هدایت شده از یک آیه در روز
.
6⃣ «لَمَّا أَصابَتْكُمْ مُصيبَةٌ ... هُوَ مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِكُمْ ... وَ ما أَصابَكُمْ ... فَبِإِذْنِ اللَّهِ وَ لِيَعْلَمَ الْمُؤْمِنينَ»
این مصیبت را
🔹هم ناشی از خود مومنان دانست،
🔹هم به اذن خدا خواند و
🔹هم برای معلوم کردن مومنان؛
🤔کارهای خداوند میتواند در آن واحد وجوه متعدد داشته باشد؛ و یک وجه به معنای نفی سایر وجوه نیست:
مثلا اینکه واقعهای از باب عقوبت و نتیجه اعمال خود افراد باشد بدین معنا نیست که خداوند در همان واقعه، قصد آزمایش و خالص کردن مومنان را ندارد.
@Yekaye
838) 📖و لِيَعْلَمَ الَّذينَ نافَقُوا وَ قيلَ لَهُمْ تَعالَوْا قاتِلُوا في سَبيلِ اللَّهِ أَوِ ادْفَعُوا قالُوا لَوْ نَعْلَمُ قِتالاً لاَتَّبَعْناكُمْ هُمْ لِلْكُفْرِ يَوْمَئِذٍ أَقْرَبُ مِنْهُمْ لِلْإيمانِ يَقُولُونَ بِأَفْواهِهِمْ ما لَيْسَ في قُلُوبِهِمْ وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِما يَكْتُمُونَ 📖
💢ترجمه
و برای اینکه معلوم دارد کسانی را که نفاق ورزیدند؛ و به آنان گفته شد بیایید در راه خدا مبارزه کنید یا [تجاوز دشمن را] دفع نمایید [= از حریم خود دفاع کنید]، گفتند: اگر جنگی را بدانیم [که رخ میدهد] ، بیشک از شما پیروی میکنیم؛ آنان در آن روز به کفر نزدیکترند تا به ایمان؛ به دهانهای خویش چیزی میگویند که در دلهایشان نیست؛ و خداوند بدانچه پنهان میدارند آگاهتر است.
سوره آلعمران (3) آیه 167
1397/7/17
29 محرم 1440
@YekAaye
هدایت شده از یک آیه در روز
📜 شأن نزول
در جریان جنگ احد، نظر پیامبر و عدهای از اهل مدینه – از جمله عبدالله بن ابَیّ این بود که در شهر بمانند و با دشمن بجنگند؛
اما اکثریت نظرشان این بود که از شهر بیرون روند و در بیرون شهر با دشمن مواجه شوند.
پیامبر ص علیرغم نظر خود، نظر اکثریت را ترجیح داد و به سوی احد به راه افتاد.
پس از اینکه بقیه هم به راه افتادند کسانی که نظرشان این بود که در شهر بمانند گفتند: پیامبر نظر اینان را پذیرفت و با ما مخالفت کرد و ما برمیگردیم.
برخی از افراد مانند جابر بن عبدالله انصاری بر آنان اعتراض کردند و گفتند: پیامبر برای مبارزه با دشمنان خدا و دشمنان دین حرکت کرده، شما از همراهی با او سر باز میزنید؟
عبدالله بن ابی، که سردسته این افراد بود و همراه او حدود یک سوم جمعیت در حال برگشت بودند، گفت: ما میدانیم که جنگی رخ نخواهد داد؛ و اگر بدانیم که جنگی رخ میدهد حتما با شما همراهی میکنیم.
در اینجا بود که آیه نازل شد که: «گفتند: اگر جنگی را بدانیم [که رخ میدهد] ، بیشک از شما پیروی میکنیم؛ آنان در آن روز به کفر نزدیکترند تا به ایمان»
وی به کسانی که با او برگشته بودند گفت: او از دیگران اطاعت کرد و با ما مخالفت کرد، چه دلیلی دارد که برای او خودمان را به کشتن بدهیم؟! و اینان برگشتند و اصلا به احد نرسیدند.
📚تفسير القمي، ج1، ص122 ؛ شرح الأخبار في فضائل الأئمة الأطهار ع، ج1، ص267-268 ؛ الدر المنثور، ج2، ص94
@Yekaye
☀️1) از امام صادق ع روایتی درباره اینکه نه جبر درست و است و نه تفویض، بلکه «منزلت بین منزلتین» است، آمده که برای توضیح آن محتوا، پنج مطلب را لازم دانستهاند که یکی از آنها «سبب برانگیزاننده فاعل» میباشد.
امام هادی ع در پاسخ نامهای به مردم اهواز این روایت را مفصلا شرح دادهاند که فرازهایی از آن قبلا گذشت.
ایشان در توضیح «سبب برانگیزاننده فاعل» میفرمایند:
و امّا «سبب برانگیزاننده فاعل»، همان نيّتی است که دعوتکننده انسان است به هر کاری؛ و مرکز ادراكىِ آن، قلب است؛ پس هر کس کاری انجام دهد و [ظاهرا] اهل دینی باشد ولی دلش بر انجام آن کار بسته نشده باشد، خداوند عملی را از او قبول نمیکند، مگر جایی که صدق نیت در کار باشد؛
و به همین جهت است که از سخن منافقان خبر داد و فرمود « به دهانهای خویش چیزی میگویند که در دلهایشان نیست؛ و خداوند بدانچه پنهان میدارند آگاهتر است.» (آلعمران/167)
سپس در مقام توبيخ مؤمنان بر پيامبرش نازل فرمود: «اى كسانى كه ايمان آوردهايد چرا مىگوييد آنچه را كه عمل نمىكنيد؟!» (صف/2) ،
پس هر گاه شخصى سخنى گويد و بدان سخنش اعتقاد داشته باشد، نيّتش را وادار مىسازد تا با آشكار نمودن عمل [= عمل کردن بر اساس آن سخن] سخن خود را تصديق كند، و در صورتى كه بدان معتقد نشده باشد حقیقتش برایش آشكار نگردد، و [در طرف مقابل] خداوند صدق نيّت را پذیرفته است در جایی که عدم همراهی عمل با سخن، بدین دلیل باشد که چیزی که مانع از ابراز عمل شده باشد؛ چنانکه فرمود «مگر آن كس كه مجبور شود [كه حرفى خلاف ايمانش گويد] در حالى كه دلش به ايمان آرام است» (نحل/106) و نیز فرمود «خداوند شما را به سوگندهاى بيهودهتان بازخواست نمىكند» (بقره/225).
در نتيجه قرآن و احاديث پيامبر ص راهنمائى نمودهاند كه قلب صاحب اختیار همه حواس است و تمام اعمال آنها را تصحيح مىكند، و آنچه را كه قلب تصحیح كند باطل نکند...
📚تحف العقول، ص460 و 473
https://eitaa.com/yekaye/3111
☀️2) از اهل بیت ع برخی از موعظههای خداوند به حضرت عیسی ع روایت شده است. در فرازی از یکی از اینها آمده که خداوند متعال فرمود:
ای عیسی! تا کی چشم به راه باشم و از آنان با ملایمت [انجام کار خوب را] طلب نمایم در حالی که این مردم در غفلتند، سخنی از دهانهایشان بیرون میآید که دلهایشان آن را در خود ندارد؛ [با عمل خویش] متعرض عذاب من میشوند در حالی که به [ظاهر و زبان خویش] با [ادعای حرکت کردن در مسیر] قرب من به مومنان ابراز دوستی میکنند.
📚الكافي، ج8، ص134؛ الأمالي( للصدوق)، ص517
https://eitaa.com/yekaye/3113
هدایت شده از یک آیه در روز
.
1⃣ ) «وَ ما أَصابَكُمْ يَوْمَ الْتَقَی الْجَمْعانِ ... لِيَعْلَمَ الْمُؤْمِنينَ؛ وَ لِيَعْلَمَ الَّذينَ نافَقُوا»
مصیبتهایی که در جنگها [و سایر وضعیتهای دشوار] به جامعه اسلامی میرسد هم برای این است که مومنان حقیقی معلوم شوند و هم برای اینکه منافقان معلوم شوند.
📝نکته تخصصی #جامعهشناسی
#نفاق در #جامعه_اسلامی
دو مطلب در مورد جامعه دینی جزء واضحات است که کمتر با همدیگر مورد توجه قرار میگیرد:
🔻الف. منافق از کافر بدتر است. (إِنَّ الْمُنافِقينَ فِي الدَّرْكِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّار؛ نساء/145)
🔻ب. منافق در جامعه و حکومت دینی – نه جامعه و حکومت کفر – پدید میآید.
♦️نتیجه:
در جامعه و حکومت دینی انسانهایی پدید میآیند که از کافر بدترند❗️
پس آیا نباید جامعه و حکومت دینی تشکیل داد⁉️
قطعا از آن دو مقدمه این نتیجه درنمیآید.
تشکیل جامعه و حکومت دینی برای این است که مسیر پیمودن سعادت برای اکثر افراد هموار شود و قطعا این ثمره بر تشکیل جامعه و حکومت دینی بار میشود که پیامبر اکرم ص به دستور خداوند جامعه و حکومت دینی تشکیل داد.
اما نکته مهم این است که
معنای اینکه «با تشکیل جامعه و حکومت دینی، مسیر پیمودن سعادت برای اکثر افراد هموار میشود»
این نیست که «حتما در جامعه دینی همه بهتر از جامعه کفر هستند»
خیر؛
بلکه در همین جامعه دینی منافقانی پدید میآیند که از کافران بدترند.
و یکی از سنتها و برنامههای خداوند برای جوامع دینی این است که آنها را به سختیها و مصیبتها مبتلا میگرداند تا در این میان منافقان شناسایی شوند؛
و این مطلبی است که بسیاری از آیات قرآن به صورت کلی بیان شده و در این آیه به صورت نشان دادن برخی از مصیبتهایی که دست منافق در جامعه دینی را برملا میکند.
نکته مهم در این ماجرا این است که
💢برملا شدن دست منافق، لزوما به این معنا نیست که دیگر مردم از او پیروی نخواهند کرد💢
بلکه مساله این است که چقدر عموم مردم مومن شده باشند؛ چنانکه در همین جریان- چنانکه در «شأن نزول» آیه گذشت - با نزول آیه قرآن، دست منافق رو شد، اما همچنان بسیاری از مردم باز هم با این منافقان همراهی کردند و پیامبر را تنها گذاشتند‼️
(توضیح بیشتر در تدبر2 https://eitaa.com/yekaye/3116)
@Yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
.
2⃣ «وَ ما أَصابَكُمْ يَوْمَ الْتَقَی الْجَمْعانِ ... لِيَعْلَمَ الْمُؤْمِنينَ؛ وَ لِيَعْلَمَ الَّذينَ نافَقُوا»
آن مصیبتی که در هنگام جنگ به شما رسید برای این بود که هم مومنان حقیقی معلوم شوند و هم منافقان معلوم شوند.
از اینکه عبارت «لیعلم» را دوباره تکرار کرد، و «الذین نافقوا» را مستقیما به «المؤمنین» عطف نکرد، آشکار میشود که معلوم شدن مومنان، لزوما به معنای معلوم شدن منافقان نیست
و اینها دو ثمره مستقل برای مصیبت جنگ است❗️
📝نکته تخصصی #جامعهشناسی #جامعه_دینی
بعد از اینکه در آیه قبل، فرمود که هدف از این مصیت این بود که مومنان معلوم شوند، در این آیه افزود که هدف این بود که منافقان معلوم شوند.
این نشان میدهد که معلوم شدن مومنان حقیقی، به این معنا نیست که بقیه که مومن حقیقی نیستند منافقاند❗️
در واقع،
⛔️این گونه نیست که مسلمانان به دو دسته تقسیم شوند و بس: مومن حقیقی و منافق،
⭕️بلکه اینها دو سر طیف هستند؛
و شاهد واضحش این است که در قرآن کریم موارد متعددی هست که از کسانی نام میبرد که نه مومن حقیقیاند و نه منافق‼️
مثلا
🔻با اینکه میدانیم که منافقان بیماردلاند و اراجیفبافی میکنند، اما در آیه مربوط به مخالفان حجاب شرعی، از دو گروه بیماردلان و اراجیفبافان در عرض منافقان نام میبرد (لَئِنْ لَمْ يَنْتَهِ الْمُنافِقُونَ وَ الَّذينَ في قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَ الْمُرْجِفُونَ فِي الْمَدينَة ...؛ احزاب/60)؛ یعنی برخی هستند که دلشان بیمار شده و یا اراجیفبافی می کنند، اما هنوز به حد نفاق نرسیدهاند
🔻و یا در آیهای دیگر، از اینکه در میان مومنان مجاهدی که برای جهاد رفتهاند عدهای هستند که بسیار گوششان به سخن منافقان است یاد میکند (وَ فيكُمْ سَمَّاعُونَ لَهُمْ؛ توبه/47)؛ در حالی که میدانیم مومن حقیقی این گونه نیست که برنامهریزیهای زندگی اش را بر اساس سخن منافقان بنا کرد؛ و از طرف دیگر در آیات قبل از این تصریح کرده که منافقان اهل فرار از جبههاند نه اینکه در زمره مجاهدان باشند.
🤔شاید بتوان گفت که خداوند میداند که مومن حقیقی و کامل شدن سخت است و از همه مسلمانان انتظار ندارد ایمانی در حد اولیاء الله داشته باشند؛
اما از آن سو نیز به اینکه «منافق نشوند» هم راضی نیست؛
بلکه انتظار دارد که نهتنها افراد منافق نباشند، بلکه منافقان را بشناسند و از اینکه در جامعه دینی ناخودآگاه از منافقان پیروی کنند برحذر باشند❗️
@Yekaye