eitaa logo
گذرگاه «انجمن علمی‌پژوهشی تاریخ‌جامعةالزهرا(س): قم»
1هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
139 ویدیو
310 فایل
گذرگاه «کانال‌انجمن‌علمی‌پژوهشی‌تاریخ‌جامعةالزهرا(س)؛ قم» 📜پل ارتباطی @tarikh_jz مالکیت فکری و محتوایی کانال، متعلق به انجمن علمی تاریخ جامعةالزهرا(س) است. انتشار فایل‌های صوتی، تصویری، عکس نوشته‌ها و پست‌ها صرفا با ذکر منبع بلامانع است.
مشاهده در ایتا
دانلود
قسمت اول اجتماعی اصل رعایت عدالت: امام علی (ع) در توصیف پیامبر (ص) میفرماید : « سیرته القصد و سنته الرشد و کلامه الفصل و حکمه العدل» 🍀 علی (ع) عدالت را نسبت به دور و نزدیک مومن و فاسق رعایت میکرد برخود او با طلحه و زبیر و زراندوزان اموی و برادرش عقیل در این جهت تفاوتی نداشت. ☘ آن حضرت علیه السلام در کلامشان فرمودند : « سوگند به خدا اگر شب را به روی خارهای سعدان بیدار به سر ببرم، و یا در غل ها و زنجیرها بسته و کشیده شوم برایم محبوب تر است از اینکه خدا و رسولش را روز قیامت در حالی ملاقات کنم که به بعضی از بندگان ستم روا داشته و چیزی از اموال دنیا را غصب کرده باشم در سیره حضرت آمده است که وقتی زراندوزان از او خواستند اموال بیشتری را از بیت المل در اختیارشان قرار دهند برخی از اصحاب جاهل حضرت به او گفتند برای اینکه از شرّ آنان نجات پیدا کنی این کار را انجام بده. علی (ع) در پاسخ آنان فرمود: « آیا به من دستور میدهید که برای پیروزی خود، از جور و ستم در حق کسانی که که بر آنها حکومت میکنم استمداد جویم؟ به خدا سوگند تا عمر من باقی است و ستارگان آسمان در پی هم طلوع و غروب میکنند هرگز به چنین کاری دست نمیزنم اگر اموال از خودم بود به طور مساوی در میان آنها تقسیم میکردم تا چه رسد به اینکه این اموال از آن بیت المال است ☘شهادت علی ع نیز به خاطر همین عدالت بود و اینکه گفته شد « قتل فی محرابه لشده عدله » علی علیه اسلام در محراب عبادتش به خاطر عدالت زیادش کشته شد جمله ی حقی است که در مورد حضرت بیان میشود @tarikh
قسمت دوم اجتماعی اصل صداقت و یکرنگی اهلبیت ع در معاشرت با دیگران صفا و صداقت داشتند و از ظاهرسازی و خودنمایی، تصنع و تکلیف به دور بودند و پیروان خود را نیز از تکلّف منع می نمودند؛ زیرا بدترین روابط اجتماعی، آن روابطی است که بر ظاهر سازی و خودنمایی و تکلّف استوار است ☘ام سلمه در توصیف پیامبر (ص) میگوید: «کان سیره و علانیته سواء» پنهان و آشکار رسول خدا (ص) یکسان بود. امام حسن (ع) نیز در مورد آن حضرت فرمودند: « و یمشی هونا ذریع المشیه اذا مشی کانما ینحط من صبب» رسول خدا (ص) سبک گام بر میداشت و با سرعت راه را طی میکرد گویی از سراشیبی پایین میرفت. ☘ علی (ع) آنگاه که زمام امور را به دست گرفت، خطبه ای خواند و برنامه و راه و رسم خود را اعلام کرد و در اخر فرمود «و ما انا من المتکفلین» و من از متکلفان نیستم 🍀 امیرالمومنین علی ع نه تنها خود اهل تکلف و تصنع نبود بلکه از مردم نیز میخواست که با او صادقانه رفتار کنند و از ظاهر سازی و تکلف بپرهیزند ؛ «با من چنانکه با جبّاران سخن میگویند سخن مرانید و چنانکه با مستبدان محافظه کاری میکنید از من کناره مجویید و با ظاهری آرایی و به طور تصنعی با من رفتار منمایید》 @tarikh_j
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هفته بدر مسلمانان تا پیش از هجرت به شدت توسط کفار مکه تحت فشار بودند ولى از سوى خداوند اجازه رویارویى با مشرکان قریش را نداشتند. با هجرت مسلمانان به مدینه، به آنان اجازه مبارزه داده شد.یکی از راه هایی که مسلمانان برای تلافی داشتند مصادره کاروانهای تجاری اهل مکه بود. تا پیش از جنگ بدر مسلمانان چند سریه و غزوه داشتند که هدف از آنها ضربه زدن به قریش و تصرف کاروانهاى تجارى آنان بود. در سریه نخله که در ماه حرام و به فرماندهى عبدالله‌ بن جحش با کشته شدن یک تن از مشرکان و اسارت دو تن، کاروان تجارى به غنیمت گرفته شد. قریش این شکست را مایه سرافکندگى خود در میان قبایل عرب مى‌دانست و طالب خونبهاى عمرو‌ بن حضرمى بود. این موضوع نقش قابل توجهى در وقوع جنگ بدر داشت.از جمله کاروانهاى تجارى که به دست مسلمانان نیفتاد کاروانى بود که به سرکردگى ابوسفیان به مقصد غزه مى‌رفت. پیامبر(ص) تا ذوالعُشَیره پیش رفت؛ ولى بدان دست نیافت، پس پیامبر به مدینه بازگشت. ابوسفیان با هشدارهایى که دریافت کرد مى‌دانست که در بازگشت، مسلمانان در کمین کاروان او خواهند نشست، ازاین‌رو، از سرزمین تبوک، ضمضم‌بن عمرو را براى جلب کمک قریش، به مکه اعزام کرد. از سوى دیگر گزارشگران پیامبر(ص) و به روایتى، جبرئیل نیز خبر بازگشت کاروان را از غزه به سوى مکه به رسول خدا(ص) دادند.رسول خدا (ص) مسلمانان را به حرکت فرمان داد. مردم حرکت کردند، برخى مشتاقانه فرمان پیامبر (ص) را پذیرفتند و شمارى از خوف انتقام قریش با کراهت و سنگینى دستور او را استقبال کردند.@tarikh_j
حرکت و تجهیز سپاه قریش قریش اعلام کرد: هر کس براى نجات کاروان بیرون نیاید، خانه‌ اش را ویران مى‌ کنیم. از این رو کسى نماند که براى جنگ بیرون نرود، مگر این که به جاى خود کسى را فرستاد. عبّاس، عقیل، نوفل بن حارث و طالب بن ابى طالب از بنى هاشم همراه قریش عازم شدند. ابوسفیان همه جا مراعات احتیاط را در فرود آمدن و حرکت کردن می‌نمود. و چون به نزدیکی چاه های بدر رسید بسرعت از آن حدود رد شد. قریشیان نهصد و پنجاه جنگجو آوردند و صد اسب هم براى خود نمایى و تکبّر یدک مى‌ کشیدند؛ همچنین همراه خود زنان خواننده و نوازنده را نیز بردند که در همه منازل طول راه آواز مى ‌خواندند. خداوند شکل و هیئت خروج آنها را چنین توصیف می کند: وَ لا تَکونُوا کالَّذِینَ خَرَجُوا من دِیارِهِمْ بَطَراً وَ رِئاءَ النَّاسِ از برخى از متون به دست مى‌ آید که بیشتر صحابه خواهان تعقیب کاروان و ترک نبرد بودند. در شب قبل از جنگ، همان گونه که قرآن تصریح کرده، خواب راحتی چشمان مسلمانان را فرا گرفته و تا صبح خوابیدند. امام علی(ع) می‌گوید: آن شب همه در خواب بودند جز رسول خدا(ص) که تا صبح زیر درختی به نمازمشغول بود. خبر عمار یاسر و عبدالله‌ بن مسعود که دورادور گشتی اطراف سپاه قریش زدند، حکایت از اضطراب کامل آنان داشت بطوری که تحمل شنیدن صیحه اسبان را نداشته و آنان را می ‌زدند تا آرام بگیرند. آنان، با آن که ده شتر کشته و گوشت آنها را کباب کرده بودند، از ترس نتوانستند لب به غذا بزنند و گرسنه به استراحت پرداختند.@tarikh_j
تعداد سپاهیان دو طرف رسول خدا (ص) با سیصد و سیزده نفر به شمار یاران طالوت بیرون آمد. هفتاد شتر داشتند که دو یا سه نفر به ترتیب بر یکى سوار مى ‌شدند. به اجماع مورّخان مقداد یک اسب داشت. گفته‌ اند: در همه سپاه پیامبر (ص) فقط همین یک اسب بود. مسلمانان شش سپر و هشت شمشیر داشتند. بامداد روز جنگ، رسول خدا (ص) سپاه خود را ساماندهى کرد. افتخار پرچم‌دارى بدر با على بن ابى طالب (ع) بود.اما مشرکان تعدادشان بین نهصد و پنجاه نفر تا هزار نفر بود و هفتصد شتر داشتند. و تعداد اسبان آنها دویست یا صد بود. ششصد نفر از آنان زره‌پوش بودند. جمعیت به قدری بود که روزانه نه یا ده شتر برای طعام مى‌ کشتند. مبارزه تن به تن در ابتدای کار نخستین کسانى که از قریش به میدان آمدند و هماورد خواستند، عتبه، شیبه و ولید بودند. سه تن از جوانان انصار به میدان آمدند، امّا جنگجویان قریش گفتند: برگردید. ما با شما نمى ‌جنگیم. ما همتایان خود را از قریش مى ‌خواهیم. رسول خدا (ص) آنان را بازگرداند و سه تن از افراد خانواده‌اش را فرستاد. پس عبیدة بن حارث، حمزه و على(ع) را خواست‌. على (ع) ولید را کشت. حمزه و شیبه پس از حمله بسیار که شمشیرهایشان کند شد، به هم چسبیدند. على (ع) متوجّه آن دو شد و چون حمزه از شیبه بلندتر بود، على گفت: عمو؛ سر خود را به زیر آور، چون حمزه سرش را به میان سینه شیبه برد، على (ع) ضربتى زد و نصف سر شیبه را پراند. عتبه پاى عبیده را قطع کرده بود. على (ع) آمد و عتبه را که هنوز رمقى داشت، کشت. بدین ترتیب على (ع) در کشتن هر سه شرکت داشت. @tarikh_j
اوج درگیری پس از کشته شدن قریشیان در نبرد تن به تن ابوجهل گفت که نباید از کشته شدن آنان هراسی داشته باشیم؛ آنان در جنگ عجله کردند. او شعار داد: اِنّ لنا الْعُزّی ولا عُزّی لکم، و مسلمانان گفتند: اللّه مَوْلانا و لا مَوْلی لکم پر شدن چشم مشرکان از سنگ‌ریزه ابن عباس در تفسیر آیه: «وَ ما رَمَیتَ إِذْ رَمَیتَ وَ لکنَّ اللَّهَ رَمَى‌»مى‌گوید: رسول خدا (ص) به فرمان جبرئیل به على (ع) گفت: مشتى سنگ‌ریزه به من بده. على (ع) مشتى سنگ‌ریزه (در روایتى: خاک) برگرفت و به آن حضرت داد. رسول خدا (ص) آن را بر روى کافران ریخت. احدى از آنان باقى نماند، مگر این که چشمش (و در روایتى دهان و گلویش)از سنگ‌ریزه پر شد. سپس مؤمنان آنان را به ردیف، کشتند و اسیر کردند. کشته شدن ابوجهل رسول ‌خدا(ص) در انتظار خبر قتل ابوجهل بود. زمانی که خبر قتل وی را آوردند، فرمود: این خبر از داشتن شتران سرخ موی برای او نیکوتر است. کشته شدن ابوجهل که رسول ‌خدا(ص) او را فرعون امت و رأس‌ ائمةالکفر نامیده بود، آن مقدار اهمیت داشت که رسول ‌خدا(ص) گفت: خدایا وعده خود را محقق ساختی. کشته شدن ابوجهل در همان جنگ نیز بدان معنا بود که همه چیز تمام شده است. @tarikh_j
پایان نبرد و نتایج آن مشرکان قریش در بدر به سختى شکست خوردند. ابو جهل و عده دیگری از سران قریش کشته شدند و عده ای به اسارت در آمدند و سایرین فرار کردند. رسول ‌خدا(ص) فرمود که شیطان آن اندازه که در این روز حقیر و کوچک و ذلیل شده - بجز غضب شیطان در روز عرفه در هنگام نزول رحمت و بخشش خداوند از گناهان بزرگ - هیچ چنین نشده بود. در بدر هفتاد نفر از قریش کشته و همین تعداد اسیر شدند. مطابق روایت دیگرى، چهل و پنج نفر کشته و همین تعداد اسیر شدند. شاید منشأ اختلاف این باشد که در روایت دوم، کشته‌ ها و اسراى قریش را به نام برشمرده ‌اند. لذا نام همین تعداد را به یاد آورده و باقى را فراموش کرده‌ اند. از این رو گمان برده‌اند که این رقم نهایى است. در حالى که این تعداد، افرادى بوده‌اند که ناقل آن‌ها را به نام مى ‌شناخته است نه این که همه کشته ‌ها و اسراى قریش همین تعداد بوده اند. درباره شهداى سپاه اسلام اختلاف وجود دارد. در حالى که احدى از مسلمانان اسیر نشد، شمار کشته‌ هاى آنان را نه، یازده و چهارده نفر گفته ‌اند. از این رقم اخیر، شش نفر از مهاجران و هشت نفر از انصار بوده‌ اند. غنایم بدر عبارت بود از: صد و پنجاه شتر، ده اسب؛ متاع، سلاح، لباس، پوست دبّاغى شده و چرم فراوان‌. منبع :مدخل جنگ بدر دانشنامه اسلامی http://wiki.ahlolbait.com/ غزوه_بدر @tarikh_j
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قسمت سوم اجتماعی اصل یاری ستمدیده و دشمنی با ستمگر: ☘ یکی از اصول حاکم بر سیره اجتماعی اهل بیت (ع) مبارزه با ظلم و ظالمان و یاری مظلومان است. 🍀 پیامبر اکرم (ص) قبل از بعثت در سن بیست سالگی برای یاری رساندن به افراد با جوانمردان قریش پیمانی را امضا کردند که به «حلف الفصول» معروف گردید و بعد از بعثت نیز میفرمود: اگر به چنین پیمانی دعوت شوم میپذیرم. (سیره ابن هشام، ج 1، ص87) ☘ امام علی (ع) یکی از دلائل پذیرش حکومت را مسئولیت خود در برابر ستمدیدگان و سرکوب ستمگران دانست. (صدوق، علل الشرائع، ج1،ص151) ☘ در دوران حکومت حضرت اربلی حکایتی را نقل کرده است، مینویسد: «روزی سوده بنت عماره ی از قبلیه بنی همدان، پس از شهادت امام علی (ع) نزد معاویه رفت. معاویه او را شناخت و به خاطر او در شرکت جنگ صفین و تشویق سپاهیان علی (ع) او را ملامت کرد سپس پرسید خواسته ات پیست؟ پیوسته از طرف تو کسانی می آیند که به ما ستم روا میدارند ... عامل تو بسر بن ارطاه مردان ما را کشت و اموال ما را به یغما برد ... اگر او را عزل کنی سپاسگزار خواهیم بود و الا بر تو خواهیم تافت. معاویه عصبانی شد و گفت هم اکنون تو را بر مرکبی خشن سوار میکنم و نزد بسر بن ارطاه باز میگردانم تا حکم و فرمان را د رمورد تو اجرا کند. سوده لحظه ای سرش را پایین انداخت و چند بیتی خواند: رحمت خدا بر جسمی که قر او را فراگرفت؛ و همراه او عدالت نیز مدفون گردید ... (کشف الغمه، ج ض، ص 174) @tarikh_j
قسمت چهارم اجتماعی اصل همزیستی مسالمت امیز: 🍀در سیره اجتماعی اهلبیت اصل عمومی همزیستی مسالمت امیز با همه انسان ها اعم از مسلمان و کافر می باشد. پیامبر اکرم (ص) بر اساس قراردادی که با اهل کتاب مدینه بسته بود زندگی توام با آرامش را برای آنان فراهم اورد و تا زمانی که پای بند به قرارداد خود بودند، در کنار مسلمانان زندگی خوبی را سپری می کردند و آزادانه مراسم و برنامه های مذهبی خود را انجام میدادند. ☘ پیامبر(ص) با گروههای مختلف اهل کتاب و مشرکان حجاز پیمان های صلح امضا کرده اتس که صلح با یهودیان مدینه، صلح با بنی حمزه، صلح با یهودیان بنی قینقاع، بنی نضیر، بنی قریضه و صلح حدیبیه از جمله آنها است. (ر.ک صلح های پیامبر اکرم (ص)، حامد منتظری مقدم، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی1383) ☘ علی (ع) در زمان حاکمیت خود با فرق مختلف مذهبی و اهل کتاب با مسالمت امیز برخورد میکرد. امام علی (ع) در توصیه به مامور خراج خود فرمود « مبادا مسلمانان با یهودی یا شخصی مسیحی را برای خرج بزنی یا چهارپایان آنها را به خاطر مالیات بفروشی! ما ماموریم که مازاد را از آنان بگیریم نه اصل مال را» . 🍀 ایشان در بیانی بسیار دقیق خطاب به مالک اشتر نخعی، تمام انسان ها را از جهت خلقت مساوی شمرده و میفرماید: با مردم و رعیت با رحمت و محبت و لطف رفتار نما که آنها از دو گروه خارج نیستند: با برادران دینی تو هستند؛ یا در خلقت با تو مشترکند» (نهج البلاغه، نامه 53) @tarikh_j
قسمت پنجم اجتماعی اصل عفو و گذشت در حقوق شخصی: ☘ اهلبیت (ع) در معاشرت با انسان های دیگر اعم از مسلمان و کافر به آن ملتزم بودند، عفو و گذشت در حقوق شخصی است. آنان در مواردی که چشم پوشی از جرم فرد موجب تنّبه و بیداری او و تربیت و هدایت وی میگردد، یا مصلحت بالاتر اجتماعی یا فردی بر آن مترتب بود از حقوق خود صرفنظر میکردند و عفو مینمودند. 🍀 زراره میگوید: از امام صادق (ع) شنیدم که میفرمود: «انّا اهل بیت مروتّنا عمّن ظلمنا» ما خاندانی هستیم که مروت و جوانمردی ما عفو بخشش از کسی است که به ما ظلم کرده است» (امالی صدوق ص289) 🍀 و عایشه درباره پیامبر (ص) گفت: پیامبر (ص) به خاطر ظلمی که به خودش شده بود هرگز انتقام نگرفت، مگر آنکه حرمت حدود الهی رعایت نمی شد که برای رضای خدا انتقام میگرفت. (طبقات ابن سعد، ج1، ص367) ☘ نقل کرده اند که کسی از اهل شام، به قصد حج یا مقصد دیگری به مدینه آمد وقتی حسین بن علی (ع) را دید (با آن سابقه تبلیغاتی که در شام در زمان معاویه حاکم بود) شروع کرد به دشنام گفتن به امام حسین (ع)، همین که هر چه خواست گفت و عقده دل خود را باز کرد امام حسین (ع) بدون آنکه خشم بگیرد و اظهار ناراحتی کند نگاهی پر از مهر و عطوفت به او کرد، و پس از آنکه چنذ آیه از قرآن مبنی بر حسن خلق قرائت کرد فرمود: ما برای هر کمکی به تو آماده ایم... تو در شهر ما غریبی اگر احتیاجی داری حاضریم به تو کمک کنیم، حاضریم در خانه خود از تو پذیرایی کنیم. مرد شامی بعد از دیدن برخود حضرت گفت ارزو داشتم زمین شکافته شود و من در زیر زمین فرو روم ... @tarikh_j
قسمت ششم اجتماعی اصل وفای عهد: وفای عهد و پیمان از اصول مهم سیره اهلبیت علیهم السلام است مورخان موارد متعددی از پایبندی پیامبر (ص) به عهد و پیمان با غیر مسلمانان نقل کرده اند. ☘ ابوبعیر ثقفی در مکه زندانی بود، از حبس گریخت و رهسپار مدینه شد مشرکان به پیامبر نامه نوشتند که او را برگرداند. رسول خدا (ص) نیز به ابوبعیر فرمود: میدانی ما با اینان قراری گذاشته ایم و از نظر دین ما شایسته نیست که بی وفایی و پیمان شکنی کنیم اما خدای تعالی البته برای تو و دیگر بیچارگان مسلمانان فرج و گشایشی عنایت خواهد فرمود پس به سوی قبلیه خویش بازگرد.(آیتی، تاریخ اسلام، ص474) ☘پس از امضای صلح نامه بین امیرالمومنین و معاویه (که بر اثر بی بصیرتی و خشک مغزی خوارج به امام تحمیل شد) محرز بن جریش خطاب به امام علی (ع) گفت: آیا راهی هست که این پیان نامه را نادیده گیریم و از آن مصرف شویم؟ امام (ع) در پاسخ او فرمود: «آیا پس از آنکه پیمان را نگاشته ایم آن را بشکنیم؟ چنین کاری بی گمان روا نیست. (وقعه الصفین، ص519) @tarikh_j
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بَقیع یا بقیعُ الغَرْقَد، کهن‌ترین قبرستان مسلمانان و محل دفن چهار تن از امامان شیعه و دیگر وابستگان پیامبر خدا. بقیع پیش از اسلام، زمینی بزرگ و بوستانی در حوالی شهر یثرب حجاز بود. دفن اموات مسلمانان در این زمین از آغاز سده نخست هجری، رواج یافته و بزرگان و شخصیت‌های مهم اسلامی در آن خاکسپاری شده‌اند. بقیع در ادوار مختلف اسلامی، مورد توجه حاکمان بوده و بقعه‌ها و بارگاه‌هایی در آن ساخته شد اما پس از حمله و سیطره وهابیان بر عربستان، تخریب گردید. اکنون سطح بقیع در جوار حرم نبوی با خاک یکسان است . بقیع به زمین گسترده‌ای گفته می‌شود که گیاهانی در آن روییده باشند.بقیع الزبیر، بقیع الخیل و بقیع الخَبْجَبَة از جمله این بوستان‌ها در شهر یثرب (مدینةالنبی) بوده است. بقیع الغرقد نیز از درختان غرقد دیگر گیاهان، پوشیده بوده است. این بوستان پس از اسلام برای دفن اموات شهر مدینه استفاده شده است. کهن‌ترین قبرستان مسلمانان، در نزدیکی مسجدالنبی و اطراف شهر قرار داشته، چنانکه تصویر نقشه مدینه در سال ۱۲۶۹این گونه نشان می‌دهد ولی امروزه پس از توسعه قبرستان و مجموعه مسجد و صحن نبوی،‌ هردو به هم متصل شده و در هسته مرکزی شهر مدینه قرار گرفته‌اند. دور قبرستان بقیع، دیوارکشی شده و ضلع غربی آن که در ورودی اصلی قبرستان نیز هست، ملاصق صحن حرم نبوی و ضلع جنوبی آن خیابان ابوایوب انصاری و ضلع شرقی آن بلوار ملک فیصل و ضلع شمالی آن خیابان عبدالعزیز است.این خیابان‌ها پیش‌تر نام‌های دیگری داشته‌اند. مدفونان در بقیع بقیع، مهم‌ترین آرامستان مسلمانان است که هزاران نفر از مسلمانان از سال‌های نخست اسلام تا کنون در آن دفن شده‌اند. از جمله شخصیت‌های مدفون در بقیع می‌توان به این موارد اشاره کرد: اهل بیت پیامبر و ائمه چهارگانه علیهم السلام؛ امام حسن(ع)، امام سجاد(ع)، امام باقر(ع) و امام صادق(ع) منسوبان پیامبر؛ شامل عمو، عمه‌ها، همسران و فرزندان صحابی پیامبر؛ انصار، مهاجرین و تابعین علما، شهدا، صاحب‌منصبان و زنان در ادوار مختلف تاریخی، بر روی قبر برخی از این شخصیت‌های اسلامی، بقعه‌هایی ساخته شد. برخی نیز در خانه‌های بقیع دفن شده بودند. بقعه ائمه بقیع از جمله این بقعه‌ها بوده است که بعدها به دست وهابیان، تخریب شد. ائمه بقیع و عباس عموی پیامبر در خانه عقیل، دفن شده بودند. برای اطلاعات بیشتر، اینها را هم ببینید: بقعه‌های بقیع بر خلاف اکثر منابع تاریخی، برخی نویسندگان اهل سنت از دفن حضرت زهرا(س) دختر پیامبر امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب داماد پیامبر و سر امام حسین(ع) نوه پیامبرعلیهم السلام در بقیع سخن گفته‌اند. یک متن نیز برای مقبره حضرت زهرا در بقیع، ذکر شده است. البته به نظر می‌رسد تشابه اسمی باعث برخی برداشت‌ها شده است چنان‌که قبر موجود در بقعه ائمه، به فاطمه بنت اسد مربوط است چه‌ این که امام حسن(ع) وصیت می‌کند اگر از دفن ایشان در کنار جدش پیامبر اكرم جلوگیری شد وی را در کنار جده‌اش فاطمه بنت اسد دفن کنند. منبع:آثار اسلامی مکه و مدینه-جعفریان تنظیم:فاطمه میری @tarikh_j
وهابیت و تخریب بقیع اندیشه وهابی و تخریب قبور و شرک دانستن زیارت قبور و توسل به ارواح اولیاءالله اگرچه در تاریخ اسلام، سابقه داشته اما ابن تیمیه و سپس عبدالوهاب نجدی، آن را گسترش داده‌اند. وهابیان حجاز، یک‌ بار در ۱۲۲۰ به مدینه یورش بردند.که دولت وقت عثمانی (سلطان محمود دوم) فرمان سرکوبی آنان را در ذی‌القعده ۲۱۲۲ خطاب به محمد علی پاشا، والی مصر، صادر کرد. آنان سرانجام فتنه وهابیان را در چهارشنبه ۸ ذی‌القعده ۱۲۳۳ سرکوب ساخته و آثار تخریبی را بازسازی کردند. وهابیان بار دیگر در صفر ۱۳۴۴ قمری به مدینه حمله کردند و با بدعت شمردن بنای بر قبور و زیارت، به تخریب اماکن مذهبی پرداختند. این تخریب‌ها اعتراضات شدیدی را در کشورهای مسلمان از جمله ایران برانگیخت. آیت الله مدرس در مجلس ایران برای مقابله با این عمل تلاش کرد و موضوع تشکیل کمیسیونی را برای بررسی موضوع مطرح ساخت. همچنین دولت ایران ۱۶ صفر سال ۱۳۴۴ق (۱۳۰۴ش) را به مناسبت هتک حرمت به بقیع، عزای عمومی اعلام کرد. دولت سعودی برای پیشگیری از خشم مسلمانان و توجیه تخریب اماکن مذهبی، نمایندگان دولت‌های مسلمان را به مکه فراخواند. از ایران هیأتی مرکب از غفار خان جلال السلطنه، وزیر مختار ایران در مصر، و حبیب الله خان هویدا در ۲۴ شهریور ۱۳۰۴ش (۲۶ صفر ۱۳۴۴) وارد جده شد. با ترفندهای دولت سعودی و عدم پیگیری جدی از سوی مقام‌های کشورهای اسلامی، این قضیه مسکوت ماند. در رمضان همان سال، مفتی وهابیان، شیخ عبدالله بُلَیهد، از مکه وارد مدینه شد و برای تخریب قبور، زمینه‌سازی کرد. بدین ترتیب در ۸ شوال ۱۳۴۵ق، بقعه‌های بقیع تخریب گردید. شیعیان، در سالگشت این واقعه که با عنوان یوم الهدم شهرت یافته، مجالسی برگزار می‌کنند و به مرثیه‌خوانی و یادآوری حادثه تخریب بقیع می‌پردازند. عدم بازسازی اماکن تخریب شده بقیع، تا سال‌ها مانع آن شد که حکومت ایران، دولت سعودی را به رسمیت بشناسد و پس از آن نیز این مسئله، تا مدتها موجب تیرگی روابط طرفین بود. در نهایت ۱۰ مهر ۱۳۰۵ مطابق ۲۵ ربیع‌الاول ۱۳۴۵، پیشنهاد تشکیل کمسیون در مجلس ایران به تصویب می‌رسد. کمیسیونى مرکب از دوازده نفر منتخبه از شعب شش‌گانه مجلس تحت عنوان (کمیسیون حرمین شریفین) تشکیل و با شرکت دولت در قضیه ظهور طائل وهابیه و تجاوزات مستقیم و غیرمستقیم آنها و تعیین تلکیف آتیه خطه حجاز مطالعات لازمه نموده نتیجه را به مجلس اطلاع دهند کمیسیون مزبور به توسط دولت می‌تواند لدى‌الاقتضا با مقامات روحانیت و دول اسلامى مذاکره نموده نشریات آنها را جلب نمایند عضویت کمیسیون ‌مزبور مانع عضویت دو کمیسیون دیگر مجلس نخواهدبود. بازسازی بقیع در طول تاریخ، ساخت و سازها، تعمیرات و بازسازی‌های زیادی در بقیع صورت گرفته است. اما با توجه به تخریب عمدی بقیع به دست وهابی‌ها، افرادی تلاش کرده‌اند بقیع را دوباره آباد کنند. پس از تخریب نخست بقیع در سال (۱۲۲۰ق) سلطان محمود دوم عثمانی، در (۱۲۳۳ق) به بازسازی بقیع، اهتمام ورزیده است. پس از آن و تخریب دوم در هشتم شوال ۱۳۴۴ که به یوم الهدم مشهور است، مسلمانان از سفر حج، امتناع کردند اما شیخ عبدالرحیم فصولی حائری نوه صاحب فصول در همان سال یا سال بعد، همراه با تعداد زیادی از شیعیان، از راه شام، عازم حج می‌شود و با استقبال عبدالعزیز بن عبدالرحمن بن سعود روبرو می‌گردد و از همین فرصت استفاده کرده و به تخریب بقیع اعتراض می‌کند. عبدالعزیز این کار را به ظاهر تقبیح کرده و آن را به تحریک پدر هویدا میرزاحبیب الله بهایی پسر آقا رضا قناد شیرازی مقیم جده و سرپرست حجاج ایرانی نسبت می‌دهد. هر چند طبق سند دیگری، حبیب الله خان هویدا نقل کرده که عبدالعزیز، ویرانی اماکن مقدس بقیع را به «بدوی‌های جاهل» نسبت داده و خود را از این عمل بریء دانسته است.به هر حال، شیخ عبدالرحیم فصولی پیشنهاد می‌کند دو صُفّه مسدّس از سنگ مرمر ساخته شود یکی بالاتر که صورت قبور روی آن باشد. یکی پایین‌تر که مردم بایستند و زیارت بخوانند. در اطراف این صفه بزرگ طاق نماهایی از سنگ مرمر ساخته شود برای استراحت و نشستن و طلا و نقره هم در آنها بکار نرود.نتیجه این جلسه حفظ محل و نشان قبور ائمه بقیع است و یک نامه رسمی از عبدالعزیز. منبع:آثار اسلامی مکه و مدینه -جعفریان تنظیم:فاطمه میری @tarikh_j
نامه رسمی پادشاه سعودی در باره بازسازی بقیع در سال ۱۳۷۱ق‍، کنگره اسلامی (مؤتمر عالم الاسلام) در کراچی تشکیل می‌شود. شریعت‌زاده اصفهانی نماینده آیت الله بروجردی در پاکستان، مسئله ساختمان بقیع را در این کنگره مطرح می‌سازد و علمای شیعه نیز در این باره اظهار نظر می‌کنند، سرانجام دولت سعودی پس از گفت و گوهای طولانی، موافقت خود را برای تعمیر بقاع منوره بقیع اعلام می‌کند. بدین ترتیب، آیت الله محمد حسین کاشف الغطاء و حاجی سید امین الدین الحسینی مفتی اعظم فلسطین و سید العراقین طهرانی که از اعضاء موثر کنگره بودند مأموریت می‌یابند در این باره با دولت وقت حجاز مذاکره کنند. این سه شخصیت، همراه با نماینده آیت الله بروجردی، سید محمد تقی طالقانی، پس از مذاکرات مفصل با وزیر خارجه ایران و وزیر نجد و حجاز، دولت وهابی را مجاب کردند یک مسجد بر مقابر بقیع بسازند و قبور را تعمیر کنند و مزار ائمه علیهم السلام را نیز مسقف سازند. در نتیجه این مذاکرات، امیر فیصل، نایب السلطنه وقت حجاز، همراه با مظفر اعلم، وزیر مختار (سفیر) ایران در کشور سعودی وارد مدینه شده و با حضور والی مدینه در مراسم آغاز تجدید بنای بقیع، در روز میلاد امیرالمؤمنین علیه السلام (۱۳ رجب ۱۳۷۱)شرکت کردند. سید محمد تقی طالقانی خود، سطل گِل را بر دوش گرفته و چند نفر از شخصیت‌های برجسته شیعیان حجاز نیز داوطلبانه در ردیف کارگران مشغول بنائی می‌شوند. همچنین قرار می‌شود قبور زوجات و پسران پیغمبر یعنی قاسم و ابراهیم و نیز عباس عموی پیغمبر و برخی از صحابه را نیز تعمیر شده و علائم مشخصی بر آن ها بگذارند اما در عمل اقدام چندانی نمی‌شود و در حد سنگ چینی دور قبور ائمه علیهم السلام، سایه‌بان و راهی سنگچین برای عبور زائران، باقی ماند. گفته شده انتشار سخنان تحریک آمیز برخی شیعیان عراق، بهانه به دست سعودی‌ها داد و آنان هم مانع کار شدند. حاج سید محمد تقی طالقانی نیز ناگهان در ۱۲ شعبان ۱۳۷۲ در نخاوله مدینه پس از شرکت در میهمانی ملک سعودی در کاخ البیضاء از دنیا می‌رود. همچنین امام موسی صدر در ۲۸ محرم ۱۳۹۴، در نامه‌ای به امیر محسن عبدالمحسن بن عبدالعزیز سعودی، با یادآوری گفتگوهای پیشین، ساماندهی بقیع را از وی خواستار می‌شود.در بخشی از ترجمه این نامه آمده است:‌«ساختن بارگاه برای امامان اهل بیت، مورد اتفاق فقهای مسلمانان نیست و به همین سبب، برای پرهیز از حرج، چنین درخواستی نداریم، اما سر و سامان دادن به قبرستان و آسفالت یا سنگ‌فرش کردن راه‌های داخلی آن و کاشتن اطراف آن و تبدیل آن به بوستانی آزاد با فواره و آب‌نما و مرمت دیوارها و گذاشتن سنگ‌های زیبا در آن‌ها و تعبیه سایه‌بان‌های مرتب گرداگرد آن و اقداماتی از این دست، موضع اتفاق فقهاست و موجب تکریم صدها هزار نفر زائر و عمره‌گزار و حج‌گزار و دوست‌دار است» همچنین از آیت الله گلپایگانی نقل شده که با بازسازی بقیع توسط عده‌ای از تونسی‌ها در سال ۱۳۶۲ شمسی (۱۴۰۳ق‍) مخالفت کرده است. علت این مخالفت، توطئه ساختن مقبره برای حضرت زهرا(س) در بقیع برای رد ادعای شیعه در مخفی بودن قبر آن حضرت، دانسته شده است. دیوار بقیع در دوران ملک فهد بن عبدالعزیز بازسازی شد و در سال‌ ۱۴۱۸ق‍، مسیرهای درون بقیع برای رفت و آمد زائران سنگفرش گردید. منبع:آثار اسلامی مکه ومدینه-جعفریان تنظیم:فاطمه میری @tarikh_j
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کتاب سیره اجتماعی پیامبر اعظم (ص) نویسنده محمدجواد برهانی می باشد. اسلام، دینِ اجتماعی است و با وجود داشتنِ دستورهای فردی، آموزه‏های اجتماعی فراوانی نیز در آن وجود دارد، مانند: نماز جماعت، حج، زکات، جهاد، امر به معروف و نهی از منکر و... . آنچه این آموزه‏ها را نهادینه ساخت، سیره اجتماعی پیامبر اکرم(ص) است. آن بزرگوار با حضور در متن اجتماع، رسالت خویش را به انجام رساند. اثر حاضر این مهم را در نُه فصل با ذکر مصادیق به تفصیل کاویده است تنظیم: مریم صفری @tarikh_j
درآمدی بر سیره فاطمی (اخلاقی، تربیتی، سیاسی و اجتماعی)، کتابی است که با زبان فارسی به بررسی ابعاد شخصیت و رفتارهای عملی فاطمه زهرا (س) می‌پردازد. این کتاب اثر علی رفیعی است و انتشارات زمزم هدایت نشر آن را به عهده داشته‌‌ است. درآمدی بر سیره فاطمی (اخلاقی، تربیتی، سیاسی و اجتماعی) تنظیم: مریم صفری @tarikh_j