eitaa logo
تاریخ حوزه طهران
1.2هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
59 ویدیو
5 فایل
✍️به پژوهش و نگارش حمید سبحانی صدر 📃به همراه اخبار مرکز اسناد حوزه و روحانیت استان تهران ارتباط با ما: https://eitaa.com/hamid_sobhani_sadr
مشاهده در ایتا
دانلود
🍂 آیت الله می‌فرمود: پدرم آیت‌الله از کوچه‌ای که خانه آيت‌الله در آن بود عبور نمی‌کرد. زيرا مواضع او و را موجب شهادت مى‌دانست. 📖 آیت‌الله حاج در به‌جای کتاب کفایة الاصول به طلبه ها قوانين الاصول درس می‌داد. زیرا معتقد به کوتاهی جناب آخوند در جریان شهادت شیخ فضل الله نوری بود. 🍃 @feyziye_tehran
📷تصویر سمت راست سال 1327.آیت‌الله محمدرضا مهدوی کنی پس از معمم شدن در مسجد و تهران 📷سمت چپ: آیت‌الله مهدوی کنی در کنار مرحوم پدرش 📖برشی از کتاب : 🔹محمدرضا مهدوی کنی در جستجوی محیطی مناسب برای تحصیل علوم دینی به همراه پدر خود حاج اسدالله کنی به رفت. ‌آیت‌الله در همان دیدار اول، به حاج اسدالله کنی فرموده بود: اگر پسرت را برای خدا وقف کرده‌ای، او را اینجا بگذار و برو؛ و اگر برای دنیا آورده‌ای بردار و برو. اشک در چشمان پدر حلقه زد و فرزندش را وقف راه دین کرد و پیوسته با کمک‌های مالی‌اش حامی زندگی فرزندش بود. 🔹محمدرضا مهدوی کنی در همان آغاز طلبگی، اگرچه هنوز آگاهی چندانی از علوم اسلامی نداشت، به توصیۀ مرحوم آیت‌الله برهان، ملبّس به لباس روحانیت شد، زیرا آن بزرگوار بر این باور بود که چون در شرایط کنونی، علما و طلاب علوم دینی بسیار اندک‌اند، بهتر است که طلاب جوان هرچه زودتر عمامه بر سر بگذارند تا در آن دوران پس از رضاخان، محیط تهران شاهد حضور عدۀ بیشتری از روحانیون باشد. 🕌@feyziye_tehran
✍ در میان علمای بزرگ تهران که محضر مرحوم آیت‌الله را درک کرده‌اند باید از مرحوم آیت‌الله یاد کرد. شخصیتی که جزء حلقه نخستین شاگردان آن عارف کبیر بود اما تمام سلوک و معنویتش در پشت آن روحیه مردمی، خدمات اجتماعی‌ و تعلیم و تربیتش پنهان شد. 💠اما برخی از شاخص‌ترین شخصیت‌های معنوی عصر ما در آغاز طلبگی، در و در مکتب تربیتی آیت‌الله برهان تربیت شدند که از آن جمله می‌توان به ، ، ، ، ، و اشاره کرد. 🗓 ۶ربیع‌الاول سالروز رحلت آیت‌الله سید علی آقا قاضی 🕌 @feyziye_tehran
📷 در کنار دو داماد خود؛ سمت راست علامه، آیت‌الله و سمت چپ ایشان، ✍ مناقبی در حوزه تهران و در و درس خوانده بود. بعدها به رفت و دوره لیسانس خود را با احراز رتبه اول و معدل ممتاز به پایان برد و موفق به دریافت جایزه مدال درجه یک فرهنگی گشت. وی با لباس روحانیت کم سن‌ترین دانشجوی رتبه اول بود. اولین نفر که به شاه معرفی شد وی بود که توجه شاه را نیز برانگیخت. 🍃محمدجواد مناقبی در سال ۱۳۴۱ و در سن ۳۱ سالگی به دامادی علامه سید محمدحسین طباطبایی درآمد. 🍂متاسفانه مناقبی در هنگامه پیروزی انقلاب اسلامی با مأمورین سیاسی در سفارت آمریکا ارتباط داشت. در جریان اعتراف صادق قطب‌زاده به طراحی کودتا و هماهنگی با آیت الله شریعتمداری، مناقبی (داماد علامه طباطبایی) به همراه احمد عباسی (داماد آیت الله شریعتمداری) و حجت‌الاسلام مهدی مهدوی نیز بازداشت و به عنوان رابط به زندان محکوم شدند. ▪️وی به دلیل دخالت در توطئه قطب زاده- شریعتمداری خلع لباس شد و به زندان رفت، با این حال او پس از آزادی به سخنرانی خود در محافل ضد انقلاب ادامه داد و به دلیل وساطت‌های صورت گرفته مجدداً ملبس به لباس روحانیت شد. ▪️دکتر مناقبی در ۱۱ مهر سال ۱۳۸۰ درگذشت و در قبرستان ابوحسین قم در مقبرهٔ سید محمدکاظم شریعتمداری به خاک سپرده شد. 🕌 @feyziye_tehran
📷 سمت راست: حجت‌الاسلام فرزند مرحوم حاج شیخ علی اکبر برهان سمت چپ: مرحوم حجت‌الاسلام ✍ مرحوم یزدی‌زاده از شاگردان آیت‌الله برهان و طلاب و اساتید سطح که به تازگی رحلت فرمودند، در بیان فعالیتهای سیاسی و فرهنگی خود در ایام جوانی، به نگارنده می‌فرمود: 🔹سال ۱۳۲۶، یا ۱۳۲۷ من جمعیتی تأسیس کردم به نام «»؛ چون در سال ۲۶ توسط تأسیس شد. یک مدت کوتاهی شاید یکی دو سال گشت و کسانی که با من همکاری کرده بودند در شروع کار مانند مرحوم احمد آقا پسر . 🔹 همان اخوان المؤمنین در سال 1330 مبدّل شد به «»؛ چون دیدم دولت داره حساسیت نشان میده و جواسیسشان می آمدند و می رفتند که اینها چی می گن، اسمش را عوض کردیم گذاشتیم «». بعد با و دیگران مثل و را دعوت کردم و و اینها که بعدا آمدند. 🔸 آقای خمسی که طلبه فاضلی بود گفت که اسم باید جامع و مانع باشه؛ «پیروان قران» جامع هست ولی مانع نیست. وهابیان و باقی مسلمانها هم می گویند ما پیروان قرآنیم. لذا اسمش شد «گروه شیعیان». 🔸 یک دفتر گرفتیم در نبش ؛ ضلع جنوبی ؛ یک ساختمان بود. مرکز تجمع گروه شیعیان آنجا بود. گروه شیعیان تقریبا فعال بود تا حدود سال 34 ، 35 که نواب صفوی شهید شد. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
شیخ رجبعلی خیاط، معلم اخلاص : ✍ در عید غدیر من به دست مرحوم برهان لباس روحانیت پوشیدم... به ایشان عرض کردم من لباس ندارم. ایشان گفتند من عبا و قبایم را به شما عاریه میدهم، شما فقط عمامه بخر. عصر همان روز آمدم بیرون مدرسه در خیابان خراسان، من نوجوانی در سن ۱۴ یا ۱۵ سالگی بودم. مردم تا مرا دیدند گفتند: آشیخ کوچولو! وقتی که می‌خواستم لباس عاریه مرحوم برهان را پس بدهم پدرم پارچه‌ای خرید و من به راهنمایی یکی از طلاب نزد مرحوم برای دوخت لباس رفتم. گفته می‌شد ایشان از اوتاد زمان است و مرحوم با اینکه مرد ملایی بود به ایشان ارادت داشت. به منزل شیخ رجبعلی خیاط رفتم و در اتاق کار ایشان نشستم. از من پرسید: می‌خواهی چه بشوی؟ گفتم: طلبه؛ گفت: می‌خواهی طلبه بشوی یا آدم بشوی؟ من از این حرف تعجب کردم که چرا یک کلاهی به یک معمم اینجوری حرف می‌زند. گفت: ناراحت نشو! طلبگی خوب است؛ منظور من از این جمله این است که باید در این مسیر به آدم تبدیل شوی. بعد گفت: طوری زندگی کن که تمام کارهایت برای رضای خدا باشد. سپس توضیح داد: هرچند زندگی دنیا از مسائل مادی و لذات دنیوی خالی نیست، ولی سعی کن هدف زندگی را رضای خداوند قرار دهی. حتی اگر چلوکباب هم خوردی به این قصد بخور که نیرو بگیری که در راه خدا عبادت و خدمت کنی. این مطلب را در تمام عمرت به یاد داشته باش. 📚خاطرات آیت الله مهدوی کنی ص۶۴_۶۲. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran