eitaa logo
اشعارآئینی
118 دنبال‌کننده
86 عکس
9 ویدیو
98 فایل
اشعارآئینی با سلام، با استفاده از لینک زیر به فهرست هشتک گذاری شده عناوین منتقل خواهید شد. https://eitaa.com/ya_habibalbakin1/1 ولأَندُبَنَّكَ صَباحا و مَساءً و لأَبكِيَنَّ عَلَيكَ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَما ارتباط @m_sanikhani
مشاهده در ایتا
دانلود
🔷🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 مناجات با امام زمان عج در روز دوم محرم 💢 اگر تو آه کشی خشک و تَر نمی‌ماند اگر تو گریه کنی که جگر نمی‌ماند بیا و آه مَکش با حرارتِ جگرت که از مجالسِ روضه اثر نمی‌ماند نفَس بزن که نفسهای آخرم برسد که بی تو این نَفَس مختصر نمی‌ماند چنان شکسته شدی که شبیه زهرایی که چون تو دست کسی بر کمر نمی‌ماند لباسِ مشکی‌مان را فقط کفن بکنید برای ما که از این بیشتر نمی‌ماند مدافعان حرم سمت تو به سر رفتند برایِ حامیِ زینب که سر نمی‌ماند به دردِ آخرتِ ما نخورد جز گریه که هیچ چیز چو اشکِ سحر نمی‌ماند غنیمت است نشستن میانِ این روضه که عمر می‌رود و اینقدر نمی‌ماند هر آنچه خرج کنی صد برابرش بِبَری در این معامله حرف ضرر نمی‌ماند تمامِ حاجت ما را نگفته زهرا داد که مادر از دلِ ما بی خبر نمی‌ماند رسید قافله و خواهری پیاده نشد به گریه گفت که زینب دگر نمی‌ماند  نگاه کرد به اکبر :حسین جانِ علی به جانِ تو که زِ باغَت ثمر نمی‌ماند اگر پدر برود می‌شود پسر باشد اگر پسر برود نه  پدر نمی ماند ✅حسن لطفی۱۳۹۶ 🔷🔶🔶🔷🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 صلی الله علیک یا اباعبدالله 💢 شده ام سخت طرفدار اباعبدلله نوکر ساده دربار اباعبدلله کاش با اه دل و قطره ی اشکم بشوم باعث گرمی بازار اباعبدلله مادرش فاطمه با مهر نگاهم کرده شده ام سینه زن و یار اباعبدلله ما زهیریم همه،ختم به خیریم همه همه هستیم بدهکار اباعبدلله کوچه در کوچه به دنبال غمش می گردم شده ام پرچم سیّار اباعبدلله روضه ی روح نوازش شده ارامش من تکیه گاهم شده دیوار اباعبدلله نام ما نیست در ان حدّ خریداری او تا خدا هست خریدار اباعبدلله نام ما را بنویسید شب جمعه ی بعد ای خدا در صف زوّار اباعبدلله ✅حسن کردی 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔷🔶🔶🔷🔶
🔷🔶🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 💢 مناجات با امام زمان(عج) در شب سوم محرم 💢 برای شانه‌ی اُفتاده‌ام پَری بدهید دلِ شكسته‌ی ما را به دلبری بدهید محبتی بكنید و مرا حرم ببرید نشان راه به چشم كبوتری بدهید كجاست خیمه‌ی سبزت؟ مسافرم برگرد برای درکِ شما كاش باوری بدهید شنیده‌ایم كه شب پای روضه‌ها هستی برای آنکه بنالیم حنجری بدهید چقدر مثل شما می‌شویم با گریه به چشم ما هم از آن مهر مادری بدهید برای شور گرفتن بهشت هم تنگ است چه می‌شود كه به ما جای بهتری بدهید نمی‌رود به خدا جای دور جان شما اگر براتِ حرم را به نوكری بدهید خبر رسیده خرابه شكسته‌ای می‌گفت: چه می‌شود كه به ما چند روسری بدهید ✅حسن لطفی 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 مناجات با امام زمان عج در شب سوم محرم 💢 زودتر آمدهام زودتر احسان بکنی اول صبح نگاهی به گدایان بکنی باز هم مثل همیشه شدهام مهمانت رسم این است پذیرائی مهمان بکنی روحِ من از بدنم، جانِ تو بیمارتر است آمدم گریه کنم تا که تو درمان بکنی بی‌تو در زندگی ما اثری از دین نیست باید این بار مرا از نو مسلمان بکنی آنقدر مردم این شهر به تو بد کردند تا که مجبور شدی رو به بیابان بکنی تا نمردم برس و داغ به قلبم نگذار نکند نام مرا مرده‌ی هجران بکنی بارم افتاد زمین از تو خجالت‌زدهام می‌شود لطف به این سر به گریبان بکنی؟ روضهی عمه به پا شد نظری کن آقا دیده را باید از این مرثیه گریان بکنی دختری گمشده از گم‌شدنش میترسد کمکی کاش به این طفل هراسان بکنی گریه میکرد به چشمان ترش خندیدند به کبودی روی بال و پرش خندیدند ✅سید پوریا هاشمی 🔶🔷🔷🔶🔷🔶🔷🔷🔶🔷🔷🔶🔷🔶
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 مناجات با امام حسین علیه السلام در شب سوم محرم 💢 مارا کشانده اند به میخانه حسین تا مستمان کنند ز پیمانه حسین پروا نمیکنیم از آتش، حسین هست آتش حرام گشته به پروانه حسین دست تو سر پرستی ما را سپرده اند ما را گذاشتند دم خانه حسین «حب الحسین اجننی» ای عاقلان شهر یعنی شدیم ما همه دیوانه حسین نام رقیه است که "باب الحسین" ماست سوگند میخوریم به دردانه حسین... ... جان همان سه ساله مرا کربلا ببر منعم مکن بخاطر ریحانه حسین ✅آرش براری 🔷🔶🔷🔶🔷🔷🔶🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 مناجات با امام حسین علیه السلام در شب سوم محرم گریز به روضه حضرت رقیه (س) 💢 در سینه، نیتم همه اش نذر تو حسین حالِ عبادتم همه اش نذر تو حسین خرده فروش نیستم و عمده می دهم یکجا محبتم همه اش نذر تو حسین روزِ ازل خدا گل من را که می سرشت بنوشته قسمتم همه اش نذر تو حسین تا زنده ام برای شما سینه می زنم نیرو و قوتم همه اش نذر تو حسین از لطف مادرم همه عمرم فقط شده این جمله عادتم: "همه اش نذر تو حسین" مادر، پدر، برادر و خواهر، قبیله ام این جان و ثروتم همه اش نذر تو حسین فرموده است پیر جماران به عالمی: ارکان نهضتم همه اش نذر تو حسین در اوج روضه، گاه فقط آه می کشم این آه حسرتم همه اش نذر تو حسین 🔹🔹 کنج خرابه بغض گلویش گرفت و گفت: این اوج غربتم همه اش نذر تو حسین مویم به یاد زلف تو بابا سپید شد غرق شباهتم... همه اش نذر تو حسین هر ضلع و هر وجب ز تنم درد می کند دردِ مساحتم همه اش نذر تو حسین لکنت زبان گرفته ام از بعدِ... بگذریم اصلا فصاحتم همه اش نذر تو حسین گفتم گله کنم ز تو اشکم امان نداد خوردم شکایتم... همه اش نذر تو حسین ✅محمد جواد شیرازی 💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 در مدح و منقبت حضرت رقیه سلام الله علیها 💢 وارث اجلال زهرا یک سه ساله دختر است نام نیکش در زبان عاشقانش ازبر است اسم زیباش رقیه  بنت اربابم حسین در نجابت ،در صلابت فاطمه ی دیگر است بند قلب زینب است و نور چشمی بر حسین از ازل این نازدانه سرفراز مادر است این سه ساله قهرمان فاتح بود در قصر شوم یارقیه بر من عاشق چو شوری در سر است پرچم نصر و من الله را بزد بر کاخ دل ملک دل تسخیر شد،این نوکری زیباتر است بعد عاشورا همه دست بسته بودندو اسیر مثل زینب بر تمام کودکان او رهبراست قصر دشمن کرده ویران با سپاه آه خود چون حسین در شام او هم درشجاعت برتر است درقیامت عاشقانش را شفاعت میکند گر شفاعت او کند بر عاشقان شیرین تر است مثل زهرا صورتش سیلی بخورد این نازنین هیچ نگفت قاتل که این طفل سن و سالش کمتر است باب بیت فاطمه سوخت،خیمه این هم بسوخت شان و جاه این سه ساله از ملک والاتر است در دمشق ان کوکب زیبای زینب کرد افول در سپهر عصمت عالم زیبا اختر است ما همه در کوی او همچون گدا هستیم و لیک یا رقیه در سرایت این"خدایی"نوکر است  ✅ خدایی 🔷🔶🔶🔷🔶🔶🔷🔶🔷🔶🔶🔷🔶🔷
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 💢 در مدح و منقبت حضرت رقیه سلام الله علیها 💢 تاب و تبم، ذکر لبم هر دم رقیه است زیباترین نامِ در این عالم رقیه است از فتنه های این زمانه در امانم تا آن زمان که محور دینم رقیه است مثل علی و فاطمه، مانند زینب بر رازهای آسمان محرم رقیه است آب دهانش برکت آب است و نور است نور فرات و کوثر و زمزم رقیه است در عین وحدت کثرت از توحید دارد هم فاطمه هم زینب است و هم رقیه است هرجا که پرسیدند بنده صاحبت کیست؟ گفتم همان که دوستش دارم، رقیه است اصلا نپرس این اطعمه از جانب کیست روزی رسان حضرت مریم رقیه است در وادی عشق و جنون تحقیق کردم گشتم جهان را مرجع اعلم رقیه است عمری است در قلبم نشاندم رایةِ عشق عمری است ذکر روی این پرچم رقیه است می بینی ای منکر قیامت که بیاید رب تمام عالم و آدم رقیه است مدیون او هستم اگر که گریه کردم بانی اشک و رازق ماتم رقیه است از این طرف بر زخم او مرهم حسین است از آن طرف بهر پدر مرهم رقیه است درهم شده مویش ولی خیلی کریمه است آن کس که ما را می خرد درهم رقیه است یک جمله می گویم برای روضه کافی است تنها سه ساله پیرِ قامت خم رقیه است ✅محمدجواد شیرازی 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔷🔶🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 💢دخترى كه به غيرِ دوش عمو جاى ديگر نبوده او جايش 💢 همه جا از غبار آكندست همه جا بوى خاك پيچيده همه جا از سكوت شد لب ريز دخترى روى خاك خوابيده - به نظر خسته مى رسد انگار گريه هايش رمق از او برده صورت و پلك او ورم كرده حق بده!دخترك كتك خورده - دخترى كه به غيرِ دوش عمو جاى ديگر نبوده او جايش روضه سر بسته مى شود جان سوز جاى سالم نمانده بر پايش... - رعشه اى بين بازويش دارد بدنش هى مدام مى لرزد هر زمان ناله مى زند...بابا همه ى شهر شام مى لرزد - باورش نيست اين همه توهين دختر شاه و اين جسارت ها؟ چند ولگردِ بى ادب دورش غم او خيمه ها و غارت ها.... - حق بده قد كمان اگر گشته پدرش رفته...او عزا دار است دخترى كه به عرش جايش بود بر زمين روى خاك آواره ست ✅آرمان صائمى ۱۳۹۶ 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔷🔶🔷
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 قول دادم به خودم پیش تو هِق هق نکنم ... 💢 ای قرار دل دُردانه... کمی می خندی؟! گیسویم را بزنم شانه کمی می خندی؟! قول دادم به خودم پیش تو هِق هق نکنم نزنم حرف غریبانه کمی می خندی؟! تو که از راه رسیدی دردها یادم رفت جان من...گوشه یِ ویرانه کمی می خندی؟! سر بازار که گفتـند کنیـزم...گفتـم که تو می آیی و شاهانه کمی می خندی هرچه جارو زده ام خـاک دوباره دیدم آب و جارو نشود خانه؟! کمی می خندی چه بلایی به سرت آمده ؟!دندانی نیست... خیزران خورده...به دردانه...کمی می خندی؟! زیر پای تو که نـَه...زیر سرت فرش شود این موی سوخته...جانانه...کمی می خندی؟! خنده ات با همه یِ شهر تـفاوت دارد ندبه یِ عشق...غریبانه...کمی می خندی ✅حسین ایمانی 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
♻️ مکشوف♻️ 🔷🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔶🔷🔶 💢آرامتر سه ساله‌ی خود را بغل بگیر... 💢 دردِ غروب گریه‌ی ما را بلند کرد این گریه آهِ طشتِ طلا را بلند کرد در خواب ناز بودم و من را صدا نزد در بین خواب بودم و پا را بلند کرد در راه کار زجر فقط این دو کار بود یا پشت دست یا که صدا را بلند کرد همسایه‌ی یهودی ما صبح تا غروب هنگام پخت بویِ غذا را بلند کرد او را شناخت عمه به گودال دیده بود وقتی که پیرمرد عصا را بلند کرد این خون تازه  رنگِ حنای مرا که بُرد عمه گریست تا کفِ پا را بلند کرد دیدی میان مجلس نامحرمان شام طفلت نشست و دست دعا را بلند کرد از من گرسنه‌تر که رباب است عمه جان آنجا کباب بعد کباب است عمه جان شانه نکش به موی سرم می‌خورد گره با خارهای دور و برم می‌خورد گره "خیلی یواش"لاله‌ی خود را بغل بگیر آرامتر سه ساله‌ی خود را بغل بگیر گلبرگ‌های لاله کبودی ندیده بود این دخترِ سه ساله یهودی ندیده بود پا را گذاشت روی پرِ من پرم شکست نوشید آب و کاسه‌ی آنهم سرم شکست زنجیر را که بست النگوی من کشید زنجیر را گشود به پهلوی من کشید از لابه لای گیسوی من خار را بکِش من خورده‌ام به در نوکِ مسمار را بکِش خوردم زمین و دختر شامی نگاه کرد بال و پرم که سوخت حرامی نگاه کرد حتی به یک سلام محلم نمی‌دهند این دختران شام محلم نمی‌دهند اصلا صدا کنند مرا هم ،  نمی‌روم من جز به روی دوش عمویم نمی‌روم عمه به گریه گفت که راضی نمی‌شود با زخمهای آبله بازی نمی‌شود دیدم که باز هدیه‌ای از خود گرفته بود عمه برام جشن تولد گرفته بود باید کشید پارچه از  روی این طبق بوی تنور می‌رسد از بوی این طبق بابا رسیده پاره گلو روی دامنم عمه چقدر ریخته مو روی دامنم این هدیه خوب گریه‌ی ما را بلند کرد این زخم چوب گریه‌ی ما را بلند کرد ✅ حسن لطفی 🔷🔶🔷🔷🔶🔶🔷🔶🔷🔷🔶🔷🔶🔷
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢هر که دارد هوس زینبیـّه بسم الله... 💢 کنجِ ویرانه گُـلِ فاطمه غوغا کرده شام را با دوسه خط روضه چه رسوا کرده لبِ دردانه یِ اربابِ کـَرَم باز شده آسمانها هوسِ روضه یِ زهرا کرده روضه خوان نامِ شما را به لبش آورده گِـرِه پشتِ گِـرِه از کارِ همه وا کرده شک ندارم که اگر خیمه نشینِ تو شدم سندِ نوکـری ام فاطمه امضاء کرده مُرده دل بودم و تا نامِ تو آمد به لبم دمِ عیسی صفتِ تو دلم احیاء کرده افتخارم شده سربازی تو چون ارباب... پاسداری حـرم مَنصب سقا کرده هر که دارد هوس زینبیـّه بسم الله ندبه خوان نام تو را برده و نجوا کرده ✅حسین ایمانی 🔷🔶🔶🔷🔷🔶🔶🔷🔷🔶🔶🔷🔶🔷