eitaa logo
تاریخ حوزه طهران
1.3هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
62 ویدیو
5 فایل
✍️به پژوهش و نگارش حمید سبحانی صدر ارتباط با ما: https://eitaa.com/hamid_sobhani_sadr
مشاهده در ایتا
دانلود
🌙در گذشته هم همینطور بود که در مساجد شهر شلوغتر می‌شد. 🕌یکی از مراکز پراجتماع در ایام ماه مبارک رمضان، مسجد و یا همان بوده است. آماری که اعتمادالسلطنه از حضور پرشور مردم در ماه رمضان سال ١٣١٣ق در این مدرسه ارائه می‌دهد، سی هزار نفر است. البته همه به‌خاطر نماز و شنیدن موعظه نمی‌آمدند، بلکه حیاط این مدرسه و مسجد بزرگ، در ماه رمضان به صورت بازاری درمی‌آمد که انواع کالاها در آن به فروش می‌رسید و همین امر موجب ازدحام جمعیت می‌شد. ✍ مدرسه سپهسالار جدید توسط محمدحسین خان سپهسالار بنا شد ولی بنای آن ناتمام ماند و با بازگشت تهرانی از سامرا به تهران، اداره امور آن به وی واگذار شد. میرزا ابوالفضل به تکمیل بنای آن پرداخت، خود در مسجد مدرسه سپهسالار جدید به اقامه جماعت می‌پرداخت و بر فراز منبر، وعظ و خطابه می‌فرمود. این مسجد و مدرسه در زمان قاجار مورد توجه دربار بود و بعضی از ایام ماه رمضان، هم به آنجا می‌آمد. 🔹تا قبل از آمدن میرزا ابوالفضل کلانتر، این مسجد بزرگ از نظر امام جماعت و واعظ و روضه‌خوان وضع خوبی نداشت و جماعتی آخوند بی‌سواد درباری، امور آن را در دست داشتند. اما با آمدن میرزا ابوالفضل که مجتهدی کم نظیر بود، این مسجد و مدرسه وضعیت بهتری پیدا کرد، هرچند باز به خاطر انتساب وی به دربار، چندان مقبول توده مردم نبود. 🍃 @feyziye_tehran
تاریخ حوزه طهران
📷 تصویر: نامه شهید #شیخ_فضل_الله_نوری به #عضد_الملک برای تبریک #عید_نوروز و ارسال ۵ عدد ده شاهی به ع
نوروز در تهران قدیم 📖 در ج۱ ص۳۵۷ درباره سنت نوروز در می‌نویسد: 🌿«در سفرۀ عيد، گذشته از شيرينى و شربت و آجيل، بايد هم موجود باشد. هفت‌سين عبارت از هفت چيز خوراكى بود كه اسم آن به سين شروع شود. معمولا سنجد و سپستان و سبزى و سمنو و و سماق و سركه و سيب هفت‌سين را تشكيل ميكرد. هركدام از اين هفت تا دستياب نبود، سپند (اسفند) و سبزه جانشين آن ميشد حتى بعضى‌ها ماهى را بمناسبت اسم عربيش «سمك» جزو آن ميكردند. نان و پنير و مرغ پر كرده و ماهى زنده در ظرف آب و شير و ماست هم بر اين جمله علاوه ميشد. ✨ مقدسين قرآن هم سر سفره عيد گذاشته «يا مقلّب القلوب و الابصار و يا مدبّر الليل و النّهار يا محوّل الحول و الاحوال حوّل حالنا الى احسن الحال» ميخواندند و نيز هفت آيۀ قرآن كه به سلام شروع ميشود: سَلاٰمٌ عَلىٰ إِبْرٰاهِيمَ - سَلاٰمٌ قَوْلاً مِنْ رَبٍّ رَحِيمٍ - سَلاٰمٌ عَلىٰ إِلْيٰاسِينَ - سَلاٰمٌ عَلىٰ مُوسىٰ وَ هٰارُونَ - سَلاٰمٌ عَلىٰ نُوحٍ فِي الْعٰالَمِينَ - سَلاٰمٌ عَلَيْكُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوهٰا خٰالِدِينَ - سَلاٰمٌ عَلَيْكُمْ بِمٰا صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدّٰارِ را در قدح چينى نوشته، با آب باران نيسان، نوشته را ميشستند و از آن در موقع تحويل ميخوردند. ✨آخوندها از اين آب دعا در سفره عيد خود داشتند و پذيرائى عيد بعضى از آنها هم منحصر بهمين آب دعا بوده. 🔅ورود اين آداب مذهبى در عيد نوروز، بجهت حديثى است كه معلّى بن خنيس از حضرت امام جعفر صادق در تجليل عيد نوروز روايت نموده... در اين حديث حضرت امام صادق سلام اللّه عليه اين‌روز را روز عيد اهل‌بيت پيغمبر و شيعيان آنها دانسته، بجشن گرفتن آن امر فرموده و دعاهائى هم براى اين‌روز روايت شده است. بطوريكه حتى خشكه‌مقدسها هم در اين عيد ملى، با تفريحات بيگناه سايرين شركت ميكردند. 🌿بزرگترها بكوچكترها عيدى ميدادند، شربت و شيرينى صرف ميكردند، آقا و خانم و آقا كوچكها و خانم‌كوچكها بخدمتكارهاى خانه عيدى می‌دادند... 💐گلدانهاى نرگس و سنبل و جامهاى پر از بنفشه و ظرفهاى سبزه، در طاقچه‌ها، لاى اسباب چراغ خودنمائى ميكرد.» 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
📜گزارشی از سال ۱۳۰۲ق در و حال و هوای ( فعلی) 📖 در می‌نویسد: ✍ در صحن مدرسۀ سپهسالار به حدى ازدحام ميشد كه براى پيمودن فاصلۀ از جلو خان تا داخلۀ صحن، البته شش هفت دقيقه وقت لازم بود... در حجره هاى سمت شمال، بزازها براى زنها بساط پهن ميكردند و ساير حجرات و ايوانها جز ايوان سمت مشرق كه ايوان چهلستون و جزو مسجد بود بساط خرازى و بلورفروشى و سمسارى براى مردها پهن ميشد و واقعا نمايشگاه حسابى از امتعۀ آن روز كشور بود... 🔹تازه طاق مقصوره تمام شده بود كه حاجى شيخ جعفر مجتهد شوشترى، مرد باتقوى، كه در آن واحد واعظ و سخنران زبردستى هم بود، از عتبات براى زيارت مشهد به ايران و تهران وارد شد. ماه رمضان بود، حاجى از او تجليل كرده يك روز در او را مقدم داشت و تمام طلاب و مقدسين و خود حاجى ملا على هم پشت سر او نماز خواندند. فردا تمام مردم شهر براى نماز خواندن پشت سر او هجوم كردند. 🔹 مسجد نيمه تمام سپهسالار را براى نماز خواندن حاجى شيخ جعفر تعيين كرد و آجر و خاك و گچ و آشغال بنائى را از اين سر و آن سر صحن و حجرات چهلستون و مقصوره جمع و محل را براى نماز آماده كردند. حاجى شيخ در محراب مقصوره سمت جنوب به نماز ميايستاد. چهلستون را براى زنها تخصيص دادند، تمام مقصوره و صحن و حجرات و ايوانهاى تحتانى و فوقانى و راهروها و حوضخانه و مدخل و جلو خان، حتى در خيابان هم صفوف جماعت قائم ميشد. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
✍ عبدالله مستوفی فرزند میرزا نصرالله مستوفی در خاطرات خود از برنامه در می‌نویسد: «سه شب احیا شب‌های عبادت بود؛ مردم بعد از افطار به مسجدها می‌رفتند. شش شبانه روز (صد رکعت) نماز قضا می‌خواندند، بعد از آن واعظ یا پیشنماز به منبر می‌رفت. اکثر تفسیر سوره «انا انزلناه فی لیلة القدر» و فضیلت عبادت شب قدر را برای مردم می‌گفت و چون یکی از عبادات هم گریه از خوف خداست، آنها را می‌گریاند و بعد قرآن سر می‌گرفتند و به مسلمانان دعا میکردند و نزدیک سحر به منزل برمی‌گشتند. در دو سال قبل که شهر تهران نظامی بود، اعلانی از طرف حکومت نظامی تهران داده شده بود که آزادی رفت و آمد را در این سه شب به اطلاع مردم برساند. در ذیل آن توضیح داده بود: «تا مردم آزادانه مشغول عزاداری شوند». شب قدر شب عبادت است نه عزاداری! ... من در نظر ندارم پدرم در این سه شب به مسجد رفته باشد. او در خانه به خواندن دعا و قرآن مشغول می‌شد، نزدیک سحر قرآن به سر می‌گرفت، مادرم با او همراهی می‌کرد. ما هم در صف عقب‌تر این عمل مستحب را به جا می‌آوردیم. خدمتکارها هم در ایوان جنب اطاق نشسته، هریک قرآنی به سر گذاشته و ذکرهایی که پدرم می‌گفت تکرار می‌کردند.» 📖 شرح زندگانی من، ج۱، ص۳۲۹ و‌۳۳۰ 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
💠 شهر تهران و ویرانه‌ی ری در قرن هشتم هجری ✍ كلاويخو سفير اسپانيا در زمان تيمور لنگ، براى ديدار وى به ايران آمد. او در فصل سوم از سفرنامه‌اش دربارۀ تهران مى‌گويد: «... يكشنبه ششم ژوئيه [۱۴۰۴ م] بعد از ظهر به شهرى رسيديم كه «تهران» نام داشت. در آنجا بابا شيخ را در انتظار خويش يافتيم، و در حقيقت وى به پيشواز ما آمده بود و ما را به شهر به مهمانسرايى برد كه تيمور خود به هنگام گذشتن از اين حدود در آن منزل مى‌كرد و درواقع بهترين خانۀ شهر بود. ... شهر تهران محلى است بسيار پهناور و بر گرد آن ديوارى نيست و جايگاهى خرم و فرح‌زاست كه در آن همۀ وسايل آسايش يافت مى‌شود. اما آب و هواى آنجا چنانكه مى‌گويند ناسالم و در تابستان گرماى آن بسيار زياد است. تهران در ناحيه‌اى واقع است كه به نام رى معروف است. اين ناحيه فوق‌العاده پهناور و حاصلخيز است... سه‌شنبۀ بعد به هنگام غروب آفتاب از تهران به راه افتاديم و پس از پيمودن دوفرسخ در جانب راست، بناهاى شهرى عظيم را ديديم كه متروك و ويران گشته بود. اما بسيارى از برجهاى آن هنوز هم برپا بود و خرابه‌هاى چند مسجد را ديديم. اين آثار همان شهر رى است كه در گذشته بزرگترين شهر همۀ آن منطقه بوده است. اما اكنون ديگر اين شهر به كلى خالى از سكنه است.» 📚سفرنامۀ كلاويخو، ترجمۀ مسعود رجب‌نيا، ص ۱۷۵-۱۷۶ 🕌 @tarikh_hawzah_tehran