eitaa logo
یاشبیر(اشعار دکتر حسن لطفی)
3.4هزار دنبال‌کننده
66 عکس
28 ویدیو
6 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم باید این مرد در این رزم مُصمم باشد او علی است و علی مرگ مجسم باشد او علی است و علی پشت ندارد زره‌اش که علی پیش‌تر از خطِ مقدم باشد هیچ‌کس نیست به جز او که به شأن‌اش گویند که علی باشد و پیغمبر خاتم باشد تیغ برداشته و دشت همه رَم کردند شیر از بیشه که آمد دو سه تا کم باشد می‌دوند از چپ و از راست و بهم می‌خوردند لشگر این گونه ندیدیم که درهم باشد مدحِ او گفته فقط مُتَفقاً دشمن و دوست تیغِ او فاصلِ جنات و جهنم باشد اکبر این است اگر خاطر زینب جمع است اکبر این است اگر فتح ،  مسلَم باشد قصد او آب نبود و لبِ بابایش بود ورنه هر زخم تنش چشمه‌ی زمزم باشد آخرین بار بیا تا که قدَت را بینند بگذارید در این خمیمه معمم باشد نفَسِ آخر او اول ماهِ غم شد از زمانی که زمین خورد محرم باشد (حسن لطفی ۴۰۲/۰۵/۰۳) @yashobeyr_hassan_lotfi
بسم الله الرحمن الرحیم یا امیرالمومنین علیه‌السلام یا علی اکبر علیه‌السلام جهان مُلکی است بی پایان  که سلطانش علی باشد صراط‌الله است آن راهی که پایانش علی باشد علی عینِ کتاب‌الله آیاتش شروح او... ولایت را کسی فهمد که قرآنش علی باشد حدیث من یمت... فرمود جان دادند عُش‍ّاقش خوشا آن خانه‌ی قبری که مهمانش علی باشد به مقداد و به سلمان و ابوذر می‌خورم سوگند کسی که پای حیدر ماند تاوانش علی باشد به قربان علی زهراست از اول، یقیناً هم به قربانش به قربانش به قربانش علی باشد پیامبر گفت در دوزخ نمی‌سوزد هر آنکس که فقط یک ذره از ذرات ایمانش علی باشد تبار عاشقان تنها به قنبر می‌رسد در اصل بزرگ است آنکه آقای نیاکانش علی باشد بهشت ماست آنجایی که نامش را نجف گفتند حرم باشد دلی  که نقش ایوانش علی باشد قیامت نامه‌ی اعمال ما را زود می‌پیچند خوشا آن نامه‌ای که جای عنوانش علی باشد حرم وقتی حرم شد که دل آرامش حسین است و... نگهدارش علمدار و نگهبانش علی باشد حرم وقتی خیالش تخت می‌باشد که می‌بیند..‌. سلحشورش علی باشد رجزخوانش علی باشد حسین از عمر می‌خواهد فقط دورِ علی گردد به دامانش علی باشد به دستانش علی باشد من از حال پدر دنبال اکبر خوب دانستم فقط جانش علی باشد فقط جانش علی باشد (حسن لطفی ۴۰۳/۰۴/۲۲) @yashobeyr_hassan_lotfi
بسم الله الرحمن الرحیم جان علی اکبرعلیه السلام تکانم داد عمه تا بداند زنده‌ام یا نه چرا هِی وای می‌گویی ولی یک بار بابا نه کشیدم تیغه‌ای از حنجره تو با دو انگشتم دلم خوش بود حرفی می‌زنی این بار... اما نه محاسن داشتم بر دست ، دنبال تو اُفتادم به زخمی فکر می‌کردم  ولیکن اِرباًاربا نه مرا هَرسو ببر زینب ولی سمت رقیه نه مرا هَرسو ببر زینب  کنارِ قبر لیلا نه چه راحت پخش می‌کردی به سختی جمع می‌کردی تو هَم ای کاش در گودال بودی ، بین صحرا نه عزیزم دست و پا زن  جان دهی شاید که راحت‌تر بکش پا را زمین پیشم ولی در پیش زهرا نه مرا تا خیمه دارد می‌برد با احتیاط عمه تو را بر دست دارم می‌برم با احتیاط ای داد الهی نیزه‌هاشان را نشورند آن طرف ورنه کمی از اکبرم را می‌بَرد آب فرات ای داد شدی نذری  کمی خیرات  قدری جنس سوغاتی شیوخی هم ربودند از تنت خمس و زکات ای داد نمی‌شد پیش ما باشی به قدر یک اذان بابا نشد که پیش من باشی به قدر یک صلاة ای داد زمین خوردی  زمین خورده تمام آسمانِ من زمین خوردم  زمین خورده تمام کائنات ای داد همه دَف می‌زنند و طبل می‌کوبند، می‌خندند به تو با چشم باز ای وای  به من باچشم مات ای داد (حسن لطفی ۴۰۳/۰۴/۲۲) @yashobeyr_hassan_lotfi
بسم الله الرحمن الرحیم در بغل می‌گیرمت افسوس دَرهَم می‌شوی گاه پیدا می‌شوی و گاه مبهم می‌شوی اینکه بر دوش من عمری بود تابوت تو بود در عبا می‌چینم اما زود دَرهَم می‌شوی بوسه‌ای حتی تنت را نامرتب می‌کند آه با نازی‌عزیزم  نامنظم می‌شوی پیش زینب  پیش تو  دارم خجالت می‌کشم وای داری بر سرم خاک دو عالم می‌شوی خیمه‌ام را  دخترانم را  صدایت کُشت کُشت آبرویم قاتل این چند مَحرم می‌شوی روی زین اسب بودی نیزه‌ها پیچاندنت روی زین از درد دیدم هرطرف خم می‌شوی نیزه هم قلبش به حالت سوخت از وقتی که دید... طُعمه‌ی یک دشت تیغ و دشنه از دَم می‌شوی روی یال اُفتاده بودی اسب راهش را ندید روی یال اُفتادی و دیدم فقط کم می‌شوی قاتلت تا دید وضعم را به حالم گریه کرد قبل آن گودال  داری قتلگاهم می‌شوی خوب شد لیلا کنارت نیست وقتی در غروب بر سر سرنیزه‌ای با زور محکم می‌شوی (حسن لطفی) @yashobeyr_hassan_lotfi
بسم الله الرحمن الرحیم جان علی اکبرعلیه السلام تکانم داد عمه تا بداند زنده‌ام یا نه چرا هِی آه می‌گویی ولی یک بار بابا نه کشیدم تیغه‌ای از حنجرِ تو با دو انگشتم دلم خوش بود حرفی می‌زنی این بار... اما نه محاسن داشتم بر دست ، دنبال تو اُفتادم به زخمی فکر می‌کردم  ولیکن اِرباًاربا نه مرا هَرسو ببر زینب ولی سمت رقیه نه مرا هَرسو ببر زینب  کنارِ قبر لیلا نه چه راحت پخش می‌گردی به سختی جمع می‌گردی تو هَم ای کاش در گودال بودی ، بین صحرا نه عزیزم دست و پا زن تا که راحت‌ جان دهی اما بکش پا را زمین پیشم ولی در پیش زهرا نه (حسن لطفی) @yashobeyr_hassan_lotfi
بسم‌الله الرحمن الرحیم مرا تا خیمه دارد می‌برد با احتیاط عمه تو را بر دست دارم می‌برم با احتیاط ای داد الهی نیزه‌هاشان را نشورند آن طرف ، ورنه کمی از اکبرم را می‌بَرد آب فرات ای داد شدی نذری  کمی خیرات  قدری جنس سوغاتی شیوخی هم ربودند از تنت خمس و زکات ای داد نمی‌شد پیش ما باشی به قدر یک اذان بابا نشد که پیش من باشی به قدر یک صلاة ای داد زمین خوردی  زمین خورده تمام آسمانِ من زمین خوردم  زمین خورده تمام کائنات ای داد همه دَف می‌زنند و طبل می‌کوبند، می‌خندند به تو با چشم باز ای وای  به من باچشم مات ای داد (حسن لطفی) @yashobeyr_hassan_lotfi
بسم الله الرحمن الرحیم یک جلوه است جلوه‌ی اعظم فقط علیست یک معنی است معنی خاتم فقط علیست آیات کبریاییِ   لَیْسَ کَمِثْلِهِ.... آئینه خدای معظم فقط علیست شمس الحقِ علیست رسول خدا فقط صبح و شبِ پیمبرِ اکرم فقط علیست تا آخرین نَفَس به خودش تکیه داده است کوه است  قله است  مصمم فقط علیست اصلا بهانه‌ی نَفَس فاطمه است او اصلا بهانه‌ی همه عالم فقط علیست جبریل هم موذن ایوان طلای اوست بین نجف سلامِ خدا هم فقط علیست گفتند او خداست و گفتند او جداست باید که لال بود که مبهم فقط علیست آری بهشتِ شیعه تماشای مرتضاست آری برای کفر جهنم  فقط علیست اسلام را دلیل حیات است  یا حسین اسلام را سلوک مسلم فقط علیست هجده علی حسین به میدان روانه کرد یعنی که در میانِ بساطم فقط علیست حُسنِ شروع علی‌است و حُسنِ ختام هم اول علی و آخرِ آن هم فقط علیست در کربلا نخست علی اذن جنگ خواست یعنی برای رزم مقدم فقط علیست در پنجه تا که تیغِ دو دوم را گرفت گفت : قائم مقامِ ضربِ دمادم فقط علیست در ابتدا تمامِ عَلم‌هایشان شکست تا بنگرند صاحب پرچم فقط علیست طوری سپاه بهم ریخت ... هرکه دید فریاد زد که مرگِ مجسم فقط علیست حق داشت که حسین به دنبال او دوید تنها پیامِ ماه محرم فقط علیست ما با علی علی شب خود صبح می‌کنیم دنیا به کام ماست که عالم فقط علیست (حسن لطفی) @yashobeyr_hassan_lotfi
بسم الله الرحمن الرحیم باید این مرد در این رزم مُصمم باشد او علی است و علی مرگ مجسم باشد او علی است و علی پشت ندارد زره‌اش که علی پیش‌تر از خطِ مقدم باشد هیچ‌کس نیست به جز او که به شأن‌اش گویند که علی باشد و پیغمبر خاتم باشد تیغ برداشته و دشت همه رَم کردند شیر از بیشه که آمد دو سه تا کم باشد می‌دوند از چپ و از راست و بهم می‌خوردند لشگر این گونه ندیدیم که درهم باشد مدحِ او گفته فقط مُتَفقاً دشمن و دوست تیغِ او فاصلِ جنات و جهنم باشد اکبر این است اگر خاطر زینب جمع است اکبر این است اگر فتح ،  مسلَم باشد قصد او آب نبود و لبِ بابایش بود ورنه هر زخمِ تنش چشمه‌ی زمزم باشد آخرین بار بیا تا که قدَت را بینند بگذارید در این خیمه معمم باشد نفَسِ آخر او اول ماهِ غم شد از زمانی که زمین خورد محرم باشد (حسن لطفی) @yashobeyr_hassan_lotfi
بسم الله الرحمن الرحیم یا امیرالمومنین علیه‌السلام یا علی اکبر علیه‌السلام جهان مُلکی است بی پایان  که سلطانش علی باشد صراط‌الله است آن راهی که پایانش علی باشد علی عینِ کتاب‌الله آیاتش شروح او... ولایت را کسی فهمد که قرآنش علی باشد حدیث مَن یَمُت... فرمود: جان دادند عُش‍ّاقش خوشا آن خانه‌ی قبری که مهمانش علی باشد به مقداد و به سلمان و ابوذر می‌خورم سوگند کسی که پای حیدر ماند تاوانش علی باشد به قربان علی زهراست از اول، یقیناً هم به قربانش به قربانش به قربانش علی باشد پیامبر گفت در دوزخ نمی‌سوزد هر آنکس که... فقط یک ذره از ذرات ایمانش علی باشد تبار عاشقان تنها به قنبر می‌رسد در اصل بزرگ است آنکه آقای نیاکانش علی باشد بهشت ماست آنجایی که نامش را نجف گفتند حرم باشد دلی که نقش ایوانش علی باشد قیامت نامه‌ی اعمال ما را زود می‌پیچند خوشا آن نامه‌ای که جای عنوانش علی باشد حرم وقتی حرم شد که دل آرامش حسین است و... نگهدارش علمدار و نگهبانش علی باشد حرم وقتی خیالش تخت می‌باشد که می‌بیند..‌. سلحشورش علی باشد رجزخوانش علی باشد حسین از عمر می‌خواهد فقط دورِ علی گردد به دامانش علی باشد به دستانش علی باشد من از حال پدر دنبال اکبر خوب دانستم فقط جانش علی باشد فقط جانش علی باشد (حسن لطفی) @yashobeyr_hassan_lotfi
بسم‌الله الرحمن الرحیم اگر که دست به روی کمر گذاشته‌ام وگر که دست به روی جگر گذاشته‌ام بگو که‌ام چه کنم زنده‌ام گمان نکنم فقط دو دست کنارت به سر گذاشته‌ام فقط دو بوسه گرفتم بلند شد دادت مرا ببخش که لب بی‌خبر گذاشته‌ام ببین که دربه‌درِ تکه پاره‌های توام به گریه سر به بیابان اگر گذاشته‌ام تو را زِ تیغ زِ نیزه زِ شن جدا کردم به زخم زخمِ تنت چشمِ تر گذاشته‌ام تو را به روی عبا چیدم و خودت نشدی که چند تکه به جای دگر گذاشته‌ام چه مختصر شده است عین لام یاء پدر چه شد که نام تو را مختصر گذاشته‌ام نه زخمِ نیزه ندیدم، ببین که رویم را به زخم تازه‌ی یک میخ در گذاشته‌ام بزرگ کردن تو پیرِمرد کرده مرا که بیست سال برایت جگر گذاشته‌ام (حسن لطفی ۴۰۴/۰۴/۱۱) @yashobeyr_hassan_lotfi
بسم‌الله الرحمن الرحیم یا که باید که چنین خوش قد و بالا نشوی یا دعا کن که دگر قاتل بابا نشوی تا بزرگت بکنم زحمتِ تو پیرم کرد گفتمت زودتر از پشت پدر تا نشوی هفت دفعه به زمین خورده‌ام و خندیدند من که مُردم تو اگر پا بشوی یا نشوی هِی نفس می‌زنی و هِی نفسم می‌گیرد می‌کشم نیزه ولی حیف مداوا نشوی جان من حل شدنت کار پدر نیست که نیست روی این خاک نمی‌شد که معما نشوی ؟ یک عبا بُرد تو را مابقی‌ات را بغلم فکر کردم بغلم جا شوی امّا نشوی کاش می‌شد که نشورند سرت را از خون تا که زیبا نشوی ، قاتل لیلا نشوی هرکه می‌داد تسلا به خودش گفتم که... ...اگر این است غمش کاش که بابا نشوی (حسن لطفی) @yashobeyr_hassan_lotfi