eitaa logo
تاریخ حوزه طهران
1.2هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
59 ویدیو
5 فایل
✍️به پژوهش و نگارش حمید سبحانی صدر 📃به همراه اخبار مرکز اسناد حوزه و روحانیت استان تهران ارتباط با ما: https://eitaa.com/hamid_sobhani_sadr
مشاهده در ایتا
دانلود
با بسیاری از مظاهر دین جنگید. حوزه‌های علمیه‌ ای که تعطیل یا تبدیل شد، مساجدی که ویران یا متروک شد، مجالس اهل بیت علیهم السلام که ممنوع شد، چادری که از سرها برداشته شد و روحانیونی که مهجور شدند و عمامه هایی که از سر برداشته شد. 🍃🍃 در این فضای ضد دین، در سال ١٣١٨ش آیت‌الله که در امور معنوی از شاگردان آیت‌الله بود، با چندین حکم اجتهاد از نجف به تهران آمد. هنوز دو سال تا پایان سلطنت رضاخان مانده بود که این مجتهد خوش‌فکر که یک جهادگر فرهنگی و یک مربی توانا بود، در محله خراسان، در کنار مزارع سرسبز آن محله، کلنگ را بر زمین زد. 🕌 او سنگ بنای مرکزی را گذاشت که با محوریت مسجد، چندین مرکز فرهنگی از مدرسه علمیه، دبستان و دبیرستان پسرانه و دخترانه، هیئات مذهبی، صندوق قرض‌الحسنه و... در کنار آن به وجود آمد. 🔹شخصیت‌هایی چون آيت‌الله ، ، ، ، همگی تربیت شدگان آن مربی کم‌نظیر در آغاز طلبگی بودند. از دانش‌آموختگان مدارس جدید ایشان نیز می‌توان به حجت‌الاسلام و دکتر اشاره کرد. شرح خدمات و اقدامات و به عبارتی انقلاب فرهنگی مرحوم شیخ علی اکبر برهان در آینده خواهد آمد.🍃 🍃 @feyziye_tehran
📷 سمت راست: نوه مرحوم در سنین جوانی. سمت چپ: برادر وی شیخ مرتضی کاتوزیان از علمای تهران ✍ به خاطر دارم مرحوم آیت‌الله مجتهدی عملکرد سپهبد کاتوزیان را همچون علی بن یقطین در دربار عباسی عنوان می‌کردند. 🔹دکتر درباره مجالس عزاداری در منزل (سپهبد نیروی زمینی شاهنشاهی) می‌نویسد: مجلس منزل مرحوم سپهبد باقر کاتوزیان در خیابان وزرا یا تلویزیون در اراضی عباس‌آباد... در میان امرای ارتش آن زمان مرحومان سپهبد مرتضی زاهدی (که با سپهبد فضل‌الله زاهدی هیچ نسبت خانوادگی نداشت) و سپهبد باقر و برادرش سپهبد کاظم کاتوزیان از تقوا و طهارت نفس و اعتقاد راسخ مذهبی ممدوحی برخوردار بودند. برادر دیگر این دو سپهبد، عالم مشهور طهران، مرحوم حاج بود. در مجلس مرحوم کاتوزیان، عموم طبقات و سکنه آن اطراف و بسیاری از اهل علم و کارمندان پست شرکت می‌کردند و تا آخرین سال حیات آن مرحوم، آن مجلس منعقد می‌شد. وفات ایشان در اواخر دهه ۶۰ در طهران واقع شد رحمت‌الله علیه. 🔹حجت‌الاسلام می‌فرماید: سال ۱۳۴۹ اولین دیدار من و سپهبد کاتوزیان در خانه‌ای در خیابان زیبا بود. در آن جلسه دعای کمیل خواندم و در پایان همان جلسه بود که مرا برای روضه اول ماه به خانه‌اش دعوت کرد که این جلسات تا قبل از پیروزی انقلاب ادامه یافت. علما هم در مجالس روضه او شرکت می‌کردند... (استاد انصاریان در سال ۱۳۵۰ به دعوت مرحوم کاتوزیان و به همراه وی به حج مشرف شد) 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
📷نفر اول از چپ: آیت‌الله میرزا علی هسته‌ای اصفهانی ✍ استاد حاج که منبرهای مرحوم میرزا علی آقای هسته‌ای را درک کرده است، درباره وی می‌فرمایند: «ایشان درباره کاسب‌هایی که حلال و حرام را رعایت نمی‌کردند و اهل حرام مالی بودند، نکته بسیار زیبایی را می‌گفت: ⚡️دین داشته باشید. دین خریدنی نیست بلکه از جانب خدا به دست آوردنی است. اینکه میگویم خریدنی نیست، چون واقعا خریدنی نیست. شما در بیشتر مغازه‌ها برو و بگو: آقا! دین داری؟ میگوید: نه، من دین ندارم.» 📚زندگینامه و خاطرات استاد انصاریان، سوره مهر، ص۵۵ _______________________ 🌱آیت‌الله اصفهانی از علما و واعظان تهران بود. ایشان تحصیل کرده در حوزه اصفهان و نجف و از شاگردان آیات عظام ، و به شمار می‌آمد و در سال ۱۳۴۷ش در ۹۷ سالگی وفات نمود و در قم به خاک سپرده شد. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
✍ استاد از قول مرحوم که مشهور بود چندبار به دیدار امام زمان علیه السلام رسیده نقل می‌کنند که ایشان می‌گفت بار اول در کاظمین نزدیک حرم امام موسی کاظم (ع) خدمت امام زمان رسیده و حضرت را شناخته است. ✨حاج محمدعلی فشندی خودش می‌گفت: با من فقط دو کلمه حرف زدند و بعد فرمودند: «در تهران سلام مرا به آقای شیخ محمدحسن طالقانی برسان.» و دیگر از نظرم ناپدید شدند. 📖خاطرات استاد انصاریان ص۱۵۴ 🔹مرحوم در واقع در اقامه جماعت می‌نمود. 📖مرحوم شریف رازی در درباره وی می‌نویسد: «مرحوم آیت‏اللَّه طالقانى مجسمه تقوا و فضیلت و پیكره زهد و پارسائى و داراى ملكات فاضله و اخلاق حسنه و در تهران بالاخص محیط شاه‏آباد محبوبیت خاصى داشته و مورد توجه و علاقه مردم بودند.» وی همان شخصیتی است که برای خرید اسلحه از او پول گرفت تا فتوای علما مبنی بر کفر را به‌سزای اعمالش برساند. برای خرید اسلحه جهت اجرای حکم به پول نیاز داشت. نزد برخی از علمای تهران رفت و نتیجه‌ای نگرفت و سرانجام شیخ محمدحسن طالقانی هزینه خرید اسلحه را تأمین کرد. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
🔹پس از پیروزی انقلاب، بر سر شهرنو بزرگترین مرکز فساد و فحشا در پایتخت چه آمد؟ 🔸استاد می‌فرمایند:. اوایل انقلاب مردم به شهرنو حمله کردند و آنجا را به آتش کشیدند که آقای طالقانی موضع‌گیری سختی کردند و حق هم داشتند. چون دلیلی نداشت آنجا را به آتش بکشند. مرحوم که دادستان وقت انقلاب بود بنده را به دفتر خودشان دعوت کرد و پرسید: درباره این قلعه چه‌کار کنیم؟ گفتم: اگر بودجه به من بدهید، مشکل آنجا را حل می‌کنم. ایشان هم۳۰۰ هزار تومان که آن زمان پول زیادی بود در اختیارم گذاشت. بنده هم با آقای محمدی گیلانی مشورت کردم، ایشان فرمودند: بروید، من هم شما را کمک می‌کنم، ولی کار به شکلی انجام بگیرد که خلاف شرع نشود. گفتم اگر بخواهد خلاف شرع نشود، ما باید یک آماری از خانه‌های آنجا بگیریم، خانمها را و به خصوص جوانها را بخواهیم و با آنها صحبت کنیم. صاحبخانه ها را بخواهیم و با آنها صحبت کنیم. آمار خانه‌ها را گرفتند که ۱۱۲۰ خانه در آن چهاردیواری قلعه بود و کل این خانه‌ها محل زنا بود. یعنی هر اتاق در اختیار یک زن یا یک دختر قرارداشت. قرار شد خانه‌ها را از آنان بخریم که آن‌وقت هر خانه‌ای در آن منطقه، ده تا بیست هزار تومان قیمت داشت. پول زیادی را آقای گیلانی و قدوسی در اختیارم گذاشتند و همه حاضر به فروش خانه‌هایشان بودند، چون نمی‌گذاشتند کسی در آنجا به راحتی زندگی کند. پول تمام خانه‌ها را دادیم و سندها را به نام دادستانی انقلاب منتقل نمودم. سندها را هم خودم امضا کردم. تمام خانم‌هایی که دلشان می‌خواست به خانواده‌هایشان برگردند، به شهرستان‌ها برگرداندیم و آنهایی که می‌خواستند ازدواج کنند،‌ برای نجات این افراد گرفتار خیلی‌ها حاضر به ازدواج با آنها شدند. مخارج ما [برای حمایت مالی از این افراد] خیلی سنگین بود. لذا به آقای محمدی گیلانی عرض کردم: مردم در حد لازم پول داده‌اند، ولی کار گسترده‌ای است. ایشان یکبار حضور امام خمینی ره رفته و داستان را تعریف کردند. امام فرمودند: آقای انصاریان مجاز هستند که برای نجات آنها از سهم امام خرج کنند. به نظرم این یکی از فتواهای ویژه امام بود. 📖خاطرات استاد حسین انصاریان، سوره مهر، ص۳۰۹ و ۳۱۰ همراه با تلخیص. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
🔹پس از پیروزی انقلاب، بر سر شهرنو بزرگترین مرکز فساد و فحشا در پایتخت چه آمد؟ 🔸استاد می‌فرمایند:. اوایل انقلاب مردم به شهرنو حمله کردند و آنجا را به آتش کشیدند که آقای طالقانی موضع‌گیری سختی کردند و حق هم داشتند. چون دلیلی نداشت آنجا را به آتش بکشند. مرحوم که دادستان وقت انقلاب بود بنده را به دفتر خودشان دعوت کرد و پرسید: درباره این قلعه چه‌کار کنیم؟ گفتم: اگر بودجه به من بدهید، مشکل آنجا را حل می‌کنم. ایشان هم۳۰۰ هزار تومان که آن زمان پول زیادی بود در اختیارم گذاشت. بنده هم با آقای محمدی گیلانی مشورت کردم، ایشان فرمودند: بروید، من هم شما را کمک می‌کنم، ولی کار به شکلی انجام بگیرد که خلاف شرع نشود. گفتم اگر بخواهد خلاف شرع نشود، ما باید یک آماری از خانه‌های آنجا بگیریم، خانمها را و به خصوص جوانها را بخواهیم و با آنها صحبت کنیم. صاحبخانه ها را بخواهیم و با آنها صحبت کنیم. آمار خانه‌ها را گرفتند که ۱۱۲۰ خانه در آن چهاردیواری قلعه بود و کل این خانه‌ها محل زنا بود. یعنی هر اتاق در اختیار یک زن یا یک دختر قرارداشت. قرار شد خانه‌ها را از آنان بخریم که آن‌وقت هر خانه‌ای در آن منطقه، ده تا بیست هزار تومان قیمت داشت. پول زیادی را آقای گیلانی و قدوسی در اختیارم گذاشتند و همه حاضر به فروش خانه‌هایشان بودند، چون نمی‌گذاشتند کسی در آنجا به راحتی زندگی کند. پول تمام خانه‌ها را دادیم و سندها را به نام دادستانی انقلاب منتقل نمودم. سندها را هم خودم امضا کردم. تمام خانم‌هایی که دلشان می‌خواست به خانواده‌هایشان برگردند، به شهرستان‌ها برگرداندیم و آنهایی که می‌خواستند ازدواج کنند،‌ برای نجات این افراد گرفتار خیلی‌ها حاضر به ازدواج با آنها شدند. مخارج ما [برای حمایت مالی از این افراد] خیلی سنگین بود. لذا به آقای محمدی گیلانی عرض کردم: مردم در حد لازم پول داده‌اند، ولی کار گسترده‌ای است. ایشان یکبار حضور امام خمینی ره رفته و داستان را تعریف کردند. امام فرمودند: آقای انصاریان مجاز هستند که برای نجات آنها از سهم امام خرج کنند. به نظرم این یکی از فتواهای ویژه امام بود. 📖خاطرات استاد حسین انصاریان، سوره مهر، ص۳۰۹ و ۳۱۰ همراه با تلخیص. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran