باسلام
در سال ۱۹۸ ، عبدالله مأمون در سن ۲۸ سالگی رسما خلیفه شد و در سراسر کشور اسلامی خطبه به نام او خواندند و سکه به نام او زدند و این آقا تا سال ۲۱۸ خلافت کرد.
مأمون هم یکی از خلفای مقتدر عباسی محسوب میشود و مورخین عمده موفقیت او را به خاطر وزیر ایرانی و با لیاقت او یعنی فضل بن سهل میدانند ، اما همانطور که قبلا عرض شد افول دولت عباسی از همان دوره هارون شروع شده بود که البته حدود ۳۵۰ سال طول کشید تا برچیده شود.
خلاصه اینکه بلافاصله بعد از قتل امین و پایان اختلافات مربوطه و یکپارچه شدن کشور بزرگ اسلامی ، مأمون به راهنمایی فضل متوجه شد که الان دوباره قیامهای علویان شروع میشود و باید فکری به حال آن کرد و برای همین هم ، امام رضا ع را به مرو دعوت کرد تا کار خلافت را به شکل ظاهری به او بسپارد و یااینکه او را ولیعهد خودش بکند. این مسئله هم قیامهای علویان را خاموش میکرد و هم اینکه مأمون را در نزد ایرانیها بشدت محبوب میکرد.
پس انگیزه مأمون از این کار ، اینها بود و در نهایت وقتی که برعکس شد و به جای مامون ، محبوبیت امامرضا ع در بین ایرانیها، بیش از حد تصورش شد ، امام را به قتل رسانید و این نظریه شیعیان است. در حالیکه اغلب مورخین سنیمذهب معتقدند که اینطور نیست و مأمون واقعا شیعه بوده و قصد داشت که خلافت را به علویان برگرداند و چون امام رضا ع در آن وقت ، بزرگ علویان بود ، پس خلافت را به ایشان سپرد. دلیل دیگر آنها این استکه میگویند اگر مأمون میخواست قیامهای علویان را بخواباند ، باید یکی از سادات حسنی که قیامها ریشه در خاندان آنها داشت به مرو دعوت میکرد و خلافت را به او میسپرد و نه امام رضا ع که خودش و اجدادش برای همیشه با قیام مسلحانه خداحافظی کرده بودند.
و دلیل سوم آنها برمیگردد به عقاید مأمون. در تاریخ ذکر شده که مأمون عقاید معتزلی داشت. یعنی از نظر کلامی ، عقاید او مثل عقاید شیعیان بود. به عدل و امامت اعتقاد داشت . به برتری علی ع بر سایر خلفای بعد از پیامبر اعتقاد داشت به شرط اعلمیت و شجاعت و فصاحت و علم لدنّی و افضلیت و.... برای امام و خلیفه اعتقاد داشت ، به ازدواج موقت اعتقاد داشت . به متعه هنگام حج اعتقاد داشت و در نهایت فدک را هم به بنیهاشم بازگرداند. خب پس حالا که امام رضا ع را هم به خلافت دعوت کرده پس حتما شیعه است و اگر امام رضا ع قبول نکرده ، علت آن را باید در ملاحظات امام رضا ع جستجو کرد و نه در نیّت مأمون.
این نظر مورخین اهل سنت است و اگر شما میخواهید بااین اصطلاحات بالا که عرض کردم آشنا بشوید به اینجا مراجعه بفرمایید.
خیلی از مورخین شیعه در سالهای اخیر ، یک نظریه سوم را هم بیان کردهاند و میگویند با توجه به اینکه در تاریخ ، چند خلیفه عباسی ، شیعه بودند و حاضر نشدند خلافت را به اهلبیت برگردانند و یا حتی دولت آلبویه که کاملا شیعه بود اما حاضر نشد خلافت را به سادات و علمای شیعه بسپارد و به حمایت از خلافت عباسی ادامه داد ، میتوان گفت که مأمون هم از نظر ظاهری و اعتقادی شیعه بوده اما حاضر نشد خلافت را به امام رضا ع بسپارد و حتی در نهایت امام را به شهادت رسانید.
این همان لذت قدرت است که مانع از بروز و ظهور اعتقادات میشود و آخرت انسان را به دنیای زودگذر میفروشد و انسان در حالیکه راه سعادت را میداند و میشناسد ، اما راه شقاوت را برمیگزیند.
مثل صفویه که گفتیم بنابر برخی مدارک تاریخی ، اجداد انها سنی بودند و بعد که اخلاف آنها شیعه شده و دولت تشکیل دادند حاضر نشدند این دولت را در اختیار سادات یا علما قرار دهند و یک مقام شیخالاسلامی درست کردند و گفتند تو فتوا بده تا ما اجرا کنیم.
خب این هم یک خلاصه کلی از سالهای اول خلافت مأمون. انشالله در شبهای آینده به شکل مفصلتر به آن میپردازیم.
#تاریخ
@tarikhbekhanim
باسلام و عرض ادب خدمت عزیزانی که تازه به جمع ما پیوستهاند.
از آنجا که اغلب کانالهای تاریخی مطالب خودشان را به شکل جسته گریخته بیان میکنند، برآن شدیم که مطالب تاریخی را بر اساس موضوع و به شکل آکادمیک و دسته بندی شده در قالب این کانال ارائه کرده و بر بعضی از مطالب ، تحلیلهای سیاسی ارائه دهیم.
تا کنون به ترتیب ، موضوعات ذیل در این کانال ارائه شده است:
۱.تاریخ پول ، اقتصاد و بانکداری .
لینک ورود به این مبحث ، عبارت است از :
https://eitaa.com/tarikhbekhanim/11
۲.تاریخ یهودیت و یهودشناسی تا دوران معاصر.
لینک ورود به این مبحث ، عبارت است از :
https://eitaa.com/tarikhbekhanim/47
۳. تاریخ جریانات فکری حوزههای علمیه.
لینک ورود به این مبحث ، عبارت است از :
https://eitaa.com/tarikhbekhanim/117
۴. جریانشناسی سیاسی و تاریخ جریانات سیاسی در ایران.
لینک ورود به این مبحث عبارت است از :
https://eitaa.com/tarikhbekhanim/128
۵.از حمله مغول به ایران تا دولت جمهوری اسلامی. شامل تاریخ دولتهای ایلخانی ، دوره فترت ، دوره ملوکالطوایفی ، تشکیل دولت صفویه ، حمله افغانها، افشاریه ، زندیه ، قاجاریه ، پهلوی و تاریخ کامل دولتهای پس از انقلاب اسلامی تا پایان دولت روحانی.
لینک ورود به این مبحث عبارت است از :
https://eitaa.com/tarikhbekhanim/137
۶.تاریخ جهان باستان شامل تمدنهای بینالنهرین ، مصر باستان ، ایران باستان ، دولت مادها ، دولت هخامنشیان ، دولت اشکانیان ، دولت ساسانیان
لینک ورود به این مبحث عبارتست از :
https://eitaa.com/tarikhbekhanim/851
۷.تاریخ ایران اسلامی تا ابتدای حمله مغول ، شامل تاریخ ورود اسلام به ایران ، دولتهای طاهریان ، سامانیان ، غزنویان ، غوریان ، آل زیار ، آل بویه ، سلجوقیان و خوارزمشاهیان.
لینک ورود به این مبحث عبارتست از :
https://eitaa.com/tarikhbekhanim/981
۸.تاریخ اروپا ، شامل اروپای باستانی ، دولت روم باستان ، تاریخ قرون وسطی ، امپراطوری مقدس روم ، تاریخ دولت بیزانس و جنگهای صلیبی.
لینک ورود به این مبحث عبارتست از :
https://eitaa.com/tarikhbekhanim/1073
۹. تاریخ اروپا در دوره رنسانس ، عصر روشنگری ، تاریخ اروپای جدید ، تاریخ اروپای معاصر و جنگهای جهانی ، تاریخ جنگ سرد و فروپاشی شوروی ، دنیای تک قطبی
لینک ورود به این مبحث عبارتست از :
https://eitaa.com/tarikhbekhanim/1143
۱۰.تاریخ انبیا و ادیان
لینک ورود به این مبحث عبارتست از :
https://eitaa.com/tarikhbekhanim/1391
۱۱.تاریخ اسلام
لینک ورود به این مبحث عبارتست از:
https://eitaa.com/tarikhbekhanim/1556
۱۲.تاریخ تشیع و امامت و تاریخ خلفا. شامل تاریخ فرقههای شیعه ، تاریخه شیعه و تاریخ خلفا
لینک ورود به این مبحث عبارتست از :
https://eitaa.com/tarikhbekhanim/1827
باسلام
در قسمت قبلی از انگیزه مأمون برای دعوت از امام رضا ع به خلافت صحبت کردیم.
حالا بحث بر سر چگونگی انجام کار است. مأمون پس از نامهنگاری با امام رضا ع عدهای را به فرماندهی عیسی بن یزید جَلّودی به مدینه فرستاد تا امام رضا ع را به مرو بیاورند.
این عیسی جلودی از قبل حاکم یمن بود و اینطور نبود که از مرو راه بیفتد و امام را به آنجا بیاورد بلکه از یمن حرکت کرد و به مدینه رسید که راه طولانی نبود. دیگر اینکه این آقا یک عنصر ناپاک و مخالف سرسخت اهلبیت بود و در دوره هارون و به دستور هارون یکبار به مدینه حمله کرد و منازل اهلبیت را غارت و به خود امام رضا ع هم آسیب رساند. این کار را به دستور هارون و برای زهرچشم گرفتن از علویان انجام داد. خب حالا ببینید ، مأمون چه کسی را برای بردن امام رضا ع انتخاب کرده بود.
امام رضا در طی نامهنگاری با مأمون، از پذیرش خلافت یا ولایتعهدی امتناع کرده بود ولی حالا مأمون میخواست که امام را به زور به مرو ببرد. قبلا در مقایسه حرکت امام حسین ع از مکه به کوفه و حرکت امام رضا ع از مدینه به مرو ، عرض کردم که این دوتا دو مقوله کاملا جدا هستند و برخورد ائمه با هرکدام از اینها فرق میکرد. امام حسین ع تحت فشار شدید و تهدید جانی بود و اگر خانوادهاش را همراه نمیبرد ممکن بود که یزید ملعون ، آنها را گروگان بگیرد تا امام بیعت کند.
اما حالا در زمان امام رضا ع ، در ظاهر ، آمده بودند که امام را با سلام و صلوات به مرو ببرند و لذا نیاز به برخورد نظامی نبود و امام هم تنها به خراسان رفت و خانواده را دنبال خود نبرد اما عدم برگشت خودش را به اطلاع خانواده رسانید و آنها را مطمئن کرد که این سفر ، بیبازگشت است . خانواده امام و اهلبیت پیامبر که رفتار خلفای قبلی با ائمه را دیده بودند مطمئن شدند که این سفر واقعا بیبازگشت است.
خلاصه اینکه این عیسی جلودی از دشمنان اهلبیت بود. بعدها در خراسان ، وقتی مأمون از همه خواست که با امام بیعت کنند ، این آقا بیعت نکرد و به نقلی مأمون او را به زندان انداخت و به نقلی او را اعدام کرد و شفاعت امام رضا ع در حق او کارساز نبود.
مأمون در ظاهر برای امام رضا سنگ تمام گذاشت و لباس سیاه خود را که قبلا در اینجا عرض کردیم که در سوگ یحیی بن زید بود و از سپاه ایرانی ابومسلم خراسانی به عباسیان منتقل شده بود را عوض کرد و رنگ سبز که لباس علویان بود را پوشید و برای بقیه دولتمردان هم الزامی کرد.
فدک را به علویان بازگرداند. اعلام کرد که هریک از علویان که در یک منطقه شورش کرده است حاکم همان منطقه باشد .
در مورد مبحث قدیم و حادث بودن قرآن که در آن روزگار ، نقل محافل کلامی شده بود جانب حدوث قرآن را گرفت. یعنی چه؟
در آن دوره یک بحث بین اشعریها و معتزلیها که شرح آن را قبلا در اینجا دادیم راه افتاد مبنی بر اینکه آیا قرآن حادث است یا قدیم؟ یعنی آیا مخلوق خداوند است یا اینکه جزئی از ذات پروردگار؟ اگر کلام خداست ، پس نباید از ذات خدا جدا باشد و در اینصورت به اصطلاح قدیم است. معتزلیها میگفتند که قرآن مخلوق خداست یعنی حادث است و اشعریها میگفتند قدیم است.
شیعیان به راهنمایی ائمه ، دخالتی در این بحث نمیکردند و این بحث را بیهوده میدانستند ولی در کل عقاید معتزله به شیعه نزدیکتر بود و برخی روایات از ائمه ، دال بر حدوث قرآن است.
القصه مأمون با این کار هم خودش را به شیعه نزدیک کرد و در برخی موارد دکر شده که در نماز به امام رضا ع اقتدا میکرد.
از زمان امام صادق ع ، دیگر به طور رسمی رویه ثابت مذاهب اهل سنت ، مشخص شده بود و آنها به شکل فعلی وضو میگرفتند و به همین شکل فعلی نماز میخواندند. یعنی تَکتُّف میکردند و کتف بسته نماز میخواندند.
خب حالا امام رضا ع میخواهد امام جماعتِ حکومتی بشود یعنی خود خلیفه هم میخواهد به او اقتدا کند. معلوم است که اینجا دیگر نیاز به هیچ نوع تقیه نیست و امام به سنت پیامبر اسلام و به شکل امروزی شیعه ، وضو میگرفت و نماز میخواند. مأمون همه اینها را رعایت میکرد. معلوم بود که فریاد وااسلاماه و وامحمداه از سوی بنیعباس و بزرگان اهل سنت بلند شود. خیلی از عباسیان با مأمون درافتادند. خیلی اعتراض کردند. بزرگان اهلسنت که حالا آتش زیر دُم آنها روشن شده بود و در همه قتل و غارتها و ظلمهایی که به اهلبیت پیامبر میشد خفه شده بودند و اعتراضی نمیکردند حالا مدافع اسلام ناب شده و خودشان را قیّم دین میدانستند و اعتراض میکردند. بنابر همین گزارشهای تاریخی است که مورخین میگویند مأمون، شیعهء اعتقادی بوده اما حاضر نشد خلافت را در اختیار اهلبیت بگذارد و کارهای او نمایشی بود که درقسمت قبل توضیح دادم.
یک نکته دیگر بعنوان نکته پایانی ، لفظ رضا برای امام علی بن موسی ع است. مورخین معتقدند این لقب را خود مأمون به ایشان داد. یعنی چه؟
اگر یادتان باشد قبلا عرض کردم که بنیعباس در ابتدا با شعار الرضا من آل محمد قیام کردند. یعنی ما برای جلب رضایت اهلبیت قیام کردهایم و میخواهیم خلافتِ غصب شده را به آنها برگردانیم. وقتی که قیام آنها پیروز شد و بنیامیه برافتاد، خودشان سوار کار شدند و شروع به قلع و قمع اهلبیت کردند.
حالا مأمون آمده بود میگفت من در پی احیای شعار الرضا من آل محمد هستم و میخواهم حکومت را به اهلبیت برگردانم و لقب الرضا من آل محمد را به امام رضا ع داد و از آن به بعد ، امام علی بن موسی ع به امام رضا ع معروف شد.
خب این هم یک بحث در مورد وضعیت اعتقادی آن دوره. انشالله در قسمت بعد در مورد مسیر حرکت امام رضا ع از مدینه تا مرو صحبت خواهم کرد.
#تاریخ
@tarikhbekhanim
باسلام و عرض ادب خدمت عزیزانی که تازه به جمع ما پیوستهاند.
از آنجا که اغلب کانالهای تاریخی مطالب خودشان را به شکل جسته گریخته بیان میکنند، برآن شدیم که مطالب تاریخی را بر اساس موضوع و به شکل آکادمیک و دسته بندی شده در قالب این کانال ارائه کرده و بر بعضی از مطالب ، تحلیلهای سیاسی ارائه دهیم.
تا کنون به ترتیب ، موضوعات ذیل در این کانال ارائه شده است:
۱.تاریخ پول ، اقتصاد و بانکداری .
لینک ورود به این مبحث ، عبارت است از :
https://eitaa.com/tarikhbekhanim/11
۲.تاریخ یهودیت و یهودشناسی تا دوران معاصر.
لینک ورود به این مبحث ، عبارت است از :
https://eitaa.com/tarikhbekhanim/47
۳. تاریخ جریانات فکری حوزههای علمیه.
لینک ورود به این مبحث ، عبارت است از :
https://eitaa.com/tarikhbekhanim/117
۴. جریانشناسی سیاسی و تاریخ جریانات سیاسی در ایران.
لینک ورود به این مبحث عبارت است از :
https://eitaa.com/tarikhbekhanim/128
۵.از حمله مغول به ایران تا دولت جمهوری اسلامی. شامل تاریخ دولتهای ایلخانی ، دوره فترت ، دوره ملوکالطوایفی ، تشکیل دولت صفویه ، حمله افغانها، افشاریه ، زندیه ، قاجاریه ، پهلوی و تاریخ کامل دولتهای پس از انقلاب اسلامی تا پایان دولت روحانی.
لینک ورود به این مبحث عبارت است از :
https://eitaa.com/tarikhbekhanim/137
۶.تاریخ جهان باستان شامل تمدنهای بینالنهرین ، مصر باستان ، ایران باستان ، دولت مادها ، دولت هخامنشیان ، دولت اشکانیان ، دولت ساسانیان
لینک ورود به این مبحث عبارتست از :
https://eitaa.com/tarikhbekhanim/851
۷.تاریخ ایران اسلامی تا ابتدای حمله مغول ، شامل تاریخ ورود اسلام به ایران ، دولتهای طاهریان ، سامانیان ، غزنویان ، غوریان ، آل زیار ، آل بویه ، سلجوقیان و خوارزمشاهیان.
لینک ورود به این مبحث عبارتست از :
https://eitaa.com/tarikhbekhanim/981
۸.تاریخ اروپا ، شامل اروپای باستانی ، دولت روم باستان ، تاریخ قرون وسطی ، امپراطوری مقدس روم ، تاریخ دولت بیزانس و جنگهای صلیبی.
لینک ورود به این مبحث عبارتست از :
https://eitaa.com/tarikhbekhanim/1073
۹. تاریخ اروپا در دوره رنسانس ، عصر روشنگری ، تاریخ اروپای جدید ، تاریخ اروپای معاصر و جنگهای جهانی ، تاریخ جنگ سرد و فروپاشی شوروی ، دنیای تک قطبی
لینک ورود به این مبحث عبارتست از :
https://eitaa.com/tarikhbekhanim/1143
۱۰.تاریخ انبیا و ادیان
لینک ورود به این مبحث عبارتست از :
https://eitaa.com/tarikhbekhanim/1391
۱۱.تاریخ اسلام
لینک ورود به این مبحث عبارتست از:
https://eitaa.com/tarikhbekhanim/1556
۱۲.تاریخ تشیع و امامت و تاریخ خلفا. شامل تاریخ فرقههای شیعه ، تاریخه شیعه و تاریخ خلفا
لینک ورود به این مبحث عبارتست از :
https://eitaa.com/tarikhbekhanim/1827
باسلام
عرض شد که مامورین خلیفه عباسی به مدینه آمده و امام را احضار نمودند و گفتیم که امام رضا ع ، دیگران را از نیت مأمون باخبر کرد و با خانواده وداع نمود و آنها را مطمئن کرد که این سفر بیبازگشت است و به زیارت قبر پیامبر ص رفت و فرزند خود امام جواد ع را هم به عنوان وصی و جانشین خود و امام بعدی معرفی کرد.
در بعضی منابع گفته شده که در مسیر خود ابتدا به مکه رفت و آخرین عمره خود را به جا آورد و بعد به سمت مرو حرکت نمود. این گزارش از نظر بنده صحیح نیست و اصلا مکه در مسیر حرکت از مدینه به عراق و ایران قرار ندارد و تعیین مسیر هم به اختیار امام رضا ع نبوده . مگر اینکه بگوییم طیّالارض بوده و امام به طریق دیگری حج بجاآورده که این دیگر موضوع علم تاریخ نیست.
القصه ، امام طی حدود ۲۰ منزل به بصره برده میشود و با قایقهای شطّی از اروند عبور کرده و وارد اهواز میشود. حضور امام در این دو شهر یعنی بصره و اهواز ، قطعیت دارد و در منابع معتبر ذکر شده.
به نقلی امام در اهواز بیمار میشود و مدتی در منزل یکی از شیعیان بستری میگردد. ذکر شده که سفر امام در تابستان بوده و لذا ممکن است این بیماری، از عوامل گرمسیری که در بصره و اهواز و باتلاقهای مربوطه زیاد بوده ، ناشی میشده است. این بیماریها در عربستان وجود نداشت. چرا که به طور کلی در سراسر عربستان اصلا باتلاقی وجود ندارد.
خب ، قبلا گفتیم که منظور از هر منزل ، فاصله یک صبح تا شب حرکت کاروان است و این فاصله حدود ۳۰ کیلومتر میباشد و لذا میتوان گفت با حرکت معمولیِ کاروان که به تاخت هم نبوده ، فاصله مدینه تا بصره که حدود ۱۳۰۰ کیلومتر است در طی یک ماه و نیم طی شده است.
الان در اهواز و شوشتر و دزفول چندین زیارتگاه و قدمگاه وجود دارد که برخی از آنها معتبر هستند و امام در این مکانها نماز خوانده یا وضو گرفته یا بیتوته کرده و یا بیماری شفا داده و یا استحمام و غسل نموده و ....
برخی از اینها هم سندیت ندارد و کار عوام است که باعث گسترش بعضی خرافات هم شده و زحمت مورخین و علمای دینی را بیشتر کرده است. اما یک تفسیر دیگر هم از برخی اساتید شنیدهام که معتقدند اگر چه بعضی از این امامزادهها و قدمگاهها ، سندیت ندارند ، اما مگر در اینجور مکانها میخواهند چه کنند؟ غیر از اینکه عبادت کنند و ذکر خدا و اهلبیت بگویند و مراسم عزاداری بجا بیاورند و ....؟
بنابراین هرچه تعداد این مکانها بیشتر باشد آثار فرهنگی عبادی آنها هم بیشتر است ولو اینکه سندیت نداشته باشند. الان اغلب جلسات قرآن و نهجالبلاغه و امور دینی و فرهنگی در کجاها برگزار میشود؟ اگر این مکانها نبود چه؟
ما یک حضرت زینب س ، که بیشتر نداشتهایم. خب ایشان یا در مصر دفن شدهاند یا در دمشق (که قبلا در اینجا توضیح دادیم) . حالا اگر بگوییم هر دو مکان میتواند درست باشد آیا آسمان به زمین میآید؟ در حالیکه الان مصریها در محل دفن احتمالی حضرت زینب ، مسجد باشکوه سیده زینب را ساخته و هزاران برنامه قرآنی و فرهنگی در آن اجرا میکنند و خودش یک مرکز ترویج معارف اهلبیت شده است.
این هم البته یک برداشت است که طرفداران خودش را دارد.
القصه ، امام از اهواز مستقیما به فارس میرود و در مسیر خود از پل اربق که آثار آن هنوز هم هست عبور کرده و وارد بهبهان میشود . در بهبهان که در قدیم به آن ارّجان میگفتند چند قدمگاه در این رابطه هست.
اینکه امام وارد شهر شیراز هم شده باشد قطعا نشده و در منابع معتبر هم این قطعیت ذکر شده و در آن دوره ، شیراز یک شهر تازه تاسیس بوده که به بهای نابودی شهر اصطخر ، جایگزین آن شد و قبل از اسلام یک دژ کوچک بوده.
بعد از آن ، کاروان امام به سمت یزد حرکت میکند و در ابرقو یا ابرکوه، قدمگاه مربوطه موجود است.
از ابرقو به سمت یزد و از یزد به سمت طبس و نیشابور حرکت میکند. این مسیر اهواز تا نیشابور با امکانات آن روز و بنابر محاسبات تاریخی حدود دوماه طول میکشد.
حضور امام در نیشابور قطعیت کامل دارد و در نیشابور و اطراف آن ، قدمگاههای بسیار معتبری هست که در برخی از آنها محل قدم امامرضا ع را به شکل جای پا درست کرده و قاب گرفتهاند که این کار را شاه عباس کبیر انجام داد و گنبد و بارگاهی بر روی آن ساخت.
اینها اگرچه نمادین است اما از عشق و علاقه و ریشههای عمیق دوستی اهلبیت در ایران سرچشمه میگیرد که پایه و اساس آن در دوره امام علی ع ریخته شد و از این نوع قدمگاهها و زیارتگاهها در مسیر امام رضا ع در عراق وجود ندارد و حتی در مورد امام علی ع و امام حسین ع هم که در عراق بودهاند و مسیر حرکت انها کاملا مشخص است ، از این آثار خیلی کم ساخته شده است. اینکه یک مشت نادان بیسواد ، بیایند بگویند که شیعه را صفویه ساخته و پرداخته کردهاند و ما را آنها شیعه کردهاند ، جایگاهی در منابع علمی ندارد و بیان این مطالب دالّ بر خفت و طیره عقل است.
القصه ، امام رضا ع در نیشابور ، حدیث سلسلهالذهب را که مورد وثوق شیعه و سنی است از قول اجداد پاکش تا برسد به پیامبر و جبرئیل، روایت کرد و در چشمه کهلان غسل کرده و در جایی خودش چشمه حفر کرده و اینقدر آثار از خودش بجا گذاشته که بیشمار است.
جریان ضمانت آهو در این منطقه رخ داده که البته به این شکل که در زبان عوام است هیچ سندیتی ندارد اما برخی کتب معتبر ، جور دیگری از آن را روایت کردهاند که اصلا داستان ، چیز دیگری بوده.
امام از نیشابور عازم سرخس شده و از آنجا به مرو میرسد که این شهر مرو در ان دوره کرسی خراسان بوده ولی اکنون در کشور ترکمنستان قرار دارد. جمع این سفر در حدود ۷ ماه طول کشید.
خب این هم یک تاریخچه از مسیر حرکت امام رضا ع از مدینه تا مرو.
انشالله در قسمت بعدی به ادامه همین داستان میپردازم.
#تاریخ
@tarikhbekhanim
باسلام
امام رضا ع در مرو ، در یک خانه ساکن شد که گفتیم بقایای این خانه الان در مرو در ترکمنستان فعلی موجود است و خودش زیارتگاه است.
این قضیه دقیقا در سال ۲۰۰ هجری بوده که تاریخ اسلام به قرن ۳ هجری ورود کرده است. بسیاری از انتقادات نسبت به مأمون رفع شد. شورشهای علویان خوابید. خیلی از بنیعباس که به حضور بیش از حد ایرانیها در دربار مأمون اعتراض داشتند ساکت شدند. چرا که اولا مأمون، یک عرب را همهکاره خلافت کرده بود که همان امام رضا ع باشد. ثانیا بنیعباس ترسیدند که اگر بیشتر انتقاد کنند ، مأمون با علویان متحد شود و همانطور که امین را از سر راه برداشت ، بنیعباس را هم خفه کند. تا اینجای کار ظاهرا حیله مأمون گرفته بود.
امام بلافاصله ، یک حوزه درسی در مرو تشکیل داد. بسیاری از دانشمندان خراسان که در آن روزگار یکی از مراکز علمی جهان اسلام بود در حوزه درسی ایشان حاضر شدند. این برای اولین بار بود که یک حوزه درسی در ایران توسط امام معصوم ، اداره میشد. حسابش را بکنید که ۴۴ سال بعد از این واقعه ، در همین منطقه خراسان قدیم ، رودکی متولد شد و از همین دوره ، صعود علمی این منطقه ، شروع شد و تا حمله مغول ادامه داشت و بزرگانی مثل عنصری ، عسجدی ، فردوسی ، ابوریحان ، فارابی ، خوارزمی ، ابنسینا ، سهروردی ، خواجه نظامالملک ، شیخ طوسی ، مولوی ، خواجهنصیر و .... همه بعد از این حوزه درسی در همین منطقه ظهور کردند. این نشانگر استعداد عجیب ایرانیان در پذیرش و بهکار بستن معارف اهلبیت است.
علمای زیادی از مذاهب و ادیان مختلف در این حوزه ، حاضر شدند و مأمون که علاقه بسیاری هم به شخص امام رضا ع داشت و هم به مباحث علمی ، از حضور اینها استقبال میکرد و هزینههای اینها را میپرداخت و جلسات مناظره بین امام و اینها برقرار میکرد. خیلی از مباحث علمی و مخصوصا کلامی ، بین اسلام و مسیحیت و زرتشتیگری و حتی بین اسلام و بودایی و ماتریالیسم که آن موقع به آنها دَهری میگفتند ، در همین جلسات بوده. مأمون شخصا آدم باسواد و ملّایی بوده و در این مناظرات حاضر میشده و گوش میداده و لذت میبرده. گفتیم که خیلی از علمای شیعه و حتی متقدمینی مثل شیخ مفید معتقدند که مأمون، شیعه بوده و علاقه زیادی هم به امام رضا ع داشته ، اما وقتی کسی برای رسیدن به قدرت به برادر خودش هم رحم نمیکند و دستور میدهد سر او را از بدنش جدا کنند ، فکر میکنید به امام رضا ع رحم میکند؟
میگویند اگر کسی معرفت امامش را داشته باشد گمراه نمیشود . یعنی اگر مقام و منزلت امام را بشناسد ، بداند که او علم لدنّی دارد ، بداند که او جانشین پیامبر است و لزوم فرمانبرداری از امام معصوم را بفهمد ، گمراه نمیشود. اما بنده حقیر میگویم معرفت امام به تنهایی کافی نیست. در درجه اول ، تقوا لازم است. تقوا یعنی چه؟
کلمه تقوا از نظر لغوی به معنای خویشتنداری است. یعنی انسان بتواند در مقابل وسوسه نفس و در مقابل گناه ، خویشتنداری کند. اگر من شکمباره باشم ، تقوای من کم است. حالا هرچه هم که عبادت کنم ، هرچقدر هم امام را بشناسم ، باز هم من یک آدم شکمباره و بیتقوا هستم. اگر ولع و طمع و حسد داشته باشم ، اگر گناه کنم ، اگر دنیاپرست و مقامپرست باشم و اگر ..... باز هم تقوای من کم است و معرفت امام ، من را به جایی نمیرساند. هیچکس به اندازه معاویه ، علی ع را نمیشناخت. وقتی خبر شهادت علی ع را به معاویه دادند ، تا مدتها گریه میکرد و میگفت خدا رحمت کند ابوتراب را که با قتل او ، علم و تقوا به خاک رفت.
گاهی بعضی از یاران علی ع را به دمشق احضار میکرد و به آنها میگفت که از علی برایم بگو . ضِرار بن ضَمره از جمله این افراد بود. ضرار برای معاویه روضه علی ع میخواند و معاویه گریه میکرد. اما در عین حال ، معاویه از هیچ کس به اندازه علی ع بغض و کینه نداشت.
همین هارون که پدر مأمون بوده است ، در مورد مقام و منزلت اهلبیت سخنان عجیبی دارد و همین مأمون که به قولی شیعه و محبّ اهلبیت بودهاست ، میشود قاتل امام رضا ع.
القصه، مأمون در مرو ، به امام اصرار میکند که خلافت را بپذیرد و خلیفه مسلمانان جهان بشود. امام رضا ع ، میدانست ، اینها همه فریب است و اگر خلافت را قبول کند عنقریب مأمون او را سنگ روی یخ میکند و هزار تهمت به او میزند و کشور را دچار هزار و یک بحران میکند و بعد میگوید بفرمایید این هم از خلافت علویان. دیدید چه شد ؟ این هم از بزرگ علویان. دیدید چه کرد؟ مگر رضای آل محمد را نمیخواستید. بفرمایید. قحطی را ببینید. ناامنی را ببینید. جنگ داخلی را ببینید. خون و خونریزی را ببینید.
این سوالی است که بنده ندیدم در کتابی جواب داده شده باشد. ندیدم جایی بپرسند و جواب دهند که اگر امام رضا ع خلافت را قبول میکرد ، چه میشد؟
راستی چه میشد؟
تاحالا به این سوال فکر کرده بودید؟
جواب همان است که عرض کردم.
آن که علی ع بود زیر بار خلافت نرفت تااینکه او را مجبور کردند. چرا قبول نمیکرد؟
جوابش در اتفاقاتی است که در دوره خلافت او افتاد که هنوز که هنوز است مجری وهابی شبکه کلمه میآید و میگوید که علی ع مدیریت نداشت. علی ع باعث جنگ داخلی شد. علی ع خون مسلمانان را ریخت. فرمان علی اطاعت نمیشد و در سقیفه خوب تشخیص داده بودند که علی نمیتواند حکومت را اداره کند.
مضافا براینکه جامعه هم آنقدر فاسد شده بود که تحمل رفتارهای علی ع را نداشت و علی ع همه اینها را میدانست و همه را لحاظ میکرد.
همینها را تعمیم بدهید به خلافت امام رضا ع و صدالبته همینها را تعمیم بدهید به امروزهء روزگار.
والله و بالله اینها همه عبرت است. همیشهء تاریخ همینطور بوده. تاریخ همهاش عبرت است. همین امروز هم بعضیها در جبهه حق ، مال و جان و عِرض و زن و فرزند خود را برای ایجاد بحران فدا میکنند تا ثابت کنند که جبهه حق برای تشکیل و اداره حکومت ، ناتوان است.
إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ لِيَصُدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ ۚ فَسَيُنْفِقُونَهَا ثُمَّ تَكُونُ عَلَيْهِمْ حَسْرَةً ثُمَّ يُغْلَبُونَ ۗ وَالَّذِينَ كَفَرُوٓا إِلَىٰ جَهَنَّمَ يُحْشَرُونَ
مسلماً كسانی كه كافرند، اموالشان را هزینه میكنند تا مردم را از راه خدا بازدارند، و به زودی همه اموالشان را [برای جلوگیری از گسترش اسلام] هزینه میكنند؛ سپس [این عمل] برای آنان مایه حسرت و ندامت میشود [زیرا خواهند دید كه ثروتشان را از دست دادهاند و اسلام هم گسترش یافته] و آن گاه مغلوب میشوند، و آنان كه كافرند به سوی دوزخ محشور خواهند شد.
انفال - 36
خلاصه ، امام رضا ع بشدت مخالفت کرد و اینجا بود که دیگر ، مأمون اصرار نکرد و ولایتعهدی را پیشنهاد داد . امام از آن هم استنکاف کرد و در نهایت مأمون او را مجبور و تهدید به قتل کرد که داستان آن انشالله بماند برای فرداشب.
#تاریخ
@tarikhbekhanim
باسلام و عرض ادب خدمت عزیزانی که تازه به جمع ما پیوستهاند.
از آنجا که اغلب کانالهای تاریخی مطالب خودشان را به شکل جسته گریخته بیان میکنند، برآن شدیم که مطالب تاریخی را بر اساس موضوع و به شکل آکادمیک و دسته بندی شده در قالب این کانال ارائه کرده و بر بعضی از مطالب ، تحلیلهای سیاسی ارائه دهیم.
تا کنون به ترتیب ، موضوعات ذیل در این کانال ارائه شده است:
۱.تاریخ پول ، اقتصاد و بانکداری .
لینک ورود به این مبحث ، عبارت است از :
https://eitaa.com/tarikhbekhanim/11
۲.تاریخ یهودیت و یهودشناسی تا دوران معاصر.
لینک ورود به این مبحث ، عبارت است از :
https://eitaa.com/tarikhbekhanim/47
۳. تاریخ جریانات فکری حوزههای علمیه.
لینک ورود به این مبحث ، عبارت است از :
https://eitaa.com/tarikhbekhanim/117
۴. جریانشناسی سیاسی و تاریخ جریانات سیاسی در ایران.
لینک ورود به این مبحث عبارت است از :
https://eitaa.com/tarikhbekhanim/128
۵.از حمله مغول به ایران تا دولت جمهوری اسلامی. شامل تاریخ دولتهای ایلخانی ، دوره فترت ، دوره ملوکالطوایفی ، تشکیل دولت صفویه ، حمله افغانها، افشاریه ، زندیه ، قاجاریه ، پهلوی و تاریخ کامل دولتهای پس از انقلاب اسلامی تا پایان دولت روحانی و تاریخ جنگ تحمیلی
لینک ورود به این مبحث عبارت است از :
https://eitaa.com/tarikhbekhanim/137
۶.تاریخ جهان باستان شامل تمدنهای بینالنهرین ، مصر باستان ، ایران باستان ، دولت مادها ، دولت هخامنشیان ، دولت اشکانیان ، دولت ساسانیان
لینک ورود به این مبحث عبارتست از :
https://eitaa.com/tarikhbekhanim/851
۷.تاریخ ایران اسلامی تا ابتدای حمله مغول ، شامل تاریخ ورود اسلام به ایران ، دولتهای طاهریان ، سامانیان ، غزنویان ، غوریان ، آل زیار ، آل بویه ، سلجوقیان و خوارزمشاهیان.
لینک ورود به این مبحث عبارتست از :
https://eitaa.com/tarikhbekhanim/981
۸.تاریخ اروپا ، شامل اروپای باستانی ، دولت روم باستان ، تاریخ قرون وسطی ، امپراطوری مقدس روم ، تاریخ دولت بیزانس و جنگهای صلیبی.
لینک ورود به این مبحث عبارتست از :
https://eitaa.com/tarikhbekhanim/1073
۹. تاریخ اروپا در دوره رنسانس ، عصر روشنگری ، تاریخ اروپای جدید ، تاریخ اروپای معاصر و جنگهای جهانی ، تاریخ جنگ سرد و فروپاشی شوروی ، دنیای تک قطبی
لینک ورود به این مبحث عبارتست از :
https://eitaa.com/tarikhbekhanim/1143
۱۰.تاریخ انبیا و ادیان
لینک ورود به این مبحث عبارتست از :
https://eitaa.com/tarikhbekhanim/1391
۱۱.تاریخ اسلام
لینک ورود به این مبحث عبارتست از:
https://eitaa.com/tarikhbekhanim/1556
۱۲.تاریخ تشیع و امامت و تاریخ خلفا. شامل تاریخ فرقههای شیعه ، تاریخه شیعه و تاریخ خلفا
لینک ورود به این مبحث عبارتست از :
https://eitaa.com/tarikhbekhanim/1827
باسلام
امام رضا ع در سال ۲۰۰ به اجبار مأمون ، ولیعهد شد و مأمون در اوائل سال ۲۰۱ جلسهای تشکیل داد و با دعوت از سران عباسیان و علویان ، مجلس بیعت برقرار کرد و اولین کسی را که دعوت به بیعت باامام رضا ع کرد ، پسر خودش ، عباس ، بود. بعد از آن یک علوی و سپس یک عباسی بیعت کردند و همینطور یک در میان.
از این تاریخ تا سال ۲۰۳ ، امام رضا ع ولیعهد مأمون بود و در این سال امام به شهادت رسید.
امام رضا ع مدت ۲۰ سال مقام امامت داشت که ۱۰ سال اول آن ، مقارن هارون بود و شرایط اختناق هارون را تحمل میکرد.
بعد از فوت هارون ، فضا بازتر شد و در جریان اختلاف امین و مأمون و بعد هم در دوره خود مأمون جمعا به مدت ۱۰ سال ، امام از شرایط استفاده کرد و مجالس تدریس و تربیت شاگرد برگزار نمود و گفتیم که در همین شهر مرو ، انقلاب فرهنگی رخ داد و علمای شیعه و سنی و حتی ادیان دیگر به محضر امام رسیدند و کسب فیض کردند و منطقه خراسان برای چند قرن تا حمله مغول مرکز تولید علم در ایران شد. البته مراکز تولید علم در ری و بغداد و حِله و بصره و دمشق و آندلس هم فراوان بود ولی هیچکدام به پای مراکز خراسان از جمله مرو و خوارزم و بخارا و نیشابور و طوس و سبزوار و سمرقند و فاریاب و .... نمیرسید.
امام رضا ع معارف اهلبیت را در این منطقه گسترش داد و همینها یکی از دلایل گسترش شیعه در ایران گردید. بسیاری از بزرگان علوی بواسطه حضور امام رضا ع به ایران آمدند و در سایه آزادی که برای علویان ایجاد شده بود هر کدام در جایی حوزه درسی تشکیل دادند و همین شد یکی از عوامل تمایل ایرانیان به شیعه.
امام رضا ع در همان جلسه اخذ بیعت ، خطبهای خواند و شرط کرد که در امور حکومتی هیچ دخالتی نکند. چرا امام این شرط را گذاشت؟
دلیلش همان بود که در قسمت قبلی عرض کردم. یعنی از فردای ولایتعهدی ، مأمون کارها را به امام ارجاع میداد و دیگر هر بدبختی در کشور رخ میداد گردن امام میانداخت. این دقیقا کاری بود که با علی ع هم کردند و قبلا توضیح دادم.
امام حتی خواندن نماز روز عیدفطر را هم قبول نکرد و تا این حد احتیاط میکرد تااینکه او را مجبور کردند نماز را بخواند و دقیقا همان اتفاقی افتاد که امام پیشبینی میکرد. یعنی شرایط طوری شد که خود مأمون از امام خواست که برگردد و نماز را نخواند. خب امام این را میدانست و پیشبینی میکرد.
جریان خواندن نماز عید مشهورتر از آن است که بخواهم راجع به آن بگویم ولی اگر مایل به خواندن آن هستید به اینجا مراجعه فرمایید.
تنها موردی که امام رضا ع تمام قد در آن شرکت داشت و استقبال میکرد مسئله تدریس و نشر معارف اهلبیت و شرکت در مباحثات علمی و مناظره با علمای ادیان و مذاهب بود که گفتیم مامون هم بخاطر علاقه به علم در این مناظرات شرکت میکرد.
اینکه برخی اساتید میگویند که مأمون عمدا از این جلسات میگذاشت تا امام را مغلوب کند بنده قبول ندارم و قبلا عرض کردم که هیچکس به اندازه مأمون ، امام را نمیشناخت و معرفت به مقام و منزلت او نداشت و مأمون از این جلسات لذت میبرد. اما حب مقام مانع از این میشد که خلافت را به امام بسپارد.
امام در این جلسات که تعداد آنها هم زیاد است ، به معنای واقعی کلمه ، فوران علم میکرد و بخش اعظمی از علوم شیعه که در مباحث کلامی و عقیدتی بدست ما رسیده از ایشان است و اینها را ۱۵۰ سال بعد از این قضایا ، شیخ صدوق در کتاب عیون اخبارالرضا جمعآوری کرد و این کتاب را به صاحب بن عُبّاد وزیر دانشمند و شیعی مذهب آلبویه تقدیم کرد.
انشالله در قسمت بعد در مورد شاگردان و فرزندان حضرت توضیح خواهیم داد.
#تاریخ
@tarikhbekhanim
باسلام
برای امام رضا ع حدود ۴۰۰ شاگرد و راوی ذکر شده است که یک عالم علم رجال باید اینها را بشناسد و روایتهای آنها را بداند . تعداد زیادی از راویان و شاگردان امام رضا ع ، گمنام هستند چرا که اینها بعد از شهادت امام رضا ع که ورق برگشت و شاگردان او تحت تعقیب قرار گرفتند پنهان شدند و یا مهاجرت کردند .
خلاصه اینکه در بین شاگردان امام رضا ع چند نفر از آنها برجستهتر از دیگران هستند و جزو اصحاب خاص امام میباشند. یکی از اینها محمد بن فرج رُخّجی است . این آقا اهل کابلستان بود که میشود کابل فعلی. همین کابل یک وقتی مرکز علم بود و آن نادانهایی که فکر میکنند خاورمیانه در طول تاریخ محل جنگ و کشتار و شکنجه و عقبماندگی و بیفرهنگی بوده، نمیدانند که خراسان قدیم که کابلستان یکی از ایالات آن بوده هم از معارف اسلام بهرهمند میشده و هم علوم ایرانی و هم از علم و تمدن و فرهنگ چینی و هندی.
این آقا بعد از امام رضا ع هم از شاگردان و وکیلان امام جواد ع و امام هادی ع میشود و در زمان امام هادی ع بعد از یک دوره زندان طولانی مدت به سال ۲۴۱ فوت کرد.
دیگر شاگرد امام رضا ع که معروف است ، محمدبن ابیعُمَیر میباشد که از شاگردان امام موسی کاظم ع و بعد هم امام رضا ع بود. در دوره هارون چندبار زندانی و شکنجه شد. این آقا در زمان امام رضا ع یک دوره آرامش را شروع کرد و بعد از شهادت امام دوباره تحت تعقیب و زندان و شکنجه قرار گرفت. یکی از نوارهای آقای کافی مربوط به زندگی همین آقا است و شرح سختیهای او را که از اکابر و دانشمندان و قاضی و آدم مالداری بوده را خوب توضیح داده.
حسن بن علی بن فضال ، حسن بن علی الوشّاء و حسین بن علی بن یقطین هم از معروفیت هستند.
این ابن وشّاء در بین علمای علم رجال خیلی معروف است و خیلی اسم ایشان را شنیدم .
حسین بن علی بن یقطین هم پسر همان علی بن یقطین است که قبلا در اینجا توضیح دادم که از اصحاب امام کاظم ع بود و در دم و دستگاه هارون هم خیلی مقام و مرتبه داشت.
خواجه اباصلت که مقبره ایشان در نزدیک مشهد دارای گنبد و بارگاهی است ، هم از اصحاب خاص امام رضا ع بوده. این آقا به قولی در زمان مأمون یعنی بعد از امام رضا ع به شهادت رسید و یکی از مهمترین راویان حدیث سلسلهالذهب است. نقل است که خواجه اباصلت از مدینه دنبال امام رضا ع بود و با ایشان وارد ایران شد در حالیکه خودش اهل هرات بود و از هرات به مدینه رفته بود که شاگردی امام را بکند. نقل دیگری میگوید که پدرش از هرات به مدینه رفته و ساکن آنجا شده و اباصلت ، در مدینه به دنیا آمده.
خواجه اباصلت ، تا آخر، پای کار امام بود و کارهای منزل امام را هم به عهده داشت و وقتی که مأمون در مسیر مرو به بغداد ، امام را مسموم کرد، امام در لحظات آخر عمر در دامان اباصلت به شهادت رسید.
وقتی امام به شهادت رسید امام جواد ع به اذن خدا از مدینه به خراسان آمد و مدتی در طوس بود و در این مدت ، اباصلت در خدمت امام جواد ع بود و مقدمات کفن و دفن امام را انجام داد و همراه با امام جواد ع بر پیکر امام رضا ع نماز خواند.
یک شخص دیگری هم در نزدیکی مشهد ، مقبره دارد و آن هم خواجه ربیع است که این آقا متعلق به دوره حضرت علی ع بوده و ربطی به دوره امام رضا ع ندارد و از طرف علی ع ، فرماندار ری یا خراسان بوده است.
و اما در مورد فرزندان امام رضا ع باید عرض کنم که بنابر نقل مورخین ، امام رضا ع تنها یک همسر و یک فرزند داشته که همان امام محمد تقی ع معروف به جوادالائمه باشد . ولی برخی دیگر معتقدند تعداد فرزندان ایشان بیشتر بوده و احتمالا تعداد همسرانش نیز بیشتر از یکنفر بوده است که یکی از آنها را در خراسان تزویج کرد و دختر مأمون بوده است.
اغلب مصادر برای ایشان فقط یک دختر ذکر کردهاند و تعداد پسران را تا ۵ نفر هم گفتهاند . در فرودگاه اصفهان یکی از فرزندان ایشان بنام جعفر ، مدفون است که انتساب او به امام رضا ع احتمالی است و به شکل محلی به ایشان امامزاده شاهکرم گفته میشود. در قزوین هم یک امامزاده دیدهام که میگویند فرزند امام رضا ع است و حسین نام دارد.
در اینکه امامزاده جعفر و امامزاده حسین چگونه به این مناطق رسیدهاند ، بنده نفهمیدم و داستانهایی که در مورد آنها گفته شده حاوی تناقض است. در هر صورت همانطور که قبلا عرض شد ، بسیاری از علما معتقدند که اغلب این مراکز ، مراکز فرهنگی و علمی و دینی هستند و مسئله انتساب یا عدم انتساب به امام چندان مهم نیست بلکه نوع کاربری مهم است مگر اینکه بحث سوءاستفاده در بین باشد.
نکته بعدی اینکه فرزندان و نوه و نوادگان امام رضا ع مثل امام جواد و امام هادی و حتی امام حسن عسکری را به شکل یک قرارداد تاریخی ، ابنالرضا مینامند. لذا منظور از ابنالرضا فقط امام جواد ع نیست و این کُنیه شامل اعقاب ایشان هم میشود.
مسئله بعدی در مورد همسران امام است. آن که مادر امام جواد ع ، باشد سبیکه نام داشته و از اهالی مصر بوده است و آنکه دختر مأمون بوده ، امحبیبه نام داشته. اغلب مصادر گفتهاند که ازدواج ام حبیبه با امام رضا ع سیاسی بوده و فقط خطبه عقد خوانده شد و امام اجازه نداد که این دختر به منزلش بیاید. والله اعلم.
#تاریخ
@tarikhbekhanim
باسلام
مأمون در اوائل سال ۲۰۳ ، تصمیم به بازگشت به بغداد گرفت.
گفتیم که مادر مامون ایرانی بود و مأمون به ایران و ایرانیان علاقه داشت و بسیاری از کارگزاران دربار او ایرانی بودند از جمله وزیرش که فضل بن سهل بود و فرمانده لشکرش که طاهرین حسین بود. همچنین گفتیم که مأمون ، طاهر را به بغداد فرستاد تا کار امین را یکسره کند و بعد از آن طاهر مدتی در بغداد ماندگار شد و بعد پسر خودش را حاکم بغداد کرد و به مرو بازگشت.
همه اینها را داشته باشید تا علت بازگشت مأمون به بغداد و رویگردانی از ایرانیان را برای شما عرض کنم.
وقتی یک ایرانی ، حاکم بغداد شد ، عربها و مخصوصا بنیعباس بشدت احساس خطر کردند و شورشهایی در بغداد رخ داد. فضل بن سهل که وزیر مأمون و ایرانی بود اخبار بغداد را از مأمون پنهان میکرد. این آقا نفوذ زیادی در مأمون داشت و مأمون هم به او علاقه داشت و او را ذوالریاستین نامیده بود یعنی رئیس دیوان و رئیس لشکر. به عبارتی هم اهل قلم بود و هم اهل شمشیر. هم امور اداری را خوب مدیریت میکرد و هم امور نظامی را.
بعد از مدتی اخبار بغداد از طریقی به مأمون رسید و به او خبر دادند که عباسیان بغداد قرار است با برادر هارون که عموی مأمون میشد و ابراهیم بن مهدی نام داشت بیعت کنند. مأمون احساس کرد که فضل به او خیانت کرده و اخبار بغداد را عمدا از او پنهان کرده. مخصوصا اینکه فضل همهکاره حکومت شده بود و مأمون به تفریح و مباحثات علمی میپرداخت. زیرآبزنی برخی عباسیان که بشدت از فضل و ایرانیها متنفر بودند در مأمون اثر کرد و نسبت به فضل بدگمان شد.
از طرف دیگر شورشهایی هم در مصر و شام رخ داده بود که اینها از مرو خیلی دور بودند و لازم بود که مرکز خلافت به بغداد منتقل شود.
مأمون با امام رضا ع مشورت کرد و قرار شد هر کشوری سرجای خودش باشد. ایران برای ایرانیها و بقیه برای عربها و مأمون هم به بغداد برود و مرکز خلافت را بغداد قرار دهد.
لذا مأمون، طاهر بن حسین که گفتیم ایرانی و فرمانده لشکرش بود را حاکم خراسان کرد و خودش با امام رضا ع و فضل بن سهل عازم بغداد شد.
عباسیان بغداد برای ورود مأمون شرط گذاشتند و مأمون قرار شد امام ع و فضل بن سهل را سربهنیست کند تا او را به بغداد راه بدهند.
امام رضا ع همه اینها را میدانست و محل قبر خودش را هم قبلا تعیین کرده بود که در سنابادِ طوس ، در بالاسر قبر هارون بود.
بالاخره در مسیر مرو تا بغداد، مأمون ابتدا در سرخس ، فضل را کشت و در سناباد هم امام رضا ع را به شهادت رساند و دستور داد که امام ع را در پایینپای هارون دفن کنند.
در نهایت همهچیز برعکس شد و پیشبینی امام درست از آب درآمد و امام در بالای سر هارون به شرحی که قبلا گفتیم دفن شد.
مامون پس از شهادت امام رضا(ع) وانمود کرد نقشی در شهادت ایشان نداشته و تشییعجنازه پرشکوهی برای امام گرفت و پس از ورود به بغداد از علویان دلجویی کرد، هدایایی را برای امام جواد(ع) فرستاد و فدک را به علویان بازگرداند. اما پس از مدتی اجازه ورود آنان به کاخ خلافت را لغو کرد و آنان را وادار کرد تا لباس سیاه که نماد بنیعباس بود را بپوشند. همچنین او یکی از نوادگان زیاد بن ابیه را که از دشمنان علویان بود، به عنوان حاکم یمن، یکی از مراکز قیامهای علوی، قرار داد.
خلاصه اینکه از سال ۲۰۳ مرکز خلافت رسما بغداد شد و امام جواد ع هم به عنوان امام بعدی ، بین شیعیان معروف شد.
خب حالا باید سه مطلب را خدمت شما توضیح بدهم.
یکی اوضاع خراسان و ایران از این به بعد
یکی امامت امام جواد ع
و یکی هم کارهای مأمون از اینجا به بعد.
خراسان پس از ترک مأمون به دست طاهربن حسین افتاد و این طاهر از طرف مأمون والی خراسان و شرق ایران شد. این آقا در زمانی که مأمون برای امام رضا ع بیعت میگرفت با دست چپش بیعت کرد. بعد مأمون از او پرسید که یعنی چه ؟ دیوونه شدی؟
طاهر هم برای خودشیرینی گفت دست راستم در بیعت مأمون است. امام رضا ع خندهاش گرفت و تحسینش کرد. مأمون هم به تبع امام تحسین کرد و طاهر ، معروف شد به ذوالیمینین . یعنی کسی که دوتا دست راست دارد😁
خلاصه این طاهر در سال ۲۰۳ والی خراسان شد و از مأمون قول گرفت که این حکومت در بین فرزندانش دست به دست شود. مأمون هم حاجت او را برآورده کرد و طاهر تا سال ۲۰۷ در آنجا حاکم بود و به نام مأمون خطبه میخواند و سکه میزد. بعدش که در سال ۲۰۷ فوت کرد پسرش عبدالله بن طاهر جانشین او شد و همینطور تا سال ۲۶۰ اینها بر شرق ایران حکمرانی میکردند که جریان حکومت اینها را قبلا در اینجا گفتهام.
این شد اولین حکومت نیمه مستقل ایرانی و معروف شد به دولت طاهریان.
این حکومتها یعنی طاهریان و صفاریان و سامانیان و غزنویان و .... همه همینطور بودند و به نام خلیفه بغداد خطبه میخواندند و سکه میزدند. یعنی دستنشانده خلیفه بغداد بودند و مستقل نبودند.
این طاهرخان ، گرایشات شیعی داشت. در مورد گرایشات شیعی این آقا کمی اغراق شده و بنده بعید میدانم که شیعه بوده باشد و شاید مثل بسیاری از اهل سنت در آن موقع ، محبّ اهلبیت بوده است.
خب دوتا مبحث بعدی که قول دادم انشالله بماند برای فرداشب
#تاریخ
@tarikhbekhanim
باسلام و عرض ادب خدمت عزیزانی که تازه به جمع ما پیوستهاند.
از آنجا که اغلب کانالهای تاریخی مطالب خودشان را به شکل جسته گریخته بیان میکنند، برآن شدیم که مطالب تاریخی را بر اساس موضوع و به شکل آکادمیک و دسته بندی شده در قالب این کانال ارائه کرده و بر بعضی از مطالب ، تحلیلهای سیاسی ارائه دهیم.
تا کنون به ترتیب ، موضوعات ذیل در این کانال ارائه شده است:
۱.تاریخ پول ، اقتصاد و بانکداری .
لینک ورود به این مبحث ، عبارت است از :
https://eitaa.com/tarikhbekhanim/11
۲.تاریخ یهودیت و یهودشناسی تا دوران معاصر.
لینک ورود به این مبحث ، عبارت است از :
https://eitaa.com/tarikhbekhanim/47
۳. تاریخ جریانات فکری حوزههای علمیه.
لینک ورود به این مبحث ، عبارت است از :
https://eitaa.com/tarikhbekhanim/117
۴. جریانشناسی سیاسی و تاریخ جریانات سیاسی در ایران.
لینک ورود به این مبحث عبارت است از :
https://eitaa.com/tarikhbekhanim/128
۵.از حمله مغول به ایران تا دولت جمهوری اسلامی. شامل تاریخ دولتهای ایلخانی ، دوره فترت ، دوره ملوکالطوایفی ، تشکیل دولت صفویه ، حمله افغانها، افشاریه ، زندیه ، قاجاریه ، پهلوی و تاریخ کامل دولتهای پس از انقلاب اسلامی تا پایان دولت روحانی و تاریخ جنگ تحمیلی
لینک ورود به این مبحث عبارت است از :
https://eitaa.com/tarikhbekhanim/137
۶.تاریخ جهان باستان شامل تمدنهای بینالنهرین ، مصر باستان ، ایران باستان ، دولت مادها ، دولت هخامنشیان ، دولت اشکانیان ، دولت ساسانیان
لینک ورود به این مبحث عبارتست از :
https://eitaa.com/tarikhbekhanim/851
۷.تاریخ ایران اسلامی تا ابتدای حمله مغول ، شامل تاریخ ورود اسلام به ایران ، دولتهای طاهریان ، سامانیان ، غزنویان ، غوریان ، آل زیار ، آل بویه ، سلجوقیان و خوارزمشاهیان.
لینک ورود به این مبحث عبارتست از :
https://eitaa.com/tarikhbekhanim/981
۸.تاریخ اروپا ، شامل اروپای باستانی ، دولت روم باستان ، تاریخ قرون وسطی ، امپراطوری مقدس روم ، تاریخ دولت بیزانس و جنگهای صلیبی.
لینک ورود به این مبحث عبارتست از :
https://eitaa.com/tarikhbekhanim/1073
۹. تاریخ اروپا در دوره رنسانس ، عصر روشنگری ، تاریخ اروپای جدید ، تاریخ اروپای معاصر و جنگهای جهانی ، تاریخ جنگ سرد و فروپاشی شوروی ، دنیای تک قطبی
لینک ورود به این مبحث عبارتست از :
https://eitaa.com/tarikhbekhanim/1143
۱۰.تاریخ انبیا و ادیان
لینک ورود به این مبحث عبارتست از :
https://eitaa.com/tarikhbekhanim/1391
۱۱.تاریخ اسلام
لینک ورود به این مبحث عبارتست از:
https://eitaa.com/tarikhbekhanim/1556
۱۲.تاریخ تشیع و امامت و تاریخ خلفا. شامل تاریخ فرقههای شیعه ، تاریخه شیعه و تاریخ خلفا
لینک ورود به این مبحث عبارتست از :
https://eitaa.com/tarikhbekhanim/1827
باسلام
امامت امام جواد ع از سال ۲۰۳ که شهادت امام رضا ع باشد ، آغاز شد و به مدت ۱۷ سال طول کشید و در سن ۲۵ سالگی به شهادت رسید . سن ایشان در هنگام شروع امامت حدود ۸ سال بود و این شائبه برای خیلی از شیعیان ایجاد شد که آیا یک فرد غیر مکلّف که به سن تکلیف نرسیده است میتواند امام جامعه بشود. چطور برای امامت نماز ، پیشنماز باید به سن تکلیف رسیده باشد ، اما امام جامعه نیازی به مکلف بودن ندارد؟ چطور قاضی باید مکلّف باشد اما خلیفه پیامبر نیاز ندارد؟
اینها سوالاتی بود که برای شیعیان پیش آمد و به همین دلیل خیلیها به فرقههای دیگر مثل واقفیه پیوستند.
اما اغلب شیعیان با علائمی که ائمه قبلی داده بودند پی بردند که امام بعدی ، امام جواد ع است. از جمله اینکه امام را از نظر داشتن علم لدّنی و دانستن زبانهای مختلف و پاسخ به تمام سوالات شرعی و توانایی مناظره با دانشمندان ادیان مختلف و شجاعت و فصاحت و اعلمیت و.... و مهمتر از همه نصّ صریح از امام رضا ع ، آزمایش کرده و به این نتیجه رسیدند که ایشان ، یگانه دهر است.
خب ، شیعیان با این اوصاف گفتند که ما در روایات دلیلی بر اینکه امام حتما باید مکلّف باشد نداریم. اما نشانههایی در قرآن داریم که پیامبر و امام میتواند به اذن خدا حتی نوزاد باشد و ما برای این ادعا ، دلیل قرآنی داریم. کجا ؟ آنجا که حضرت عیسی ع که اولوالعزم بود و لذا هم مقام نبوت داشت و هم مقام امامت و در گهواره سخن گفت و فرمود که
قَالَ إِنِّي عَبْدُ اللَّهِ آتَانِيَ الْكِتَابَ وَجَعَلَنِي نَبِيًّا
نوزاد [از میان گهواره] گفت: بیتردید من بنده خدایم، به من كتاب عطا كرده و مرا پیامبر قرار داده است.
مریم - 30
وَجَعَلَنِي مُبَارَكًا أَيْنَ مَا كُنْتُ وَأَوْصَانِي بِالصَّلَاةِ وَالزَّكَاةِ مَا دُمْتُ حَيًّا
و هر جا كه باشم بسیار پربهره و سودمندم نموده و تا زندهام به نماز و زكات سفارشم كرده است.
مریم ۳۱
نمونه دیگر نبوت حضرت یحیی ع است که در کودکی اتفاق افتاد و دیگری جانشینی حضرت سلیمان به جای حضرت داوود ع.
القصه ، بسیاری از شیعیان که به راههای انحرافی کشیده شده بودند با این ادله ، بازگشتند و امامت امام جواد ع ، تثبیت شد.
بعد از آن هم مأمون ، که حالا مرکز خلافت را به بغداد منتقل کرده بود چندین بار امام را از مدینه به بغداد احضار کرد و برای ایشان جلسات مناظره تشکیل داد و امام به طرز شگفتانگیزی ، با قاطعیت تمام برنده این مناظرات بود در حالیکه برخی از این جلسات در دوران کودکی امام برگزار شد.
اینکه مأمون چرا اینقدر امام جواد را به بغداد احضار میکرد و چرا اینقدر برای او جلسات مناظره با علمای ادیان و مذاهب دیگر میگذاشت، مورخین چند جواب دادهاند. یکی اینکه میگویند مأمون انتظار داشت که حتی اگر شده یکبار هم امام در این مناظرات شکست بخورد و آن را عَلَم کند و جانشینی امام رضا ع را زیر سوال برده و سلسله امامت را قطع کند که موفق نشد.
دیگر اینکه برخی میگویند، مأمون عاشق علم بود و این جلسات را دوست داشت. خصوصا اینکه شیعه هم بود و دوست داشت که امام شیعیان بیاید و با اهل سنت و یا ادیان دیگر کُشتی بگیرد و همه را منکوب کند. این نظریه البته با نظریه قبلی در تناقض است ولی بعید نیست که درست باشد. چرا که طرفداران این نظریه هم ادلّه تاریخی زیادی اوردهاند.
دیگر اینکه میگویند که مأمون هنوز دوست داشت که رقبای خودش را به اصطلاح خودمان در آمپاس نگه دارد و بگوید هنوز با علویان ارتباط دارم و اگر بخواهید دست از پا خطا کنید دوباره آنها را عًلَم میکنم تا شما به حاشیه بروید.
علی ایّ حال ، در این مناظرات که شرح آنها در کتابهای شیعه به تفصیل آمده است اتفاقاتی افتاد که باعث سربلندی و بیمهشدن آتیهء شیعه شد و معارفی رو شد که هنوز علمای شیعه از این معارف استفاده میکنند و متاسفانه اهلسنت از این معارف محرومند.
در یکی از این سفرهای امام جواد به بغداد ، مأمون دختر خودش امفضل را به همسری امام جواد درآورد. برای این ازدواج و نیت مأمون از این کار هم چند نظریه داده شده.
یکی اینکه مأمون کماکان میخواست علویان را کنترل کند. دیگر اینکه میخواست یک نوه هم از علویان داشته باشد تا به این طریق هم خودش را به پیامبر ص و علی ع بچسباند.
دیگر اینکه میگویند امام جواد ع در نظر مأمون بسیار جلوه کرد. هم از نظر جوانی و زیبایی و هم علم و دانش و هم سخاوت و شجاعت و فصاحت و متانت و عقل و کمال و ادب و.... این بود که دخترش را به امام داد. امام از امفضل صاحب فرزند نشد بلکه بعدا همسر دیگری اختیار کرد که سمانه نام داشت و از اهالی مراکش فعلی بود. این خانم بسیار عابد و زاهد و اهل عبادت بود و تمام فرزندان امام جواد ع از جمله امام هادی ع و موسی مبرقع که راجع به او خواهیم گفت از این خانم بودهاند. قبر این خانم در سامرا و در کنار فرزندش است.
در حالیکه آن امفضل که دختر مأمون بود بعدها در دوره معتصم شد قاتل امام.
مأمون در سال ۲۱۸ فوت کرد و ادامه امامت امام جواد ع در دوره معتصم افتاد که جریان آن را انشالله فرداشب عرض خواهم کرد.
#تاریخ
@tarikhbekhanim
با سلام
عرض شد که مأمون در سال ۲۱۸ فوت کرد . کجا و چطور؟
داستان مرگ مأمون از این قرار است که این آقا بعداز اینکه به بغداد رفت ، شروع به فتوحات کرد. از کجا ؟
از سمت روم شرقی. عربها تا زمان مأمون قسمتهایی از جنوب شرق ترکیه فعلی را از روم شرقی جدا کرده بودند. قسمت جنوبغرب آن را هم که شمال آفریقا و جزایر یونان و مدیترانه باشد قبلا جدا کرده بودند. حالا در این زمان مأمون تصمیم گرفت که از قسمت جنوب ترکیه فعلی شروع کند و فتوحات را ادامه بدهد. نتیجتا جایی در یک بندر به نام طرطوس ، این آقا مریض شد و فوت کرد.
مأمون آدم دانشمندی بود و به قول شهیدمطهری ، دانشمندترین و علمدوستترین حاکم طول تاریخ بوده است. البته حساب معصومین مثل علی ع و امام حسن ع که مدتی خلیفه بودند جداست.
القصه ، این آقا مدیریت خوبی هم داشت و در بغداد با کمک برخی دیگر از ایرانیها از جمله برادر فضل بن سهل به نام حسن بن سهل ، آبادانی زیادی ایجاد کرد و نهضت ترجمه و بیتالحکمه را به اوج خود رسانید و با اینکار بسیاری از علوم یونانی و ایرانی و سریانی به جامعه اسلامی منتقل شد.
اگر یادتان باشد قبلا در اینجا ، در مورد فلسفه مسیحیت توضیح دادیم و گفتیم که مسیحیها اوائل کار با فلسفه مخالف بودند و چون یونانیها و دانشمندان روم باستان همه بتپرست بودند اینها هم کاری به علوم یونانی و رومی نداشتند . اما بعدها فهمیدند که برای مجادله و مناظره با بتپرستان و ادیان دیگر راهی جز توسل به فلسفه ندارند و اینطور بود که فلسفه در بین مسیحیان وارد شد و خیلی رشد کرد. این اتفاق دقیقا در اسلام هم افتاد و عرض کردم که اهل حدیث و اشعریها مخالف فلسفه و علوم عقلی بودند و در مقابل، معتزلیها بشدت به دنبال یادگیری منطق و فلسفه و استدلال بودند. البته زیادهروی معتزلیها در استفاده از عقل و کنارگذاشتن اخبار و روایات کمکم باعث شد که این مکتب کلامی از بین برود و الان دیگر اغلب سنّیها ، از نظر کلامی ، اشعری هستند و تعداد کمی هم در شرق جهان اسلام ، ماتریدی.
شیعه البته کلام جداگانهای داشت که به عقاید معتزلیها نزدیکتر بود.
خلاصه اینکه مأمون که خودش به شدت معتزلی بود ، در گسترش بیتالحکمه و ترجمه کتابها نقش داشت و تشویق میکرد و هزینه مینمود و برای مترجمین و محققین، حقوق ، مقرر کرده بود. اینها را انشالله ور تاریخ فرهنگ و تمدن ، توضیح خواهم داد.
مأمون، در بغداد دارالعجزه و دارالمجانین ، برای نگهداری سالمندان و دیوانگان تشکیل داد و خود بغداد را هم از نظر زیبایی و عمارات و کاخها گسترش داد.
خلاصه اینکه مأمون در طرطوس ، فوت کرد و این طرطوس یک بندر خیلی قدیمی بوده که هنوز هم وجود دارد و الان در جنوب ترکیه واقع شد و در کنار مدیترانه است. میگویند که طرطوس محل اولین ملاقات کلئوپاترا با مارک آنتونی بوده که ما قبلا داستان آن را در اینجا گفتیم.
دیگر اینکه میگویند طرطوس زادگاه پولس هم هست که داستان پولس را هم قبلا در اینجا گفتهایم.
خب ، جانشین مأمون چه کسی شد؟
ولیعهد مأمون، پسرش عباس بود. ولی وقتی مأمون فوت کرد ، عباسیان ، خلافت او را قبول نکردند و به سمت معتصم ، برادر مأمون یعنی پسر هارون از یک مادر تُرک ، رفتند و او را خلیفه کردند.
این معتصم مادرش ترک بود از همان ترکهای ماوراءالنهر که گفتیم اصلیت آنها به ایالت سینکیانگ چین و شهر کاشغر برمیگردد. این آقا را عربها، مُثمّن مینامند. یعنی چه ؟
مثمن از کلمه ثمانی گرفته شده یعنی عدد ۸ .
این آقا هشتمین خلیفه عباسی بود و هشتمین نسل از فرزندان عباس بن عبدالمطلب بود و در جریان فتوحات، هشت فتح مهم انجام داد و هشت سال و هشت ماه و هشت روز خلافت کرد. در هشتمین ماه از سال ۱۸۰ به دنیا آمد و ۸ پسر و ۸ دختر از خودش بجا گذاشته و ۴۸ سال هم عمر کرد😁 برای همین به او مثمن میگفتند یعنی هشتی😁
معتصم از نظر سیره حکومتی تقریبا مثل مأمون بود. اولا معتزلی بود و معتقدین به قدیم بودن قرآن را مجازات میکرد از جمله احمد بن حنبل بزرگ حنابله را که معتقد به قِدَم قرآن بود را شلاق زد و زندان کرد.
معتصم خیلی هم علاقمند به آبادانی کشور بود و راه مأمون را ادامه داد . آدم جنگجو و قوی و پرقدرتی هم بود و بلافاصله بعد از خلافت لقب المعتصم بالله را برای خودش برگزید. این سنت تا آخر خلافت عباسی در سال ۶۵۶ ادامه یافت.
تنها تفاوت معتصم و مأمون، این بود که مادر مامون ، ایرانی بود و مادر معتصم ، ترک بود و لذا خیلی از ترکها وارد سیستم خلافت شدند و تا چند خلیفه بعدی بر سر کار بودند. البته این ترکها که وارد دستگاه خلافت شدند همه نظامی بودند که از نظر فرهنگ و تمدن به هیچ عنوان قابل مقایسه با ایرانیها و عربها نبودند .
در حالیکه ترکها و ترکستان که قسمت اعظم خراسان قدیم بود ، آدمهای علم دوست و پرفضیلتی بودند ولی اینهایی که وارد سیستم خلافت شدند ، نظامی و بیفرهنگ بودند و فقط جنگیدن را بلد بودند اما معتصم با اشتباه خود ، به این نظامیها مقام و منصب داد و والی برخی شهرها شدند. همین مسئله خیلی برای معتصم ، اشکال ایجاد کرد و باعث شد عربها و ایرانیها با هم متحد بشوند و جلو ترکها قد علم کنند و از بعضی شورشها و حتی شورشهای علویان حمایت کنند.
انشالله در قسمت بعدی به این شورشها اشاره خواهم کرد.
#تاریخ
@tarikhbekhanim
باسلام
در زمان معتصم چند شورش در نقاط مختلف راه افتاد.
یکی اقدام به شورش اعراب و ایرانیان در بغداد در اعتراض به حضور ترکان در دستگاه خلافت.
معتصم برای کنترل بهتر بغداد تصمیم به انتقال پایتخت گرفت و خودش و گارد سلطنتی خودش را به سامرا برد و چند پادگان نظامی هم برای ترکها درست کرد و ترکها را در آنجا مستقر نمود.
این شهر سامرا قبل از اسلام هم وجود داشت و جزئی از ایران بود چرا که اصلا نصف بیشتر عراق جزو ایران بود . آب و هوای سامرا هم بهتر از بغداد و نسبت به بغداد شمالیتر بود.
اینکه میگویند معتصم سامرا را خیلی آباد کرد و لذا اسمش را گذاشتند سُرّ مَن رَآه ، (یعنی هرکس ان را میبیند مسرور و خوشحال میشود )این سندیت ندارد. زیرا قبل از اسلام هم اسمش سامراه بوده چرا که خیلی قدیمها محل زندگی سام پسر نوح ع بوده است.
حتی یکی از دوستان میگفت بعد از انتقال مجدد پایتخت از سامرا به بغداد و افوال سامرا اسمش شد ، ساء من رّآه . یعنی هرکس آن را میبیند بدش میآید.
این هم سندیت ندارد و قول درست همان سامراه است والله اعلم.
القصه، معتصم خیلی در آبادانی سامرا کوشید اما قطعا به زیبایی بغداد نشد و بغداد همیشه زیبا و پررونق و شاد و پر زرق و برق و محل تفریح و مادیگرائی بوده و حتی تا همین چندسال پیش ، یعنی تا قبل از دوره صدام هم بزرگترین و زیباترین شهر عربی بود.
سامرا تا سال ۲۷۶ پایتخت بود تااینکه معتمد عباسی ، پایتخت را به بغداد برگرداند. لذا میبینیم که از زمان معتصم به بعد ، امامان شیعه یعنی امام هادی ع و امام حسن عسکری ع به سامرا احضار و زندان میشدند و یا به شهادت میرسیدند. امام زمان عج هم در سامرا متولد شد و در همانجا هم در پرده غیبت صغرا رفت.
خب ، مورد بعدی قیام علویان بود که اغلب در ایران رخ داد. مثل قیام محمد بن قاسم از نوادگان امام سجاد ع که در خراسان رخ داد و به دستور معتصم توسط عبدالله بن طاهر سرکوب شد.
مورد بعدی قیام بابک خرمدین بود که در آذربایجان فعلی رخ داد. این آقا در حقیقت در دوره مأمون شورش کرد و مأمون گروهی را برای سرکوب او فرستاد. این گروه چندسال با بابک و پیروانش جنگیدند و موفق به دفع شورش نشدند و دامنه فعالیت بابک بیشتر شد و مأمون هم مرد و کار دفع شورش به عهده معتصم افتاد.
خرمدینان از قبل از بابک هم بودند. اینها تعدادی از سربازان ابومسلم بودند که خیلی به ابومسلم خراسانی ابراز وفاداری میکردند و وقتی فهمیدند که منصور ، خلیفه عباسی ، به شرحی که گذشت ، ابومسلم را کشته ، کینه خلفای عباسی را به دل گرفتند و گفتند که ابومسلم نمرده و روزی برمیگردد و دمار از عباسیان درمیآورد. خیلی از آنها هم از اسلام دست کشیدند و یک ملغمهای از اسلام و زرتشتی و مانوی درست کردند و اسم آن را دین خرمی گذاشتند و شدند خرّمدین.
بعدها که بابک ظهور کرد ، رهبر اینها شد و شد بابک خرمدین.
خیلی از مورخین میگویند که جنبش خرمدینی، قبل از اسلام هم بوده و اینها سکولارهای زرتشتی بودند که برعلیه دخالت دین زرتشتی در سیاست ، اعتراض کردند و در همان قبل از اسلام ، سرکوب شدند و بعد هم که اسلام آمد ، دیگر خبری از آنها نشد تا اینکه با قیام ابومسلمخان ، وارد لشکر او شدند و الیآخر.
خرمدینان همیشه لباس قرمز میپوشیدند و لذا در تاریخ بعنوان سرخجامگان معروف شدند. جنبش بابک حدود ۲۲ سال طول کشید و در این دوره یک شخص دیگر بنام مازیار هم به بابک پیوست و جنبش ، قدرتمندتر شد.
مازیار از شمال ایران به پاخاسته و با بابک نامهنگاری داشت و اینها حتی برای امپراطور روم هم دعوتنامه اتحاد فرستادند و از او خواستند که همگی با هم متحد بشوند و خلافت بغداد را براندازند.
ظلم مازیار در شمال ایران از ظلم اعراب بیشتر بود و لذا دفع شورش او هم آسانتر از شورش بابک بود و معتصم ، عبدالله بن طاهر را به دفع او فرستاد و عبدالله مازیار را دستگیر و به بغداد فرستاد و در آنجا هم پخ پخ😳
اما دفع شورش بابک سخت بود. معتصم یک لشکر قوی به فرماندهی شخصی ایرانی بنام افشین به دفع او فرستاد. افشین با حیله و نیرنگ و به اصطلاح با پولپاشی ، بابک را فریب داد و دستگیر کرد و به بغداد فرستاد و او را هم پخپخ.
اینها که من گفتم ، خیلی خلاصه است و داستان ، بسیار طولانی است اما به هرحال بعد از مدتی همین آقاافشین هم بر علیه خلیفه شورش کرد. چطوری؟
افشین دوست داشت که با دفع شورش بابک ، معتصم حکومت خراسان را از طاهریان بگیرد و به افشین بدهد که همه اجدادش در خراسان قدیم و قبل از اسلام از بزرگان آنجا بودند. معتصم زیر بار نرفت. افشین هم به بغداد برگشت و روابط با معتصم عادی شد. بعد از آن یک مهمانی ترتیب داد و معتصم را هم دعوت کرد و قصد او این بود که در این مهمانی کلک خلیفه را بکند. یکی از دوستان افشین بهنام بیژن ، داستان را برای معتصم تعریف کرد.
معتصم دستور دستگیری افشین را داد و او را به زندانی انداخت که هنوز مازیار در آن بود و خلاصه بعد از مدتی افشین هم پخپخ.
معتصم فتوحات هم داشت و امام جواد ع را هم به شهادت رسانید که شرح آن انشالله بماند برای فرداشب.
#تاریخ
@tarikhbekhanim
باسلام
معتصم عباسی فتوحات دوره برادرش را ادامه داد و به روم لشکر کشید . یکبار دیگر برای تقریب ذهن شما عرض میکنم که منظور از روم ، روم شرقی یا بیزانس است که پایتخت آن قسطنطنیه بود. همان شهری که الان استانبول شده است. این روم شرقی شامل یونان ، جزایر مدیترانه ، شمال آفریقا، شامات ، ترکیه فعلی ، ارمنستان فعلی و بخش غربی عراق فعلی بود که بعد از ظهور اسلام ، همه این مناطق از روم ، تصرف شد و فقط ترکیه فعلی و یونان برای او باقی ماند.
جنوب همین ترکیه فعلی هم از دوره خلفای عباسی مرتب تحت حمله بود. شرق ترکیه فعلی هم بعدها در قرن ۵ توسط سلجوقیان تصرف شد و از آن روم شرقی فقط قسطنطنیه باقی ماند که آن را هم در قرن ۹ هجری ، سلطان محمد فاتح ، پادشاه عثمانی ، فتح کرد و دیگر چیزی از آن روم شرقی که میراثدار امپراطوری روم باستان بود نماند.
باز هم اگر اطلاعات بیشتری خواستید به اینجا مراجعه کنید.
القصه ، خلفای عباسی حملات خودشان را از شمال عراق انجام میدادند که بشود جنوب ترکیه فعلی و دیدیم که مأمون هم در همین جنوب ترکیه در بندر طرطوس بیمار شد فوت کرد و قبر او هم ، الان در آنجا گنبد و بارگاه دارد. بله ساخت گنبد و بارگاه برای یک جنایتکار عباسی ، جایز است. اما برای پاکترین سلاله پیامبر اسلام ، با آن همه سفارشات که از جانب قرآن و پیامبر در مورد اهلبیت شد ، جایز نیست و در بقیع ، قبر امامان ما باید وسط آفتاب و در غربت کامل باشد و در عراق و سوریه هم ، باید افرادی را تحت عنوان داعش بفرستند تا به هر نحوی شده این مظاهر شرک به قول خودشان را خراب کنند و اجساد مطهر صحابی پیامبر ، همچون حجر بن عدی را بیرون بکشند و آتش بزنند.
این البته همیشه ، سنت تاریخ بوده و هنوز هم هست.
خلاصه اینکه معتصم ، از جنوب ترکیه فعلی ، حمله کرد و به سمت غرب رفت و دو شهر مهم روم شرقی را تصرف نمود. یکی شهر عموریه و یکی هم آنقره.
عموریه ، یک شهر خیلی قدیمی و باستانی بود و قبل از معتصم ، چند بار خلفا ، اقدام به فتح آن کردند اما هر بار امپراطور روم ، آن را پس میگرفت تا اینکه معتصم آن را اشغال کرد و دیگر هم پس نداد و بعدها خیلی آباد شد و مدتی پایتخت دولت عثمانی بود تا اینکه کمکم موقعیت استراتژیک خودش را از دست داد و ویران شد و الان خرابههای آن باقی است.
آنقره ، همان آنکارای فعلی است که معتصم ، آن را فتح و غارت کرد و مدتی در دست مسلمانان بود تااینکه رومیها دوباره آن را پس گرفتند. چند قرن بعد دوباره مسلمانان دولت عثمانی ، آن را گرفتند و مرکز خلافت عثمانی شد. در اوائل قرن ۹ که تیمور لنگ به دولت عثمانی حمله کرد ، بایزید یکم ، سلطان عثمانی را در همین شهر آنکارا اسیر کرد و این بزرگترین شکست برای عثمانیها بود بعد از تیمور اینها دوباره احیا شدند و دولت عثمانی خیلی قوی شد و رفت که قسطنطنیه را بگیرد.
خلاصه اینکه معتصم ، آدم شجاع و مقتدر و مدیری بود و تنها تفاوت او با مأمون، این بود که عالم و دانشمند نبود. این البته قضاوت تاریخ است که شجاعت و اقتدار را در همین مسائل میبیند وگرنه در جهانبینی الهی معیارهای یک خلیفه عادل و مقتدر و مردمدار و مدیر و مدبر اینها نیست.
خب، یکی دیگر از کارهای معتصم ، به شهادت رساندن امام جواد ع بود.
عرض شد که امام جواد ع ، چند بار توسط مأمون به بغداد احضار شد. یکبار هم مأمون دخترش ، ام فضل را به امام جواد ع تزویج کرد که شرح آن گذشت. بعد که معتصم خلیفه شد ، یکی از اولین کارهای او ، وقتی که هنوز در بغداد بود ، احضار امام جواد ع به بغداد بود . امام به همراه همان ام فضل که دختر مأمون بود به بغداد آمد و تحت نظر خلیفه در منزلی تحت نظر بود تا اینکه به دستور معتصم به شهادت رسید. اینکه چرا معتصم این کار را کرد برمیگردد به سعایت و به اصطلاح زیرآبزنی قاضی بغداد به نام ابنابی داوود که در یک جلسهء مناظره، شدیدا منکوب و مغلوب امام جواد ع شد.
همان طور که قبلا هم عرض کردم ، خیلی از علما و مورخین ، شهادت برخی از ائمه را انکار کردهاند و معتقدند که برخی از ائمه به مرگ طبیعی فوت کردهاند از جمله شیخ مفید ره معتقد است که امام جواد ع به مرگ طبیعی فوت کرد.
امام را در کنار جد بزرگوارشان در کاظمین دفن کردند.
انشالله در قسمت بعد راجع به اوضاع داخلی دستگاه خلافت معتصم صحبت میکنم.
#تاریخ
@tarikhbekhanim
باسلام و عرض ادب خدمت عزیزانی که تازه به جمع ما پیوستهاند.
از آنجا که اغلب کانالهای تاریخی مطالب خودشان را به شکل جسته گریخته بیان میکنند، برآن شدیم که مطالب تاریخی را بر اساس موضوع و به شکل آکادمیک و دسته بندی شده در قالب این کانال ارائه کرده و بر بعضی از مطالب ، تحلیلهای سیاسی ارائه دهیم.
تا کنون به ترتیب ، موضوعات ذیل در این کانال ارائه شده است:
۱.تاریخ پول ، اقتصاد و بانکداری .
لینک ورود به این مبحث ، عبارت است از :
https://eitaa.com/tarikhbekhanim/11
۲.تاریخ یهودیت و یهودشناسی تا دوران معاصر.
لینک ورود به این مبحث ، عبارت است از :
https://eitaa.com/tarikhbekhanim/47
۳. تاریخ جریانات فکری حوزههای علمیه.
لینک ورود به این مبحث ، عبارت است از :
https://eitaa.com/tarikhbekhanim/117
۴. جریانشناسی سیاسی و تاریخ جریانات سیاسی در ایران.
لینک ورود به این مبحث عبارت است از :
https://eitaa.com/tarikhbekhanim/128
۵.از حمله مغول به ایران تا دولت جمهوری اسلامی. شامل تاریخ دولتهای ایلخانی ، دوره فترت ، دوره ملوکالطوایفی ، تشکیل دولت صفویه ، حمله افغانها، افشاریه ، زندیه ، قاجاریه ، پهلوی و تاریخ کامل دولتهای پس از انقلاب اسلامی تا پایان دولت روحانی.
لینک ورود به این مبحث عبارت است از :
https://eitaa.com/tarikhbekhanim/137
۶.تاریخ جهان باستان شامل تمدنهای بینالنهرین ، مصر باستان ، ایران باستان ، دولت مادها ، دولت هخامنشیان ، دولت اشکانیان ، دولت ساسانیان
لینک ورود به این مبحث عبارتست از :
https://eitaa.com/tarikhbekhanim/851
۷.تاریخ ایران اسلامی تا ابتدای حمله مغول ، شامل تاریخ ورود اسلام به ایران ، دولتهای طاهریان ، سامانیان ، غزنویان ، غوریان ، آل زیار ، آل بویه ، سلجوقیان و خوارزمشاهیان.
لینک ورود به این مبحث عبارتست از :
https://eitaa.com/tarikhbekhanim/981
۸.تاریخ اروپا ، شامل اروپای باستانی ، دولت روم باستان ، تاریخ قرون وسطی ، امپراطوری مقدس روم ، تاریخ دولت بیزانس و جنگهای صلیبی.
لینک ورود به این مبحث عبارتست از :
https://eitaa.com/tarikhbekhanim/1073
۹. تاریخ اروپا در دوره رنسانس ، عصر روشنگری ، تاریخ اروپای جدید ، تاریخ اروپای معاصر و جنگهای جهانی ، تاریخ جنگ سرد و فروپاشی شوروی ، دنیای تک قطبی
لینک ورود به این مبحث عبارتست از :
https://eitaa.com/tarikhbekhanim/1143
۱۰.تاریخ انبیا و ادیان
لینک ورود به این مبحث عبارتست از :
https://eitaa.com/tarikhbekhanim/1391
۱۱.تاریخ اسلام
لینک ورود به این مبحث عبارتست از:
https://eitaa.com/tarikhbekhanim/1556
۱۲.تاریخ تشیع و امامت و تاریخ خلفا. شامل تاریخ فرقههای شیعه ، تاریخه شیعه و تاریخ خلفا
لینک ورود به این مبحث عبارتست از :
https://eitaa.com/tarikhbekhanim/1827