این پیام رو دیشب از یکی از دوستان خیلی عزیزم دریافت کردم.
یکی از برکاتی که دوستی با ملیحه سادات تو همه ی این سالها برام داشته اینه که من با دوستای ملیحه ساداتم دوست شدم😁
اولش دوست مجازی شدیم و بعد کم کم حضوری هم توفیق شد که همدیگرو دیدیم.
البته بعضی دوستانم مثل همین خانم مجاور آقا که دیشب این پیام رو از چتشون با محدثه برام ارسال کردن، نمیدونم چرا قسمت نمیشه که همدیگرو ببینیم؟ 😅
بالغ بر شونصد بار قرار گذاشتیم همو بیینیم و نشده.
گاهی فکر میکنم خدا میخواد که ما همون دوست مجازی بمونیم.
شاید از نزدیک دیدنمون قراره تصوراتمون از همو بهم بریزه🤣
ملیحه سادات گاهی بهم میگه خوب با دوستای من دوست شدی ها! و خب من ازش کمی بوی حسادت میشنوم😂
بعد یاد اون شعر قدیمیه میفتم: دوست من دوست داره با دوستِ تو دوست بشه. دوستِ تو دوست داره با دوست من ک دوست داره با دوستِ تو دوست بشه، دوست بشه؟🤣🤣🤣
جدای از این شوخی ها یکی از ارزش های زندگی من، نگه داشتن دوستی های قدیمی و اضافه کردن دوستی های جدیده.😍
من اعتراف میکنم که آدم رفیق بازی هستم و بی اغراق و تعارف دوستام ارزشمندترین سرمایه های زندگیم هست🙏
امیدوارم ک خدا زیادتون کنه دوستای من☺️
خصوصا دوستایی مثل محدثه رو که به شکل گمنام و بدون درخواست من برای دوره های کتابخوانی کانال تبلیغ میکنن😜
راستی از همین تریبون اعلام میکنم که عاشقتم محدثه❤️
#احساس_نوشت
#قدردانی🙏
#خوشحالی😃
دیروز کلاس قرآن داشتم.
مامان زودتر رسیده بود و داشتم ازشون قرآن میپرسیدم
زنگ در زده شد
طبق معمول به دخترم فاطمه گفتم درو باز کنه.
درب خونه باز شد و من سر برگردوندم سمت در و دیدم چهار تا از خانومای بزرگوار کلاس قرآنمون پشت سر هم قرار گرفتن و همه با صورت های شاد و بشاش هرکدوم چیزی در دست دارن و به سمتم گرفتن
نفر اول یک سبد پر از گل محمدی که دیدنشون چشامو اینجوری کرد😍
نفر دوم یک کیف زیبا
نفر سوم یک دسته گل پر از گل های صورتی با گلدونی به رنگ بنفش بادمجونی یعنی همون رنگ های مورد علاقه ام
نفر آخرم یک دسر خوشمزه😋
وقتی با تک تکشون روبوسی کردم و روز معلم رو بهم تبریک گفتن واقعا داشت گریه ام میگرفت...
خیییلی خوشحال و سوپرایز شدم
و از همه مهم تر اینکه میدونید اینکه آرزوی خودتو زندگی کنی یک حس خاصی داره...
واقعا اشکی شدم از اینکه یک عده منو معلم قرآن خودشون میدونستن و روز معلم رو بهم تبریک گفتن...
شیرینی اون لحظه تا همین الان تو دلمه.
دیشب ک همسرم اومد با شوق براش تعریف کردم که چطور خانومای کلاس قرآن این لطف رو داشتن و اینجوری سوپرایزم کردم.
حس و حال الانم فقط شکره.
خدایا شکرت...
شکرت که توفیق معلمی بهم دادی
البته که همه ی ما همیشه و تا ابد شاگردان محضر قرآنیم❤️
#زندگی_نوشت
#اردیبهشت_۴۰۳
#روز_معلم_مبارک
#احساس_نوشت #خوشحالی #شکر_گزاری
#قرآنِ_دوست_داشتنی ❤️
@yaremehrabanema
دیشب بعد از تموم شدن همه ی کلاس های قرآنم رفتم تو آشپزخونه و با یک بسته ی کاغذ کادو پیچی شده مواجه شدم.
فاطمه میخواست بازش کنه ولی گفتم نه مامان! صبر کن. شاید مال ما نباشه و کسی اینجا جاش گذاشته باشه!
گوشیمو چک کردم و دیدم یکی از بچه های #کلاس_قرآن این پیامو بهم داده:
" سلام وقت بخیر
ببخشید یک بسته روی صندلی آشپزخونه گذاشتم
قابلتون رو نداره
ارزش مادی نداره ولی برای تولدتون وتشکر از زحماتتونه! "
با خوشحالی برگشتم تو آشپزخونه😄
و ب فاطمه گفتم برای من هدیه آوردنش! بیا بازش کنیم.
بازش کردیم و چشام اینجوری شد😍
آخرین باری که #کتاب هدیه گرفتم از خودم بود😅
در #سفر_خانوادگی به #شمال تو نمایشگاه کتاب #متل_بانک_ملی یک کتاب خریدم و به خودم #هدیه کردم😁
من هدیه گرفتن و هدیه دادن کتاب رو خیییییلی دوست دارم.
اینجوری نیست که بگم ارزش معنوی داره برام فقط!
ب عنوان یک هدیه ی کاملا مادی واقعا خوشحالم میکنه و ب همین علت اگر واقعا و از ته قلبم کسی رو دوست داشته باشم حتما بهش کتاب هدیه میکنم.
#شاگرد_با_محبت_گلی_است_از_گلهای_بهشت☺️❤️
#زندگی_نوشت #خرداد_۴۰۳
#احساس_نوشت #خوشحالی #قدر_دانی
@yaremehrabanema