فردید:
معنائی که من از غربزدگی میخواهم با آنچه در این باره شادروان #جلال_آل_احمد نوشته است، بسیار فرق دارد. درنظر من، غربزدگی از لحاظ فلسفه تاریخ مطرح است. نکته در مساله خودآگاهی است. و من غربزدگی را چنین تعریف میکنم: غربزدگی یعنی پذیرش قهری تمدن و فرهنگ #غرب و پیروی بی چون و چرا از آن، بدون رشد به مرحله خودآگاهی که غربیان بهر صورت بدان رسیدند. پیداست که رنسانس (نوزایش) ما که غربزدگیش نامیدیم با مقتضیات قهری تاریخ چون استعمار و لوازم آن نیز همزاد و همراه بوده است.
پس بر خلاف آنچه که آل احمد در این زمینه نوشته نکوهش از غربزدگی مستلزم ستایش دوره پیش از مشروطه و آرزوی خام بازگشت به زندگانی نکبت بار و شریعت مآبی قلابی گذشته نیست و بهر حال من پیش خود همواره غربزدگی را به پسندیده و ناپسند بخش کرده ام. و این که گفتم #صادق_هدایت غربزده خوبی بود برای آنست که در مقابل غربزدگی آنروز با یک نحو دیگر از #غربزدگی طغیان کرده بود.
فردید:
#ترس_آگاهی میگویم و از آن #هیبت مراد میکنم . که در اوستا " #زبا"، در پهلوی " #زبایش" و در یونانی " #سباس" و در قرآن کریم " #سبح" است و امروز در فلسفه غربیان بنام Angst# یا Angoint# خوانده میشود و در مطبوعات ما پس از مرحوم #صادق_هدایت به #دلهره تعبیر شده است .
فردید:
من یکبار در جائی لفظ #صوفی_فرنگی را در مورد مرحوم #صادق_هدایت اطلاق کردم . #صوفی فرنگی ها همان کسانی هستند که در جهان امروز از #عرفان و #تصوف و #شرق و غرب و ادبیات پوچ و تآتر پوچ و از اینجور حرفها سخن میگویند . بازگشت همه این صوفی فرنگیها به این امر است و آن آخرین مرحله نهائی فرار از" حق" به سوی " #انانیت" ، اعم از انانیت جمعی یا فردی .
فردید:
#حوالت_تاریخی صادقانه و عظیم #صادق_هدایت ، در یک کلمه خلاصه میشود :
گشت از #هیبت و #زبایش و #سبحان_الله قرآن به طرف دلهره قلقناک ادبیات میان دو جنگ غرب ..والسلام .