0️⃣ علت برخورد سرد انقلابیون با آیت الله سیدصادق روحانی
🔹بعد از رحلت مرحوم آیت الله #سید_صادق_روحانی، مجددا یکی از ابهاماتی که زیاد مطرح میشود علت نوع مواجهه انقلابیون با ایشان است. بررسی چندین مسئله میتواند این ابهام را روشن کند که یکی از آنها مشی ایشان پیش از انقلاب است.
🔸در واقع با اینکه ایشان پیش از انقلاب در مقاطع مختلف علیه رژیم اعلامیه های تندی صادر میکرد و عملا نیز به انقلابیون کمک میرساند و جزو #علمای_مبارز شناخته میشد اما میبینیم هیچگاه در میان اغلب انقلابیون جایگاهی پیدا نمیکند و کمتر به ایشان توجه میشود تا آنجا که به مرور از صحنه سیاسی کناره گیری میکنند. خب علت چیست؟
🔹آقای #سید_حسین_موسوی_تبریزی از انقلابیون پیش از انقلاب(دادستان کل انقلاب درسال60-62/نماینده دوره اول و سوم مجلس/داماد آیت الله #نوری_همدانی/هم اکنون دبیر#مجمع_محققین_و_مدرسین) علت این مسئله را چنین مطرح میکنند:
➕«آقای روحانی در آن مقطع در مسائل مبارزاتی فعالانه شرکت میکرد و شاید خیلی داغتر و #انقلابی_تر از سایر آقایان بود و از این جهت مشکلی نداشت، منتها ایشان و همچنین آیت الله #حاج_آقا_حسن_قمی که ایشان نیز از مراجع و انقلابیون خیلی داغ به شمار می آمد و در مشهد مستقر بود، با تمام فعالیتهای سیاسی که این دو بزرگوار انجام می دادند، #ساواک برخورد شدیدی با آنان نمیکرد و اگر هم برخوردی صورت میگرفت خیلی آرام و محترمانه بود
▪️در حالی که با انقلابیونی مثل آیت الله آقای #منتظری، آقای #مشکینی و مرحوم آقای #ربانی_شیرازی بشدت برخورد میکرد و اینها را به بهانه های گوناگون به زندان و تبعید می فرستاد در صورتی که آن آقایان اصلاً زندانی نشدند و تنها یک بار آقای قمی تبعید گردید...
▪️به نظر من علت عدم حساسیت رژیم و ساواک نسبت به این آقایان این بود که اینها به جای اینکه #حضرت_امام را محور قرار دهند و تحت رهبری ایشان به مبارزه بپردازند، قصد داشتند که خودشان #مستقلاً عمل کنند مثل اینکه به دنبال سهمی در رهبری و هدایت مبارزه و انقلاب باشند
▪️رژیم هم از این نوع کارها که نهایتش تضعیف و یا تقسیم رهبری امام بود به طور غیر مستقیم حمایت میکرد و نسبت به کسانی که در خط مبارزه بودند ولی برای خودشان نیز داعیه ای داشتند و در فکر برافراشتن پرچم جداگانه ای بودند حساسیت نشان نمیداد
تا بدین وسیله با تقسیم #قدرت_رهبری انقلاب و مبارزه، از قدرت عمل مخالفانش بکاهد،
همچنان که رژیم از تمرکز #مرجعیت در یک شخص در هراس بود و سعی میکرد با تقسیم مرجعیت بین افراد متعدد از قدرت و محبوبیت پیدا کردن یک فرد جلوگیری کند...
▪️بر همین اساس بود که اکثر علما و روحانیون انقلابی وجهه همتشان را علی رغم خواست رژیم، تقویت رهبری حضرت امام و توجه دادن مردم به سوی ایشان قرار داده بودند؛
به همین خاطر عمده علمای انقلابی مثل آقایان #منتظری، #مشکینی، #ربانی_شیرازی، #نوری_همدانی، #مؤمن، #ربانی_املشی و #طاهری_خرم_آبادی رابطه خوبی با آقای #سید_صادق_روحانی نداشتند
▪️اگر هم بنا بر مقتضیات و شرایط زمانی ارتباطی برقرار می شد خیلی دوستانه و صمیمی نبود چون ایشان میخواست خودش محور باشد
در حالی که علما و بزرگانی بودند مثل مرحوم آقای #طالقانی که با تمام منزلت علمی و سیاسی، رهبری امام را پذیرفته بود و تحت رهبری ایشان به مبارزه اشتغال داشت؛
لذا ارتباط سایر انقلابیون در حوزه قم و جاهای دیگر با ایشان خیلی بیشتر و صمیمانه تر بود.
▪️آقای روحانی در آن مقطع حتی در بین علمای غیرانقلابی نیز جایگاه مهمی نداشت چون ایشان خیلی زود در صدد احراز #مقام_مرجعیت برآمده بود در حالی که گام نهادن در مسیر مرجعیت مستلزم ملاحظه شرایط خود و احترام بزرگان و پیشکسوتان است و همان طوری که تاریخ مرجعیت نشان داده است کسانی که خواسته اند با پیشدستی کردن به این مقام برسند ناکام مانده اند.
▪️در آن مقطع و همچنین پیش از آن در حوزه علمیه قم حتی معیارهایی برای تدریس وجود داشت و مثل الآن نبود که یک طلبه ای که ده سال نیست وارد حوزه شده کلاس درس خارج دایر کند...
هر کس که میخواست پا را از گلیم خودش دراز کند به حساب خودنمایی گذاشته میشد و به جهت عدم مراعات حرمت بزرگان طرد می شد.
در خصوص #مرجعیت نیز همین معیار وجود داشت و کسانی که می خواستند بدون طی آن مراحل یک شبه ره صد ساله بروند نه در حوزه مورد توجه واقع می شدند و نه در جامعه و میان مردم.
▪️به هر حال ایشان نه در مبارزه و نه در کسب مقام مرجعیت توفیقی به دست نیاورد و با اینکه در مسیر مبارزه گاهی حرکتهای خیلی خوب و انقلابی هم انجام میداد مثل برگزاری #نماز_عید_فطر در سال ۵۷ که در میان علما تنها ایشان حاضر شد بیاید... ولی با وصف حال به خاطر همان جهاتی که در شخصیت ایشان وجود داشت توجهی از سوی انقلابیون تراز اول به وی نمی شد.»
📚خاطرات آیت الله سیدحسین موسوی تبریزی، ج1، ص426
🆔https://eitaa.com/TarikhDEF
❇️ امام خمینی و مشی نواب صفوی(بخش دوم)
🌱آقای #خمینی به جایگاه مرجعیت بسیار اهمیت میداد و معتقد بود، حریم آقای #بروجردی باید محفوظ بماند. یعنی اگر فرض کنیم آقای #کاشانی مقابل آقای بروجردی قرار میگرفت، آقای بروجردی را که در مقام مرجعیت قرار داشت تایید میکرد.
🌱لذا ایشان میان تندروی و #مشی_مسلحانه نواب و #مقام_مرجعیت آقای بروجردی که مخالف مشی نواب بود، میبایست یکی را انتخاب میکرد
🌱و چون سعی میکردند این توازن در موضع گیری را حفظ کنند لذا ضمن قدردانی از مبارزات ضد شاه نواب و احترام غیر علنی به او، به حریم مرجعیت نیز بسیار اهمیت می داد و اصرار داشت که حرمت آقای بروجردی باید محفوظ بماند.
🌱آن روزها عده ای در ماجرای فدائیان اسلام، آقای نواب را در مقابل آقای بروجردی قرار داده بودند و با اینکه نواب مخالف مرجعیت آیت الله بروجردی نبود، اما وقتی دید آقای بروجردی موضع مخالفت با او را گرفته، او هم به آقای بروجردی انتقاداتی وارد میکرد.
🌱اما آقای خمینی موضع دیگری داشت، از یک طرف به نواب صفوی به عنوان فردی مدافع اسلامِ ضد دیکتاتوری شاه و کسی که #مجاهد_فی_سبیل_الله است و هدف شخصی ندارد، علاقه داشت، لذا به پسرش احمد آقا گفته بود: «برو این آقا را ببین»،
🌱اما از طرف دیگر به صورت جدی خواستار حفظ شأن مرجعیت شیعه به خصوص آقای بروجردی بود و هیچگاه این موضع را تغییر نداد و رابطه خود را محفوظ داشت.
🌱با این حال، آقای خمینی مشی مسلحانه و تندروی های شهید نواب و فدائیان اسلام را قبول نداشت. او می گفت: #این_تندروی_ها_پیش_نمیرود و اگر قرار است حکومت تغییر کند، ترور و این روشها به جایی نمیرسد و تغییری حاصل نخواهد شد...
🌱آقای خمینی همیشه با ترور و کلا فعالیت مسلحانه مخالف بود، ترور هر کس باشد، چه ترور رزم آرا یا ترور حسنعلی منصور.
در واقع امام خمینی در اخلاص آنها شکی نداشت بلکه شیوه مبارزه آنها را نمیپذیرفت...
🌱مخالفت امام خمینی با آقای نواب هم به این دلیل بود که طرفداران نواب در قم جوانانی پرشور بودند و ملاحظه مقام مرجعیت را نمیکردند و گاهی حتی با موضع مرحوم آقای بروجردی نیز مقابله میکردند.
آن حرف امام که «من سخن و #غیبت درباره آقای بروجردی را قبول ندارم» مربوط به همین جوان ها بود.
📚روایات و خاطرات #سید_مهدی_امام_جمارانی، ج1، ص175
🆔 https://eitaa.com/TarikhDEF