eitaa logo
اشعارآئینی
116 دنبال‌کننده
83 عکس
8 ویدیو
98 فایل
اشعارآئینی با سلام، با استفاده از لینک زیر به فهرست هشتک گذاری شده عناوین منتقل خواهید شد. https://eitaa.com/ya_habibalbakin1/1 ولأَندُبَنَّكَ صَباحا و مَساءً و لأَبكِيَنَّ عَلَيكَ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَما ارتباط @m_sanikhani
مشاهده در ایتا
دانلود
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 بی معنی است در حرمت خواهش بهشت 💢 ماییم هم جوار تو یا حضرت رضا پروانه ی مزار تو یا حضرت رضا چون ذره بر مدار تو یا حضرت رضا هر لحظه بی قرار تو یا حضرت رضا داریم زیر سایه ات ارامش بهشت بی معنی است در حرمت خواهش بهشت آقای من سلام غریب غریب ها درمانده ایم و دل زده ایم از طبیب ها زخمی مشت واشده ی نا حبیب ها لبخند توست پاسخ امن یجیب ها ای قبله ی همیشه ی دستِ توسلم با تکیه بر نگاه تو مستِ توکلم در شهر با دعای تو باران گرفته است مهر تو سایه بر سر ایران گرفته است هر دل شکسته راه خراسان گرفته است دلمرده بود زائرتان جان گرفته است اینجا گدای ساده پر آوازه می شود با هر زیارتی نفسش تازه می شود اینجا شکسته بالی زائر سعادت است هر قطره اشک واسطه ی استجابت است عاشق تر آنكه خواهش جانش شفاعت است سرمایه ی قیامت ما این زیارت است با اینکه شهر از نفس افتاده در گناه در زیر آسمان تو داریم سر پناه یادش به خیر حال خوش بی گناهی ام حالا که روسیاه جهان تباهی ام از تو جدا نکرده مرا روسیاهی ام یادت رفیق دوره ی بی تکیه گاهی ام اذن ورود،اشک زلال است در حرم رؤیای ناامید، محال است در حرم با هر بهانه سمت حرم می کشانی ام از لطف هم جواری تان آسمانی ام مهرت چه نقش ها زده بر زندگانی ام طی گشته پای آینه هایت جوانی ام این اشک های داغ که فریاد بی صداست با گونه های پنجره فولادت اشناست زائر شدم دوباره جلال امام را از من گرفته اشک مجال کلام را آقا ببخش سادگی این سلام را می خواهم از تو وعده ی حسن ختام را عمریست از هوای هیاهو بریده ایم از هر که غیر ضامن اهو بریده ایم ✅حسن کردی 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔹🔶🔷 💢 چشمم طلای گنبدتان را گرفته است 💢 کار‌ من و ضریح تو بالا گرفته است قلبم میان پنجره‌اش جا گرفته است اذعان کنند در حرمت کل زائران هرکس که قطره خواسته، دریا گرفته است کم خواستن ز دست تو؟این غیر ممکن است چشمم طلای گنبدتان را گرفته است هرکس که حاجتی ز شما خواست، عاقبت با یک قسم به حضرت زهرا گرفته است هرکس که آمده به حریمت،دو حالت است یا حاجتش روا شده و یا گرفته است دیدم که جبرئیل برای شفای او یک گوشه جا برای مسیحا گرفته است دیدم که در میان حرم، کودکی فلج خوشحال می‌دود که ز تو پا گرفته است یک کور لاعلاج، شفا خواست از شما باور نکردنی شده، اما گرفته است دیدم کنار میکدۀ آب خالی‌ات یک پیرمرد، روضۀ سقا گرفته است یک کربلا نرفته به من گفت یک شبی از خادم ضریح تو امضاء گرفته است ✅علیرضا قاسمی 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
ادامه اشعار محرم و صفر👇👇👇👇 التماس دعا برای برخورداری از کلیه اشعار از هشتک ها استفاده کنید
💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸 💢 ثواب پیاده روی برای زیارت سيدالشهداء(ع) 💢 عنِ الْحُسَيْنِ بْنِ ثُوَيْرِ بْنِ أَبِي فَاخِتَةَ قَالَ: قالَ مولانا وقائدنا الإمام جعفر الصادق صلوات الله علیه: يَا حُسَيْنُ مَنْ خَرَجَ مِنْ مَنْزِلِهِ يُرِيدُ زِيَارَةَ قَبْرِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ صلوات الله علیهما إِنْ كَانَ مَاشِياً كَتَبَ اللَّهُ لَهُ بِكُلِّ خُطْوَةٍ حَسَنَةً، وَ مَحَى عَنْهُ سَيِّئَةً حَتَّى إِذَا صَارَ فِي الْحَائِرِ كَتَبَهُ اللَّهُ مِنَ الْمُفْلِحينَ الْمُنْجِحِينَ، حَتَّى إِذَا قَضَى مَنَاسِكَهُ كَتَبَهُ اللَّهُ مِنَ الْفَائِزِينَ، حَتَّى إِذَا أَرَادَ الِانْصِرَافَ أَتَاهُ مَلَكٌ فَقَالَ: إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلوات الله علیه وآله يُقْرِؤُكَ السَّلَامَ وَ يَقُولُ لَكَ: اسْتَأْنِفِ الْعَمَلَ فَقَدْ غُفِرَ لَكَ مَا مَضَى. حسین‌بن‌ثُویر می‌گوید: مولا و رهبر ما حضرت امام جعفر صادق صلوات الله علیه فرمودند: اى حسین! کسى که از منزلش بیرون آید و قصدش زیارت قبر حضرت حسین ابن على صلوات الله عليهما باشد. اگر پیاده رود، خداوند منّان به هر قدمى که برمى دارد یک حسنه برایش نوشته و یک گناه از او محو مى فرماید. تا زمانى که به حائر برسد و پس از رسیدن به آن مکان شریف حق تبارک و تعالى او را از رستگاران حاجت روا قرار مى دهد. تا وقتى که مراسم و اعمال زیارت را به پایان برساند که در این هنگام او را از فائزین محسوب مى فرماید. تا زمانى که اراده مراجعت نماید در این وقت فرشته اى نزد او آمده و مى گوید: حضرت رسول خدا صلوات الله علیه و آله به تو سلام می رساند و به خطاب به تو مى فرماید: از ابتداء عمل را شروع کن، تمام گناهان گذشته ات آمرزیده شد. ✅ كامل الزيارات،(ط - دار المرتضوية)، النص، ص: 132 💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸
🔷🔶🔷🔷🔶🔷🔶🔷🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 صلی الله علیک یا اباعبدالله 💢 حرم حضرت ارباب چه دیدن دارد شهدبوسیدن ششگوشه چشیدن دارد تاحسین حضرت عشق است،و ما دلداه قلب در سینهٔ عشّاق تپیدن دارد کولهٔ پشتی و یک قمقه و جفتی کفش در پی صبح سپیدی که دمیدن دارد نه فقط زائر ارباب،دلش زنجیر است همهْ اجزای سفر شوق رسیدن دارد هرقدم سمت حرم تشنه ترش میسازد روح آزاد شده میل پریدن دارد اشک غم گوشهٔ یک چشم،و در چشم دگر اشک شوق است که سودای چکیدن دارد ربّ الارباب کند رو به ملائک گوید ناز هر زائر ششگوشه خریدن دارد زائران دسته گل گلشن عاشورایند نقششان برصدف عشق کشیدن دارد از لب اینهمه دلدادهٔ عاشورایی نام زیبای ابالفضل شنیدن دارد ازغم داغ ابالفضل،حسین قد خم کرد قدّ زائر ز غمش میل خمیدن دارد (فیضیا) در غم ارباب بگو یازهرا چونکه زهرا زغمش گریه شدیداً دارد بهر انگشتر و انگشت و تن صدچاکش ضجّه وناله به جا، جامه دریدن دارد ✅رحیم ‌فیضی 🔷🔶🔷🔶🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔷🔶
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 عشق حسین همین است نزدیک اربعین است... 💢 باز این دلم غمین است نزدیک اربعین است با ناله هم قرین است نزدیک اربعین است یک کاروان به راه است با سوز و آه و ناله این زینب حزین است نزدیک اربعین است جابر ز ره رسیده با کوله باری از غم زوار شاه دین است نزدیک اربعین است اعماست پیر عرفان چشم دلش فروزان عشق حسین همین است نزدیک اربعین است برخیز ای برادر پرچم به دوش گیریم عشاق نکته بین است نزدیک اربعین است باید حماسه سازیم همچون حبیب و مسلم اسلام بی معین است نزدیک اربعین است ای شیعه از ته دل لبیک یا حسین گو ابلیس در کمین است نزدیک اربعین است آل سعود و داعش نابود و مضمحلند صبح ظفر یقین است نزدیک اربعین است یارب به حق زهرا عجل علی ظهورک خون حسین زمین است نزدیک اربعین است گر(ماه پری )تو هر سال زوار کربلایی از دولت حسین است نزدیک اربعین است ✅ رضا ماه پری 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸 💢 دعاى امام صادق عليه السلام براى زوّار امام حسين عليه السلام 💢 معاوية بن وهب نقل می‌کند:از امام صادق عليه السلام اجازه شرفيابى خواستم، به من گفته شد: داخل شو. وارد شدم و ديدم حضرت در مصلّاى خانه خود مشغول نماز است. نشستم تا نماز خود را تمام كرد و شنيدم با پروردگارش مناجات مى‌كند و مى‌گويد: اللّهُمّ يا مَن خَصَّنا بالكَرامَةِ، و وَعَدَنا بالشَّفاعَةِ، و خَصَّنا بالوَصِيَّةِ، و أعطانا عِلمَ ما مَضى و ما بَقِيَ، و جَعَلَ أفئدَةً مِنَ الناسِ تَهوِي إلَينا، اِغفِرْ لي و لإِخوانِي و زُوّارِ قَبرِ أبِيَ الحُسينِ، الذينَ أنفَقُوا أموالَهُم و أشخَصُوا أبدانَهُم رَغبَةً في بِرِّنا، و رَجاءً لِما عِندَكَ في صِلَتِنا، و سُرورا أدخَلُوهُ على نَبِيِّكَ ... اللّهُمّ إنَّ أعداءَنا عابُوا علَيهِم على خُرُوجِهِم فلَم يَنهَهُم ذلكَ عنِ الشُّخُوصِ إلَينا خِلافا مِنهُم على مَن خالَفَنا، فارحَمْ تلكَ الوُجُوهَ التي غَيَّرَتْها الشَّمسُ، و ارحَمْ تلكَ الوُجُوهَ التي تَتَقَلَّبُ على حُفرَةِ أبي عبدِ اللّهِ ... اللّهُمّ إنّي أستَودِعُكَ تلكَ الأنفُسَ و تلكَ الأبدانَ حتّى نُوافِيَهُم على الحَوضِ يَومَ العَطَشِ . الهى! اى آن كه كرامت را مختصّ ما كردى و وعده شفاعت به ما دادى و وصايت را ويژه ما گردانيدى و دانش گذشته و آينده را به ما بخشيدى و دل‌هاى مردمان را شيفته ما كردى! من و برادران من و زوّار قبر پدرم حسين را بيامرز؛ همانان كه به نيّت نيكى به ما و به اميد پاداشى كه به سبب پيوند با ما مى‌دهى و به قصد شادكردن پيامبر تو، اموالشان را خرج مى‌كنند و رنج و زحمت سفر [براى زيارت حسين عليه السلام ] را بر خود هموار مى‌سازند ... الهى! دشمنان ما، از آنان به سبب اين سفر، عيب‌جويى مى‌كنند اما آنان، برخلاف انتقادات مخالفان ما، به سوى ما مى‌آيند. پس، بر آن چهره‌هايى كه داغىِ آفتاب تغييرشان داده است، رحمت آر و به آن چهره‌هايى كه بر تربت قبر ابى عبد اللّه ماليده مى‌شود رحم كن ... الهى! من اين جان‌ها و اين پيكرها را به تو مى‌سپارم، تا در آن روز تشنگى (قيامت) در كنار حوض [كوثر] با آنان ديدار كنيم . ✅بحار الأنوار: جلد ۱۰۱/ صفحه ۵۱/ حدیث۱ 💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔶🔷🔶🔷 💢 گو به هرکس اربعین میل زیارت کرده است... 💢 گر به شأنت واژه ها دارد روایت میشود فیضِ شعر از جانب لطفت عنایت میشود   یک زمان از گریه آسایش ندارد چشم من تا شنیدم اشک های من دوایت میشود   هر که آمد تحت قُبّه در جوار مدفنت در روایت هست مشمول عنایت میشود   بر دل گم کرده راهی، چون رسول ترک هم یک نگاهی میکند چشمت، هدایت میشود   با نگاه لطف آقا نوکر درمانده اش بعد از اینها صاحب صدها کرامت میشود   کار او دنیا نمی ماند زمین از لطف دوست در قیامت همْ  به حبّ او شفاعت میشود   هرکه پایش باز شد در هیئتت دانسته است هرچه می بخشی به سائل بی نهایت میشود   پرچمت را هرکسی که دید و گفتا جز سلام حاصل این کرده اش روزی ندامت میشود   گو به هرکس اربعین میل زیارت کرده است با توسّل بر رقیه او ضمانت میشود   هرکسی را کربلا مهمان خوانت میکنی او به دستان اباالفضلت سقایت میشود     در طواف پیکر صد پاره ات از تیر و تیغ محشری برپا شده گویی قیامت میشود   پیش چشم مادرت زهرا میان قتلگاه بر تن عریان تو دارد جسارت میشود ✅وحید دکامین 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔷🔶🔷🔶🔷
🔷🔶🔷🔶🔷🔷🔶🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 پرچم جانم حسن در احتزار... 💢 اربعین ای کاش میلیونها نفر بالباس مشکی و چشمان تر باظهور مهدی صاحب زمان همچونان سیلی خروشان،بی امان راه را سوی مدینه وا کنند روبه سوی وادی الزهرا کنند لرزه اندازند برجان یهود زیرپاها له کنند آل سعود پر کنند از دسته های سینه زن گنبدالخضراء تا صحن حسن گل دهد باغ و بهار فاطمه تاشود پیدا مزار فاطمه بعد از آن با اقتداری بی نظیر میکند جلوه نگاری بی نظیر میشود در سرزمینهای حجاز پرچم جانم حسن در احتزار ✅قاسم نعمتی 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔶🔷🔷🔶
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 تو که زوار نداری به فدای تو حسین 💢 من حسینم که صفا بخش دو عالم هستم سالها صاحب شبهای محرم هستم من حسینم که برایم همه زاری دارند تا بیایند حرم لحظه شماری دارند سالها هست که یک عالمه زائر دارم یک جهان منبری و شاعر و ذاکر دارم دور و نزدیک همه از سر صبحی تا شام همه با عرض ارادت شده مشغول سلام عاشقان روز و شب سال به من می گریند خوب و بد باز به هر حال به من می گریند همه هستند عزادار، چهل شب گریان به من و حال پریشانی زینب گریان اربعین را همه دیدید چه شد دور و برم چقدر زائر دلسوخته آمد به حرم گر چه در هر دو جهان عاشق و مجنون دارم ولی از غربت یک مرد دلی خون دارم نام او می برم و لرزه می افتد به تنم من جگر سوختهء غربت و داغ حسنم تو که زوار نداری به فدای تو حسین حرم انگار نداری به فدای تو حسین دوستان تو کم و دشمن تو بسیار است آنچه در دور و بر خویش نداری یار است مثل تو هیچ کسی این همه بی زائر نیست در همه سال چرا روضهء تو دائر نیست روضه هم باشد اگر باز همه بی خبرند گریه کن هات برادر چقدر مختصرند یاد داری چقدر عبد و مطیعت بودم سالها زائر شبهای بقیعت بودم کاش می شد بدهم باز خدا را قسمت تا که زوار خودم را بفرستم حرمت چقدر طعنه به تنهایی تو همسر زد دوست زد زخم زبان،دشمن تو خنجر زد پشت خیمه همۀ لشگر تو آماده تا که بیرون بکشند از قدمت سجاده دوستانت همگی عرض ارادت دارند جنگ بر پا نشده نیت غارت دارند باز هم شکر که در خیمه نیامد آتش یا که بی تاب نشد هیچ کسی وقت عطش گر چه بر خیمهء تو پنجه گشودند حسن زن و فرزند تو در خیمه نبودند حسن از تو سجاده و از من بدنم غارت شد زنده بودم به خدا پیرهنم غارت شد ✅مجتبی شکریان 🔷🔶🔷🔶🔷🔷🔶🔷🔶🔶🔷🔷🔶🔷
🔶🔶🔷🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔶🔷🔷🔶🔷 💢 کربلای عاشقت در دست توست 💢 کاش میشد پر بگیرم تا حرم پیش سلطان،پیش آقای کرم کاش دعوت میشدم با زاءران در حرم پر میزدم با عاشقان کاش من را هم صدایم میزدی یک زیارت را به نامم میزدی کاش گردد این گدا پا بوس تو بندهء عاشق تر و مخصوص تو تا تو را میبینم آقا هر جهت زد دلم راهی به سوی مزجعت طفل بودم مادر دستم گرفت پیش تو آورد و عشقم را سرشت زنده شد در صحن نوارنی دلم خاطرات کودکی هم با دلم صد گره در کار دارم یا رضا من دلی بیمار دارم یا رضا درد مند هستم دوایم با شما دستگیری کن شفایم با شما من به شوقت اشک دارم مهربان من ز هجران بی قرارم مهربان یک دل پر درد شد همپای من در زمستان یاد تو گرمای من عکس زیبایت به دلها قاب شد با نگاهت برف این دل آب شد حال دستم را به دستت میدهم روی خود بر سنگ فرشت مینهم پا برهنه صحن تو طی می کنم من جدایت از خودم کی می کنم در شب قبرم کنی من را خطاب میکنی آقا قدم ها را حساب با تو عاشق تر شدن عشق من است عشق زیبای شما رزق من است من گدایی بیکس و درمانده ام اربعین از کربلا جا مانده ام سال دیگر یا رضا رخصت بده اربعین ، کرببلا فرصت بده میکنم احساس چون بد بوده ام از زیارت کرده ها جا مونده ام خاک پایت میشوم کاری بکن نوکر بیچاره را یاری بکن روزی نوکر فقط در دست توست کربلای عاشقت در دست توست ✅روح الله دانش 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔷🔷🔶🔷🔶
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔶🔷🔶 💢 زبانحال زائر اربعین در حرم باصفای حضرت امام رضا علیه السلام 💢 نام رضا به زخم دل شیعه مرهم است بی نام او بهشت ، یقینا ًجهنم است بیهوده نیست نام رضا بر زبان ماست آهنگ نبض ما به خراسان منظّم است دانی چرا به نام رضا مفتخر شده؟ زیرا رضای حق به رضایش مقدّم است هربنده ای که راضی ازاو میشود رضا در محضر خدای رضا هم مکرّم است درحوزه های مشهد وقم،درس دین بپاست مدیون اوست هر که در ایران معمّم است در بارگاه او که بهشت فرشته هاست نام حسین وکرب وبلایش مجسّم است کرب و بلا به نام حسین اعتبار یافت مشهد به نام پاک رضا ، این مسلّم است هر اربعین هوای رضا می زند سرم فرقی نمی کند که صفر یا محرّم است از کربلا به سوی رضا خط کشیده ام دیدم که کنج زاویه ی آن متمّم است «ساعد»،چه خوش سروده «کلامی»خوش زبان «ارباب ما معلم عیسی بن مریم است» ✅ مرتضی اسکندری «ساعد» 🔶🔷🔶🔷🔶🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 عزای اربعین در کنار حرم با صفای حضرت امام رضا علیه السلام 💢 می نویسم ز غم پادشه بی کفنم(1) در کنار حرم شمس شموس وطنم می نویسم زغم فاصله از قافله ها دل جا مانده ز ره، پر غم از این فاصله ها می نویسم به غریبی، ز حبیبی غمگین می نویسم به شهی از طرف یک مسکین می نویسم برسانید شما زواران نامه ام را به شه تشنه لب و بر یاران می نویسم ، برسد نامه ی من نزد حبیب السلام ای گل زهرا و علی، شاه غریب السلام ای همه ی هستی زهرا و علی ای مبارک صنم خالق معبود جلی السلام ای به محمد نَفَس و نفس نبی ای که بر روی نی عشق در تاب و تبی السلام ای رهنمای راه حق مولا حسین السلام ای شاه حق همراه حق مولا حسین السلام ای آنکه در دل ها انیس دل شدی کل عالم بحر غم ، بر مبتلا ساحل شدی ای نگار حضرت حیدر امیر المؤمنین یا حسین ای قاضی روز جزا و یوم دین تا صدایت می نمود حیدر تو را با احترام می نمود از احترام نام تو آن دم قیام ای نوای نای نی های حزین مولا حسین ای دوای درد دل های غمین مولا حسین ما که جا مانده و از عدن جنون رانده شدیم با صفا و کرم مادرتو خوانده شدیم در کنار حرم شاه خراسان رضا(1) با عنایات حق و حضرت سلطان رضا نوحه خوانیم و نوا سر بدهیم، یا زینب به ره پاک حسین سر بدهیم با زینب آمده از سفر اینک یاور خسته ی تو خواهر غم زده و بی پر و بشکسته ی تو کاروانی به برش مثل گُل پاییزند اربعینی ز فراق و غم تو لبریزند حق بده چند قدم مانده چنین می ریزند از روی محمل غمگین به زمین می ریزند آخر اینان همان جمله عزیزان توأند روز و شب ها به خدا اشک ریزان توأند این رباب است اخا، وای دلش غمگین است داغ آن کودک شش ماهه ی او سنگین است این سُکینه است همان دختر شیرین سخنت غصه اش بود عزیزم، لب چوب و دهنت دست بر دل مگذار ای گل بشکسته ی من دست بردار تو از این دل خون گشته ی من من چگونه به تو گویم که عدوی تو چه کرد دخترت نیمه ی شب با سر و روی تو چه کرد پلک، بر هم بزد و خاک از سر بگرفت دختر خسته ی تو از بر من پر بگرفت رفت و من ماندم و یک چادر از او شد تداعی به دلم رفتن مادر از او ✅ اکبر پور آقا (1)سروده شده در مشهد مقدس # 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔷🔶🔶🔷🔶
💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸 💢 ساعت به وقت عاشقی ... 💢 اَللهُّمَ صَلِّ عَليٰ عَلي بْنِ موسَي الرِّضا الْمُرتَضيٰ، الامٰامِ التَّقيِ النَّقي وَ حُجَّتِكَ عَليٰ مَنْ فَوقَ الارْضَ وَ مَن تَحْتَ الثَّريٰ الصِّدّيقِ الشَّهیٖد، صَلوٰةً كَثيرَةً تٰامَّةً زاكيَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً كاَفْضَلِ مٰا صَلّيَتَ عَلٰي اَحَدٍ مِنْ اوْليائِك 💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸
🔶🔶🔷🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔶🔷🔷🔶🔷 💢 کربلای عاشقت در دست توست 💢 کاش میشد پر بگیرم تا حرم پیش سلطان،پیش آقای کرم کاش دعوت میشدم با زاءران در حرم پر میزدم با عاشقان کاش من را هم صدایم میزدی یک زیارت را به نامم میزدی کاش گردد این گدا پا بوس تو بندهء عاشق تر و مخصوص تو تا تو را میبینم آقا هر جهت زد دلم راهی به سوی مزجعت طفل بودم مادر دستم گرفت پیش تو آورد و عشقم را سرشت زنده شد در صحن نوارنی دلم خاطرات کودکی هم با دلم صد گره در کار دارم یا رضا من دلی بیمار دارم یا رضا درد مند هستم دوایم با شما دستگیری کن شفایم با شما من به شوقت اشک دارم مهربان من ز هجران بی قرارم مهربان یک دل پر درد شد همپای من در زمستان یاد تو گرمای من عکس زیبایت به دلها قاب شد با نگاهت برف این دل آب شد حال دستم را به دستت میدهم روی خود بر سنگ فرشت مینهم پا برهنه صحن تو طی می کنم من جدایت از خودم کی می کنم در شب قبرم کنی من را خطاب میکنی آقا قدم ها را حساب با تو عاشق تر شدن عشق من است عشق زیبای شما رزق من است من گدایی بیکس و درمانده ام اربعین از کربلا جا مانده ام سال دیگر یا رضا رخصت بده اربعین ، کرببلا فرصت بده میکنم احساس چون بد بوده ام از زیارت کرده ها جا مونده ام خاک پایت میشوم کاری بکن نوکر بیچاره را یاری بکن روزی نوکر فقط در دست توست کربلای عاشقت در دست توست ✅روح الله دانش 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔷🔷🔶🔷🔶
ای دختر خورشید ، ای خواهر دریا زهراترین زینب ، زینب‌ترین زهرا ماه مقیم قم ، مهتاب بیت‌النور در سایه‌سار توست سرتاسرِ دنیا فهم حقیر ما پایین‌تر از پایین وصف بلند تو بالاتر از بالا لبخند معصومت مُهر رضایت زد بر شوق خواهرها ، عشق برادرها تنها به دست توست ای سوره‌ی انفاق دنیای ما امروز ، عقبای ما فردا ماییم و چشمی تر ، ای چشمه‌ی کوثر بر ما عطایی کن از فیض اعطینا وقتی ضریحت را با گریه می‌بوسیم در چشممان پیداست آن قبر ناپیدا باز از تو می‌گویم یا حضرت زینب باز از تو می‌خوانم یا حضرت زهرا از آه لبریزم از اشک سرشارم این قطره را دریاب ، دریاب ای دریا *شاعر :
🔷🔶🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 💢چقدر نام کریمی به شما می آید...💢 خانه ای باز درش , رزق خدا می آید چقدر برسر این سفره گدا می آید صاحب سفره کریم است مرو جای دگر که در این خانه فقط بانگ عطا می آید سائل اینجا زکرم جاه و جلالی دارد دل زهر کس که بریده است رها می آید نه فقط آدمیان جمله خلایق هردم جن و انس و ملک و حور جدا می آید دست خالی نرود از درش هرگز احدی هر که دانست ندانست کجا می آید دل ما باز به این خانه پناه آورده ناامید از همه جا سوی شما می آید سفره دار همه عالم تویی ای دست کریم چقدر نام کریمی به شما می آید تو امام حسن و صاحب سلطانیه دل سائل خانه یتان نیز به ما می آید ✅خلیلی کاوه 🔷🔶🔷🔶🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔷🔶
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔷🔶🔷 💢 شده همسرت قاتلت این بس است 💢 شد آغاز حرف دلم با حسن به زیبایی اش هست زیبا حسن روی صفحه ی سینه با یا حسن نوشتیم با خط خوانا حسن به یک غمزه دل را به تاراج برد شکسته دلان را به معراج برد خودش کعبه شد دل ز حجاج برد روان در پی اش خیل دلها حسن فدای تو و سفره داری تو نیامد سپاهی به یاری تو غم کوچه شد زخم کاری تو بمیرم غریبی و تنها حسن شبت با چه رنجی سحر می شود سحر خیره چشمت به در می شود و داغ دلت تازه تر می شود تو و کوچه و داغ زهرا حسن کجا پیش تو جای خار و خس است دلت در دل خانه هم بی کس است شده همسرت قاتلت این بس است سزاوار تو نیست دنیا حسن چنین با دل خون خواهر مکن وصیت به گوش برادر مکن به خون جگر تشت را تر مکن قدم را ز داغت مکن تا حسن خودت روضه خوان کفن می شوی چو باقاسمت هم سخن می شوی به تابوت خونین بدن می شوی تنت تیرباران اعدا حسن چنان روضه خواندی که زینب گریست چنین حرف ها با حسینت ز چیست مکن گریه روزی چو روز تو نیست عزادار آن داغ عظما حسن تو گفتی ز خون خاک تر می شود سرش روضه ای باز تر می شود جدا کردنش درد سر می شود تو گفتی ذبیح القفا را حسن ✅هادى ملك پور 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔶🔷🔷🔶🔷🔶🔶🔷 💢لب وا نکرده ایم کرم می کنی حسن!💢 آغوش باز و شانه ی گرم تو ساحل ست آن موج سرکشم که مرا نام سائل ست با عقل آب عشق به یک جو نمی رود از ما که نیست هر که در این بحر عاقل ست لب وا نکرده ایم کرم می کنی حسن! امید لطف پیش تو تحصیل حاصل ست طیب ، تقی ، رئوف ، زکی ، مجتبی ، کریم جز تو بگو که این همه حیدر خصائل ست؟! با زور تیغ و نیزه مسلمان نمی شدیم اسلام ما به یمن وجود تو کامل ست یا ایها العزیز به پیشانی ریا نقش نگین خاتم تو مهر باطل ست در خانه ات غریبه و سردار بی سپاه... شرح غم و روایت درد تو مشکل ست شهد عسل به کام جهان ریختی ولی از جام دهر سهم تو زهر هلاهل ست تشییع... یا که جمله ی " لا یوم" گفتنت من مانده ام کدام در اوج مقاتل ست؟! تنها نه قبله ی دل ما بلکه کعبه هم مثل نجف به سوی بقیع تو مایل ست ای کاش رو کند به من اقبال چون وصال در مُلک شعر شاعر مقبول مُقبل ست این شعر را به فاطمه تقدیم می کنم... لبخند مادرانه ی او بهترین صله ست ✅سید جواد میرصفی 🔷🔶🔷🔶🔶🔷🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔶🔶🔷🔶🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔷🔶 💢دلم گرفته برای حسن برای حسین... 💢 قسم به خاک بقیع و به کربلای حسین دلم گرفته برای حسن برای حسین برادرند و برابر دو تا یکی هستند حسین به جای حسن بین ، حسن به جای حسین عقیله هم به هوای حسین بر می گشت ز بس که بود صدای حسن ، صدای حسین تفاوت است به این دو فقط به یک درهم(۱) نشد که سبقه بگیرد دمی عطای حسین غرض ز قصه کُشتی (۲)فقط دوتا بوسه است حسین به پای حسن زد ، حسن به پای حسین گمان کنم که به محشر ، شود به پا محشر حسن به تن بکند گر دمی عبای حسین شفیع اوست پیمبر ، شفیعه اش زهرا خوشا به حال گدای حسن ، گدای حسین ✅مجید احدزاده ۱- در برخی از روایات آمده که امام حسین ع به سائلی که از امام حسن ع مبلغی گرفته بود یک درهم یا دینار کمتر بخشید و ادب را در حق برادر خود به جا آورد ۲- اشاره به قصه کشتی گرفتن امام حسن ع و امام حسین ع ۳ - می پسندم که تمام حسین ها حُسِن خوانده شود. 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔶🔷🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢با کس نگفتم لحظه ای، اسرار خود را...💢 عمری مرا خون جگر، قوت و غذا بود شیرین ترین قوتم همین زهر جفا بود با کس نگفتم لحظه ای، اسرار خود را اسرار من در کربلای کوچه ها بود من جای سیلی را به روی ماه دیدم این جای پنجه مخفی از بابای ما بود یک ضربه سنگین تر ز تیغ ابن ملجم این ضربه کاری بود، چونکه بی هوا بود آندم که پاره گوشوار مادرم شد عرش خدا شرمنده از خيرالنسا بود دیدم که سرو قامت حوریه خم شد پس شانه لرزان من او را عصا بود ام المصائب هم ندید این صحنه ها را حتی نهان این غصه از خون خدا بود از درد راه خانه را گم کرد مادر نقش زمین در کوچه جان کبریا بود در کوچه ها پایان نشد این ماجرا ها این تازه، ای مردم شروع ماجرا بود بین در و دیوار دیدم مادرم را در دود و آتش وای، زیر دست و پا بود گاهی به یاری فضه را میخواند و گاهی در ناله اش یا مصطفی یا مرتضا بود یک عده بی غیرت به خانه حمله کردند هر رهگذر میدید اما بی صدا بود با ریسمان،جمعی علی را میکشیدند مولای ما مأمور بر صبر و رضا بود مادر به امداد پدر خود را کشانید با اینکه رنجور از فشار دنده ها بود بازوی زهرا ناگهان از کار افتاد دامان مولا شد رها،غوغا بپا بود با حرف بد ما را به یکسو پرت کردند قنفذ دمادم با مغیره همنوا بود ما زیر دست و پا و مادر باز برخواست این ماجرا، خود کربلا در کربلا بود این بار اول بود، خونین شد حسینم زینب اسیر خشم و غیظ اشقیا بود خون میچکید از چادر زهرای اطهر دستش به معجر زینب از هول بلا بود زهر جفا اینجا به کامم ریخت دشمن روزیکه روز غربت آل عبا بود آری از اینجا مجتبی پاره جگر شد گریان بما روح لطیف مصطفا بود خونخواه آل فاطمه،مهدی زهراست او خود از اول شاهد یوم العزا بود ✅محمود ژولیده 🔷🔶🔶🔷🔷🔶🔷🔶🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔶🔷🔷🔶🔷🔶🔷🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 💢مرو که بعد تو این شهر جای ماندن نیست💢 مرو رسول خدا بر دلم قدم مگذار مرو و دختر خود را به دست غم مسپار مرو که بعد تو این شهر جای ماندن نیست مرو که بی تو دگر نیست بخت با من یار مرو که بی تو به این شهر اعتمادی نیست علی غریبه شود با مهاجر و انصار مرو که بی تو عوض می شود مدینۀ تو مرو که رحم ندارند این در و دیوار بیا و حداقل قبل رفتنت بنما سفارش من و جسم مرا به این مسمار کنار بستر تو یاد مادر افتادم یتیم گشتن من باز می شود تکرار به وقت دیدن بغض حسین و اشک حسن تمام غصۀ دنیاست بر سرم آوار ✅مهدی مقیمی 🔶🔷🔶🔷🔶🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔷 🔶🔷
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔷🔶🔷🔶 💢 رختِ مشکیِ یتیمی به تن زهرا شد💢 کار و بار دو جهان ریخت بهم غوغا شد چشم زهرا و علی بعدِ شما دریا شد رفتی و خنده به کاشانه ی تو گشت حرام رختِ مشکیِ یتیمی به تن زهرا شد عهد و پیمان غدیرت به فراموشی رفت حُکم بر خانه نشینیِ علی امضا شد بعدِ تو حرمت کاشانه ی حق حفظ نشد پای اولاد حرامی به حریمت وا شد دخترت پشتِ در و... آتش و دود و مسمار... خوب فرمانِ مودت به خدا اجرا شد خبر پر زدن فاطمه حیدر را کشت چند باری به زمین خورد علی تا پا شد روضه ها هست، بمانند... ولی عاشورا تشنه لب شاه غریبی که تک و تنها شد از بلندی فرس تا به زمین خورد شنید صحبت از غارت معجر ز سر زن ها شد زینتِ دوش شما بود ولی کرب و بلا منزلش خار و خس بادیه و صحرا شد داد زد زینب کبری: به روی سینه نرو... گوش قاتل نشنید و قد مادر تا شد سر او تا که جدا شد زره اش را بردند زره اش هیچ... سرِ پیرهنش دعوا شد هرچه زینب پی انگشتر او گشت، نبود عاقبت دست کسی خاتم او پیدا شد اجرِ پیغمبری ات بود که مردم دادند ظلم هایی که پس از تو به ذَوِی القُربی شد ✅محمد جواد شیرازی 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔷🔶🔷🔶🔶🔷🔶🔷
🔶🔷🔶🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔶🔷🔶🔷 💢 گویا که وقت رفتن بابا رسیده است 💢 کم گریه کن که گریه امانت بریده است گویا که وقت رفتن بابا رسیده است حق داری از غمش به سرو سینه می زنی چون مثل او کسی به دو عالم ندیده است در روز آخرش چه شده این چنین نبی جز اهل بیت تو زهمه دل بریده است بر روی سینه اش حسنین ناله می زنند اشکش بر ای هر دو زغم ها چکیده است برگو که مرتضی چه شنیده کنار او رنگش چنین زطرح مسائل پریده است اینجا همه برای شما گریه می کنند چون از سقیفه بوی جسارت وزیده است این روزها به پشت در خانه ات مرو گویا عدو که نقشه ی قتلت کشیده است جان حسین و جان حسن جان مرتضی کم گریه کن که گریه امانت بریده است ✅کمال مومنی 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔶🔷🔶🔷🔶
💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸 💢 پیامبر اکرم(ع)-مقتل-بشارت به فاطمه(س) 💢 🔷 فاطمه تو اولین نفر از عترتم هستی که به من ملحق می شوی! پس از اینکه بیماری پیغمبر شدت پیدا كرد و وفات او نزدیك شد، در آخرین لحظات حیات به على بن ابى طالب علیه السّلام فرمود: اینك سرم را روى دامن خود بگذار زیرا امر خداوند نزدیك شده و آخرین دقائق زندگى من در این جهان در رسیده است. هر گاه جان از كالبدم بیرون شد او را در دست بگیر و به صورت خود بكش پس از این مرا بطرف قبله برگردان و غسل و تكفین مرا خود انجام ده، و بر من نماز بگذار، و تا آنگاه كه بدن مرا در زیر خاك پنهان نساختهاى از من مفارقت نكن، و در همه این امور از خداوند استعانت بجوى.در این هنگام امیر المؤمنین علیه السّلام سر مبارك حضرت رسول صلّى اللَّه علیه و آله را در دامن خود گذاشت، و آن جناب از فشار مرض از حال رفت، حضرت زهرا سلام اللَّه علیها در چهره پدرش مینگریست و گریه میكرد و این شعر را قرائت می نمود: «و أبیض یستسقى الغمام بوجهه               ثمال الیتامى عصمة للأرامل»حضرت رسول دیدگان مباركش را باز كرد و با صوت ضعیف گفت: اى دخترك من این بیت گفته عمویت ابو طالب است، شما به جاى او این آیه را از قرآن قرائت كنید:  وَ ما مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَ فَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلى أَعْقابِكُمْ. در این هنگام حضرت زهراء سلام اللَّه علیها مدتى گریه كرد پدر بزرگوارش او را نزدیك خود طلبید و مطالبى را در نهانى با او در میان گذاشت كه در اثر آن چهرهاش از هم باز شد و آثار خوشحالى در وى ظاهر گردید. بعد از این مذاكرات كه با حضرت زهراء سلام اللَّه علیها انجام پذیرفت جان پاكش از كالبد شریفش بیرون شد و در این حال دست امیر المؤمنین علیه السّلام در زیر گلوى آن جناب قرار داشت و جان شریف او در دست علی علیه السّلام قرار گرفت و آن حضرت او را بالاى سر خود بردند و پس از آن بصورت خود كشیدند پس از اینكه حضرت رسول صلّى اللَّه علیه و آله از دنیا رفتند امیر المؤمنین علیه السّلام طبق وصیت آن جناب بدن مبارك او را بطرف قبله كشیدند و تشریفات تغسیل و تكفین او را فراهم كردند. از حضرت زهرا سؤال شد پدرت در نهانى چه موضوعاتى با شما در میان نهاد؟فرمود: پدرم بمن اطلاع داد كه من اول كس از اهل بیت او خواهم بود كه بوى ملحق میگردم، و این قضیه در همین نزدیكىها انجام خواهد گرفت، و بهمین جهت من خوشحال شدم. ✅منابع: 🔹1.ارشاد المفید 1: 181 🔹2.إعلام الورى، الطبرسی،ج1،267 🔹3.بحار الأنوار 12: 465/ 19 💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸