امروز برای #سربلندی_ایران، برای ادامه ی راه #شهید_جمهور_عزیزمون، برای محرومان، برای برگشتن عزت و قدرت در پای میز مذاکره مقابل دشمن، برای فساد ستیزی و حمایت کردن از استعداد و ظرفیت همه ی آدم های معمولی که به هیچ نهاد قدرت و ثروتی در جامعه وصل نیستند، به کسی که #اصلح میدونستمش #رای دادم.
و خدا رو شاکرم که در این روزها با بعضی از افراد خانواده یا دوستانی ک هم نظر باهم نبودیم، برای رسیدن به تشخیص درست، بحث های بسیار جدی انتخاباتی کردیم.
و الان سرشار از حس #غرور_ملی و #افتخار هستم که در نهایت همه مون امروز در کمال آرامش و امنیت و آزادی به کاندید مورد نظرمون رای دادیم و با وجود تفاوت رای هامون همچنان دوستی هامون پابرجاست.
این نهایت رشد و بلوغ یک جامعه رو میرسونه.
و دارم فکر میکنم چقدر ب خاطر همه ی اینها مدیون #امام_خمینی هستیم.❤️
پی نوشت: عکس از رای دادن من و مامانم و حضور افتخاری دخترم کنارمون برای فردا و فرداهای #ایران عزیزمون☺️
#زندگی_نوشت #تیر_۴۰۳
#احساس_نوشت
@yaremehrabanema
19.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دیشب رفیق شفیقم مهمان خونه ی ما بود.
صبح میخواستم برم #مهر_آنا و به خانم پیوندی عزیز زنگ زدم و گفتم اگر اجازه بدن میخوام با مهمانم امروز مهمان مهرآنا باشیم.☺️
ایشونم لطف کردن و پذیرفتن🙏
امروز ملیحه سادات به جمع مهرآنایی ها اومد.
و باعث شد برای اولین بار در کل این دوره ی ۷ ماهه حتی یک خط از کتابمون رو نخونیم😁
عوضش تمام جلسه ملیحه سادات برامون حرف زد و نکات ناب تربیتی گفت. از تجربیات موفق ارتباط خودش تو این سالها با نوجوونا تعریف کرد و نکات تربیتی خیلی قشنگی رو از داستان دختران شعیب و حضرت موسی علیه السلام از قرآن برامون نقل کرد که واقعا باعث شگفتی مون شد. و آخر جلسه هم چند تا از دست نوشته هاش رو برامون خوند.😍
دوستان مهر آناییم خیلی خوشحال شدند از اینکه با ملیحه سادات آشنا شدن.
فکر میکنم حضور ملیحه سادات امروز اونجا برامون مثل یک رزق قشنگ بود که خدا روزی مون کرده بود.
جالب اینجا بود ک بدون اینکه ملیحه سادات بدونه ک ما این مدت چه کتابی میخوندیم و سعی داریم چه مهارتی رو در خودمون پرورش بدیم نکاتی رو گفت ک دقیقا مرتبط با بحث کتابمون و دغدغه های این مدتمون بود.
نکات کاملا کاربردی و جالب ک از تجربیات خودش نشات میگرفت و واقعا برامون شنیدنی بود.
آدما میتونن ب چیزهای مختلفی افتخار کنن.
ولی خیلی حس قشنگیه که آدم بتونه ب دوستش افتخار کنه😌
من امروز بابت داشتن چنین رفیقی واقعا #افتخار کردم و خدا رو شکر میکنم🙏
#زندگی_نوشت #تیر_۴۰۳
#احساس_نوشت
#رفیقانه❤️
#شکر_گزاری
@yaremehrabanema
امشب من داشتم در کمال آرامش شکر گزاری هامو انجام میدادم و پر از حس عمیق شکر گزاری بودم ک بابا زنگ زد و شروع کرد حال و احوال کردن باهام.
منم گفتم چی شده بابا زنگ زده حال و احوال میکنه؟
بعد هی میگفت چه خبر؟😄
گفتم خبری نیست سلامتی!
بعد گفتن واقعا معلومه ک از هیچ جا خبری نداری ها😄
اسراییل رو زدیم بابا جان!
گفتم عهههه! واقعا؟
خیره ان شاء الله🙏🙏🙏
بعد چراغا رو خاموش کردم ک فاطمه بخوابه و کلی باهم حرف زدیم و عشق و محبت بینمون رد و بدل شد و فاطمه ی من در آرامش و با لبخند خوابید و من به یاد کودکان مظلوم جهان روش رو کشیدم و گفتم بخواب مامان!
الهی ک یک روزی همه بچه ها بتونن در آرامش بخوابن😭
حالا تو دلم باز داشتم کلی احساس مختلف تجربه میکردم.
رفتم چند تا پیج تو اینستا رو چک کردم و از اونجایی ک ۹۰ درصد پیج هام انقلابی ان همه جا حرف از #شکر و ثنای الهی و #حس_قدرت و #افتخار و #شادمانی بود.
بعدش رفتم عکس سردار رو ک همیشه جلوی آینه ی اتاقمه برداشتم و یکم باهاش حرف زدم و بعد ب سرم زد برم قرآن رو باز کنم و از خدا بخوام باهام حرف بزنه چون هنوز یکم حس نا آرومی داشتم تو وجودم!
یعنی اگر بدونید چه صفحه ای و چه آیه هایی اومد!
فقط یکیش این بود!
بخونید و حظ کنید😍
#احساس_نوشت
#قرآن_دوست_داشتنی
@yaremehrabanema