هدایت شده از یک آیه در روز
🔹 شأن نزول
🔸برخی گفتهاند این آیه درباره شهدای جنگ بدر نازل شد که چهارده نفر از انصار بودند و شش نفر از مهاجرین؛
🔸برخی (ابن مسعود، ربیع و قتاده) گفتهاند که این آیه درباره شهدای جنگ احد نازل شد که هفتاد نفر بودند که چهار نفرشان آنان از مهاجرین بود: حمزة بن عبد المطلب و مصعب بن عمير و عثمان بن شماس و عبد الله بن جحش، و بقیه از انصار؛
🔸و از امام باقر علیه السلام و بسیاری از مفسران روایت شده است که که این آیه ناظر به هر دو گروه شهدای بدر و احد بود.
🔸و برخی هم گفتهاند که این آیه در وصف شهدای بئر معونه است که واقعهاش حدود سه ماه بعد از جنگ احد رخ داد.
(خلاصه حکایتش این است که ابوبراء عامر بن مالک که رئیس قبیله بنی عامر بود به مدینه آمد و با پیامبر ص دیداری داشت و اسلام نیاورد ولی از پیامبر خواست که کسی را برای تبلیغ اسلام به منطقه نجد بفرستد و من سلامت آنان را تضمین میکنم؛ پیامبر ص منذر بن عمرو را با هفتاد نفر از مسلمانان فرستاد. آنان در مسیر در منطقه بئر معونه اطراق کردند و تصمیم گرفتند مردم آنجا را به اسلام دعوت کنند. عامر بن طفیل که در آنجا بود را دعوت کردند ولی وی نپذیرفت و یکی از اصحابش یکی از آنان را به شهادت رساند. عامر بن طفیل از بنی عامر درخواست کرد که بر مسلمانان شبیخون زنند، اما آنان به خاطر عهدی که ابوبراء بسته بود نپذیرفتند؛ وی سراغ قبیله بنی سلیم رفت و از آنان درخواست کرد و آنان برآن جماعت شبیخون زدند و همگی را به شهادت رساندند جز یک نفر زخمی که در میان کشتهها افتاده بود ... و خداوند این آیات را در وصف آنان نازل کرد.)
📚مجمع البيان، ج2، ص880-882
🔹البته در بسیاری از شأن نزولهای این واقعه بیان شده که شهدای مذکور، بعد از شهادتشان و مواجهه با نعمتهایی که در آن عالم در اختیارشان قرار داده شد، آرزو کردند که ای کاش کسی پیام ما را به مومنان میرساند که ما چه جای خوبی داریم تا مبادا در جهاد سستی ورزند؛ و خداوند به آنها فرمود من خودم پیامتان را به آنان میرسانم.
📚(برای نمونههایی از این احادیث، ر.ک: أسباب نزول القرآن (الواحدي)، ص132-134 )
@Yekaye
☀️1) از امام باقر ع روایت شده است:
شخصی خدمت پیامبر اکرم ص آمد و گفت: من برای جهاد خیلی انگیزه ورغبت دارم!
حضرت فرمود: در راه خداوند به جهاد برخیز که اگر کشته شوی، زندهای خواهی بود که نزد پروردگارت روزی داده شوی؛ و اگر [در مسیر] بمیری اجر و پاداشت برعهده خداست؛ و اگر هم [زنده] برگردی، از گناهانت به سمت خداوند بیرون آمدهای؛
این است تفسیر آیه «و هرگز کسانی را که در راه خداوند کشته شدند، مرده حساب مکن؛ ...» (آل عمران/169)
📚تفسير العياشي، ج1، ص206
https://eitaa.com/yekaye/3190
☀️2) روایت شده است که وقتی امیرالمومنین در میدان جنگ قرار میگرفت با این عبارات مردم را سفارش به جهاد و استقامت میکرد:
... سپس بدانید که همانا جهاد بعد از اسلام آوردن برترین اعمال است؛ و آن ایه استواری دین است؛ و پاداش آن عظیم است، به علاوه عزت و مناعتی که به همراه میآورد؛ و آن سراسر حمله است [نه فرار کردن] ؛ در آن حسنات جمع است و بشارتی به بهشت بعد از شهادت، و به اینکه فردا در پیشگاه پروردگار و با احترام روزی میگیرند که خداوند عز و جل میفرماید: «و هرگز کسانی را که در راه خداوند کشته شدند، مرده حساب مکن؛ ...» (آل عمران/169)
📚الكافي، ج5، ص37-38
https://eitaa.com/yekaye/3191
هدایت شده از یک آیه در روز
.
1⃣ «وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلُوا في سَبيلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْياءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ»
اینکه گمان کنیم کسی در راه خدا کشته میشود «مرده» است، یک اشتباه مهم محاسباتی است!
📝نکته تخصصی #انسانشناسی
قبلا بیان شد که در قرآن تمامی مواردی که ماده «حسب» به صورت فعل به کار رفته ناظر به نوعی اشتباه در حساب و کتابهای انسانهاست؛ به طوری که در همگی میتوان کلمه «ظن» و «زعم» (گمان و پندار) با بار معنایی منفی را به کار برد. یعنی گویی یکی از مهمترین نکتههای دینداری این است که پی ببریم که بسیاری از حساب و کتابهای ما و پیشبینیهایی که بر اساس این حساب و کتابها انجام میدهیم درست نیست؛ و یکبار جدی باید در مدل محاسباتیمان در زندگی تجدید نظر کنیم.
🔖جلسه 96 http://yekaye.ir/al-muminoon-023-115/
🤔یکی از مهمترین زمینههای این اشتباهات این است که نظام اصلی عالم را نظام مادی و افق حیات انسان را همچون حیوانات میبینیم و بر این اساس، مرگ و زندگی حقیقی، را مرگ و زندگی فیزیولوژیکی که برای همه حیوانات رخ میدهد، قلمداد میکنیم؛
در حالی که اگر انسان از حقیقت عظیمتری به نام روح برخوردار است، همان باید مقیاس مرگ و حیات حقیقیِ او قرار گیرد:
🔺بر این اساس است که انسانی که همه تلاشش را در راه خدا قرار میدهد اساساً به زندگی حقیقی دست مییابد، هر چند که این جان مادی و حیوانی اش را در جنگ از دست بدهد؛
🔻و در سوی دیگر، کسی که به سخن حق گوش نمیدهد و از حق رویگردان است، «مرده» است هرچند که به لحاظ فیزیولوژی و حیوانی، او را زنده به حساب آورند: «إِنَّكَ لا تُسْمِعُ الْمَوْتى وَ لا تُسْمِعُ الصُّمَّ الدُّعاءَ إِذا وَلَّوْا مُدْبِرينَ» (نمل/80 و روم/52)
💠تاملی با خویش
آیا ما کدام زندگی را جدیتر می دانیم؟!
و برای سلامت در کدام زندگی بیشتر مراقب هستیم؟!
@Yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
.
2⃣ «وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلُوا ... أَمْواتاً بَلْ أَحْياءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ»
برای منافق، معیار زنده و مرده بودن، در دنیا بسر بردن یا از دنیا رفتن است؛ (آیه قبل)
اما برای مومن، معیار زنده و مرده بودن، نزد خدا و در محضر خدا بودن یا نبودن است.
@Yekaye
✅ با توجه به کثرت احادیث و نکات آیه 169 سوره آل عمران، امروز نیز به بحث از همین آیه خواهیم پرداخت.
☀️3) روایت شده که
از امیرالمومنین ع سوال شد: چگونه صبح کردی؟
فرمود: صبح کردم در حالی که صدّیق اول و فاروق اعظم هستم و منم وصی برترین بشر؛ و من اولم و من آخرم و من باطنم و من ظاهرم و من به هر چیزی دانایم و من چشم خدایم و من جَنبُ الله (پهلوی خدا) هستم و من امین خداوند بر پیامبرانم، به وسیله ما خداوند پرستیده شد و ما خزانهداران خداوند در زمین و آسمان هستیم و من زنده میکنم و من میمیرانم!
آن اعرابی از سخنان حضرت متعجب شد؛
و حضرت چنین توضیح داد:
من اولم یعنی من اول کسی هستم که به رسول الله ص ایمان آورد؛
و من آخرم یعنی آخرین کسی هستم که به او در قبر نظر انداخت
و من ظاهر هستت منظورم ظاهر اسلام است
و من باطن هستم یعنی بطن من از علم پر شده؛
و من به هر چیزی دانایم یعنی به هر چیزی که خداوند به پیامبرش خبر داد او هم از آن به من خبر داد؛
اما اینکه من چشم خدا هستم من چشم خداوند بر مومنان و کافران هستم
و اما اینکه من جنبُ الله هستم مقصودم همان است که «نفس [در آن روز] میگوید ای حسرت بر من از آنچه در جنب الله کوتاهی ورزیدم» (زمر/56) و کسی که در مورد من کوتاهی بورزد در مورد خداوند کوتاهی ورزیده است؛
و نبوت هیچ پیامبری انضا نشد مگر اینکه مُهر [= خاتَم] [تاییدی] از حضرت محمد ص گرفت و از این روست که ایشان خاتَم پیامبران (احزاب/40) نامیده شد؛
حضرت محمد ص سید پیامبران است و من سید اوصیاء هستم؛
اما خرانهداران خداوند در زمین، چرا که ما آموختیم آنچه را رسول الله ص با سخنی صادق به ما آموزش داد؛
و من زنده میکنم یعنی سنت رسول الله ص را زنده میکنم
و من میمیرانم یعنی بدعت را میمیرانم؛
و من زندهای هستم که نمی میرد به خاطر این سخن خداوند متعال است که فرمود: «و هرگز کسانی را که در راه خداوند کشته شدند، مرده حساب مکن؛ بلکه [آنان] زندهاند نزد پروردگارشان روزی داده میشوند.» (آل عمران/169)
📚مناقب آل أبي طالب عليهم السلام (لابن شهرآشوب)، ج2، ص386
https://eitaa.com/yekaye/3198
☀️6) ابوبصیر [که کنیهاش ابومحمد بود] میگوید:
[به امام صادق ع عرض کردم] فدایت شوم؛ آیا به نظر شما کسی مرا در این امر [که به ولایت شما اذعان نمودیم] رد و تخطئه میکند همانند کسی است که شما را رد و تخطئه کرده است؟!
فرمود: ابامحمد! کسی که تو را در این امر رد و تخطئه کند همانند کسی است که رسول الله ص و خداوند تبارک و تعالی را رد و تخطئه کرده است؛
ابامحمد! همانا هر یک از شما که بر این امر بمیرد، شهید است.
گفتم: هرچند که در بسترش بمیرد؟!
فرمود: اگر در بسترش هم بمیرد، زندهای است که نزد پروردگارش روزی داده میشود.
📚الكافي، ج8، ص146؛ المحاسن، ج1، ص185
https://eitaa.com/yekaye/3201