eitaa logo
گذرگاه «انجمن علمی‌پژوهشی تاریخ‌جامعةالزهرا(س): قم»
977 دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
136 ویدیو
307 فایل
گذرگاه «کانال‌انجمن‌علمی‌پژوهشی‌تاریخ‌جامعةالزهرا(س)؛ قم» 📜پل ارتباطی @tarikh_jz مالکیت فکری و محتوایی کانال، متعلق به انجمن علمی تاریخ جامعةالزهرا(س) است. انتشار فایل‌های صوتی، تصویری، عکس نوشته‌ها و پست‌ها صرفا با ذکر منبع بلامانع است.
مشاهده در ایتا
دانلود
📣📣📣📣 ❇️یک نکته: در سریال" مختارنامه "فیلمنامه طوری نوشته شد که "شبث بن ربعی" در قیام مصعب علیه مختار کشته شد.... در صورتیکه وی به مرگ طبیعی درگذشت (در زمان حکومت حجاج بن یوسف در کوفه) http://eitaa.com/joinchat/2809069591C5d884e4f60
✅در روز پنجم‌ محرم‌ سال‌ ۶۱ هجری‌ شبث‌ بن‌ ربعی‌ با چهار هزار نفر سپاه‌ به‌ کربلا رسید. عبیدالله‌ بن‌ زیاد پس‌ از این‌ که‌ احساس‌ کرد عمر بن‌ سعد در مقابله‌ با امام‌(ع) مصمم‌ نیست‌، شبث‌ بن‌ ربعی‌ را در رأس‌ چهار هزار نفر نیروی‌ جنگی‌ به‌ کربلا فرستاد، شبث‌ روز پنجم‌ محرم‌ وارد کربلا شد و تحت‌ فرمان‌ عمر بن‌ سعد قرار گرفت‌. به‌ نوشته‌ منابع‌ ابن‌زیاد در فاصله‌ روزهای‌ سوم‌ تا دهم‌ محرم‌ افراد دیگری‌ را به‌ همراه‌ جنگجویان‌ به‌ کربلافرستاد. از جمله‌ سنان‌ ابن‌ انس‌ نخعی‌ را با چهار هزار نفر، عروه‌ بن‌ قیس‌ را با چهار هزارنفر شمر بن‌ ذی‌ الجوشن‌ را با چهار هزار نفر و نصر مازنی‌ را با سه‌ هزار نفر برای‌ جنگ‌ باامام‌ به‌ کربلا عازم‌ نمود. 📚منبع : الصحیح من مقتل الحسین(ع) و اصحابه،ص۹۴۳ http://eitaa.com/joinchat/2809069591C5d884e4f60
🔹شبَث بن رِبعِی بن حصین تمیمی شبث از اشراف کوفه و شخصیت‌های بی‌ثبات تاریخ اسلام بود. 🔹وی از شخصیت های چند چهره‌ای تاریخ اسلام و از سرکردگان کوفه و از طایفه بنی تمیم است. 🔹وی در دوران جاهلیت فردی سرشناس به‌شمار می‌رفت. و در زمان پیامبر اسلام(ص) مسلمان شد اما از صحابی ایشان نبود. 🔹گفته شده پس از مرگ پیامبر اسلام(ص) مرتد گردید و مؤذن سجاح (پیامبر خودخوانده) شد و پس از آن دوباره جایگاه سابق خود را در مسلمانان یافت. 🔹در عهد عثمان او را حامی خلیفه دانسته‌اند و یا اینکه گفته شده او از جمله شورشیان بر خلیفه بود و بدنبال آن از اقدام خود پشیمان شد. 1️⃣زمان امام علی(ع) : وی از فرماندهان سپاه امام علی(ع) درجنگ صفین بود. و در این جنگ جانباز شد. او در مسیر حرکت به سوی نهروان، به خوارج پیوست. اما با سخنان امام(ع) برگشت و فرماندهی قسمتی از سپاه امام(ع) را در جنگ نهروان به دست گرفت. 2️⃣زمان امام حسن(ع) : مورخین شیعه وی را در زمان خلافت کوتاه امام حسن(ع) از یاران سست‌ عنصری بشمار می‌آورند که پس از صلح حسن بن علی به سمت معاویه رفت. 3️⃣در زمان امام حسین(ع) : او برای حضور در واقعه عاشورا و جنگ با امام حسین(ع) تمایلی نداشت و هنگامی ابن زیاد از او خواست به سپاه عمر بن سعد بپیوندد، تظاهر به بیماری کرد تا در مقابل امام قرار نگیرد. اما وقتی ابن زیاد به او گفت «اگر مطیع مایی به جنگ دشمن ما برو» به سمت کربلا حرکت کرد. در روز عاشورا فرماندهی نیروهای پیاده سپاه عمر بن سعد را بر عهده داشت. شبث در واقعه عاشورا از کسانی بود که به حسین نامه نوشتند و او را به کوفه دعوت کردند. اما او با روی کار آمدن عبیدالله زیاد در کوفه به سمت وی رفت و با مسلم بن عقیل دشمنی کرد. او که تا روز پنجم محرم از رفتن به کربلا طفره می‌رفت، مجبور به شرکت در واقعه کربلا شد، در روز عاشورا که فرمانده نیروهای پیاده لشکر دشمن (شمر ابن ذالجوشن) بود، حسین بن علی در اولین سخنرانی خود از او و دیگر سران کوفه نام برد و نامه نوشتن و دعوتشان را یادآوری کرد. امام حسین(ع) در روز عاشوراخطاب به افرادی مانند شبث بن ربعی فرمود: «ای شبث بن ربعی!،‌ای حجّار بن أبجر!،‌ای قیس بن اشعث،... مگر شما برایم ننوشته بودید: میوه‌ها رسیده، باغ‌ها سرسبز شده و نهرها لبریز گردیده، [اگر بیایی] بر سپاهی که برایت آماده شده، وارد خواهی شد، بیا؟!» 4️⃣پس از واقعه عاشورا : شبث، پس از واقعه عاشورا، به شکرانه شهادت امام حسین(ع)، مسجدش در کوفه را (که سابقا امام علی(ع) ازنماز خواندن در آن نهی کرده بود) تجدید بنا کرد. وی در معرکه کربلا زیرکانه عمل کرد و از رویارویی مستقیم با حسین(ع) و یارانش پرهیز کرد تا جایگاه خود را در آینده به خطر نیندازد. 5️⃣قیام مختار : او بعدها به همراهی مختار ثقفی به خونخواهی حسین درآمد و رئیس پلیس مختار شد اما پس از اعزام ابراهیم پسر مالک به ستیز با شام از کسانی بود که با مختار رودررو شد اما بنا به تغییر اوضاع از کار خود منصرف شد. مختار که به قلع و قمح قاتلین حسین مشغول شد او را نیز تعقیب کرد که شبث به بصره نزد زبیریان فرار کرد و پس از آن در کشته شدن مختار توسط زبیریان حضور داشت. سپس با غلبه حجاج بن یوسف (فرمانروای مروانیان) بر زبیریان در کوفه او به مروانیان پیوست. 6️⃣هلاکت وی : شبث سرانجام در سال هشتاد قمری با بیش از یک قرن عمر در کوفه به هلاکت رسید. 📚منابع : ۱)تاریخ طبری،ج۵،ص۴۲۵ ۲)انساب‌الاشراف بلاذری، ج۳،ص۱۸۸ ۳)الکامل ابن اثیر، ج۳،ص۳۲۶ ۴)الاصابه ابن حجر، ج۳،ص۳۰۳ ۵)وقعة‌صفین منقری، ص۱۹۸ ۶)اخبارالطوال دینوری،ص۲۱۰ http://eitaa.com/joinchat/2809069591C5d884e4f60
شمربن ذی الجوشن: شمر به همراه خود چهار هزار جنگجو و نامه ی تهدیدآمیزی از سوی ابن زیاد، برای عمر بن سعد آورده بود. ابن سعد با دیدن نامه، خطاب به شمر گفت : کاری را که در آن امید صلاح بود تباه کردی. با این حال، عمر بن سعد دستور ابن زیاد را مبنی بر جنگ با امام حسین(ع) پذیرفت و شمر سردار سپاه او گردید. چون عبیدالله دستور داده بود که اگر توان انجام چنین کاری را ندارد، فرماندهی سپاه را به شمر محوّل کند. و ابن سعد بی معطّلی لشگر را برای جنگ مهیّا کرد. تا این که روز عاشورا حضرت(ع) به دستور عمربن سعد شهید و دست ابن سعد به خاطر رسیدن به حکومت ری به خون حسین(ع) آغشته شد. ابن سعد بعد از شهادت امام حسین(ع) در كوتاه ترين زمان سر آن حضرت(ع) را به كوفه فرستاد. و در طی نامه ای به ابن زیاد نوشت که؛ 《انّي قَتَلتُ السَّيدَ المَحجَبا املأ ركابي فِضّةً او ذَهَبَاً قَتَلتُ خَيرَ النّاسِ امّا واباً وخَيرُهُم من يَذكُرُون النَّسبا》 ركاب مرا از نقره و طلا پر كن! چون من برترين آقا را كشته ام! كسي كه از نظر نسب بهترين انسان هاست. كسي را كشته ام كه برترين پدر و مادر را دارد. ابن زياد سخن او را نپسنديد و هنگام رویارویی به وی گفت : اگر حسين را چنين مي شناختی، چرا او را به شهادت رساندی؟ به خدا سوگند تحفه ای از سوی من به تو نمی رسد! سپس عبيدالله از او خواست تا نامه وی  را مبني بر حكومت ری پس بدهد. ابن سعد گفت : آن نامه از بين رفته است و عبيدالله گفت كه آن را از تو خواهم گرفت! ابن سعد كه ديگر دستش از همه جا كوتاه شده بود، حالت خويش را چنين وصف كرده است : هيچ كس بدتر از من به خانه خويش باز نگشت، زيرا از اميری فاجر و ظالم  اطاعت كرده و عدالت را پايمال و قرابت را قطع كرده ام! بعد از اين جريان عمر بن سعد نه به حكومت ری رسيد، چون ابن زياد سخت از او به خاطر تمرّدش ناراحت بود و نه در كوفه امنيت و آرامش داشت. ابن  سعد به هنگام قيام سليمان بن صُرَد خزاعى كوفى به خون خواهى از قاتلان امام حسين(ع) در سال ۶۵ قمری از بيم كشته شدن به دست مردم شبها در دارالاماره مى خوابيد. آنگاه كه مختار بن ابى عُبيدة ثقفى در سال ۶۶ هجری به خونخواهى آن حضرت(ع) قيام كرد و بركوفه مسلط شد، عمر بن سعد همراه با محمد بن  اشعث كه او نيز از شركت كنندگان  اصلى جنگ كربلا بود، فرار كرد. اما به وقت خروج مردم كوفه برضد مختار، به كوفه بازگشت و با ديگر سران مخالف مختار، رهبری مردم را به  دست گرفت ولى با شكست كوفيان بار ديگر از كوفه گريخت و به سوی بصره  حركت كرد تا به مَصعب بن زبير پناهنده  شود. مختار يكى از فرماندهان خود را به نام  عبدالله بن کامل شاکری را به تعقیب آنان فرستاد. وی ابن سعد را کشت و سرش را با خود به کوفه آورد. به نقلی وی ابن سعد را دستگير كرده و به نزد مختار آورد و ابن سعد و پسرش حفص كه او نيز در مجلس مختار بود، به دستور مختار كشته شدند و پس  از آتش زدن بدن آنان سرهای آن دو را برای محمد بن حنفيه به مدينه فرستاد. اين بود عاقبت اب سعدی كه امام حسين(ع) را به شهادت رساند و همانطور كه امام(ع) هم پيش بينی كرده بود، حتی از گندم ری هم چيزی نصيبش نشد. 📚منابع : ۱)تاریخ يعقوبى، ج۲، ص۲۵۹ ۲)موسوعة كلمات الامام الحسين(ع)، ص۲۰۵ ۳)انساب الاشراف بلاذری، ج۳، ص۱۷۶ ۴)تاريخ طبری، ج۵، ص۴۶۷ ۵)مقتل الحسین خوارزمی، ج۱، ص۲۴۱ ۶)اخبارالطوال دینوری، ص۲۵۳ ۷)بحارالانوار مجلسی، ج۴، ص۳۸۳ http://eitaa.com/joinchat/2809069591C5d884e4f60
سنان بن انس: 🔹پدرش (ابوعمرو) نام داشت و نام پدر بزرگش (اَنَس) بود و او را به اسم پدربزرگش می‌شناختند. 🔹سَنان در کوفه متولد شد، اما تاریخ ولادتش معلوم نیست. 🔹بنا بر نقل ابن ابی الحدید معتزلی از ابن هلال ثقفی، سنان در زمان خلافت امام علی(ع)، کودک بوده و آن حضرت(ع) خبر می دهد که وی فرزند رسول خدا(ص) را خواهد کشت. 🔹برخی تواریخ، سنان را جنگجو و شاعری سبک سر و مجنون دانسته‌اند. 🔹وی یکی از کسانی است که در کنار شمر بن ذی الجوشن و خولی بن یزید قتل امام حسین(ع) را به وی نسبت می دهند. 🔹در منابع آمده است که در واپسین لحظات حیات امام حسین(ع) آنگاه که در گودال قتلگاه افتاده بود و کسی از سپاه عمر سعد جرأت تمام کردن کار را نداشت؛ سنان بن انس بر بالای گودال رفته و با نیزه بر پشت و سینه ایشان زد و آن حضرت(ع) را به شهادت رساند. 🔹در برخی روایات گفته شده است که وی بر سینه ی امام(ع) نشست و سر او را از قفا جدا کرد. 🔹در هنگام آشفتگی اوضاع کوفه، پس از مرگ یزید، سنان که به عنوان یکی از قاتلان اصلی حسین(ع) شناخته می‌شد؛ زندگی پنهانی در پیش گرفت و در برخی از نقل‌ها، پس از قیام مختار ثقفی، از کوفه خارج شد و به بصره و اطراف آن گریخت. 🔹به نقلی سَنان به دست یاران مختار ثقفی کشته شد. 🔹در مورد نحوه هلاکت وی، روایات متعددی وجود دارد که از مهمترین آنها اینکه مأموران مختار ثقفی در سال ۶۶ قمری از خون خواهان و منتقمان امام حسین(ع) سنان را در شهر بصره، دستگیر کرده و خانه اش را ویران نمودند، سپس دست و پایش را بریده و سر از بدنش جدا کردند و او این گونه به درک واصل شد. 📚منابع : ۱)شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج۲، ص۲۸۶ ۲)انساب الاشراف بلاذری، ج۳، ص۲۰۴ ۳)مقتل الحسین(ع) خوارزمی، ج۲، ص۴۱۴ ۴)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۱۱۲ ۵)وقعة الطف ابومخنف، ص۲۵۵ ۶)تاریخ طبری، ج۵، ص۴۵۳ ۷)اللهوف ابن طاووس، ص۲۱۱ http://eitaa.com/joinchat/2809069591C5d884e4f60
✅ در کوفه: شایعه شهادت هانی در شهر کوفه پیچید، جنگجویان قبیله مذحج به فرماندهی عمرو بن حجّاج، قصر عبیدالله را به محاصره در آوردند. عبیدالله بن زیاد که وحشت کرده بود، به شریح قاضی گفت : «برو و هانی بن عروه را ببین و بعد بر بام قصر برو و خبر سلامتی هانی را به آنها بده.» شریخ نزد هانی آمد، هانی وقتی چشمش به شریح افتاد گفت : «می بینی که با من چه کرد؟» شریح گفت: «تو که زنده ای!» هانی گفت : «با این وضع زنده ام! به قوم من بگو اگر بروند مرا می کشد.» شریح قاضی به مردم که قصر را محاصره کرده بودند، گفت : «این حماقت چیست؟ مرد زنده است و با امیر گفتگو می کند.» مردم هم که این سخن را از قاضیِ بزرگ کوفه، شریح شنیدند، پراکنده شدند. 📚منبع: منتهی الآمال محدث قمی، ج۱، ص۵۷۹ http://eitaa.com/joinchat/2809069591C5d884e4f60
✅درکوفه: بعد از فتوای شُریح قاضی به قتل امام حسین(ع) عُبیدالله بن زیاد در مسجد کوفه خطبه خواند و مردم را به کشتن امام حسین(ع) تحریک کرد. از روز ششم محرّم بازار آهنگران کوفه محل رفت و آمد مردمانی بوده است که مشغول خرید و فروش شمشیر، نیزه، تیر، سرنیزه یا تیز کردن و تعمیر نعل اسبشان بودند. و هر کس شمشیر یا نیزه و یا تیری می خرید، آن را نزد آهنگران تیز می کرد و به سمّ آغشته می کرد. بعضی از آن تیرها یک شعبه و بعضی سه شعبه بودند. 📚منابع : ۱)معالی السبطین،ج۱، ص۳۱۲ ۲)الوقایع و الحوادث،ج۲،ص۱۲۴ ۳)وسیلة الدارین فی انصار الحسین(ع)،ص۷۹ http://eitaa.com/joinchat/2809069591C5d884e4f60
✅در شام : کاروان اسرای کربلا و سر مبارک امام حسین(ع) وارد کاخ یزید شد. مجلس در کاخ یزید، رسمی می شود. بزرگان شام و نمایندگان دیر ادیان همچون بزرگ یهود و نماینده رسمی پادشاه روم در کاخ حاضر شدند. 《فَهَنَّؤوهُ بِالفَتحِ》 و به خاطر این پیروزی به یزید تبریک می گفتند. یزید نیز در حالی که شراب می نوشید. 《وَضَعَ رَأسَ الحُسَينِ(ع) بَينَ يَدَيهِ فِی طَسْتٍ مِن ذَهَبِ..ثُمَّ قالَ بِالخَيزُرانَةِ بَينَ شَفَتَيِ الحُسَينِ(ع)》 سر مبارک امام حسین(ع) جلوی او در تشت طلا بود، با چوپ خیزران (نی)، بر میان دو لب مبارک امام حسین(ع) می زند و و در حالت مستی، با خویش شعری را زمزمه می کرد که حکایت از کینه بنی امیه از پیامبر(ص) و مسلمان نبودن یزید، دارد : (لَيتَ أشياخي بِبَدرٍ شَهِدوا، جَزَعَ الخَزرَجِ مِن وَقعِ الأَسَلِ، لَعِبَت هاشِمُ بِالمُلكِ فَلا، خَبرُ جاءَ و لا وَحيٌ نَزَلَ) ♦️كاش پدرانم در بدر، اكنون بودند و بى تابى خزرج را از زخم سلاح مى ديدند. بنی هاشم، با فرمان روايى، بازى كردند و گرنه نه خبرى (قرآنی) آمده و نه وحی ای بر محمد نازل شده است. 📜شیخ صدوق به نقل از امام رضا(ع) در حدیثی بسیار مهم، چنین نقل می کند : 《لَمَّا حُمِلَ رَأْسُ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ(ع) إِلَى الشَّامِ أَمَرَ یَزِیدُ لَعَنَهُ اللَّهُ فَوُضِعَ وَ نُصِبَتْ عَلَیْهِ مَائِدَةٌ فَأَقْبَلَ هُوَ لَعَنَهُ اللَّهُ وَ أَصْحَابُهُ یَأْکُلُونَ وَ یَشْرَبُونَ الْفُقَّاعَ فَلَمَّا فَرَغُوا أَمَرَ بِالرَّأْسِ فَوُضِعَ فِی طَسْتٍ تَحْتَ سَرِیرِهِ وَ بُسِطَ عَلَیْهِ رُقْعَةُ الشِّطْرَنْجِ وَ جَلَسَ یَزِیدُ عَلَیْهِ اللَّعْنَةُ یَلْعَبُ بِالشِّطْرَنْجِ وَ یَذْکُرُ الْحُسَیْنَ وَ أَبَاهُ وَ جَدَّهُ وَ یَسْتَهْزِئُ بِذِکْرِهِمْ فَمَتَى قَمَرَ صَاحِبَهُ تَنَاوَلَ الْفُقَّاعَ فَشَرِبَهُ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ ثُمَّ صَبَّ فَضْلَتَهُ عَلَى مَا یَلِی الطَّسْتَ مِنَ الْأَرْض》 ♦️هنگامى که سر حسین بن علی(ع) را به سوى شام بردند، یزید دستور داد آن‌ را در کنارى نهاده و سفره غذا را گستردند، و او با یارانش مشغول خوردن غذا و نوشیدن آبجو شدند، چون فارغ گشتند، امر کرد سر بریده حسین(ع) را در طشتى به پیش تخت او نهادند و میز بازى شطرنج را روى آن طشت گذارد و با یارانش به بازى شطرنج مشغول شد، و حسین(ع)، پدر و جدّش را به مسخرگى یاد می‌کرد، و چون از همبازیش می‌برد جام شراب را برگرفته سه بار می‌نوشید، آن‌گاه باقی مانده آن‌را در کنار طشتى که سر بریده امام(ع) در آن بود بر زمین می‌ریخت. بعد از اتمام مجلس در کاخ یزید، بی احترامی های یزید به ساحت مبارک امام حسین(ع)، نیز ادامه می یابد؛ یزید، مجددا، فرمان می دهد تا سر مبارک امام حسین را بر درب مسجد دمشق، آویزان کنند؛ حتی در سیره اعلام النبلاء، چنین نقل شده است که؛ 《فَنُصِبَ على بابِ مَسجِدِ دِمَشقَ رَأسَ الحُسَينِ(ع) مَصلوبا بِدِمَشقَ ثَلاثَةَ أيّامٍ》 به دستور یزید، سر مبارک امام حسین(ع) تا سه روز در دمشق، آویزان بود. با مشاهده این اقدمات شنیع یزید به نقل شیخ صدوق، دختر امام حسین(ع)، حضرت سکینه بنت الحسین(س)، فریادی برآورد : 《وَاللهِ ما رَأَيتُ أقسى قَلبا مِن يَزيدَ، ولا رَأَيتُ كافِرا ولا مُشرِكا شَرّا مِنهُ ولا أجفى مِنهُ》 به خدا سوگند، سنگ دل تر از يزيد و كافر و مشركى بدتر و جفاكارتر از او نديده ام. 📚منابع : ۱)بحارالانوار مجلسی، ج۴۵، ص۱۳۲ ۲)الاحتجاج طبرسی، ج۲، ص۱۲۲ ۳)مقتل الحسين(ع) خوارزمی، ج۲، ص۵۸ ۴)اللهوف ابن طاووس، ص۲۱۵ ۵)مَن لایحضره الفقیه شیخ صدوق، ج۴، ص۴۱۹ ۶)سير أعلام النبلاء ذهبی، ج۳، ص۳۱۹ ۷)أمالی شیخ صدوق، ص۲۳۰ @tarikh_j
📌روزشمار وقایع بعداز ... ۱۱ محرم حرکت به سوی ۱۱ محرم توسط بنی اسد(از اهل غاضریه) ۱۲ محرم ورود کاروان اسیران  به کوفه. ۱۹ محرم حرکت کاروان اسیران از کوفه به . ۱ صفر ورود اهل بیت(ع) و سر مطهّر امام (ع) به شام. ۲۰ صفر حسینی ۲۰ صفر ورود اهل بیت امام(ع) به http://eitaa.com/joinchat/2809069591C5d884e4f60
📌 غزالی (عالم مشهور مخالفین شیعه): است و هرکس او را لعن کند ملعون است!!!😳 http://eitaa.com/joinchat/2809069591C5d884e4f60
📌 (عالم مشهور متعصب سنی ، شاگرد ابن تیمیه )می نویسد: یزید و بداخلاق بود. می خورد و منکر انجام می داد. خود را با کشتن (ع) آغاز کرد. 📚ذهبی، سیراعلام النبلاء، ج4، ص38 ✅ می نویسد: به اطرافیان و کارگزاران وی سرایت کرد. ساز و در و آشکار گردید و مردم آشکارا شراب می خوردند.' 📚مسعودی، مروج الذهب، ج3،ص۹۱ http://eitaa.com/joinchat/2809069591C5d884e4f60