eitaa logo
تاریخ دیروز، امروز، فردا
187 دنبال‌کننده
183 عکس
47 ویدیو
0 فایل
تاریخ دیروز، روشنگر مسیر فردا توضیحی درباره هویت کانال: https://eitaa.com/TarikhDEF/2 فهرستی از گزیده مطالب کانال: https://eitaa.com/TarikhDEF/4 ارتباط با مدیر: @yahadi71
مشاهده در ایتا
دانلود
تاریخ دیروز، امروز، فردا
❇️ زنگ بیدار باش مسئولان | عملی که از تشرف محضر امام زمان(عج) بالاتر است 🔻آیت الله ناصری امروز در ج
انا لله و انا الیه راجعون خداوند ایشان را با اولیای خاص خود محشور کند. برای شادی روحشان لطفاً فاتحه و صلواتی بفرستید.
❇️ وقتی که اسلام مرده بود... ☘️ آیت الله علی در خاطرات خود(نشر مرکز اسناد، ص170) نقل میکند روزی رفته بودم برای آسید () کتاب بیاورم، وقتی به حجره آمدم، دیدم کتاب ها را باز کرده و به آنها نگاه می کند. ابتدا فکر کردم میخندد، ولی جلوتر که رفتم متوجه شدم اشک هایش جاری است و گریه میکند. ☘️ گفتم: آقا چرا گریه میکنید؟ گفت: «وقفت علی قبر حبیبی» یعنی بر سر قبر محبوبم ایستاده ام. گفتم: قبر کجاست، این حجره ماست. گفت: اسلام در این کتاب(به کتاب اشاره کرد) دفن شده و این کتاب است. من هم بر روی مقبره فاتحه خوانده و اشک میریزم. ☘️ آن روز اسلام حقیقتا مرده بود اما کسی که آن را زنده کرد، امام بود. ➕«در گذشته، همين ايران و ملت و موقعيت جغرافيايى و همين و و بود؛ اما در واقع چيزى نداشتيم و روز به روز عقبتر مى‏رفتيم و بيشتر بر سرمان مى‏خورد و شخصيت ما هضم مى‏شد. بعد كه او پديد آمد و قدم در صحنه گذاشت، مثل وجودى كه ماهيات را هستى و تحقق مى‏بخشد، و مثل خورشيدى كه مى‏تابد و اشيا را آشكار مى‏كند، و مانند روحى كه به كالبدى دميده مى‏شود و اجزاى آن را زنده مى‏سازد، ما را زنده و نمايان كرد و به حركت درآورد؛ آن‏وقت ارزش جغرافيايى و تاريخى و فرهنگ گذشته و قرآن و نهج البلاغه و ملت ما احيا شد و به كارمان آمد. او بود. او ريشه‏ى اين درخت محسوب مى‏شد.» ، بيانات در مراسم بيعت گروه كثيرى از جانبازان، 28/ 04/ 1368 📌پ.ن: اگر امروز اربعینی داریم، اگر جمعیت میلیونی و بزرگترین تجمع جهانی را داریم، اگر هرچه به اربعین نزدیک تر میشویم شوق ها برای رفتن بیشتر میشود، همه و همه مدیون هستیم، او بود که ما را زنده کرد، اسلام را زنده کرد، مردم را بیدار کرد... اگر به ، این سفر معنوی و عظیم میرویم، حتما این نکته را بدانیم، شاکر بوده و از جانب ایشان هم باشیم. 🆔https://eitaa.com/TarikhDEF
❇️ زیارت با معرفت؛ در کلام آیت الله بهجت(ره) ☘️ آن مرحوم در خواب موافقِ اعتبار، گفت: همه کارهای ما رد شد و مورد قبول درگاه حضرت حق قرار نگرفت و به ما گفتند: «در کارها نبودی، هم نمیکردی و در وقت نیز دقت کافی در استنباط نداشتی». ☘️ حتی زیارت حضرت (ع) را با آن عظمت قبول نکردند و گفتند: «آن وقتی که از افراد عادی بودی زیارتت مثل دیگران و نظیر انعام و بهائم[حیوانات] بود و آن زمان که معرفت به حق ما پیدا کردی، برای خدا نبود و تنها برای حفظ عنوان و شخصیت خود زیارت میکردی». ☘️ وی می گوید: به هر حال کاملا محکوم ملائکه شدیم، ولی مرواریدی به من دادند تا بفروشم. گفتم: این چیست؟ گفتند: هنگام به سوی زیارت خسته شده بودی، با خود گفت: آیا مثل منی باید پیاده برود ؟! بعد از آن فکر کردی و گفتی: «» این گوهر، همان حمد می باشد. ☘️ خلاصه، انسان باید انواع و اقسام مختلف را استقصا کند و از هر راهی توانست خود را در آن ثبت نام کند، ولو به اندازه نخود باشد، که روزی به همان یک نخود محتاج می شویم. 📚 رحمت واسعه، ص238 📌پ.ن: خلاصه کلام ایشان دو چیز است: اولا تمام تلاش مان در کارها، حفظ باشد ثانیا چون داشتن نیت خالص در کارها به شدت سخت است، سعی کنید هر کار خیری که میبینید ولو کاری کوچک، حتی به اندازه یک نخود هم که شده خود را در آن کار خیر شریک کنید، از کمک مالی ولو اندک به فقرا و نیازمندان گرفته تا برداشتن یک سنگ از وسط خیابان. فلسفه این نکته هم در این است که معمولا انسان در کارهای کوچک که اتفاقا کمتر کسی از آن مطلع میشود، نیتش خالص تر خواهد بود. از همین الان نیت خود را برای اربعین این سفر معنوی، صاف و خالص کنیم و در حد توان از کمک مالی و غیر مالی دریغ نکنیم، خصوصا در حین سفر و پیاده روی، بستر برای شرکت در انواع و اقسام فراهم است. 🆔https://eitaa.com/TarikhDEF
35.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 تربیت نهادپایه ▫️تربیت نهادپایه چه تفاوتی با تربیت‌های فردی دارد؟ ▫️تربیت در صنف ورزشکاران چگونه است؟ ▫️چگونه شرکت در راهپیمایی اربعین در تربیت اشخاص مؤثر است؟ 🏷 بیاناتی از استاد امینی‌نژاد پیرامون تربیت‌ غیرمستقیم و نهادپایه. 💢 نفحات را در فضای مجازی دنبال کنید؛ | ایتا | آپارات | اینستاگرام |
❇️ آسید و مشی شوخ طبعانه او در پیاده روی کربلا 🌷آیت الله نقل میکند: «در بعضی مسافرت هایی که پیاده در ، و اول رجب به مشرف میشدیم، ایشان هم در کاروان ما بود و به صورت جمعی می رفتیم و خاطرات فراوانی از وی باقی مانده است. 🌷از جمله خصوصیات او که فکر میکنم برای همه مسلمانها ضرورت دارد به آن نکته توجه کنند این بود که در عین حالی که (نشست های دوستانه) بود ولی به قدری مواظب بود که در این نشست ها از کسی نشود، تا احساس می کرد صحبت ها به غیبت کشیده می شود بلافاصله مطلب را به سمت دیگری می چرخاند. 🌷او سعی می کرد تنوع و سرگرمی درست کند و از های تاریخی، جغرافیایی، ریاضی و ادبی استفاده می کرد. 🌷او انسان و مقاومی بود. در این مسافرتها چون هوا گرم بود معمولا روزها استراحت می کردیم و شبها راه می رفتیم. در یکی از این مسافرتها در اثر پیاده روی پاهایش زده بود و چون وزنش سنگین بود راه رفتن روی تاولها خیلی سخت بود. من به اتفاق آقای بنکدار داماد مرحوم دو نفری با یک چوب دستی پشت کمر آیت الله مصطفی تکیه گاه قرار داده، راه می رفتیم. گفتم: اگر بنا باشد که این گونه راه برویم به موفق نمی شویم باید فکری کنیم که سریع تر برویم، یک وقت دیدیم که وی با همان پای پُرتاول بر سرعت خود افزود و آنقدر تند و سریع راه می رفت که ما به گرد او نمی رسیدیم. 🌷یکی از خصوصیات آیت الله مصطفی این بود که می فرمود: در مسیر راه بخوانید. یک نفر بلند می خواند و دیگران زمزمه می کردند که حال و هوای بسیار خوبی داشت. از امتیازات آن بزرگوار توجه به بود و در این امر دقت داشت. سعی می کرد از هر کسی که می تواند بیاموزد. در یکی از سفرها من ذکری داشتم که بعد از نماز صبح در سجده می گفتم. وی بین چهل و چند نفر که با ما بودند تنها کسی بود که متوجه این قضیه شد و بعد سوال فرمود: که چه ذکری داری؟ او در همه موارد دقیق بود. 🌷معمولا برای استراحت کنار شط خیمه می زدیم. در یکی از این سفرها من پشت خیمه پاهایم را شسته و در حال عبور بودم که ایشان پاهای مرا از درون خیمه دیده بود و برای این که دقت رفقا را بفهمد گفته بود: بگویید این کیست که عبور می کند؟ هر کدام اسم یکی از رفقا را گفته بودند، تنها کسی که درست حدس زده بود خود وی بود. 🌷گاهی برای کردن برادران پیشنهادهایی میفرمود؛ در یک شب زمستان در ایام ذیحجه و عرفه که هوا خیلی سرد بود گفته بود چه کسی حاضر است که در آب شط شنا کند و دو دینار جایزه بگیرد؟ آقای اعلان آمادگی کرده بود. وی آدم عجیب و خیلی قوی، تنومند و در عین حال قانع بود، گفته بود: من حاضرم. در آن هوای سرد در آب پریده و شنا کرده بود، بعد هم با یک عبای نازک و دشداشه در خیمه خوابیده بود که اگر ما بودیم یخ میزدیم. 🌷حاج آقا مصطفی با این صحنه ها برای برادران ایجاد می کرد. یک بار دیگر پول به بچه ها و رفقا داد که بروید پرتقال بخرید؛ آنها رفتند، همین که زمان نزدیک آمدن آنها شد به چند نفر گفت، بروید و آنها را تاراج کنید. البته این سرگرمی ها را ترتیب می داد برای این که رفقا سرگرم باشند و به کارهای دیگر مشغول نشوند.» 📚خاطرات سال های نجف، جلد دوم، ص45 🆔 https://eitaa.com/TarikhDEF
❇️ پلیسی که باتوم خود را بر سر زن کوفت و او مُرد... 🔹مرحوم در خاطرات خود ماجرای شهادت مادرش را چنین نقل میکند: 🔸«زمان بین ۵ تا ۷ سال سن داشتم. تصور کنید یک بچه به این سن چقدر قوه ادراک دارد ولی با همه ی اینها آنقدر موج کشف حجاب شدید بود که عمیق ترین تأثیرات را در زندگی من داشت. قبل از کشف حجاب هم یادم می آید که می گفتند می خواهد را بردارد. 🔹یک روز با از بازار وارد میدان سید اسماعيل شدیم که منتهی به خیابان سیروس (شهید مصطفی خمینی فعلی) می شود. با به طرف ما آمد. من دستم در دست مادرم بود یعنی آنقدر کوچک بودم که نمی توانست دستم را رها کند، ناگهان توی سر ایشان کوبید و مادرم بی حال شد و افتاد و [پاسبان] چادر را گرفت پاره کرد. 🔸بعد با همان بی حالی و نیمه بیهوشی خودش را به دکانی که کاه فروشی بود کشید. صاحب مغازه فوری در را بست، من هم داخل بودم، و کهنه ای آورد سر مرحوم مادرم را بست. مادرم گفت که من این طور که نمی توانم بروم، آن مرد رفت و تکه ای پارچه ای آورد، نمی دانم چادر یا پارچه بود. 🔹ایشان نالان و متکی به من یعنی دست روی شانه ی من گذاشت و خودش را به منزل رساند. متاسفانه وی پس از این واقعه بهبود نیافت حتى استحمام هم لازم داشت که خواهرانم در منزل ایشان را با دیگ آبجوش و طشت استحمام میدادند و [نهایتاً] کرد. 🔸جنازه ی پدرم را نیز از بردند و در یک گودالی انداختند. تعداد زیادی از افراد دیگر را هم در آن ریخته بودند و البته نتوانستند تعداد آنها را تعیین کنند، چون جو آن چنان خفقان بود که اصلا اجازه شمردن به کسی داده نمی شد.» 📚 زندگی نامه و خاطرات امیرعبدالله کرباسچیان، ص67 📌پ.ن: ماجرای درگذشت غم انگیز ، بسان دیگر حوادث تلخ برای ایرانیان و مسلمانان، برای همه ما دردناک بود اما عجیب عده ای هستند که چون برایشان منافع حزبی دارد از خون این دختر هم برای ضربه زدن به دریغ نمیکنند و از این حادثه آنقدر آه و فغان میکنند که انسان می ماند که پس اینها وقتی با چند تیر همسرش را در حمام کشت کجا بودند؟ چرا آنجا ساکت بودند؟ مگر خون یکی رنگین تر بود؟ بدتر از این اتفاق ها در کشورهایی که آمال عده ای است کم اتفاق نمی افتد اما چرا این آه و فغان ها فقط جایی که ضربه ای به نظام بزند بلند میشود؟ تازه کار خاصی نکرده بود(که اگر کرده بود باید حتما مجازات میشد) و اینها اینقدر در بوق و کرنا میکردند که مثلا پلیس او را تا سر حد مرگ زده تا مرده، اما الحمدلله فیلم منتشر شده همه چیز را روشن کرد. اگر حجاب مسئله ای قانونی در جمهوری اسلامی است و فعلا پلیس هم مجری آن شده و در اجرای آن هم خلافی مرتکب نشده، پس این همه سر و صدا در کوبیدن نظام برای چیست؟ گرفتن تجمع که عده ای درخواست میدهند برای چیست؟ ظاهرا مسئله ریشه ای تر از این اتفاقات است، به نظر مسئله باز هم به برمیگردد. عده ای اساسا با اصل حجاب مشکل دارند لذا فرصت را مهیا دیده و به نظام میتازند، عده ای هم اساسا حجاب اجباری را قبول ندارند و قائلند هر کس هر جور خواست باشد، به حکومت چه که میخواهد ظاهر جامعه اسلامی بماند. مگر مشکل چیست؟ چادری با چادر بیرون می آید و غیر چادری هم هرجور که خواست... اینکه نظر اسلام چیست وظیفه کارشناسان و است و چیزی که است نظر ، اول انقلاب نظر بر حجاب اجباری بود و بعد نظر ای نیز بر همان. البته امروز اگر کسی نه در شهرهای بزرگ مانند تهران و شیراز و اصفهان بلکه در شهرهای کوچکتر چرخی بزند عملا خواهد دید حجاب اجباری مسئله ای شوخی است و حیطه عمل گشت ارشاد نیز بسیار اندک و تقریبا هیچ. 🆔 https://eitaa.com/TarikhDEF
البته که هم نیاز به ویرایش و اصلاح جدی دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از شرح حال
1.48M
توضیحاتی پیرامون نقدهای وارده به گشت ارشاد و نفی لزوم امر به معروف در بحث حجاب https://eitaa.com/sharhe_hal