📖در آموزش شیوهی تذکر به اناث😉
#یک_بغل_کاکتوس
#ابوالفضل_زرویی_نصرآباد
بهبه، ای خانم قشنگ و ملوس!
که قدم میزنی به مثل عروس
ای که در پیش آینه با تاپ
کردهای یک دو ساعتی میکآپ
روی اجزای صورتت یکیک
ریمل و سایه و رژ و پنکک
شدهای -چشم خواهری- خوشگل
میبری از بزرگ و کوچک، دل
میشود بند عفت از این ناز
چون کمربندِ سبز تهران، باز
نگو اصلاً که «ذاتاً این مدلم»
خودم اینکارهام، عزیز دلم!
من که اینقدر خویشتندارم
باز دیوانه میشوم دارم
که اگر موجبات ننگی، تو
پس چرا اینقدر قشنگی تو؟
خواهرم! توی این بریز و بپاش
تا حدودی به فکر ما هم باش
پیش خود فکر کن که مرد غریب
گر ببیند تو را به این ترتیب
از لبش آب راه میافتد
طفلکی در گناه میافتد
من خودم بیخیال دنیاشم
نه که منظور من، خودم باشم
مشکل از سوی جوجهکفترهاست
غصهام معضل جوانترهاست
که به یک جلوهی زن از مریخ
خل و دیوانه میشوند از بیخ
رشته را میکنند هی پنبه
بس که ناواردند و بیجنبه
ما که داریم خانهای دربست
تازه، ویلای دوستان هم هست
غالباً عصرها همانجایم
هفتهای یک دو روز تنهایم...
الغرض، این از این... همین دیگر
روسری را جلو بکش، خواهر!
📎📎📎
منبع:
(یک بغل کاکتوس.امیدمهدینژاد.صفحه۱۲۹-۱۳۰)
#خوانش_اشعار_طنز
#شگردهای_طنزپردازی
#رویداد_های_طنز_روز
#معرفی_طنزپردازان_ایرانی_و_آثارشان
@tarzetanz