eitaa logo
زن، خانواده و سبک زندگی
1.5هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
2.5هزار ویدیو
175 فایل
به کانال علمی_تخصصی موقوفه مجازی زن، خانواده و سبک زندگی خوش آمدید در این کانال مطالبی پیرامون مباحث زن و خانواده، فرزندپروری، مهارت زناشویی، نقد فمینیسم و... قرار خواهد گرفت. آیدی مستقیم ادمین کانال زهرا محسن زاده: @mohsenz224 کانال دکترنیلچی زاده نیست❌
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 از این جلسه میخواهم گرایش های مختلف فمینیستی و نقدهایی که وارد است را به طور مختصر بیان کنم همانطور که می دانید و قبلا بیان شد: تنوع آرا و افکار و گرایشهای گوناگون فکری که میان فمینیست ها وجود دارد ما را بر آن می دارد که فمینیسم را یک بدانیم; نه یک مکتب و همین نکته باعث شده که گروهی از اندیشمندان به جای استفاده از کلمه «فمینیسم » از واژه «» استفاده کنند. 👈 اما با این حال می توان گفت تقریبا تمام نحله های فمینیستی خصوصا یک وجه مشترک با هم دارند و آن این است که در آبشخور اندیشه «» به همدیگر می رسند. 👈 همچنین دو مؤلفه اساسی وجود دارد که همه فمینیست ها بر آن اتفاق دارند: 1️⃣ اول آن که زنان تحت و قرار گرفته اند و این ظلم و تبعیض ریشه در آنها دارد (در واقع فمینیسم به مسائلی می پردازد که تحت عنوان بودن، برای زنان به وجود آمد نه تحت عناوین دیگر، همچون سیاه بودن و یا شرقی بودن و ...) 2️⃣ دوم آن که این ظلم و تبعیض اصالت ندارد و باید از بین برود. (و هر کدام از نحله های فمینیستی راهکاری متفاوت برای رفع این تبعیض ارائه می کنند.) پس می توان ادعا کرد هر نهضت و جریان فکری که دارای دو ویژگی فوق است، یک نهضت و جریان فمینیستی است. به عبارتی این جریان در تمام اشکال آن بر مبنای تفکرات اومانیستی، «خانواده هسته ای » را که بر مدیریت و سرپرستی مرد تاکید دارد مورد حمله قرار می دهد و خواهان برچیدن تمام اختلافهای جنسی در فرصتها، حقوق و امکانات و ... است. 🔰 با ما همراه باشید و لطفا کانال خودتون رو به کسانیکه دوستشون دارید معرفی کنید🌹 🌺 ارتباط با من: @mohsenz224 https://eitaa.com/joinchat/2018574369C2399355813 👩‍🎤 🍂👩‍🎤🥀 @woman_family 🥀🍂👩‍🎤🥀🍂👩‍🎤 ✨🥀🍂👩‍🎤🥀🍂👩‍🎤🥀
1️⃣ نقد مبانی فمینیسم1️⃣ 🔰 مقدمه مراد از ، پیش‌فرض‌ها و اصول عامی است که پایه‌گذار تمدن مدرنیته به‌عنوان تنها است. گام اول برای شناخت مبانی فمینیسم، شناخت مبانی تمدنی آن است. جنبش‌های فمینیستی مانند بسیاری از مکاتب و جنبش‌های غربی محصول تمدن مدرنیته هستند. حتی جنبش‌ها و نظریات انتقادی تند سالیان اخیر همچون مارکسیسم و پسامدرنیته در قالب و چارچوب‌های مدرنیته شکل گرفته‌اند؛ بنابراین فهم و درک صحیح و مبانی نظری آن، مقدمة فهم، درک و در نهایت نقد مکاتب و جنبش‌های غربی است. به‌لحاظ تاریخی، از به بعد آغاز می‌شود و گستره ی جغرافیایی اروپای غربی و امریکای شمالی را در‌برمی‌گیرد. در اين دوران، چهره ی زندگي بشر در اروپا دستخوش تغييراتي اساسي شده است. از مهم‌ترين ويژگي‌هاي اين دوران، پيشرفت سريع علوم و فناوري جديد، وقوع در اروپا، ، گسترش و افزايش تدريجي و است. ، ، و اصول اساسي نگرش فلسفي مدرنيته را تشکيل مي‌دهند. بر‌اساس ، خرد انساني و توانايي‌هاي تنها عنصر سعادت‌آفرين بشر است و هيچ امري وراي عقل و خرد انساني پذيرفته نيست. به نگرشي گفته مي‌شود که فرد انساني را شالودة نظام فکري، اخلاقي و رفتاري و واقعيت اساسي و به‌طور خلاصه، والاترين ارزش قلمداد مي‌نمايد. ديدگاهي است كه معتقد است خواست، اراده، ادراك و تمايلات انساني باید به‌عنوان محور تفسير عالم و تصرف در جهان قرار گيرد، و ديدگاهي است كه معتقد است قلمرو‌هاي مختلف حیات اجتماعی بايد از يكديگر تفكيك شوند. اين جداسازي در واقع جدا‌سازي قلمرو‌های عمومي مانند ، ، و از قلمرو‌های خصوصي مانند ، ، و است. در این قسمت به بررسی و نقد این چهار مفهوم به‌عنوان مبانی نظری تمدن مدرنیته و تأثیر آن بر فمینیسم می‌پردازیم: ادامه دارد...👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2018574369C2399355813 👩‍🎤 🍂👩‍🎤🥀 @woman_family 🥀🍂👩‍🎤🥀🍂👩‍🎤 ✨🥀🍂👩‍🎤🥀🍂👩‍🎤🥀
1️⃣ نقد مبانی فمینیسم2️⃣ 🔰 اومانیسم1️⃣ یکی از مفاهیم کلیدی و در ‌عین‌ حال مبهم در فهم گذشته و حال دنیای غرب، واژه ی است. این واژه که با عنوان اصالت بشر یا انسان‌گرایی معادل‌گذاری می‌شود، بیانگر نوعی رویکرد نظری و عملی است که توجه به انسان را سر‌لوحة تمامی امور قرار می‌دهد. بدیهی است با این مقدار از توضیح، ابهام این واژه یا مفهوم مرتفع نمی‌شود. آنچه در توضیح این واژه در فرهنگ‌نامه‌ها آمده است، تأکید بر این امر است که در میان نخبگان، اندیشمندان، هنر‌مندان و به‌تدریج تودة مردم در غرب، از قرن چهاردهم به بعد تمایلی به وجود آمد که خواست، اراده، ادراک و تمایلات انسانی به‌عنوان تفسیر عالم و تصرف در جهان قرار گیرد. اگر‌چه رواج اندیشه‌های جدید اومانیستی را به رنسانس فرهنگی و ادبی در فلورانس ایتالیا نسبت می‌دهند، اما وجود نوعی پیش از رنسانس در تاریخ و فرهنگ غرب به‌خصوص در دوران یونان باستان گزارش شده است. ادامه دارد...👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2018574369C2399355813 👩‍🎤 🍂👩‍🎤🥀 @woman_family 🥀🍂👩‍🎤🥀🍂👩‍🎤 ✨🥀🍂👩‍🎤🥀🍂👩‍🎤🥀
1️⃣ نقد مبانی فمینیسم3️⃣ 🔰 اومانیسم2️⃣ ادامه👆👆👆 آنچه در اینجا مورد تأکید است، فهم جدید و تأثیرات آن بر جامعة غربی و به‌خصوص بر جنبش است. برای درک بهتر فمینیسم نیازمند آن هستیم تا بدانیم اومانیسم در واقع در مواجهه و مقابله با چه تفکر و نظریه‌‌ای در غرب جدید ظهور کرده است. 🔰 لوفان بومر در اثر خود، جریان‌های بزرگ در تاریخ اندیشة غربی، چند ویژگی عمده را برای جامعه قرون وسطایی برمی‌شمرد؛ از جملة این ویژگی‌ها به ،‌ و جامعه قرون وسطایی می‌توان اشاره کرد. 👈 مراد از اقتدارطلبی آن است که در اندیشة قرون وسطایی، همواره برای تأسیس مفروضات دربارة جهان و انسان به مراجع اقتدار و حجیت از قبیل کلیسا، متون مقدس و فلسفه یونانی ـ مسیحی مراجعه می‌شد. 👈 مراد از ایزد‌سالاری، پذیرش حکومت خدا و نمایندگان او بر جامعه است. بنا‌بر مفهوم ایزد‌سالاری، مذهب، تمام وجوه حیات انسانی را در‌برمی‌گیرد و ارزش‌های مستقل از مذهب تماماً نفی می‌شود. 👈 اما از همه مهم‌تر تشبیه جامعه در قرون وسطی به اندامی انسانی است که بر‌اساس آن جامعه از اندام‌ها یا اجزایی (روحانیون، اشراف، کارگران) تشکیل می‌شود که هر‌یک، نقش جداگانه‌ای در بقا و حیات کل بدن (جامعه) ایفا می‌کنند. فرد همچون عضوی از یک طبقه در نظر گرفته می‌شد و طبقه نیز تنها در حیات‌ اندامواره‌ای بزرگ‌تر، یعنی جامعة مسیحی زنده بود و در نهایت کلیسا بر دولت، همچون روح بر تن برتری داشت (یعنی رابطة کلیسا و دولت به‌منزلة رابطه روح و بدن بود). ادامه دارد...👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2018574369C2399355813 👩‍🎤 🍂👩‍🎤🥀 @woman_family 🥀🍂👩‍🎤🥀🍂👩‍🎤 ✨🥀🍂👩‍🎤🥀🍂👩‍🎤🥀
1️⃣ نقد مبانی فمینیسم4️⃣ 🔰 اومانیسم3️⃣ ادامه👆👆👆 به نظر می‌رسد در دوران مدرنیته، به نفی و طرد این سه مفهوم و نظریه توجه دارد. با روی‌گردانی غرب جدید از انگاره‌های مسیحی و قرون وسطایی به سوی آموزه‌ها و ارزش‌های یونان باستان، توجه به انسان به‌عنوان موجودی در برابر جهان و تصرف‌کنندة آن به جای موجودی در جهان و جزء جهان، در کانون توجهات انسان غربی قرار گرفت. بسیاری از منتقدان و بعد از آن‌، مسیحی را معلول فاصله گرفتن از ارزش‌های یونانی و اومانیستی می‌دانند. «عزت نفس انسان و حس آزادی او باید در دامان مردم آلمان پیدا شود. این حس همراه یونانیان از جهان رخت بربست و با مسیحیت در فضای مه‌آلود و آبی آسمان جای گرفت». 🔰 بر‌این‌اساس، می‌توان را این‌گونه تعریف کرد: اومانیسم هیچ مرجع و اقتداری را به رسمیت نمی‌شناسد. هیچ مرجعیتی برای تفسیر عالم و نظم‌بخشی به آن، جز وجود ندارد و حاکمیت بر سرنوشت انسان در اختیار انسان است و تمام پیوند‌های پیش‌ساخته از حیات بشری نفی می‌شود. نوع پیوند‌ها‌ی اجتماعی و همچنین غایات آن در حیات انسانی، توسط انسان تفسیر و تعیین می‌شود؛ به‌بیانی‌دیگر دیدگاهی ایجابی دربارة ارزشمندی انسان و یا نظریه‌ای فلسفی درباره ماهیّت آن نیست، بلکه بیشتر دیدگاهی سلبی است که به نفی دخالت و آن در حیات بشری و همچنین نفی تعلق انسان به شبکه‌‌ای از روابط انسانی توجه دارد. 📚 فرانکلین لوفان بومر؛ جریان‌های بزرگ در تاریخ اندیشه غرب: گزیده آثار بزرگ در تاریخ اندیشه اروپای غربی از سده‌های میانه‌ تا امروز؛ ترجمة حسین بشیریه؛ ص 46-52. https://eitaa.com/joinchat/2018574369C2399355813 👩‍🎤 🍂👩‍🎤🥀 @woman_family 🥀🍂👩‍🎤🥀🍂👩‍🎤 ✨🥀🍂👩‍🎤🥀🍂👩‍🎤🥀
⭕️ در یک مقایسه اجمالى و کلى میان ، و دیدگاه درباره ، مى‏توان برخى از افتراقات اساسى و مهم دو دیدگاه را به صورت زیر بیان نمود: (7تفاوت) 👇👇👇
1️⃣ نقد مبانی فمینیسم4️⃣2️⃣ 🔰 فردگرايي3️⃣ اصولاً تأکيد و توجه افراطي به جنبه‌هاي انسان و غفلت از بُعد او، باعث بروز آسيب‌هايي در حيات اجتماعي و حتي فردي انسان مي‌شود. 🔰 آنتوني آربلاستر معتقد است: فردگرايي با اين مشکل روبه‌رو مي‌شود که چگونه اين موجودات ذره‌اي و ضد‌اجتماعي، مي‌توانند در يک جامعه در کنار يکديگر زندگي کنند؛ درحالي‌که اجتماع، از گروهي اشخاص آزاد و مستقل تشکيل نشده است و زندگي مشترک، نيازمندي‌ها و ضرورت‌هاي ويژه‌اي دارد که آزادي فردي هميشه آن را تأمين نمي‌کند. 🔰 ويليام بليک، پیامد‌هاي بالقوه و ناپسند باور به اصالت ميل فردي را به‌گونه‌اي کنايه‌آميز چنين بيان مي‌کند: «[بر‌اساس اين ديدگاه] کودک را بايد در گهواره سر به نيست کرد و ميل و خواستِ پنهانِ دايه را هر‌چه زودتر تحقق بخشيد». بايد توجه داشت گرچه نيز به‌دليل تأسي و تبعيت از مباني ، در معرض انتقادات مذکور قرار مي‌گيرد، اما از سوي ديگر از‌آنجا‌که و ، نفوذ بسيار گسترده‌اي در فرهنگ و تمدن دنياي مدرن داشته است، آموزه‌هاي فردگرايانة فمينيستي نيز در چنين پارادايم فکري‌اي، کاملاً اصول‌گرايانه و منطقي به نظر مي‌آيد؛ از همين روست که مي‌توان هستي و چيستي فمينيسم در غرب را موجه و معذور دانست؛ به اين معنا که از دلِ چنان حال‌و‌هوايي، ظهور پديده‌اي چون فمينيسم دور از انتظار نيست؛ لذا ريشه و سرچشمة مشکلات و انحرافات آموزه‌هاي فردگرايانة فمينيستي را بايد در مباني و فرهنگ غرب جستجو کرد؛ چراکه ، در درجة اول، ناشي از فساد سيستم است؛ هر‌چند فمينيسم باعث تقويت،‌ پررنگ‌تر شدن و اجراي کامل اصول فردگرايي در جامعة زنان و خصوصاً در عرصة خانواده شده است. طبيعي است وقتي روحية خودخواهي فردگرايانه، وارد محيط خانواده ـ يعني نهادي که بر پايه ايثار، فداکاري و از‌خودگذشتگي استوار است‌ ـ مي‌شود، نتيجه‌اي جز ، و نهاد خانواده نخواهد داشت. 📚 آنتوني آربلاستر؛ لیبرالیسم غرب، ظهور و سقوط؛ ترجمة عباس مخبر؛ ص 44. همچنین ر.ک: همین کتاب بخش نقد بحران خانواده. https://eitaa.com/joinchat/2018574369C2399355813 👩‍🎤 🍂👩‍🎤🥀 @woman_family 🥀🍂👩‍🎤🥀🍂👩‍🎤 ✨🥀🍂👩‍🎤🥀🍂👩‍🎤🥀