eitaa logo
یادداشتها
593 دنبال‌کننده
73 عکس
54 ویدیو
2 فایل
یادداشتهایی پیرامون‌ مسائل اعتقادی فرهنگی اجتماعی و بازنشر یادداشتهای برگزیده. سید مهدی مرتضوی، عضو هیات علمی دانشگاه و علاقمند به پژوهشهای اعتقادی در قرآن و حدیث. لطفا نظر خود را درباره مطالب کانال به این آدرس ارسال فرمایید: @s_m_mortazavi
مشاهده در ایتا
دانلود
✍️ سید مهدی مرتضوی 🔸 اخیرا مطالبی در نقد قسمت نخست از زبان چند تن از مومنان انقلابی منتشر شده است. همچنین پیام نوروزی آقای با اعتراضاتی از سوی دوستان انقلابی ما مواجه شده است. 🔸 معمولا نقدهای نسبت به دیدگاهها و سخنان و رفتارها و اقدامات موجود در سطح جامعه، از موضع حفظ ارزشهای دینی و آرمانهای انقلابی است و علی القاعده جنبه حزبی و جناحی و رنگ خط و خطوط سیاسی را ندارد. اما گاهی این نقدها از سوی مخاطبان یا افکار عمومی، و حزبی می خورد و کارکرد خود را از دست می دهد. ؟ 🔸 نکاتی را درباره مبانی و آداب نقد، به دوستان انقلابی ام تقدیم می کنم. امیدوارم مفید و موثر باشد. 🔹 در ابتدا نقد را به دو گونه و تقسیم می کنم‌. منظور از نقد اجتماعی، نقدی است که به جنبه های شخصی و خصوصی کسی مربوط نیست و قابلیت آن را دارد که در رسانه ها طرح گردد و می تواند مربوط به امور علمی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و ... باشد. 🔹 بر اساس تلقی رایج، در گفتگوی انتقادی، دو طرف وجود دارند: و . در حالی که معمولا در ، با مواجهیم: ؛ ؛ ؛ . 🔹 در نقد اجتماعی و عمومی با دو گونه مخاطب مواجهیم: ۱. افراد یا شخصیتها یا نهادهایی که مورد نقد قرار می گیرند، و می توان آنها را نامید. معمولا مخاطب مستقیم نقدهای جریان مومن انقلابی، برخی مسوولان و کارگزاران فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی و گاهی چهره های هنری و ورزشی هستند. ۲. ضلع سوم یا نقدهای اجتماعی، عموم کسانی هستند که نقد ما به گوش و چشمشان می رسد. مخاطب غیر مستقیم را می توان و ناظرانی دانست که در هیاهوی رسانه ها در جستجوی حقیقتند و اگر حق را نشناسند ممکن است گرفتار وسوسه گر شوند. 🔹 در گفتگوهای انتقادی بین جریان مومن انقلابی و مخاطبان آنها، ضلع چهارمی نیز وجود دارد: که به دنبال تاثیر بر روی اندیشه، رای، تصمیم و رفتار ضلع دوم و سوم هستند تا آنها را از دین و حکومت دینی و ارزشها و آرمانهای دین و انقلاب جدا کرده و بگیرند. خناسان مذکور گاهی در قالب در مراکز تصمیم گیری نظام مشغول کار هستند و گاهی در لباس های فعال سعودی و انگلیسی و دنباله های داخلی آنها در . 🔹 اگر به هر چهار ضلع موجود در گفتگوهای انتقادی توجه کنیم متوجه می شویم هرگاه جریان مومن انقلابی پا به عرصه نقد ضلع دوم می گذارد، ناخواسته به عرصه نیز وارد می شود. دشمن اصلی در این جنگ نرم، همان ضلع چهارم یا خناسان وسوسه گری هستند که تلاش می کنند در هر مساله کوچک و بزرگ یا با ربط و بی ربطی از قبیل سقوط هواپیمای اکراینی یا ویروس کرونا یا ... ضلع دوم و سوم را در مقابل انقلاب و نظام و جریان مومن انقلابی قرار دهند. آنها هر چیزی را بهانه می کنند تا از نیروهای انقلابی تصویری ترسناک، خشن، بداخلاق، بی منطق و دیکتاتور ترسیم کرده و افکار عمومی را از یک طرف و نخبگان و مسوولان جامعه را از طرف دیگر در مقابل انقلاب و نیروهای انقلابی قرار دهند. 🔹 حال اگر نیروهای انقلابی در پی نقد ضلع دوم یعنی مسوولان، عالمان، هنرمندان و ورزشکارانی که آراء ناسازگار با ارزشهای دینی و انقلابی را در جامعه طرح و بر اساس آن اقدام می کنند، برآیند و به حضور نظاره گر ضلع سوم یعنی افکار عمومی بی توجه بوده و حضور فعال ضلع چهارم یعنی خناسان وسوسه گر را نادیده بگیرند، ممکن است از ادبیات و لحنی برای نقد خود استفاده کنند که بجای تاثیر مطلوب بر جامعه، برای دین و حکومت دینی هزینه آور باشد. 🔹 گاهی ما سخن خود را می دانیم اما مخاطب غیر مستقیم که همان و جامعه می باشند سخن ما را نه تنها ، و نمی دانند بلکه آن را و غیر محترمانه تلقی می کنند. این گونه نقادی، به خناسان وسوسه گر فرصت می دهد تا در جنگ نرم، ضلع دوم و سوم را به سمت خود جذب کرده و آنها را گروگان گرفته و سخن خود را از زبان آنها بیان کنند. اگر می‌پسندید به اشتراک بگذارید از طريق لينك زير مي‌توانيد به كانال يادداشتها بپيونديد ✅https://eitaa.com/yad_dashtha
✍️ سيد مهدي مرتضوي بسم الله الرحمن الرحيم 🔹 چند روز پيش در فضاي مجازي مطلبي را ديدم كه از جواز طلب رحمت براي پرسش مي‌كرد. به اين بهانه گفتگوهايي نيز درباره اعتبار و دلالت حديث اذكروا موتاكم بالخير جريان پيدا كرد. ديروز عزيزي ديگر از برگزاري مراسم ترحيم ايشان از سوي آيه الله مظاهري اظهار تعجب مي‌كرد. 🔹 سالها پيش پيامكي با شماره‌اي ناشناس درگذشت آيه الله منتظري را خبر داد. به لحاظ اعتقادي با برخي ديدگاه‌هاي ايشان مخالف بودم. اما به لحاظ سياسي هيچ اشتراك نظري با ايشان نداشتم. ساعت ٨ همان روز با دانشجويان رشته نهج البلاغه كلاس داشتم. پيش از شروع درس چند نكته مختصر در اين باره بيان كردم: 🔸 ممكن است در كلاس ما كسي حضور داشته باشد كه خود يا خانواده‌اش از مقلدان يا ارادتمندان آيه الله منتظري باشند. به ايشان تسليت مي‌گويم. زيرا ما هم دوست داريم اگر روزي به مصيبت عزيزي كه دوستش داريم مبتلا شديم، مخالفان، هواي دل ما را داشته باشند و موقتا داده و نمك به زخم ما نپاشند. 🔸 با بخشهايي از ديدگاه‌ها و رفتارهاي سياسي ايشان مخالف بوده و نسبت به آن، نقدهاي جدي دارم اما بي‌احترامي به ايشان را جايز نمي‌دانم همانگونه كه دوست ندارم هواداران ايشان به امام خميني و رهبر انقلاب و كسان ديگري كه دوستشان دارم بي‌احترامي كنند. 🔸 خوف دارم كه در اين چند روز، صدا و سيما يا كساني در دانشگاه ما، به ايشان بي‌احترامي كنند. چنين كاري خلاف مرام اهلبيت و خلاف اخلاق و انصاف است. علاوه بر اينها آثار نامطلوب ديگري نيز در جامعه خواهد داشت. مي‌توانيم ديگران را نقد كنيم اما به آنها بي‌احترامي نكنيم. 🔹 البته همان روز رهبر انقلاب در پيامي درگذشت ايشان را تسليت گفته و براي ايشان طلب رحمت كردند و شايد همين امر مانع بروز برخي بداخلاقي‌ها گرديد. 🔹 حدود يك ماه بعد دانشجويي كه مي‌شناختمش با چشمي گريان به دفترم مراجعه كرد. خانواده‌اش مذهبي و انقلابي و مقلد آيه الله منتظري بودند. از بي‌ادبي برخي اساتيد و دانشجويان به ايشان در كلاسهاي درس گله‌مند بود. پرسيد آيا اين رفتار با سازگار است؟ شرمنده شدم.😔 🔹 كساني همچون مرحوم بازرگان يا آيه الله منتظري يا آقاي هاشمي رفسنجاني يا آيه الله صانعي، در بين جامعه ارادتمنداني دارند. هنگام درگذشت چنين كساني، ارادتمندان‌شان مصيبت زده هستند. بي‌ادبي به ايشان يا ابراز خوشحالي از فقدان آنها، نمكي است كه بر زخم اين بخش از جامعه پاشيده مي‌شود و رنجي مضاعف را بر آنها تحميل مي‌كند. 🔹 نتيجه ديگر چنين برخوردي آن است كه تصويري خشن و بي‌رحم از هواداران انقلاب كه منتقد چنين كساني هستند، در شكل مي‌گيرد و در نهايت افكار عمومي را براي پذيرش بداخلاقي و بي انصافي نسبت به رهبران انقلاب و بزرگان انقلابي آماده مي‌كند. 🔹 رهبر انقلاب بر اساس همين ادب انساني و اخلاق ديني كه امري بديهي است، درگذشت همه اين بزرگان را تسليت گفته‌ و براي آنها طلب رحمت و مغفرت كرده‌اند. 🔹 مسلما دوست داريم زماني كه مصيبت زده‌ايم،‌ مخالفان و منتقدان ما نمك بر زخم ما نپاشند و هواي دل ما را داشته باشند. همچنين دوست داريم كساني كه دوستشان داريم در جامعه مورد بي احترامي قرار نگيرند. توجه به اخلاق سبب مي‌شود با يكديگر با شفقت و سازگاري و انصاف بيشتري برخورد كنيم و از خودمحوري نجات يابيم. 🔹 به ما كمك مي‌كند خود را به جاي ديگران بگذاريم و عواطف و احساسات‌شان را درك كرده و تأثيري كه سخن يا رفتار ما در دل و جان آنها مي‌گذارد را بفهميم. 🔹 نيز به ما كمك مي‌كند كنترل احساسات خود را بدست گرفته و اگر كسي را دوست نداريم، نسبت به او هر سخني را بر زبان نرانيم و در جامعه نفرت‌پراكني نكرده و همبستگي ملي و سرمايه اجتماعي نظام را به تاراج ندهيم. از طريق لينك زير مي‌توانيد به كانال يادداشتها بپيونديد ✅https://eitaa.com/yad_dashtha
هدایت شده از یادداشتها
✍️ سید مهدی مرتضوی 🔸 اخیرا مطالبی در نقد قسمت نخست از زبان چند تن از مومنان انقلابی منتشر شده است. همچنین پیام نوروزی آقای با اعتراضاتی از سوی دوستان انقلابی ما مواجه شده است. 🔸 معمولا نقدهای نسبت به دیدگاهها و سخنان و رفتارها و اقدامات موجود در سطح جامعه، از موضع حفظ ارزشهای دینی و آرمانهای انقلابی است و علی القاعده جنبه حزبی و جناحی و رنگ خط و خطوط سیاسی را ندارد. اما گاهی این نقدها از سوی مخاطبان یا افکار عمومی، و حزبی می خورد و کارکرد خود را از دست می دهد. ؟ 🔸 نکاتی را درباره مبانی و آداب نقد، به دوستان انقلابی ام تقدیم می کنم. امیدوارم مفید و موثر باشد. 🔹 در ابتدا نقد را به دو گونه و تقسیم می کنم‌. منظور از نقد اجتماعی، نقدی است که به جنبه های شخصی و خصوصی کسی مربوط نیست و قابلیت آن را دارد که در رسانه ها طرح گردد و می تواند مربوط به امور علمی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و ... باشد. 🔹 بر اساس تلقی رایج، در گفتگوی انتقادی، دو طرف وجود دارند: و . در حالی که معمولا در ، با مواجهیم: ؛ ؛ ؛ . 🔹 در نقد اجتماعی و عمومی با دو گونه مخاطب مواجهیم: ۱. افراد یا شخصیتها یا نهادهایی که مورد نقد قرار می گیرند، و می توان آنها را نامید. معمولا مخاطب مستقیم نقدهای جریان مومن انقلابی، برخی مسوولان و کارگزاران فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی و گاهی چهره های هنری و ورزشی هستند. ۲. ضلع سوم یا نقدهای اجتماعی، عموم کسانی هستند که نقد ما به گوش و چشمشان می رسد. مخاطب غیر مستقیم را می توان و ناظرانی دانست که در هیاهوی رسانه ها در جستجوی حقیقتند و اگر حق را نشناسند ممکن است گرفتار وسوسه گر شوند. 🔹 در گفتگوهای انتقادی بین جریان مومن انقلابی و مخاطبان آنها، ضلع چهارمی نیز وجود دارد: که به دنبال تاثیر بر روی اندیشه، رای، تصمیم و رفتار ضلع دوم و سوم هستند تا آنها را از دین و حکومت دینی و ارزشها و آرمانهای دین و انقلاب جدا کرده و بگیرند. خناسان مذکور گاهی در قالب در مراکز تصمیم گیری نظام مشغول کار هستند و گاهی در لباس های فعال سعودی و انگلیسی و دنباله های داخلی آنها در . 🔹 اگر به هر چهار ضلع موجود در گفتگوهای انتقادی توجه کنیم متوجه می شویم هرگاه جریان مومن انقلابی پا به عرصه نقد ضلع دوم می گذارد، ناخواسته به عرصه نیز وارد می شود. دشمن اصلی در این جنگ نرم، همان ضلع چهارم یا خناسان وسوسه گری هستند که تلاش می کنند در هر مساله کوچک و بزرگ یا با ربط و بی ربطی از قبیل سقوط هواپیمای اکراینی یا ویروس کرونا یا ... ضلع دوم و سوم را در مقابل انقلاب و نظام و جریان مومن انقلابی قرار دهند. آنها هر چیزی را بهانه می کنند تا از نیروهای انقلابی تصویری ترسناک، خشن، بداخلاق، بی منطق و دیکتاتور ترسیم کرده و افکار عمومی را از یک طرف و نخبگان و مسوولان جامعه را از طرف دیگر در مقابل انقلاب و نیروهای انقلابی قرار دهند. 🔹 حال اگر نیروهای انقلابی در پی نقد ضلع دوم یعنی مسوولان، عالمان، هنرمندان و ورزشکارانی که آراء ناسازگار با ارزشهای دینی و انقلابی را در جامعه طرح و بر اساس آن اقدام می کنند، برآیند و به حضور نظاره گر ضلع سوم یعنی افکار عمومی بی توجه بوده و حضور فعال ضلع چهارم یعنی خناسان وسوسه گر را نادیده بگیرند، ممکن است از ادبیات و لحنی برای نقد خود استفاده کنند که بجای تاثیر مطلوب بر جامعه، برای دین و حکومت دینی هزینه آور باشد. 🔹 گاهی ما سخن خود را می دانیم اما مخاطب غیر مستقیم که همان و جامعه می باشند سخن ما را نه تنها ، و نمی دانند بلکه آن را و غیر محترمانه تلقی می کنند. این گونه نقادی، به خناسان وسوسه گر فرصت می دهد تا در جنگ نرم، ضلع دوم و سوم را به سمت خود جذب کرده و آنها را گروگان گرفته و سخن خود را از زبان آنها بیان کنند. اگر می‌پسندید به اشتراک بگذارید از طريق لينك زير مي‌توانيد به كانال يادداشتها بپيونديد ✅https://eitaa.com/yad_dashtha
🔹 بیش از یکماه از انتشار کاریکاتورهای توهین آمیز به پیامبر عزیز خداوند در مجله می‌گذرد. در همان ایام دو یادداشت با عنوان ؟ نوشتم. 🔹 این روزها مجددا این موضوع، در صدر اخبار قرار گرفته است. مجددا این دو یادداشت را منتشر می‌کنم بدان امید که به دست کسانی برسد که توان تاثیرگذاری بر یا در غرب را دارند. ✅https://eitaa.com/yad_dashtha
🔹 هر چند وقت یکبار در یکی از کشورهای اروپایی و با مجوز دولتهای غربی به مقدسات مسلمانان از جمله پیامبر خدا و حبیب او حضرت محمد صلی الله علیه و آله یا قرآن کریم یا شخصیتهای محترم نزد مسلمانان توهین می شود. 🔹 این قبیل توهینها از مصادیق آشکار می باشد. کاش می توانستیم کاری کنیم که بشر در شرق و غرب کره زمین چنان رشد کند که بفهمد خراش و آزاری که خشونت عاطفی بر جان و روان انسانها وارد می کند از تأثیر خشونتهای فیزیکی عمیقتر و ماندگارتر است. 🔹 شهریور 1399 مقارن با انتشار کاریکاتورهای توهین آمیز به پیامبر عزیز خداوند در مجله ، دو یادداشت با عنوان ؟ نوشتم. 🔹 این روزها یعنی تیرماه 1402 دولت سوئد دو بار به تبعه سوئدی عراقی خود اجازه توهین علنی به قرآن کریم را صادر کرده است. مجددا این دو یادداشت را منتشر می‌کنم بدان امید که به دست کسانی برسد که توان تاثیرگذاری بر یا در غرب را دارند. ✅https://eitaa.com/yad_dashtha