eitaa logo
تاریخ گرد
98 دنبال‌کننده
133 عکس
3 ویدیو
0 فایل
"حدیث از مطرب و می گو و راز دهر کمتر جو که کس نگشود و نگشاید به حکمت این معما را" پژوهشگر تاریخ @shayan_karimi : ارتباط با ادمین🔸️ 🔸آدرس تلگرام:tarikhgard_iran@
مشاهده در ایتا
دانلود
@tarikhgard_iran 💠 💎 3⃣ ✍عالم ذر و آزمایشی که اتفاق افتاد صورتی ملکوتی از تمام ماجرائی است که بعدها در طول تاریخ این جهانی و مادی بشر رخ خواهد داد. 🔸سرنوشت انسانها بر اساس نتیجه ی امتحانشان نوشته شد و اهل بهشت و جهنم شناخته شدند. 🔸حال تمام آدمیان برگزیدگان خدا را میشناختند و از عاقبت خود نیز آگاه شده بودند. ⁉️اما اگر کار تمام شده بود، اگر همه چیز معلوم بود، چرا خداوند این جهان را آفرید؟! چرا همان لحظه انسان ها را راهی منازل ابدیشان نساخت؟! 🔸اصحاب یمین: در برخی روایات آمده اگر خداوند مستقیماً آنها را به بهشت می فرستاد، آنان خیال ربوبیت می‌کردند و آن‌گونه که شایسته بود در برابر حضرت حق خاضع و خاشع نبودند. آنان به این جهان آمدند تا به بلایا و امتحانات گوناگون آزموده شوند و بفهمند که هرچه دارند از خداست و هرچه هست از آن اوست و والاترین مقام، مقامِ بندگی اوست. 🔸اصحاب شمال: هدف دیگر اتمام حجت نهائی با اصحاب شمال است. از همین رو فرصتی طولانی‌تر به آنان داده شد که خود را محک بزنند و در روز حساب جای هیچ گونه شکایتی وجود نداشته باشد.1 📚(کلیني، الکافي، ج 2، ص 9؛ صدوق قمي، علل الشرایع، ج 1، ص 10) ✒️این است آنچه در باب عالم ذر آورده شد. ✅تاریخ گرد @tarikhgard_iran
@tarikhgard_iran 💠 💎 3⃣ 🔸 که در آتش کینه میسوخت اینچنین ادامه داد:میخواهم بر آدميان مسلط گردم، میخواهم که مانند خون در رگهايشان جاری شوم و وسوسه کنم، دارای فرزند شوم،در ازای ھر انسان دو فرزند میخواهم،میخواهم که از چشم آدميان پنهان باشم،میخواهم بتوانم بر بنی آدم در صورتهای مختلف ظهور یابم. 🔹خداوند فرمود علاوه بر آن سينه آنان را نيز جايگاه تو قرار میدھم.۱ 🔸اینگونه بود که حارث راضی شد و گفت:خواهی دید که همه را گمراه میکنم ﻣﮕﺮ آنان ﻛﻪ ﺧﺎﻟﺺ ﺷﺪﮔﺎﻥِ ﺍﺯ ﻫﺮ ﻧﻮﻉ ﺁﻟﻮﺩﮔﻲ ﻇﺎﻫﺮﻱ ﻭ ﺑﺎﻃﻨﻲ ﺍﻧﺪ. 🔹خداوند پاسخ داد:ﻗﻄﻌﺎً ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺑﻨﺪﮔﺎﻧﻢ ﺗﺴﻠّﻄﻲ ﻧﻴﺴﺖ،ﻣﮕﺮ ﺑﺮ ﮔﻤﺮﺍﻫﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺗﻮ ﭘﻴﺮﻭﻱ ﻣﻰﻛﻨﻨﺪ ﻭ ﻣﺴﻠﻤﺎً ﺩﻭﺯﺥ ، ﻭﻋﺪﻩ گاﻩ ﻫﻤﮕﻲ ﺁﻧﺎﻥ ﺍﺳﺖ.۲ 🔹سپس خداوند به او فرمود:از این جایگاه بیرون شو، چراکه اینجا منزل فروتنان و بندگان است.۳ 🖋آری، اینگونه بود که حارث، نامیده شد و رانده شد از بارگاه رحمت الهی. او عرش خدا را ترک کرد در حالی که میدانست آدم(ع)، مقدمه ی خلافت خلفای حقیقی خدا در عالم است.اینک باید هرچه در چنته دارد رو کند، تا زمین به وارثان حقیقی خود نرسد. ✅تاریخ گرد @tarikhgard_iran
@tarikhgard_iran ﷽ عرض سلام و ادب خدمت همراهان عزیز🙏 لیست قصه های کانال تاریخگرد تا بدین لحظه: 💠 💎 🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹 💠 💎 ، ، 🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹 💠 💎 🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹 💠 💎 ، 🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹 💠 💎 🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹 💠 💎 ، ، 🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹 💠 💎 ، 🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹 💠 💎 🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹 💠 💎 🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹 💠 💎 ، 🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹 💠 💎 🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹 التماس دعا...🌹 ✅تاریخگرد @tarikhgard_iran
@tarikhgard_iran 💠 : 💎 : 3️⃣ : ✍️کاخ در سکوتی مرگبار فرو رفته بود. نگاه هراسان حاضران بین ادریس نبی(ع) و پادشاه جابه جا می شد. 🔮بهت و حیرت سرتاسر وجود شاه را فرا گرفته بود. تاکنون هیچ جنبنده ای جرات نکرده بود اینچنین با او سخن بگوید. آن هم در حضور همه ی بزرگان و زعمای قوم. چشمانش را از ادریس(ع) برداشت و به ملکه که در سمت راستش ایستاده بود دوخت. 👑ملکه با خونسردی به شاه نگاه کرد و ابروهایش را بالا داد. شاه منظور همسرش را فهمید. یا باید همچون یک شاه رفتار می کرد، یا برای همیشه با عزت و آبروی خود خداحافظی می کرد. آرام آرام بهت و حیرت شاه جای خود را به خشم داد. 🗯️رو به ادریس(ع) کرد و در حالی که دندان هایش را برهم می فشرد گفت: ⚰️جزای چنین توهینی مرگ است! آن هم به گونه ای که لایق موجودی چون تو باشد. کسی که خدایان قوم را انکار کرده و پادشاه خود را در حضور بزرگان به قتل تهدید می کند. تو باید به فجیع ترین شکل ممکن کشته شوی. اما من فکر بهتری دارم. ای ادریس! بدان امروز فقط به یک دلیل سرت را بر گردنت باقی می گذارم. میخواهم همگان همچون من به دروغگویی تو ایمان آورند و پوشالی بودن وعده های خدایی را که تراشیده ای با چشم سر ببینند. آن روز که همگان به دروغگویی تو شهادت دادند، تو را جوری خواهم کشت تا عبرتی باشد برای تمام ناکسانی که خدایان ما را تحقیر میکنند. 🔱 بگذار همه ببینند خدایان پادشاه قدرتمندترند یا خدای خود ساخته ی ادریس. بگذار همگان ببیند خدایان، ادریس را از دروازه ی شهر آویزان می کنند، یا خدای ادریس تخت پادشاه را واژگون می سازد! سپس بر سر سربازان فریاد کشید: منتظر چه هستید؟! این کذاب را از جلوی چشمم دور کنید تا از نظر خویش برنگشته ام! ⚔️سربازان سریعا دستان ادریس را گرفتند و او را کشان کشان از کاخ بیرون بردند و به روی پله ها انداختند. @tarikhgard_iran 📚منابع: برداشت آزاد از:  راوندی، قصص الانبياء، ج1 ،ص 240. مجلسي، بحار الانوار،ج11 ص 271. @tarikhgard_iran
تاریخ گرد
‍ ‍ @tarikhgard_iran ‍ 💠: 💎: 3⃣: ❇️مردوخ،خدای بابلیان: ✍در قسمت قبل یک پرسش مطرح شد: مردوخ خدای بابلیان،که حمورابی ادعا می کند قانون مشهور خود را از او دریافت کرده کیست؟! در این مورد سه احتمال بیشتر نمیتوان داد: ۱.هیچ خدایی وجود نداشته و حمورابی با سواستفاده از جهل مردم ادعا می کند با مردوخ در ارتباط است تا بتواند برای خود مشروعیت بدست آورده.مورخانی چون ویل دورانت و لوکاس که اساسا ماتریالیست هستند و حتی وجود خداوند را انکار می کنند تا چه رسد به اجنه و شیاطین، از طرفداران این نظریه هستند.آنها با اینکه به کاهنت و جادوگری پادشاهان بابل اذعان دارند،اما جادوگری را صرفا نوعی چشم بندی از طرف کاهنان و پادشاهان دانسته اند برای حکومت بر مردم. ۲.حمورابی یک پیامبر است.این احتمال مردود است چون اولا خود حمورابی چنین ادعایی ندارد،دوما هیچ یک از پیامبران الهی خداوند را چون آدمیان بر تخت سلطنت با ریش و موی بلند حکاکی نمی کنند،سوما اعمال و رفتار حمورابی در تعارض با تعالیم پیامبران است. ۳.مردوخ خدای بابلیان یک جن است که واقعا حمورابی با او دیدار کرده و قانون را از او دریافت کرده است.برای اثبات این ادعا به یکی از معجزات قرآن رجوع می کنیم.خداوند در آیه ۱۰۲ سوره بقره می فرماید گروهی از یهودیان سحر و جادو را از مردم بابل آموخته بودند.  داستان از این قرار است که در کشور بابل جن گیری و جادوگری به حدی می رسد که خداوند برای مقابله با آن دو فرشته به نام های هاروت و ماروت را بر مردم نازل می کند تا راه رهایی از دست اجنه و شیاطین را به ایشان آموزش دهند.اما مردم منحرف بابل که شیفته قدرت کاهنان و شیاطین شده اند،به جای استفاده از این علم برای مبارزه با سحر،از آن در جهت ارتباط بیشتر با اجنه و شیاطین استفاده می کنند.این آیه اثبات می کند که جن گیری و جادوگری در تمدن بابل به حدی از انفجار رسیده بود که حتی ارسال ملائک به سوی این مردم نه تنها از شرک و کفرشان کم نکرد بلکه حتی تعالیم ایشان را در راستای اهداف پلید خود بکار بستند.پس اینگونه مشخص می شود مردوخ کیست و این قوم به چه خدایی سجده می کردند. @tarikhgard_iran