eitaa logo
طرز طنز
62 دنبال‌کننده
124 عکس
6 ویدیو
2 فایل
ارائه مطالب ادبی - پژوهشی در حوزه ادبیات طنز - ارتباط با مدیر کانال: @chapaak
مشاهده در ایتا
دانلود
📝 بخش‌هایی از مقاله‌ای با عنوان «تزریق نوعی نقیضه‌ی هنجارستیز طنزآمیز» نوشته‌ی دکتر سعید شفیعیون✍ [منتشر شده در مجله‌ی ادب‌پژوهی،شماره ۱۰، زمستان ۱۳۸۸] بخش اول✏️ 🔸ساختار معنایی🔸 اصلی‌ترین ویژگی تزریق، بی‌معنی‌گویی است، که خود از دل تمهیدات هنری یعنی حوزه‌ی فصاحت و بلاغت حاصل می‌شود. تزریق‌گو سعی می‌کند تا تمام فنون بلاغی را در راستای سخنی فریب‌کارانه‌ بی‌معنی به کار بندد. آرایه‌هایی چون اغراق و مبالغه، تشخیص، تناسبات، اطناب، دلیل شاعرانه، تضاد و تناقض، اما همه در راستای تنافر معنایی و پوچ‌گویی اغلب با لحن هزل. چنان‌که در سرانجام کار، خواننده با گذشتن از تمام این پیچش‌ها به معنی خاصی رهنمون نمی‌گردد و آنچه نصیبش می‌شود، نوعی حس گنگ و درهم و غالباً طنزگونه و هجوآمیز است. بر این اساس بسیاری از نمونه‌هایی که برخی از منابع، تزریق دانسته‌اند از این دایره بیرون است، مثل مثنوی ادیب‌الممالک امیری که از زبان ابوالشمقمق سروده شده و نوعی معارضه است در برابر منکران تجدد. ما را چه که باغ لاله دارد ما را چه که خسته ناله دارد ما را چه که گربه می‌کند تخم ما را چه که گاو می‌زند شخم ما پشه‌ی دام عنکبوتیم باد برهوت بر بروتیم بی‌توشه‌ی علم و مایه‌ی فن افتاده به گرد بام و برزن (امیری، ۱۳۸۶: ۶۳۵/۲) @tarzetanz
📝 بخش‌هایی از مقاله‌ای با عنوان «تزریق نوعی نقیضه‌ی هنجارستیز طنزآمیز» نوشته‌ی دکتر سعید شفیعیون✍ [منتشر شده در مجله‌ی ادب‌پژوهی،شماره ۱۰، زمستان ۱۳۸۸] بخش دوم✏️✏️ حتی از جنس چنین شعرهایی هم نیست: کلنگ از آسمان افتاد و نشکست وگرنه من کجا و بی‌وفایی زیرا در این بیت، تنافر معنوی تنها در طول یک بیت وجود دارد، در حالی که خواجه هدایت‌الله جز در واحد بیت، گاه در مصرع هم با استفاده از تمهیدات بلاغی و زبانی چون استعارات و ترکیبات و لغات نامعمول، تنافر معنوی ایجاد می‌کند. بیابان وقت گل دروازه دارد کلید بوریا اندازه دارد در اینجا باید گفت که در آن دوره به دلیل فخر شعرا به مهارتشان بر زیاده‌سرایی و شعرگویی شتاب‌ناک و بالبديهه، آثارشان لبریز از سست‌گویی و بی‌معنی سرایی بوده است، به نوعی که منتقدان ایشان را نیز از تزریق‌گویان می‌دانستند و بعضاً این خصوصیت نیز در ضمن سایر ویژگی‌های تزریق به شمار می‌آمده است. از این شعرا می‌توان به «سیمایی مشهدی» اشاره کرد که در یک ساعت هزار بیت می‌گفته است (یعنی در هر ۳/۶ ثانیه یک بیت) و یا «ملاجان کاشی» و «نازکی همدانی» که هر ۲۴ ساعت، هزار بیت می‌ساخته‌اند. @tarzetanz
📝 بخش‌هایی از مقاله‌ای با عنوان «تزریق نوعی نقیضه‌ی هنجارستیز طنزآمیز» نوشته‌ی دکتر سعید شفیعیون✍ [منتشر شده در مجله‌ی ادب‌پژوهی،شماره ۱۰، زمستان ۱۳۸۸] بخش سوم✏️✏️✏️ چیستان‌ها یا لُغزها و معمیّات نیز گاه چون در فضایی ابهام‌آلود و متضادگونه و به هزل و طنز آمیخته، گفته شده و قصدش به خصوص سرگرمی کودکان است، در نگاه اول با تزریق اشتباه گرفته می‌شود. در حالی که براساس گفته‌های قبل، شرط اصلی تزریق بی‌معنی بودن صرف آن است. 🔹چیستان قیچی: چیست کاندر دهان بی‌دندانش هرچه افتاد ریز ریز کند چون زدی در دو چشم او انگشت در زمان هر دو گوش تیز کند (دانش‌پژوه، ۱۳۸۱: ۹۹) 🔹چیستان قلیان: دالون دراز ملا باقر غلغل می‌کنه تا طبل آخر (ژوکوفسکی، ۱۳۸۲: ۱۳۳) البته تزریق همیشه از سر طنز و هجو گفته نمی‌شود و گاه گوینده‌ی آن به قصد اظهار قدرت در خیال‌بازی، به گفتن آن مبادرت می‌کند. چنانکه بینش در شعرش با استفاده از تناسبات و مراعات‌النظیرهای شعر فارسی و استعارات تودرتو، تزریقی جدی خلق کرده است: دیده‌ی آهو شود فانوس شمع انجمن گر رسد پروانه‌ی شوخی چشمش در ختن پرده‌ی چشم زلیخا جامه‌ی احزان بود گر نباشد پیر کنعان دیده در ره پیرهن نیست فرق از محمل لیلی و دل مجنون ما اتحاد دوستان گل کرده اندر هر چمن خواب شیرین شوخی مهتاب بیداری بود تیشه‌ی افسون تسلّی گشته بهر کوهکن «بینش» اندر طرز ترضیق ار ندادی داد طبع شاعران را شعر گشتی موی در چشم کفن (تتوی، ۱۹۵۷: ۳۹۹) @tarzetanz
📝 بخش‌هایی از مقاله‌ای با عنوان «تزریق نوعی نقیضه‌ی هنجارستیز طنزآمیز» نوشته‌ی دکتر سعید شفیعیون✍ [منتشر شده در مجله‌ی ادب‌پژوهی،شماره ۱۰، زمستان ۱۳۸۸] بخش چهارم✏️✏️✏️✏️ ولی باید اذعان کرد تناسبات شعر فوق بسیار آشکار و معنی‌سازانه است، در حالی که تناسباتی را که استاد تزریق‌گویان در شعرش ذکر کرده است به سبب برخورداری از سایر وجوه زبانی و بلاغی بیشتر استادانه و پرتداعی است. مثلاً در شعر: گر من الفم تو هم درازی چون سایه‌ی خرس بی‌نیازی خواننده، از تناسبات الف و درازی و همچنین تداعی ضرب‌المثل علف خرس و جادوی مجاورت سایه‌ی خرس مدتی فکرش مشغول می‌شود ولی یک‌مرتبه واژه‌ی بی‌ربط بی‌نیازی در متن تمام پیوندهای ذهنی او را می‌گسلاند و به تزریقی بودن آن پی می‌برد. در واقع اوج هنر خواجه هدایت‌الله در استفاده از تمام این فنون بلاغی برای آفرینش جهان بی‌معنای شعرش است. مثلاً اطناب او از نوع حشو قبیح در بیت: فرق است میان کشک و بازو ضرب‌المثل است در ترازو کاملاً بی‌معنی است و بسیار با اطناب‌های طنزآمیز دیگران تفاوت دارد، مثل: آنچه در جوی می‌رود آب است آنچه در چشم می‌رود خواب است @tarzetanz
📝 بخش‌هایی از مقاله‌ای با عنوان «تزریق نوعی نقیضه‌ی هنجارستیز طنزآمیز» نوشته‌ی دکتر سعید شفیعیون✍ [منتشر شده در مجله‌ی ادب‌پژوهی،شماره ۱۰، زمستان ۱۳۸۸] بخش پنجم✏️✏️✏️✏️✏️ به نظر می‌رسد که تزریق‌گویی گاه ضمن نقيضه‌ای بر فضا و تولیدات ادبی، حوزه‌های اعتقادی و آداب و عادات عرفی اجتماع را نیز به تمسخر گرفته است. مثلاً شواهد زیر بیش از آنکه نقيضه‌‌ی آرایه‌ی حسن‌تعلیل یا علت شاعرانه باشند، عقاید خرافی عوامانه را نشانه گرفته‌اند و یا از خُلق نصیحت‌گر ایرانیان به شکوه آمده‌اند: 🔹نقیضه‌ی اسکندرنامه: اگر ماده گاو است اگر نره فیل برآرند در سال اول سبیل ندانی که کاری به از صبر نیست کُله‌خود باران به جز ابر نیست نه هر تشنه بیدار گردد به آب نه هر مرغی انجیر بیند به خواب شنیدم که طفل چهل ساله‌ای همی گفت در گوش گوساله‌ای به گل‌میخ چرمینه پرچین کنند چهل سال و یک روز نفرین کنند عمارت کنندش به آواز فيل دهد آبش آزوغه‌ی زنجبیل درختی شود آن به غایت بزرگ بود میوه‌اش چرک دندان گرگ ولی عاقبت اصل راجع شود عمل‌های چل ساله ضایع شود مکن تا توانی دلیری به قاز به جنگ دو روباه تنها متاز حکایت کنند از قوی‌پیشه‌ای که می‌گفت با دسته‌ی تیشه‌ای اگر روبهی را ز چنگال زاغ بدزدی و پنهان کنی در دماغ مگس بهر خود زنده بر خوان نهی دو زنبور پرورده بریان نهی تباشير سجده در آتش کنی به آواز گردو دلی خوش کنی سه مازو کنی صرف اسباب او ز فندق کنی جامه‌ی خواب او بمالی سفید سفیدی‌ش صاف برون آوری پوستش از غلاف فرامش کند حق دیرینه را کند رخنه سوراخ پارینه را 🔹نقیضه‌ی خسرو و شیرین: نپنداری که سر بیرون شاخ است نگویی ... هر سوزن فراخ است نه تنها دوستی در کاهدان است مصلای محبت نردبان است کمال معرفت خاگینه‌بافی است میان کشک و نعنا سینه‌صافی است سوار تخم ریحان هرچه گوید که تا سرگین بکاری جو بروید تأمل باید اندر رشته پختن به هر بویی نشاید کشته پختن به نادانی مزن پهلو به هر مشت نخواهد رفت پیشانی به انگشت 📎📎📎 منبع: (تزریق نوعی نقیضه هنجارستیز طنزآمیز. دکتر سعید شفیعیون. صفحات۳۸-۴۲) @tarzetanz