eitaa logo
وحید یامین پور
45.3هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
408 ویدیو
27 فایل
کانال رسمی وحید یامین پور 🔺️نویسنده 🔺️مدرس دانشگاه شبکه های اجتماعی: https://zil.ink/yaminpour
مشاهده در ایتا
دانلود
▪️ پیشتر ماشین‌ها انسان را از زحمت و رنج کار با دست رها کرده‌اند و حالا شبکه‌های اجتماعی انسان را از اندیشیدن معاف می‌کنند. اطلاعات به جای تفکر و انباشت وانمایی‌ها به جای تاریخ. از انسان چه می‌ماند؟ 🆔️ @yaminpour
دعا، فقط آن جملاتی نیست که بر زبان می‌آوریم. دعا، صدای پنهان در جان ماست. میل و خواست مخفی که گاهی خودمان هم آنرا به خوبی نمی‌شنویم. خداوند "سمیع" و بلکه "اسمع السامعین" است. اصل دعا همان اشتیاق و فریاد ناگفته‌ی پنهان در جان‌هاست که خدا آنها را می‌شنود. شاید تقدیر ما را همان‌ها رقم بزند. گاهی از بین هزار نام خدا در جوشن کبیر یا صد فقره از مناجات ابوحمزه با یکی از آنها گره می‌خوریم و خود را در کنار آن اسم یا دعا حاضر می‌بینیم. اینجا همان جایی است که دعای مخفی جان‌ها ظهور می‌کند. اغلب، آنچه بر زبان می‌آوریم لقلقه‌ایست بیگانه با حقیقتی که در جان پنهان کرده‌ایم. هر قدر این بیگانگی کمتر باشد، به حقیقت دعا و استجابت نزدیکتریم. ادعیه‌ای که از اهل بیت علیهم‌السلام به ما رسیده‌اند شاید کمکی است به وجود لال ما تا زبان باز کند؛ تا آنچه در چاه جان پنهان دارد، بالا بکشد و به گوش خودش بشنود و آن‌گاه در نقطه گفتگو با خدا قرار گیرد. و این همانا استجابت است.
اهمیت آوینی در انس دائمی او با حقیقت و باطن و امکان نهفته‌ی در چیزها بود. اهمیت آوینی در اقامتش در تفکر وجودبین بود‌. تفاوتش با دیگران در باقی‌ماندنش در زمان باقیِ ملکوت دفاع مقدس بود. او تنش از جبهه‌ها برگشت ولی جانش مقیم همان ‌جا شد. باقی بودن آوینی در ملکوت جبهه‌ها، امکان مکاشفه ی حقایق را به او داد و آنچه او نوشت و گفت روایت آن فتوحات بود. داستانش داستان ناله‌های دیشب و امشب اهل معناست که نمی‌خواهند با ماه رمضان وداع کنند‌. آنها مقیم ماه رمضان می‌مانند. برای همیشه. ماه رمضان یک زمانِ باقی است. آنها که مقیم آن زمان باقی می‌شوند هماره در همان قدس می‌مانند. ماه رمضان می‌ماند و زمان فانی ما رو با خود می‌برد. هم‌چون شهدا که مقیم زمانِ باقی دفاع مقدس شدند... "پندار ما این است که ما مانده ایم و شهدا رفته اند، اما حقیقت آن است که زمان ما را با خود برده است و شهدا مانده اند." ➕️ @yaminpour
گفت: کسی‌که واقعاً شاد است، هیچ‌وقت بلند بلند نمی‌خندد. خنده‌ی بلند اغلب برای پنهان کردن یک افسردگی درونی است. مثل افسردگی در ساعت‌های پایانی یک تعطیلات که آدم را به دست و پا زدن برای یک شادی مضحک وا می‌دارد. نکند زمان بگذرد و من به اندازه کافی شاد نبوده باشم! من به‌یاد کسانی می‌افتم که در راه بازگشت از شمال، با اضطراب آخرین ساعت‌های فراغت‌شان را می‌گذرانند... با پایکوبی دسته جمعی کنار جاده‌ها و نعره زدن در تونل‌ها... شادی، کالایی نیست که با خرج کردن پول و زمان، بدست آید؛ شادی با فائق آمدن و چیره شدن بر زمان بدست نمی‌آید. تلاش برای شاد بودن مساوی است با اضطراب و نهایتا افسردگی. بهجت و انبساط خاطر حقیقی، نه نسبتی با "تعطیلی" دارد و نه دارایی. شادی حقیقی از چشمه درون می‌جوشد. در هنگام "انس" و نه در "نسیان". ➕️ @yaminpour
امروز، اول اردیبهشت، به‌نام‌ سعدی نام‌گذاری شده. شاید دقیق‌ترین سخن درباره‌ی سعدی همان جمله‌ای باشد که آن ادیب فقید گفت؛ وقتی از او پرسیدند تاثیر سعدی بر زبان فارسی چیست؟ گفت: در واقع ما به زبان سعدی سخن می‌گوییم نه زبان فارسی! و در این سخن، یک جهان معنا مستتر است. زبان، تجلی و ظهور وجود است. این وجود است که کسانی را برمی‌گزیند تا بر زبان آنها سخن بگوید. جهان ما را کلمات می‌سازد و زبان سعدی چون زبان حافظ، سنایی و مولوی، جهان ما را با کلمات خود ساخته و پرداخته‌اند. جهان بدون سعدی و حافظ جای کین توزی آدمیان است و با آنها، جای انس. انسان، شاعرانه سکنی می‌گزیند... ➕️ @yaminpour
انسانیت راستین انسان این است که در فراسوی هیاهوی زندگی و قیل‌وقال روزگار، گوشی شنوا به پیامی داشته باشد که روی بال خاطره‌ی ازلی می‌شکفد. تذکرِ خاطره‌ی ازلی در حکم دارویی است معجزه‌آسا که بیماری قلب(فی قلوبهم مرض) را درمان می‌بخشد و این بیماری همانا "نسیان" است... اذکروا الله ذکراً کثیراً 📚 کتاب بت‌های ذهنی و خاطره‌ی ازلی/ داریوش شایگان ➕️ @yaminpour
«اهل ولایت» سخت معدودند و انگشت شمار. «ولایت» مقام اهل يقين است و مگر هر گنجشک بال شکسته‌ای بال در این آسمان بلند خواهد گشود؟ اصلاً اهل ولایت از سیطره زمان و مکان و تاریخ و طبیعت خارج هستند، چه رسد به روشها و ابزار تمدن غرب؛ آنان نخست جانشان را از اسارت تعلقات رهانیده‌اند و آنگاه خداوند به شکرانه این رهایی، آنان را نسبت به غفلت فراگیری که بشر امروز گرفتار آن است، تذکر بخشیده است. ✒️ سید مرتضی آوینی 📚 آینه‌ی جادو/ ج ۱ ➕️ @yaminpour
ما گاهی در جایی "هستیم" ولی آنجا "قرار" نداریم. بودن در جایی -یا جایگاهی- همیشه مساوق قرار گرفتن در آنجا نیست. "قرار" داشتن در گوشه‌ای از این جهان، چیز کمیابی است‌. وقتی جایی هستیم که آن‌جا قرار نداریم، دست‌مان به یک کار حقیقی نمی‌رود، دست‌مان دچار پریشانی می‌شود. نشانه قرار داشتن همین است که کارها با صرافت طبع انجام می‌گیرد. @yaminpour
وحید یامین پور
ما گاهی در جایی "هستیم" ولی آنجا "قرار" نداریم. بودن در جایی -یا جایگاهی- همیشه مساوق قرار گرفتن در
ادامه... شاید به این فکر کنید که هرگاه احساس بی‌قراری کردید، جا و جایگاه خود را تغییر دهید تا به قرار برسید. اما بی‌قراری با جا-به-جا شدن منتفی نمی‌شود. وقتی از این سوی اتاق به آن‌سو نقل مکان کنید، اتاق شما عوض نمی‌شود. ما در عالَم هستیم در نسبت با چیزهایی دیگر. باید نسبت را تغییر داد تا عالم تغییر کند. کسی‌که نسبتش با عالم و آدم از جنس سود و زیان است با همه آدمهای دیگر از این جنس، در همه جای جهان در یک اتاق است و گاهی ممکن است از کسی که در اتاقش همجوار او نشسته دور و بیگانه باشد. نسبت‌هاست که عالمی را برای ما پدیدار و مرئی و عالمی را ناپدید و نامرئی می‌کند. آنگاه با آن‌ها که در یک عالمیم، هم‌زبان و هم‌نوا می‌شویم. اما جهان امروز جهان سوءتفاهم‌ و تخاصم و کین‌توزی است. ➕️ @yaminpour
تفاوت شهید مطهری با بسياری از متفکرین امروزی در میزان سواد و مطالعه یا قدرت بیان و گفتار نیست. در این است که مطهری ایدئولوژی زده و مقیم جهان اراده فردی و دغدغه‌مند تصرف در اذهان مخاطبانش نبود. او اهل دعوت بود نه تصرف. فقط آنها که در مرحله تسلیم در برابر امر قدسی هستند، از انگیز‌ه‌های سوبژکتیو "تاثیرگذار بودن" خالی می‌شوند. بسیاری از روشنفکران و متفکران که دغدغه تاثیرگذاری دارند، به جای دعوت وارد وادی تصرف می‌شوند و گرفتار مهلکه‌ی سوبژکتیویته اند و در سودای تبلیغ و تغییر دیگران هستند. مطهری تسلیم بود و این او را ماندگار کرد. ماندگاری در پیوستن به حق است. ➕️ @yaminpour
وحید یامین پور
طرح روی عطف "آتش بدون دود" خلاقانه است. احتمالا به سختی متوجه بشوید که طرحی از لباس یک ترکمن است. ال
هنوز کسانی پیدا میشن که ساعتها بنشینن و کتابهای ۱۰۰۰ صفحه ای و حجیم‌تر بخونن؟ آیا از اون موقع که همه ساعت مچی دارند و ده‌ها اپلیکیشن و ابزار برنامه‌ریزی و متدهای موفقیت فراگیر شده تا انسان بر وقت و زمان غلبه کنه ، بیشتر مبتلا به کمبود وقت، بی‌حوصلگی و "عجله" نشده؟ هر شبانه‌روز ۲۴ ساعته ولی در دل هر ثانیه، زمانهای دیگری پنهان شده که با اسراری میشه قفلش رو باز کرد و سعه‌ی وقت رو ایجاد کرد. بشر جدید با اراده‌ی بر غلبه بر زمین و زمان، تمام کلیدهای باز کردن این قفل‌ها رو از دست داده. مفهوم "برکت" از زمین و زمان رخت بربسته.
مساله، تولید محتواست؛ نه تبلیغات. تبلیغات، محتوا نیست. تبلیغات اعلام موضع و نوعی چانه‌زنی است؛ ولی محتوا آغاز تامل و گفتگوست. رسانه‌ی تبلیغات‌چی رسانه‌ی ضعیف و کم‌اثری است. رسانه‌ها -به خصوص آنها که ادعای ملّی دارند نه محفلی- باید باب گفتگو را باز کنند. ➕️ @yaminpour
منازعات سیاسی اغلب به پایان نمیرسد، فقط ممکن است بازیگران به خاطر مصالحی برای مقطعی منازعه را رها کنند. مهم نیست طرفین دعوا مدعی دینداری باشند یا نه، در زبان استیلا، هر سخنی به کین‌توزی بدل می‌شود حتی زمانی‌که درباره مهر سخن می‌گوید. مبنای سیاست دینی وَلایت است نه استیلا. حتی همین چند جمله کوتاه را برخی با گوش کین می‌شنوند. در جهان استیلاطلبی، همه در نسبت تخاصم با یکدیگرند و هر حرف و سخنی را به مثابه دشنه و درفش می‌بینند و می‌شنوند. تا اراده‌ی به استیلا هست، ما دشمن یکدیگریم. ➕️ @yaminpour
"پوچ‌گرایی" ترجمه‌ی بسیار نارسا و بدی برای "نیهیلیسم" است، حتی بدتر از اینکه "اومانیسم را "انسان‌گرایی" ترجمه کنیم. نیهیلیسم، کشف فلسفی بزرگی برای توضیح عالم ماست. فیلسوف کاشف نظم عالَمی است که انسان در هر دوره در آن به سر می‌برد. نیچه مخترع نیهیلیسم نیست یا بنا نیست بی‌خدایی را تجویز و توصیه کند، بلکه او محاکات کننده وضعی است که در آن بود و نبود خدا یکسان است. فلسفه بیرون از فیلسوف است و فیلسوف به آن راه می یابد و با آن یگانه می‌شود و سپس آنرا بر زبان می‌آورد. بشر جدید پس از دو هزار سال فهم متافیزیک از خدا و ماوراء، با آلت قتاله‌ی سوبژکتیویته، خدا را زخمی کرده است و خدای دست‌ساز خود را جای آن نشانده است. این پرسش ابراهیم نبی (ع) در تاریخ باقی است: قَالَ أَتَعْبُدُونَ مَا تَنْحِتُونَ؟! آیا آنچه با دست خود ساخته و پرداخته‌اید، می‌پرستید؟! ➕️ @yaminpour
وحید یامین پور
"پوچ‌گرایی" ترجمه‌ی بسیار نارسا و بدی برای "نیهیلیسم" است، حتی بدتر از اینکه "اومانیسم را "انسان‌گرا
خدا، مرده است و خدای دست‌ساز، تکنیک، گوگل، هوش مصنوعی، گوشی هوشمند... و آنچه که ما را از تفکر، ریاضت، خلوت و ذکر در محضر یک حقیقت متعالی بی‌نیاز کرده، به خود می‌خواند... ما با آن خو گرفته‌ایم(ذکر) و به آن گوش می‌سپاریم(عبادت) و با آن آرام می‌شویم(ایمان) و به آن اتکا می‌کنیم(توکل) و از قدرت و سرعت و دقتش به وجد می‌آییم و تحسینش می‌کنیم(تسبیح)... ساینس و تکنولوژی پروردگار بشر جدید است. ما را در دامان خود می‌پرورد و ما با آن انس می‌گیریم و از نبودنش به وحشت می‌افتیم. آرام آرام در جان‌مان واگویه‌ای صدایش را بلند می‌کند که خدای قرآن، آنکه خلقت آسمان‌ها را بر ستون‌های نامرئی می‌داند، سخن علمی و دقیقی گفته یا آنچه تلسکوپ‌های غول‌پیکر ماژلان و هابی-ابرلی گزارش می‌کنند... و آیا الگوریتم‌های پیچیده در پس و پشت پلتفرم‌ها و شبکه‌های اجتماعی در کشف تمایلات و نیازهای ما باهوش‌تر از ملائکه‌ی رقیب و عتید نیستند؟ و آیا پاسخهای خیره‌کننده هوش مصنوعی از مکاشفات و معاینات اهل معنا در کشف علل حوادث و چرایی امور عالَم، اطمینان‌بخش‌تر نیست؟ و اساساً چه نیازی هست که انسان، معنا و بنیاد ارزشمندی و معناداری امور را در جایی بیرون از خودش جستجو کند؟ ما احترام خدا را نگه می‌داریم ولی در جان‌مان چندان به او و دستگاه غیرعلمی‌اش اطمینان نداریم. همه ما فرزندان کوجیتوی دکارتیم. ➕️ @yaminpour
اگر اندیشه مرگ نباشد و زندگی تا بی‌نهایت ممتد فرض شود، آنگاه هیچ درکی از مسئولیت، اولویت و فوریت در زندگی نخواهد بود. ابوسعید ابوالخیر را پرسیدند از تفسیر این خبر که: "تفکّر ساعة خيرٌ من عبادة سنة". شیخ ما گفت: "یک ساعت اندیشه از نیستی خویش بهتر از یک سال عبادت به اندیشه‌ی هستی خویش." ➕️ @yaminpour
وحید یامین پور
اگر اندیشه مرگ نباشد و زندگی تا بی‌نهایت ممتد فرض شود، آنگاه هیچ درکی از مسئولیت، اولویت و فوریت در
وجدان و خودِ اصیل انسانی تا زمانی‌که گم‌گشته در اهواء‌ و ورّاجی‌ها و بوالفضولی‌های همگانیِ خیابانی است، از ما پنهان است. فقط آن‌گاه که دلشوره‌ی مرگ رخ می‌دهد و انسان مرگ را نه مرگ دیگری بلکه مرگ خود می‌بیند یا با یک مرگ ناگهانی بزرگ غیرمنتظره مواجه می‌شود، در آستانه‌ی افشاشدگی خود قرار می‌گیرد. بیرون از افشاگری مرگ، همه‌ی فهم‌ها منفعلانه و دروغین است و آنچنانکه آوینی در "آخرین دوران رنج" می‌گوید، نظم و انضباط نهیلیستی در متن روزمرگی اختیار و آگاهی انسان را می‌رباید و خفه می‌کند. راز اینکه هنر و شعر در همسايگی رنج و دلشوره‌ی مرگ متولد می‌شود همین آگاهی حقیقی و بی‌پرده از خویش و هستی است. ➕️ @yaminpour
"غربت" چیست و غریب چه کسی است؟ غربت، سکوت کردن در زمان گفتن است؛ از این تعبیر دقیقتر، غربت "نتوان گفتن" است. قرار گرفتن در قرب چیزی که زبان را یارای سخن گفتن از آن نیست. مومن در دنیا غریب است چون آنچه را در می‌یابد به زبان روزمره به سخن درنمی‌آید. او گنگ خواب دیده است و عالم تمام کر. اینجاست که شهادت به میدان می‌آید تا زبان عالَم به راز گفتن باز شود. شهادت، گواهی دادن به رازی است که غریب در غربتش گفتن آن را رها کرده بود... در عالم رازی است که جز به بهای خون فاش نمی‌شود. ➕️ @yaminpour
داشتم به امام خمینی(ره) فکر می‌کردم؛ امام بهاری بود که درختان اطراف ما را به ثمر رساند. این درختها خشک بودند و ما اصلاً التفات نداشتیم که اینها چه نوع درختی است و چه میوه‌ای می‌دهد. ناگاه شاخه‌های خشک جوانه زد و شکوفه داد و به بار نشست. یک درخت، آبستن روح جمعی ما بود و سیب جهاد را به‌بار آورد. از درخت دیگر خرمای ایثار پنهان شده در باطن روابط دینی ما ظاهر شد. از جوانه‌ی تاک توکل، انگور امید رویید. باغهای همسایه جنبش‌های رهایی بخش ضد استکباری را ثمر دادند... در جهانی که امام بر ما آشکارش کرده بود، گویی در بهشتی بودیم که شاخه‌ها سر تواضع خود را برای چیدن میوه‌های‌شان پایین کشیده بودند. برخی بعدها با عقل حسابگر خود به این بهار بدبین شدند و به محض خضوع در برابر آن عقل معاش، بهار امام برای‌شان نامرئی شد و از بهشت رانده شدند. اما بسیاری همچنان در سایه سار آن بهارند، راز می‌شنوند و شهید می‌دهند و از میوه‌های توکل و ایثار و جهاد ارتزاق می‌کنند. ➕️ @yaminpour
هر قدر مردم پاکیزه و دردمندانه به سیاست رو می‌کنند، به گمان من برای بسیاری از سیاست‌ورزان حرفه‌ای و کنشگران حزبی، تعیین کننده‌ترین عامل در کنش سیاسی، عامل "حسادت" است. ربنا... لاتجعل في قلوبنا غلّاً للذين امنوا ➕️ @yaminpour
💠 ✔️گاهی داریم حق‌طلبانه نقد می‌کنیم؛ ولی در واقع حسادت می‌ورزیم. ✔️گاهی داریم متواضعانه تمجید می‌کنیم، ولی در واقع داریم چاپلوسی می‌کنیم. ✔️گاهی داریم بزرگوارانه از کنار یک موضوع عبور می‌کنیم؛ ولی در واقع ترس و ضعف خود را پشت ادای بزرگواری پنهان کرده‌ایم. ✔️گاهی غیرتی می‌شویم و در مقام دفاع از یک ارزش برمی‌آشوبیم؛ ولى در واقع برای حفظ منافع و جایگاه در خطر افتاده‌مان برآشفته‌ شده‌ایم. 🔸️خیلی وقتها خودمان هم نمی‌دانیم منشأ رفتار ظاهرا خوب ما چیست. چون ما اهل "صدق" نیستیم. باطن نیّات و انگیزه‌های ما با ظاهر اعمال ما تطابق ندارد. قلب ما مسقیم نیست. صدق، مرتبه‌ی والایی است. کاش دستمان به آن برسد. فرمود: يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللهَ‌ وَ كُونُوا مَعَ الصَّادِقينَ [توبه/ ۱۱۹] ➕️ @yaminpour
💠 ✔️گاهی داریم حق‌طلبانه نقد می‌کنیم؛ ولی در واقع حسادت می‌ورزیم. ✔️گاهی داریم متواضعانه تمجید می‌کنیم، ولی در واقع داریم چاپلوسی می‌کنیم. ✔️گاهی داریم بزرگوارانه از کنار یک موضوع عبور می‌کنیم؛ ولی در واقع ترس و ضعف خود را پشت ادای بزرگواری پنهان کرده‌ایم. ✔️گاهی غیرتی می‌شویم و در مقام دفاع از یک ارزش برمی‌آشوبیم؛ ولى در واقع برای حفظ منافع و جایگاه در خطر افتاده‌مان برآشفته‌ شده‌ایم. 🔸️خیلی وقتها خودمان هم نمی‌دانیم منشأ رفتار ظاهرا خوب ما چیست. چون ما اهل "صدق" نیستیم. باطن نیّات و انگیزه‌های ما با ظاهر اعمال ما تطابق ندارد. قلب ما مسقیم نیست. صدق، مرتبه‌ی والایی است. کاش دستمان به آن برسد. فرمود: يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللهَ‌ وَ كُونُوا مَعَ الصَّادِقينَ [توبه/ ۱۱۹] ➕️ @yaminpour
آیسخولوس درسرود زئوس در آگاممنون می‌گوید: «زئوس، کسی که مردم را به تفکر فرا خواند، هم او مقررکرده است که حکمت تنها از طریق رنج به دست آید.» ➕️ @yaminpour
به تعبیر در زمانه‌ما گفتار به وراجّی و ژاژخایی بدل شده؛ وراجّی همان یاوه‌ای است که در آن فقط حرف زدن اهمیت دارد و نه محتوای سخن. و این چنین کسی زبان دیگری را نمیفهمد. همه سخن می‌گویند ولی همزبانی در کار نیست. در عین حال گم‌شدن در هیاهوی یاوه‌ها و همرنگ جماعت شدن همان غفلت و خلسه‌ی لذت‌بخشی است که ما را از دلشوره‌های هستی‌شناختی نجات می‌دهد و از دست خویشتن اصیل می‌رهاند. ➕️ @yaminpour
"دوست داشتن" و "نفرت داشتن" برای مردمان عادی -مثل ما- غالبا حالاتی مربوط به سکونت در عالم خیال است. آنگاه که دوست می‌داریم یا متنفر میشویم اغلب برایش توضیحی نداریم جز آنکه با تسلط بر لفاظی بتوانیم برایش دلیلی بتراشیم. این حالات اغلب انفعالی و غرض‌ورزانه است، بی‌آنکه به غرض و جهتش که معمولا حبّ نفس و خودخواهی است، التفات داشته باشیم. حبّ و بغض "پیشا غرض" حالت نادر و موهبتی دور از دسترس است. جز با ریاضت، حکمت یا فیض حق، بعید است کسی به ساحت حبّ و بغض غیر غرض‌ورزانه تشرف حاصل کند. اگر نسبت به حبّ و بغض مراقبه داشته باشیم و مکر نفس و خیال را بشناسیم بعید است در عرصه‌های غرض‌ورزی مانند رقابت سیاسی، به هیجان بیاییم و گریبان چاک کنیم. ➕️ @yaminpour