#مبانی_نقد
#چهار_ضلعِ_نقدِ_اجتماعی_و_عمومی
✍️ سید مهدی مرتضوی
🔸 اخیرا مطالبی در نقد قسمت نخست #سریال_پایتخت از زبان چند تن از مومنان انقلابی منتشر شده است.
همچنین پیام نوروزی آقای #دکتر_ظریف با اعتراضاتی از سوی دوستان انقلابی ما مواجه شده است.
🔸 معمولا نقدهای #جریان_مومن_انقلابی نسبت به دیدگاهها و سخنان و رفتارها و اقدامات موجود در سطح جامعه، از موضع حفظ ارزشهای دینی و آرمانهای انقلابی است و علی القاعده جنبه حزبی و جناحی و رنگ خط و خطوط سیاسی را ندارد. اما گاهی این نقدها از سوی مخاطبان یا افکار عمومی، #انگ_جناحی و حزبی می خورد و کارکرد خود را از دست می دهد.
#چه_باید_کرد؟
🔸 نکاتی را درباره مبانی و آداب نقد، به دوستان انقلابی ام تقدیم می کنم. امیدوارم مفید و موثر باشد.
🔹 در ابتدا نقد را به دو گونه #نقد_شخصی_و_خصوصی و #نقد_اجتماعی_و_عمومی تقسیم می کنم. منظور از نقد اجتماعی، نقدی است که به جنبه های شخصی و خصوصی کسی مربوط نیست و قابلیت آن را دارد که در رسانه ها طرح گردد و می تواند مربوط به امور علمی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و ... باشد.
🔹 بر اساس تلقی رایج، در گفتگوی انتقادی، دو طرف وجود دارند:
#منتقد و #مخاطب_نقد.
در حالی که معمولا در #نقد_اجتماعی_و_عمومی، با #چهار_ضلع مواجهیم:
#منتقد؛
#مخاطب_مستقیم؛
#مخاطب_غیر_مستقیم؛
#خناسان_وسوسه_گر.
🔹 در نقد اجتماعی و عمومی با دو گونه مخاطب مواجهیم:
۱. افراد یا شخصیتها یا نهادهایی که مورد نقد قرار می گیرند، و می توان آنها را #مخاطب_مستقیم نامید.
معمولا مخاطب مستقیم نقدهای جریان مومن انقلابی، برخی مسوولان و کارگزاران فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی و گاهی چهره های هنری و ورزشی هستند.
۲. ضلع سوم یا #مخاطب_غیر_مستقیم نقدهای اجتماعی، عموم کسانی هستند که نقد ما به گوش و چشمشان می رسد.
مخاطب غیر مستقیم را می توان #افکار_عمومی و ناظرانی دانست که در هیاهوی رسانه ها در جستجوی حقیقتند و اگر حق را نشناسند ممکن است گرفتار #دام_خناسان وسوسه گر شوند.
🔹 در گفتگوهای انتقادی بین جریان مومن انقلابی و مخاطبان آنها، ضلع چهارمی نیز وجود دارد:
#خناسان_وسوسه_گری که به دنبال تاثیر بر روی اندیشه، رای، تصمیم و رفتار ضلع دوم و سوم هستند تا آنها را از دین و حکومت دینی و ارزشها و آرمانهای دین و انقلاب جدا کرده و #گروگان بگیرند.
خناسان مذکور گاهی در قالب #مهره_های_نفوذی در مراکز تصمیم گیری نظام مشغول کار هستند و گاهی در لباس #رسانه های فعال سعودی و انگلیسی و دنباله های داخلی آنها در #فضای_مجازی.
🔹 اگر به هر چهار ضلع موجود در گفتگوهای انتقادی توجه کنیم متوجه می شویم هرگاه جریان مومن انقلابی پا به عرصه نقد ضلع دوم می گذارد، ناخواسته به عرصه #جنگ_نرم نیز وارد می شود. دشمن اصلی در این جنگ نرم، همان ضلع چهارم یا خناسان وسوسه گری هستند که تلاش می کنند در هر مساله کوچک و بزرگ یا با ربط و بی ربطی از قبیل سقوط هواپیمای اکراینی یا ویروس کرونا یا ... ضلع دوم و سوم را در مقابل انقلاب و نظام و جریان مومن انقلابی قرار دهند. آنها هر چیزی را بهانه می کنند تا از نیروهای انقلابی تصویری ترسناک، خشن، بداخلاق، بی منطق و دیکتاتور ترسیم کرده و افکار عمومی را از یک طرف و نخبگان و مسوولان جامعه را از طرف دیگر در مقابل انقلاب و نیروهای انقلابی قرار دهند.
🔹 حال اگر نیروهای انقلابی در پی نقد ضلع دوم یعنی مسوولان، عالمان، هنرمندان و ورزشکارانی که آراء ناسازگار با ارزشهای دینی و انقلابی را در جامعه طرح و بر اساس آن اقدام می کنند، برآیند و به حضور نظاره گر ضلع سوم یعنی افکار عمومی بی توجه بوده و حضور فعال ضلع چهارم یعنی خناسان وسوسه گر را نادیده بگیرند، ممکن است از ادبیات و لحنی برای نقد خود استفاده کنند که بجای تاثیر مطلوب بر جامعه، برای دین و حکومت دینی هزینه آور باشد.
🔹 گاهی ما سخن خود را #نقد_سازنده می دانیم اما مخاطب غیر مستقیم که همان #افکار_عمومی و #ناظران جامعه می باشند سخن ما را نه تنها #نقد_منصفانه، #نقد_مشفقانه و #نقد_خیرخواهانه نمی دانند بلکه آن را #نقد_مخرب و غیر محترمانه تلقی می کنند. این گونه نقادی، به خناسان وسوسه گر فرصت می دهد تا در جنگ نرم، ضلع دوم و سوم را به سمت خود جذب کرده و آنها را گروگان گرفته و سخن خود را از زبان آنها بیان کنند.
#نقد_مشفقانه
#قندِ_نقد
#پدرانه
#ظرافت_حاج_قاسم_در_نقد_دکتر_ظریف
اگر میپسندید به اشتراک بگذارید
از طريق لينك زير ميتوانيد به كانال يادداشتها بپيونديد
✅https://eitaa.com/yad_dashtha
#هوش_عاطفي
✍️ سيد مهدي مرتضوي
بسم الله الرحمن الرحيم
🔹 چند روز پيش در فضاي مجازي مطلبي را ديدم كه از جواز طلب رحمت براي #آيه_الله_صانعي پرسش ميكرد. به اين بهانه گفتگوهايي نيز درباره اعتبار و دلالت حديث اذكروا موتاكم بالخير جريان پيدا كرد. ديروز عزيزي ديگر از برگزاري مراسم ترحيم ايشان از سوي آيه الله مظاهري اظهار تعجب ميكرد.
🔹 سالها پيش پيامكي با شمارهاي ناشناس درگذشت آيه الله منتظري را خبر داد. به لحاظ اعتقادي با برخي ديدگاههاي ايشان مخالف بودم. اما به لحاظ سياسي هيچ اشتراك نظري با ايشان نداشتم. ساعت ٨ همان روز با دانشجويان رشته نهج البلاغه كلاس داشتم. پيش از شروع درس چند نكته مختصر در اين باره بيان كردم:
🔸 ممكن است در كلاس ما كسي حضور داشته باشد كه خود يا خانوادهاش از مقلدان يا ارادتمندان آيه الله منتظري باشند. به ايشان تسليت ميگويم. زيرا ما هم دوست داريم اگر روزي به مصيبت عزيزي كه دوستش داريم مبتلا شديم، مخالفان، هواي دل ما را داشته باشند و موقتا #آتش_بس داده و نمك به زخم ما نپاشند.
🔸 با بخشهايي از ديدگاهها و رفتارهاي سياسي ايشان مخالف بوده و نسبت به آن، نقدهاي جدي دارم اما بياحترامي به ايشان را جايز نميدانم همانگونه كه دوست ندارم هواداران ايشان به امام خميني و رهبر انقلاب و كسان ديگري كه دوستشان دارم بياحترامي كنند.
🔸 خوف دارم كه در اين چند روز، صدا و سيما يا كساني در دانشگاه ما، به ايشان بياحترامي كنند. چنين كاري خلاف مرام اهلبيت و خلاف اخلاق و انصاف است. علاوه بر اينها آثار نامطلوب ديگري نيز در جامعه خواهد داشت. ميتوانيم ديگران را نقد كنيم اما به آنها بياحترامي نكنيم.
🔹 البته همان روز رهبر انقلاب در پيامي درگذشت ايشان را تسليت گفته و براي ايشان طلب رحمت كردند و شايد همين امر مانع بروز برخي بداخلاقيها گرديد.
🔹 حدود يك ماه بعد دانشجويي كه ميشناختمش با چشمي گريان به دفترم مراجعه كرد. خانوادهاش مذهبي و انقلابي و مقلد آيه الله منتظري بودند. از بيادبي برخي اساتيد و دانشجويان به ايشان در كلاسهاي درس گلهمند بود. پرسيد آيا اين رفتار با #معارف_قرآن_و_عترت سازگار است؟ شرمنده شدم.😔
🔹 كساني همچون مرحوم بازرگان يا آيه الله منتظري يا آقاي هاشمي رفسنجاني يا آيه الله صانعي، در بين جامعه ارادتمنداني دارند. هنگام درگذشت چنين كساني، ارادتمندانشان مصيبت زده هستند. بيادبي به ايشان يا ابراز خوشحالي از فقدان آنها، نمكي است كه بر زخم اين بخش از جامعه پاشيده ميشود و رنجي مضاعف را بر آنها تحميل ميكند.
🔹 نتيجه ديگر چنين برخوردي آن است كه تصويري خشن و بيرحم از هواداران انقلاب كه منتقد چنين كساني هستند، در #افكار_عمومي شكل ميگيرد و در نهايت افكار عمومي را براي پذيرش بداخلاقي و بي انصافي نسبت به رهبران انقلاب و بزرگان انقلابي آماده ميكند.
🔹 رهبر انقلاب بر اساس همين ادب انساني و اخلاق ديني كه امري بديهي است، درگذشت همه اين بزرگان را تسليت گفته و براي آنها طلب رحمت و مغفرت كردهاند.
🔹 مسلما دوست داريم زماني كه مصيبت زدهايم، مخالفان و منتقدان ما نمك بر زخم ما نپاشند و هواي دل ما را داشته باشند. همچنين دوست داريم كساني كه دوستشان داريم در جامعه مورد بي احترامي قرار نگيرند. توجه به #قاعده_طلايي اخلاق سبب ميشود با يكديگر با شفقت و سازگاري و انصاف بيشتري برخورد كنيم و از خودمحوري نجات يابيم.
🔹 #هوش_عاطفي به ما كمك ميكند خود را به جاي ديگران بگذاريم و عواطف و احساساتشان را درك كرده و تأثيري كه سخن يا رفتار ما در دل و جان آنها ميگذارد را بفهميم.
🔹 #هوش_هيجاني نيز به ما كمك ميكند كنترل احساسات خود را بدست گرفته و اگر كسي را دوست نداريم، نسبت به او هر سخني را بر زبان نرانيم و در جامعه نفرتپراكني نكرده و همبستگي ملي و سرمايه اجتماعي نظام را به تاراج ندهيم.
از طريق لينك زير ميتوانيد به كانال يادداشتها بپيونديد
✅https://eitaa.com/yad_dashtha
هدایت شده از یادداشتها
#مبانی_نقد
#چهار_ضلعِ_نقدِ_اجتماعی_و_عمومی
✍️ سید مهدی مرتضوی
🔸 اخیرا مطالبی در نقد قسمت نخست #سریال_پایتخت از زبان چند تن از مومنان انقلابی منتشر شده است.
همچنین پیام نوروزی آقای #دکتر_ظریف با اعتراضاتی از سوی دوستان انقلابی ما مواجه شده است.
🔸 معمولا نقدهای #جریان_مومن_انقلابی نسبت به دیدگاهها و سخنان و رفتارها و اقدامات موجود در سطح جامعه، از موضع حفظ ارزشهای دینی و آرمانهای انقلابی است و علی القاعده جنبه حزبی و جناحی و رنگ خط و خطوط سیاسی را ندارد. اما گاهی این نقدها از سوی مخاطبان یا افکار عمومی، #انگ_جناحی و حزبی می خورد و کارکرد خود را از دست می دهد.
#چه_باید_کرد؟
🔸 نکاتی را درباره مبانی و آداب نقد، به دوستان انقلابی ام تقدیم می کنم. امیدوارم مفید و موثر باشد.
🔹 در ابتدا نقد را به دو گونه #نقد_شخصی_و_خصوصی و #نقد_اجتماعی_و_عمومی تقسیم می کنم. منظور از نقد اجتماعی، نقدی است که به جنبه های شخصی و خصوصی کسی مربوط نیست و قابلیت آن را دارد که در رسانه ها طرح گردد و می تواند مربوط به امور علمی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و ... باشد.
🔹 بر اساس تلقی رایج، در گفتگوی انتقادی، دو طرف وجود دارند:
#منتقد و #مخاطب_نقد.
در حالی که معمولا در #نقد_اجتماعی_و_عمومی، با #چهار_ضلع مواجهیم:
#منتقد؛
#مخاطب_مستقیم؛
#مخاطب_غیر_مستقیم؛
#خناسان_وسوسه_گر.
🔹 در نقد اجتماعی و عمومی با دو گونه مخاطب مواجهیم:
۱. افراد یا شخصیتها یا نهادهایی که مورد نقد قرار می گیرند، و می توان آنها را #مخاطب_مستقیم نامید.
معمولا مخاطب مستقیم نقدهای جریان مومن انقلابی، برخی مسوولان و کارگزاران فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی و گاهی چهره های هنری و ورزشی هستند.
۲. ضلع سوم یا #مخاطب_غیر_مستقیم نقدهای اجتماعی، عموم کسانی هستند که نقد ما به گوش و چشمشان می رسد.
مخاطب غیر مستقیم را می توان #افکار_عمومی و ناظرانی دانست که در هیاهوی رسانه ها در جستجوی حقیقتند و اگر حق را نشناسند ممکن است گرفتار #دام_خناسان وسوسه گر شوند.
🔹 در گفتگوهای انتقادی بین جریان مومن انقلابی و مخاطبان آنها، ضلع چهارمی نیز وجود دارد:
#خناسان_وسوسه_گری که به دنبال تاثیر بر روی اندیشه، رای، تصمیم و رفتار ضلع دوم و سوم هستند تا آنها را از دین و حکومت دینی و ارزشها و آرمانهای دین و انقلاب جدا کرده و #گروگان بگیرند.
خناسان مذکور گاهی در قالب #مهره_های_نفوذی در مراکز تصمیم گیری نظام مشغول کار هستند و گاهی در لباس #رسانه های فعال سعودی و انگلیسی و دنباله های داخلی آنها در #فضای_مجازی.
🔹 اگر به هر چهار ضلع موجود در گفتگوهای انتقادی توجه کنیم متوجه می شویم هرگاه جریان مومن انقلابی پا به عرصه نقد ضلع دوم می گذارد، ناخواسته به عرصه #جنگ_نرم نیز وارد می شود. دشمن اصلی در این جنگ نرم، همان ضلع چهارم یا خناسان وسوسه گری هستند که تلاش می کنند در هر مساله کوچک و بزرگ یا با ربط و بی ربطی از قبیل سقوط هواپیمای اکراینی یا ویروس کرونا یا ... ضلع دوم و سوم را در مقابل انقلاب و نظام و جریان مومن انقلابی قرار دهند. آنها هر چیزی را بهانه می کنند تا از نیروهای انقلابی تصویری ترسناک، خشن، بداخلاق، بی منطق و دیکتاتور ترسیم کرده و افکار عمومی را از یک طرف و نخبگان و مسوولان جامعه را از طرف دیگر در مقابل انقلاب و نیروهای انقلابی قرار دهند.
🔹 حال اگر نیروهای انقلابی در پی نقد ضلع دوم یعنی مسوولان، عالمان، هنرمندان و ورزشکارانی که آراء ناسازگار با ارزشهای دینی و انقلابی را در جامعه طرح و بر اساس آن اقدام می کنند، برآیند و به حضور نظاره گر ضلع سوم یعنی افکار عمومی بی توجه بوده و حضور فعال ضلع چهارم یعنی خناسان وسوسه گر را نادیده بگیرند، ممکن است از ادبیات و لحنی برای نقد خود استفاده کنند که بجای تاثیر مطلوب بر جامعه، برای دین و حکومت دینی هزینه آور باشد.
🔹 گاهی ما سخن خود را #نقد_سازنده می دانیم اما مخاطب غیر مستقیم که همان #افکار_عمومی و #ناظران جامعه می باشند سخن ما را نه تنها #نقد_منصفانه، #نقد_مشفقانه و #نقد_خیرخواهانه نمی دانند بلکه آن را #نقد_مخرب و غیر محترمانه تلقی می کنند. این گونه نقادی، به خناسان وسوسه گر فرصت می دهد تا در جنگ نرم، ضلع دوم و سوم را به سمت خود جذب کرده و آنها را گروگان گرفته و سخن خود را از زبان آنها بیان کنند.
#نقد_مشفقانه
#قندِ_نقد
#پدرانه
#ظرافت_حاج_قاسم_در_نقد_دکتر_ظریف
اگر میپسندید به اشتراک بگذارید
از طريق لينك زير ميتوانيد به كانال يادداشتها بپيونديد
✅https://eitaa.com/yad_dashtha
🔹 بیش از یکماه از انتشار کاریکاتورهای توهین آمیز به پیامبر عزیز خداوند در مجله #شارلی_ابدو میگذرد.
در همان ایام دو یادداشت با عنوان
#چرا_غرب_با_ما_چنین_میکند؟ نوشتم.
🔹 این روزها مجددا این موضوع، در صدر اخبار قرار گرفته است.
مجددا این دو یادداشت را منتشر میکنم بدان امید که به دست کسانی برسد که توان تاثیرگذاری بر #نخبگان یا #افکار_عمومی در غرب را دارند.
✅https://eitaa.com/yad_dashtha
🔹 هر چند وقت یکبار در یکی از کشورهای اروپایی و با مجوز دولتهای غربی به مقدسات مسلمانان از جمله پیامبر خدا و حبیب او حضرت محمد صلی الله علیه و آله یا قرآن کریم یا شخصیتهای محترم نزد مسلمانان توهین می شود.
🔹 این قبیل توهینها از مصادیق آشکار #خشونت_عاطفی می باشد. کاش می توانستیم کاری کنیم که #هوش_عاطفی بشر در شرق و غرب کره زمین چنان رشد کند که بفهمد خراش و آزاری که خشونت عاطفی بر جان و روان انسانها وارد می کند از تأثیر خشونتهای فیزیکی عمیقتر و ماندگارتر است.
🔹 شهریور 1399 مقارن با انتشار کاریکاتورهای توهین آمیز به پیامبر عزیز خداوند در مجله #شارلی_ابدو، دو یادداشت با عنوان
#چرا_غرب_با_ما_چنین_میکند؟ نوشتم.
🔹 این روزها یعنی تیرماه 1402 دولت سوئد دو بار به تبعه سوئدی عراقی خود اجازه توهین علنی به قرآن کریم را صادر کرده است.
مجددا این دو یادداشت را منتشر میکنم بدان امید که به دست کسانی برسد که توان تاثیرگذاری بر #نخبگان یا #افکار_عمومی در غرب را دارند.
✅https://eitaa.com/yad_dashtha