eitaa logo
یادداشتها
577 دنبال‌کننده
55 عکس
48 ویدیو
0 فایل
یادداشتهایی پیرامون‌ مسائل اعتقادی فرهنگی اجتماعی و بازنشر یادداشتهای برگزیده. سید مهدی مرتضوی، عضو هیات علمی دانشگاه و علاقمند به پژوهشهای اعتقادی در قرآن و حدیث. لطفا نظر خود را درباره مطالب کانال به این آدرس ارسال فرمایید: @s_m_mortazavi
مشاهده در ایتا
دانلود
✍️ سید مهدی مرتضوی 🔹 عزیزی میگفت می خواهم مانند آقای تراشیون تا ۲۰ سالگی برای فرزندم موبایل نخرم. 🔹 گفتم آقای تراشیون با فرزندش بر اساس قواعد صحیح تربیت عمل کرده؛ رابطه پدر فرزندی شان محکم است؛ پیوند عاطفی شان مستحکم است؛ در چنین وضعیتی، اگر نوجوانی موبایل نداشته باشد، مشکلی پیش نخواهد آمد. حتی اگر با عقلش هم نفهمد که چرا موبایل ندارد، اما دلش آرام است. 🔹 اما در خانواده ای که از یکسو والدین رابطه تربیتی و عاطفی صحیحی با فرزندان شان ندارند و از سوی دیگر، فرزندان از جانب همسالان برای داشتن موبایل تحت فشار قرار می گیرند، نخریدن موبایل، موجب تنش بیشتر در خانواده و قطع پیوندهای سست باقیمانده بین والدین و فرزندان می شود. 🔹 . اگر قاعده اصلی در تعاملات مومنان انقلابی با دیگران، و و و و و باشد و همگان آن را مراعات کنند، آنگاه و تلخی و مواخذه و قهر و ... در جای صحیحش قرار میگیرد و تاثیر مطلوب خواهد داشت مانند تشرهاي مختصر و گاه به گاه رهبر انقلاب خطاب به برخي مسوولان بلندپايه كشور در كنار و ايشان نسبت به همان مسوولان. 🔹 اما در جایی که رويكرد بخشی از مومنان انقلابی در تعامل با عموم جامعه، و و و صریح باشد، ممکن است موجب سوءتفاهم در بخشی دیگر از جامعه شده و بین دو سوی جامعه، دیواری بلند کشیده شود؛ آنگاه مومنان انقلابی هیچ دستاویزی برای ارتباط و تعامل موثر با بخشهایی از جامعه نخواهند داشت. اين رويكرد نه تنها مي‌تواند تدابير و تلاشهاي رهبر انقلاب را خنثي كند بلكه گاهي به ايجاد و تنش و مي‌انجامد تا آنجا كه رهبر انقلاب ناچار مي‌شوند از پيگيري برخي امور صرف نظر كنند. 🔹 براي مثال رهبر انقلاب در يكي دو سال پيش فرمودند از تذكر به امر ناپسند و منكر عظيم خسته نخواهند شد و آن را تكرار و پيگيري خواهند كرد. اما اندكي پس از اين سخن، سكوت كرده و ديگر آن را پيگيري نكردند. بسياري از دلسوزان انقلاب، به پديده حقوقهاي نجومي از منظر آرمانهاي اسلام و انقلاب و بر اساس آموزه‌هاي علوي مي‌پرداختند و در اين مسير گرفتار رنگهاي سياسي و جناحي نبودند. اما تعداد اندكي از دوستان عزيز ما، هنگام پرداختن به این موضوع، ادبیاتی که شایسته یک معضل ملی و فراجناحی باشد را بکار نبردند و همین سبب شد که در فضای رسانه ای این تلقی پدید آید که مبارزه با حقوقهاي نجومي دارد به ابزاري براي انتقام جويي‌هاي حزبي و جناحي تبديل مي‌شود. ديگراني نيز خيرخواهانه يا از سر شيطنت، در مقابل پرونده حقوقهاي نجومي، پرونده املاك نجومي را رو كردند و كل مسأله به يك نزاع سياسي و جناحي تبديل شد و فرصت مناسبي كه براي جراحي غده سرطاني مسوولان نظام فراهم شده بود از دست رفت. از طريق لينك زير مي‌توانيد به كانال يادداشتها بپيونديد ✅https://eitaa.com/yad_dashtha
قبلا هم عرض کرده بودم همه ما نیازمند تذکر خیرخواهانه یکدیگر هستیم. دوستي بسيار عزیز نسبت به لحن يادداشت چنين تذكر دادند: 🔹 سلام یه متنی درباره ی انقلابی ها گذاشتید در کانال یادداشت ها که در اونجا به انقلابی ها می گید"اما در جایی که اصل اولی در تعامل مومنان انقلابی با عموم جامعه، و و و صریح باشد، بین دو سوی جامعه، دیواری بلند کشیده می شود؛ آنگاه مومنان انقلابی هیچ دستاویزی برای ارتباط و تعامل موثر با جامعه نخواهند داشت." البته من خودم را واقعا انقلابی نمیدونم ولی خیلی از انقلابی هایی که دور و برم میشناسم اینطوری که میگید نیستند!!! 🔹 يادداشت 👆 را اصلاح كردم. لطفا دوباره بخوانيدش. ✅https://eitaa.com/yad_dashtha
✍️ سید مهدی مرتضوی 🔸 اخیرا مطالبی در نقد قسمت نخست از زبان چند تن از مومنان انقلابی منتشر شده است. همچنین پیام نوروزی آقای با اعتراضاتی از سوی دوستان انقلابی ما مواجه شده است. 🔸 معمولا نقدهای نسبت به دیدگاهها و سخنان و رفتارها و اقدامات موجود در سطح جامعه، از موضع حفظ ارزشهای دینی و آرمانهای انقلابی است و علی القاعده جنبه حزبی و جناحی و رنگ خط و خطوط سیاسی را ندارد. اما گاهی این نقدها از سوی مخاطبان یا افکار عمومی، و حزبی می خورد و کارکرد خود را از دست می دهد. ؟ 🔸 نکاتی را درباره مبانی و آداب نقد، به دوستان انقلابی ام تقدیم می کنم. امیدوارم مفید و موثر باشد. 🔹 در ابتدا نقد را به دو گونه و تقسیم می کنم‌. منظور از نقد اجتماعی، نقدی است که به جنبه های شخصی و خصوصی کسی مربوط نیست و قابلیت آن را دارد که در رسانه ها طرح گردد و می تواند مربوط به امور علمی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و ... باشد. 🔹 بر اساس تلقی رایج، در گفتگوی انتقادی، دو طرف وجود دارند: و . در حالی که معمولا در ، با مواجهیم: ؛ ؛ ؛ . 🔹 در نقد اجتماعی و عمومی با دو گونه مخاطب مواجهیم: ۱. افراد یا شخصیتها یا نهادهایی که مورد نقد قرار می گیرند، و می توان آنها را نامید. معمولا مخاطب مستقیم نقدهای جریان مومن انقلابی، برخی مسوولان و کارگزاران فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی و گاهی چهره های هنری و ورزشی هستند. ۲. ضلع سوم یا نقدهای اجتماعی، عموم کسانی هستند که نقد ما به گوش و چشمشان می رسد. مخاطب غیر مستقیم را می توان و ناظرانی دانست که در هیاهوی رسانه ها در جستجوی حقیقتند و اگر حق را نشناسند ممکن است گرفتار وسوسه گر شوند. 🔹 در گفتگوهای انتقادی بین جریان مومن انقلابی و مخاطبان آنها، ضلع چهارمی نیز وجود دارد: که به دنبال تاثیر بر روی اندیشه، رای، تصمیم و رفتار ضلع دوم و سوم هستند تا آنها را از دین و حکومت دینی و ارزشها و آرمانهای دین و انقلاب جدا کرده و بگیرند. خناسان مذکور گاهی در قالب در مراکز تصمیم گیری نظام مشغول کار هستند و گاهی در لباس های فعال سعودی و انگلیسی و دنباله های داخلی آنها در . 🔹 اگر به هر چهار ضلع موجود در گفتگوهای انتقادی توجه کنیم متوجه می شویم هرگاه جریان مومن انقلابی پا به عرصه نقد ضلع دوم می گذارد، ناخواسته به عرصه نیز وارد می شود. دشمن اصلی در این جنگ نرم، همان ضلع چهارم یا خناسان وسوسه گری هستند که تلاش می کنند در هر مساله کوچک و بزرگ یا با ربط و بی ربطی از قبیل سقوط هواپیمای اکراینی یا ویروس کرونا یا ... ضلع دوم و سوم را در مقابل انقلاب و نظام و جریان مومن انقلابی قرار دهند. آنها هر چیزی را بهانه می کنند تا از نیروهای انقلابی تصویری ترسناک، خشن، بداخلاق، بی منطق و دیکتاتور ترسیم کرده و افکار عمومی را از یک طرف و نخبگان و مسوولان جامعه را از طرف دیگر در مقابل انقلاب و نیروهای انقلابی قرار دهند. 🔹 حال اگر نیروهای انقلابی در پی نقد ضلع دوم یعنی مسوولان، عالمان، هنرمندان و ورزشکارانی که آراء ناسازگار با ارزشهای دینی و انقلابی را در جامعه طرح و بر اساس آن اقدام می کنند، برآیند و به حضور نظاره گر ضلع سوم یعنی افکار عمومی بی توجه بوده و حضور فعال ضلع چهارم یعنی خناسان وسوسه گر را نادیده بگیرند، ممکن است از ادبیات و لحنی برای نقد خود استفاده کنند که بجای تاثیر مطلوب بر جامعه، برای دین و حکومت دینی هزینه آور باشد. 🔹 گاهی ما سخن خود را می دانیم اما مخاطب غیر مستقیم که همان و جامعه می باشند سخن ما را نه تنها ، و نمی دانند بلکه آن را و غیر محترمانه تلقی می کنند. این گونه نقادی، به خناسان وسوسه گر فرصت می دهد تا در جنگ نرم، ضلع دوم و سوم را به سمت خود جذب کرده و آنها را گروگان گرفته و سخن خود را از زبان آنها بیان کنند. اگر می‌پسندید به اشتراک بگذارید از طريق لينك زير مي‌توانيد به كانال يادداشتها بپيونديد ✅https://eitaa.com/yad_dashtha
هدایت شده از یادداشتها
✍️ سید مهدی مرتضوی 🔸 اخیرا مطالبی در نقد قسمت نخست از زبان چند تن از مومنان انقلابی منتشر شده است. همچنین پیام نوروزی آقای با اعتراضاتی از سوی دوستان انقلابی ما مواجه شده است. 🔸 معمولا نقدهای نسبت به دیدگاهها و سخنان و رفتارها و اقدامات موجود در سطح جامعه، از موضع حفظ ارزشهای دینی و آرمانهای انقلابی است و علی القاعده جنبه حزبی و جناحی و رنگ خط و خطوط سیاسی را ندارد. اما گاهی این نقدها از سوی مخاطبان یا افکار عمومی، و حزبی می خورد و کارکرد خود را از دست می دهد. ؟ 🔸 نکاتی را درباره مبانی و آداب نقد، به دوستان انقلابی ام تقدیم می کنم. امیدوارم مفید و موثر باشد. 🔹 در ابتدا نقد را به دو گونه و تقسیم می کنم‌. منظور از نقد اجتماعی، نقدی است که به جنبه های شخصی و خصوصی کسی مربوط نیست و قابلیت آن را دارد که در رسانه ها طرح گردد و می تواند مربوط به امور علمی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و ... باشد. 🔹 بر اساس تلقی رایج، در گفتگوی انتقادی، دو طرف وجود دارند: و . در حالی که معمولا در ، با مواجهیم: ؛ ؛ ؛ . 🔹 در نقد اجتماعی و عمومی با دو گونه مخاطب مواجهیم: ۱. افراد یا شخصیتها یا نهادهایی که مورد نقد قرار می گیرند، و می توان آنها را نامید. معمولا مخاطب مستقیم نقدهای جریان مومن انقلابی، برخی مسوولان و کارگزاران فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی و گاهی چهره های هنری و ورزشی هستند. ۲. ضلع سوم یا نقدهای اجتماعی، عموم کسانی هستند که نقد ما به گوش و چشمشان می رسد. مخاطب غیر مستقیم را می توان و ناظرانی دانست که در هیاهوی رسانه ها در جستجوی حقیقتند و اگر حق را نشناسند ممکن است گرفتار وسوسه گر شوند. 🔹 در گفتگوهای انتقادی بین جریان مومن انقلابی و مخاطبان آنها، ضلع چهارمی نیز وجود دارد: که به دنبال تاثیر بر روی اندیشه، رای، تصمیم و رفتار ضلع دوم و سوم هستند تا آنها را از دین و حکومت دینی و ارزشها و آرمانهای دین و انقلاب جدا کرده و بگیرند. خناسان مذکور گاهی در قالب در مراکز تصمیم گیری نظام مشغول کار هستند و گاهی در لباس های فعال سعودی و انگلیسی و دنباله های داخلی آنها در . 🔹 اگر به هر چهار ضلع موجود در گفتگوهای انتقادی توجه کنیم متوجه می شویم هرگاه جریان مومن انقلابی پا به عرصه نقد ضلع دوم می گذارد، ناخواسته به عرصه نیز وارد می شود. دشمن اصلی در این جنگ نرم، همان ضلع چهارم یا خناسان وسوسه گری هستند که تلاش می کنند در هر مساله کوچک و بزرگ یا با ربط و بی ربطی از قبیل سقوط هواپیمای اکراینی یا ویروس کرونا یا ... ضلع دوم و سوم را در مقابل انقلاب و نظام و جریان مومن انقلابی قرار دهند. آنها هر چیزی را بهانه می کنند تا از نیروهای انقلابی تصویری ترسناک، خشن، بداخلاق، بی منطق و دیکتاتور ترسیم کرده و افکار عمومی را از یک طرف و نخبگان و مسوولان جامعه را از طرف دیگر در مقابل انقلاب و نیروهای انقلابی قرار دهند. 🔹 حال اگر نیروهای انقلابی در پی نقد ضلع دوم یعنی مسوولان، عالمان، هنرمندان و ورزشکارانی که آراء ناسازگار با ارزشهای دینی و انقلابی را در جامعه طرح و بر اساس آن اقدام می کنند، برآیند و به حضور نظاره گر ضلع سوم یعنی افکار عمومی بی توجه بوده و حضور فعال ضلع چهارم یعنی خناسان وسوسه گر را نادیده بگیرند، ممکن است از ادبیات و لحنی برای نقد خود استفاده کنند که بجای تاثیر مطلوب بر جامعه، برای دین و حکومت دینی هزینه آور باشد. 🔹 گاهی ما سخن خود را می دانیم اما مخاطب غیر مستقیم که همان و جامعه می باشند سخن ما را نه تنها ، و نمی دانند بلکه آن را و غیر محترمانه تلقی می کنند. این گونه نقادی، به خناسان وسوسه گر فرصت می دهد تا در جنگ نرم، ضلع دوم و سوم را به سمت خود جذب کرده و آنها را گروگان گرفته و سخن خود را از زبان آنها بیان کنند. اگر می‌پسندید به اشتراک بگذارید از طريق لينك زير مي‌توانيد به كانال يادداشتها بپيونديد ✅https://eitaa.com/yad_dashtha