تاریخ دیروز، امروز، فردا
❇️ زنگ بیدار باش مسئولان | عملی که از تشرف محضر امام زمان(عج) بالاتر است 🔻آیت الله ناصری امروز در ج
انا لله و انا الیه راجعون
خداوند ایشان را با اولیای خاص خود محشور کند.
برای شادی روحشان لطفاً فاتحه و صلواتی بفرستید.
❇️ وقتی که اسلام مرده بود...
☘️ آیت الله علی #آل_اسحاق در خاطرات خود(نشر مرکز اسناد، ص170) نقل میکند روزی رفته بودم برای آسید #محمد_باقر_صدر(#شهید_صدر) کتاب بیاورم، وقتی به حجره آمدم، دیدم کتاب ها را باز کرده و به آنها نگاه می کند. ابتدا فکر کردم میخندد، ولی جلوتر که رفتم متوجه شدم اشک هایش جاری است و گریه میکند.
☘️ گفتم: آقا چرا گریه میکنید؟ گفت: «وقفت علی قبر حبیبی» یعنی بر سر قبر محبوبم ایستاده ام. گفتم: قبر کجاست، این حجره ماست. گفت: اسلام در این کتاب(به کتاب #جواهر_الکلام اشاره کرد) دفن شده و این کتاب #مقبره_اسلام است. من هم بر روی مقبره فاتحه خوانده و اشک میریزم.
☘️ آن روز اسلام حقیقتا مرده بود اما کسی که آن را زنده کرد، امام بود.
➕«در گذشته، همين ايران و ملت و موقعيت جغرافيايى و همين #فقه و #قرآن و #نهج_البلاغه بود؛ اما در واقع چيزى نداشتيم و روز به روز عقبتر مىرفتيم و بيشتر بر سرمان مىخورد و شخصيت ما هضم مىشد.
بعد كه او پديد آمد و قدم در صحنه گذاشت، مثل وجودى كه ماهيات را هستى و تحقق مىبخشد، و مثل خورشيدى كه مىتابد و اشيا را آشكار مىكند، و مانند روحى كه به كالبدى دميده مىشود و اجزاى آن را زنده مىسازد، ما را زنده و نمايان كرد و به حركت درآورد؛
آنوقت ارزش جغرافيايى و تاريخى و فرهنگ گذشته و قرآن و نهج البلاغه و ملت ما احيا شد و به كارمان آمد. او #كليد بود. او ريشهى اين درخت محسوب مىشد.»
#آیت_الله_خامنه_ای، بيانات در مراسم بيعت گروه كثيرى از جانبازان، 28/ 04/ 1368
📌پ.ن: اگر امروز اربعینی داریم، اگر جمعیت میلیونی و بزرگترین تجمع جهانی را داریم، اگر هرچه به اربعین نزدیک تر میشویم شوق ها برای رفتن بیشتر میشود، همه و همه مدیون #خمینی هستیم، او بود که ما را زنده کرد، اسلام را زنده کرد، مردم را بیدار کرد...
اگر به #اربعین، این سفر معنوی و عظیم میرویم، حتما این نکته را بدانیم، شاکر بوده و از جانب ایشان هم #نائب_الزیاره باشیم.
🆔https://eitaa.com/TarikhDEF
❇️ زیارت با معرفت؛ در کلام آیت الله بهجت(ره)
☘️ آن مرحوم در خواب موافقِ اعتبار، گفت: همه کارهای ما رد شد و مورد قبول درگاه حضرت حق قرار نگرفت و به ما گفتند: «در کارها #محتاط نبودی، #تقلید هم نمیکردی و در وقت #اجتهاد نیز دقت کافی در استنباط نداشتی».
☘️ حتی زیارت حضرت #سید_الشهدا (ع) را با آن عظمت قبول نکردند و گفتند: «آن وقتی که از افراد عادی بودی زیارتت مثل دیگران و نظیر انعام و بهائم[حیوانات] بود و آن زمان که معرفت به حق ما پیدا کردی، برای خدا نبود و تنها برای حفظ عنوان و شخصیت خود زیارت میکردی».
☘️ وی می گوید: به هر حال کاملا محکوم ملائکه شدیم، ولی مرواریدی به من دادند تا بفروشم. گفتم: این چیست؟ گفتند: هنگام #پیاده_روی به سوی زیارت #کربلا خسته شده بودی، با خود گفت: آیا مثل منی باید پیاده برود ؟! بعد از آن فکر کردی و گفتی: «#الحمد_لله» این گوهر، همان حمد می باشد.
☘️ خلاصه، انسان باید انواع و اقسام مختلف #کارهای_خیر را استقصا کند و از هر راهی توانست خود را در آن ثبت نام کند، ولو به اندازه نخود باشد، که روزی به همان یک نخود محتاج می شویم.
📚 رحمت واسعه، ص238
📌پ.ن: خلاصه کلام ایشان دو چیز است: اولا تمام تلاش مان در کارها، حفظ #خلوص_نیت باشد ثانیا چون داشتن نیت خالص در کارها به شدت سخت است، سعی کنید هر کار خیری که میبینید ولو کاری کوچک، حتی به اندازه یک نخود هم که شده خود را در آن کار خیر شریک کنید، از کمک مالی ولو اندک به فقرا و نیازمندان گرفته تا برداشتن یک سنگ از وسط خیابان.
فلسفه این نکته هم در این است که معمولا انسان در کارهای کوچک که اتفاقا کمتر کسی از آن مطلع میشود، نیتش خالص تر خواهد بود. از همین الان نیت خود را برای اربعین این سفر معنوی، صاف و خالص کنیم و در حد توان از کمک مالی و غیر مالی دریغ نکنیم، خصوصا در حین سفر و پیاده روی، بستر برای شرکت در انواع و اقسام #کارهای_خیّر_کوچک فراهم است.
🆔https://eitaa.com/TarikhDEF
هدایت شده از موسسه فلسفه و عرفان نفحات
35.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 تربیت نهادپایه
▫️تربیت نهادپایه چه تفاوتی با تربیتهای فردی دارد؟
▫️تربیت در صنف ورزشکاران چگونه است؟
▫️چگونه شرکت در راهپیمایی اربعین در تربیت اشخاص مؤثر است؟
🏷 بیاناتی از استاد امینینژاد پیرامون تربیت غیرمستقیم و نهادپایه.
#کلیپ
#استاد_امینی_نژاد
#تربیت
💢 نفحات را در فضای مجازی دنبال کنید؛
| ایتا | آپارات | اینستاگرام |
❇️ آسید #مصطفی_خمینی و مشی شوخ طبعانه او در پیاده روی کربلا
🌷آیت الله #محمد_رضا_رحمت نقل میکند: «در بعضی مسافرت هایی که پیاده در #اربعین، #عرفه و اول رجب به #کربلا مشرف میشدیم، ایشان هم در کاروان ما بود و به صورت جمعی می رفتیم و خاطرات فراوانی از وی باقی مانده است.
🌷از جمله خصوصیات او که فکر میکنم برای همه مسلمانها ضرورت دارد به آن نکته توجه کنند این بود که در عین حالی که #اهل_گعده (نشست های دوستانه) بود ولی به قدری مواظب بود که در این نشست ها از کسی #غیبت نشود، تا احساس می کرد صحبت ها به غیبت کشیده می شود بلافاصله مطلب را به سمت دیگری می چرخاند.
🌷او سعی می کرد تنوع و سرگرمی درست کند و از #انواع_سرگرمی های تاریخی، جغرافیایی، ریاضی و ادبی استفاده می کرد.
🌷او انسان #صبور و مقاومی بود. در این مسافرتها چون هوا گرم بود معمولا روزها استراحت می کردیم و شبها راه می رفتیم. در یکی از این مسافرتها در اثر پیاده روی پاهایش #تاول زده بود و چون وزنش سنگین بود راه رفتن روی تاولها خیلی سخت بود.
من به اتفاق آقای بنکدار داماد مرحوم #شهید_مدنی دو نفری با یک چوب دستی پشت کمر آیت الله مصطفی تکیه گاه قرار داده، راه می رفتیم. گفتم: اگر بنا باشد که این گونه راه برویم به #زیارت_اربعین موفق نمی شویم باید فکری کنیم که سریع تر برویم، یک وقت دیدیم که وی با همان پای پُرتاول بر سرعت خود افزود و آنقدر تند و سریع راه می رفت که ما به گرد او نمی رسیدیم.
🌷یکی از خصوصیات آیت الله مصطفی این بود که می فرمود: در مسیر راه #زیارت_جامعه بخوانید. یک نفر بلند می خواند و دیگران زمزمه می کردند که حال و هوای بسیار خوبی داشت. از امتیازات آن بزرگوار توجه به #معنویات بود و در این امر دقت داشت.
سعی می کرد از هر کسی که می تواند #ذکری بیاموزد. در یکی از سفرها من ذکری داشتم که بعد از نماز صبح در سجده می گفتم. وی بین چهل و چند نفر که با ما بودند تنها کسی بود که متوجه این قضیه شد و بعد سوال فرمود: که چه ذکری داری؟ او در همه موارد دقیق بود.
🌷معمولا برای استراحت کنار شط خیمه می زدیم. در یکی از این سفرها من پشت خیمه پاهایم را شسته و در حال عبور بودم که ایشان پاهای مرا از درون خیمه دیده بود و برای این که دقت رفقا را بفهمد گفته بود: بگویید این کیست که عبور می کند؟ هر کدام اسم یکی از رفقا را گفته بودند، تنها کسی که درست حدس زده بود خود وی بود.
🌷گاهی برای #سرگرم کردن برادران پیشنهادهایی میفرمود؛ در یک شب زمستان در ایام ذیحجه و عرفه که هوا خیلی سرد بود گفته بود چه کسی حاضر است که در آب شط شنا کند و دو دینار جایزه بگیرد؟
آقای #شیخ_احمد_فریدونی اعلان آمادگی کرده بود. وی آدم عجیب و خیلی قوی، تنومند و در عین حال قانع بود، گفته بود: من حاضرم. در آن هوای سرد در آب پریده و شنا کرده بود، بعد هم با یک عبای نازک و دشداشه در خیمه خوابیده بود که اگر ما بودیم یخ میزدیم.
🌷حاج آقا مصطفی با این صحنه ها برای برادران #سرگرمی ایجاد می کرد. یک بار دیگر پول به بچه ها و رفقا داد که بروید پرتقال بخرید؛ آنها رفتند، همین که زمان نزدیک آمدن آنها شد به چند نفر گفت، بروید و آنها را تاراج کنید. البته این سرگرمی ها را ترتیب می داد برای این که رفقا سرگرم باشند و به کارهای دیگر مشغول نشوند.»
📚خاطرات سال های نجف، جلد دوم، ص45
🆔 https://eitaa.com/TarikhDEF
❇️ پلیسی که باتوم خود را بر سر زن کوفت و او مُرد...
🔹مرحوم #امیر_عبدالله_کرباسچیان در خاطرات خود ماجرای شهادت مادرش را چنین نقل میکند:
🔸«زمان #کشف_حجاب بین ۵ تا ۷ سال سن داشتم. تصور کنید یک بچه به این سن چقدر قوه ادراک دارد ولی با همه ی اینها آنقدر موج کشف حجاب شدید بود که عمیق ترین تأثیرات را در زندگی من داشت. قبل از کشف حجاب هم یادم می آید که می گفتند #رضا_شاه می خواهد #چادرها را بردارد.
🔹یک روز با #مادرم از بازار وارد میدان سید اسماعيل شدیم که منتهی به خیابان سیروس (شهید مصطفی خمینی فعلی) می شود. #پاسبانی با #باتون به طرف ما آمد. من دستم در دست مادرم بود یعنی آنقدر کوچک بودم که نمی توانست دستم را رها کند، ناگهان توی سر ایشان کوبید و مادرم بی حال شد و افتاد و [پاسبان] چادر را گرفت پاره کرد.
🔸بعد با همان بی حالی و نیمه بیهوشی خودش را به دکانی که کاه فروشی بود کشید. صاحب مغازه فوری در را بست، من هم داخل بودم، و کهنه ای آورد سر مرحوم مادرم را بست. مادرم گفت که من این طور که نمی توانم بروم، آن مرد رفت و تکه ای پارچه ای آورد، نمی دانم چادر یا پارچه بود.
🔹ایشان نالان و متکی به من یعنی دست روی شانه ی من گذاشت و خودش را به منزل رساند. متاسفانه وی پس از این واقعه بهبود نیافت حتى استحمام هم لازم داشت که خواهرانم در منزل ایشان را با دیگ آبجوش و طشت استحمام میدادند و [نهایتاً] #فوت کرد.
🔸جنازه ی پدرم را نیز از #مسجد_گوهرشاد بردند و در یک گودالی انداختند. تعداد زیادی از افراد دیگر را هم در آن ریخته بودند و البته نتوانستند تعداد آنها را تعیین کنند، چون جو آن چنان خفقان بود که اصلا اجازه شمردن به کسی داده نمی شد.»
📚 زندگی نامه و خاطرات امیرعبدالله کرباسچیان، ص67
📌پ.ن: ماجرای درگذشت غم انگیز #مهسا_امینی، بسان دیگر حوادث تلخ برای ایرانیان و مسلمانان، برای همه ما دردناک بود اما عجیب عده ای هستند که چون برایشان منافع حزبی دارد از خون این دختر هم برای ضربه زدن به #نظام_اسلامی دریغ نمیکنند
و از این حادثه آنقدر آه و فغان میکنند که انسان می ماند که پس اینها وقتی #محمد_علی_نجفی با چند تیر همسرش را در حمام کشت کجا بودند؟ چرا آنجا ساکت بودند؟ مگر خون یکی رنگین تر بود؟ بدتر از این اتفاق ها در کشورهایی که آمال عده ای است کم اتفاق نمی افتد اما چرا این آه و فغان ها فقط جایی که ضربه ای به نظام بزند بلند میشود؟
تازه #پلیس کار خاصی نکرده بود(که اگر کرده بود باید حتما مجازات میشد) و اینها اینقدر در بوق و کرنا میکردند که مثلا پلیس او را تا سر حد مرگ زده تا مرده، اما الحمدلله فیلم منتشر شده همه چیز را روشن کرد.
اگر حجاب مسئله ای قانونی در جمهوری اسلامی است و فعلا پلیس هم مجری آن شده و در اجرای آن هم خلافی مرتکب نشده، پس این همه سر و صدا در کوبیدن نظام برای چیست؟ گرفتن تجمع که عده ای درخواست میدهند برای چیست؟
ظاهرا مسئله ریشه ای تر از این اتفاقات است، به نظر مسئله باز هم به #حجاب_اجباری برمیگردد. عده ای اساسا با اصل حجاب مشکل دارند لذا فرصت را مهیا دیده و به نظام میتازند، عده ای هم اساسا حجاب اجباری را قبول ندارند و قائلند هر کس هر جور خواست باشد، به حکومت چه که میخواهد ظاهر جامعه اسلامی بماند. مگر مشکل #ترکیه چیست؟
چادری با چادر بیرون می آید و غیر چادری هم هرجور که خواست... اینکه نظر اسلام چیست وظیفه کارشناسان و #مراجع_دینی است و چیزی که #فصل_الخطاب است نظر #ولیّ_فقیه، اول انقلاب نظر #امام_خمینی بر حجاب اجباری بود و بعد نظر #آیت_الله_خامنه ای نیز بر همان.
البته امروز اگر کسی نه در شهرهای بزرگ مانند تهران و شیراز و اصفهان بلکه در شهرهای کوچکتر چرخی بزند عملا خواهد دید حجاب اجباری مسئله ای شوخی است و حیطه عمل گشت ارشاد نیز بسیار اندک و تقریبا هیچ.
🆔 https://eitaa.com/TarikhDEF
هدایت شده از شرح حال
1.48M
توضیحاتی پیرامون نقدهای وارده به گشت ارشاد و نفی لزوم امر به معروف در بحث حجاب
https://eitaa.com/sharhe_hal