یادداشتی برای جلال (5)
آری! ما با وجود آنکه همه آل احمدیم، هیچ کدام جلال نیستیم. ما همه، همهی خبط و خطاهای آل احمد را مرتکب شدهایم، بیآنکه جگر این را داشته باشیم که فقط به یکی از گناهانمان #اعتراف کنیم. پیش خلق خدا که هیچ؛ ما حتی در محضر حضرت حق هم خط تولید کارخانهی توجیهمان مثل بنز کار میکند! این فقط جلال بود که از تشریح با آب و تاب کردهها بلکه نکردههای خود، حتی با علم به وجود آن همه دوست حسود مثل #ابراهیم_گلستان و دشمن عنود مثل #داریوش_همایون هیچ واهمهای نداشت. این را در مقام کسی که نه، در بیمقامی خسی مینویسم که همهی آثار جلال را بارها خوانده. آل احمد به شکل غریبی اهل ملامت نفس بود و از همان قبیلهی قلیل که با تازاندن تازیانهی اعتراف بر تن رنجورشان، خودزنی را پلی برای رسیدن به #خدا میکنند. جلال حتی دربارهی قلمش هم به شدت معتاد این بود که بزند روی سر مال؛ مکتوباتش را #اباطیل بخواند. آل احمد «پنجشنبه سیزده تیر هزار و سیصد و سی و شش- یازده صبح- اندر قارقارک ارفرانس در راه رم- روی مدیترانه» مینویسد: «الان در پنجره فقط ابرها در دویست- سیصد متری زیر پا درست به پنبههایی میمانند که تکهتکه از دم کمان حلاجها پخش میشود. مردهشور مثلاً شاعرانه نوشتم.» همان جملاتی که هنوز به ذهن ما نرسیده، استوری پیجمان میشود، صدپله بهترش در قلم جلال جاری میشد؛ بعد در توصیف تشبیه به آن زیبایی، از عنوان تمسخرآمیز «مثلاً شاعرانه» استفاده میکند و خودش را هم نه #نویسنده بلکه «مردهشور» میخواند! این سرزنش وجود، همهی سجود آل احمد شده بود. بنازم به این طنز زشت و پلشت زمانه: #جلال که نامهنگاریهای عاشقانهاش با همسرش، چهار جلد کتاب قطور میشود و بیش از دوهزار صفحه، توسط نسلی متهم به #خیانت به #سیمین میشود که جز چهار تا چت مجازی، آنهم عمدتاً به قصد مخزنی، مکاتبهی خاص دیگری با پارتنرش- بخوانید پارتنرهایش- ندارد! بعد از طرف میپرسی این داوری تند، چرا؟ جواب میدهد خود جلال اعتراف کرده! قریب نیمقرن #سووشون سیمین در فراق جلال را نمیبینند؛ فقط از بانو دانشور این جمله یادشان مانده که ناظر بر فلان کردهی جلال، آل احمد را تهدید کرده بود که من فخری گلستان نیستم و به زودی ساز طلاق را کوک میکنم! کاش ما نسل از هر چهار #ازدواج سه #طلاق کمی مثل جلال اهل اعتراف بودیم که با وجود این کارنامهی درخشان، حتی صلاحیت داوری دربارهی ازدواج موقت #فروغ و #گلستان را نداریم، چه رسد به قضاوت دربارهی ازدواج دائم دانشور و آل احمد! وای از شهوت حاشیه...
▪️ادامه در متن بعد👇