پاسداری خانۀ امام‌زمان(ع). ما شب‌ها در حرم پُست می‌دادیم که مبادا افراد خراب‌کار به آنجا بیایند. من و آقای نجابت و و آقای بهجت و خیلی‌های دیگر برای همین کار به سامرا می‌آمدیم. آن ایامی که سامرا بودم، روزی دیدم که یک ماشین طلبه از ایران آمدند که آقای [حاج شیخ علی‌اکبر] برهان بود و جماعتی از شاگردان ایشان که در میان آن‌ها آقای پهلوانی و آقا هم بودند. آقای برهان با یک ماشین طلبه به سامرا آمد. ایشان طلبه‌های خود را آن‌چنان تربیت کرده بود که هر کدام از آن‌ها به نماز می‌ایستاد، بقیۀ ایشان می‌آمدند و به او اقتدا می‌کردند، حتی خودش هم می‌آمد؛ اینطور تربیت کرده بود. اگر یکی از آن‌ها پول داشت، انگار این پول برای همه بود. برهان شاگردان خود را اینطور تربیت کرده بود. من از حسن تربیت ایشان خیلی خوشم آمد. هنگامی که آقای برهان به آنجا آمد و من این مناظر را دیدم، از حسن تربیت ایشان خیلی خوشم آمد. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
تاریخ حوزه طهران
📷 تصویر: حاج شیخ احمد مجتهدی در جمع شاگردان در یک سفر تفریحی تصویر بالا: سمت چپ ایشان مرحوم #شیخ_حسی
✍ شاید مهمترین ، مکتبی است که آیت‌الله نمونه درخشانی از آن را از آغاز در مدرسه علمیه خود نمودار ساخت. شیوه‌ای تربیتی که بخش عمده‌ای از آن را از اساتید خود همچون آیت‌الله و به ارث برده بود. ✨عالمانی که همه مردم اعم از طلبه و غیرطلبه را حقیقتا فرزندان خود می‌دانستند و به همان اندازه برایشان وقت می‌گذاشتند. نگارنده خود از حاج شیخ حسین انصاریان که از شاگردان آیت‌الله برهان بود شنیدم که می‌فرمود: «در همه ایران مانند برهان را ندیده‌ام». 🔅یکی از جلوه‌های این مکتب تربیتی اثرگذار این بود که پایان هفته به همراه شاگردان خود از تهران و فضای مدرسه خارج شده و به مناطق نسبتا خوش آب و هوای اطراف می‌رفتند. مثلا شیخ محمدحسین زاهد که همراه با شاگردانش به امامزاده داوود می‌رفت و شیخ علی‌اکبر برهان به روستاهای اطراف دماوند. 🌿آیت‌الله مجتهدی هم روزهای جمعه به اتفاق شاگردانش به شهرری و نواحی آن از جمله امامزاده ابوالحسن می‌رفت و من خود از برخی قدیمی‌ها که در آن اردوهای یک روزه شرکت کرده بودند، خاطراتی شیرین و به‌یادماندنی شنیده‌ام که چگونه در فضای طبیعت، هم درس و بحث برقرار بود و هم بازی و تفریح. ✨بسیاری از چهره‌های اثرگذار در دهه‌های گذشته، تربیت یافته این مکتب بودند و اساسا تربیت در چنین فضاهایی شکل می‌گیرد، نه در جلسات اخلاقی یک طرفه و آن هم از شیوه کنونی‌اش که هر هفته یک استاد اخلاق و آن هم از طریق فضای مجازی. دلیل گرایش خیلی از بازاری‌ها و فرزندان آنها به طلبگی در آن دوران همین تعاملات شیرین و پرمهر علمای سلف بود که جای آن در روزگار ما خالی است و حوزه در گام دوم انقلاب، چاره‌ای جز طی آن طریق ندارد. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
تاریخ حوزه طهران
📷تصویر بالا: آیت‌الله #سید_احمد_کلانتر و دو پسر شهیدش 📷تصویر پایین، از راست: آیت‌الله مکارم شیرازی،
📷تصویر پایین، از راست: آیت‌الله مکارم شیرازی، استاد ، آیت‌الله سید احمد کلانتر ✍ داشتم تصاویر گذشته را مرور می‌کردم، که خاطرات دیدار و گفتگو با آیت‌الله برایم مرور شد. به بهانه گفتگو درباره اساتیدشان مرحوم ، و به دیدنشان رفتم. روح لطیف و نفس گرمی داشتند و آن شب برایم بسیار ماندگار شد. 🔹آیت‌الله کلانتر متولد ۱۳۱۴ش از روحانیون مبارز است و همچون دیگر شاگردان مبارز امام خمینی ره طعم تبعید و زندان را چشیده‌ و سال ۵۷ هم در اثر اصابت گلوله از ناحیه پا مجروح شد. 🔸پدر دو شهید است که پسرانش را در دفاع مقدس از دست داده و می‌فرمود: این دو پسر تربیت شده مادرشان بودند، زیرا من بیشتر در تبعید بودم. مادرشان همه‌چیز تمام بود. سحرها دو ساعت به اذان صبح بیدار می‌شد و وقتی من بیدار می‌شدم می‌دیدم که مشغول عبادت است. 📃همینجا بد نیست یکی از نامه‌های امام خمینی ره مربوط به ۱۷ آذر ۴۹ را مرور کنیم که ضمن آن به فرزندشان سید احمد خمینی چنین توصیه می‌کنند: «مطلبی که لازم است تذکر دهم و منتظرم جواب بدهید آن است که آقای آقا سید احمد کلانتر که گرفتار است لازم است به خانواده‏ اش رسیدگی شود. شما اولًا تحقیق کنید که منزل پدر زنش کجا است؟ پس از آن از ایشان تحقیق کنید که اهل منزل ایشان کجا هستند؟ در صورتی که در تهران هستند لازم است همه ماهه ماهی سیصد تومان به ایشان برسد. شما یا خودتان آن وجه را بگیرید و با یک وسیله مطمئنی برسانید یا به آقای تهرانی بگویید به یک وسیله مطمئنی - بدون آنکه کسی مطلع شود - این وجه را ماهیانه به ایشان برسانید.» 🔹می‌فرمود: آن زمان برگزاری مراسم شهادت حضرت زینب(س) رسم نبود ولی شیخ علی‌اکبر برهان آن را راه انداخت و من برای اولین بار اعلامیه مجلس شهادت آن بانو را در تهران پخش کردم. 🔸درباره مرحوم شیخ محمدحسین زاهد می‌فرمود: «یکی از خصوصیات ایشان این بود که تا مادرشان درقید حیات بود ازدواج نکردند. مادر ایشان هم که مریض بود به یک طرف، از نظر روحی هم وضعش ناجور بود. مثلا دستهایش را میکرد داخل ظرفی که فضولاتش بود و میریخت به سر و صورت و لباس ایشان و ایشان اصلا خم به ابرویش نمی‌آمد. چون ایشان کمر همت را بسته بود برای خدمت به مادر تا مادرشان در قید حیات بود ازدواج نکردند. البته به ما خیلی سفارش می کردند که شما ازدواج کنید. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
🗓به مناسبت ۲۵ فروردین سالروز درگذشت در سال ۱۳۷۹ش ✍شیخ محمد رازی سال ۱۳۰۰ش در شهرری متولد شد. او به منظور تحصیل علوم دینی، با تشویق آیت‌الله که آن زمان در حضرت عبدالعظیم(ع) در حال تبعید بود به قم و پس از آن به نجف رفت و در مجموع از محضر آیت‌الله ، و بهره برد و به شهرری بازگشت. 🔹شیخ محمد رازی در همراهی با آیت‌الله به احیاء و اداره شهرری دست زد. ✨ او واعظی توانمند با روحیه‌ای معنوی بود و از این‌رو سفرهای بسیاری به نقاط دور و نزدیک داشت و با علما و صاحب‌دلانی گمنام همنشین می‌شد و به ثبت شرح حال و خاطرات آنها اقدام می‌کرد. 📚شیخ محمد رازی به خاطر استعداد و علاقه‌ای که به شرح‌حال‌نگاری داشت، مجموعه‌ای ارزشمند به نام در ۹ جلد گردآوری کرد و در آن به نگارش زندگینامه علما و خاطراتی خواندنی که بعضا خود از زبان صاحب ترجمه شنیده بود پرداخت. از دیگر آثار ارزشمند وی در همین موضوع کتابهای و می‌باشد. به جرأت می‌توان گفت اگر آثار شیخ محمد رازی نبود، امروز از شرح حال بسیاری از علما در یکصد سال اخیر بی‌اطلاع بودیم. 🔸 شیخ محمد رازی روحیه‌ای مبارزاتی هم داشت و در دوران در کنار و در سالهای بعد در همراهی با نهضت امام خمینی (ره) به مبارزه با طاغوت می‌پرداخت و در این راستا طعم زندان و تبعید را هم چشید. منبع تصویر: وارثون 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
💠 آیت‌الله در ۱۵ ذی‌الحجه برابر با ۲۰ خرداد ۱۳۳۹ش پس از اتمام اعمال حج در جده دار فانی را وداع گفت. 📖 به مناسبت سالگرد این عالم ربانی، بخشی از مقدمه بر در شرح حال آیت‌الله برهان را از نظر می‌گذرانیم: 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
تاریخ حوزه طهران
💠 آیت‌الله #شیخ_علی_اکبر_برهان در ۱۵ ذی‌الحجه برابر با ۲۰ خرداد ۱۳۳۹ش پس از اتمام اعمال حج در جده دا
💠 آیت‌الله در ۱۵ ذی‌الحجه برابر با ۲۰ خرداد ۱۳۳۹ش پس از اتمام اعمال حج در جده دار فانی را وداع گفت. 📖 به مناسبت سالگرد این عالم ربانی، بخشی از مقدمه بر در شرح حال آیت‌الله برهان را از نظر می‌گذرانیم: ✍ «ایشان مردی زحمتِ علم کشیده، و برخوردار تا حد فقاهت و اجتهاد بود، و اجازه‌های متعدد اجتهاد و نوشته‌های فقهی ایشان، گواه صادقی است بر این حقیقت؛ و از این مهم‌تر آنکه در عمل جدی و استوار بود، و نه سستی می‌ورزید و نه خستگی داشت، و به آنچه که می‌گفت، هم معتقد بود و هم عمل می‌کرد. از دنیا و مظاهر آن پرهیزکار بود و سادگی بر همه زندگی‌اش حکومت داشت. لباسش ساده بود، غذایش ساده بود، و بالاخره خانه‌اش در نهایت بی تکلّفی و سادگی بود. از آن روز که ما از ایشان خبر داریم، و از آن روز که مردم ایشان را می‌دیدند، پیوسته به تقوا و زهد عمل کرده بود... از همه اینها گذشته، او تربیت شده مربیان بزرگی چون شیخ مرتضی طالقانی و سید علی آقای قاضی رضوان الله علیهما بود و بنابراین می¬توانست خود مربّی بزرگی باشد؛ و آیا نشانه ای بهتر از اینکه در شهر ما علمای پرهیزکار و خوبی بوده و هستند که شاگرد و تربیت شده ایشان بودند. مرحوم آیت‌الله خوشوقت و آیت‌الله سعادت پرور رضوان الله علیهما از این کسان بودند. آیت‌الله باقری کنی حفظه الله تعالی و آیت‌الله مهدوی کنی(رحمة الله علیه) از بزرگان تربیت شده ایشان هستند و سیره این عالمان پرهیزکار می‌تواند تا اندازه‌ای رفتار و اخلاق آن مرد بزرگ را نشان دهد. از این جهات گذشته، ایشان مردی جدّی در جنبه اجتماعی، فرهنگی و سیاسی بود، و اینها جنبه‌هایی هستند که گاه با زهد شدید در دنیا و سیر و سلوک ـ که ایشان بدان پایبند بود ـ جمع نمی‌شود و یکّه مردانی را طلب می‌کند که با صدری واسع، این ابعاد را جمع نمایند.» 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
💠 لیلة الرغائب در مسجد لرزاده 📖 یکی از شاگردان آیت‌الله حاج : «مرحوم برهان اکثر مستحبات را خودش با همان جثه‌ی نحیفش انجام می‌داد. من الان ۵۰ سال هست که سعی می‌کنم در ایام البیض ماه رجب، اعمالم ترک نشود و این همه‌اش از برکات مرحوم برهان است. ماه رجب در حقیقتاً ماه اصبّ بود. گویا حقیقتاً در آنجا باران می بارید؛ باران رحمت و معنویت. همه را نسبت به روزه گرفتن در آن ماه تشویق می‌فرمودند. همه‌ی جوان ها اهل روزه گرفتن بودند. اول ماه، دوم ماه، و... نماز مستحبی را نشسته خواندن، در مسجد لرزاده، اصلاً باب نبود. همه روی پا و ایستاده می‌خواندند، حتی خودش. الان با اینکه در تهران اعتکاف هست، ولی در مساجد نماز لیلة الرغائب را بین دو نماز مغرب و عشاء به جا نمی‌آورند. آنجا [مسجد لرزاده] به جا می‌آوردند و بعد از آن تازه نماز عشاء را می‌خواندند. برنامه‌ها و رفتارهای مرحوم برهان این گونه بود.» 📚 کتاب ص۵۵ و ۵۶ 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
▪️حاج سید علی‌اصغر رخصفت از دنیا رفت و رهبر فرزانه انقلاب در پیام خود، وی را از مبارزان قدیمی و دوستان دیرین خود خواندند. چند مرتبه پای خاطرات مرحوم رخصفت نشستم و گوشه‌هایی از آن را در کتاب در شرح حال آیت‌الله روایت کردم. در ادامه برشی از خاطرات وی را مرور می‌کنیم.👇 🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
تاریخ حوزه طهران
▪️حاج سید علی‌اصغر رخصفت از دنیا رفت و رهبر فرزانه انقلاب در پیام خود، وی را از مبارزان قدیمی و دوست
▪️مرحوم حاج سید علی‌اصغر رخصفت: قبل از ۱۳۲۰، مرحوم پدر ما، حاج سید ابوطالب رخصفت، از متدینین خیابان لرزاده و از مریدان سرسخت مرحوم در خیابان لرزاده و بود. من از بچگی، از شش، هفت سالگی بودم تا مثلاً سی سال و چهل سال بعد از آنکه مرحوم برهان به رحمت خدا رفت. ما بچه بودیم، ولی خب، آن کشش مرحوم برهان، جوانان و افراد بسیاری را خیلی خوب جذب کرده بود. پدرهای ما خیلی به مرحوم برهان علاقه‌مند بودند؛ مثلاً اگر شما دو شب به مسجد لرزاده نمی‌آمدی، شب سوم در خانۀ شما بود و در میزد که شما کجا هستی و چی شده و چرا نمی‌آیی؟ من حدوداً شانزده سالم بود که دیگر به مرحوم ن علاقه‌مند شدم و به جمع پیوستم. در مسجد لرزاده منبر می‌رفتند و سخن‌رانی می‌کردند و البته کار خطرناکی هم بود. بالای منبر علناً به شاه و آمریکا و انگلیس فحش می‌دادند. راه‌‌دادن اینها از سوی مرحوم برهان، از سوی امام جماعتی در تهران و مسجد لرزاده که پایگاه متدینان تهران بود و تقریباً افراد آن هم متدین و از بازاری‌های پول‌دار و استخوان‌داری بودند که با مرحوم برهان انس داشتند، کار خطرناکی بود. شبی من تنها گوشۀ مسجد لرزاده، پای ستونی نشسته بودم. در همان حال بودم که مرحوم برهان دست خود را بر روی شانۀ من گذاشت. حدوداً ۱۷ سالم بود. من بچه بودم. یک دستشان روی زمین بود و یک دست روی شانۀ من. گفت: «آسید علی‌اصغر، من پیامی دارم برای شما؛ بگویم؟» عرض کردم: «بفرمایید حاج آقا.» گفت: «پدر شما به من پیغام داده که از شما راضی نیست.» گفتم: «چرا حاج آقا؟» گفت: «علاقه‌مند نیست که شما بین این فدائیان اسلام رفت‌و‌آمد می‌کنی.» من هم در همان حالت بچگی، همین طور که مرحوم برهان نیمه‌خیز دست خود را روی شانۀ من گذاشته بود، برگشتم و به صورت او نگاه کردم و گفتم: «اینها بد هستند؟ اگر بد هستند مقصر شمایی.» گفت: «من!؟ برای چی من!؟» گفتم: «شما اینها را به مسجد لرزاده آورده‌اید و به ما شناساندید. من از اینجا اینها را شناختم.» زد زیر خنده و گفت: «من فقط پیغام پدرت را برای شما آوردم.» من عکس مرحوم برهان و نواب را زده بودم داخل اتاق. هر وقت که من به خانه می‌آمدم و احیاناً اوقاتم تلخ بود، مرحوم پدرم می‌آمد و زیر این عکس‌ها می‌نشست و می‌گفت: «چیه؟! آقاتون طوری شده؟» شوخی می‌کرد و ما را دست می‌انداخت. 🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
تاریخ حوزه طهران
📷تصویر پایین، از راست: آیت‌الله مکارم شیرازی، استاد #سید_هادی_خسروشاهی ، آیت‌الله سید احمد کلانتر ✍
▪️ انا لله و انا الیه راجعون آیت‌الله متولد ۱۳۱۴ش از شاگردان ، و در حوزه تهران، دار فانی را وداع گفت. شخصیتی اهل سلوک الی‌الله که کارنامه‌ای درخشان در مبارزات سیاسی داشت. ✍سید احمد کلانتر در شهریور ۱۳۴۴ دستگیر و با قید کفیل آزاد گردید. چهار ماه بعد مجدداً دستگیر و به سه ماه حبس محکوم و در سال ۱۳۴۵ به اتهام فعالیت‌های مضره برای مدت ۴ ماه به فردوس واقع در استان خراسان جنوبی تبعید شد. در سال ۱۳۴۸ در ساوه دستگیر و به چهار ماه و پانزده روز حبس محکوم شد. در خرداد سال ۱۳۴۹ به اتهام تحریک مردم در مراسم شهید آیت‌الله سعیدی، برای سه سال به زابل تبعید گردید که به علت فعالیت در آنجا، به سراوان منتقل شد و در آنجا نیز به اتهام اهانت به شاه دستگیر و به دو سال حبس تأدیبی محکوم شد. در خرداد ۱۳۵۴ به اتهام شرکت در تظاهرات مدرسه فیضیه دستگیر، ولی تبرئه شد. او در سال ۵۷ که با تعداد دیگری از مبارزین روحانی در انارک نائین تبعید بود، جهت تداوم مبارزه محل تبعید را ترک و به قم وارد شد و در ۱۴ /۹ /۵۷ در تظاهرات بر اثر برخورد گلوله مجروح شد. 🔹وی در دوران دفاع مقدس چهار فرزند خود را به جبهه‌های جنگ فرستاد. دو فرزند او به نام‌های سید کاظم و سید حسن به شهادت رسیدند‌ و دو فرزند دیگرش سید حسین و سید جواد به درجه جانبازی نائل آمدند. ▪️تشییع پیکر این عالم ربانی امروز ساعت ۱۵ از مسجد امام حسن عسکری علیه السلام تا حرم مطهر حضرت معصومه سلام الله علیها 🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
💠به یاد مرحوم حجت‌الاسلام والمسلمین از شاگردان آیت‌الله «نماز خواندم و توی یکی از سنگرها دراز کشیدم. تاریکی هوا بهانه خوبی برای بچه‌ها بود. گوشه و کنار سنگرها خلوت می‌کردند. گاهی به خیال اینکه خوابیده‌اند به آنها نزدیک می‌شدم و آنها را در حال نماز و دعا می‌دیدم. گریه‌شان مرا یاد روزهایی می‌انداخت که در خانه‌مان روضه‌خوانی داشتیم. پدرم همسایه‌ها و امام جماعت‌های مسجدهای اطراف را دعوت می‌کرد بیشتر وقت‌ها روضه‌مان را شیخ مصطفی فتاحی منش، امام جماعت مسجد شریفیه نظام آباد می‌خواند. آن روزها پسر شیخ مصطفی کوچک بود ولی بزرگ که شد وارد سپاه شد و یک سال پس از شروع جنگ در درگیری با یکی از خانه‌های تیمی در خیابان خواجه عبدالله انصاری شهید شد. پسر خاله‌ام می‌گفت یک بار که با او به پابوس امام هشتم رفته بودند شیخ مصطفی در صحن گوهرشاد روضه خواند و لابلای نوحه پرسوز و گدازش، پته شاه را روی دایره ریخت. پسر خالم می‌گفت خبر به گوش مامورها رسید و آنها ریختند توی صحن و شیخ مصطفی زرنگی کرد عمامه‌اش را برداشت و بین مردم گم شد.» 📚«پسر آسید مصطفی» خاطرات سید مجتبی عبداللهی، ص۱۴۵ _______________ 🥀شهید محمدرضا فتاحی‌منش در تاریخ ۱۲ شهریور ۱۳۶۰ در ۱۹ سالگی به شهادت رسید. 🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran